ارتقاء سطح تهدیدهای حزب‌الله لبنان و شاخصه‌های بازدارندگی آن

سطح تهدیداتی که حزب‌الله علیه رژیم صهیونیستی مطرح می‌کند، با اظهارات جدید سیدحسن نصرالله، اکنون دچار یک جهش شده است. او بالاترین سطح تهدید یعنی حمله به انبار کلاهک‌های هسته‌ای این رژیم را روی میز گذاشته است.

مقدمه

امکان حمله‌ی رژیم صهیونیستی به لبنان، احتمالاً یکی از متداوم‌ترین موضوعاتی باشد که همواره در رسانه‌ها محل بحث است. همان‌قدر که مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در خصوص امکان این حمله و رفتار احتمالی حزب‌الله سخن می‌گویند و رسانه‌های این رژیم، این حمله را در زوایای مختلف گمانه‌زنی می‌کنند، مقامات حزب‌الله و رسانه‌های لبنان نیز چنین امری را در اظهارات و مقالات خود مورد تحلیل قرار می‌دهند.

با شرایط منطقه‌ای جدید و تغییر برخی مختصات روانی، مذهبی و سیاسی، سطح تهدیداتی که حزب‌الله لبنان برای واکنش به حمله احتمالی رژیم صهیونیستی مطرح می‌کند، به طرز شگفت‌انگیزی ارتقاء یافته است. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش سعی دارد تا پیامی آشکار به دشمن اشغال‌گر قدس انتقال دهد تا مانع از حمله‌ی احتمالی این رژیم شود. این پیام در چارچوب الگوی امنیت‌سازِ «بازدارندگی» قابل فهم است.

آن‌‌چه در ادامه می‌آید، ضمن بازخوانی تهدیدات ارتقاءیافته‌ی سیدحسن نصرالله، به بررسی «بازدارندگی» به‌عنوان منطق تهدیدات جدید می‌پردازد و در نهایت شاخصه‌های قدرت بازدارندگی حزب‌الله را تشریح می‌کند.

 

1. مروری بر تهدیدات ارتقاء‌یافته‌ی دبیرکل حزب‌الله لبنان

«شما خواستار جنگ تمام‌عیار شده‌اید. پس ما هم به سراغ جنگ تمام‌عیار می‌رویم و برای آن آماده‌ایم. جنگی در تمام سطوح. به سمت حیفا -و حرفم را باور کنید- به سمت مابعدِ حیفا و به سمت مابعدِ مابعدِ حیفا.»[1] این‌ها بخشی از سخنرانی تاریخی نصرالله در 14 جولای 2006 است. رژیم صهیونیستی جنگی تمام‌عیار را علیه حزب‌الله آغاز کرده بود و نصرالله این‌گونه سطح تهدید خود را در حوزه‌ی جغرافیایی حیفا، مابعدِ حیفا و مابعدِ مابعدِ حیفا ارتقاء داد. این تهدیدات در کنار اقدامات غافل‌گیرکننده‌ای از جمله انهدام ناوچه حانیت و هم‌چنین تانک مرکاوا، موشک‌باران حیفا و… در نهایت موجب شد تا رژیم اشغال‌گر قدس دست از حمله به لبنان بکشد.

اگرچه خط تهدید همواره در سخنان نصرالله وجود داشته اما تأکید بر «الجلیل و مابعدِ الجلیل» سطح تهدیدات را به صورت ماهوی تغییر دارد. حزب‌الله همواره رویکردی دفاعی در مقابل رژیم صهیونیستی داشته است. جنگ 33روزه و آزادی جنوب لبنان مبتنی بر همین رویکرد بود. اما این بار دبیرکل حزب‌الله تهدید به پیش‌روی در سرزمین‌های اشغالی می‌کرد. او در اواسط شهریور 91 در گفتگو با غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین گفته بود: «اگر اسرائیل به ما حمله کند، ما به دفاع بسنده نخواهیم کرد. روزی به رزمندگان گفتم که آماده باشید شاید روزی بیاید که ما وارد الجلیل [در شمال سرزمین‌های اشغالی] شویم. این مسئله هنوز هم به قوت خود باقی است و جزئی از گزینه‌های ماست.»[2] این استراتژی هجومی در کنار استراتژی تسلیح کرانه‌ی باختری که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شد و هم‌چنین استراتژی «غلاف غزه»[3] که توسط گروه‌های مقاومت در غزه مطرح گردید، هزینه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی را افزایش داد. نصرالله البته در سال 93 و باز هم در مصاحبه با المیادین، از طرح پیش‌روی تا الجلیل و این‌بار «مابعدِ الجلیل» سخن گفت: «این‌که گفته شود آیا مقاومت به قدرتی تبدیل شده‌است که بتواند وارد الجلیل شود می‌گویم بله، مقاومت هم‌اکنون به توانی دست‌یافته که بتواند وارد الجلیل شود. هم‌اکنون مقاومت با تمام رزمندگانش و  افسران و توانایی‌های نظامی‌اش آماده هستند وارد الجلیل شوند.» وی با اشاره به اشتباه محاسبات دشمن و اینکه دخالت حزب الله در سوریه توان حزب‌الله را کاهش داده، گفت: «البته فراموش نکنید که من می‌گویم به بعد الجلیل هم می‌توانیم وارد شویم.»[4]

دیگر تهدید نصرالله که طی ماه‌های اخیر موجی از واکنش‌ها را در محافل صهیونیستی برانگیخت، تهدید به انهدام مخازن گاز آمونیاک در حیفا بود؛ «صهیونیست‌ها از جنگ بعدی [احتمالی] می‌ترسند. می‌ترسند که مقاومت مخزن‌های گاز در حیفاء را که به مرگ و جراحت 800 هزار فرد در رژیم غاصب می‌شود، هدف بگیرد و معتقدند که آسیبی که از انفجار این مخزن‌ها ایجاد خواهد شد، معادل یک بمب اتم است. از دید آنان، ما بمب اتم داریم!»[5]

آخرین تهدیدی که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان مطرح شده، سطحی بالاتر از انهدام مخازن گاز آمونیاک دارد. نصرالله این‌بار هم در گفتگو با غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین، این تهدید را مطرح کرده: «مشکل [اسرائیل فقط] در انبارهای آمونیاک نیست که در حیفاست. کارخانه‌های دیگری نیز هست. این رژیم با موشک‌های حقیقی هدف گرفته نشده [تا الان]. زیرساخت‌های پتروشیمی و آنچه بیولوژیکی است، تأسیسات اتمی و انبارهای اتمی و زرادخانه‌های کلاهک‌های اتمی… اینها کارخانه‌ها و تأسیساتی است که در شهرها و در جوار شهرهای اسرائیلی موجود است. اینها اهدافی است که اگر اسرائیل بخواهد زیرساخت‌های ما را بزند، حق ماست که هر هدفی که برای دشمن بازدارندگی ایجاد کند، هدف بگیریم.»[6]

اگرچه خط تهدید همواره در سخنان نصرالله وجود داشته اما تأکید بر «الجلیل و مابعدِ الجلیل» سطح تهدیدات را به صورت ماهوی تغییر داد. حزب‌الله همواره رویکردی دفاعی در مقابل رژیم صهیونیستی داشته است. جنگ 33روزه و آزادی جنوب لبنان مبتنی بر همین رویکرد بود. اما این بار دبیرکل حزب‌الله تهدید به پیش‌روی در سرزمین‌های اشغالی می‌کرد.

 

2. بازدارندگی؛ الگوی امنیت‌ساز

بازدارندگی پیش از آن‌که یک الگو در سیاست و روابط بین‌الملل باشد، یک الگوی رفتاری در میان افراد و گروه‌ها در سطوح مختلف است که شاید بتوان آن را در یک جمله ساده، پرتکرار و تهدیدآمیز در عرصه‌ی زندگی اجتماعی بیان کرد: «اگر این کار را کنی، من هم آن کار را می‌کنم.» اما وقتی این الگو، در سطحی عالی و در عرصه‌ی امنیت ملی مطرح می‌شود، اگرچه اساس خود را حفظ می‌کند، اما از مختصات تعریف‌شده‌‌تری برخوردار می‌گردد.

فهم ارتقاء سطح تهدیدات از سوی سیدحسن نصرالله و هم‌چنین ارزیابی آن‌ها از سوی مقامات رژیم صهیونیستی، نیازمند فهم دقیق‌تری از بازدارندگی و شاخصه‌های آن است. لذا در ادامه اجمالی از الگوی بازدارندگی که در ترتیبات و برآوردهای امنیتی بازیگران، الگویی پرکاربرد محسوب می‌شود، مطرح می‌گردد:

اساس بازدارندگی بر پیش‌گیری، تهدید به مجازات و ممانعت است. تهدید به مجازات زمانی صورت می‌گیرد که طرف «الف» سعی می‌کند به طرف «ب» بفهماند اگر به انجام عمل خاصی ادامه دهد، با از بین بردن دارایی‌های ارزشمندِ طرف «ب»، واکنش نشان خواهد داد. بر این پایه، آن‌چه ممکن است باعث بازدارندگی شود، ترس «ب» از عملی شدن تهدید «الف» در صورت اقدام است. در بازدارندگی بر پایه‌ی تهدید به مجازات، هدف، القای این پیام به طرف مقابل است که اقدام او هزینه‌بَر است و هزینه‌ی آن بیشتر از سودی است که به دست خواهد آورد. در این‌جا ناکارآمدی بازدارندگی زمانی است که ضدتهدید «ب» آن‌قدر کارساز باشد که بتواند در برابر تهدید «الف» ایجاد موازنه نماید.[7]

مکانیسم بازدارندگی بر پایه‌ی ممانعت نیز مشابه بازدارندگی بر پایه‌ی تهدید به مجازات است، اما در این‌جا از تهدید خبری نیست، بلکه «الف» سعی دارد تا «ب» را متقاعد کند که اگر دست به اقدام خشونت‌بار بزند، نمی‌تواند به اهداف سیاسی-نظامی خود دست یابد. بازدارندگی بر اساس استنکاف به دنبال آن است که از طریق کاهش امید دشمن در کسب موفقیت، بازدارندگی را به اجرا درآورد. این نوع بازدارندگی می‌تواند مستقیم و غیرمستقیم باشد. ممانعت مستقیم عبارت است از خطاب قرار دادن طرف مقابل با گفتار و اقدامات تهدیدآمیز اما متقاعدکننده. ممانعت غیرمستقیم نیز عبارت است از نمایش و مانور عمومی قدرت و قابلیت در چهارچوب حوزه‌های تهدید‌شده از سوی «ب». مثلاً «ب» تهدید به اشغال بنادر و تأسیسات دریایی «الف» می‌کند و «الف» با برگزاری مانورهای نظامی و به نمایش درآوردن موشک‌های سطح به سطح و یا موشک‌های ضدکشتی و زیردریایی‌های تاکتیکی، قابلیت‌های خود را در برابر تهدید نشان می‌دهد، بی‌آن‌که طرف مقابل را تهدید کند یا خطاب قرار دهد.

یک بازدارندگی موفق سه شاخصه دارد:

الف. توانایی یا قابلیت و ظرفیت‌های مقابله به مثل: توانایی تهدید در واقع توانایی تهدیدکننده برای آسیب‌رساندن به دشمن است. از سوی دیگر، توانایی تهدید به توانایی حمله‌ی دوم مطمئن نیز گفته شده است که بر مبنای قابلیت تنبیه متجاوز از طریق حملات تلافی‌جویانه با قدرت تخریب کافی و یا کوبنده پس از حملات تهاجمی است.

ب. اعتبار تهدید یا ضدتهدید: اعتبار تهدید با چند عامل قابل معناسازی است: اول آن‌‌که تهدیدی اعتبار دارد که طرف تهدیدشونده یا حوزه‌ی تهدید به آن باور داشته باشد. دوم، تهدیدات معتبر، تهدیداتی عقلانی‌اند یعنی از سوی حوزه‌ی تهدید و تهدیدشونده با محاسبات عقلانی قابل درک باشد و سوم آن‌که احتمال اجرای تهدید همواره از سوی تهدیدشونده با درصد بالا ارزیابی شود.

ج. ابزار انتقال تهدید یا ضدتهدید: اعتبار بازدارندگی به ابزار انتقال تهدید یا ضدتهدید نیز بستگی دارد. برای این منظور، کانال‌های دیپلماتیک، کانال‌های اطلاعاتی و اقدامات تحکیمی از جمله ضروریات انتقال درست تهدید به‌شمار می‌روند.[8]

3. نگاهی به تهدیدات حزب‌الله مبتنی بر الگوی بازدارندگی

می‌توان تهدیداتی که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان خطاب به رژیم صهیونیستی مطرح می‌شود را مبتنی بر مواردی که در بالا گفته شد، تشریح کرد.

3-1. اساس بازدارندگی حزب‌الله؛ مجازات یا ممانعت؟

اساس بازدارندگی‌ای که نصرالله عمدتاً در اظهاراتش علیه رژیم صهیونیستی از آن بهره می‌برد، بازدارندگی مبتنی بر مجازات است. به عبارت دیگر، حزب‌الله سعی می‌کند به طرف صهیونیستی بفهماند اگر به لبنان حمله کند، او با از بین بردن زیرساخت‌ها و دارایی‌های ارزشمند رژیم صهیونیستی، واکنش نشان خواهد داد. زیرساخت‌های پتروشیمی و بیولوژیکی، تأسیسات اتمی، انبارهای اتمی و زرادخانه‌های کلاهک‌های اتمی، از دو منظر ایجابی و سلبی برای رژیم اشغال‌گر قدس واجد ارزش است: از منظر ایجابی این زیرساخت‌ها و انبارهای تسلیحات، بخش مهمی از قدرت نظامی و صنعتی اوست و از منظر سلبی، هرگونه آسیبی به آن‌ها می‌تواند تلفات انسانی بسیار گسترده‌ای به‌بار آورد. لذا تأکید نصرالله بر تخریب حساس‌ترین و مهم‌ترین مظاهر قدرت رژیم اشغال‌گر قدس در صورت اقدام هجومی مأثر از سوی این رژیم علیه لبنان، می‌تواند موجب ترس مقامات این رژیم از عملی شدن تهدید حزب‌الله شود و در نتیجه بازدارندگی ایجاد نماید.

بازدارندگی بر پایه‌ی ممانعت نیز می‌تواند تا حدی در تشریح منطق تهدیدهای نصرالله از قدرت تبیینی برخوردار باشد. در ممانعت مستقیم، طرف مقابل با گفتار و اقدامات تهدیدآمیز اما متقاعدکننده خطاب قرار می‌گیرد. نصرالله اکنون همین شیوه را در پیش گرفته است. او با بیان دقیق حوزه‌های مورد تهدید حزب‌الله در سرزمین‌های اشغالی، سعی دارد تا تهدیدش را برای صهیونیست‌ها کاملاً عینی سازد. نصرالله با توجه به قدرت تخریب گسترده ناشی از انهدام مخازن آمونیاک در حیفا، از امکان مرگ و جراحت بیش از 800 هزار نفر سخن می‌گوید در حالی که جمعیت ساکن در استان حیفا حدود 850 هزار نفر است. ملموس‌سازی تهدید برای صهیونیست‌ها می‌تواند در متقاعدشدن آن‌ها مؤثر واقع شود. به عبارت دیگر نصرالله می‌کوشد تا با کاهش امید دشمن در کسب موفقیت از طریق تصویرسازی پیامدهای واکنش حزب‌الله، امکان حمله‌ی رژیم صهیونیستی به لبنان را کاهش دهد. او در این خصوص گفته است: «آنچه اسرائیل را از آغاز جنگی جدید علیه لبنان منع می‌کند، مقاومت است. اسرائیل وقتی جنگ شروع می‌کند که نتیجه [خوب] را قطعی، سریع و تأمین‌کننده‌ی اهدافش بداند اما آنچه در لبنان مانع می‌شود که دشمن این پیروزی را به دست نیاورد، مقاومت است؛ مقاومت قادر است مانع این پیروزی اسرائیل شود.»[9]

تهدیدات حزب‌الله برای افزایش سطح موفقیت بازدارندگی، باید سه ویژگی داشته باشد: صهیونیست‌ها آن را باور کنند، عقلانی باشد و اجرای آن با درصد بالا ارزیابی شود. به نظر می‌رسد تهدیدات حزب‌الله از هر سه ویژگی برخوردار است.

 

3-2. شاخصه‌های بازدارندگی حزب‌الله

3-2-1. توانایی و ظرفیت‌های مقابله به مثل

حزب‌الله باید از توانایی لازم برای اقدام تلافی‌جویانه در مواجهه با حملات احتمالی رژیم صهیونیستی به لبنان برخوردار باشد تا بتواند بازدارندگی موفقی در مقابل این رژیم ایجاد نماید. در این خصوص، حزب‌الله می‌کوشد تا توانایی‌های خود را در میانه‌ی ابهام و وضوح، بیان کند.

یکی از مهم‌ترین مواردی که نصرالله در سخنانش بارها اعلام کرده، عدم اثرگذاری بحران سوریه بر قدرت حزب‌الله در مواجهه با رژیم صهیونیستی است. او در مصاحبه با المیادین گفته است: «شاید مقاومت اکنون، در سوریه و در جاهای دیگر درگیر باشد که البته درگیر است. ولی هم‌چنان مسأله مهم برای ما،‌ مسأله مقابله با دشمن اسرائیلی است. مقاومت در لبنان به صورت شبانه‌روزی در آماده‌باش کامل است تا در برابر دشمن اسرائیلی، به پیروزی قاطعی دست یابد و هرگز گمان نکنید که ما درگیر مسائل سوریه شده‌ایم و جاهای دیگر حضور داریم و توانایی ما غیر متمرکز شده است.»[10] این امر می‌تواند در بیان توانایی حزب‌الله برای مقابله به مثل مؤثر واقع شود و زمینه را برای افزایش قدرت بازدارندگی این جنبش فراهم سازد تا طرف صهیونیستی گمان نبرد که حزب‌الله به‌واسطه‌ی حضور در سوریه، ضعیف شده است.

تأکید بر توان تسلیحاتی از دیگر مواردی است که مقامات حزب‌الله برای بیان توانایی خود جهت مقابله به مثل با رژیم صهیونیستی از آن بهره می‌برند. شیخ نعیم قاسم، معاون سیدحسن نصرالله، در این خصوص می‌گوید: «صهیونیست‌ها به‌خوبی می‌دانند که حزب‌الله موشک‌های نقطه‌زن را در اختیار دارد و به‌علت امکاناتی که حزب‌الله به دست آورد و حمایت‌های جمهوری اسلامی و آمادگی حزب‌الله برای هر جنگ آینده، این جنگ برای اسرائیلی‌ها سخت‌تر خواهد بود.»[11] نصرالله هم در سال 93 در این خصوص گفته بود: «موشک‌های فاتح 110 مدت‌ها است به دست ما رسیده است. در سال 2006 هم این موشک‌ها را داشتیم و خبر تازه‌ای نیست، این‌ مسائل قدیمی شده‌اند. موشک‌های فاتح 110 نسبت به موشک‌هایی که اکنون در اختیار داریم بسیار قدیمی هستند… آنچه اکنون حزب‌الله در اختیار دارد، به اندازه‌ای است که حتی اسرائیل تصور آن را هم نمی‌تواند بکند.»[12] این اظهارات با بیانی دیگر از سوی مقامات و رسانه‌های رژیم صهیونیستی نیز تکرار شده است. روزنامه‌ی اسرائیل الیوم در سال 92 در گزارشی با نام «حزب‌الله 2013» به بررسی قدرت این جنبش، هفت سال بعد از جنگ 33روزه پرداخته است. توان موشکی، توان تشکیلاتی و انسانی و توان غافل‌گیری حزب‌الله سه بخش عمده‌ی این گزارش بودند. روزنامه‌ی هاآرتص نیز پیش‌تر سندی را منتشر کرد که بر اساس آن، نمایندگان موساد در مذاکرات استراتژیک آمریکا و رژیم صهیونیستی به مقام آمریکایی گفته بودند: «حزب الله می‌تواند روزانه بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ موشک به سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک کند که حدود ۱۰۰ مورد آن به سمت تل‌آویو خواهد بود. حزب‌الله می‌تواند این قدرت را تا دو ماه در طول جنگ حفظ کند.»[13]

علاوه بر تقویت قدرت موشکی، حزب‌الله در دیگر حوزه‌های مورد نیاز برای نبرد نیز خود را مجهز کرده است. وقتی رژیم صهیونیستی در سال 2006 به لبنان و حزب‌الله حمله کرد، حزب‌الله مجهز به پهپاد نبود. اما شش سال بعد، حزب‌الله با پهپاد ایوب، این رژیم را لرزاند. «ایوب» ساعت‌ها بر فراز سرزمین‌های اشغالی پرواز و فیلم‌برداری کرده بود و در نهایت وقتی صهیونیست‌ها از حضور آن مطلع شدند، با یک جنگنده F-16 با مقابله با آن پرداختند. «ایوب» در آن شرایط، دو پیام معنادار داشت؛ حزب‌الله مجهز به پهپاد شده است و باید منتظر پهپادهای پیشرفته‌تر از ایوب بود، تل‌آویو با آن همه سیستم‌های راداری مجهز و پیشرفته توان شناسایی ایوب را نداشت. این عملیات پهپادی زمانی راهبردی‌تر می‌شود که گفته شود «پهپادی که فیلم‌برداری کرد، در لحظات نیاز، می‌تواند موشک هم پرتاب کند.» این برای امنیت رژیم صهیونیستی یک شکست سنگین است.

علاوه بر عملیات‌های پهپادی، پس از عملیات دریایی نیروهای حماس در جنگ 51روزه‌ی سال 2014، مراکز اطلاعتی و امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به تکرار چنین عملیاتی از سوی حزب‌الله هشدار دادند. سایت صهیونیستی «واللا» در گزارشی نوشت: «ارزیابی‌های اطلاعاتی اسرائیل نشان می‌دهد که اقدامات حماس در این عملیات، مانور کوچکی در مقایسه با آنچه که ممکن است حزب‌الله لبنان انجام دهد، می‌باشد. این همان حزب‌الله است که طرح‌های راهبردی برای حمله به نیروی دریایی اسرائیل تدوین کرده است؛ طرح‌هایی که در بردارنده‌ی حملات تا سواحل الخضیره و نتانیا است.»[14]

3-2-2. اعتبار تهدید یا ضدتهدید

تهدیدات حزب‌الله برای افزایش سطح موفقیت بازدارندگی، باید سه ویژگی داشته باشد: صهیونیست‌ها آن را باور کنند، عقلانی باشد و اجرای آن با درصد بالا ارزیابی شود. به نظر می‌رسد تهدیدات حزب‌الله از هر سه ویژگی برخوردار است. نکته‌ی حائز اهمیت اما این است که این تهدیدها بیشتر قابلیت بازدارندگی دارند و لذا بنا نیست در مواجهه با هر سطحی از حمله‌ی رژیم صهیونیستی به لبنان، این تهدیدات عملی شود. به عنوان مثال، حمله به منابع گاز آمونیاک و یا انبار تسلیحات اتمی که موجب تلفات انسانی زیادی می‌شود، در صورت حمله‌ی حداکثری این رژیم به لبنان که به نوعی بقای حزب‌الله را تحت خطر قرار ‌دهد، قابلیت اجرا می‌یابد. این را مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی به خوبی می‌دانند. لذا باورپذیری، عقلانی و اجرایی شدن این تهدیدات، قطعی است اما نه در شرایط جنگی با سطح پائین.

صهیونیست‌ها بارها و بارها اعتراف کرده‌اند که تهدیدات نصرالله را باور می‌کنند. پس از تهدید نصرالله مبنی بر انهدام مخازن گاز آمونیاک در حیفا، آویی گبای، وزیر محیط زیست رژیم صهیونیستی، اظهار داشت: «مخازن آمونیاک در بندر حیفا خطری امنیتی و محیط زیستی برای اسرائیل است، مقامات به دنبال منتقل کردن این مخازن خطرناک از حیفا از طریق ایجاد یک کارخانه‌ی آمونیاک در جنوب اسرائیل هستند و مناقصه‌ای برای این منظور برگزار خواهد شد.»[15] قطعاً تهدید نصرالله برای رژیم صهیونیستی، هر سه ویژگی فوق را دارد که آن‌ها را ناچار به اقدام عملی برای انتقال این مخازن به جنوب سرزمین‌های اشغالی کرده است. به‌تازگی شبکه‌ی دوم تلویزیون رژیم اشغال‌گر قدس فاش کرد که مسئولان این رژیم در تلاش هستند مخازن آمونیاک را از خلیج حیفا به یک کشتی که در فاصله‌ی هشت‌کیلومتری ساحل پهلو گرفته است، منتقل کنند.

اما تهدید جدید نصرالله مبنی بر حمله به تأسیسات هسته‌ای رژیم صهیونیستی هم موجب واکنش صهیونیست‌ها شد. بنیامین نتانیاهو در واکنش به اظهارات دبیرکل حزب‌الله لبنان با شبکه المیادین وی را به حمله یا تعقیب تهدید کرد. مسئولان این رژیم و شخص نتانیاهو به این موضوع واقف هستند که تهدیدات حزب‌الله در واقع پاسخ به اظهارات پی‌درپی مقامات صهیونیستی مبنی بر حمله به لبنان است.[16]

صهیونیست‌ها بارها و بارها اعتراف کرده‌اند که تهدیدات نصرالله را باور می‌کنند. پس از تهدید نصرالله مبنی بر انهدام مخازن گاز آمونیاک در حیفا، آویی گبای، وزیر محیط زیست رژیم صهیونیستی، اظهار داشت: «مخازن آمونیاک در بندر حیفا خطری امنیتی و محیط زیستی برای اسرائیل است، مقامات به دنبال منتقل کردن این مخازن خطرناک از حیفا از طریق ایجاد یک کارخانه‌ی آمونیاک در جنوب اسرائیل هستند و مناقصه‌ای برای این منظور برگزار خواهد شد.»

 

علاوه بر تهدید به انهدام مخازن آمونیاک و تأسیسات هسته‌ای، نشانه‌های آشکارتری از جدی تلقی کردن تهدید نصرالله مبنی بر حمله به الجلیل و مابعدِ آن، در اظهارات و اقدامات صهیونیست‌ها دیده می‌شود. نصرالله در این خصوص می‌گوید: «هشدارهای ما در خصوص احتمال حمله به الجلیل جدی بود و اسرائیل آن را جدی تلقی کرد. ایهود باراک، زمانی به مرز لبنان و مرز فلسطین اشغالی رفت و به نظامیان خود گفت خود را آماده‌ی جنگی در این منطقه کنید… از همان روزی که من آن سخنان را بیان کردم تا امروز، اسرائیلی‌ها، هوشیار هستند و محتاط.»[17] اور هیلر، گزارش‌گر نظامی شبکه‌ی ده تلویزیون رژیم صهیونیستی، به‌تازگی گفته است: «بخش‌های ویژه‌ی دستگاه امنیتی ارتش اسرائیل به‌طور دائم تجربیات حزب‌الله در جنگ سوریه را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و در همین چارچوب ارتش سرگرم آماده شدن برای مقابله با توانمندی‌های حزب‌الله در جنگ آینده از جمله امکان نفوذ صدها رزمنده به شهرک‌‌ها و تسلط بر آن است.»[18] حزب‌الله از زمانی که وارد بحران سوریه شده، تجربیات ارزشمندی در حوزه‌ی عملیات‌های آفندی و در قالب‌های چریکی و شهری و کلاسیک کسب کرده و همین امر نگرانی صهیونیست‌ها را برانگیخته چرا که این تجربیات می‌تواند در اجرای طرح الجلیل مؤثر واقع شود. در حال حاضر ارتش رژیم صهیونیستی طرحی را پیگیری می‌کند که مدت‌هاست خبری از آن نبوده است. ارتش این رژیم اقدام به احیای کانال‌های ارتباطی میان مسئولان امنیتی در شهرها و شهرک‌های شمال اراضی اشغالی (الجلیل در شمال است) با فرماندهان نظامی این منطقه کرده و جلساتی را نیز در همین راستا برگزار کرده است. ارتباطات و جلسات برگزار شده از سوی ارتش این رژیم، منجر به طرحی مبنی بر ایجاد گروه‌های امنیتی- نظامی در تمامی شهرک‌ها و شهرهای شمال اراضی 48 شد. در صورت کلید خوردن طرح الجلیل، این گروه‌های امنیتی، مسئولیت واکنش اولیه به حملات حزب‌الله در این مناطق را بر عهده خواهند داشت. به عبارت دیگر، در صورت ورود نیروهای پیش‌رونده‌ی حزب‌الله به شهرها و شهرک‌های منطقه‌ی الجلیل، این تیم‌های امنیتی به مقابله با آن‌ها می‌پردازند.[19] این اقدامات به خوبی نشان می‌دهد که تهدیدات مطرح‌شده از سوی حزب‌الله تا چه میزانی برای صهیونیست‌ها معتبر است و آن را جدی تلقی می‌کنند.

3-2-3. ابزار انتقال تهدید یا ضدتهدید

شیوه‌ای که معمولاً حزب‌الله برای بیان تهدیدات بازدارنده‌ی خود از آن بهره می‌برد، سخنرانی بالاترین مقام رسمی این جنبش یعنی سیدحسن نصرالله است. حتی مقاماتی با رتبه‌های دو و سه نیز به این حوزه ورود نمی‌کنند و تنها دبیرکل است که تهدیدات بازدارنده را مطرح می‌کند. البته علاوه بر مصاحبه و سخنرانی‌های دبیرکل، برخی اقدامات رسانه‌ای و هنری شبکه المنار نیز در این حوزه مؤثر بوده است اما آن‌چه اصلی‌ترین و پربسامدترین ابزار بوده، بیان مواضع و تهدیدات از سوی سیدحسن نصرالله بوده است. ویژگی‌های شخصیتی سیدحسن از جمله ادبیات و شیوه‌ی سخنرانی و هم‌چنین اعتقاد صهیونیست‌ها به «صادق» بودن او، باعث شده تا انتقال تهدید به بهترین شکل ممکن صورت گیرد.

جمع‌بندی

سطح تهدیداتی که حزب‌الله علیه رژیم صهیونیستی مطرح می‌کند، با اظهارات جدید سیدحسن نصرالله، اکنون دچار یک جهش شده است. او بالاترین سطح تهدید یعنی حمله به انبار کلاهک‌های هسته‌ای این رژیم را روی میز گذاشته است. فارغ از این‌که اکنون منطقه دارای چه شرایطی است که حزب‌الله دست به چنین تهدیدی زده، فهم منطق این‌گونه تهدیدات مبتنی بر الگوی بازدارندگی می‌تواند برای شناخت بیشتر و بهتر رفتارهای دو طرف مفید باشد. حزب‌الله سعی کرده است تا شاخصه‌های یک بازدارندگی موفق را در تهدیدات خود لحاظ کند و بر همین اساس؛ قدرت پدافندی و آفندی خود را با محوریت تسلیحات موشکی افزایش داده است. این امر بارها مورد اذعان صهیونیست‌ها نیز قرار گرفته است. از سوی دیگر تهدیدات مطرح‌شده توسط حزب‌الله از سوی مقامات صهیونیست معتبر تلقی می‌شوند تا جایی که پس از تهدید به انهدام مخازن آمونیاک در حیفا توسط سیدحسن نصرالله، اکنون مقامات رژیم صهیونیستی در پی جابه‌جایی این مخازن هستند. به نظر می‌رسد اقدام نصرالله در ارتقاء سطح تهدیدهای خود بر رژیم صهیونیستی، می‌تواند مقامات این رژیم را از حمله‌ی نظامی گسترده و با سطح تخریب مؤثر، منصرف سازد.



[1] . بخشی از کتاب «سپاهیان خدا» نوشته‌ی نیکولاس بلانفود که ترجمه آن در آدرس زیر منتشر شده:

http://www.rajanews.com/news/145998

[2] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910613001385

[3] . طرح آزادسازی غلاف غزه عبارت است از آزادسازی شهرها، شهرک‌ها و روستاهای هم مرز با نوار غزه، که معمولاً تا شعاع 30 کیلومتری مرزهای نوار غزه را شامل می شود.

[4] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/10/25/622104

[5] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941128000827

[6] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950102000536

[7] . جان بلیس و دیگران. استراتژی در جهان معاصر: مقدمه‌ای بر مطالعات استراتژیک. ترجمه کابک خبیری. موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران. 1383. 225-224.

[8] . علی عبدالله‌خانی. نظریه‌های امنیت. موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران. 1389. 534-532.

[9] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941127001547

[10] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/10/25/622104

[11] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/09/02/565847

[12] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/10/25/622104

[13] . http://www.yjc.ir/fa/news/5463076

[14] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/03/23/742052

[15] . http://www.almanar.com.lb/wapadetails.php?eid=1426907

[16] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/01/05/1033192

[17] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/10/25/622104

[18] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/01/05/1033192

[19] . http://nedains.com/fa/news/309826

ارسال دیدگاه