دوشنبه 30 دی ماه (20 ژانویه) اعلام شد که بان کی مون رسما از جمهوری اسلامی ایران برای حضور در ژنو 2 درباره آینده سوریه، دعوت کرد. این خبر بلا فاصله در رسانههای جهان انعکاس یافت. اهمیت این موضوع از چند منظر قابل بررسی است:
1- در کنفرانس ژنو 1، گروهها و کشورهایی شرکت کردند که شاید ترکیب چینش آنها خیلی درست به نظر نمیرسید. این مطلب که دولت رسمی سوریه و جمهوری اسلامی ایران از یک سو و عربستان سعودی از سوی دیگر در آن کنفرانس شرکت نکردند جای تأمل و بررسی دارد.
2- اعلام پیششرط برای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه تعهدات ژنو 1 را بپذیرد؛ یک اشتباه است. چون اولاً جمهوری اسلامی در ژنو 1 شرکت نداشته که مصوبات آن را بپذیرد. ثانیاً در مصوبات ژنو1 ، عبارات مبهمی وجود دارد که خود نشان دهنده عزم طرف مقابل برای ادامه بحران سوریه است. عباراتی مانند «دولت انتقالی» دارای چنین ابهاماتی است. اینکه دولت انتقالی از چه موقع رسمیت مییابد؟ تا چه موقع به کار خود ادامه میدهد؟ رییس دولت انتقالی چه کسی است؟ آینده سیاسی بشار اسد در سوریه چگونه است؟ دولت انتقالی با حضور چه گروههایی تشکیل میشود؟ آینده گروههای تروریستی و تکفیری در این دولت چیست؟ تعهدات طرف مقابل برای خلع سلاح تروریستها چیست؟ بازسازی سوریه از کی آغاز میشود؟ آیا دولت سعودی و قطر که نقش بسزایی در ویرانیهای سوریه دارند، مخارج بازسازی سوریه را هم متقبل میشوند؟ و…
3- به نظر میرسد در مخالفان سوریه انسجامی برای وحدت نظر در ژنو 2 وجود ندارد. اینکه روز گذشته اعلام میشود شورای ملی سوریه از ائتلاف مخالفان رسما جدا میشود، خود گواه این مدعاست. دلیل این جدائی عدم اعتقاد به ژنو 2 بیان شده است.
در آخرین ساعات دیشب اعلام شد که بان کی مون دعوت از ایران را زیر فشار مخالفان دولت سوریه و عربستان سعودی پس گرفت. ائتلاف مخالفان شرط حضور خود را عدم حضور ایران در ژنو 2 بیان کرده بود. عربستان هم مخالفت خود را با حضور ایران رسماً اعلام کرده بود.
نفس دعوت از نظام سوریه و جمهوری اسلامی برای شرکت در ژنو 2 نشان دهنده این نکته است که نظام بین الملل به اشتباهات خود در قبال بحران سوریه پی برده است. اشتباهاتی که نقش بسزایی در ادامه این بحران داشته است. نتیجه این اشتباهات گسترش روز افزون خشونت در منطقه و شعله ور شدن مسایل مذهبی و نزاع قومی قبیلهای در غرب آسیا میباشد. مطلبی که هم اکنون در لبنان و عراق شاهد آن هستیم و احتمال کشیده شدن آن به کشورهای دیگر دور از ذهن نیست.
ثانیاً به نظر نگارنده؛ حضور عربستان سعودی در ژنو 2 بسیار مهمتر از جمهوری اسلامی است. چرا که عربستان سعودی با حضور در این نشست باید تعهداتی در نظام بین الملل بدهد. عربستان سعودی به عنوان مهمترین منبع مالی و فکری تکفیر و تروریست در منطقه باید جوابگوی اقدامات خود باشد تا نظام بین الملل بیش از این قربانی تفکرات جهال این خاندان نباشد.
ثالثاً خروجی این نشست باید کمک به صلح پایدار در سوریه و به تبع آن در منطقه باشد. صلحی که با در نظر گرفتن منافع همه طرفهای درگیر در سوریه (غیر از گروههای تکفیری خارجی) باشد. این تأمین منافع با سیاست چماغ و هویج تناسبی ندارد.
رابعاً جمهوری اسلامی اعلام کرده که فقط از صلح پایدار در سوریه حمایت میکند و این صلح نباید به محور مقاومت ضربه وارد کند. بنابراین عدم حضور ایران در ژنو 2 نمیتواند مطلب مهمی تلقی شود.
باید منتظر بود و دید آیا سیاستهای غربی- عربی- عبری حاکم بر فضای فعلی سوریه، برای پایان دادن به بحران سوریه رضایت میدهد یا بازهم در پی ادامه بحران و ایجاد کردن فلسطینی دیگر در سوریه است؟!