روابط عربستان و سودان و علل همراهی سودان در تجاوز به یمن

در بررسی چرایی همراهی سودان با تجاوز به یمن قبل از بررسی ریشه­‌های چنین رفتاری باید به کنش­های دیگر سیاست خارجی سودان طی چند ماه اخیر توجه داشت.

سودان هر چند یک کشور آفریقایی محسوب می­‌شود ولی همواره به عنوان بازیگری مهم در تحولات خاورمیانه درنظر گرفته شده است. دلایل اهمیت سودان نیز به شرایط و جایگاه استراتژیک و ژئوپلتیک این کشور در کنار نوع رویکردهای سیاسی دولت آن به رهبری عمرالبشیر برمی­‌گردد. به­‌گونه­‌ای که چنین شرایطی نه تنها منجر به تاثیرگذاری سودان در برخی مسائل خاورمیانه نظیر مسائل فلسطین و یمن گشته است، بلکه باعث افزایش جایگاه این کشور نزد قدرت­های منطقه­‌ای خاورمیانه نظیر عربستان، ایران و ترکیه شده است.

در این میان، تحولات سیاست خارجی سودان طی 25 سال گذشته و بعد از به قدرت رسیدن عمرالبشیر نشان می­دهد هر چند در برخی برهه‌­ها، دولت این کشور رویکرد عمل­گرایی را محور سیاست خارجی خود قرار داده است، اما علی­رغم فشارهای دولت­های غربی و عربی روابط عمیق و پیچیده‌­ای میان این کشور و ایران شکل گرفته و چنین روابطی زمینه همسویی جهت­‌گیری سیاست­‌های سودان با ایران در مسائلی نظیر مسأله فلسطین و مقاومت در مقابل سیاست­‌های منطقه‌­ای امریکا را هموار کرده بود.

متعاقب چنین رویکردهایی از سوی سودان و به دلیل اختلافات و رقابت­‌های عربستان با ایران، طی این دوران شاهد سردی نسبی روابط عربستان و سودان بوده­‌ایم. زیرا نزدیکی سودان به رویکردهای ایران منجر به ایجاد فاصله میان این کشور با عربستان شده بود. اما تحولات یک سال اخیر در سیاست خارجی سودان به­ ویژه عملکرد سودان در قبال بحران یمن نشان می­دهد تغییراتی در این مناسبات رخ داده است که فهم آن دارای اهمیت زیادی در درک کلی مسائل منطقه و کیفیت توازن قوا در آن است.

روابط عربستان و سودان طی یک دهه اخیر

 

همان‌طور که بیان گردید، نزدیکی و روابط چند بعدی سودان با ایران طی سال­های گذشته زمینه ایجاد فاصله میان عربستان و این کشور را فراهم کرده بود. به‌­طوری که علی­رغم دیدارها و رایزنی­‌های مقامات سودانی و سعودی به طور دوجانبه یا در سطح اتحادیه عرب، تا قبل از سال گذشته میلادی شاهد شکل­‌گیری روابط قوی مداومی میان این دو کشور بزرگ عربی نبوده‌­ایم.

علت فقدان چنین روابطی و سردی مناسبات دو طرف را نیز قبل از هر چیز باید در تفاوت نظام­‌های سیاسی دو کشور و رویکرد متفاوت رهبران دو طرف نسبت به مسائل مختلف جستجو کرد. زیرا بر خلاف آل سعود، دولت سودان با رویکردی اسلام­‌گرایی در قالب اهل سنت در عرصه داخلی و خارجی تلاش داشته است به رویکرد مقابله­ جویانه خود در قبال رژیم صهیونیستی و امریکا ادامه دهد؛ در حالی که عربستان را می­توان در جبهه مخالف این رویکرد سیاسی دولت سودان دسته­ بندی کرد. هر چند تحولات یک سال اخیر نشان می­دهد سودان متمایل به همراهی با عربستان در برخی موضوعات شده است که به علل این امر نیز پرداخته خواهد شد.

مهم­ترین موضوعات مطرح در روابط عربستان و سودان طی یک دهه اخیر را مواضع عربستان در قبال مشکلات و بحران­‌های داخلی سودان و تفاوت­های مواضع دو طرف نسبت به مسائل منطقه­‌ای شکل می­‌دهد. دولت سودان طی یک دهه اخیر با بحران­‌های متعددی از جمله بحران دارفور، بحث استقلال سودان جنوبی، تحریم­های غرب، شورش‌­های قومی، گسترش مخالفان سیاسی داخلی و افزایش اختلافات با همسایگان مواجه بوده است.

واکنش عربستان به چنین بحران­هایی سکوت یا انفعال، ارائه کمک مشروط و یا همراهی در فشارها علیه سودان بوده است. به ­طور مثال هر چند در مواردی مانند دارفور شاهد حمایت عربستان و دیگر دولت­های عربی از سودان بوده‌­ایم، اما عربستان در مواجهه با رویارویی سودان با برخی بحران­ها سیاست کمک اقتصادی به سودان مشروط به تغییر رفتار آن را اتخاذ نموده و در قبال برخی مشکلات دیگر نظیر تحریم­ها یا اختلاف با همسایگان از طرف مقابل سودان حمایت کرده است. اتخاذ چنین واکنش­‌هایی از سوی عربستان بی‌­اعتمادی مقامات سودان به آل‌سعود را تقویت کرده بود.

اما اختلافات مواضع سودان و عربستان در قبال موضوعات منطقه‌­ای بخش مهم­تر روابط این دو کشور عربی طی یک دهه اخیر را شامل می­‌شود. به­ گونه­‌ای که با وجود حمایت عربستان از طرح سازش با رژیم صهیونیستی و فشار بر حماس، دولت سودان نه تنها بر ضرورت مقاومت در مقابل اسرائیل تاکید داشته است بلکه همواره از حماس نیز حمایت کرده است. همچنین مشکل دیگر در روابط عربستان با سودان همسویی نسبی رهبران سودانی با رویکرد ایران در برخی مسائل بوده است که مورد انتقاد آل سعود قرار داشته است. اختلاف دیگر دو طرف در سطح منطقه به واکنش متفاوت آنها به تحولات سال­‌های اخیر منطقه به­ خصوص انقلاب مصر و مواجهه با اخوان المسلمین برمی­گردد. در حالی که عربستان دچار اختلافات جدی با نظام اخوانی مصر شد و در نهایت نیز در سقوط آن تاثیرگذار بود، عمرالبشیر در انقلاب مصر و به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در این کشور استقبال کرده و آن را به نفع سودان ارزیابی کرد (1).

این اختلافات تا دوران کنونی نیز میان دو کشور عربستان و سودان تداوم داشته است اما مجموعه­‌ای از عوامل و دلایل به­ویژه در داخل سودان منجر به تغییراتی در رویکردهای سیاست خارجی سودان طی یک سال اخیر شد؛ این تغییرات بر فضای روابط دوجانبه عربستان و سودان تاثیرگذار بوده و باعث همسویی سودان با آل‌سعود گشته است که به آن اشاره خواهد شد.

تغییر در سیاست خارجی سودان طی یک سال اخیر

با این وجود که طی بیش از دو دهه گذشته شاهد همسویی نسبی سیاست خارجی سودان با رویکردهای ایران نسبت به مسائل مختلف منطقه بوده‌­ایم و اتخاذ رفتارهایی در این راستا منجر به بروز اختلافات میان سودان با عربستان شده بود، مجموعه‌­ای از عوامل و دلایل از جمله نیازها و بحران­های داخلی سودان و تهدیدات علیه دولت این کشور زمینه تغییر در سیاست خارجی و رفتارهای دولت سودان را فراهم کرد.

از جمله این تغییرات می‌­توان به اتخاذ سیاست انفعال در قبال حماس طی ماه­های اخیر، تلاش برای نزدیکی به مصر و بهبود روابط با دولت «السیسی» علی­رغم حمایت قبلی از اخوان المسلمین و تفاوت دیدگاه­ها با دولت کودتایی مصر در مسائل منطقه مانند فلسطین و لیبی اشاره داشت. نمود عینی چنین تغییراتی در دیدارهای چندگانه عمرالبشیر و السیسی نمایان است که طی آن دو طرف ضمن استقبال از گفتگوهای دوجانبه بر بهبود روابط نیز تاکید داشته‌­اند (2).

اما نکته مهم­تر از نزدیکی سودان و مصر این مساله می­‌باشد که به نظر می­‌رسد بعد از بهبود روابط سودان با مصر، این کشور طی ماه­‌های اخیر نقش واسطه­‌ای برای نزدیک نمودن سودان و عربستان ایفا کرده است. به­گونه­ای به دلیل روابط عمیق دولت السیسی با آل‌سعود، وی تلاش داشته است با استفاده از فرصت موجود، از جمله گرفتاری سودان با بحران‌های داخلی و نیازهای متعدد این کشور و تمایل و نیاز عربستان به همراه نمودن سودان و دور کردن آن از ایران به­ عنوان رقیب اصلی خود، این دو کشور عربی را به هم نزدیک نماید. هر چند در این میان مصر منافع خود همانند بازیافتن نقش منطقه‌­ای میان کشورهای عربی را نیز در نظر داشته است. از نمودهای عینی نزدیکی سودان به عربستان می­‌توان به سفر اخیر عمرالبشیر به ریاض قبل از حمله به یمن، گفتگوی تلفنی سران دو کشور طی روزهای اخیر و نامه­ نگاری عمرالبشیر به پادشاه و وزیر دفاع عربستان بعد از حدود دو هفته از آغاز تجاوز به یمن اشاره داشت (3).

سیاست سودان در پیوستن به ائتلاف عربی علیه یمن نشان داد تغییر در سیاست خارجی سودان نه تنها تاکتیکی نبوده بلکه حکایت از تحولی جدی در رویکرد آن به مسائل منطقه دارد. لذا با در نظر داشتن سیر روابط عربستان و سودان و تغییرات اخیر در رفتارهای سیاست خارجی این کشور که در پیوستن به ائتلاف موسوم به «طوفان قاطعیت» به اوج رسید، فهم علل همراهی سودان با تجاوز نظامی به یمن به­عنوان اوج تغییرات در سیاست خارجی سودان موضوعی قابل توجه به نظر می­رسد.

دلایل همراهی سودان با عربستان در تجاوز به یمن

هر چند پیش از تجاوز نظامی برخی کشورهای عربی علیه یمن، هرگونه اقدام عربستان و دیگر کشورهای عربی علیه انصارالله یمن با توجه به تفاوت رویکردهای سیاسی این گروه سیاسی با منافع عربستان و متحدان منطقه­‌ای آن دور از ذهن نبود ولی پیوستن سودان به ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان در تجاوز به یمن با توجه به پیشینه سیاست خارجی آن تا قبل از ماه­‌های اخیر موضوعی عجیب و دارای اهمیت تلقی می­‌شود.

به ­طور کلی می‌­توان مدعی شد ریشه­های اصلی اقدام سودان در همراهی با تجاوز به یمن را باید در همان دلایل تغییرات اخیر در سیاست خارجی سودان جستجو کرد و در این روند عوامل و تحولات داخلی سودان نقش تعیین کننده را ایفا می­‌کنند.

در بررسی چرایی همراهی سودان با تجاوز به یمن  قبل از بررسی ریشه­های چنین رفتاری باید به کنش­های دیگر سیاست خارجی سودان طی چند ماه اخیر توجه داشت. دولت سودان به رهبری عمرالبشیر به دلایلی مانند فشارهای داخلی در زمینه­‌های مختلف و مشکلات بیرونی، و علی­رغم تفاوت دیدگاه­های سیاسی با دولت مصر به رهبری السیسی و عربستان سعودی، تلاش داشته است به منظور رفع برخی نیازها و برطرف کردن برخی تهدیدات علیه خود در موضوعات مختلف به این دو کشور نزدیک شود.

نمودهای عینی چنین تغییراتی در سیاست خارجی سودان در افزایش تعاملات سیاسی و به­خصوص اقتصادی این کشور با مصر و عربستان طی ماه­‌های نمایان بوده است که با پیامدهای سیاسی و امنیتی نیز همراه خواهد بود. برای مثال می­توان به کمک یک میلیارد دلاری عربستان به دولت سودان اشاره داشت که پیامد سیاسی آن نیز بهبود روابط دو طرف، همراهی و پیروی سودان از عربستان در مسائل منطقه از جمله بحران یمن به شمار می­‌رود.

با وجود اهمیت چنین مسائلی، به نظر می­‌رسد بحران­ها و مشکلات داخلی سودان نقش تعیین کننده­تری در تغییر سیاست خارجی آن به ­طور کلی و پیوستن به ائتلاف عربستان در تجاوز به یمن به ­طور خاص داشته­‌اند. زیرا در گذشته عوامل خارجی به تنهایی نتوانسته بودند تغییراتی جدی در سیاست خارجی سودان ایجاد نمایند. در واقع بحران­‌های داخلی سودان در موضوعات اقتصادی، امنیتی و سیاسی آسیب پذیری دولت این کشور را به شدت بالا برده است و رهبران سودان به منظور رفع برخی از نیازها و برطرف کردن تهدیدات علیه خود ناچار به تغییر رویکردهای خود شده­ اند تا در این راستا و با انگیزه دریافت کمک­‌های مالی و اقتصادی به رفع برخی از مشکلات بپردازند.

زمینه اصلی آسیب پذیری دولت سودان نیز به جدایی بخش جنوبی این کشور و متعاقب آن از دست دادن 75 درصد از درآمدهای نفتی برمی­‌گردد که علاوه بر زمینه­ سازی برای وقوع بحران اقتصادی و نارضایتی مردمی، منجر به کاهش حمایت برخی متحدان سودان از جمله چین از دولت این کشور طی چند سال اخیر شده است (6). لذا می­‌توان یکی از انگیزه­ های تغییر رفتار سودان و پیروی آن از عربستان را دریافت کمک مالی برای مدیریت بحران اقتصادی و کاستن از نارضایتی­‌ها همزمان با انتخابات سراسری تحلیل کرد.

البته مشکلات داخلی دیگر سودان نیز که منجر به بروز تهدیدات سیاسی و امنیتی علیه دولت آسیب ­پذیر این کشور شده­اند، در این روند تاثیرگذار بوده­اند. از جمله این موارد می­‌توان به گسترش تنش­های قومی و امنیتی در مناطقی نظیر «کردوفان» و «نیل آبی» اشاره داشت. همچنین ناآرامی در نواحی مرزی همانند مرزهای جنوبی نیز از دیگر مشکلات دولت سودان است که در کنار موارد دیگر فشارهایی را بر دولت این کشور تحمیل کرده­اند. چنین موضوعاتی در نهایت منجر به تصمیمات اخیر رهبران این کشور در تغییر رویکردهای خارجی با انگیزه دریافت کمک­‌ها و رفع تهدیدات شده‌­اند.

جمع­‌بندی

تا قبل از اواسط سال گذشته میلادی روابط عمیق و حسنه‌­ای میان سودان و عربستان برقرار نبوده است و علت اصلی این امر نیز در تفاوت رویکردهای سیاسی این دو دولت عربی نسبت به مسائل منطقه ریشه داشت. تاجایی که در دسته ­بندی­‌های منطقه‌­ای، عمدتا سودان در جبهه مقابل عربستان درنظر گرفته می­شد. به همین دلیل بعد از اعلام آمادگی سودان برای همراهی با عربستان و سپس پیوستن آن به ائتلاف موسوم به «طوفان قاطعیت» در تجاوز به یمن، بسیاری از تحلیل­گران اتخاذ چنین رفتاری را در سیاست خارج سودان عجیب تلقی کردند.

اما باید اذعان داشت اتخاذ چنین اقدامی از سوی سودان در تغییرات ماه­‌های اخیر در رویکردهای سیاست خارجی این کشور ریشه دارد که البته پیروی از عربستان در تجاوز به یمن نقطه اوج آن به شمار می‌­رود. در بررسی علل چنین تغییراتی در سیاست خارجی سودان و به ­طور خاص دلایل همراهی آن در تجاوز به یمن نیز باید خاطر نشان کرد هر چند فشارهای بیرونی در این امر تاثیرگذار بوده‌­اند، اما علت اصلی اتخاذ چنین رویکردی از سوی سودان، مشکلات و بحران­‌های متعدد و هم‌زمان اقتصادی، سیاسی و امنیتی در عرصه داخلی این کشور بوده است که تهدیداتی جدی علیه دولت این کشور مطرح کرده‌­اند. لذا رهبران سودان  با انگیزه دریافت کمک‌های مالی و اقتصادی و کاستن از فشارهای سیاسی به منظور رفع برخی از این مشکلات به ­ویژه در سطح اقتصادی و برطرف کردن تهدیدات علیه خود، به سمت همسویی با عربستان تغییر رویکرد داده‌­اند. هر چند نباید از چشم­‌انداز روشن چنین تغییراتی در رفتارهای دولت سودان برای این کشور مطمئن بود.

—————————————-

منابع:

1- http://www.afghanews.ir/ShowDetails.aspx?NewsId=12941

2- Bagadi, Amna (2014), “Sudan and Egypt: Friends or foes?”, Oct. 2014, http://www.middleeasteye.net/columns/sudan-and-egypt-friends-or-foes-1104212263

3- http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=97508

4- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930719001545

5- http://www.tabnak.ir/fa/news/450154

6- زرگری، هادی (1393)، سیاست خارجی امریکا و چین در سودان؛ کنش­های مخالف، تهران: اندیشه سازان نور، صص 175-177

ارسال دیدگاه