چرایی مداخله مصر در جنگ علیه یمن

مقامات مصری مهمترین انگیزه مصر برای حضور در جنگ علیه انصارالله نگرانی از ترس این گروه به اصطلاح مرتبط با ایران بر تنگه باب‌المندب است که در نهایت بر هم خوردن نظم موجود منطقه‌ای را به نفع جمهوری اسلامی ایران برهم خواهد زد؛ زیرا منجر به تسلط انصارالله و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران بر مهمترین شاهراه بین‌المللی خواهد شد.

بدون شک حضور جنگنده‌­های مصری در حمله عربستان سعودی به مواضع نیروهای انصارالله برای تحلیلگرانی که با منطق حاکم بر دولت عبدالفتاح السیسی در مصر آشنا هستند، چندان تعجب آور نبوده و نیست. اما بدون تردید این سوال می تواند بسیار مهم باشد که  انگیزه دولت مصر از مداخله نظامی در یمن چیست؟

دولت نظامی مصر از زمان حذف اخوان المسلمین از عرصه قدرت سیاسی تا کنون با بحران­های متعدد اقتصادی، امنیتی، هویتی و … مواجه بود که از جمله مصادیق آن می­توان به شکل گیری جامعه دو قطبی (اخوانی/ غیر اخوانی)، افزایش تحرکات گروههای تروریستی در صحرای سینا و ناکارآمدی نظام اقتصادی مصر اشاره نمود. این در حالی است که دولت السیسی از همان ابتدا برای مهار این وضعیت چاره کار را در اتخاذ سیاست نزدیکی به کشورهای خارجی به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس جستجو کرده  و تا کنون همسویی بسیاری با سیاست های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از خود نشان داده است. لذا، بی دلیل نیست که اندکی بعد از انتشار اخبار حمله ناگهانی عربستان به یمن، مقامات مصری از حضور در عملیات «طوفان قاطعیت» با مشارکت 10 کشور دیگر خبر دادند.

سابقه مداخله مصر در یمن

 

حضور مصر در عملیات «طوفان قاطعیت» و حمله به یمن در واقع دومین تجربه این کشور طی یک قرن اخیر برای حضور نظامی در یمن است. ارتش مصر اولین بار در دوران جمال عبدالناصر با حمایت اتحاد جماهیر شوروی اقدام به مداخله در کشور یمن نمود. در آن برهه از زمان (1962م) دولتمردان ملی­‌گرای مصری با هدف براندازی حکومت پادشاهی یمن و اجرای الگوی سوسالیستی مصری در این کشور ده‌ها هزار سرباز مصری را به این کشور گسیل داشتند، اما این اقدام ناصر با مخالفت خاندان پادشاهی سعودی مواجه شد و تزریق دلارهای نفتی عربستان مانع از تحقق رویاهای جمال عبدالناصر گردید.

در این جنگ که به «ویتنام مصر» شهرت یافت، بالغ بر 10 هزار سرباز مصری کشته و بدهی بسیاری بر دولت این کشور تحمیل گردید؛ تا جائیکه برخی مورخان یکی از علل اصلی شکست سنگین مصر از رژیم صهیونیستی را در سال 1967م سرخوردگی ارتش مصر از ماجرای جنگ یمن بیان می کنند. با این پیشینه ناموفق، مقامات مصر در بامداد روز پنجشنبه مورخ 6/1/94 اقدام به گسیل نمودن ۲۵ جنگنده مصری از جمله جنگنده های «اف ۱۶» برای بمباران مواضع انصارالله و همچنین استقرار 5 ناو جنگی خود برای حضور در تنگه باب المندب خبر دادند.

علل مداخله نظامی مصر در یمن

 

با توجه به آنچه تا کنون بیان گردید می توان برخی علل و عوامل دخیل در اتخاذ تصمیم مداخله نظامی در یمن توسط دولتمردان مصری را می­‌توان به شرح زیر دانست:

1- جبران شکست‌های گذشته و اسطوره‌سازی

 

ارتش مصر همواره از قدرتمندترین ارتش­‌های عربی بوده است, اما بعد از شکست های متوالی در مقابل رژیم صهیونیستی دچار نوعی سرشکستی و بحران اعتبار در سطح داخلی و منطقه ای شد, لذا همواره به دنبال احیای عظمت و آبروی از دست رفته خود از طریق شرکت در منازعات منطقه ای و بین المللی همچون جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بوده است. پس از وقوع بیداری اسلامی در مصر و قدرت یابی اخوانی­ها در این کشور، راهبردهای نظامی مصر تا حدی تحت شعاع سیاست های مذهبی اخوانی ها قرار گرفت، اما در دوران عبدالفتاح السیسی این دغدغه به عنوان یکی از اولویت های دولت جدید طرح گردید. لذا رئیس جمهور نظامی مصر با ورود به پرونده هایی همچون بحران عراق، لیبی و یمن سعی در بدست آوردن اعتبار سابق ارتش عربی مصر می باشد.

علاوه بر این، نباید از نظر دور داشت که السیسی با مشارکت در حمله به یمن سودای تبدیل شدن به شخصیتی اسطوره‌ای در جهان عرب را نیز در سر می‌پروراند. السیسی و اطرافیان وی از همان ابتدای مطرح شدن نام وی برای ریاست جمهوری مصر سعی در القای این نکته داشتند که این فرمانده نظامی احیاگر عظمت از دست رفته مصر و یادآور جمال عبدالناصر در دوران معاصر خواهد بود. بدون شک، ویژگی­‌های شخصیتی السیسی نیز تا حدی ظرفیت این مسئله را داشته و دارد، اما به منظور پذیرش آن از سوی مخاطبان, این پتانسیل بایستی در مصادیقی همچون جنگ علیه لیبی و یمن به مرحله اجرا در آید!.

2- منحرف کردن اذهان عمومی مصر از بحران‌های داخلی

 

مصر بعد از انقلاب 25 ژانویه در وضعیت بسیار بغرنجی به سر می برد و بحران های متعدد اقتصادی, امنیتی, سیاسی و اجتماعی سایه سنگین خود را بر این کشور افکنده  و تا کنون راه حل مناسبی برای این مشکلات یافت نشده است. در حال حاضر بحران امنیتی در سراسر مصر به ویژه صحرای سینا به مرز هشدار رسیده است و 25 گروه تروریستی مرتبط به القاعده و داعش در این منطقه جولان می دهند. این در حالی است که سازمان های امنیتی و اطلاعاتی مصر هنوز از مهار این بحران درمانده‌اند.

در حوزه اقتصادی نیز بحران «کسری بودجه» و «بحران انرژی» باعث شکنندگی استقلال و اعتبار ملی مصر شده است. [1] به موازات این دو بحران، حوزه های سیاسی و اجتماعی نیز به شدت بحرانی بوده و نارضایتی های اجتماعی ناشی از بیکاری, رویکردهای فرقه گرایانه (ضد اخوانی) و عدم ثبات در وضعیت سیاسی کشور باعث بروز برخوردهایی میان دولت و مردم گردیده است.

در چنین شرایطی, دولت السیسی به دلیل ناتوانی در یافتن پاسخ مناسب برای مشکلات داخلی تلاش دارد تا به طرق مختلف افکار عمومی را به خارج از مرزها هدایت کند, بلکه بتواند بر نارسایی های دولت خود سرپوش بنهد. لذا حضور نمایشی در جنگ یمن بهترین فرصت را در اختیار دولت السیسی قرار می دهد تا به این نیاز خود پاسخ دهد.

3- جلب حمایت کشورهای حوزه خلیج فارس

 

عبدالفتاح السیسی و یارانش پس از گذشت اندک زمانی از شروع فعالیت خود دریافتند که به تنهایی قادر به حل بحران های حاکم بر کشور نیستند، لذا چاره کار را در خارج از مرزها جستجو کرده و سعی در نزدیکی به کشورهای همسو نمودند. در این میان، نزدیکی به کشورهای غربی به دلیل منفور بودن از سوی افکار عمومی مصر چندان گزینه های مناسبی برای برقراری ارتباطات آشکار و رسمی نبودند، اما کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس که به دلایل مختلف همچون وجود ارتباطات پیشینی، اشتغال و سکونت دهها هزار مصری در حاشیه خلیج فارس، حمایت خاندان های سلطنتی خلیج از سیاست ضد اخوانی دولت و … از پتانسیل خوبی برای برقراری ارتباط برخوردار بودند.

از آغاز فعالیت دولت عبدالفتاح السیسی تا کنون کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه کویت، عربستان و امارات بالغ بر 12 میلیارد دلار وام بلا عوض به علاوه صادرات انرژی در اختیار دولت جدید مصر قرار داده اند، اما با مرگ ملک عبدالله و همچنین کاهش قیمت نفت گمانه زنی هایی در مورد احتمال کاهش کمک های اقتصادی کشورهای مذکور به مصر در محافل سیاسی و رسانه های مصری مورد توجه قرار گرفت که تا اندازه ای باعث نگرانی دولتمردان مصری گردید. از این رو، به نظر می رسد دولت نظامی مصر با هدف نشان دادن حسن نیت خود نیز ناگزیر به حضور در جنگ یمن بود!.

4- ترس از تسلط انصارالله بر تنگه باب المندب

 

بنابر اظهارات مقامات مصری مهمترین انگیزه مصر برای حضور در جنگ علیه انصارالله نگرانی از ترس این گروه به اصطلاح مرتبط با ایران بر تنگه باب المندب است که در نهایت بر هم خوردن نظم موجود منطقه ای را به نفع جمهوری اسلامی ایران بر هم خواهد زد؛ زیرا منجر به تسلط انصارالله و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران بر مهمترین شاهراه بین المللی خواهد شد. علاوه براین, پس لرزه های این مسئله بر اقتصاد مصر نیز تاثیرگذار خواهد بود. در حال حاضر دولت مصر سالانه در حدود 5 میلیارد دلار از طریق تنگه باب المندب درآمد کسب می نماید که بدون شک تحولات یمن می تواند بر این درآمد سالانه تاثیری شگرفی داشته باشد.

لذا می توان درک نمود که امنیت تنگه باب المندب و دریای سرخ تا چه حد برای دولت مصر حائز اهمیت است. در این راستا, مشاهده می گردد که نیروهای واکنش سریع ارتش مصر که مقر آن در استان سوئز بوده و مسئولیت اشراف اطلاعاتی و تامین امنیت دریای سرخ را بر عهده دارد, ساعاتی بعد از شروع عملیات طوفان قاطعیت به سرعت درحوالی تنگه باب المندب استقرار یافتند.

جمع‌بندی

 

با توجه به وضعیت کلی مصر و بحرانهایی که بر این کشور سایه افکنده اند، به نظر می رسد دولت مصر بصورت خواسته و ناخواسته ناگزیر به حضور در جنگ یمن است. این جنگ از یک سو زمینه مناسبی برای اعتبار بخشی به دولت عبدالفتاح السیسی و مشغول سازی افکار عمومی مصر را فراهم می آورد و از سوی دیگر می تواند عامل مهمی در جهت نشان دادن حسن نیت این دولت به کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس باشد. لذا دولت السیسی به رغم نارضایتی مردمی از مداخله ارتش مصر در جنگ یمن با احتساب فرمول هزینه / فرصت مبادرت به حضور در جنگ علیه مردم یمن نموده است. این در حالی است که نگاهی به وضعیت کلی دولت مصر حکایت از آن دارد که آینده روشنی برای این اقدام مصر متصور نخواهد بود.

—————————————-

منابع:

[1] طبق آمارهای موجود دولت مصر بالغ بر 29 میلیارد دلار کسری بودجه داشته که به منظور جبران آن تا کنون دست به اقداماتی همچون حذف یارانه برخی کالاهای ضروری و سوخت زده است. بدیهی است که در چنین شرایطی این مسئله نه تنها به بهبود وضعیت مصر کمک نکرده، بلکه بر وخامت اوضاع نیز افزوده است.

ارسال دیدگاه