بررسي جايگاه جريان سلفيت در مصر

وقوع انقلاب 25 ژانويه در مصر به‌رغم تاثيراتي كه در فضاي منطقه‌اي و بين‌المللي برجاي گذاشت، در داخل نيز منشأ تحولات عميقي بود كه به موجب آن نقشه فعاليت سياسي در مصر را با دگرگوني‌هاي بسياري مواجه ساخت.

وقوع انقلاب 25 ژانويه در مصر به‌رغم تاثيراتي كه در فضاي منطقه‌اي و بين‌المللي برجاي گذاشت، در داخل نيز منشأ تحولات عميقي بود كه به موجب آن نقشه فعاليت سياسي در مصر را با دگرگوني‌هاي بسياري مواجه ساخت. يكي از مهم‌ترين تاثيراتي كه انقلاب 25 ژانويه در صحنه سياست داخلي مصر ايجاد نمود عبارت بود از: “حضور رسمي و ساختارمند گروه‌هاي سلفي در عرصه فعاليت‌هاي سياسي”. لازم به يادآوري است كه تا پيش از تحولات انقلابي اخير بسياري از گروه‌هاي مذكور به دليل رويكردهاي خاص عقيدتي چندان تمايلي براي حضور در عرصه سياسي نداشته و حتي برخي حضور در سياست را امري ناشايست بر مي‌شمردند. از جمله مهم‌ترين دلايل گروه‌هاي سلفي براي عدم مشاركت در سياست را مي‌توان مخالفت جريان‌هاي مذكور با «مفهوم دموكراسي» به مثابه يك الگوي نظام سياسي غربي و كفرآميز دانست. بر اساس اين پيش فرض مشاهده مي‌گردد كه گروه‌هاي سلفي در آستانه انقلاب و حتي بعد از آن اقدام به اتخاذ مواضع متعدد نمودند كه ذيلاً بدانها اشاره خواهد شد:

– جريان مخالف انقلاب:

بخشي از گروه‌هاي سلفي كه عموماً در قالب گروه‌هاي سنتي سلفيه در مصر جاي مي‌گيرند، مخالف هرگونه فعاليت در صحنه سياسي و قيام عليه نظام حسني مبارك بودند. محور اصلي جريان سنتي سلفيه در مصر عبارت است از «جماعت انصار السنة المحمديه» كه با انتشار بيانيه‌هاي مختلف در آستانه انقلاب خواهان عدم خروج عليه حاكم و بازگشتن مردم به خانه‌هايشان بود. شيخ مصطفي العدوي و شيخ محمود المصري از مهم‌ترين مبلغان اين جريان محسوب مي‌شوند كه با حضور در كانال‌هاي ماهواره‌اي جوانان انقلابي را به پذيرش اصلاحات حسني مبارك ترغيب مي‌كردند.

– جريان موافق انقلاب:

شاخه‌ ديگري از گروه‌هاي سلفي ضمن حضور در اعتراضات ميدان التحرير خواستار بركناري حسني مبارك از قدرت بودند كه عموماً جريان «سلفيت جنبشي» داعيه‌دار چنين تفكري بود. از برجسته‌ترين مبلغّان اين جريان مي‌توان به «شيخ محمد عبدالمقصود»، «شيخ نشأت احمد»، «شيخ فوزي السعيد» و «شيخ محمد حسان» اشاره كرد كه در كليه سخنراني‌ها و خطبه‌هاي نماز جمعه مردم را به قيام عليه نظام حاكم تشويق مي‌كردند.

– جريان ميانه‌رو:

ديدگاه بخشي از گروه‌هاي سلفي مصر داراي سير تكاملي از آغاز اعتراضات تا پيروزي انقلابيون بود. مكتب «سلفيت اسكندريه» رهبري اين جريان در مصر را بر عهده داشت. بر اين اساس، جريان مذكور در آغاز اعتراضات كاملاً مخالف حضور در اعتراضات عليه حسني مبارك بود، اما بتدريج با آشكار شدن نشانه‌هاي پيروزي انقلابيون موضع جديدي اتخاذ نمود و بصورت فعال در اعتراضات شركت كرد و حتي اقدام به تاسيس احزاب سياسي بعد از انقلاب نمود. «شيخ ياسر برهامي» از رهبران مكتب سلفيت اسكندريه در طول اين مدت فتاواي متعددي صادر نمود كه بررسي سير فراز و فرود آنها به وضوح نشانگر اين ادعا مي‌باشد.

در هر حال، بعد از انقلاب 25 ژانويه به دليل تغييراتي كه در گفتمان و فقه سياسي سلفيت پديدار گرديد و همچنين تمركز خاندان آل‌سعود و سازمان‌هاي تبليغي وهابيت بر جريان‌هاي سلفي در مصر گروه‌هاي مختلف اين جريان وارد عرصه سياسي مصر شدند. گفتني است كه سفارت عربستان سعودي در قاهره بالغ بر 5 ميليارد دلار در آستانه انتخابات پارلماني مصر هزينه كرد.

احزاب و ائتلاف‌هاي سلفي در مصر

در ابتدا توجه به اين نكته ضروري است كه گفتمان سلفيت (حتي بعد از انقلاب) هرگونه تحزّب و وابستگي حزبي را مذموم مي‌شمارد؛ مگر اينكه هدف از اين عمل برپايي دين، اجراي قوانين اسلامي، تكريم هويت اسلامي و همكاري در امور خير باشد. در اين راستا، برخي از علماي سلفيت مصر بعد از انقلاب مصر اقدام به صدور فتاوايي با اين مضمون نمودند كه جواز تاسيس و الحاق به احزاب اسلامي براي جريان‌هاي سلفيت محسوب مي‌شد. در اين راستا، سلفيون مصر اقدام به تاسيس احزاب و ائتلاف‌هايي به منظور حضور ساختارمند در عرصه سياست مصر نمودند كه در ادامه به مهم‌ترين آنها اشاره خواهد شد.

1- حزب النور

حزب النور اولين حزب سلفي مصر مي‌باشد كه در تاريخ 12 ژوئن 2011م بصورت رسمي اعلام موجوديت نمود. نخستين بارقه‌هاي تشكيل اين حزب در كنگره‌اي در استان المطروح زده شد كه طي آن «شيخ محمد حسان» خواستار تغيير رويكرد جريان سلفيت پيرامون نمايندگي در پارلمان و نامزدي براي رياست جمهوري و … گرديد. به اين ترتيب، دكتر «عماد عبدالغفور» در 24 مي 2011م اساسنامه حزب النور را به كميته امور احزاب تحويل و از تاسيس حزبي مدرن براي تشكيل دولتي توسعه‌يافته خبر داد. مشايخ مكتب سلفيت اسكندريه هسته مركزي اين حزب را تشكيل مي‌دهند. افرادي همچون شيخ احمد فريد، شيخ محمد مفتاح (ابو ادريس)، شيخ عبدالمنعم الشحات، شيخ علي حاتم، شيخ هشام ابو النصر، شيخ محمد الكردي و … در اين حزب حضور دارند. حزب النور در بيانيه تاسيسي خود بيان داشته است كه پذيراي همه طوايف و گروه‌هاي سياسي و فكري مصر براي ساختن مصري متمدن خواهد بود.

2- حزب الفضيلة

دومين حزب سياسي جريان سلفيت مصر با نام حزب الفضيله در صحنه سياسي حاضر شد. اين حزب توسط سرلشگر «عبدالمقصود عفيفي» از فرماندهان ارتش و برادر شيخ «محمد عبدالمقصود» از رهبران سلفيت مصر تاسيس گرديد و افرادي همچون دكتر محمد جلال، مهندس محمود فتحي، دكتر مومن وهبان و دكتر خالد سعيد از اعضاي كميته رهبري آن بودند. حزب الفضليه شعار اصلي خود را ترويج ارزش‌هايي همچون عدالت، برابري، احياي مجد و عظمت تاريخي مصر و اجراي شريعت اسلامي قرار داده بود. بتدريج در ميان اعضاي اصلي حزب اختلافاتي پديد آمد كه به موجب آن سرلشگر عبدالمقصود عفيفي از حزب خارج شد و مبادرت به تاسيس حزب جديدي تحت عنوان «حزب الاصاله» نمود.

3- حزب الاصالة

حزب الاصاله سومين حزب سلفي در مصر بود كه اعلام موجوديت نمود. سرلشگر عبدالمقصود با جلب حمايت برخي از علماي سلفي مبادرت به تاسيس اين حزب نمود. در كميته تاسيسي اين حزب افرادي همچون محمد عبده (استاد دانشكده الهيات الازهر)، محمد النايي، ممدوح الجابر، دكتر مصطفي يونس احمد و خالد الشافعي قرار دارند. حزب الاصاله در بيانيه تاسيسي خود اذعان داشته است كه احياي مجد و عظمت مصر باستان، ايجاد نظامي دموكرات و همسو با تعاليم اسلامي، احياي ماده دوم قانون اساسي، تحقق عدالت اجتماعي، ايجاد فضاي باز سياسي و … اهداف این حزب است. لازم به ذكر است كه رهبران حزب الاصاله بسيار تلاش دارند تا خود را حزبي ميانه‌رو و مخالف افراط‌گرايي معرفي نمايند.

4- حزب الاصلاح

حزب الاصلاح توسط دكتر عطيه عدلان و دكتر خالد رفاعي در استان المنصوره تاسيس گرديد. رهبران اين حزب هدف خود را از تاسيس چنين حزبي برپايي دولتي اسلامي بيان مي‌دارند كه در آن ميان دين و سياست جدايي وجود نداشته باشد. گفتني است كه به اعتقاد رهبران حزب توجه به مسائل اقتصادي از جمله اموري است كه مي‌تواند به عنوان حامي اهداف متعالي اسلامي ظاهر گردد.

5- ائتلاف “كميته شرعي براي حمايت از حقوق و آزادي‌ها”

اين ائتلاف متشكل از برخي چهره‌هاي برجسته فقهي، دانشگاهي و رسانه‌اي جريان سلفيت در مصر است كه در قالب سلفيون مستقل و ميانه‌رو به فعاليت مي‌پردازد. رياست اين ائتلاف را «دكتر نصر فريد واصل» بر عهده داشته و «دكتر محمد يسري ابراهيم» دبيركل ائتلاف مي‌باشد. اعضاي اين ائتلاف بالغ بر 70 نفر هستند كه از  جمله آنها مي‌توان به شيخ محمد عبدالمقصود، شيخ عبدالله شاكر، شيخ ياسر برهامي، شيخ محمد اسماعيل المقدم، شيخ صفوت حجازي و شيخ ممدوح اسماعيل اشاره كرد. از مهمترين مطالبات ائتلاف عبارت است از تدوين قانون اساسي همسو با شريعت اسلامي. لازم به ذكر است كه پس از انقلاب 25 ژانويه دبيركل ائتلاف شرعي براي حمايت از حقوق و آزادي‌ها با محكوم ساختن مقامات الازهر آنان را وابسته به حكومت‌ ناميد و همين مسئله باعث بروز اختلافاتي ميان ائتلاف مذكور با موسسه الازهر گرديد.

6- ائتلاف “جبهه سلفيت”

اين جبهه متشكل از 26 ائتلاف و جبهه سلفي است كه به منظور تحقق برخي اهداف سياسي گرد هم جمع شده‌اند. كميته مركزي جبهه سلفيت داراي 10 عضو مي‌باشد و دكتر خالد سعيد سخنگوي رسمي جبهه مي‌باشد. از جمله اهداف اين جبهه مي‌توان به ارائه گفتمان اسلامي (سلفي) اصلاحي، مقابله با هجمه‌هاي رسانه‌اي عليه سلفيون، استفاده از تظاهرات و منابر خطبه نماز جمعه و جماعت براي نيل به اهداف سياسي، حمايت از احزاب اسلامي و حتي غير اسلام و مشاركت در امور اقتصادي جهت تامين ملزومات حضور فعال در صحنه اجتماعي اشاره كرد.

7- ائتلاف “جوانان اسلامي مصر”

ائتلاف جوانان اسلامي مصر در همان روزهاي آغازين انقلاب توسط عده‌اي از جوانان اسلام‌گرا حاضر در ميدان التحرير به منظور تحقق اهداف سياسي و اجتماعي تاسيس گرديد. كميته تاسيسي ائتلاف جوانان متشكل از : صبري محمد رجب (مديركل ائتلاف)، سيد عبدالهادي (مشاور كل ائتلاف)، دكتر احمد خليل (مسئول برنامه‌ريزي) و محمد سامي (مسئول هماهنگي) مي‌باشد. اين ائتلاف در بردارنده كليه گرايش‌هاي اسلام‌گرا اعم از الازهري، اخواني، سلفي، تبليغ و دعوت و … مي‌باشد و مقر اصلي آن در استان اسكندريه واقع شده است. ائتلاف جوانان عموماً در كليه تظاهرات‌هاي ميليوني عليه حكومت مبارك و شوراي نظامي شركت داشته است. به گفته مسئولان ائتلاف قرار است در آينده نزديك اين ائتلاف به جمعيتي اجتماعي تبديل گردد.

8- ائتلاف “حمايت تازه مسلمانان”

اين ائتلاف بالغ بر 40 هزار عضو دارد و «دكتر حسام ابومحمد البخاري» رياست آن را بر عهده دارد. هدف از تاسيس اين ائتلاف در حقيقت دعوت از غير مسلمانان (به ويژه قبطي‌هاي تازه مسلمان شده) به اسلام و رسيدگي به اوضاع اجتماعي و معيشتي آنهاست. در كميته تاسيسي ائتلاف چهره‌هاي برجسته‌اي همچون شيخ حافظ سلامه، شيخ محمد عبدالمقصود، شيخ عبدالمنعم الشحات، شيخ عبدالمنعم البري، شيخ خالد حربي، دكتر حسام ابوالبخاري و شيخ ابويحيي مفتاح فاضل به چشم مي‌خورد. لازم به ذكر است كه در ماجراي آزادي زنان قبطي تازه مسلمان شده كه باعث بروز درگيري‌هايي ميان مسلمانان و قبطي‌هاي مصر گرديد، اين ائتلاف نقش برجسته‌اي بر عهده داشت.

9- ائتلاف “سلفيون كوستا”

ائتلاف سلفيون كوستا در آوريل 2011م (پس از همه‌پرسي پيرامون قانون اساسي تكثرا گرا) توسط عده‌اي از جوانان اسلام‌گرا تاسيس گرديد كه در ابتدا سعي داشتند خود را جوانان مسلمان (نه سلفي) بنامند. «محمد طلبه» موسس اين ائتلاف در رابطه علت نامگذاري مي‌گويد: كوستا نام قهوه‌خانه‌اي است كه جوانان ائتلاف در آن جمع شده و به تصميم‌گيري در مورد مسائل جاري كشور مي‌پرداختند. اولين نمود عيني حضور آنها در صحنه سياسي مصر عبارت بود از ساخت فيلمي تحت عنوان «أين ودني» كه از طريق شبكه فيس بوك منتشر گرديد. در اين فيلم مشكلات موجود ميان جريان‌هاي سياسي مصر اعم از اسلام‌گرا و ليبرالي را به تصوير مي‌كشد. برقراري ارتباط مناسب با قبطي‌هاي مصر در اولويت فعاليت‌هاي اين ائتلاف قرار دارد. همچنين اجراي فعاليت‌هاي خيريه در ميان خانواده فقير مسلمان و قبطي از ديگر برنامه‌هاي ائتلاف در صحنه اجتماعي مصر است. ائتلاف سلفيون كوستا به شدت با حضور در عرصه سياسي مخالف بوده و همواره اذعان مي‌دارند كه هدف آنها تنها انجام امور اجتماعي و ايجاد تقريب ميان جريان‌هاي مختلف فكري و سياسي مصر است. از اين‌رو، مشاهده مي‌گردد كه در ميان اعضاي اين ائتلاف افرادي از جريان‌هاي ليبرال، سوسياليست و قبطي نيز به چشم مي‌خورد.

نتيجه‌گيري

در مجموع مي‌توان ادعا نمود كه جريان سلفيت در مصر به‌رغم اينكه تا قبل از انقلاب 25 ژانويه چندان تمايلي به حضور در عرصه سياسي كشور نداشتند، بعد از انقلاب با تغيير در فقه سياسي خود و حمايت‌هاي خارجي به صورت فعال وارد صحنه سياسي مصر شدند. در اين راستا، گروه‌هاي مذكور بالغ بر 25 حزب و ائتلاف سلفي تشكيل دادند و با توجه به حمايت‌هاي مالي خاندان آل‌سعود از موقعيت مناسبي براي تاثيرگذاري در فضاي جديد بعد از انقلاب برخوردار گرديده‌اند. توجه به اين نكته ضروري است كه مهم‌ترين تاثير حضور اين گروه‌ها در عرصه سياسي مصر عبارت است از توسعه خشونت و خود رأيي در عرصه گفتمان سياسي مصر كه تاثير مستقيمي بر ثبات و امنيت داخلي مصر برجاي خواهد گذارد.

ارسال دیدگاه