سومین گزارش فصلی آژانس بعد از توافق ژنو؛ یافته‌ها و پیامدها

گزارشی که آژانس در 5 سپتامبر در اختیار شورای حکام گذاشت، سومین گزارش فصلی است که بعد از توافقات جدید هسته‌ای ایران با آژانس و گروه 1+5 یعنی طی 10 ماه گذشته منتشر شده است.

گزارشی که آژانس در 5 سپتامبر در اختیار شورای حکام گذاشت، سومین گزارش فصلی است که بعد از توافقات جدید هسته‌ای ایران با آژانس و گروه 1+5 یعنی طی 10 ماه گذشته منتشر شده است. این گزارش از دو منظر کلان قابل ارزیابی است: استنتاج‌های آژانس در مورد عملکرد هسته‌ای ایران طی سه ماه گذشته و تأثیر یافته‌های آژانس بر بهبود وضعیت مساله‌ی هسته‌ای ایران در آژانس و سطح 1+5.

1- یافته‌های آژانس در مورد عملکرد سه ماه هسته‌ای ایران

 

از یک سو، آژانس بر مبنای بررسی و تشریح جنبه‌های عینی و فنی همکاری‌های انجام شده طی سه ماهی که از گزارش فصلی قبلی (22 می 2014) گذشته است، اقدامات انجام شده و تأثیر آن‌ها بر رفع نگرانی‌های آژانس را ذکر نموده است. از این منظر، آژانس بیش از 12 بار تأیید کرده است که ایران به تعهدات حقوقی مربوطه و الزامات داوطلبانه‌ی اعتمادساز پایبند بوده است. در این زمینه بیشترین تأکید بر همکاری‌ها در اجرای توافق ژنو است. ضمن اینکه مختومه شدن 6 مورد از 7 گام فاز دوم همکاری‌ها نیز رسماً تأیید گردیده است و ارزیابی سه مورد از 5 گام فاز سوم نیز به آینده موکول گردیده است. گزارش مذکور در عین حال، نشان داده که ایران در حال اجرای دو اقدام باقیمانده از فاز سوم همکاری‌های دوجانبه با آژانس است و البته نگرانی‌های آژانس در خصوص سایر مسائل باقیمانده به ویژه اتهامات موسوم به «ابعاد نظامی احتمالی» نیز به همان سبک که قبل از این تعامل‌ها مطرح بوده، تکرار شده است. تکرار استنادات به اینکه قطعنامه‌های شورای امنیت نیز هنوز اجرا نشده، از دیگر ویژگی‌های این بُعد از گزارش مذکور است.

2- تاثیر یافته‌های آژانس بر چشم‌انداز مساله‌ی هسته‌ای در آژانس

 

از منظر دیگر، اثرگذاری همکاری‌های تأیید شده‌ی اخیر ایران بر کلیت غیرعادی بودن و ماندن مساله‌ی هسته‌ای ایران در آژانس، قابل ارزیابی است. این نکته از مهم‌ترین شاخص‌هایی است که ممکن است سنجش کارشناسانه این گزارش را دچار چالش نماید.

با درنظر گرفتن کلیت مسأله‌ی هسته‌ای، واقعیتی که نباید از نظر دور داشته شود این است که اثرگذاری این گزارش بر تغییر جدی ارزیابی آژانس از ماهیت صلح‌آمیز برنامه‌ی هسته‌ای ایران، دور از انتظار است و از این رو، همکاری‌ها و تعاملات به اندازه عمق و سطح آن‌ها هرچند از دامنه‌ی ابهامات و حجم اتهامات کاسته‌اند اما هنوز قادر نیستند نگاه آژانس را مورد تغییر جدی قرار دهند. این گزارش دارای پیامدها و دستاوردهای مثبتی از حیث تأیید پیشرفت‌های حاصله در حل «مسائل باقیمانده» هستند بدون آنکه قادر به تغییر چشم‌انداز حذف فوری مصوبات قبلی شورای حکام و تغییر مسأله‌ی هسته‌ای در دستور کار آژانس باشند.

3- نشانه‌های تعدیل مهم در رویکرد آژانس

 

از حیث مقایسه‌ی گزارش اخیر با گزارش‌های فصلی قبلی و مهم‌ترین نکاتی که در یافته‌های اخیر آژانس نهفته‌اند، چند نکته‌ی مهم را باید مدنظر قرار داد:

الف- آژانس یکی از موضوعات مهمی را که در فصل قبل حل نشده و نیازمند توضیحات بیشتر اعلام کرده بود (چاشنی‌های انفجاری)، به صورت تلویحی و با تأیید اینکه توضیحات ایران «با کاربردهای صنعتی اعلام شده، ناسازگار نیست»، مختومه نموده است. البته در مورد پایان یافتن این مقوله به عنوان یک موفقیت جدی این گزارش و همکاری‌های اخیر با آژانس، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. برداشت خوش‌بینانه این است که آژانس این موضوع را مختومه کرده و بدین ترتیب، 13 موردی که در فاز اول و دوم همکاری‌ها در دستور کار بوده است، برای همیشه از دستور کار خارج شده است. بند 11 گزارش که حاکی از تأیید وجاهت فنی پاسخ ایران است، این نگاه را تقویت می‌کند.

اما برداشت بدبینانه این است که آژانس هیچ‌گاه در این گزارش یا در هیچ جای دیگری، تأییدیه‌ی کاملی به ایران برای مختومه کردن این مسأله نداده است. بلکه هنوز ارزیابی سیستمی از این مساله را برای خود به عنوان یک حق بلکه یک اقدام در پایان پاسخگوئی ایران به تمامی پرسش‌ها و ابهامات، محفوظ داشته است. از این رو، ممکن است هر زمان در آینده، در ارزیابی کلی و سیستمی موردنظر آژانس، دوباره این مسأله سر باز کند، همانگونه که مسائل حل شده و مختومه مربوط به مدالیته نیز بار دیگر گشوده شدند. پس ممکن است موفقیتی که اکنون در این رابطه در گزارش اخیر دیده می‌شود، زیاد دوام نیاورد و البته این موفقیت، به عنوان یک امر موقتی قابل توجه است و حتی باید در دیپلماسی عمومی و کار رسانه‌ای، در برابر بازیگران ضدایرانی و ایران‌هراسی هسته‌ای، برجسته‌سازی هم بشود. مستند این برداشت نیز بند 9 گزارش است که از میان 7 گام مربوط به فاز دوم، تنها 6 مورد را «حل شده» عنوان می‌کند بدون آنکه این ارزیابی را به چاشنی‌های انفجاری تعمیم دهد. معنای مخالف این بند این است که هنوز این مقوله جزء «موضوعات حل شده»‌ی آژانس نخواهد بود.

ب- فارغ از دو برداشت مذکور، واقعیت این است که آژانس حتی در مورد 12 مسأله‌ای که تاکنون مختومه اعلام کرده است، حق خود برای «بررسی سیستماتیک آن‌ها به عنوان یک کل» را محفوظ داشته است. بنابراین، هیچ مسأله‌ی حل شده و مختومه‌ی قطعی‌ای را آژانس در این زمینه نپذیرفته است. در واقع، آژانس تأکید کرده که در این خصوص، پس از خاتمه‌ی پاسخ‌های جزئی به کلیه‌ی موضوعات باقیمانده، آن را در قالب ارزیابی سیستمی و کلان برنامه‌ی هسته‌ای ایران یکبار دیگر و مورد ارزیابی کلی (و نه جزئی) قرار خواهد داد. در واقع، هنوز آژانس رضایت‌مندی در مورد بستن کامل و دائمی این موضوع ندارد. از این روست که در بند 11 تصریح شده که «مدیرکل همچنین توجه کرد که آژانس نیازمند بررسی همه‌ی مسائل باقیمانده‌ی گذشته، از جمله چاشنی‌های EMB و قرار دادن همه‌ی آن‌ها در یک “سیستم” و ارزیابی “سیستم” در کلیت آن می‌باشد».

ج- آژانس متأثر از تعاملات اخیر و توصیه‌ی منابع خارجی (امریکا)، نگارش گزارش اخیر را تا حدودی متفاوت از گذشته انجام داده است. به عنوان نمونه، در زمان‌بندی معمول تنظیم و انتشار این گزارش، 11 روز تأخیر نمود تا اقدامات ایران در مورد 2 گام دیگر از 5 گام این فاز نیز به پایان رسیده و در گزارش اخیر به عملکرد مثبت ایران افزوده شود. تغییر لحن گزارش در مورد پارچین و حذف عبارات مربوط به لزوم دسترسی به کارشناس خارجی (بند 59 گزارش 22 می 2014) از دیگر تعدیل‌هائی است که در گزارش اخیر در مقایسه با قبل صورت گرفته است.

 

جمع‌بندی

 

در کل، جنبه‌های مثبت این گزارش، بدیع و نتیجه‌ی تعاملات اخیر است. اما جنبه‌های منفی، عمدتاً به رویه و نگاه کلی منفی آژانس مربوط می‌شود که از زمان روی کار آمدن آمانو مطرح و تعقیب شده است. در رابطه با پیشرفت‌های مربوط به همکاری‌های داوطلبانه و دوجانبه‌ی ایران و آژانس در اجرای توافق موسوم به «چارچوب همکاری» که مهمترین بخش این گزارش را تشکیل می‌دهد، ایران نمره‌ی متوسط گرفته و اراده‌ی جدی برای ادامه‌ی همکاری‌ها نیز به عنوان نقطه‌ی قوتی تلقی شده که به ادامه‌ی مسیر تعاملات می‌انجامد. البته آمانو با یادآوری نکاتی که مقامات عالی سیاسی ایران در ملاقات وی مطرح کرده‌اند و درج آن‌ها در این گزارش، به نوعی آن‌ها را به سندی بین المللی و قابل استناد در آینده نیز تبدیل کرده است. این سندیت هم می‌تواند در رابطه با کنترل بازیگران ضدایرانی و توجیه علت ارزیابی‌های متعادل از عملکرد ایران طی این سه ماه مورد استفاده قرار گیرد و هم برای استناد به آن در قبال رفتار آینده‌ی ایران و چشم‌انداز همکاری‌ها به کار رود.

علی‌ای‌حال، این گزارش مانع خاصی برای ادامه‌ی مذاکرات ایران و 1+5 در بر ندارد بلکه به عکس، تأییدهای مکرر آن هرچند عمدتاً مرتبط با پایبندی به پادمان و الزامات فراپادمانی توافق ژنو و نسبتاً در ارتباط با توافق تهران باشد، مشوقی برای تقویت مذاکرات آینده محسوب می‌شود.

ارسال دیدگاه