اقدام آمریکا در تشکیل یک ارتش سنی در عراق به بهانه مقابله با داعش در زمان کنونی و با مشاهده موفقیتهای اخیر ارتش مرکزی عراق در عقب راندن داعش موجب بروز بحران دیگری برای عراق خواهد شد و وضعیت کنونی این کشور را پیچیدهتر خواهد کرد؛ زیرا هدف شکست داعش با کمک به ارتش عراق دستیافتنی میباشد. لذا مشخص است که آمریکا اهداف دیگری را در شکلگیری ارتش عراق تعقیب میکند که مهمترین آنها را میتوان ایجاد اهرمهای نفوذ بیشتر در عراق، فشار بر دولت مرکزی این کشور برای تغییر رویکردها، تسریع روند تجزیه عراق، تغییر موازنه قوای منطقهای و کاستن از نفوذ ایران برشمرد.هر چند به دلایلی مانند ظهور داعش و حملات این گروه تروریستی به برخی مناطق عراق، مردم و دولت این کشور در سال 2014 میلادی با مشکلات و تهدیدات عدیدهای مواجه بودند، اما برخی مسائل منجر به پیچیدهتر و وخیمتر شدن وضعیت عراق شد. ازجمله این مسائل در سال 2014 میتوان به فشارهای داخلی و خارجی برای تغییر دولت مرکزی عراق و تشدید موج جداییطلبی کردها اشاره کرد.
با وجود همه این مسائل، با تغییر دولت مرکزی عراق و متعاقب آن برقراری ثبات سیاسی نسبی در این کشور و همچنین فروکش کردن موج جدید جداییطلبی کردها، دولت عراق با کمک نیروهای داخلی و خارجی توانست در نیمه دوم سال 2014 به موفقیتهای قابلتوجهی در مقابله با داعش دست یابد؛ اما با وجود موفقیت در مسیر گذار نسبی از این بحرانها، در هفتههای پایانی سال گذشته میلادی و با آغاز سال 2015 مسئله تهدیدآمیز دیگری برای عراق مطرح شد، بهگونهای که با وجود کسب موفقیتهایی در مقابله با داعش در مناطق غربی عراق، گروههای سنی این کشور با همراهی و همکاری آمریکا اعلام کردند که در پی تشکیل ارتشی مرکب از نیروهای سنی با هدف سرکوب داعش هستند. این امر در وضعیتی مطرح شد که پیش از این چنین گروههایی در مقابل حملات و پیشرویهای داعش مقاومت جدی در مناطق سنینشین اتخاذ نکرده بودند. نکته نگرانکننده دیگر در مورد شکلگیری ارتش سنی عراق، حمایت چهرههای بدنام عراقی از قبیل «طارق الهاشمی» از چنین طرحی است که میتواند گویای اهداف پشت پرده آن علیه ثبات و یکپارچگی عراق باشد (1).
درواقع، در اواخر سال گذشته میلادی این موضوع بهطور جدی مطرح شد و «احمد الجميلي» يکي از شيوخ الانبار عراق نيز در اين مورد اعلام کرد: «مقامات آمريکا به ما و مسئولان محلي ابلاغ کردند که قصد تشکيل نيرويي 100 هزار نفري در استانهای الانبار، نينوا و صلاح الدين را دارند و وظیفه اين نيروها مقابله با داعش و حمايت از این مناطق پس از بيرون راندن داعش است» (2).
در این شرایط و با توجه به اهمیت و پیامدهای تشکیل ارتشی سنی به عنوان یک گروه نظامی دارای ماهیت قومی و فرقهای، این موضوع پیش از هر مسئله دیگری قابل توجه است که آمریکا چه اهدافی را در همکاری و همراهی برای تشکیل ارتش سنی در عراق با وجود موفقیتهای ارتش مرکزی این کشور تعقیب میکند. همچنین باید به این موضوع نیز پرداخته شود که تشکیل چنین ارتشی چه پیامدهای برای عراق به همراه خواهد داشت و واکنش دیگر گروههای سیاسی عراق نسبت به آن چه خواهد بود.
وضعیت کنونی و روند تشکیل ارتش سنی عراق
ریشه مطرحشدن ایده تشکیل ارتش سنی به ماه سپتامبر سال 2014 برمیگردد؛ اما این موضوع بهطور جدی طی یک ماه اخیر و با عنوان تشکیل «گارد ملی عراق» با کمک و آموزش آمریکاییها به نیروها و عشایر سنی عراقی با هدف اعلامی شکست داعش و خروج آن از موصل و دیگر مناطق سنینشین عراق تعقیب شده است. مسئولیت هماهنگی عشایر سنی و نیروهای محلی با مقامات آمریکایی نیز بر عهده ژنرال «حمدانی» از فرماندهان محلی سابق پلیس است. طبق گزارش «گلوبال پست»، هدف نهایی همکاری آمریکا با گروههای سنی، تشکیل ارتش سنی موسوم به گارد ملی است و در زمان کنونی تسلیح و آموزش حدود 6 هزار نیروی محلی از نینوا و مناطق اطراف را تعقیب میکنند (3).
آغاز جدی روند تشکیل ارتش سنی عراق و همراهی همهجانبه آمریکا با این موضوع نیز بعد از سفر برخی رهبران گروههای سنی و عشایر عراقی به واشنگتن اجرایی شده است. طبق سخنان برخی شخصیتهای سنی عراقی و گزارشهای منتشر شده، تعدادی از سران عشایر و فرماندهان گروههای تروریستی چندی پیش عازم واشنگتن شده و در خصوص تشکیل و تسلیح ارتشی سنی تضمینهایی از آمریکا دریافت کردند، بدون اینکه به موضع دولت عراق در این زمینه توجهی داشته باشند. همچنین سران عشایر در واشنگتن در مورد تشکیل اقلیم سنی ضمانت گرفته و آمریکا از آنان خواست تا پایان آموزش نخستین گروه نیروهای عراقی که در پایگاه «الحبانیه» و به دست مشاوران آمریکایی در جریان است، صبر کنند.
در این رابطه، «النجیفی» از مقامات محلی موصل در بیانیهای ضمن اشاره به این موضوع تأیید کرده است هیأتی از عشایر دیدارهایی را با مسئولان آمریکایی و همچنین مجموعهای از مراکز مطالعاتی برای تعیین برنامهای با محوریت تسلیح عشایر عراقی جهت مقابله با داعش انجام دادهاند. در بیانیه منتشر شده از سوی النجیفی همچنین ادعا شده است که مقامات آمریکایی حمایت خود از تشکیل نیروی 100 هزار نفری را در استانهای الانبار، نینوا و صلاح الدین برای مقابله با داعش و همچنین حمایت از این مناطق پس از خروج داعش از آنجا اعلام داشتهاند (4).
در تأیید چنین ادعایی سندی نیز از سوی وزارت دفاع آمریکا آماده ارسال به کنگره این کشور است که در آن فاش شده است آمریکا در نظر دارد برای عشایر سنی عراق و با هدف حمایت از آنان در مقابله با داعش در استان الانبار اسلحه خریداری کند. به طوری که حتی وزارت دفاع آمریکا تلاش داشته است طرح آموزش و تسلیح گروههای سنی عراقی را در کنگره به رأی گذارد.
در رابطه با وضعیت کنونی و روند اجرایی شدن طرح تشکیل ارتش فرقهای سنی در عراق نیز باید یادآور شد که با اعزام نیروهای آمریکایی به عراق برای آموزش داوطلبان ورود به ارتش سنی، قرار است هر ۶ هفته، آموزش پنج هزار نفر از آنان پایان یابد. هر چند با وجود پیشبینی 100 هزار نفری تاکنون حدود 20 هزار نفر برای ورود به آن داوطلب شدهاند (5).
اهداف آمریکا از تشکیل ارتش سنی عراق
آمریکا بعد از حمله به عراق و سقوط رژیم صدام از بازیگران اصلی فعال در روند دولتسازی این کشور بوده است اما وضعیت کنونی عراق نشان میدهد که بعد از یک دهه اهداف آمریکا در این کشور محقق نشده است؛ به گونهای که در عرصه منطقهای عراق همراهی مساعدی با ایران به عنوان دشمن آمریکا داشته و در عرصه داخلی نیز شیعیان قدرت اصلی این کشور را در اختیار گرفتهاند. لذا با توجه به این وضعیت و در نظر داشتن رفتارهای آمریکا به خصوص تأخیر در مواجهه با داعش، تحولات یک سال اخیر نشان میدهد آمریکا از وضعیت جاری عراق راضی نبوده و تلاش دارد تغییراتی در آن اجرایی کند که نمود آن در حمایت از گروههای سنی و همراهی و آموزش آنها برای تشکیل یک ارتش فرقهای نمایان است. در این شرایط هر چند مقامات آمریکایی هدف خود از آموزش نیروهای سنی و حمایت از تشکیل ارتش فرقهای را مقابله با داعش اعلام کردهاند، اما اهداف متعددی را با این موضوع تعقیب میکنند که میتوان در دو سطح داخلی و منطقهای به تحلیل آنها پرداخت.
در سطح داخلی عراق، آمریکا قبل از هر موضوعی در پی تقویت نفوذ خود در عراق است. تشکیل یک ارتش سنی احتمالی در دوره شکلگیری و فعالیت، اهرمی وابسته به آمریکا و تحت کنترل آن و متحدان منطقهای آن خواهد بود و دولتمردان آمریکایی تلاش دارند با ایجاد چنین اهرمی نفوذ خود در عراق را گسترش دهند. در همین راستا با توجه به همراهی دولت عراق با بازیگرانی مانند ایران، این اهرم میتواند ابزاری برای آمریکا برای اعمال فشار بر دولت مرکزی عراق به منظور تغییر رویکردها به شمار رود. درواقع آمریکاییها با ایجاد مراکز جدید قدرت مانند ارتشی سنی در عراق در پی محدود کردن قدرت دولت مرکزی در عراق هستند. هدف دیگر آمریکا در این رابطه، تغییر ترکیب موازنه قوای داخلی در عراق است؛ زیرا در حالی که شیعیان به عنوان گروه مسلط در عراق، متحد رقیب آمریکا یعنی ایران محسوب میشوند، آمریکا تلاش دارد ابزارهای قدرت وابسته به گروههای سنی، که به طور سنتی همراه و همسو با آمریکا و متحدان منطقهای آن هستند را تقویت کند تا چنین گروههایی ابزار عرضاندام در مقابل شیعیان را داشته باشند و متعاقب آن سیاستهای آمریکا را اجرایی کنند (6).
هدف بلندمدت دیگر آمریکا در این رابطه، ایجاد زمینه برای فدرالی شدن و در نهایت تجزیه عراق و ایجاد دولتهای ضعیف وابسته به خود در آن است. درواقع به نظر میرسد تشکیل ارتش سنی مقدمهای برای تشکیل اقلیم سنی در عراق همانند اقلیم کردستان و در نهایت حرکت در روند فدرالی شدن و تجزیه این کشور است.
البته نباید از این نکته نیز غفلت کرد که آموزش نظامی گروههای سنی و مسلح کردن آنها دارای منافعی برای لابیهای اسلحهسازی آمریکا نیز محسوب میشود؛ زیرا یک ارتش سنی وابسته به آمریکا میتواند مرکز جدیدی برای تسلیحات آمریکایی محسوب گردد.
در تحلیل انگیزههای آمریکا در سطح منطقهای در حمایت از تشکیل ارتش سنی و نقش آن در این رابطه نیز این نکته مورد توجه است که یکی از اصول سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه کنترل نیروهای نظامی کشورهای منطقه و وابسته کردن آنها به خود است.
این امر در قبال نیروهای مسلح کشورهایی چون عربستان و اردن نمایان است؛ اما آمریکا با وجود اشغال عراق نتوانسته است به این هدف در رابطه با عراق دست یابد. لذا تلاش دارد از موقعیت کنونی و به بهانه مقابله با داعش بهرهبرداری کرده و نیروی نظامی جدیدی با عنوان «گارد ملی عراق» موازی با ارتش ملی این کشور تشکیل دهد و با این اهرم کنترل بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی عراق را در اختیار گیرد. علاوه بر این، هدف دیگر آمریکا تغییر موازنه منطقهای و تقویت محور سنی در مقابل محور مقاومت است به گونهای که یکی از اهداف آمریکا مرتبط کردن عراق با تشکیل یک ارتش سنی به نیروهای امنیتی عربستان و اردن است؛ اما موضوع مهمتر در سطح موازنه قوای منطقهای، مقابله با اهرمها و ابزارهای نفوذ ایران در سطح منطقه است؛ زیرا آمریکا همه بازیگران محور مقاومت را اهرم ایران در منطقه میپندارد و تلاش دارد با تشکیل یک گروه نظامی سنی به تعدیل این اهرمها بپردازد (7).
نگاه گروههای داخلی عراق به تشکیل ارتش سنی
با توجه به ماهیت ارتش سنی در عراق، طبیعی است که روند تشکیل چنین ارتشی با استقبال گروههای سنی عراقی و به خصوص شخصیتهای تندرو سنی مواجه شود. به طوری که شخصیتهایی مانند النجیفی، طارق الهاشمی و «ناجح المیزان» به شدت از چنین طرحی حمایت کردهاند. البته چنین طرحی با واکنش منفی برخی شخصیتهای میانهرو سنی عراق نیز همراه شده است. در مقابل نگاه گروههای سنی، موضع دولت مرکزی عراق قرار دارد.
دولت مرکزی در بغداد تشکیل یک گروه نظامی با عنوانی مانند گارد ملی را با وجود ارتش ملی این کشور اقدامی غیر سازنده و تفرقهافکنانه برای یکپارچگی و ثبات عراق اعلام کرده است. در این رابطه «محمد الصهيود» معاون نخستوزیر عراق هشدار داده است دولت عراق هرگونه تسليح عشاير را به صورت مستقيم رد میکند. هرگونه پيشنهادي در اين زمينه از سوي آمريکا با ديگران بايد از طريق حکومت عراق بررسي شود تا با برنامه تمام احزاب سياسي مبني بر وجوب حصر سلاح در دست دولت هماهنگ باشد. وي همچنین تأکید کرده است که آمريکا با تسليح عشاير غربي و پيشمرگهها به صورت مستقيم به دنبال تقويت قدرت استانها و اجراي طرح آمريکايي تقسيم عراق است.
کردهای عراق نیز در رابطه با این مسئله منافع خود را در نظر دارند. در درجه نخست تا جایی که تشکیل ارتش سنی موضوعی اختلافی میان شیعیان و گروههای سنی عراق محسوب شود، مداخلهای جدی در آن نخواهند داشت؛ اما در این رابطه دو ملاحظه میتواند مدنظر کردهای عراق قرار گیرد. نخست اینکه تشکیل چنین ارتشی میتواند به عنوان رقیبی برای پیشمرگهای کُرد محسوب شده و در صورت تشکیل آن از میزان حمایت آمریکا از آنها کاسته شود؛ زیرا یک ارتش سنی بخشی از اهداف آمریکا را تأمین خواهد کرد و غرب نیاز زیادی به نیروهای مسلح کرد در صحنه سیاسی عراق نخواهد داشت. ملاحظه دوم بعد مثبتی برای کردها محسوب میشود؛ از نظر کردها ممکن است تشکیل یک ارتش سنی نه تنها ضعف دولت مرکزی را به همراه داشته باشد بلکه مقدمهای برای تشکیل اقلیم سنی در عراق و تسریع در روند فدرالی شدن و در نهایت تجزیه کامل عراق محسوب گردد که با هدف استقلال کردستان همسو است.
«جریان صدر» نیز مخالف جدی تشکیل ارتش سنی محسوب میشود. این مخالفت در سخنان نماینده این جنبش در پارلمان عراق نمایان است. «حسین الساعدی» نماینده فراکسیون پارلمانی الاحرار وابسته به جنبش صدر با اشاره به اینکه آمریکا سیاست تجزیه عراق برای سیطره بر امنیت و راهبرد آن را در پیش گرفته است هشدار داد آمریکا این حق را ندارد که هیچ عشیرهای را به سلاح مجهز کند چرا که بر اساس قانون، این دولت عراق و نه طرفی خارجی است که درباره این کشور تصمیمگیری میکند. از دیدگاه جنبش صدر اقدام آمریکا برای تشکیل ارتشی جدید در مناطق عشایرنشین و سنی عراق در آینده به نوعی رویارویی با دیگر طوایف مبدل خواهد شد و این تحرکات مشکوک با هدف چشمپوشی از پیروزیهای ارتش عراق و شکستن اقتدار و توان آن صورت میگیرد (8).
حامیان مالی ارتش سنی و پیامدهای تشکیل آن
با توجه به ماهیت یک ارتش سنی در عراق و اهداف تشکیل آن میتوان گفت هر چند آمریکا آمادگی خود را برای همکاری با عشایر سنی در تشکیل این ارتش اعلام داشته و فعالیتهای آموزشی خود را نیز آغاز کرده است اما بیشک تأمین مالی چنین طرحی را بر عهده متحدان منطقهای و عرب خود واگذار میکند. هر چند سابقه رفتارهای آمریکا در حمله به عراق میتواند دلیلی برای این امر باشد اما با نگاهی کلانتر میتوان گفت کشورهای عربی نظیر عربستان دارای منافعی در تشکیل ارتش سنی در عراق هستند و لذا از همکاری با آمریکا برای اجرای چنین پروژهای استقبال نیز خواهند کرد.
اما با وجود همه این مسائل، موفقیت آمریکا در تشکیل یک ارتش سنی و فرقهای در عراق با پیامدهای همراه خواهد بود. از آنجا که ارتش در هر کشوری باید غیرفرقهای، فرامذهبی و فرازبانی باشد، تشکیل یک ارتش سنی و عربی در عراق با هر عنوانی از جمله گارد ملی نمیتواند نماینده دیگر گروهها ازجمله شیعیان و کردها محسوب شود و تفرقه و بیثباتی در این کشور را تعمیق خواهد کرد.
مسئله دیگر تبدیل آن به ابزاری برای فشار بر دولت مرکزی عراق به منظور تغییر رویکردهای آن است. همچنین چنین ارتشی با توجه به اهداف حامیان آن و ماهیتش میتواند روند تجزیه عراق را تسریع دهد. در همین راستا، یکی از پیامدهای دیگر اجرایی شدن چنین طرحی آغاز جدی منازعه سنی- شیعی در عراق و تشدید آن در سطح منطقه خواهد بود (9).
جمعبندی
اقدام آمریکا در تشکیل یک ارتش سنی در عراق به بهانه مقابله با داعش در زمان کنونی و با مشاهده موفقیتهای اخیر ارتش مرکزی عراق در عقب راندن داعش موجب بروز بحران دیگری برای عراق خواهد شد و وضعیت کنونی این کشور را پیچیدهتر خواهد کرد؛ زیرا هدف شکست داعش با کمک به ارتش عراق دستیافتنی میباشد. لذا مشخص است که آمریکا اهداف دیگری را در شکلگیری ارتش عراق تعقیب میکند که مهمترین آنها را میتوان ایجاد اهرمهای نفوذ بیشتر در عراق، فشار بر دولت مرکزی این کشور برای تغییر رویکردها، تسریع روند تجزیه عراق، تغییر موازنه قوای منطقهای و کاستن از نفوذ ایران برشمرد.
لذا با توجه به ماهیت ارتش سنی به عنوان یک گروه نظامی فرقهای در موازی با ارتش ملی عراق و در مقطع حساس کنونی برای این کشور، تشکیل چنین ارتشی نه تنها کمکی به روند مبارزه با داعش نخواهد کرد بلکه با پیامدهای همراه خواهد بود که باعث واکنش دیگر گروههای سیاسی این کشور نیز شده است. از جمله پیامدهای تشکیل چنین ارتشی ایجاد مراکز جدید قدرت و تضعیف جایگاه دولت مرکزی عراق، تعمیق و تشدید بیثباتی در عراق، حرکت در مسیر تجزیه این کشور و ایجاد زمینه برای فرقهگرایی بیشتر و منازعه سنی- شیعی در عراق و سطح منطقهای خواهد بود.
—————————————-
منابع:
1- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931015000854
2- http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=4791
3- http://www.globalpost.com/dispatch/news/regions/middle-east/iraq/141212/america-quietly-builds-sunni-army-iraq-take-the-islami
4- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/368116/
5- http://www.abna24.com/persian/service/america/archive/2015/01/08/663569/story.html
6- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930929000875
7- http://javanonline.ir/fa/news/697397/
8- http://afghanistan.shafaqna.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=46731&Itemid=604
9- http://waronjihad.org/shiites191005.html