عنوان: جابهجایی در قدرت
نویسنده: الوین تافلر
ترجمه: شهیندخت خوارزمی
ناشر: نشر نی
سال چاپ: 1394
***
درباره نویسنده
«الوین تافلر»[1] نویسنده و آیندهپژوه نامآشنای آمریکایی است. او در روز چهارم اکتبر 1928 در شهر نیویورک به دنیا آمد. خانواده او از مهاجران یهودی لهستان بودند که به آمریکا مهاجرت کردند. این متفکر در سال 1946 برای تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی به دانشگاه نیویورک رفت و در آنجا با الیزابت فارل آشنا شد و ازدواج کرد که بعداً ادلید الیزابت اسمش را تغییر داد و امروز به «هایدی تافلر[2]» معروف است.
پژوهشهای تمام کتابهای تافلر با همسرش انجام شده است. این زوج در 5 سال تحصیل خود مشغول به کار در یک کارخانه شدند اما در اواخر دهه 50، تافلر به کار خبرنگاری پرداخت و چند سال بعد بهعنوان روزنامهنگار مجله فورچون شروع به نویسندگی کرد.
نوشتهها و صحبتهای تافلر چه در قالب مصاحبه چه مقاله یا کتاب اهمیت ویژهای دارد. غرب ساخته تفکر این استراتژیستها و آیندهپژوهان است؛ معمولاً اگر روند سیاستگذاریهایشان رصد شود مشخص است که آنها فلسفه و تاریخ را به خدمت میگیرند و نقشه راه آینده و مسیر برونرفت از مشکلات آینده را نشان میدهند. تافلر مقالات و کتابهای زیادی دارد اما سه کتاب او به سهگانه تافلر شناخته میشود و به ترتیب در راستای هم قرار میگیرند که عبارتاند از «شوک آینده»، «موج سوم» و «جابجایی در قدرت».
او چهارچوب ذهنی خاص خود را دارد و عامل اصلی همه تحولات جوامع در سیر تاریخ را «تغییر» میداند. در کتاب شوک آینده به بیماری تغییر میپردازد و تغییرات عظیم دهههای 70 و 80 را پیشبینی میکند که این نوشته ضربهای به وجدان بشری نسبت به تحولات عظیم آینده بود. بر خلاف عقیده رایج آن زمان شوک آینده اعلام کرد که خانواده هستهای بهزودی درهم خواهد شکست؛ همچنین از انقلاب ژنتیک و پدیدار شدن جامعه مصرف کن و دور بریز و انقلاب آموزش و پرورش خبر داد.
این کتاب اولین بار در سال 1970 در ایالات متحده به چاپ رسید و پس از آن در سراسر جهان منتشر شد و بهطور غیرمنتظرهای به پرفروشترین کتاب بینالمللی تبدیل شد.
موج سوم، کتاب دوم او است که 10 سال بعد در 1980 چاپ و منتشر شد. این کتاب با انقلاب اسلامی ایران همزمان بود و معمولاً مردم ایران این نویسنده را با این کتاب میشناسند. او تغییرات را در طی زمان بررسی میکند که زمان هر تغییر ابتدا 3000 سال بود و پدیدهها مطلق به نظر میرسیدند؛ بعد از آن دوره تغییرات 300 ساله شد و این بازه زمانی بود که تغییراتی میآمد و اختراعی جدید صورت میگرفت اما تغییرات در زمان ما 30 ساله و سرعت تغییرات بسیار زیاد شده است؛ مثلاً افراد مسنی هستند که جامعه سنتی، مدرن و پستمدرن را درک کردهاند.
تافلر در کتاب دوم خود، 3000 سال اول تاریخ را موج کشاورزی نامید و نماد آن را داس، بیل و چکش (ابزارهای کار کشاورزی) میداند. 300 سال دوم را موج صنعتی نام داد که با اختراع ماشین بخار این تغییرات را تشریح میکند و 30 سال آخر که به موج سوم معروف است را حکومت کامپیوتر بر زندگی انسانها تعریف میکند. برای تبیین این موضوع مثالهایی از تغییر شکل کارها در دوران جدید میزند مثل پزشکی که از کشوری به اداره عمل جراحی در کشور دیگر میپردازد.
کتاب جابجایی در قدرت، از جایی آغاز میشود که دو کتاب دیگر به پایان رسیده است و به تغییر مفهوم قدرت در چهارچوب فکری موج سوم میپردازد.
جابجایی در قدرت
در این کتاب دو مفهوم power shift و powershift مطرح میشود که مفهوم اول به جابجایی قدرت از جایی به جای دیگر اشاره دارد مثلاً قدرت از شخصی به شخص دیگر، از کشوری به کشور دیگر یا از سیاست به اقتصاد، از مدیران اجرایی به کارکنان فکری و … میرسد؛ اما مفهوم دوم را جابجایی در خود مفهوم قدرت تعبیر میکند. ابتدا برای قدرت، سه عنصر اصلی زور، پول و دانایی قائل شد و سپس این موضوع را مطرح کرد که در اعصار گذشته زور عامل تعیین کننده قدرت بود. مثل پادشاهان که با نیروی نظامی سرزمینی را تصاحب میکردند.
بعد از آن ظهور بانکداران، عامل پول را وارد دنیای قدرت میکند و شخصی که پول داشت میتوانست بر دیگران اعمال نفوذ کند و با تطمیع و خریدن دیگران برای خود قدرت نظامی و سیاسی ایجاد کند.
تافلر تغییرات دنیای امروز را رصد میکند و متوجه میشود که دو عامل گفته شده مثل گذشته بازیگر اصلی نیستند؛ وی در کتاب خویش مینویسد: «مدیر اداره و سرپرستی که در کارخانه کار میکند، هر دو پی میبرند که کارکنان و کارگران دیگر مثل گذشته کورکورانه از دستورات آنها پیروی نمیکنند و پاسخ میخواهند. مقامات نظامی هم همین واقعیت را درباره سربازان خود، روسای پلیس درباره افراد زیردستشان و بهطور روزافزونی معلمان درباره شاگردان خود تجربه میکنند».
همچنین تافلر در مثالی دیگر میگوید، شرکت بزرگی مثل IBM رقبای زیادی در دنیا پیدا کرده است و جنرال موتورز در حال تجزیه است.
با این نگاه، تافلر به این نتیجه رسید که اکنون دانایی است که در محور قدرت قرار دارد و تحولات جهان معاصر حول آن شکل میگیرد. این متفکر آمریکایی سعی میکند در تمام قسمتهای کتاب این پدیده را تبیین کند موضوع برای همگان ترسیم شود.
او معتقد است این فروپاشی و شیوه قدیمی اقتدار، درست در زمانی شتاب میگیرد که ساختارهای قدرت جهانی نیز در حال فروپاشی هستند و قدرت با چنان سرعت حیرتآوری در حال جابجایی است که رهبران جهان بجای به نظم درآوردن رخدادها، به دنبال آن کشیده میشوند و در واقع از این تغییرات پر سرعت جا ماندهاند. تافلر، قدرت را نه خوب میداند و نه بد، بلکه به اعتقاد او وجه اجتنابناپذیر هر رابطه انسانی است؛ اما مسئله متمایزکننده این است که پول و زور هر دو بدون دانایی رنگ میبازند و با آن جان میگیرند.
تافلر در این چهارچوب کشورها را به دو دسته کند و تند تقسیم میکند: کشورهای تند آن دسته هستند که همهچیز گرفته از تولید تا معاملات، تصمیمگیری سیاسی، نوآوری و خلاقیت و از همه مهمتر جریان تولیدِ داده و اطلاعات را سریع انجام دهند؛ اما کشورهای کند را عکس این شرایط معرفی میکند و معتقد است آنها حصاری از موانع فرهنگی در اطراف خود کشیدهاند اما تحولات جهان از هر سو اینها در تحت فشار قرار داده است.
کتاب از 6 بخش تشکیل شده است که در 4 فصل اول به تغییر قدرت در محیط کسب و کار میپردازد و در قسمتهای بعدی تحول قدرت در سیاست را تحلیل میکند. خواندن تفکرات الوین تافلر بهعنوان یک آیندهپژوه شاخص که بسیاری از کشورها خود را ملزم کردند تا از نقشه راه او پیروی کنند میتواند به فهم نگاه امروز کشورهای دنیا در بازیهای سیاسی و اقتصادی بسیار کمک کند.
[1] Alvin Toffler
[2] Heidi Toffler
