واکنش اندیشکده‌های مطرح امریکا به تحولات یمن

در این نوشتار گروه رصد اندیشکده راهبردی تبیین خلاصه ای از مهمترین مطالب منتشره در اندیشکده های مطرح امریکایی، درباره تحولات یمن در فاصله زمانی دهه نخست اردیبهشت ماه 1394 را به شما مخاطبین گرامی ارائه می دهد.

رخداد بعدی در یمن چه خواهد بود؟

24 آوریل، 2015/ دکتر. دابلیو. اندرو تریل- موسسه مطالعات استراتژیک

تقریباً بلافاصله پس از شروع عملیات، واشنگتن به عربستان و متحدان منطقه­ ای خود، پیشنهاد حمایت لجستیکی و اطلاعاتی داده و اتاق همکاری و برنامه ­ریزی را در مرکز عملیات عربستان سعودی ایجاد و از این طریق انتقال تسلیحات را تسریع نمود. همچنین در ماه آوریل، پنتاگون اعلام کرد که ایستگاه ­های سوخت ­رسانی پروازی را برای هواپیماهای نیروهای ائتلاف مهیا ساخته است. وزیر امور خارجه، جان کری نیز به ایران به دلیل افزایش کمک­هایش به حوثی­ها هشدار داد. وی همچنین اظهار نمود، پروازهای ایران به مقصد یمن ظاهرا حامل جنگ‌افزار و تسلیحات هستند. واشنگتن جهت مهم برشمردن و تأکید براتحاد ایالات‌متحده با عربستان، ناو هواپیمابر یو اس اس  تئودور روزولت را به همراه چندین کشتی حمایتی به آبهای یمن گسیل داشت.

این ناو به حضور کشتی­های سعودی و مصری در جهت اجرای ممنوعیت اتخاذ شده از سوی سازمان ملل در مسیر انتقال کمک به حوثی­ها، اعتبار بخشید. واشنگتن با این اقدام قصد دارد به دلیل نگرانی سعودی­ها از نتیجه مذاکرات هسته ­ای با ایران، حمایت خود را از عربستان نشان دهد. عربستان با بی­میلی از این موافقت‌نامه پشتیبانی کرده است و همواره در طی سال­های متمادی به طور فزاینده ­ای از وقوع چنین توافقی نگران و در هراس بوده است.

درحالی‌که عربستان سعودی با رهبری مداخله نظامی، همچنان رئیس ­جمهور هادی را به‌عنوان چهره مهم مذاکرات آتی درباره آینده سیاسی یمن حفظ کرده است، ولیکن همچنان مسائل زیادی برای حل و فصل در یمن باقی‌مانده و مذاکرات سیاسی پیش رو برای برگرداندن اوضاع به زمان پیش از سپتامبر 2014، به چیزی بیش از کمک­های اقتصادی کشورهای حوزه خلیج‌ [فارس] نیاز دارد. بسیاری از خواسته­ های متداول حوثی­ها در رابطه با استان صعده به‌حق و قابل ­حل بوده و می­بایست مورد توجه قرار گیرد. در طی سال­های اخیر، حوثی­ها به طور مداوم ادعا کرده­ اند که تنها در پی حفاظت از خودمختاری سنتی خود بوده و خواهان سهم­شان از منابع دولتی هستند.

 

حوثی­ها قویاً با تشویق دولت از روحانیون تحت حمایت عربستان سعودی جهت انجام فعالیت­های تبلیغی در استان صعده، جایی که دولت مشروعیت حوثی­های زیدی را به چالش می­کشد، مخالفت کرده­ اند. زیدیه یکی از گرایشات تشیع بوده و نسبت به شیعه دوازده امامی که در ایران وجود دارد، گرایشات پیکارجویانه کمتری دارد. حوثی­ها به طور طبیعی نسبت به گسترش فعالیت­های تبلیغی تحت حمایت عربستان در شمال یمن و همچنین اظهارات روحانیون سلفی مبنی بر اینکه زیدیه عمیق­ترین شکل انحرافی از اسلام است، ابراز خشم نمودند. از نظر بسیاری از زیدی­های شمال یمن، چنین روحانیونی که با سرمایه­ گذاری هنگفت از سوی عربستان حمایت می­گردند، خطری جدی برای این فرقه مذهبی و شیوه زندگی ­آن­ها به شمار می­­‌آیند. در حال حاضر، تقریبا تمامی این مبلغان از استان صعده متواری شده و حوثی­ها هرگز خواهان بازگشت مجدد آن­ها نیستند.

به طور کلی، کنترل حوثی­ها توسط دولت یمن برای مدت زمان طولانی همواره کاری تقریباً غیر ممکن بوده و تعریف مشخصی نبز از حقوق آن­ها به دلیل وجود گروه بندی­های کوچک در درون این گروه، وجود نداشته است. صالح نیز ممکن است به دلیل آنکه در راستای منافع خود تلاش نمود تا منافع این گروه را تعریف نماید، به حوثی­ها خیانت کرده باشد. بااین‌حال، تنها راه‌حل سیاسی که بتواند نگرانی­های سنتی اقتصادی و مذهبی حوثی­ها را مورد توجه قرار دهد، می­تواند راهی مفید برای حمایت و تقویت ثبات در یمن و کاهش احساس نیاز حوثی­ها به دریافت حمایت از سوی ایران باشد.

 

بعلاوه، ممکن است برخی احساس کنند که نیاز است به موضوع استقلال و یا حداقل خودمختاری در جنوب پرداخته شود، اما باید هر چه سریع­تر اقدامات جدی نسبت به این موضوع صورت گیرد، زیرا هرروز که بدون داشتن حتی یک دولت مؤثر در حاشیه، در یمن می­گذرد، یک روز خوب برای نیروهای القاعده شبه‌جزیره و گروه حکومت اسلامی [داعش] به شمار آمده و  به دلیل خلا قدرت، فرصت­های بی­شماری را پیش روی­ آن­ها قرار می­دهد. گروه­هایی که به مراتب خطرناک­تر از حوثی­ها بوده و در اقدام علیه آن­ها نمی­‌بایست ذره­‌ای تأمل کرد.

 

محور پاکستانی از عربستان سعودی تا چین

بروس ریدل/ 23 آوریل، 2015/ موسسه بروکینگز

رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، این هفته از پاکستان دیدن کرد و مبلغ 46 میلیارد دلار برای احداث کریدور اقتصادی از غرب چین به سمت خلیج‌فارس، سرمایه­‌گذاری نمود. در این دیدار شریف به شی وعده داد که برای حفاظت از کارگران چینی در پاکستان، یک بخش ویژه جدید در ارتش پاکستان ایجاد نماید. «این بخش جدید امنیتی»، به طور کلی شامل 10000 سرباز است که توسط یک ژنرال بلندپایه [دو ستاره]، فرماندهی خواهد شد. نیمی از این سربازان از نیروهای ویژه و کماندوهای خبره پاکستانی هستند که از حمایت سازماندهی شده­‌ی هوایی نیز برخوردار خواهند بود.

 

بنابراین، سربازی برای ائتلاف به رهبری پادشاه عربستان فرستاده نخواهد شد؛ زیرا که 10000 سرباز برای حفظ امنیت کارگران جمهوری خلق چین در پاکستان به کار گرفته خواهد شد. در این میان تمایزات عمده ­ای وجود خواهد داشت: سربازانی برای جنگ در خارج در مقابل سربازانی برای حفظ امنیت در داخل؛ بازپرداخت حمایت­های عربستان در گذشته در مقابل ایجاد امنیت برای سرمایه­ گذاری­های آتی؛ اتحاد اسلامی در مقابل اتحاد با متحد همیشگی پاکستان (چین) از سال 1962.

بدون هیچ گونه پرداختن به موضوعات جزئی می­توان به آسانی دریافت که شریف تصمیم خود را گرفته و محور خود را با چین شکل داده است. پاکستان تمایل دارد تا همچون ایالات‌متحده از خاورمیانه فاصله گرفته و به شرق آسیا نزدیک شود.

 

عاقلانه است که عربستان بمباران یمن را خاتمه دهد

بروس ریدل/ 22 آوریل 2015/ موسسه بروکینگز

شاه سلمان بن عبدالعزیز جهت اجتناب از لغزش به طرف یک باتلاق، به طور عاقلانه تصمیم گرفت تا پیروزی خود را اعلام کند، بااین‌حال آغاز پادشاهی وی با نوع حضور و عملکرد در یمن، آغازی ضعیف بوده است. حوثی­ها و دوستان ایرانی­ آن­ها هرچند ممکن است برندگان میدان نباشند اما مطمئناً بازنده ­های آن نیز نیستند. با وجود آنکه ائتلاف تحت رهبری عربستان در دستیابی به بخشی از طرح­های بلند پروازانه خود شکست خورده است، ولیکن کنترل حریم هوایی یمن و بنادر آن را در دست دارد.احتمالاً ما با بن‌بستی طولانی مدت روبرو خواهیم بود که به تبع آن یمن رادیکال­تر و فقیرتر شده، القاعده رشد کرده و حوثی­ها به طور فزاینده به ایران متمایل­تر شده و نهایتاً منطقه با گسترده ­تر شدن تنفرات فرقه­ ای نسبت به قبل، قطبی­ تر خواهد گردید.

 

تهران و تحولات منطقه

پیتر بروکس/ 24 آوریل 2015/ بنیاد هریتیج

در برنامه این هفته MSNBC، اوباما گفت: “در صورتیکه ارسال تسلیحات به گروه­ها و احزاب یمنی، امنیت مسیرهای ناوبری را تهدید نماید، ما باید معضل و مسئله جدی مواجه خواهیم بود.” استفاده­ ی وی از عبارت “تهدید ناوبری” بسیار جالب است.

 

با فرض اینکه اوباما قصد گمراه کردن ما را نداشته است، کدام نوع از تسلیحات ایرانی می­تواند برای خطوط کشتیرانی تهدیدکننده باشد؟

جواب احتمالی این خواهد بود که موشک­های کروز و بالستیک زمینی ضد ناو که ایران از هر دو نوع آن­ها برخوردار است برای حفظ و برقراری ایست­های بازرسی دریایی در جهت مقابله با گروگان­گیری و یا حمله به کشتی­های تجاری و نظامی، طراحی شده‌اند. البته این تنها یک احتمال است.

این امر به چندین دلیل خطرآفرین و تهدید­ساز است، زیرا در صورت انتقال موشک­های ایرانی (کمک­های تکنیکی ایران) به حوثی­ها، خطوط مهم ترانزیتی چون تنگه باب المندب، دریای سرخ و خلیج عدن را در معرض خطر قرار خواهد داد.

این کمک­­ها می­تواند تغییرات بالقوه­‌ای را در پویایی و تحرکات جنگ به دنبال داشته باشد؛ به عبارت دیگر، داشتن چنین تسلیحاتی می­تواند برای حوثی­ها- و متحد آن­ها ایران- اهرمی را برای انجام مذاکرات آتی یمن با ائتلاف تحت رهبری عربستان به ارمغان آورد.

این موضوع نکته­‌ای جالب و قابل توجه است- و ناوگان ایالات‌متحده (و گروه ضربت آن) می­تواند در رابطه با مسدودسازی انتقال تسلیحات به حوثی­ها تأثیرگذار باشد.

با اینحال، ما از پستوی محموله­ های کشتی­های ایرانی بی­خبریم- و واشنگتن ممکن است به طور دقیق نداند- که علیرغم توافقنامه هسته­‌ای احتمالی، تنش­ها با تهران بسیار گسترده است.

 

مرحله نهایی رقابت­های ایران و ایالات‌متحده در خلیج عدن

جی. متیو مک لنیس/ 24 آوریل، 2015/ موسسه امریکن اینترپرایز

یک کاروان از هفت کشتی باری که هفته گذشته، بزرگترین بندر ایران یعنی بندرعباس را ترک کرده اند، بنا به گزارشات رسیده، حامل تسلیحاتی برای شورشیان الحوثی در یمن هستند؛ اما درست سه روز پس از اعلام ورود ناو هواپیمابر یو اس اس روزولت به همراه گروه ضربت، کشتی­های ایرانی در مسیر یمن تغییر مسیر دادند. پنتاگون بازگشت این کشتی­ها را به مسیر قبلی تأیید نکرده است، آیا تهران تاکنون در رابطه با آنچه که می­تواند به شدیدترین رویارویی میان ایالات‌متحده و نظامیان ایرانی در عصر حاضر تبدیل گردد، اغماض نموده است؟

 

ناوگان ایران به‌ویژه در چند فقره فتنه­ گرانه عمل کرده است. ارسال محموله­ های بزرگ تسلیحات در بحبوحه ­ی جنگ داخلی رو به گسترش در یمن و درحالی‌که نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان سعودی بر علیه حوثی­ها با عملیاتی تحت عنوان طوفان قاطع در جنگ هستند، به خودی خود قابل ملاحظه و آشکار است؛ اما رسانه­ های غربی از محموله­­ هایی که احتمالاً موشک­ها و راکت­های زمین به هوا را شامل می­گردد، خبر داده­اند. بااین‌حال تهران مکرراً این اتهامات را رد و- در مقایسه با ریاض- خود را رهبر منطقه­ ای معقول­ تری دانسته و ادعای تلاش جهت یافتن راه‌حل دیپلماتیک برای خاتمه منازعه را دارد.

حرف آخر و اصل مطلب این است که ایران در حال به مبارزه طلبیدن عربستان سعودی و ایالات‌متحده بوده تا از این طریق خطوط قرمز ما (و ریاض) را در ممانعت از ارسال سلاح به حوثی­ها مورد آزمون قرار دهد.

 

اقدامات و عملیات­های ارتش آمریکا ممکن است تاکنون پاسخی کافی برای عموم فراهم کرده باشد. هرچند، توقف و گشت اجباری در آب­های بین­ المللی گامی بود که آمریکا احتمالاً توانایی و یا تمایلی برای انجام آن را نداشت. بااین‌حال، مقامات آمریکایی اظهار داشته­ اند که مأموریت ناو هواپیمابر یو اس اس روزولت جهت اطمینان از ” آزادی ناوبری و جریان آزاد تجارت” بوده و تغییر مسیر نیروهای ضربت علاوه بر حمایت از ایالات‌متحده و متحدانش، کمکی در راستای اجرای محاصره اقتصادی گروه­های مخالف دولت یمن نیز محسوب می­گردد.

منازعه یمن، آزمونی برای نظم جدید خاورمیانه است و ایران امیدوار – و اعراب هراسان – از شکل گیری یک توافق هسته­ای جامع با تهران هستند. اگر ایالات‌متحده نسبت به ایران خوش‌بین می­بود، ایران بعد از امضای موافقتنامه هسته ­ای، شریکی “منطقی و عملی” برای ثبات در منطقه بشمار می­آمد؛ اما محموله ­های تسلیحاتی نشانه ­ی خوبی برای انجام همکاری با ایران نیستد. هرچند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  مسئول ارسال تسلیحات از طریق کشتی به حوثی­هاست، ولیکن ما می­‌بایست به متحدانمان این امید را بدهیم که در مواجهه با عزم و قدرت بازدارندگی ایالات‌متحده، ایران به عقب رانده خواهد شد. شاید این هفته ناوگان ایالات‌متحده، توصیه ­هایی را برای دیپلمات­های ما در وین داشته باشد.

الهام گیری کارشناس امریکایی از تعابیر رهبر معظم انقلاب:

 

“جوان بی ­تجربه ” عربستان سعودی

سیمون هندرسون/ 21 آوریل، 2015/ موسسه واشنگتن

زمانی که شاهزاده محمد بن سلمان وزیر دفاع تازه‌کار و بی‌تجربه عربستان سعودی، حضور این کشور را در یمن گسترش داد، رویکرد پیشگیرانه وی نسبت به امور منطقه ای مشخص­تر گردید.

 

از بسیاری جهات محمد بن سلمان، حتی نقش و سمت پسرعموی بزرگ خود، محمد بن نایف معاون ولیعهد، وزیر کشور و رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی را تحت تأثیر قرار داده و به‌عنوان چهره شاخص در حملات یک ماهه در عربستان سعودی معرفی گردیده است. تنها در طی هفته گذشته، محمد بن سلمان از بحرین دیدار و شاه حمد را برای حضور در ریاض و قاهره جهت مذاکرات با عبد الفتاح السیسی دعوت نموده است. این درحالی است که مطبوعات و رسانه­ های سعودی تصاویری از وی در حین ملاقات­های جداگانه با فرمانده ستاد مرکزی امریکا، ژنرال لیود آستین؛ سفیر ایالات‌متحده، جوزف وستفال و نخست وزیر سابق بریتانیا، تونی بلر را نیز منتشر نموده‌اند.

علیرغم آنکه تقریباً هرروزه عربستان سعودی در اطلاعیه­ های پیاپی، پیروزی­های نیروهای ائتلاف را در یمن به تصویر می­کشد، اما شواهد حاکی از آن است که این نیروها تحرکات و پیشروی اندکی در میدان دارند: حوثی­های مرتبط با ایران ناتوان از به دست گرفتن کامل کنترل شهر بندری عدن هستند و حامیان پرزیدنت هادی جهت فائق آمدن بر سیطره حوثی­ها در پایتخت و دیگر شهرهای مهم یمن، بسیار ضعیف هستند. در مقابل القاعده در شبه‌جزیره در بخش قابل ملاحظه­ ای از این کشور یعنی در قسمت شرق محور صنعا-عدن از آزادی عمل برخوردار است. واشنگتن و جامعه بین المللی در تلاش هستند تا فرایند دیپلماتیک را مجدداً برقرار سازند، اما این تلاش احتمالاً با استعفای هفته گذشته­ ی میانجی سازمان ملل در امور یمن به تعویق افتاده است. تاکنون حمایت عملیاتی ایالات‌متحده به انتقال اطلاعات، ایجاد ایستگاه­های سوخت­ رسانی پروازی و حضور نیروی دریایی که با ورود نیروهای دریایی ویژه (CTF) ارتقاء می­یابد، محدود گردیده است.

بسیاری از ناظران از اهمیت یافتن و شهرت ناگهانی محمد بن سلمان و انتصاب وی به‌عنوان فرماندار مدینه در ماه ژانویه به جای برادر ناتنی اش، شاهزاده فیصل بن سلمان شگفت زده شدند. این در حالی است که کتاب فیصل در سال 2003 که بر اساس تز دکترای وی در دانشگاه آکسفورد و در رابطه با نفوذ ایران در خلیج‌فارس بود، یک دلیل و گواه آشکار برای به دست گرفتن زمام سیاست خارجی در دربار پدرش به حساب می­آمد. با وجود آنکه، مداخله در یمن با اقبال عمومی در داخل عربستان مواجه گردیده است در مقابل در دنیای خارج، محمد بن سلمان به‌عنوان یک جوان بی تجربه­ ی جویای نام و برتری‌جویی در منازعه نگریسته می­شود؛ زیرا که مراحل قبلی این منازعه (جنگ نیروهای ائتلاف) به ندرت نتیجه­ ی مثبتی به همراه داشته و به طور روز افزون شکل جنگ نیابتی میان عربستان و ایران را به خود می­گیرد.

منافع ایالات‌متحده ایجاب می­کند تا ریاض از هرگونه اقداماتی که شکست و شرمساری این کشور (عربستان) را افزایش می­دهد خودداری نماید. دیپلماسی محافظه­ کارانه همراه با فشار ناشی از جایگزینی کم‌وبیش زمان‌بندی‌شده‌ی مهمات و قطعات یدکی استفاده شده و همچنین روند رو به رشد تلفات غیرنظامیان، احتمالاً منجر به تصمیم­گیری جهت توقف حملات هوایی خواهد شد. با این وجود، همچنان خطر رویارویی مستقیم با ایران حداقل در دریا وجود دارد. در اغلب کشورهای دیگر، رهبر نظامی و یا وزیر دفاع زمانی که به نتایج مورد نظر دست نمی­یابد، از صحنه سیاسی خارج می­شود؛ اما در عربستان این اتفاق رخ نخواهد داد و شاه سلمان احتمالاً با فشار شاهزاده های ارشد که در جستجوی تغییر بنیادی هستند مواجه خواهد گشت.

 

عملیات­های القاعده شبه‌جزیره نشانگر چه استراتژی از سوی این گروه است؟

آرون وای. زلین و پاتریک هوور/ 23 آوریل، 2015. تحلیل/ موسسه واشنگتن

انتشار اخبار نحوه­ ی حملات­ القاعده شبه‌جزیره، به مفسران و تحلیلگران اطلاعاتی را جهت نتیجه­گیری­های مهم داده است. هر چند میزان این اطلاعات اندک و این گروه پرتکاپوتر از آن است که بتوان جهت­گیری­ های آتی آن را بر اساس تحلیل­های صرفاً آماری پیش بینی نمود، بااین‌حال تمایلات و گرایشات قابل تشخیصی که می­تواند به فهم ما در رابطه با این گروه کمک نماید وجود دارد، تاکتیک­های این گروه هم نشانه­ های بالقوه­ ای دال بر استراتژی در حال تحول آن به شمار می­آید. یکی از مهم­ترین جهت­گیری­ها و اقدامات القاعده شبه‌جزیره، حملات فزاینده آن بر علیه حوثی­هاست. القاعده شبه‌جزیره، به طور همزمان و فزاینده­، استراتژی­­ دوگانه­ای را اتخاذ نموده است. از یک سو، حوثی­ها را در مناطق تحت سیطره آن­ها مورد حمله قرار می­دهد و از سوی دیگر اهداف دولتی را در مناطقی که القاعده شبه‌جزیره در آن­ها قدرتمند است، هدف قرار داده است، در نهایت، در طول دوره­ ی مورد تجزیه و تحلیل این بحث، گروه فوق، طیف یکپارچه­ ای از حداقل هشت نوع حمله متفاوت را در طی هر ماه نشان داده است. چنین طیف متنوعی از حملات، حاکی از توانایی انطباق این گروه با انوع متفاوت دشمن از طریق شبکه­های حامی محلی و بدون توجه به موقعیت جغرافیایی دشمن است.

 

ماهیت سازمان­هایی چون القاعده شبه‌جزیره، غیر قابل پیش­بینی است. در حقیقت استراتژی غافلگیرانه، اصل و قاعده تمامی گروه­های تروریستی به شمار می­‌آید. بااین‌حال، تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از عملیات­های اخیر یک گروه، شاخص­های گویایی از جهت­گیری استراتژیک آن فراهم می­سازد؛ و در رابطه با القاعده عربستان، چنین تجزیه و تحلیلی از اطلاعات حاصل، یک حقیقت را آشکار ساخته و آن این است: درحالیکه حملات هوایی ماهیت عملکرد القاعده شبه‌جزیره را تغییر می­دهد، اما همچنان محاسبات استراتژیک قرار گرفته در پشت شکل­گیری این ائتلاف که قبل از حمله به یمن به رهبری عربستان برآورده شده بود، بی تغییر باقی‌مانده است.

ارسال دیدگاه