آسیب‌های معضل اعتیاد در کشور

باید به این مسئله اذعان داشت که اعتیاد دیگر یک مسئله و موضوع عادی یا حتی آسیب اجتماعی نیست بلکه اگر با سرعت بیشتر، نگاه کارشناسی تر و راهکارهای دقیق تری به این مسئله توجه نشود، به یک "بحران اجتماعی" تبدیل خواهد شد. از این رو، به نظر می رسد امروزه ضرورت توجه به این امر به نهایت رسیده و باید با راهکارهای علمی، منطقی و واقعی به درمان این موضوع شتافت.

مقدمه و طرح مسئله

امروزه در جامعه ما و بسیاری از جوامع دیگر، موضوع اعتیاد به مواد مخدر به یکی از اصلی ترین مسائل تبدیل شده است به گونه ای که حتی سازمان ها و نهادهایی بین المللی نیز در این رابطه تشکیل شده است. باید به این مسئله اذعان داشت که اعتیاد دیگر یک مسئله و موضوع عادی یا حتی آسیب اجتماعی نیست بلکه اگر با سرعت بیشتر، نگاه کارشناسی و راهکارهای دقیق تر به این مسئله توجه نشود به “بحران اجتماعی” تبدیل خواهد شد. از این رو، به نظر می رسد امروزه ضرورت توجه این امر به نهایت رسیده و باید با راهکارهای علمی، منطقی و واقعی به درمان این موضوع شتافت. به هرشکل، همه از اهمیت و حساسیت این موضوع مطلعیم و به درستی هم توسط افراد، کارشناسان و نهادهای مرتبط، علل، عوامل و ابعاد مختلف آن تبیین شده است. اما آنچه که در این رابطه باید به آن توجه داشت و پیش از پرداختن به ادامه مباحث لازم به ذکر می باشد اینست که مسئله اعتیاد، موضوعی اجتماعی است، طبع و خصلت مباحث و مسائل اجتماعی نیز ذو ابعاد بوده، عوامل، دلائل و ریشه های فروانی به همراه دارد. باید گفت در هر نقطه و منطقه ای، حتی در هر شهر و خانواده ای، بحث اعتیاد، از مراحل گرایش تا درمان، شرایط خاص و ویژه آن نقطه را دارا می باشد. از این رو ضروری است با نگرشی کارشناسانه و دقیق، در هر نقطه جغرافیایی و بافت اجتماعی، مسئله اعتیاد به صورت کاملا موشکافانه بررسی و متناسب با آن راه حل و راهکارهای خاص آن اعمال و اجرا گردد. به نظر می رسد در امر اعتیاد و مقابله با آن در کشور ما نسبت به شرایط خاص و ویژه ی هر نقطه دقت لازم صورت نگرفته است و بر اساس نگاهی کلی سیاستگذاری و برنامه‌ریزی می شود به همین علت این موضوع، نتیجه لازم را در بر ندارد.

پرداختن به موضوع اعتیاد، جنبه‌های مختلفی دارد، یکی از این موارد اینست که “چرا رو آوردن به مواد مخدر در برخی از مناطق کشور افزایش پیدا کرده است؟” در همین رابطه سعی می شود به برخی از این موارد اشاره شود.

اعتیاد به عنوان یک معضل اجتماعی، پیوند و ارتباط کاملی با اجتماع و بسترهای اجتماعی دارد. زمینه های اجتماعی معمولا حوزه گسترده‌ای- از موارد ریز و نادر تا مسائل کلان – را پوشش می دهد لذا برای فهم این موضوع که بحث اعتیاد چرا در منطقه ای افزایش می یابد یا بلعکس کاهش می یابد باید به صورت ویژه حوزه های فرهنگی و اجتماعی همان منطقه خاص مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد و لایه های مختلف اجتماعی و سطوح فرهنگی مورد شناسایی واقع شود، به ویژه سعی کنیم به عمق لایه های زیرین دست یابیم. این امر عوامل اصلی و بسترساز است که در لابه لای موضوعات و حوزه های اجتماعی و فرهنگی وجود دارند.

برهمین اساس، ایران کشوری است که علی رغم وحدت دینی و مذهبی، گونه های مختلف فرهنگی و اجتماعی در نقاط مختلف آن وجود دارد، هر منطقه، ناحیه، شهر و حتی روستاهای آن، فضاهای فرهنگی و بافت اجتماعی خاص خود را دارا می باشد که در معرض تهدید و فرصت های اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. بسیاری از مناطق کشورمان، دارای ظرفیت ها و قابلیت‌های نهفته ای است که پتانسیل گرایش یا عدم گرایش به موضوعاتی نظیر اعتیاد و … در آنها وجود دارد لذا مناطق شمالی، جنوبی، مرکز، شرق و غرب ایران هر کدام به لحاظ اجتماعی و فرهنگی بسترهایی دارند که این بسترها در رابطه با موضوعات اجتماعی تاثیرات خاص خود را به همراه دارند.

در ادامه سعی می شود به برخی از “عوامل موثر در گرایش به اعتیاد” در پاره‌ای از مناطق کشور اشاره شود.

1. از عوامل مهم و مبنایی در گرایش یا عدم گرایش به مواد مخدر مربوط به ایمان و تقوای افراد است. ضعیف بودن ارتباط با پروردگار و نداشتن آگاهی کافی در امور دینی و مذهبی، در گرایش به اعتیاد امر بسیار مهمی است. متاسفانه ضعف ایمان، نداشتن اطلاعات دینی و مذهبی به ویژه در نسل نوجوان و جوان ما زیاد شده است . قطعا اگر قشر نوجوان و جوان کشور ما در این رابطه از اطلاعات کیفی بالایی برخوردار باشند گرایش کمتری به مواد مخدر پیدا می کنند. گرایش به مواد مخدر مصداق واقعی هلاکت و نابودی و نوعی خودکشی است امری که به شدت در آیات، روایات و سیره معصومین مذموم و مطرود است. آیه‌ی شریفه‌ی ولاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکة: (ای انسانها! با دست خود، خویشتن را به هلاکت نیندازید)موید این نکته است. قطعا بخش زیادی از افرادی که از این موضوع اطلاع داشته و از تقوا و ایمان مستحکمی برخوردار باشند هیچ گاه به طرف استعمال مواد مخدر کشیده نخواهد شد. این عامل به صورت کلی در کشور ما وجود دارد ولی در برخی از نواحی مرزی و شهرهای پر جمعیت کشور پر رنگ تر است معمولا ساکنین شهرهای کوچک تر و برخی مناطق که متصف به صفت مذهبی بودن هستند به نسبت سایر مناطق گرایش کمتری به مواد مخدر دارند.

2. موضوع خانواده: در گذشته روال حاکم بر خانواده ها، سنتی  و مبتنی بر روابط و معاشرت کامل بود، اعضا و افراد خانواده به صورت پیوسته و مداوم در ارتباط و تعامل با همدیگر بودند روح نشاط، پویایی، سرزندگی و صمیمیت در بین اعضای خانواده بسیار زیاد بود. امروزه در جامعه ما بویژه در شهرهای بزرگ، کارکردهای سنتی خانواده بسیار کمتر شده و متاسفانه متاثر از سبک و الگوهای بی هویت غربی، بافت سنتی و دینی خانواده‌ها سست شده است؛ روابط و مناسبات درون خانوادگی و حتی در سطح گسترده‌تر “درون-خاندانی” کم رنگ شده است. به دنبال جاری شدن چنین وضعیتی، صفا، صمیمیت، مهر و محبت در خانواده‌ها بسیار کمتر می گردد و باعث می شود افراد به دنبال تحقق خواسته‌های درونی خود باشند، به نظر می رسد به خصوص از نتایج استمرار این وضعیت افسردگی است که از عوامل اصلی و مبنایی که گرایش به مواد مخدر را تسهیل می سازد. لازم به ذکر است بسیاری افراد از این دست از مضرات مواد اعتیاد آور اطلاع داشته و بر صدمات آن واقف اند ولی شدت افسردگی به اندازه ای است که ناگزیر به سمت استعمال مواد مخدر می روند. در شهرهای کوچک هنوز به مقداری بافت سنتی خانواده جریان دارد ولی متاسفانه در بیشتر شهرهای بزرگ و کلان شهرها، موضوع خانواده به شدت افت کرده است لذا لازم است نهاد خانواده به شکل سنتی، مبتنی بر شاخصه های دینی آن احیا و بازسازی گردد.

3. از دیگر عوامل مهمی که باید به آن توجه داشت گرایش به اعتیاد مواد مخدر در بین افراد تحصیل کرده و دانشجویان است. این موضوع دلایل مختلف دارد ولی از برجسته ترین آن به افسردگی، استرس و فشارهای روحی و روانی بر می گردد. این قشر نیز با وجود اطلاع از آسیب های مواد مخدر به دلایل مختلفی به آن گرایش دارند. باید گفت فشار و حساسیت های درسی از مواردی است که باعث افزایش استرس فرد می گردد که شخص معمولا برای رهایی از آن به مواد مخدر گرایش پیدا می کند. دوری از خانواده و زندگی در محیط های نامانوس شهرهای دیگر هم باعث شده تا فرد تحت مراقبت خانواده خود نباشد علاوه براین آزاد بودن وی و ارتباط با دوستان ناباب نیز تمایل شخص را در استفاده از مواد مخدر افزایش می دهد. این وضعیت در بین افراد عمدتا دانشجو و خوابگاهی که در کشو ما جمعیت زیادی دارند معمول گردیده، ضمن اینکه گروههای دیگر نیز تقریبا وضعیتی مشابه دارند.

4. مناطق غرب کشورکه رونق فعالیت های اقتصادی و صنعتی کمتری داشته و از طرف دیگر قشر تحصیل کرده و جوان، تمایل کمتری به فعالیت در حوزه های سنتی نشان می دهند، همچنین نابسامانی اقتصاد و اشتغال نمود بارزتری دارد، فعالیت‌های معیشتی مردم بیشتر در تنگنا قرار گرفته که این امر باعث افزایش افسردگی در این مناطق خواهد شد. نکته دیگری که در این رابطه وجود دارد و باید به آن توجه داشت اینست که در کشور ما، عمدتا افراد خیلی سریع برای رهایی از افسردگی و فشارهای روحی، به استعمال مواد مخدر گرایش پیدا می‌کنند و قدرت تحمل آنان معمولا در چنین شرایطی از چنان وسعتی برخوردار نیست تا توان مقاومت و تحمل داشته باشند.

5. گرچه شرایط نامطلوب معیشتی، گرایش افراد به استفاده از مواد اعتیادآور را تسهیل می‌سازد ولی در مناطقی از کشور ما نظیر جنوب که به نسبت از وضعیت مطلوبی برخوردارند نیز گرایش به مواد مخدر وجود دارد. نکته ای که در بررسی‌ها باید به آن توجه داشت اینست که “شرایط مطلوب اقتصادی فراتر از حد متعادل” نیز باعث انحراف افراد در ارتباط با استعمال مواد مخدر خواهد شد، لذا در سطح کلان برخی مناطق مرفه و در سطح جزئی افراد متمول میل بیشتری به استفاده از مواد مخدر دارند.

خطرات ناشی از اعتیاد:

همانگونه که اشاره گردید اعتیاد، مسئله و بحرانی اجتماعی است که خطرات فراوانی به دنبال دارد. بیماری اعتیاد از آن دسته معضلاتی است که آسیب‌های ناشی از آن بسیار فراگیر و گسترده است. به عبارت دیگر، خطرات ناشی از اعتیاد به مواد مخدر هم دامنه فردی و خصوصی دارد و شخص را به لحاظ فردی دچار مشکلات اساسی می‌سازد و هم به لحاظ اجتماعی- از حوزه خانواده تا مباحث کلان اجتماعی- آسیب های جدی به همراه دارد. از طرف دیگر آسیب های ناشی از این مرض بنیان‌کن، هم در کوتاه مدت عوارض سوئی به دنبال دارد و هم در بلند مدت پیامدهای نامطلوبی به جای می گذارد. در ادامه به برخی از این موارد اشاره می شود:

الف) فردی

1. اختلال و ضعف شخصیتی و تبدیل شدن به یک عنصر بی هویت و بی رمق.

2. انواع نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی نظیر اضطراب، پریشانی و عدم ثبات و طمانینه فکری و عقلی.

3. بی انگیزه‌گی در کار و تلاش و رها کردن فضاهای کاری و شغلی.

4. و موارد متعدد دیگر ….  .

ب) اجتماعی

1. آسیب به جامعه و پدید آمدن انواع تخلفات و بزهکاری های اجتماعی.

2. از هم پاشیدگی و بی سروسامانی خانواده‌ها، همسر و فرزندان خانواده به دنبال آن بروز انواع بزهکاری و افزایش فساد در جامعه.

3. فرصت سازی برای افرادی سودجو و فاسد که با تشدید آن بازار پر رونقی داشته باشند.

4. بی بندباری و گسترش مفاسد اخلاقی.

در کوتاه مدت نیز آسیب هایی که یک فرد معتاد به خود، خانواده و جامعه می رساند هم خود باعث بسیاری از فسادها در جامعه می شود و هم زمینه را برای فسادهای دیگر فراهم می سازد.

مسئله اعتیاد در نگاهی بلندمدت، حساسیت و اهمیت بیشتری دارد زیرا هر چه آمار اعتیاد و انواع مفاسد مرتبط با آن گسترش یابد بنیان جامعه را در حوزه های مختلف بویژه در حوزه های سیاسی، اعتقادی و فکری سست می‌کند. جامعه‌ای که از این لحاظ دچار رکود و خمودگی شود، در رابطه با حوزه اجتماعی هیچ گونه نشاط و شادابی نخواهد داشت بلکه به جامعه ای مغموم و مغبون که سراسر یاس و افسردگی است تبدیل می گردد. در حوزه اقتصادی و تولید نیز قطعا هیچ گونه رشد و توسعه ای رخ نخواهد داد. مهمتر از آن در حوزه های عقیدتی و اعتقادی، مولفه‌های دینی کم رنگ شده مواردی نظیر اخلاق، حجب و حیا، عفت، شرم، پاکدامنی و… عملا بی اثر می‌شوند که این مسئله اثراتی به مراتب خطرناک تر به دنبال دارد.

به هرترتیب، خطرات ناشی از اعتیاد به ویژه برای جامعه ای نظیر ایران که فضاهای آرمانی و عقیدتی در آن جریان دارد فراوان است. دشمنان این ملت که به طرق مختلف درصدد تضعیف روحیه دینی ملت در دفاع از اعتقادات سیاسی و فرهنگی این مرز و بوم اند تنها راه موثر را فروپاشیدگی اخلاقی و اعتقادی جامعه از درون می دانند. اعتیاد فزآینده افراد جامعه به مواد مخدر از راهبردهای موثری است که دشمنان ملت را به اهدافشان نزدیک می سازد و به تدریج جامعه را به اضمحلال می کشاند که نتایج و اثرات ناشی از آن، نامحسوس است.

نهادهای مسئول چگونه می توانند این معضل را کنترل کنند؟

همانگونه که اشاره شد موضوع اعتیاد از سه جنبه قابل توجه است:

اول اینکه یک”مسئله” در حوزه اجتماعی است به طبع”مسئله بودن آن” لازم است ابعاد و جوانب آشکار و پنهان آن مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد.

دوم اینکه یک “معضل اجتماعی” است که آسیب‌ها، خطرات و امراض فراوانی به دنبال دارد و با نگاهی درمانی باید به آن نگریست.

و سوم اینکه اعتیاد “تهدیدی جدی و بحرانی واقعی” است که اگر به ‌موقع و براساس راهکارهای علمی به آن پرداخته نشود جامعه را با خطر اضمحلال و فروپاشی درونی روبرو می‌کند.

از این رو اهمیت این موضوع و ضرورت اقدامات پیشگیرانه، در حد “وجوب” است. راهکارهایی که در این رابطه به نظر می رسد را در چند مورد می توان خلاصه کرد:

– اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به افراد و اعضای خانواده.

– شناسایی عوامل و بسترهایی که باعث گرایش و تمایل افراد به سمت استفاده از مواد مخدر می گردد. در مباحث پیشین به برخی از این موارد اشاره شد ولی می توان گفت تنوع بخشی به برنامه ها و فعالیت های فرهنگی و ایجاد محیط های سالم تفریحی که از افسردگی و فشارهای روانی بکاهد در کاهش گرایش به این موضوع موثر است. واقعیت امروز جامعه ما اینست که در محیط های دانشگاهی و محلات شهری فضاهای موثر فرهنگی جهت تخلیه روحی و روانی افراد بسیار کم است.

– مراکزی نظیر صدا و سیما در پیشگیری نقش مهمی دارند آنچه که ضرورت داشته و شایسته دقت است اینست که برنامه‌های رسانه ملی مقطعی و گذرا و بدون هیچ گونه هدفگذاری خاص می باشد. به نظر می رسد آن دسته برنامه هایی اثربخش است که متناسب با علائق و مزاج های مختلف ساخته شود. همچنین لازم است برنامه‌ها، هدفمند، با سیری مشخص و پرمحتوا تهیه و تولید گردند تا اثربخشی جدی به همراه داشته باشند.

– باید به وظیفه نهادهای امنیتی، نظامی و انتظامی نیز توجه داشت از یک طرف کنترل مدخل های اصلی که در نواحی مرزی قرار دارند و از طرف دیگر اقدامات در شهرها و مناطق داخلی نیز در امر پیشگیری بسیار موثر است. اگر مبادی ورودی با جدیت کنترل شود و به تبع آن مراکز مبارزه با مواد مخدر دقت، وسواس و سلامت کاری لازم را در پیش گیرند دستیابی به مواد مخدر سخت خواهد بود.

– نکته ای که در ابتدا نیز به آن اشاره شد و لازم است بعنوان راهکاری مبنایی مورد توجه قرار گیرد اینست که سیاست های اثرگذار در امر جلوگیری و کنترل اعتیاد این است که هر شهر و ناحیه ای به صورت خاص مورد بررسی و ارزیابی واقع شود و متناسب با شرایط اجتماعی آن منطقه، ظرفیت ها، قابلیت ها و امکانات شناسایی شده راهکارها و راهبردهای ویژه و مختص هر نقطه کشف شود، سرانجام با توان اداری و اجرایی حساب شده به مقابله با آن مبادرت ورزید. با ارائه‌ی نسخه کلی نمی‌توان درد مناطق را دوا نمود. فضا و شرایط مثلا در شهر ملایر با مرودشت فارس متفاوت است. باید پژوهشگران و نخبگان حوزه علوم اجتماعی آن منطقه به صورت دقیق و جزئی، عوامل و عناصر موضوع را شناسایی کرده اقدامات بعدی را به عمل آورند لذا ضروریست شهر به شهر و منطقه به منطقه، شناسایی لازم صورت بگیرد.

– هماهنگی، ارتباط و تعامل نهادهای مرتبط ضروری است؛ به نظر می رسد مراکز امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی، مراکز مشاوره، مراکزبهداشت ودرمان و …. چه در پیشگیری و اطلاع رسانی، چه در مشاوره و چه در اقدامات انتظامی و اطلاعاتی لازم است به صورت سلسله مراتبی و شبکه ای رفتار نمایند بطوری که در همه این مراکز و موسسات با هماهنگی و به صورت شاخه ای همکاری و رفتار شود.

جمع‌بندی

امروزه وضعیت استفاده از مواد مخدر در کشور ما در شرایط نگران‌کننده ای است بی توجهی بیشتر به این مسئله به هیچ وجه پذیرفتنی نیست مجموعه نهادهای حاکمیت باید بیش از پیش به این مسئله توجه داشته باشند. ضرورتا باید به موضوع، نگاهی”فرآیندی”داشت؛ بصورتی که از یک طرف زمینه و بسترهای زایش و گرایش به آنرا در شرایط مختلف شناسایی و متوقف نمود و ازطرف دیگر باید شرایط موجود در جامعه و هر منطقه را متناسبِ بافت خاص آن منطقه، در جهت تنوع ‌بخشیِ فرهنگی شامل سرگرمی و تفریحات سالم و… شناسایی و سیاستگذاری کرد.

ارسال دیدگاه