پس از سرنگونی حکومت محمد مرسی و با روی کار آمدن دولت انتقالی و افزایش اقدامات سرکوبگرانه از سوی ارتش مصر علیه معترضین خیابانی، در صحنهی روابط خارجی مصر نیز شاهد تغییرات و تحولاتی بودهایم که شاید نشان از چرخش سیاست خارجی مصر به سمت و سوی کشورهای خلیج فارس- بهویژه عربستان و امارات- و روسیه داشته است. در ابتدا آنچه که در بررسی اوضاع مصر میتواند مورد توجه باشد، توجه به دو مؤلفه است:
1- وضعیت ورشکسته و رو به زوال نظام اقتصادی و وابستگی چنین اقتصادی است.
2- مصر هرگونه سیاستی که داشته باشد، به لحاظ سیاسی به مدت تاریخی مدیدی، سپر امنیتی رژیم اسرائیل محسوب میشده است، لذاست که مصر به هر سویی چرخش داشته باشد، نمیتواند از این دو مؤلفه چشم بپوشد. به عنوان نمونه آنچه که در زمان روی کار آمدن محمد مرسی به عنوان تهدید اصلی برای اسرائیل منظور بود، خطر لغو پیمان کمپ دیوید بود که اکنون این خطر برای اسرائیل رفع شده است.
در پی روی کار آمدن دولت انتقالی مصر، کمکهایی بالغ بر 12 میلیارد دلار به سوی مصر- از جانب امارات و عربستان- روانه شد. اما این پایان کمک مالی نبود و مصر به شدت خود را نیازمند کمکهای مالی کشورهای خلیج فارس نشان داد. از دیگر سو پس از سرکوب شدید مردم مصر، دولت آمریکا که تا چندی پیش به عنوان حامی اصلی مبارک محسوب میشد و شواهد این گونه نشان میداد که با روی کار آمدن دولت انتقالی چندان ناخشنود نباشد، لکن با اتخاذ سیاستهای دوگانه از جمله کاهش کمکهای نظامی شاید بتوان این گونه گفت که فضای مناسبی را برای ورود سایر کشورها به مصر فراهم ساخت. وجود استراتژیک اسرائیل، امریکا را از فرصتطلبی خویش برای گسترش مجدد روابط با مصر باز نخواهد داشت؛ چندان که این نکته را در مصاحبههای نبیل فهمی، وزیر خارجهی مصر نیز میتوان دید. فهمی در مورد گسترش روابط با روسیه تاکید کرده است که ارتباط با روسیه به معنای جایگزین شدن در روابط نمیباشد.
اما آنچه که مورد نظر است، با کاهش کمکهای نظامی آمریکا و نیاز شدید مصر جهت جذب سرمایهگذاری خارجی، شاهد ورود رقیب اصلی آمریکا در منطقه هستیم. روسیه از دیرباز، زمانی که به عنوان جماهیر متحد شوروی شناخته میشد، یکی از شرکای اصلی مصر بوده است. در حقیقت مصر و روسیه دارای پیشینهای در روابط سیاسی هستندکه قطعشدنی نیست. اما پس از روی کار آمدن دولت انتقالی، از آن جا که روسیه در قبال وقایع مصر سکوت پیشه کرده بود و در اتخاذ مواضع، وقایع مصر را به عنوان امری داخلی برمیشمرد، با استفاده از رفتار دولت آمریکا خود را بیش از گذشته به مصر نزدیک کرد؛ چندان که در سفر اخیر السیسی به روسیه نیز شاهد حمایت پوتین از وی برای ریاست جمهوری هستیم. لذا در بررسی روابط دوجانبهی مصر و روسیه، از چند منظر میتوان نگریست: 1- بررسی منافع روسیه در تعمیق روابط دو جانبه. 2- بررسی منافع مصر از این روابط 3- بررسی منافع و خطرات امنیتی حاصل از این روابط برای رژیم اسرائیل.
منافع روسیه
روسیه از دیرباز به دنبال گسترش نفوذ استراتژیک خود در منطقهی خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است. لذاست که با توجه به وسعت حوزهی امنیتی روسیه و منابع عظیم انرژی و هم چنین رقابت تنگاتنگ با آمریکا، روسیه از هیچ تلاشی دریغ نکند. خروج نظامی آمریکا از افغانستان تا پایان سال 2014 و هم چنین سفر چندی پیش وزیر امور خارجهی روسیه به پاکستان و گسترش روابط با مصر شاهد این امر است.
الف) تأثیرگذاری بر توازن قدرت جغرافیای سیاسی منطقه با تأکید بر دسترسی بیشتر به آبهای آزاد و بندرگاههای متعدد مصر، گسترش تجارت از طریق آبهای آزاد، حفظ قدرت برتر در حوزهی انرژی در جهت صادرات انرژی و گسترش قدرت به واسطهی دارا بودن منابع عظیم انرژی.
ب) دفع خطرات اسلامگرایی: از آن جایی که روسیه در همسایگی خود، به وفور شاهد حضور گروههای اسلامگرایی است که بعضاً تمایلات فراوانی جهت فعالیت چریکی نظامی دارند و با توجه به حمایت روسیه از حکومت بشار اسد و مخالفت چنین گروههایی با حکومت بشار اسد، زمینههای فراوانی جهت تهدید شدن حکومت روسیه از سوی گروههای اسلامگرا میباشد. لذاست که این فرض نیز محتمل است که در صورت گسترش فعالیتهای تروریستی به اصطلاح از سوی گروههای اسلامی میتواند منشئی باشد جهت افزایش فعالیتهای نظامی در جوار روسیه. بنابراین میتوان شاهد گسترش حضور نظامی روسیه در منطقهی آسیای میانه و قفقاز- که به عنوان حوزهی امنیت ملی روسیه به حساب میرود- بود. به عنوان مثال توافقنامهی نظامی اخیر این کشور با گرجستان را میتوان شاهد مثال آورد.
لذا گسترش حضور نظامی روسیه در مصر که بالغ بر چندین میلیارد دلار میباشد و هم چنین وابستگیهای سابقهدار نظامی مصر به روسیه در زمانی که مصر در منجلاب اقتصادی به سر میبرد و در تهیه نیازهای اقتصادی اولیه با مشکل روبروست، گسترش حضور نظامی روسیه حکایت از سعی در دفع خطرات جریانات اسلامی را میتواند محتمل باشد و ایضا با گسترش حضور نظامی میتواند به تبع آن به گسترش حضور تجاری خویش بپردازد.
منافع مصر
پوشیده نیست که مصر در اوضاع کنونی با معضلات اقتصادی عدیدهای دستوپنجه نرم میکند به ویژه پس از سرنگونی حکومت محمد مرسی و افزایش اعتراضات مردمی. اگرچه اکنون و در دورهی حکومت انتقالی، شاهد افزایش کمکهای مالی از سوی کشورهای خلیج فارس میباشیم، لکن نمیتوان کمکهای مالی آمریکا از مصر را نادیده گرفت. کم شدن کمکهای نظامی و مالی از سوی آمریکا در این زمان میتواند خللی بر اوضاع مصر باشد لذا تمایل مصر به سمت روسیه را در سه حالت میتوان مد نظر قرار داد: 1- گسترش تنوع تسلیحات نظامی، جذب سرمایه از سوی کشوری که میتواند نقش بارزی در سرنوشت منطقه داشته باشد و نیز سعی مصر بر ایجاد ائتلافی جدید علی الخصوص که موضع دو کشور در قبال سوریه تأکید بر حل مسالمتآمیز است. 2- اقدامی تاکتیکی در برابر اقدام کاهش کمکهای نظامی از سوی دولت آمریکا. 3- توجه به موج ضد آمریکایی در مصر؛ شاید السیسی به این نکته رسیده باشد که اکنون زمان مناسبی برای تعمیق علنی ارتباط با آمریکا نمیباشد، چرا که وی خود را به صورت یک نجاتبخش جامعهی مصری معرفی کرده است و سعی در ایجاد تصویری از خویش در اذهان دارد که او واقعاً فصل الخطابی خواهد بود بر مشکلات کنونی مصر. لذا گرایش به سمت آمریکا به صورت علنی موجب خلل در چنین وجههای میشود. از طرفی شرایط کنونی اسرائیل به نسبت همین زمان در سال گذشته بسیار مطلوب است چرا که دیگر نگران معاهدهی کمپدیوید نیست بنابراین این امر نیز میتواند عاملی باشد برای توان بیشتر السیسی در گسترش روابط سیاسی.
منافع و خطرات امنیتی حاصل برای اسرائیل
مصر از زمان مبارک تا کنون از لحاظ استراتژیکی سپر دفاعی برای اسرائیل لحاظ میشود. بنابراین پررنگتر شدن حضور روسیه به عنوان رقیب اصلی آمریکا در حوزهی نفوذ در منطقه میتواند تهدیدات امنیتی را متوجه اسرائیل سازد. در این زمینه دو فرض را میتوان مطرح کرد: 1- در ابتدا نباید وجود لابی قوی اسرائیل در اکثر کشورهای صاحب نفوذ را از نظر دور داشت. لذا این گونه میتوان گفت: امتیازبخشی اسرائیل به روسیه جهت تأمین منافع خویش و هم پیمانی پشت پرده با روسیه جهت حفظ قدرت خویش. 2- آغاز دوران جنگ سرد جدیدی در بین رقابت آمریکا و روسیه.
لذا آنچه که بیش از هر چیز میتواند منافع این رژیم را تأمین کند، سعی بر دامن زدن به فعالیتهای مسلحانه و آشوبهای خیابانی است که منجر میشود به خرید متنوع تسلیحات مصر از کشورهایی هم چون روسیه و ایضاً تأمین امنیت استراتژیک رژیم اسرائیل. بنابراین شاید این سوال بیراه نباشد که اکنون در اوضاع کنونی مصر که با کمبود منابع انرژی در دسترس مردم روبروست و با وجود مسائل عدیدهی بهداشتی و بیکاری جوانان، چرا به خرید چند میلیارد دلاری تسلیحات نظامی از روسیه دست میزند؟
