مقدمه
شبه نظامیان حزب کارگران کردستان ترکیه موسوم به پ.ک.ک خروج از نواحی جنوب شرقی این کشور را آغاز کرده اند. خروجی که مبتنی بر توافق اخیر آنها با دولت مرکزی ترکیه بوده که پس از تعهد آنکارا مبنی بر تحقق برخی خواسته های کردها به خروج مقطعی آنها منجر شده است.عبدالله اوجالان، بنیان گذار پ.ک.ک که از سال ۱۹۹۹ در زندان به سر میبرد به نیروهای این حزب دستور داده که برای پیشبرد روند صلح با دولت مرکزی، اسلحهی خود را زمین گذاشته و خاک ترکیه را بدون اسلحه ترک نمایند.
خروج عناصر پ.ک.ک ظاهراً به منزلهی پایان دهها خونریزی و جنگ در ترکیه محسوب شده که به کشتهشدن دهها هزار تن تاکنون منجر شده است. در متن فوق برآنیم ضمن بررسی ابعاد توافق کنونی به پیامدهای سیاسی- امنیتی این امر در تحولات آتی سوریه بپردازیم.
ریشهی تنشها میان کردها و دولت مرکزی
کردها با جمعیتی قریب به سی میلیون تن به عنوان بزرگترین قوم فاقد حکومت در جهان محسوب می شوند. برخی کارشناسان بر این باورند که ترسیم نقشهی خاورمیانه بر اساس توافق سایکس- پیکو موجب محرومیت کردها از داشتن حکومت شده است، توافقی که فارغ از تنش کردها با دولتهای مرکزی موجب ایجاد تشنجات گوناگونی شده که نتایج آن را در سطح منطقه به وضوح می توان مشاهده کرد.
دولت ترکیه با دارا بودن 15 میلیون کرد (بیشترین میزان کردها در سطح منطقه) و سیاست پاکسازی نژادی در دهههای گذشته بهویژه در زمان حکومت نظامیان و تأکید بر سیاستهای پانترکی موجب ایجاد فضایی خشونت بار میان دولت مرکزی و کردها را فراهم ساخته، خشونتی که به باور ناظران منطقه از سال 1984 (آغاز فعالیت نظامی پ.ک.ک) تاکنون قریب به 40 هزار تن کشته را برجای نهاده است. تأکید بیش از اندازه کردها مبنی بر احقاق حقوق خویش و داشتن ایدئولوژیهای راسخ در کنار حمایتهای گاه و بیگاه قدرتهای منطقهای از آنان موجب گردیده تا آنها از اندیشهی حمایت از حقوقشان دست نکشیده و بر احقاق آن پافشاری نمایند.
از آغاز تأسیس جمهوری ترکیه، حکومت ترکیه حتی از به کار بردن نام کردها هم هراس داشت و آنان راترهای کوهی مینامید. منطقهی کردنشین آناتولی تحریم شد و مردمان این منطقه در فقر، بیسوادی و توسعه نیافتگی باقی ماندهاند.
چرایی دستیابی به توافق؟
دستگیری اوجلان اگرچه ضربهی محکمی بر پیکرهی کردهای ترکیه محسوب شد اما موجب دست کشیدن آنها از مبارزه نظامی نشد. روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه و کاهش قدرت نظامیان در این کشور و در پیش گرفتن سیاست توجه به همسایگان و زدودن تنشهای داخلی موجب گردید دولت اردوغان بخشی از سیاستهای خویش را معطوف به رفع معضل کردها در این کشور نماید، سیاستی که تا چندی پیش بهدلیل پافشاری طرفین بر مواضع شان ناکام مانده بود. اکنون و همزمان با گفتگوهای پنهانی میان سازمان اطلاعاتی ترکیه و سران پ.ک.ک و پیام نوروزی اوجلان رهبری معنوی کردها مبنی بر تحقق برخی شروط جهت مذاکره با دولت مرکزی و پایان مبارزهی مسلحانه و تلاش جهت مبارزه در حوزهی سیاسی، شبه نظامیان پ.ک.ک خروج از جنوب شرقی این کشور و انتقال به کوههای قندیل در کنار بر زمین نهادن سلاحهای خویش را در پیش گرفتهاند، فرایندی که برخی از آن به منزلهی آغاز رفع تنشها یاد کرده و برخی بدان با دیده تردید مینگرند.
عوامل موثر در فرآیند صلح
الف) روی کار آمدن عناصر میانهرو در ترکیه
حضور موثر و قدرتمند نظامیان وعناصر ملیگرا در رأس قدرت ترکیه همواره بهعنوان یکی از عللی بوده که مانع از ایجاد بستری مبتنی بر گفتگو جهت حل تنشهای قومی در این کشور بوده است.
از زمان روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه و در پیشگرفتن سیاست تنشزدایی در عرصهی داخلی، سیاست دولت در جهت گفتگوها با کردها نیل پیدا کرده است. دولت ترکیه از سال ۲۰۰۵ تاکنون چندینبار سعی نموده با پ.ک.ک مخفیانه و یا حتی علنی مذاکره کند. توافق اخیر نیز بر این مبنا است که تاکنون علیرغم برخی انتقادات صریح از سوی عوامل افراطی در این کشور و مخالفت کردهای تندرو پابرجا مانده است.
واقعیت آن است که اردوغان اهداف کمابیش روشنی از توافق با رهبر گروه چریکی پ.ک.ک دارد، به موانع پیشرو آگاه است و بهدرستی میداند که در چه مسیر دشواری گام نهاده است. او بیش از آنکه به موانع پیشرو توجه کند، به آیندهی کشورش به لحاظ سیاسی، اجتماعی ـ اقتصادی، و فرهنگی در منطقه متلاطم خاورمیانه توجه دارد. اردوغان نیک آگاه است که ترکیه در شرایط نوین جهانی و منطقهای با سه نوع هویتیابی روبهروست و مسئلهی کرد اصلیترین مانع دستیابی به هرکدام از این هویتهاست. هویتهای سهگانهای که ترکیه امروز در جستجوی آنهاست عبارتند از: هویت اسلامی، هویت ترکی و هویت اروپایی.
اصلاحات انجام شده توسط این حزب در مناطق کردنشین از جمله؛ لغو قوانین محدود کننده هویت کردی، لغو حالت فوق العاده در کردستان و موارد دیگر باعث بالارفتن شاخصههای اقتصادی و اجتماعی وکاهش نارضایتی از سیاستهای تبعیضآمیز گذشته مقامات ترکیهای نسبت به این بخش از کشور شده است. همین مسأله به نوبهی خود تأثیر روانی قابل توجهی درتغییر نگرش مردم و نخبگان کرد در قبال دولت داشته و تاحدودی به کاهش درگیریها منجر شده است.
از سویی موانع پیش روی پیوستن ترکیه به اتحادیهی اروپا منجمله نقض حقوق شهروندان کرد، تثبیت موقعیت کنونی و بالارفتن امنیت ملی، اثرگذاری بر تحولات منطقه، کاهش حضور و نفوذ نظامیان در عرصهی داخلی و حمایتهای بینالمللی از میانهی روان حاکم بر ترکیه از عواملی کلیدی است که بر اتخاذ سیاست کنونی از سوی حزب عدالت و توسعه منجر شده است.
ب) حمایت بین المللی از توافق
فضای ملتهب منطقه و نقش پررنگ ترکیه در آن بهعنوان متحد آمریکا موجب شده که واشنگتن به حمایت از تثبیت موقعیت آنکارا در عرصهی داخلی و بین المللی پرداخته و از گفتگوی اردوغان با کردها حمایت نماید. این حمایت مختص آمریکا نبوده و دول اروپایی نیز که پیشتر بر ایجاد فضایی دموکراتیک در این کشور جهت پیوستنش به اتحادیهی اروپا تأکید می ورزیدند اکنون از روند گفتگوها میان دو طرف استقبال نمایند.
ج) نگاه واقعبینانه کردها
از زمان تأسیس پ.ک.ک و سپس در پیشگرفتن مشی نظامی، این گروه در درگیریهای خشونت آمیز با جناح راست ترکیه، حمایت خود را از ایدئولوژیهای رادیکال چپ و مارکسیستی اعلام نمود. هدف عمدهی این گروه احقاق حقوق کردها و دستیابی به خودمختاری در مناطق جنوب شرقی ترکیه بوده که در این راه بارها با توسل به اقدامات خشونت آمیز از قبیل بمبگذاری و عملیات انتحاری گام برداشته است.
سیاست مشت آهنین ترکها در مقابله با معترضین کرد، دستگیری اوجالان و قرار گرفتن در لیست تروریستی بسیاری از کشورها موجب گردید که پ.ک.ک به مرور به این نتیجه دست یابد که با وجود اقدامات دهههای اخیر از سیاست نظامی خود تاحدودی و برخی آرمانهای حزب دست برداشته و اندکی واقع بینانه درمسیر معضلات این اقلیت گام بردارد. روی کار آمدن جریانهای میانهرو در حکومت و تلاش برای حل معضل کردها و اعطای برخی حقوق بدانها، بسان کاتالیزوری درمسیر ایجاد فرآیند گفتگو عمل نمود، از این روست که آنها به پای میز مذاکره آمده و در پی دستیابی به حقوق اولیهی کردها و سازش با دولت مرکزیاند. اوجلان اکنون بهدرستی دریافته است که مسئلهی کرد راهحل نظامی ندارد؛ زیرا بهلحاظ تاریخی عصرجابهجایی قهرآمیز قدرت بهوسیله چریکهای مسلح در جهان امروز به پایان رسیده است و فقط میتوان ازطریق مشارکت مدنی و فعال در روند دموکراتیک به اهداف قومی و ملی دست یافت، اگرچه تحقق چنین آرمانی با فوریت محقق نخواهد شد.
بحران سوریه و تلاش جهت آشتی با کردها
فارغ از میزان استحکام توافق حاصلشده که در نوشتار فوق قابل گنجایش نیست، دولت آنکارا اهدافی منطقهای و بینالمللی را نیز در توافق صورتگرفته با کردها در ذهن می پروراند. ارتباط مستحکم با پ.ک.ک موجب اعمال فشار دوچندان بر حکومت مرکزی عراق و تا حدودی زمینهساز ناامنی در مرزهای ایران خواهد شد، امری که پیامد آن موجب تضعیف دوچندان محور مقاومت در سطح منطقه می شود. در این بخش به اهداف آنکارا از ایجاد توافق با پ.ک.ک و پیامدهای آن بر امنیت داخلی سوریه اشاره خواهیم کرد.
تلاش برای تشکیل ائتلاف ضد اسد
شبه نظامیان حزب کارگران کردستان صرفاً شهروند ترکیه نبوده و بسیاری از بدنهی حزب را کردهای سوری و ایرانی تشکیل می دهند، از این رو طبعاً توافق فوق ذکر بر مناسبات سایر کشورها اثرگذار خواهد بود. سه حزب اقماری پ.ک.ک یعنی پژاک(ایران)، پ.چ.د.ک(عراق) و پ.ی.د(سوریه) است.
طی دهههای سپری شده همواره کردها نقشی کلیدی در روابط آنکارا- دمشق ایفا کرده اند. علیرغم محرومیت کردهای دو کشور از حقوق اولیه، خاندان اسد با برقراری روابط گسترده با پ.ک.ک از آن بسان ابزاری برای اعمال فشار بر ترکیه استفاده کرده است. در دهههای ۸۰ و ۹۰ قرن بیستم، سوریه پذیرای حزب پ.ک.ک بود. عبداله اوجالان و نیروهای جنگجویش از این کشور بر علیه منافع ترکیه در منطقه، اقدام میکردند. استقرار پ.ک.ک در سوریه موجب تیرگی روابط طرفین شده و بارها تا آستانهی جنگ پیش رفتند.
سوریه طی این دوران از کاریزمای اوجالان برای ساکت نمودن کردهای سوریه استفاده کرده وحتی بخشی از کردهای پرشور سوریه رابرای مقابله با ارتش ترکیه در قالب اعضای پ.ک.ک به این کشور گسیل داشته است. فشارهای ترکیه و حتی خطر جنگ با اسرائیل موجب شد تا سوریه در سال ۱۹۹۸ ، پ.ک.ک و رهبر آن را از سوریه اخراج نماید. بعد از آن بود که روابط ترکیه و سوریه رو به بهبودی نهاد. با پیروزی حزب عدالت و توسعه در ترکیه و نیز مسایل عراق پس از صدام و دستگیری اوجالان در کنیا، شرایطی ایجاد گردید تا روابط گرم و دوستانهای میان دو همسایه برقرار شود.
وقوع تحولات اخیر در سطح منطقه و سرایت بحران به سوریه سبب گردید دولت آنکارا رویهی خویش را در قبال حکومت اسد تغییر داده و جهت بهرهبرداری از فضای منطقه به حمایت از مخالفین وی روی آورد. شدت تنشها در دوساله اخیر میان دو کشور به حدی بوده که برخی مواقع تا آستانهی جنگ پیش رفته اند.حكومت اسد كه به نگراني تركيه مبني بر استقرار پ.ك.ك و يا عناصر وابسته به آن در مرزهاي كردنشين دو كشور آگاه بود، به منظور مقابله با اقدامات ضد حكومتي اردوغان، نيروهاي دولتي را از اين مناطق خارج ساخته و ادارهی آن سرزمينها را به پ.ی.د سپرد.
پ.ی.د یاهمان حزب اتحاد دموکراتیک اگرچه خود را تنها از لحاظ ایدئولوژِک به پ.ک.ک نزدیک معرفی میکرد، اما ترکیه بر این باور است که وابستگی این حزب کردی به پ.ک.ک و رهبری اوجالان بیش از اینهاست. حضور نظامی در مناطق كردنشين سوري به دليل اختلافنظر با شوراي ملي سوريه و ارتش آزاد به عنوان متغييري بازدارنده جهت نفوذ و حضور تركيه در تحولات آن كشور عمل ميكرد. در اين فاصله، درگيريهاي تركيه و پ.ك.ك نيز ازنظر تعداد و ميزان تلفات به شدت افزايش يافت، زیرا ناامنی موجود در سوریه و چراغ سبز دولت دمشق موجب استقرار برخی شورشیان پ.ک.ک درمناطق شمالی سوریه شده بود.
موارد فوق بسان موانع پيشبرد سياستهاي تركيه در سوريه اجازه مانور بيشتر را ازدولت آنکارا گرفت. بر اين اساس بود كه رهبران ترك به صرافت افتاده تا با استفاده از نفوذ پ.ك.ك بر پ.ی.د و نيزشوراي عالي كرد سوریه، مسير قدرتيابي و تحرك ارتش آزاد، شوراي ملي سوريه و به طبع تسهيل و نفوذ خود را در سوريه هموار سازند. اين امر مستلزم مذاكره با پ.ك.ك بود، مذاكره با اوجالان و در نهايت آتشبسي رخ داده، اگرچه با مخالفتهايی همراه بود اما دولت اردوغان را به نتايج مثبتي رهنمون ساخت.
ترکیه اکنون با بهرهمندی از ترکیبی از سیاستها، از جمله تهدید به حملهی نظامی، تقویت مخالفان عرب سنی، جلب حمایت اقلیم کردستان عراق برای مهار گرایشهای رادیکالی در مناطق کردنشین سوریه به دنبال مهار کردهای سوریه و ایجاد زمینه اتحاد میان گروههای متعدد سوری منجمله پ.ی.د جهت سرنگونی اسد است.
توافق حاصله میان پ.ک.ک و اردوغان میتواند زمینهساز حضور شبه نظامیان کرد پ.ک.ک در مناطق شمالی سوریه گردد. حضوری که حداقل به شکلی کوتاهمدت منافع دو طرف را تأمین خواهد کرد. شبه نظامیان پ.ک.ک با استقرار در شمال سوریه ضمن حمایت از کردهای سوریه زمینه قدرتگیری آنها رامهیا خواهد کرد و از سویی با سرنگونی اسد موجب افزایش قدرت ترکیه در این کشور خواهد شد.