در خصوص مذاکرات هستهای ایران و کشورهای عضو گروه 5+1 در ژنو نکات گوناگونی در سطح محافل دیپلماتیک و نیز رسانهها اعم از داخلی و بینالمللی بیان شدهاست که شاید فصل مشترک تمامی این نوشتهها و گفتهها مخالفت فرانسه با برخی از مفاد توافقنامه میان دو طرف و به تبع آن نیمهتمام ماندن مذاکرات باشد. حال چگونه باید به تحلیل رفتار فرانسه و به تبع آن کشورهای 5+1 پرداخت؟ آیا میتوان اینگونه به موضوع نگریست که اختلافات داخلی اردوگاه غرب به ویژه مخالفتهای رژیم صهیونیستی و فرانسه منجر به شکست مذاکرات شده است؟ آنگونه که برخی میگویند، یا اینکه همانند عدهای دیگر به بازی «پلیس خوب و پلیس بد» و تقسیم وظایف در میان اردوگاه غرب اعتقاد پیدا کنیم؟ برای پاسخ به این سوالات باید ابتدا به برخی نکات توجه داشته باشیم تا از افتادن در دام تحلیلی بیاساس به دور باشیم:
1- نکتهی اول اینکه پس از مخالفت وزیر امور خارجهی فرانسه با متن پیشنهادی ایران و ناکافی دانستن تعهدات ایران در این توافقنامه که به نوعی منجر به نیمهتمام ماندن مذاکرات فشردهی چند روزهی دو طرف در ژنو شد، جان کری در مصاحبهای با خبرنگاران اعلام کرد که نقدی به کار فرانسه وارد نیست، تا از این اقدام دولت فرانسه به نحوی حمایت کرده و در دورهای بعدی مذاکرات با ایران بتواند از این رفتار فرانسه بهرهبرداری مناسب را داشته باشد. همین اظهارات هم باعث شد تا برخی از تحلیلگران به این نتیجه برسند که مجموعهی حوادث روزهای مذاکرات ژنو، یک کل هدفدار است که هر کدام از طرفها نقشی را بر عهده دارند و بر اساس طرحی از پیش تعیینشده اقدام میکنند؛ مطلبی که نباید از پسزمینهی ذهن هیچ تحلیلگری به دور بماند.
2- نکتهی دیگر آنکه با وجودی که نباید یکپارچه بودن غرب در تقابل با ایران را نادیده گرفت، اما نمیتوان مجموعهی کشورهای شریک در مذاکرات را هم یکدست در نظر گرفت و تمامی اقدامات این دولتها را هم در راستای منافع آمریکا و احیاناً رژیم صهیونیستی تحلیل کرد. هر چند این دولتها در تقابل با ایران از همصدایی بینظیری برخوردار هستند اما هر کدام مسیر خود را برای این تقابل پیشنهاد میدهند. از یک سو دولت ایالات متحده و برخی از کشورها از جمله انگلیس درصدد هستند تا از فرصتی که فشار تحریمها و نیز تغییر دولت در ایران به وجود آورده است، بهرهبرداری کرده و از طریق مذاکرات بتوانند روند رو به رشد پیشرفتهای هستهای ایران را کند کرده و نیز از واکسینه شدن اقتصاد ایران در مقابله با تحریمها با وابستهکردن دوبارهی اقتصاد ایران به بازار جهانی جلوگیری نمایند و نیز از فرصت به دست آمده در راستای حل مشکلاتشان در منطقه از جمله در سوریه استفاده کنند. از سوی دیگر برخی مانند رژیم صهیونیستی درصدد هستند تا با افزایش فشار بر ایران از طریق افزایش تحریمها و افزایش تهدیدات سخت و نیمهسخت امنیتی به تضعیف و انزوای بیش از پیش ایران در عرصهی بینالمللی و نیز کاهش محبوبیت نظام جمهوری اسلامی در داخل دامن بزنند.
3- نکتهی بعدی آن که هر چند نمیتوان یکدست بودن غرب در تقابل با ایران را انکار کرد، اما بایستی در نظر داشت که هر زمان سخن از توافق به میان میآید، هر دولتی به دنبال این است که بتواند منافع بیشتری از این توافق را کسب کند. بنابراین این اختلاف در منافع ممکن است به تضاد در رویکردها بینجامد و برخی از دولتها به مخالفت با برخی دیگر برخیزند.
بنابراین با در نظر گرفتن نکات فوق میتوان با دید بهتری به تحلیل مواضع فرانسه در ژنو پرداخت. اما پیش از هر اظهارنظری بایستی نگاهی نیز به علل احتمالی مخالفت فرانسه در ژنو انداخت:
*دولت فرانسوا اولاند به دلیل عدم موفقیت در مدیریت بحران اقتصادی در داخل و نیز به دلیل اقدامات آمریکا در جاسوسی از اتباع و مقامات فرانسوی و همچنین به دلیل کاهش قدرت نقشآفرینی خود در مسئلهی سوریه به علت تکرویهای دولت اوباما و توافق وی با روسیه از یک سو، با کاهش محبوبیت شدید و بیسابقه در داخل روبرو شده است و از سوی دیگر نگران این مطلب است که ادامهی روند موجود در عرصهی بینالملل، قدرت نقشآفرینی این کشور را با چالش جدی مواجه کند.
*رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه در 17 ماه نوامبر (26 آبان) دیداری از رژیم صهیونیستی خواهد داشت و در این دیدار که به گفتهی مقامات فرانسوی با اهداف اقتصادی صورت میگیرد، فرانسوا اولاند سعی خواهد کرد تا سرمایههای اسرائیلی و یهودی را به سمت فرانسه که اکنون مقام سوم شرکای تجاری رژیم صهیونیستی در اروپا را داراست، جذب کند تا بتواند به نحوی به مقابله با مشکلات اقتصادی خود و سرزمینش برخیزد. بنابراین چندان تعجبآور نیست که در آستانهی این سفر مواضعی خوشایند مقامات اسرائیلی اتخاذ کند.
نکتهی آخر اینکه با وجود تمامی این تحلیلها و علتیابیها نباید از نظر دور داشت که مخالفت فرانسه با متن پیشنهادی توافقنامهی ژنو با هر هدفی که بوده باشد- از پیش تعیین شده باشد و یا نباشد و اقدامی مستقل تحلیل شود- موجب خواهد شد تا مسائل جدیدی به مذاکرات وارد شود. چرا که مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که مذاکرات تنها در چهارچوب مسئلهی هستهای ایران است و موضوعات دیگر در دستور کار مذاکرات نیست. بنابراین مطرح کردن امنیت رژیم صهیونیستی و ناکافی بودن تعهدات ایران در متن پیشنهادی، زمینهساز بیان مسائل دیگر از جمله مسئلهی سوریه، خلع سلاح حزب ا… لبنان و گروههای فلسطینی در دورهای بعدی مذاکرات است.
﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَيَّ وَلاَ تُنظِرُونِ﴾
سوره یونس/ 71
