در شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان و در آستانه روز جهانی قدس، افطاری «وحدت و مقاومت» با شعار «القدس، القضیه الاولی» و به همت اتحادیه بینالمللی امت واحده در صحن مسجدالاقصی برگزار شد. شاید بتوان این اتفاق را تنها رویکرد دیپلماسی عمومی ما در کرانه باختری طی سالهای گذشته دانست. البته پیشازاین مخصوصاً در جنگهای غزه، ما شاهد حضور گروههای مردمی و رویکردهای دیپلماسی عمومی در غزه بودهایم. اما درواقع دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در بین مردم فلسطین چگونه است؟
اهمیت دیپلماسی عمومی
پسازآن که عمر بیشتر حکومتهای خودکامه در جهان به سررسید و دموکراسی بهعنوان یک هنجار بینالمللی در دنیای سیاست شناخته شد؛ نقش و اهمیت جایگاه مردم در معادلات سیاسی حداقل در ظاهر افزایش پیدا کرد. درواقع جامعه و نیروهای اجتماعی بزرگتر و قدرتمندتر از قدرت سیاسی شدند. ازاینروست که مفهوم جدیدی به نام دیپلماسی عمومی در روابط بینالملل اهمیت پیدا میکند. دیپلماسی عمومی را اینگونه تعریف کردهاند: مجموعه اقداماتی از سوی کشورهاست که بر افکار عمومی کشورهای هدف تأثیر گذاشته تا زمینه دستیابی بر منافع را تسهیل نماید. درواقع دولتها در راستای دستیابی به منافع خویش در عرصه بینالملل در کنار دیپلماسی رسمی و ارتباط با دولت هدف، تلاش میکنند تا از طرق مختلف بر افکار عمومی آن کشور تأثیر بگذارند. دیپلماسی عمومی از مصادیق بهکارگیری قدرت نرم هست که در بعضی موارد بسیار کاربردیتر و کمهزینهتر از قدرت سخت است. ازاینرو لازم است تا جمهوری اسلامی ایران نیز با استفاده از منابع تفکری ناب و جهان پسند خویش در این عرضه قدم بگذارد و به اهداف مقدس خویش دست یابد.
یکی از مسائل و حوزه منافع مهم ایران مسئله فلسطین است لذا بررسی دیپلماسی عمومی ایران در قبال مردم فلسطین برای دستیابی به هدف خویش یعنی نابودی رژیم غاصب صهیونیستی، از دغدغههای بهجا محسوب میشود. در نوشتار حاضر بر آنیم تا چگونگی دیپلماسی عمومی ایران در قبال مردم فلسطین بررسی کنیم.
دیپلماسی عمومی کشورهای منطقه در مورد فلسطین
شاید در حوزه دیپلماسی عمومی در فلسطین، حزب اسلامگرای عدالت و توسعه که چند سالی است پارلمان و حاکمیت ترکیه را دست دارد، از همه دولتهای منطقه جلوتر باشد. جریان انتقاد به رییسجمهور رژیم صهیونیستی توسط اردوغان در اجلاس داووس، فرستادن کاروان کشتی آزادی برای رفع محاصره از غزه و حمله وحشیانه نیروی دریایی صهیونیستها به کشتی مرمره و درنتیجه کشته شدن 9 تن از اتباع این کشور، و موضعگیریهای تندوتیز اردوغان علیه اسرائیل در مقاطع مختلف و… همه و همه باعث شد تا نهتنها روابط ترکیه با حماس افزایش یابد بلکه محبوبیت اردوغان بهشدت در بین مردم نوار غزه افزایش یابد بهطوریکه برخی از فروشگاهها در باریکه غزه را به نام وی کردند. البته پس از رسوا شدن ترکیه در جنگ پنجاهویک روزه غزه این محبوبیت کاهش یافت.
در این حوزه کشورهای دیگر عملکرد چندان مناسبی ندارند ولی در کل کشورهای سنی ازجمله گروههای نزدیک به اخوان المسلمین از نفوذ بیشتری بر سران گروهها و افکار عمومی مردم فلسطین برخوردارند.
اما در مورد ایران ماجرا متفاوت است. از طرفی مهمترین حامی مردم فلسطین مخصوصا نوار غزه، جمهوری اسلامی ایران است؛ از راهپیماییهای گسترده در روز جهانی قدس گرفته تا حمایتهای آشکار و پنهان سیاسی و نظامی از گروههای فلسطینی مانند جهاد اسلامی و حماس؛ اما از طرفی دیگر تبلیغات سوء امپراتوری رسانهای غرب و رژیمهای مرتجع منطقه باعث میشود این حمایت معکوس جلوه داده شود. این موج رسانهای با متهم کردن ایران به تلاش برای تسلط بر کشورهای منطقه و تشکیل یک امپراتوری شیعی فراگیر، مانع از تأثیر تفکر ناب جمهوری اسلامی ایران بر افکار عمومی فلسطینیان میشود. البته فعالیتهای جریان تشیع انگلیسی در راستای تکفیر و دشمن دانستن اهل تسن بر آتش این فتنه میافزاید بهطوریکه پس از رشد این جریان انگلیسی در کشور و در منطقه در بسیاری از مجامع بینالمللی گروههای فلسطینی بر ضد جمهوری اسلامی رای میدادند البته قضایای سوریه عامل اصلی مخالفت فلسطینیان با ایران بود.
برخلاف کشورهای عربی مرتجع منطقه که مسئله قدس را مسئلهای عربی میدانند و از منظر پانعربیسم به آن نگاه میکنند، جمهوری اسلامی ایران آن را دغدغهاي براي كل جهان اسلام و حتي آزادي خواهان جهان میداند |
سابقه گروههای مردمی و خیریه در فلسطین
در نوار غزه به دلیل امنیتی بودن فضا هرگونه تحرک و فعالیت سیاسی و فرهنگی بسیار دشوار است و باید زیر نظر جنبش حماس باشد که کنترل این سرزمین را بر عهده دارد. ازآنجاکه این جنبش سنی مذهب است محدودیتهایی را برای تفکر شیعه قائل میشود. بااینحال با تلاش گروههای مردمی و خیریههای شیعه اخیر به تعداد شیعیان غزه اضافهشده است. حاصل این تلاشها تشکیل گروهی شیعی به نام الصابرین است که توسط یکی از اعضای سابق جهاد اسلامی به نام هشام سالم رهبری میشود. این نکته واضح است که گروههای شیعه به تفکر انقلاب اسلامی نزدیکتر از گروههای سنی مذهب هستند ولی تأکید بیشازحد بر روی مذهب شیعه موجب تفرقه خواهد شد. جمهوری اسلامی هم در عمل همیشه همه گروهها را زیر لوای مقاومت اسلامی حمایت کرده است و فرقی بین گروههای شیعه و سنی نگذاشته است.
علاوه بر اینگونه فعالیتها جمهوری اسلامی بارها کمکهای بشردوستانه خود را به ساکنین فلسطینی اردوگاههای لبنان و سوریه فرستاده است.
ظرفیتهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی در مسئله فلسطین
یکی از ابداعات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تقسیم کردن مردم جهان به دو جبهه مستضعفین و مستکبرین بود. ازآنجاییکه اکثر مردم جهان شیعه نیستند و نمیتوان با افکار خاص شیعی منش جمهوری اسلامی را تبلیغ کرد باید بر اساس فطرت ظلمستیز آنها عمل کرد و مستضعفین جهان را علیه مستکبرین شوراند. ازاینرو برخلاف کشورهای عربی مرتجع منطقه که مسئله قدس را مسئلهای عربی میدانند و از منظر پانعربیسم به آن نگاه میکنند، جمهوری اسلامی ایران آن را دغدغهاي براي كل جهان اسلام و حتي آزادي خواهان جهان میداند. انديشه واقعبینانهای که اين روزها تبلور آن را حتي در قلب اروپا، آمريكا و حتي آمريكاي لاتين و آفريقا نیز میتوان مشاهده كرد. تبلیغ و ترویج افکار ظلمستیز بدون تأکید بر افکار شیعه یکی از راهکارهای دیپلماسی عمومی در مورد مسئله فلسطین است. با این رویکرد حتی میتوان دیگر سازمانهای مردمنهاد در نقاط مختلف جهان را هم در این مسئله با خود همراه کرد و از ظرفیتهای گسترده آنان استفاده کرد.
یکی از ظرفیتهای ایران در مبارزه با چالشهای داخلی و خارجی به صحنه آوردن مردم است. ازآنجاییکه انقلاب اسلامی ایران مردمیترین انقلاب جهان بود و امام خمینی(ره) از همان آغاز مردم را در رأس کار قرارداد، مردم از مهمترین پایههای حکومت اسلامی محسوب میشوند. شرکت در راهپیماییهای مختلف ازجمله روز قدس ازایندست ابتکارات امام خمینی قدس سره است که اگر عملیات رسانهای چاشنی آن شود خواهد توانست تأثیر بسزایی در افکار عمومی مردم فلسطین بگذارد.
در سطح منطقه میتوان به برگزاری نشستها و اجلاس مختلف برای حمایت از مردم فلسطین اشاره کرد. نشستهای بینالمللی بیداری اسلامی و اجلاس حمایت از مقاومت فلسطین از آن جملهاند.
ازآنجاییکه کشورهای عربی منطقه مانع از ارتباط مؤثر فرهنگی و اجتماعی بین مردم ایران و فلسطین میشوند، استفاده از ظرفیت بسیار گسترده و متنوع رسانههای اجتماعی موجب اثرگذاری بر افکار عمومی مردم منطقه مخصوصا فلسطینیان خواهد شد. اتفاقات مربوط به بیداری اسلامی در منطقه که بعضی رهبر آنها را رسانههایی مانند فیس بوک و توییتر میدانند اثرگذاری این رسانهها را در عمل اثبات کرده است.
یکی دیگر از راهکارهای مربوط به دیپلماسی عمومی برائت جستن از جریان تشیع انگلیسی و تأکید بر وحدت اسلامی و مقاومت در برابر رژیم غاصب صهیونیستی است.
فرصتها و تهدیدهای دیپلماسی عمومی ایران در فلسطین
دیپلماسی عمومی ایران در فلسطین مانند یک امیر دو لبه است که باید با دقت و ریزبینی زیادی از آن استفاده کرد. باید مواظب بود در تبلیغات عمومی کمتر نامی از شیعه و حتی به نظر نگارنده تا جایی که میشود از ایران برده شود. ما به دنبال ترویج تفکر ظلمستیزی هستیم نه به دنبال استعلای نام ایران. تجربه افطاری «وحدت و مقاومت» با شعار «القدس، القضیه الاولی» به همت اتحادیه بینالمللی امت واحده در صحن مسجدالاقصی تجربه موفقی از این نوع حرکت است. استفاده از سازمانهای مردمنهاد بدون استفاده از نام ایران میتواند در امر بسیار کارساز باشد. ولی باید حساسیتهای امنیتی در این رابطه را بسیار مواظب بود زیرا راه را برای فعالیتهای بعدی دشوار میکند.
جمعبندی
با توجه به اهمیت آرمان فلسطین برای جمهوری اسلامی ایران شایسته است در بهکارگیری ابزاری کارآمد چون دیپلماسی عمومی درنهایت دقت، سیاستهای خود را بهپیش ببریم تا تنش شیعه و سنی در منطقه به وجود نیاید و موجب فرقهگرایی نشود. استفاده از سازمانهای مردمنهاد و تأکید بر وحدت و مقاومت اسلامی در این امر موجب موفقیت هرچه بیشتر گفتمان انقلاب اسلامی خواهد شد.