افول غول های خبری، در جهان رسانه ای پساجنگ غزه

جهان رسانه ای پس از جنگ غزه، جهان وداع با رسانه های مدعی بی طرفی است. جهانی شبکه ای که در آن فیس بوک و توئیتر شأنیت رسانه ای بالاتری نسبت به نیویورک تایمز و واشنگتن پست دارد. جهانی که دست پنهان نگاه داشته شده اسپانسرهای حزبی برای مخاطبانش عیان شده و اکنون در جستجوی رسانه هایی مستقل است که جان انسان ها را فدای مصالح سیاسی دولت ها نکند.

رسانه ها چه مکتوب، چه تصویری، چه شنیداری و چه الکترونیک و سایبری، هر کدام با هدفی پا به زنجیره ارتباطات انسانی نهاده اند و خبرنگاران به عنوان حلقه فعال این زنجیره، رسالتی بر دوش دارند که در کلیشه های رایج، چشم بینای جامعه جهانی نامیده می شود.

در عصری که عصر ارتباطات نامیده شده است، خبرنگاران قرار است خبرهای جذاب و اثرگذار را از نقطه ای به نقطه دیگر جهان برسانند و مانع از آن شوند که افکارعمومی برمبنای خواست صاحبان قدرت، در خواب غفلت بماند. این همان رسالتی است که خبرنگاران و رسانه ها فارغ از گرایشاتی که دارند، هنوز دم از آن می زنند و آمار بالای خبرنگاران کشته شده در مناطق جنگی و یا روزنامه نگاران بازداشت شده در کشورهای استبدادی نشان می دهد که این قشر برای عمل به وظایف خود اقدامات فراوانی را انجام داده است.

با این همه نفوذ لابی های مختلف در رسانه ها و اثرپذیری دستگاه های رسانه ای از اسپانسرهای ایدئولوژیک و یا دولت ها، باعث شده است تا گاهی چشم بینای جامعه جهانی، دچار نابینایی سیاسی شود. چنین است که برخی رسانه ها از کنار حوادثی مهم می گذرند و یا سیاست خود را چنان تنظیم می کنند که واقعیت را وارونه جلوه دهند. چنین استراتژی های پنهانی در همه رسانه ها کم و بیش وجود داشته و رسانه ای حرفه ای تر نامیده می شود که بهتر بتواند این مرزبندی های سیاسی، ایدئولوژیک و یا طبقاتی را از دید مخاطبان خود پنهان نگاه داشته و ژست بی طرفی و صداقت خود را حفظ کند.

با این همه گاهی چونان جنگ اخیر غزه، رسانه ها دیگر قادر به پنهان سازی تمایلات استعماری خود نبوده و مخفی نگه داشتن جنایاتی آشکار برایشان مقدور نیست. اینجاست که اعتماد مخاطب به رسانه و خبرنگاران آسیب می بیند و حتی اگر خبرنگار یک رسانه خودش راضی به چنین راهبردی نباشد، اما مجبور است به خط مشی رسانه ای که در آن فعالیت می کند تن دهد و اعتماد مخاطب را به بهای ماندگار شدن در یک رسانه، بفروشد!

در چنین شرایطی است که بخشی دیگر از زنجیره ارتباطی وارد عمل شده و خلاء رسانه های فراگیر اما مستقل را پر می کند. همان حلقه ای که مجری سیاست های لابی های سیاسی و کارتل های تجاری نیست و می تواند به شکلی شبکه ای اخبار، اطلاعات و محتوای رسانه ای را منتقل کند. این همان حلقه ای است که در جریان جنگ غزه فعال شد و نه فقط صهیونیست ها را در جنایتشان رسوا ساخت که رسانه های مدعی بی طرفی را هم به چالش کشید و ریزش شدید مخاطبانشان را موجب شد.

در جریان جنگ غزه، این شبکه های اجتماعی و شهروند – خبرنگاران بودند که اخبار دقیق را صادقانه و بدون سانسور منتشر می کردند. تصاویر کودکان به خون غلطیده فلسطینی را بر بازنشر می کردند و فیلم های جنایات اسراییلی ها را در برابر دیدگان میلیون ها مخاطب این شبکه ها قرار می دادند. فیسبوک، توئیتر، گوگل پلاس و ده ها شبکه اجتماعی دیگر در قریب به یک ماه جنگ غزه، مملو بود از مطالب، عکس ها و فیلم هایی که کاربران این شبکه ها را به یک نتیجه مشخص می رساند: رسانه های مدعی، در شعار بی طرفی خود صادق نیستند.

رسانه های بین المللی که نقش برادر بزرگ تر را در عالم رسانه بازی می کردند دیگر به حاشیه رانده شده و جای آن ها را انبوهی از رسانه های کوچک اما متکثر گرفته اند و «شهروند – خبرنگاران» به جای خبرنگاران گزینش شده از نظر ایدئولوژیک در خط مقدم نظام اطلاع رسانی قرار گرفته اند

اینجاست که اعتبار رسانه ها به عنوان چشمان بینای افکارعمومی خدشه دار شده و جایگاه شهروند–خبرنگاران غیرحرفه ای بر وزن خبرنگاران پیشی می گیرد و مخاطبان، صفحات فیس بوک برخی شهروندان را معتبرتر از رسانه هایی چون بی بی سی و سی ان ان قلمداد می کنند. این، البته مرگ رسانه به معنای عام خود نیست، حتی گذار از دنیای رسانه ای شده نیز نیست، بلکه حکایت از فربه تر شدن دنیای ارتباطات دارد. دنیایی که در آن، چند رسانه محدود دیگر نمی توانند علایق، افکار و اندیشه های مخاطبان را مدیریت کنند و به دلخواه خود تغییر دهند. این همان روندی است که در دهه ۱۹۹۰ در رابطه با رسانه های حزبی نیز طی شد و با بی اعتبار شدن ایدئولوژی های سیاسی پس از جنگ سرد، رسانه های حزبی یک به یک تعطیل شدند و جای خود را به رسانه های فراگیری دارند که هرچند در نهان همان گرایشات سیاسی و حزبی قبل را پیگیری می کردند اما در آشکار، خود را مستقل نشان می دادند.

حالا گویی گذار دیگری در حال شکل گیری است. گذاری که مسبب آن، هم تکنولوژی های تازه ارتباطی است و هم وقایع سیاسی رخ داده در اطراف ما. در این گذار جدید، رسانه های در ظاهر فراگیر و در نهان حزبی و وابسته به لابی های صهیونیست یا کارتل های تجاری رسوا شده و اعتبار خود را از دست داده اند. در این دنیای ارتباطی نوین که حتی می توان آن را «جهان رسانه ای پسا جنگ غزه» نام نهاد، رسانه های بین المللی که نقش برادر بزرگ تر را در عالم رسانه بازی می کردند دیگر به حاشیه رانده شده و جای آن ها را انبوهی از رسانه های کوچک اما متکثر گرفته اند و «شهروند – خبرنگاران» به جای خبرنگاران گزینش شده از نظر ایدئولوژیک –همان خبرنگارانی که از ترس از دست دادن جایگاه حرفه ای خود تن به بسیاری از اعمال غیر حرفه ای می دهند – در خط مقدم نظام اطلاع رسانی قرار گرفته اند تا با تکیه بر واقعیت ها و نه مصلحت ها، نقش چشم بینای افکارعمومی را بازی کنند.

بی تردید خبرنگاران مستقل که نمی خواهند به خاطر منافع حزبی و سازمانی، در قبال جنایات انسانی سکوت کنند، در دنیای شهروند-خبرنگاران با قدرت بیشتری عمل کرده و صفحات فیس بوک شان، مرجع بسیاری از اخبار می شود و برای همین است که امروزه بسیاری از موضع گیری های خبرنگاران در شبکه های اجتماعی، مطابق با آنچه در رسانه های رسمی می نویسند، نیست.

کوتاه سخن آنکه، اگر رسانه های حزبی عمدتا مارکسیستی و لیبرالیستی، محصول پایان عصر رسانه های استعماری مدافع غارت کشورهای جنوب بودند و اگر مطبوعات و خبرگزاری های عمومی بزرگ، در دوران پسااستعمار از خاکستر رسانه های ایدئولوژیک دوران جنگ سرد برخاستند، حالا شبکه های اجتماعی در قالب شبکه ای فراگیر از میلیون ها کاربر، فارغ از نفوذ لابی های سیاسی و اقتصادی، آماده اند تا مرگ برادران بزرگتر رسانه ای را اعلام کنند و مخاطبان بی بی سی و سی ان ان و رویترز را جذب صداقت فراایدئولوژیک خود کنند.

جهان رسانه ای پس از جنگ غزه، جهان وداع با رسانه های مدعی بی طرفی است. جهانی شبکه ای که در آن فیس بوک و توئیتر شأنیت رسانه ای بالاتری نسبت به نیویورک تایمز و واشنگتن پست دارد. جهانی که دست پنهان نگاه داشته شده اسپانسرهای حزبی برای مخاطبانش عیان شده و اکنون در جستجوی رسانه هایی مستقل است که جان انسان ها را فدای مصالح سیاسی دولت ها نکند. در چنین جهانی باید روز خبرنگار را به «شهروند-خبرنگاران» تبریک گفت و آماده ورود نسلی تازه از توانمندی های رسانه ای بود.

***

* منبع: رصد

ارسال دیدگاه