منطقهی سیناء
شبه جزیرهی سینا در شمال شرقی کشور مصر قرار دارد که از شرق به خلیج عقبه، از غرب به خلیج سوئز و از شمال به دریای مدیترانه وصل میشود. كانال سوئز و كل شبه جزيرهی سينا، دومين گذرگاه آبي در شرق مديترانه محسوب ميشود و لازم به ذکر است که اين كانال فقط بخشي از شبكهی آبهاي استراتژيك اطراف شبه قارهی سينا است.
بیراه نخواهد بود که اهمیت منطقهی سینا در قالب منطقهای استراتژیک بیان شود. در حقیقت این صحرا به نوعی پل ارتباطی بین مصر و رژیم صهیونیستی و منطقهی غزه- محل گذر نفت و وصل به کانال سوئز- و همچنین حضور نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی و نیروگاههای هستهای آن در مرز با مصر، منبع مهمی در برآورد صحرای سینا و بررسی روابط فی مابین است. باید اشاره کرد که فهم مشترک روابط مصر و رژیم صهیونیستی موجبات تعمیق این روابط است. از جمله وجود منطقهی گردشگری در جنوب سینا و وجود برخی مناطق اداری در شمال آن و محلی برای انتقال کارگر و به واسطهی آن انتقال پول به مصر و همچنین به عنوان مثال انتقال سلاح از سینا به غزه را میتوان به عنوان تهدید برای رژیم صهیونیستی در نظر داشت. بنابراین با توجه به اهمیت استراتژیک اقتصادی و سیاسی این منطقه و همچنین منافع اسرائیل در سینا، در طول چشماندازی تاریخی، شاهد محل منازعه بودن این قضیه بودهایم. اما در نهایت باید گفت که ارتباط عمیق مصر و رژیم صهیونیستی از بین نخواهد رفت چرا که امنیت استراتژیک این رژیم است.
با نگاهی به گذشته، برقراری معاهدهی کمپ دیوید به نوبهی خود اگرچه باعث تقویت نقش رژیم صهیونیستی از هر لحاظ در میان اعراب و محدود گشتن مصر شد، اما از جمله نتایج آن این بود که منطقهی سینا به طور کامل به حاکمیت مصر بازنگشت و تنها بخش اندکی از شهرهای سینا به مصر واگذار شد.
در واقع معاهدهی کمپ دیوید سبب شده است که سینا از کنترل مصر خارج شود و مصر نتواند حاکمیت خود را به طور کامل بر آن برقرار کند. چرا که اصولاً در درازمدت، از جمله ثمرات معاهدهی کمپ دیوید، کم شدن توان نظامی مصر در عرصهی منطقهای بوده است.
به طور خلاصه این معاهده در برگیرندهی 3 موضوع مهم است:
1- سازش مصر و اسرائیل
2- نحوهی کنترل امنیت صحرای سینا
3- مذاکره دربارهی تشکیل کشور مستقل فلسطین[1]
بنابراین علیرغم روابط پرتلاطم بین مصر و رژیم صهیونیستی، این رژیم همواره به دنبال دو سیاست راهبردی در قبال مصر بوده است:
1- همکاری و همبستگی بیش از پیش مصر با اسرائیل
2- محدود بودن توان نظامی و وابستگی شدید ارتش مصر
این معاهده تا زمان مبارک ادامه داشت اما بعد از سقوط مبارک در مصر تحولاتی رخ داد که ناشی از چند مسألهی مهم بود. اما از جمله نتایج سقوط حسنی مبارک، خروج دیپلماتهای اسرائیلی از قاهره و بسته شدن تنها نمایندگیهای تلآویو در این پایتخت عربی بود. قبل از آن هم تلآویو، با تلخی شاهد بود که تغییرات نگرانکنندهای در مصر روی میدهند: فضای ضد اسراییلی تشدید میشود، خط لولهی گاز مصر به فلسطین اشغالی، با انفجارها و قطعی مکرر جریان گاز روبرو میشود و علاوه بر افکار عمومی و نخبگان مصری، حتی برخی مقامات دولتی، اصل پیمان صلح بین قاهره و تلآویو را زیر سوال میبرند.[2] از سویی ثمرات آن در صحرای سینا در زمان به حکومت رسیدن محمد مرسی را میتوان در سه دسته بیان داشت: نخست آن که فضای امنیتی گذشته از میان رفت؛ دوم آن که انگیزههای گروههایی از مردم مصر برای کمک به برادران فلسطینی تقویت شد و سوم آن که گروههای مسلحی که مشخص نبود هویتشان چیست، دست به اقدامات مسلحانه در این بخش زدند[3]، امری که موجب تقویت حضور ارتش مصر در سینا شد. در رابطه با صحرای سینا باید دانست که مرز سینا با غزه و رژیم صهیونیستی، از مهمترین مناطق استراتژیک است که باید دو نکته را در مورد آن در نظر داشت: اول عدم قدرت مصر بر سیطرهی کامل نسبت به مرزهایش و دوم ارتباط این صحرا با انواع قاچاق انسان و سلاح از سودان و لیبی به شکل مستقیم. بنابراین در این اوضاع، آنچه از سیاسات رژیم صهیونیستی برمیآید، حمایت همهجانبه از ارتش مصر در راستای سیطره بر صحرای سینا است چرا که این امر ارتباط مستقیمی با حفظ معاهدهی کمپ دیوید دارد.
رژیم صهیونیستی از چند وجه نگران صحرای سینا بود، از جمله استقرار نیروهای مخالفی که بتوانند رژیم صهیونیستی را مورد حمله قرار دهند و یا نیروهایی که به مرزها نفوذ کنند و یا به حماس کمک کنند. اسرائیلیها بعد از سرنگونی مبارک با ارتش مصری مواجه بودند که در حال دگردیسی و تعویض فرماندهان اصلی است. بنابراین احتمال این که گروههایی که قبلاً نمیتوانستد بر ضد اسرائیل عملیات انجام دهند، اکنون در سینا حضور یابند و به اسرائیل حمله کنند، افزایش یافت؛ چرا که با باز شدن مرز رفح و فعال شدن تونلها بین سینا و غزه، خطرات بیشتری اسرائیل را تهدیدکرد، لذا اسرائیل به این سو رفت که ارتش مصر در سینا این بخشها را کنترل کند و در پی اتخاذ تدابیری بود که بتواند این تهدیدات را از بین ببرد.[4] بنا بر اذعان مسئولان آمریکایی و اسرائیلی، مهمترین خطری که در پی روی کار آمدن اسلامگرایان، این رژیم را تهدید میکرد، رو به ضعف نهادن پیمان کمپ دیوید در برابر دولتی اسلامگرا بوده است. در این حال تلاش شد تا رژیم صهیونیستی تدابیری را در درون دولت مصر نیز انجام دهد، هرچند که اخوان المسلمین با روی کار آمدن، اشتباهات غیر قابل جبرانی را به نوبهی خود مرتکب شد.
رژیم صهیونیستی با قلمداد کردن حضور و فعالیت گروههای سلفی تندرو به عنوان خطری اصلی بر امنیت کشورش به هر طریق ممکن، تلاش میکند تا زمینههایی را برای سرکوب این جنبشها فراهم سازد و در همین راستا بود که عملیات تخریب تونلهای ارتباطی بین نوار غزه و مصر را به اجرا گذاشت که این امر نیز با همراهی ارتش مصر- به بهانههای ورود و خروج اسلحه- مواجه شد.
در این راستا رژیم صهیونیستی نیز گروههایی را به نیابت از خود در راستای استراتژی منطقهای بنا نهاد یا به واسطهای سعی در پرورش اینان نمود. شاهد این مدعا حضور کمرنگ چنین گروههایی تا قبل از انقلاب 2011 مردم بوده است که در نتیجه منجر شد به این که رژیمصهیونیستی برخلاف معاهدهی کمپدیوید، تمایل به حضور نظامی مصر را از خود نشان دهد. این امر نشان دهندهی این است که این رژیم در حال نادیده گرفتن بخشی از کمپ دیوید است. کنترل سینا توسط ارتش مصر، ثمرهی مهمی برای اسرائیل در مقابل اسلامگرایان مصر است. در این حال باید توجه داشت که چنین گروههای سلفی اقدامی جدی بر ضد این رژیم انجام ندادهاند و حتی اقدام آنها بر ضد اسلامگراها با استفاده از داعیهی بازگشت محمد مرسی بیشتر بوده است. کوشش آنها این است که در صحرای سینا فضایی ایجاد کنند تا به جای مبارزهی مثبت، صرفاً شعار دهند و بساط تقویت حضور نظامی و توان اتهام زدن بیشتر به اخوان را بیش از پیش فراهم سازند. رژیم صهیونیستی هم به چنین حضوری در سینا رضایت دارد چرا که این امر موجب کاهش تهدید بر ضد اسرائیل و نیز گسترش اختلافات درونی مصر میشود تا جایی که اهداف انقلاب و توقعات برآمده از آن به فراموشی سپرده شود. ایضاً گسترش حضور ارتش در سینا به بهانهی حضور نیروهای سلفی و قاچاقچیان در راستای سرکوب معترضان در شهرهای اصلی مصر، کمک به ایجاد فضای رعب و وحشتی خواهد بود که شاید جریان انقلابی 25 ژانویه و کسانی که به جریان اسلامگرا رأی داده بودند را تا مدتی خاموش کند و از سویی به تقویت چهرهی فردی هم چون السیسی کمک خواهد کرد تا بتواند با هدف پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری مصر، از خود فردی ملیگرا و منجی مصر به نمایش گذارد.
[1] رژیم صهیونیستی در شبه جزیرهی سینا به دنبال چیست؟/ مشرقنیوز، 11/12/91 (کد خبر: ۱۹۷۵۳۹).
[2] کابوس اسراییل بر سر نابودی پیمان کمپ دیوید/ آمریکا؛ نگاه نو، 14/7/90.
[3] علل تحول در صحرای سینا/ مرکز بین المللی مطالعات صلح، 20/11/92.
[4] صحرای سینا معادله نوین مصر/ مرکز بین المللی مطالعات صلح، 28/5/91.