آیا ایران از «فرصت چچن» بهره می‌برد؟

بزرگ‌ترین نشانه مثبت برای جمهوری اسلامی ایران در راستای وجود بستر مناسب برای افزایش ارتباطات و نفوذ در چچن را می‌توان در اجلاس اخیر چچن مشاهده کرد. اجلاسی که در آن از مراکز دینی تأثیرگذار عربستان، دعوتی به عمل نیامده و در پایان اجلاس نیز وهابیت فرقه‌ای انحرافی و خارج از مذاهب اهل سنت خوانده شد.

اندیشکده راهبردی تبیین – طی سنوات اخیر و با شروع بحران در سوریه و عراق و متعاقب آن، سر برآوردن گروه‌های تروریستی-تکفیری، هر روز خبرهای مختلفی درباره وضعیت میادین جنگ در این کشورها به جهان مخابره می‌شود. بالطبع به دلیل تجمع نیروهای تکفیری از اقصی نقاط جهان در این مناطق ، همواره نام‌هایی از تروریست‌های تکفیری و ملیت‌ آنها در رسانه‌های جهان منتشر می‌شود. یکی از این ملت‌ها که در گروه‌های تروریستی حضوری چشم‌گیر دارند مردم سرزمین چچن هستند. جمهوری چچن متعلق به فدراسیون روسیه است.

چندی پیش اخبار ضد و نقیض در مورد هلاکت «اوترخان باتیراشویلی» ملقب به ابوعمر الشیشانی به پایان رسیده و مرگ وی تایید شد. هلاکت ابوعمر الشیشانی ضربه مهلکی بر پیکره داعش وارد آورده و باعث شد ابوبکر البغدادی سرکرده داعش، یکی از زبده‌ترین نیروها و وزیر جنگ خود را از دست بدهد. اتفاق مذکور بهانه‌ای شد تا در این نوشتار به نقش و اهمیت جمهوری چچن و مبارزان چچن در معادلات میدانی حوزه غرب آسیا و قفقاز، به ویژه از بُعد امنیتی بپردازیم.

1. چچن، جغرافیای سیاسی و ویژگی اجتماعی

جمهوری چچن، یکی از جمهوری‌های فدراسیون روسیه است که پایتخت آن شهر گروزنی می‌باشد، چچنی‌ها عمدتاً ترک‌تبار و سنی مذهب هستند و رهبر فعلی این جمهوری، رمضان قدیروف است.

در طول تاریخ، عثمانی‌ها، روس‌‌ها و ایرانی‌ها تلاش فراوان کردند تا این منطقه از قفقاز را تحت سیطره خود در آورند،. اما سرسختی و مقاوت مردمانش به قدری بوده که هیچ حکومتی تا به حال نتوانسته این سرزمین را تصرف کرده و به طور کامل مردمانش را مطیع ساخته و جغرافیای آن را بر جغرافیای خود بیفزاید.

طبق اسنادی که فدراسیون روسیه منتشر کرده، در زمان شوروی، تمامی جمهوری‌ها در آرامش به سر می‌برده‌اند، و تنها این جمهوری چچن بوده که تحرکاتی ضد مسکو داشته است، فلذا به اعتقاد برخی کارشناسان، یکی از ریشه‌های آغاز فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی، تحرکات مردم گروزنی بوده است.

از همین رو فدراسیون روسیه به آنها اختیارات زیادی داده است، هم اکنون نیز چچن یک ارتش حدوداً 200 هزار نفری دارد.

عربستان سعودی قصد دارد با ترویج مکتب وهابیت در قفقاز، علی‌الخصوص منطقه چچن، بر نفوذ خود در این منطقه افزوده و از این مسیر یارگیری از جوانان برای انجام عملیات نظامی در موقعیت‌های مطلوب سعودی‌ها به ویژه سوریه را تسهیل بخشد.

2. نگاه ترکیه و عربستان به جمهوری چچن

با توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد چچنی‌ها در عرصه نظامی و سرسختی مردمانش که به آن اشاره کردیم، کشورهای مختلف، علی‌الخصوص ترکیه و عربستان سعی در استفاده از این نیروها در نبرد سوریه داشته و دارند. لذا در ادامه  مختصراً به چگونگی نگاه و راهبردهای این کشورها در قبال چچن اشاره می‌کنیم؛

1-2. راهبرد سعودی ها در قبال چچن

عربستان سعودی قصد دارد با ترویج مکتب وهابیت در قفقاز، علی‌الخصوص منطقه چچن، بر نفوذ خود در این منطقه افزوده و از این مسیر یارگیری از جوانان برای انجام عملیات نظامی در موقعیت‌های مطلوب سعودی‌ها به ویژه سوریه را تسهیل بخشد.

لذا عربستان دو راهبرد را در چچن دنبال می‌کند؛ یکی نفوذ در منطقه قفقاز و دیگری تامین نیروی انسانی لازم جهت پیشبرد اهداف نظامی در منطقه غرب آسیا به ویژه سوریه است. در هر دو راهبرد، شباهت و قرابت مذهبی کار عربستان برای دستیابی به مقصود را با سهولت بیشتری همراه کرده است.

ترکیه با اتکا به اینکه چچنی‌ها هم ترک‌تبار هستند، قصد ایجاد روابط نزدیک با چچن را دارد، در واقع ترکیه همان سیاست قفقازی خود را در چچن نیز دنبال می‌کند، سیاستی که اتحاد قبایل ترک را مد نظر قرار داده است.

2-2. راهبرد ترکیه در قبال چچن

ترکیه همان هدف آل‌سعود را از مسیری دیگر دنبال می‌کند. آنکارا سعی دارد از طریق مباحث قومیتی به اهداف خود، که یکی نفوذ در حیاط خلوت روسیه، و دیگری یارگیری از میان تکفیری‌های چچن برای پیشبرد اهداف نظامی خود در سوریه است، دست یابد.

ترکیه با اتکا به اینکه چچنی‌ها هم ترک‌تبار هستند، قصد ایجاد روابط نزدیک با چچن را دارد. در واقع ترکیه همان سیاست قفقازی خود را در چچن نیز دنبال می‌کند؛ سیاستی که اتحاد قبایل ترک را مد نظر قرار داده است.

همان طور که اشاره شد، ترکیه و عربستان سعی دارند از طریق نفوذ در جمهوری چچن، علاوه برکسب نفوذ سیاسی در منطقه قفقاز، به یارگیری نظامی از چچنی‌ها پرداخته و آنها را راهی نبرد سوریه کنند، اتفاقی که تا به حال کم و بیش، به ویژه از سوی ترکیه با نمود بیشتری دنبال شده است. بنابراین راهبرد آل‌ سعود و رهبران حزب عدالت ترکیه در چچن راهبرد واحدی است که بر تاکتیک‌های متفاوتی قوام یافته است. عربستان برای نفوذ مذهب، و ترکیه برای تأثیر‌گذاری قومیت را دستمایه قرار داده است.

3. وضعیت فعلی چچن چگونه است؟

چچن هم اکنون به واسطه این که تحت نفوذ مسکو است، می‌تواند روابط نسبتاً خوبی با ایران داشته باشد، همان طور که تا به حال، قدیروف در تمامی مصاحبه‌هایش با رسانه‌های دولتی، تهران و مسکو را تحسین کرده است.

این که گروزنی، ذهنیت مناسبی نسبت به تهران دارد و آماده همکاری‌هایی جدی با ایران است را می‌توان از سفر «روسلان ادیلگریف» (از مقامات چچنی) به ایران و سخنان وی بهتر دریافت. وی در سفری که به  استان گیلان داشت، گفته بود: «ایران از ظرفیت‌های اقتصادی بالایی برخوردار است و ما می‌خواهیم روابط تجاری خود با این کشور را گسترش دهیم.» وی همچنین ایران را کشوری بزرگ و قدرتمند توصیف کرده بود.

بزرگ‌ترین نشانه مثبت برای جمهوری اسلامی ایران در راستای وجود بستر مناسب برای افزایش ارتباطات و نفوذ در چچن را می‌توان در اجلاس اخیر گروزنی مشاهده کرد. اجلاسی که در آن از مراکز دینی تأثیرگذار عربستان، دعوتی به عمل نیامده و در پایان اجلاس نیز وهابیت، فرقه‌ای انحرافی و خارج از مذاهب اهل سنت خوانده شد.

حال با توجه به موارد مذکور و وجود بستر مناسب برای افزایش ارتباطات و نفوذ ایران در چچن، جمهوری اسلامی باید برای دستیابی به اهدافش، هرچه سریع‌تر در جهت افزایش تعاملات و گسترش نفوذ در منطقه چچن اقدام نماید.

جمهوری اسلامی می‌تواند با همراه کردن گروزنی با خود، همانند آنچه در اجلاس اخیر گروزنی روی داد تفکر وهابیت را در این منطقه به حاشیه رانده و مقدمات طرد و خارج ساختن ابتکار عمل از دست وهابیت را فراهم کند.

4. منافع جمهوری اسلامی ایران در چچن

منافع جمهوری اسلامی ایران در چچن در دو حوزه اقتصادی و سیاسی- امنیتی قابل بررسی است. در حوزه اقتصادی که موضوع این نوشته نیست، به همین بسنده می‌شود که ایران قادر است از طریق راه آهن انزلی-آستارا خود را به جمهوری آذربایجان، جمهوری داغستان و سپس به جمهوری چچن رسانده و در نتیجه به مناطق داخلی روسیه نیز متصل گردد. این یک بسترسازی مناسب در حوزه اقتصادی به حساب می‌آید.

اما در حوزه سیاسی-امنیتی که مهم‌ترین بخش منافع جمهوری اسلامی در ارتباط با چچن را تشکیل می‌دهد، باید به این نکته اشاره کرد که چچن با گرجستان و از این طریق با جمهوری آذربایجان همسایه است، لذا ایران قادر است در صورت برقراری ارتباط و تقویت جایگاه در چچن، به بازیگری فعال‌تر در حوزه قفقاز تبدیل شود. از آنجایی که دولت‌های گرجستان و جمهوری آذربایجان از دولت‌های به نسبت ناهمسوی منطقه‌ای با ایران به حساب می‌آیند (البته روابط ایران و آذربایجان به تازگی جهش یافته است)، جمهوری اسلامی قادر است با اهرم چچن به این دولت‌ها فشار وارد کند. از طرفی می‌تواند از ایجاد و گسترش جریان و مکتب ملل ترک، توسط ترکیه در قفقاز ممانعت به عمل آورد، که این موضوع تهدیدی بالقوه برای امنیت جمهوری اسلامی به حساب می‌آید.

همچنین جمهوری اسلامی می‌تواند با همراه کردن چچن با خود، همانند آنچه در اجلاس اخیر گروزنی روی داد، تفکر وهابیت را در این منطقه به حاشیه رانده و مقدمات طرد و خارج ساختن ابتکار عمل از دست وهابیت را فراهم سازد. در واقع در چنین شرایطی چچن به شریک مناسبی برای ایران در میان ملل اهل تسنن تبدیل می‌شود. این موضوع دو دستاورد را برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان می‌آورد؛ نخست، تضعیف و ممانعت از گسترش وهابیت در قفقاز که روس‌ها نیز به دلیل آسیب‌پذیری از ناحیه نیروهای تکفیری از این موضوع استقبال خواهند کرد. دوم، تحقق این موضوع مقدمه‌ای برای به حاشیه راندن آل‌سعود در منطقه قفقاز خواهند شد.

جمع‌بندی

با توجه به توضیحات مذکور حول اهمیت چچن و بروز برخی شکاف‌ها میان ریاض -گروزنی و با توجه به بستر مناسب در جهت تقویت جایگاه و موقعیت ایران در چچن، جمهوری اسلامی ایران باید سعی کند حوزه اقدام و تعیین کنندگی خود در این منطقه را افزایش دهد. تحقق این امر، منافع اقتصادی و امنیتی برای ایران به همراه خواهد داشت. روابط نه چندان مطلوب ریاض-گروزنی در سایه اجلاس اخیر، شرایط را برای ایران مهیا ساخته است. لذا استفاده از این فرصت، جایگاه ایران در جمهوری چچن را تقویت خواهد کرد. ترس دولت مرکزی روسیه از گسترش افراط‌گرایی در چچن، زمینه فراخ‌تری برای ایران مهیا خواهد ساخت. افزایش نفوذ ایران در چچن ضمن مسدود کردن منافذ برای افزایش قدرت ترکیه و عربستان، بر معادلات میدانی نبرد در منطقه غرب آسیا نیز تأثیرگذار خواهد بود.

ارسال دیدگاه