پس از ایجاد شرایط جنگی بین دو کره و مطرح شدن قدرتهای منطقهای چون آمریکا برای حمایت از کره جنوبی، مهمترین دغدغه بسیاری از تحلیلگران احتمال شروع شدن جنگی ویرانگر بین دو طرف در منطقهی شرق آسیا است. عدهی زیادی چون شرایط امروز را با سال 1953 متفاوت میدانند، شروع جنگ از سوی کره شمالی را یک اشتباه از سوی این کشور قلمداد کردهاند. از طرفی با تحلیل شرایط پیونگ یانگ و اتکا به قدرت سلاح هستهای و نیز تکثر ادوات و نیروی نظامی و نیز احتمال تصمیم عجولانه از سوی رهبر جدید این کشور، احتمال شروع درگیری از سوی کره شمالی با احتمال کمتری محتمل میباشد. برخی تحلیلگران نیز احتمال درگیری محدود و پاسخ محدود و ختم ماجرا را از سوی طرفین برآورد میکنند. ولی این تمام ماجرا نیست. شروع یک جنگ خانمان سوز بین دو طرف فقط با کره شمالی نیست. رفتارشناسی دولت ایالات متحده در طول چند دهه اخیر نشان میدهد که اگر این کشور شروع جنگ مستقیم یا نیابتی را به نفع خود ببیند، در شروع آن با ایراد بهانههای واهی تعلل نمیکند. و چه بسا شروع جنگ از سوی آمریکا محتمل تر باشد. آتش افروزی ده ساله ایالات متحده در عراق و افغانستان و پاکستان نمونه روشنی از این موارد است. حال نتیجه نهایی، بستگی به تغییر شرایط و ارزیابی دو طرف و تصمیم نهایی آمریکا (که تصمیم خواسته یا ناخواسته کره جنوبی نیز خواهد بود) دارد.
آنچه در لابه لای تحلیلها چندان مورد توجه قرار نگرفت، قطعیت استفاده از سلاح هستهای از سوی ایالات متحده در جنگ احتمالی است. توجیه این کار نیز مقابله با تهدید هستهای پیونگ یانگ خواهد بود. همانطور که دولت آمریکا در استراتژی 50 صفحهای خود تحت عنوان «بازنگری موضع هستهای» صراحتا از حمله هستهای به ایران و کره شمالی نام برده است. آمریکا نیز با پرواز اخیر بمب افکن های هستهای خود بر فراز شبه جزیره کره صحه دیگری بر جدیت تهدید خود گذاشت. سه سال پیش که این بخش از استراتژی در سخنی از سوی رابرت گیتز مطرح شده بود، جمهوری اسلامی ایران توانست موج سنگینی از عملیات روانی را علیه این سخن قلدر مآبانه به راه بیاندازد و از موضع مظلومیت حقانیت خود را به رخ جهانیان بکشد. اکنون که در بحبوحه بحران جزیره کره، بار دیگر این استراتژی بصورت عملی تر مطرح است، آمریکا درصدد اینست که فضای افکار عمومی را در جهت توجیه استفاده از بمب هستهای آماده کند. طوری جای بیفتد که استفاده از بمب هستهای حق مسلم آمریکا در راستای برقراری صلح جهانی و استقرار دموکراسی در کره شمالی است! یعنی تمام آنچه که تا بهحال جمهوری اسلامی بصورت واهی و بدون سند به آن متهم بوده است، با یک رنگ و لعاب رسانهای و حق به جانب، بصورت عینی توسط آمریکا به اجرا در بیاید. شعبدهای که از سوی دستگاههای مدیریت افکار عمومی در جهان امروز چندان بعید به نظر نمیرسد.
در این میان جمهوری اسلامی باید با ایجاد فضای ذهنی در جهان، عملیاتی پیش دستانه علیه استفاده از سلاح هستهای به راه بیندازد. کاری که براحتی میتواند مورد تایید و حمایت افکار عمومی جهان قرار گیرد. مشابه کاری که پیرامون انتشار گزارش 50 صفحهای صورت گرفت. با برگزاری اولین کنفرانس خلع سلاح و عدم اشاعه سلاح هستهای تهران با شعار «انرژی هستهای برای همه ، سلاح هستهای برای هیچ کس» در آن مقطع، موضع ایالات متحده تا مدت زیادی مورد هجمه قرار گرفت. اما متاسفانه این اجلاس بصورت مستمر و سالانه ادامه نیافت. حال وقت آن است که با برگزاری مجموعهای از چنین اقدامات میدان بازی دشمن را به هم زده و نیز دست برتر را در پرونده هستهای بدست آورد.
