اقلیم کردستان عراق و رویای استقلال؛ موانع داخلی

اقلیم کردستان عراق در حالی شعارهای سیاسی عبور از خودمختاری به سمت استقلال را مطرح می کند که از درون و بیرون دچار مشکلات و آسیب‌های جدی بوده که عبور از این وضعیت را با موانع و دشواری های خاصی همراه کرده است. در این بین، موانع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی در حوزه داخلی، از جمله اصلی ترین مواردی هستند که شعار استقلال کردستان عراق را به یک طبل تو خالی تبدیل کرده اند.

 اندیشکده راهبردی تبیین – برخی جریان‌های کردی که در منطقه غرب آسیا در میان چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه پراکنده هستند از دیرباز و در دوران امپراطوری عثمانی همواره شورشها و آشوبهای قومی را در جهت خودمختاری محلی و گاهی استقلال ملی به راه انداخته اند. در طول تمام مبارزات سیاسی گروههای مختلف سیاسی کُرد، شاید بتوان موفق ترین عملکرد آنها را تشکیل اقلیم کردستان عراق دانست.

واضح است تشکیل اقلیم کردستان در شمال و شمال شرقی عراق که شامل استان های دهوک، اربیل، سلیمانیه و بخش هایی از کرکوک، نینوا و دیاله می باشد، بیشتر از آنکه متأثر از فعل و انفعالات داخلی در منطقه کردستان عراق باشد، پیامد فروپاشی ساخت قدرت سیاسی در عراق و حمله خارجی به این کشور و در نتیجه شکل گیری یک دولت شکست خورده بود. اما به هر حال اقلیم کردستان یک واقعیتی است که نه تنها کشورهای غرب آسیا بلکه جامعه بین المللی آن را به رسمیت شناخته است. روابط خارجی بارزانی به عنوان رئیس اقلیم گویای پذیرش اقلیم کردستان در سطح منطقه و فرامنطقه است.

این اولین موفقیت کُردها در منطقه، به نظر گام نهائی نیست بلکه گروههای مختلف و شخصیتهای سیاسی درصدد برداشتن گام بعدی یعنی استقلال کردستان عراق هستند. این اقلیم جهت تحقق رویای دیرین خود دارای شرایطی از جمله داشتن جمعیتی با هویت واحد و بالای 6میلیون نفر، رسانه های عمومی گسترده، فروش مستقیم نفت و روابط خارجی گسترده است.

اما موارد فوق نمی توانند سرپوشی بر محدودیت‌ها و موانع پیش روی این اقلیم جهت استقلال باشند. اینکه استقلال کردستان عراق با چه موانعی مواجه است؛ شامل یک سری محدودیت‌ها و موانع بین المللی و منطقه‌ای است از جمله مخالفت‌های جدی کشورهایی مثل ایران در کنار عراق. یادداشت حاضر ضمن در نظر گرفتن موانع کلان بین المللی ، منطقه ای و ملی درصدد بررسی موانع پیش روی اقلیم در داخل کردستان عراق است. اینکه اقلیم کردستان عراق با چه موانع داخلی مواجه است پرسشی است که پاسخ به آن پازل موانع جهانی، منطقه ای و ملی را تکمیل می نماید.

نگارنده با توجه به مطالعات پیشینی و رصد تحولات اخیر ، موانع داخلی اقلیم کردستان عراق جهت تحقق استقلال را شامل چهار دسته موانع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی می داند. این موانع که هر کدام را می توان به عنوان یک پاشنه آشیل استقلال کردستان عراق  نام برد کمتر در سطح تحولات سیاسی اقلیم مورد کنکاش و بررسی قرار می گیرند و معمولا در زیر تبلیغات سیاسی اطرافیان بارزانی به عنوان آتش زیر خاکستر نادیده گرفته می شوند.

مهمترین موانع سیاسی در داخل اقلیم کردستان عبارتند از: شخصیتهای سیاسی قدرت طلب، عدم اجماع گروه های سیاسی، مناقشه کرکوک، وابستگی های فرااقلیمی متعارض

موانع سیاسی

شخصیتهای سیاسی قدرت طلب: یکی از موانع عمده استقلال کردستان عراق شخصیتهای سیاسی هستند که کسب و کاربرد قدرت در اقلیم را بر هرگونه توافق و سازش سیاسی ترجیح می دهند. دو شخصیت برجسته بارزانی و طالبانی به عنوان رهبران دو جریان عمده دموکرات و اتحادیه میهنی نمونه بارز چنین شخصیتهای هستند. در این بین قدرت طلبی بارزانی زبان زد است. او که در دایره قبیله بارزانی‌ها از قدرت مانور بالایی برخوردار است حتی حاضر به پذیرش قواعد بازی سیاسی در چارچوب اقلیم کردستان عراق نیست. بارزانی که از سال 2005م بر مسند ریاست اقلیم قرار دارد بعد از چندین نوبت تمدید ریاستش و با وجود اعتراضات گسترده دیگر گروههای سیاسی حاضر به کناره گیری قانونی از قدرت و حتی برگزاری انتخابات ریاست اقلیم نیست. همین قدرت طلبی است که باعث شده است از پنج حزب مهم کردستان عراق (اتحادیه میهنی، جنبش تغییر، اتحاد اسلامی، جماعت اسلامی و حزب دموکرات) به جز حزب دموکرات که شخص مسعود بارزانی ریاست آن را بر عهده دارد، سایر احزاب با ادامه ریاست غیرقانونی بارزانی بر اقلیم مخالفت ورزند. در چنین شرایطی که بارزانی در محدوده اقلیم نیز قواعد بازی سیاسی را رعایت نمیکند، چگونه ممکن است او اعتماد لازم دیگر گروههای سیاسی برای همراهی در کسب استقلال را به دست آورد؟

عدم اجماع گروه های سیاسی: بیشتر کردهای عراق هرچند در اعلام استقلال اتفاق نظر دارند اما در مورد نحوۀ اعلام استقلال با هم اختلاف نظر دارند. از بین پنج حزب اصلی موجود در اقلیم کردستان عراق،حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی معتقد به برگزاری هرچه سریع تر رفراندوم برای استقلال است. مسعود بارزانی و حزبش زمان حاضر را بهترین زمان برای برگزاری رفراندوم جهت استقلال می دانند. اما احزابی مانند جنبش تغییر و اتحادیۀ میهنی این زمان را مناسب برای اعلام استقلال نمی دانند. حزب دموکرات، با جنبش تغییر و اتحادیۀ میهنی در مورد نحوۀ تعامل با دولت عراق و مسائلی مانند درآمد نفتی اقلیم، ریاست بارزانی بر اقلیم، عملکرد اقتصادی بارزانی و مسائل زیاد دیگری اختلاف دارد. جنبش تغییر که هم‌اینک به یکی از قدرت های مهم و تأثیرگذار در اقلیم تبدیل شده است؛ به اتحاد میهنی نزدیک شده و همین باعث شده تا این دو حزب با اتحاد بیشتری در مقابل حزب دموکرات قرار بگیرند.[1]

اختلافات در بین گروه های سیاسی در اقلیم کردستان عراق به حدی زیاد است که پیشنهادهایی از طرف برخی سیاسیون مبنی بر تجزیۀ اقلیم کردستان عراق داده می شود. این پیشنهادات تنها از سوی یک جریان خاص مطرح نمی شود و سیاسیون جناح های مختلف این پیشنهاد را مطرح می کنند. طرفداران تقسیم می گویند باید اقلیم به دو اقلیم به مرکزیت اربیل و سلیمانیه تقسیم شود. طرفداران این ایده عموماً کسانی هستند که می خواهند اقلیم سلیمانیه مستقل از اقلیم اربیل باشد و تحت نفوذ اتحاد میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی قرار بگیرد.[2]در واقع شرایط اجماع سیاسی به گونه ای است که بیشتر از آنکه به سمت استقلال حرکت کند به سمت واگرایی و تنشهای جدی، در حد تجزیه داخلی پیش می رود.

 

مناقشه کرکوک: علاوه بر مناقشات دیگر با دولت مرکزی عراق از جمله مسئله نفت، موضوعی که برای اقلیم کردستان و استقلال احتمالی آن حائز اهمیت است مسئله کرکوک است. استقلال کردستان بدون کرکوک که منبع اصلی نفت اقلیم است به راحتی میسر نمی شود. در واقع مشخص نشدن سرنوشت کرکوک کماکان به عنوان یک مانع جدی برسر استقلال کردستان است. چه بسا هرگونه اقدام در جهت استقلال کردستان موجب از دست دادن همیشگی کرکوک شود. رهبران عرب سنی استان مورد مناقشه کرکوک که جلال طالبانی آن را «بیت المقدس کردها» خواند، از همین حالا هم به الحاق این استان به اقلیم کردستان معترض هستند و ممکن است بدون برگزاری همه پرسی واکنش مثبتی به الحاق آن به حکومت اقلیم کردستان نشان ندهند در حالی که از مدت ها پیش طبق ماده ی 140 قانون اساسی خواست برگزاری همه پرسی در مورد سرنوشت استان کرکوک وجود داشته است. در واقع تاریخ کهن کرکوک و ماهیت چندقومیتی اش باعث می شود که آن را بیشتر بیت المقدس عراق بدانیم.[3]

وابستگی های فرااقلیمی متعارض: یکی از مشکلات و چالشهای جدی در ساختار سیاسی اقلیم کردستان عراق در طول تاریخ وابستگی به قدرتهای خارجی و به تعبیری عامیانه بازیچه بودن این گروههای سیاسی در تحولات منطقه ای بوده است. برای مثال حزب دموکرات به رهبری بارزانی که هم اکنون جریان اصلی و تمامی شریان های حیاتی کردستان را در اختیار دارد در پی نزدیکی هر چه بیشتر به ایالات متحده آمریکا و ترکیه است تا بلکه از این رهگذر بتواند فضا را برای برپایی رفراندوم استقلال مهیا نماید. حزب دموکرات به لحاظ مشی اقتصادی و سیاسی مدعی روش لیبرالی است، این در حالی است که حزب رقیب یعنی اتحادیه میهنی ضمن نزدیکی به ایران و دارا بودن افکار چپ گرایانه نسبت به استقلال اقلیم با دیده تردید نگریسته تا آن جا که سالیان پیش و به نقل از جلال طالبانی بیان شده که استقلال کامل اقلیم امکان پذیر نبوده و شاید در راستای منافع جامعه کردستان نباشد.[4]

این وابستگی فرااقلیمی گروههای سیاسی نه تنها موجب پیشگیری از اجماع سیاسی در اقلیم می شود بلکه باعث می شود گروههای سیاسی، بعضا منافع متعارض قدرتهای خارجی را پیگیری کنند. قدرتهای که حداقل در شرایط فعلی، برخی از آن‌ها موافق استقلال کردستان عراق نیستند و این یعنی همان تعبیر بازیچه بودن.

در کنار مشکلات با دولت عراق بر سر فروش نفت، مباحث عمده ای همچون فساد اقتصادی و ناکارامدی مدیریت اقتصادی موجب بروز اعتراضات مردمی علیه اقلیم کردستان عراق شده است.

موانع اقتصادی

جامعه کردستان هم چون سایر کشورها و مناطق موجود در غرب آسیا عمدتا به منابع مالی غیر مولد وابسته است. بخش عمده‌ای از درآمدهای اقلیم کردستان از طریق صنعت گردشگری، فروش نفت، داد و ستد عمدتا قاچاق اعم از سوخت، لوازم خانگی، پوشاک و… تامین می شود؛ منابعی که برای اداره کشوری مستقل ناکافی به نظر می آید، به ویژه آن که عمده نفت موجود در کردستان در مناطق مورد مناقشه عرب ها و کردها قرار داشته و هم چنین اقلیم امکانات لازم جهت استخراج و یا صادرات کافی نفت را ندارد.[5]

از طرفی کاهش قیمت نفت، هزینه های جنگ علیه داعش و بار سنگین 1.8 میلیون پناهنده در سه استان کردنشین، فشار بر کابینه اقلیم کردستان  را افزایش داده است. در حال حاضر اقلیم ورشکسته بوده و چیزی حدود 20 میلیارد دلار یا به اندازه کمابیش پنج سال بودجه سالانه خود بدهکار است و همین مساله، ادعاهای کردها در مورد استقلال مالی را تبدیل به افسانه می کند. کسری بودجه حکومت اقلیم کردستان علیرغم گرفتن 80 میلیارد دلار از بغداد از 2003 به بعد – در واقع از نفت بصره – و حدود 40 میلیارد دلار درآمد مجزای خود حکومت اقلیم کردستان از نفت و غیر آن، غیر قابل کنترل است.[6]

نشانه بارز مشکلات جدی اقتصادی اعتراضات شدید مردمی به خاطر افزایشسطح بیکاری و مشکلات اقتصادی است. اقلیم کردستان عراق به دفعات شاهد تجمعات و ناآرامی‌های گسترده مردمی بوده است. ساکنان اقلیم در اعتراض به فساد اقتصادی و مشکلات عدیده اقتصادی به کرات برای انجام تجمعات اعتراضی به خیابان‌ها آمده‌اند. آنها حزب دموکرات را مسبب عقب افتادن حقوق کارمندان و فساد اقتصادی معرفی کردند.

در چنین شرایطی که بخشی از مردم از مدیریت بارزانی بر اقلیم کردستان ناامید شده اند، بارزانی چگونه می تواند آنها را به داشتن کردستانی مستقل امیدوار سازد؟ بی شک مردم و دیگر گروههای سیاسی زمانی امادگی لازم برای تحقق استقلال را خواهند داشت که حزب دموکرات در سطح اقلیم، حداقل رفاه اقتصادی در کنار امنیت و سازش سیاسی را برای مردم به ارمغان آورد.

عبور از خودمختاری به سمت استقلال کردستان عراق، نیازمند حداقلی از فرهنگ پویا و جامعه‌ی مدنی زنده‌ است که رفتار قبیلگی را به حاشیه رانده باشد. ولی در حال حاضر در اقلیم کردستان عراق، رفتار قبیلگی بر رفتار مدنی چیره شده و در متن تحولات قرار گرفته است.

 موانع فرهنگی

غلبه قبیله‌گرایی بر قوم‌گرایی یکی از موانع مهم توسعه سیاسی در بین کُردهای عراق است. این جامعه در طول تاریخ گرفتار حکومت‌های مستبد بوده است و درون اجتماع خود نیز فراتر از قبیله گرایی در عرصه سیاسی هیچ رفتار و کنش مدنی را تجربه نکرده است. گذار از رفتار قبیلگی به رفتار قومی و تا حدودی ملی، در بین بخش محدودی از نخبگان کُرد صورت گرفته است اما در بخش عمده‌ای از اقلیم کردستان رفتار قبیلگی بر رفتار ملی و مدنی و حتی قومی اولویت دارد.[7]

به واقع در تقابل سیاسی و نظامی طالبانی و بارزانی که در بخش موانع سیاسی بدان اشاره شد[8] می توان ریشه های یک رفتار قبیلگی و طایفه ای را ردیابی کرد. رفتاری که همیشه جلودار کنشهای سیاسی آنها بوده است. لذا هرگونه عبور به سمت استقلال اقلیم کردستان بدون عبور از از رفتار قبیلگی سخت و تا حدودی ناممکن است. آنها در اصول اولیه سیاست نیز توافق و اجماع ملی ندارند و در واقع هنوز در جامعه ای قبیلگی و طایفه محور زندگی می کنند. رسیدن به یک جامعه یک دست و تشکیل ملت، گام اول و فرهنگی رسیدن به تحقق دولت – ملت است. بدون شکل‌گیری چنین ملتی انتظار تشکیل دولت مستقل تا حدودی غیر ممکن است.

در حال حاضر استقلال کردستان عراق یعنی افزودن یک کشور به جمع ریز کشورهای غرب آسیا بدون پشتوانه عظیم نظامی جز افزایش جنگهای قومی  فرقه ای پیامد مثبتی برای کُردها به همراه نخواهد داشت.

موانع نظامی

وجود نیروهای مسلح برای تشکیل و ایجاد امنیت یک کشور یا منطقۀ خودمختار لازم و ضروری است. نیروهای نظامی احزاب اتحاد میهنی و دموکرات، نیروی نظامی اقلیم کردستان را تحت عنوان پیشمرگ ها تشکیل می دهند. این نیروها از تجهیزات سنگین و پیشرفته برخوردار نیستند؛ و داشتن سلاح های سنگین و نیمه سنگین (مانند نفربر، تانک و سلاح های دوش پرتاب) نمی تواند پاسخ گوی استقلال اقلیمی باشد که همه جانبه و بخصوص از طرف داعش مورد تهدید است. کمکهای نظامی خارجی نیز در صورت روند استقلال طلبی بارزانی با مشکل مواجه می شود. ترکیه به عنوان عضو ناتو و ایران به عنوان رهبر محور مقاومت با هرگونه تحرک استقلال طلبانه مخالفت خواهند کرد، اگرچه ترکیه ممکن است در حوزه سیاسی، سعی کند با مهره کردهای عراق بازی کند و چراغ سبزهایی هم در ظاهر نشان دهد. در این شرایط نداشتن نیروی نظامی مقتدر آن‌ هم بدون پشتوانه نظامی دولت مرکزی و حمایت دو بازیگر مهم منطقه‌ای، می تواند اقلیم را با دردسرهای جدی مواجه سازد. در این شرایط مسئله چالش و جنگ با داعش است که وضعیت را برای آنها بغرنج تر کرده است. آنها در طول چند صد کیلومتر، در حال جنگ و درگیری با داعش هستند. همین مسئله نه تنها توان نظامی آنها را کاهش داده بلکه موجب آسیب‌پذیری بیشتر بارزانی در مقابل هرگونه تحرک نظامی از سوی دولت مرکزی یا هر نوع نیروی درون اقلیمی یا بیرون از اقلیم شده است.

ضعف نظامی و امنیتی اقلیم کردستان در کنار موقعیت محدود جغرافیایی و محصور شدن در بین ایران، ترکیه، سوریه و دولت مرکزی عراق از یک سو و نفوذ نظامی و کاریزماتیک پ.ک.ک از سوی دیگر، شدیدتر هم شده است. در واقع محصور بودن اقلیم در خشکی و عدم تمایل برخی کشورهای قدرتمند به ارتباط گیری با جامعه کردستان به دلیل پیامدهای این امر (ناخرسندی توأمان چهار دولت ترکیه، ایران، عراق و سوریه) از دیگر محدودیت هایی است حکومت اقلیم کردستان با آن دسته و پنجه نرم می کند. همچنین نفوذ و قدرت بالای پ.ک.ک در جامعه کردستان تا بدان حد است که عملا بخشی از مناطق شمال این منطقه را ( به ویژه کوه های قندیل) را تحت سیطره اردوگاه های نظامی خود در آورده است. مواضع خنثی بارزانی در قبال محاصره کوبانی از محبوبیت بارزانی کاسته و موجب ارتقای جایگاه پ.ک.ک شده است.[9]

نبود حمایت همه جانبه خارجی در حوزه نظامی و نداشتن قدرت کافی حتی در حد مقابله با نفوذ پ.ک.ک، شرایط امنیتی را برای اقلیم تحت رهبری بارزانی سخت کرده است. حمایتهای فعلی از سوی قدرتهای خارجی در حد حفظ موقعیت اقلیم است. اگر اقلیم به سمت استقلال گام بردارد، سؤال بزرگ امنیتیِ «چگونگی حفظ امنیت کردستان عراق بر مبنای منابع محدود نظامی» است. به فرض تداوم حمایتهای خارجی در سطح فعلی شرایط امنیتی مساعدی پیش روی اقلیم کردستان برای حرکت به سمت استقلال نیست.

جمع بندی و آینده پیش رو

واضح است که حزب دموکرات کردستان عراق که حکومت اقلیم را به طور کامل در اختیار گرفته است با این وضعیت اقتصادی و بحران‌های پیش رو، تنها با انجام همه‌پرسی و حفر خندق و سفر به چند کشور عربی حاشیه خلیج فارس و جلب حمایت ظاهری و مبهمِ ترکیه و عربستان، قادر به اعلام استقلال نخواهد بود.[10] موانع چهارگانه‌ای که در بالا آمد، شاید در صورت اجماع بین المللی، حمایتهای منطقه‌ای ، ضعف دولت مرکزی عراق و در صورت احتمال منفعل بودن ایران و ترکیه (احتمال تقریبا صفر) زیاد تأثیرگذار نباشند اما شرایط فعلی غرب آسیا و اقلیم کردستان به گونه‌ای است که حتی وضعیت فرااقلیمی کردستان  نیز برای بارزانی شرایط مطلوبی نیست.(11)

در چنین وضعیتی بهترین اقدام برای اقلیم کردستان ماندن در چارچوب تمامیت ارضی عراق است. در این شرایط بارزانی و دیگر گروههای سیاسی عراق نه تنها می‌توانند حافظان خوبی برای شهروندان اقلیم کردستان باشند بلکه می‌توانند ضمن حفظ دستاوردهای کسب شده در دو دهه اخیر، به تدریج بر موانع داخلی پیش رو چیره شوند. بنابراین سرپوش گذاشتن براین موانع با شعارهای سیاسی استقلال طلبانه، اقلیم کردستان عراق را در مسیر نامشخصی قرار می دهد که سرانجام نیکی برای آن نمی توان انتظار داشت.


[1] نوذر خلیل طهماسبی، « منابع و موانع استقلال اقلیم کردستان»، پایگاه خبری تحلیلی کرد پاریز، منتشر شده در تاریخ: ۱۳۹۵/۰۵/۲۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.kurdparez.com/%D9%85%D9%86%D8% /

[2] «شکاف در اقلیم کردستان »، تحریریه دیپلماسی ایرانی، منتشر شده در تاریخ: چهارشنبه 24 تير 1394 قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1949875/

[3] « موانع استقلال اقلیم کردستان عراق»، خبرگزاری کردپرس، منتشر شده در تاریخ: جمعه, ۲۹م مرداد, ۱۳۹۵ قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.kordha.ir/?p=5963

[4] « در سایه تنش ها برای تعیین ریاست اقلیم؛ خاورمیانه و نوزاد زودرسی به نام کردستان عراق»، پایگاه خبری فرهنگ نیوز، منتشر شده در تاریخ: 94/6/24 قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.farhangnews.ir/content/143592

[5] همان

[6] یروان سعید. « استقلال کردستان عراق؛ واقعیت یا سراب ؟» ، خبرگزاری بین المللی کردپرس، منتشر شده در تاریخ: ۱۳۹۴/۱۲/۱۵ ،قابل بازیابی در پیوند زیر:

www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=102323

[7] احد نوری اصل.« آشوب‌های اقلیم کردستان عراق؛ دلایل و پیامدها»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ: دوشنبه, 23 آذر 1394،قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-5

[8] برای مثال می توان به جنگ داخلی کردستان عراق اشاره کرد  که در فرهنگ سیاسی کردها با نام جنگ برادرکشی (به کردی: شهڕی براکوژی) شناخته می‌شود، به درگیری نظامی میان جناح‌های سیاسی رقیب در کردستان عراق در سال‌های میانی دهۀ ۱۹۹۰ گفته‌می‌شود که طی آن به طور عمده دو جریان حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیۀ میهنی کردستان با یکدیگر به درگیری نظامی پرداختند. بین ۳ هزار تا ۵ هزار شبه‌نظامی و غیرنظامی در این جنگ کشته‌شدند، اما منابع محلی از کشته‌شدن ۸ هزار نفر غیرنظامی در جریان بیش از سه سال درگیری صحبت می‌کنند.

منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki

[9] « در سایه تنش ها برای تعیین ریاست اقلیم؛ خاورمیانه و نوزاد زودرسی به نام کردستان عراق»، همان

[10] « استقلال کردستان عراق از رؤیا تا واقعیت (بخش دوم)»، تحریریه دولت و ملت ، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://mellatmag.com/news/2911-

11. پروژه تجزیه عراق که استقلال کردها در ذیل آن مطرح می‌شود، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که بارها مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونه نگاه کنید به:
یوسف سیقی. «بررسی ابعاد مختلف پروژه آمریکا برای تجزیه عراق». اندیشکده راهبردی تبیین. 27 اردیبهشت 94؛

http://tabyincenter.ir/index.php/free-menu-pajohesh/ بررسی-ابعاد-مختلف-پروژه-آمریکا-برای-تجزیه-عراق

ارسال دیدگاه