امید به تحریم ها برای وادارساختن پوتین به عقب نشینی

محبوبیت پوتین در جامعه روسیه پس از برگزاری موفقیت‌آمیز المپیک زمستانی سوچی و پس از آن‌که رسانه‌های غربی در پوشش خبری تسخیر کریمه چهره‌ای قاطع از وی نشان دادند، افزایش یافت. اما پیروزی واقعی پوتین زمانی خواهد بود که در صورت بحرانی شدن شرایط اقتصادی در روسیه، پوتین عقب‌نشینی از اوکراین را در دستور کار خود قرار دهد.

محبوبیت پوتین در جامعه روسیه پس از برگزاری موفقیت‌آمیز المپیک زمستانی سوچی و پس از آن‌که رسانه‌های غربی در پوشش خبری تسخیر کریمه چهره‌ای قاطع از وی نشان دادند، افزایش یافت. اما پیروزی واقعی پوتین زمانی خواهد بود که در صورت بحرانی شدن شرایط اقتصادی در روسیه، پوتین عقب‌نشینی از اوکراین را در دستور کار خود قرار دهد. هم‌اکنون شرایط اقتصادی روسیه اندکی آشفته شده و رشد اقتصادی در 2014صفر ارزیابی گشته است.

اندیشکده استراتفور در یادداشتی که اخیرا به قلم«جورج فریدمن» چاپ کرده است، به بررسی مواضع پوتین در مورد حوادث منطقه‌ای و در مقابل قدرت‌های غربی پرداخته است. فریدمن با مرور عملکرد پوتین طی 14 سال در دست داشتن قدرت در روسیه، بقای دستاوردهای مثبت وی را منوط به اتخاذ تصمیمات صحیح در مورد اوکراین دانسته است.

دراین یادداشت آمده است: برخی دیدگاه‌های منفی نسبت به «ولادیمیر پوتین» در عرصه جهانی وجود دارد که وی را متهم به دیکتاتوری، ارعاب و حذف مخالفان خود و اعمال تهدید علیه همسایگان منطقه‌ای می کند. صرفنظر از درستی یا نادرستی این ادعای کلی، عملکرد پوتین در بستر حوادث اخیر ارزیابی مجددی را می‌طلبد.

اوکراین و تغییر روند افول روسیه

اگر بخواهیم به ارزیابی مجدد عملکرد پوتین بپردازیم، اولین مورد بحث بی‌شک اوکراین خواهد بود. اوکراین به عنوان حائلی میان روسیه و غرب و هم‌چنین مسیر انتقال انرژی از روسیه به سوی اروپا،  برای این کشور از اهمیت قابل‌توجهی برخوردار است. «ویکتور یانوکویچ»  رئیس جمهور پیشین اوکراین، به سمت روسیه گرایش داشت و در زمان وی منافع روسیه به‌خوبی در اوکراین تامین می‌شد.

پوتین در سال 2000 به دو دلیل توانست جایگزین «یلتسین» شود؛ عملکرد یلتسین در جنگ کوزوو و واگذار کردن کنترل امور به ناتو و فقر فراگیر در روسیه. مردم روسیه تصور می‌کردند که مشارکت گسترده‌تر کشورشان در امور بین‌المللی می‌تواند به کاهش فقر در روسیه کمک کند. پوتین در این شرایط روی کار آمد و خود را متعهد به بازیابی قدرت روسیه و محافظت از منافع ملی آن معرفی کرد.

در سال 2004 «یانوکویچ» رئیس‌جمهور اوکراین بود. در این سال انقلاب نارنجی در اوکراین به‌وقوع پیوست. انقلابیون از یانوکویچ خواستند که در انتخابات ریاست‌جمهوری مجددی که پس از وقوع انقلاب صورت پذیرفت، شرکت کنند اما یانوکویچ در این انتخابات شکست خورد و یکی از نیروهای طرفدار غرب قدرت را به‌دست گرفت. در آن مقطع پوتین سازمان‌های اطلاعاتی غربی از جمله سی.آی.ای را متهم به برنامه‌ربزی اعتراضات در اوکراین و رقم زدن انقلاب نارنجی در این کشور کرد. اهمیت اوکراین برای روسیه بدیهی به‌نظر می‌رسید. پوتین عقیده داشت که سی.آی.ای با رقم زدن این تحولات در اوکراین به دنبال تضعیف روسیه و ایجاد مسیری مشابه اتحاد‌جماهیر شوروی‌سابق در پیش‌روی روسیه است. همه این تحولات، نگاه پوتین به غرب را از جایگاه تردید و تشکیک به نگاه خصمانه تبدیل کرد.

روسیه در بازه زمانی 2004 تا 2010 همه تلاش خود را برای تغییر نتایج انقلاب نارنجی در اوکراین و بازسازی روابط خود با این کشور به‌کار برد. اوکراین تبدیل به اولویت روسیه در امور بین‌الملل شده بود. روسیه تاب پذیرش کنترل اوکراین به دست آمریکا و غرب را نداشت.

حمله روسیه به گرجستان بیش از آن‌که مربوط به مسائل قفقاز باشد، به شرایط اوکراین بازمی‌گشت. در آن زمان آمریکا به‌شدت در افغانستان و عراق درگیر بود و التزام رسمی به گرجستان نداشت. حمله به گرجستان با دو هدف صورت گرفت: نخست، نمایش دادن توان نظامی روسیه که نسبت به سال 2000پیشرفت قابل‌توجهی کرده بود و دوم نشان دادن این نکته به کی‌یف که تعهد صریح یا ضمنی آمریکا نمی‌تواند به منزله ضمانت امنیتیی پایدار تلقی شود. با انتخاب شدن یانوکویچ در سال2010 به ریاست جمهوری، انقلاب نارنجی در اوکراین سرنگون شد و نفوذ غرب نیز رو به افول گذارد.

با استقرار اوباما در کاخ سفید، آمریکا تلاش نمود الگوی روابط دو کشور را تغییر دهد. «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا، ایده شروع دوباره روابط دو کشور را مطرح کرد اما در حقیقت امر، آمریکا به‌دنبال بازگرداندن روسیه به وضعیت سابق بود وضعیتی که پوتین از آن تحت عنوان روزهای بد گذشته یاد می‌کرد.

پوتین تلاش نمود تا از وابستگی اروپا به انرژی خود استفاده کرده و به اروپا به‌ویژه آلمان نزدیک‌تر شود. در ادامه یکی از مهم‌ترین مواضع پوتین را در مورد بحران سوریه شاهد بودیم. اوباما قصد داشت به بهانه استفاده دولت سوریه از سلاح‌های شیمیایی علیه مردم اقدام به حمله هوایی به این کشور کند، اما پوتین گزینه مذاکره را به جای آن پیشنهاد داد. در جریان بحران سوریه، پوتین توانست چهره‌ای توانمند و قاطع از روسیه برای دفاع از مواضع خود نشان بدهد و در مقابل آمریکا ابتکار عمل را به‌دست گیرد. این مقطع یکی از مهم‌ترین زمان‌هایی بود که توانست افزایش قدرت روسیه را عیان سازد.

چرخش جریان به ضرر پوتین

حوادثی که امسال در اوکراین رقم خورد، اوضاع را قدری به ضرر پوتین نشان داد. در ژانویه 2014 یانوکویچ در اوکراین مستقر بود و اوضاع تحت کنترل روسیه قرار داشت. در فوریه، یانوکویچ از کشور گریخت و دولت طرفدار غرب حکومت را به‌دست گرفت. اعتراضات گسترده و فراگیری که پوتین انتظار داشت در شرق اوکراین به وقوع بپیوندد، در مقیاس مورد انتظار محقق نشد و از سوی دیگر غرب به دولت کی‌یف در تثبیت موقعیت خود کمک کرد. در جولای(تیرماه) کنترل روسیه بر اوکراین به کریمه و مثلث «لوهانسک»، «دونتسک» و «سورو دونتسک» محدود شد.

استراتژی پوتین در صورت عدم شکل‌گیری خیزش‌های گسترده در اوکراین، واگذار کردن امور و جدا کردن حساب آمریکا از اروپا برای ادامه روند فروش انرژی خود به اروپا بود. در این‌جاست که اهمیت مساله سقوط هواپیمای مسافربری مالزیایی نشان داده می‌شود. اگر ثابت شود که روسیه سیستم‌های دفاعی هوایی در اختیار جدایی‌طلبان شرق اوکراین قرار داده است، مسئولیت این واقعه با پوتین خواهد بود. تایید این ادعا اوضاع را برای روسیه دشوار می‌کند؛ پوتین نخواهد توانست به ارتباطات تجاری خود با اروپا ادامه بدهد و چهره روسیه به‌عنوان کشوری موثر و قدرتمند، به کشوری خطرناک تغییر می‌کند.

محبوبیت پوتین در جامعه روسیه پس از برگزاری موفقیت‌آمیز المپیک زمستانی سوچی و پس از آن‌که رسانه‌های غربی در پوشش خبری تسخیر کریمه چهره‌ای قاطع از وی نشان دادند، افزایش یافت. اما پیروزی واقعی پوتین زمانی خواهد بود که در صورت بحرانی شدن شرایط اقتصادی در روسیه، پوتین عقب‌نشینی از اوکراین را در دستور کار خود قرار دهد. هم‌اکنون شرایط اقتصادی روسیه اندکی آشفته شده و رشد اقتصادی در 2014صفر ارزیابی گشته است.

روسیه پس از پوتین

پوتین در دوران حکمرانی خود بر روسیه تلاش کرده است که مولفه‌های شوروی سابق را در ساختار حکومت پیاده کند. وی حتی از واژه «دفتر سیاسی» خطاب به حلقه یاران و مشاوران نزدیک خود استفاده می‌کند. پوتین با استفاده از این مدل تلاش کرده است بین جناح‌های مختلف ائتلاف ایجاد کند و در این کار بسیار موفق بوده است.

پوتین، با احتساب دوران ریاست جمهوری ظاهری «دیمیتری مدودف» 14 سال روسیه را در دست داشته‌است. در این مدت دستاوردهای پوتین قابل ملاحظه بوده است اما در زمان حاضر همه چیز به اوکراین بستگی دارد. رئیس جمهور روسیه باید روزانه همه گزینه‌های خود را مرور کند و اگر شرایط دشوار شد به گزینه‌های متفاوتی بیندیشد.

ارسال دیدگاه