چند روزی است که توجه همه رسانهها به فضای دستگاه دیپلماسی ایران معطوف شده است. فضایی که به نظر بسیاری از تحلیلگران حاکی از نوعی چرخش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. حوادث چند هفته اخیر درباره حمله احتمالی ایالات متحده به سوریه و واکنش تند مقامات جمهوری اسلامی را اگر در مقابل سخنان بعدی روسای جمهور ایران و امریکا قرار دهیم، شاهد یک انعطاف ناگهانی خواهیم بود. تهران و واشنگتن هر دو به نوعی نسبت به کاهش تنش و خصومت و حتی از سرگیری روابط، ملایمت نشان دادهاند. در این میان رهبر معظم انقلاب با اشاره به تاکتیک “نرمش قهرمانانه”، از این ملایمت به صورت مشروط حمایت کردهاند. این موضوع با ایجاد موجی سبب شده است تا برخی جریانات و شخصیتها که پیش از این علاقمند رابطه میان دو کشور بودند، فرمایشات معظمله را مجوزی برای ایجاد ارتباط تلقی کرده و مدام بر طبل مذاکره بکوبند. همزمان با جنجال مطبوعات و رسانههای داخلی، سفر ریاست محترم جمهوری به مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، آغاز شد. این سفر بهانهای برای طرفداران رابطه ایران و امریکا شد تا دولت را برای کلید زدن این ارتباط ترغیب کنند.
اما در سوی دیگر دولت امریکا بارها اعلام کرده است که حاضر به مذاکره با ایران است. اما آیا این گفته ناشی از یک واقعیت است؟ متاًسفانه شواهد نشان میدهد که علی رغم علاقه وافر برخی جریانات سیاسی در ایران ، غربیها و به خصوص امریکاییها چنین نگاهی ندارند. گواه این ادعا این است که از همان ابتدا اوباما با مطرح کردن آمادگی خود برای مذاکره با ایران، حمله به ایران را منتفی ندانست. نگاه بد بینانهی غربیها و متحدانشان به اظهارات اعتماد ساز ایران نیز از همین منظر مورد توجه قرار میگیرد. بسیاری از تحلیلگران امریکایی این نرمش ایران را ناشی از ضعف تهران و شکست در برابر تحریمها می دانند و بر اساس خوی سلطه جویانه خود از اوباما می خواهند که از تلاش برای بهبود روابط صرف نظر کرده و بلکه فشارها را افزایش دهد.
در تازهترین اقدامات رابرت مندز، سناتور دموکرات و رئیس کمیته روابط خارجی سنا و لیندسی گراهام، از سناتورهای شناخته شده جمهوری خواه در مسائل بینالمللی با ارسال نامهای به رئیس جمهور آمریکا از وی خواستهاند در نطقش در سازمان ملل بار دیگر بر هدف آمریکا مبنی بر عدم اجازه به تهران برای دستیابی به تسلیحات اتمی تأکید کند و از تهران بخواهد برای آنکه بتواند مسیر دیپلماتیک را ادامه دهد، اقدامات ملموس انجام دهد. از سوی دیگر دوتن دیگر از سناتورها یعنی چارلز شومر و جان مک کین هم در نامهی دیگری گفتند آمریکا در این مرحله و تا زمان رفع نگرانیها در مورد برنامه اتمی ایران نباید به هیچ وجه از فشار بر این کشور بکاهد. از سوی دیگر بنابه گزارشها، کمیته امور بانکی سنای آمریکا به زودی بحث درباره نسخهای از یک مجموعه تحریمهای شدیدتر علیه ایران که به راحتی در ژوئیه در مجلس نمایندگان تصویب شده بود را شروع خواهد کرد.
با توجه به این سرسختی مقامات امریکایی و نشانههای کمرنگ از حسن نیت امریکا در خصوص بهبود روابط ، پیداست که واشنگتن نه تنها درصدد رسیدن به یک بازی برد- برد نیست، بلکه با مشی اقتدارگرایانه خود، حتی حاضر به نمایش دیپلماتیک هم نیست. اظهارات موافقین بهبود روابط نیز که سخنان همراه با ملایمت روحانی را کافی نمیدانند، گواهی بر این مدعاست. این در حالی است که برخی روزنامهها در ایران به روحانی توصیه می کنند حتی یک طرفه به سمت کاهش تنشها حرکت کند. در این صورت آیا نرمش دولت روحانی قهرمانانه خواهد بود؟
اکنون توپ در زمین امریکاییهاست و با نشان دادن چند اقدام اعتماد ساز از طرف ایران انتظار می رود امریکا نیز در گفتار و رفتار خود، تغییر داده و از نگاه اقتدارگرایانه بپرهیزند. به نظر میرسد در قبال نرمش قهرمانانهای که جمهوری اسلامی در برابر دشمن درجه یک خود به خرج داده است ، چیزی جز یک چماق بزرگ آن هم بدون هویج بدست نخواهد آورد. با این همه باید صبر کرد و منتظر اتفاقات بود.