بررسی عملکرد ایران در چهار سال ریاست بر جنبش عدم تعهد

عدم بهره‌گیری مناسب ایران از ظرفیت ریاست بر عدم تعهد صرفاً در رویکرد سیاست خارجی دولت خلاصه نمی‌شود، بلکه اساساً مشکلات سیاسی و ساختاری خود جنبش هم از علل اصلی این موضوع به شمار می‌رود.

اندیشکده راهبردی تبیین – جنبش عدم تعهد در تاریخ معاصر روابط بین الملل، نماد استقلال سیاسی به شمار می رود. جمهوری اسلامی ایران نیز از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره یکی از کشورهای اصلی عضو جنبش بوده است. به ویژه اینکه ریاست شانزدهمین دوره جنبش عدم تعهد که به تازگی طی اجلاسی در ونزوئلا به پایان رسید، برعهده جمهوری اسلامی ایران بود. در این میان آنچه حائز اهمیت است، بررسی و ارزیابی عملکرد ایران در دوره گذشته است. چه اینکه بهره گیری از ظرفیت دیپلماسی چندجانبه جنبش عدم تعهد می تواند به عنوان یکی از ابزارهای قدرت ساز در چانه زنی سیاسی برای منافع ملی کشور و همچنین یک بازیگر موثر در ساختار بین الملل در نظر گرفته شود.

 

جنبش عدم تعهد

جنبش عدم تعهد در سال 1961م در اوج جنگ سرد و نظام دو قطبی توسط کشورهایی بنیان گذاشته شد، كه عضو هیچیک از دو پیمان نظامی اصلی موجود (ناتو و ورشو) به عنوان نماد قطب بندی بین الملل، نبودند بلکه تلاش می کردند در روابط خارجی خود مستقل از دو بلوك شرق و غرب باشند.[1] به‌همین‌منظور، نام «جنبش عدم تعهد»[2] بر آن گذارده شد. در واقع ایستادگی در برابر نفوذ قدرت‌های بزرگ به عنوان اصلی ترین عامل تهدید استقلال سیاسی، حفظ بقای کشورها، عدم مداخله در امور داخلی كشورها، خود مختاری تمامی ملل جهان و آزادی تمامی سرزمین‌های تحت استعمار؛ همكاری مثبت بین المللی و همچنین مقابله با ساختار بین المللی مبتنی بر سلطه از جمله اصلی ترین اهداف جنبش عدم تعهد به شمار می رود.[3]

با پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی پیمان سنتو (به عنوان ساختار امنیتی هم پیمانی با غرب)،‌ نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی خواستار عضویت جنبش عدم تعهد گردید که این درخواست در کنفرانس ششم در هاوانا پایتخت کوبا در سال 1979 به عنوان هشتادوهشتمین عضو به تصویب رسید.[4]

البته این مجموعه از ابتدا با مشکلاتی همچون؛ وجود گروه‌بندی‌ها در داخل جنبش، وجود گرایش به یکی از دو قطب بین‌المللی، ضعف های ساختاری و … مواجه بوده است. با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی نیز البته مشکلات جنبش عدم تعهد افزایش یافت. به مرور مشخص گردید مناسبات جدید در نظام بین الملل، برای اعضای عدم تعهد نسبت به گذشته، تهدید آفرین تر است. چه اینکه در نظام هژمون پساجنگ سرد با یکجانبه گرایی نظامی آمریکا، منافع امنيت و استقلال سياسي كشورهايي كه همسو با نظام تك قطبي نيستند بيش از هر زمان ديگر تهديد مي شود. از طرف دیگر نیز مسائل جدیدی چون؛ فرایند جهانی سازی، تجارت و سرمایه‌گذاری، محیط زیست و … به عنوان موضوعات جدید برای غیر متعهدها مطرح گردیده است که باعث شده است دامنه و حوزه های مشترک میان کشورهای عدم تعهد افزایش یابد.

 

 

عملکرد ایران در ریاست عدم تعهد

جمهوری اسلامی در طول سی و چند سال گذشته از اعضای مهم جنبش عدم تعهد به شمار می رفته است و این جنبش نیز عمدتا موضع‌گیری‌های مثبت در قبال جمهوری اسلامی داشته است. میانجیگری در جنگ ایران و عراق، محکوم کردن حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران، حمایت از ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، حمایت از مردم فلسطین و مخالفت با نژادپرستی صهیونیستی و … از جمله مواضعی است که جنبش عدم تعهد در ارتباط با سیاست خارجی جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است. همچنین جنبش عدم تعهد از صدور اولین بیانیه مشترک در حمایت از برنامه هسته‌ای ایران در سال 2005 تا مقطع اخیر مذاکرات هسته ای در سال 2014 همواره بر حل موضوع هسته‌ای ایران در چارچوب آژانس بین‌المللی انرژی اتمی(IAEA)، تاکید داشته است.[5]

با این زمینه سیاسی و تاریخی جمهوری اسلامی ایران در شهریور ماه سال 1391 در شانزدهمین اجلاس جنبش در تهران، ریاست این جنبش را از کشور مصر تحویل گرفت. برگزاری این اجلاس در تهران در اوج فشارهای غرب براي منزوي كردن ايران با اعمال تحریم اقتصادی و فشارهای سیاسی صورت گرفت. با این حال با حضور بی سابقه بیش از ۱۰۰ کشور عضو و همچنین ۳۵ رییس جمهوری و نخست وزیر، جمهوري اسلامي ايران به كانون ديپلماسي بين المللي تبدیل گردید.

 با توجه به ظرفیت جنبش عدم تعهد در قالب یک ابزار سیاست خارجی برای حمایت از مواضع جمهوری اسلامی به عنوان یک کارگزار بین المللی و همچنین یک نهاد دیپلماسی چندجانبه برای پیگیری اهداف ضد سلطه در سطح ساختار بین الملل، این انتظار وجود داشت که ایران در دوران ریاست بر عدم تعهد، از تمامی ظرفیت های آن بهره برد. لذا در تشریح فعالیت های صورت گرفته در دوره شانزدهم جنبش عدم تعهد به ریاست ایران می توان به موارد ذیل اشاره نمود[6]:

– هماهنگی گروه‌های کاری پنج‌گانه جنبش و فراکسیون‌های جنبش در شورای امنیت و کمیسیون تحکیم صلح

– ایفای وظیفه نمایندگی و سخنگویی توسط ایران جنبش از طریق ارائه نظرات جنبش در نهادها و مجامع بین‌المللی

– برگزاری نشست وزاری امور خارجه کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد به منظور بررسی وضع بحرانی مردم فلسطین

– برگزاری نشست وزرای علوم و فنآوری و نوآوری‌های جنبش عدم تعهد در تهران

– مشارکت فعال جمهوری اسلامی ایران در هدایت و راهبری جنبش عدم تعهد در سازمان‌های بین‌المللی

– نامگذاری روز 26 سپتامبر هر سال به عنوان روز بین‌المللی امحای کامل سلاح‌های هسته‌ای

– بیانیه جنبش عدم تعهد در خصوص رد نقض مصونیت دولت‌ها توسط امریکا

– برگزاری نشست وزرای امورخارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در حاشیه مجمع عمومی

– تشکیل جلسات تروئیکای جنبش عدم تعهد

– هدایت و راهبری اقدامات جنبش عدم تعهد در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شورای حقوق بشر، سازمان بهداشت جهانی و …

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

سنجش عملکرد ایران: سطوح ساختاری و کارگزاری

با توجه به ظرفیت جنبش غیرمتعهدها که معادل دو سوم اعضای سازمان ملل می باشد و عموما عضو این سازمان و بعضا در سایر نهادها و مجامع بین المللی نیز حضور دارند، انتظار می رود نقشی اساسی و تعیین کننده در عرصه معادلات جهانی ایفاء نمایند. اصلاح ساختار ناسالم و ناعادلانه سازمان ملل و همچنین ساختارغیردموکراتیک شورای امنیت و توجه جدی تر به نارضایتی ملت ها از ساختار فعلی این سازمان و دخالت های نابجای شورای امنیت در سایر نهادهای بین المللی از اهدافی است که باید در سرلوحه اهداف کشورهای عضو جنبش باشد. لذا برای سنجش موفقیت دوران ریاست ایران در عدم تعهد باید در دو سطح ساختاری و کارگزاری به بررسی پرداخت. سطح ساختاری ناظر به فعالیت عدم تعهد به عنوان یک بازیگر انتقادی در سطح نظام بین الملل است و سطح کارگزاری ناظر به میزان بهره گیری سیاست خارجی کشور از ظرفیت عدم تعهد برای مسائل دو یا چندجانبه خارجی کشور است.

بر این اساس در تبیین این موضوع که؛ آیا جمهوری اسلامی ایران توانست به اندازه کافی از تمامی ظرفیت های جنبش عدم تعهد استفاده نماید؟ بایستی ضمن تشریح اقدامات صورت گرفته، آنها را با اهداف تشریح شده در سند اجلاس پایانی تهران، اهداف اساسی جنبش در سطح ساختار بین الملل و نهایتا موضوعات مدنظر سیاست خارجی ایران مورد تطبیق قرار داد.

 

اهداف معطوف به تغییرات ساختاری بین الملل

در بعد معطوف به ساختار بین الملل ایران در این دوره ۴ساله توانسته است با ایجاد همگرایی بیشتر در بین کشورهای عضو از طریق برگزاری نشست هایی در سطوح مختلف سیاسی عملکرد مثبتی داشته باشد. بر همین اساس جمهوری اسلامی تلاش داشته تا ضمن هماهنگ سازی اقدامات و مواضع جنبش عدم تعهد، نقش ویژه ای در سخنگویی این جنبش در مجامع بین المللی بازی نماید. لذا نمایندگی دائم ایران به نمایندگی از اعضای جنبش عدم تعهد در کمیته ها، کمیسیون ها و سازمان های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد به ایراد مواضع و رایزنی دیپلماتیک پرداخته است.

الف) تغییر در سازمان ملل متحد: با این حال به نظر می رسد در دوره ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد به ویژه در دوره دولت یازدهم ریاست جمهوری، موضوع تغییر ساختارهای ظالمانه بین المللی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به بیان دیگر بجز چند موضع گیری در جلسات فرعی سازمان ملل، مساله تغییرات در سازمان ملل به عنوان یک محور در دیپلماسی چندجانبه عدم تعهد مطرح نگردیده و بر همین اساس چانه زنی سیاسی در معادلات بین المللی بر سر تغییرات ساختاری سازمان های بین المللی نیز صورت نگرفت. از جمله اقداماتی که جمهوری اسلامی ایران می‌توانست طی دوره ریاستش بر جنبش غیرمتعهدها در راستای تغییر در مناسبات قدرت جهانی انجام دهد: پیگیری تغییر در ساختار قدرت سازمان ملل و به ویژه تلاش برای تغییر ترکیب شورای امنیت و اختصاص یک کرسی دائمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای این جنبش بود.

ب) فعال سازی کنش بین المللی عدم تعهد: با توجه به رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم در زمینه پذیرش چهارچوب سازمان های بین المللی و همچنین تعامل با غرب، تلاشی برای فعال سازی ظرفیت های چندجانبه عدم تعهد برای تغییر در مناسبات قدرت بین المللی صورت نگرفت. همچنین تشکیل ساختارهای درون جنبش عدم تعهد مانند مکانیزم رفع اختلاف، بانک توسعه، نیروی پاسدار صلح و … از جمله ظرفیت هایی بود که برای رفع مشکلات ساختاری و عدم ضمانت اجرای مصوبات جنبش قابل پیگیری بود که البته مغفول ماند.

ج) خلع سلاح هسته ای: از جمله دیگر مسائل بین المللی در دوران ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد؛ موضوع خلع سلاح و عدم اشاعه اتمی و مقابله با سیاست کشورهایی مانند آمریکا برای اجرای تعهدات بین المللی آنان بوده است. نگاهی به بیانیه پایانی اجلاس شانزدهم تهران نیز نشان می دهد این موضوع در بند های 5 ، 6 و 7 مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس یکی از اصلی ترین مسائل پیش روی جنبش عدم تعهد برگزاری کنفرانس بازنگری معاهده عدم اشاعه NPT در سال ۲۰۱5 بود. در این اجلاس که در نیویورک برگزار شد مقرر بود که تعهدات دولت های غربی در زمینه خلع سلاح هسته ای طبق برنامه عمل کنفرانس پیشین بازنگری NPT  بررسی شود و همچنین کشورهای عدم تعهد به دنبال آن بودند تا روندی برای خلع سلاح هسته ای قدرت های بزرگ، ممنوعیت تحقیق توسعه سلاح هسته ای، عملیاتی کردن طرح غرب آسیا عاری از سلاح‌های کشتار جمعی و پیوستن دولت‌‌هایی چون رژیم صهیونیستی به معاهده NPT تعریف شود.[7] در این اجلاس ایران به عنوان نماینده و هماهنگ کننده کشورهای عدم تعهد تلاش زیادی برای گنجاندن مواضع عدم تعهد در بیانیه پایانی صورت داد. اما در نهایت با مخالفت آمریکا و انگلستان با مشخص کردن تاریخ و گنجاندن موضوع کنفرانس ایجاد منطقه عاری از سلاح اتمی غرب آسیا در بیانیه پایانی، این کنفرانس بدون نتیجه پایان یافت.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

عدم تعهد به مثابه فرصت سیاست خارجی

در بعد ناظر به مسائل سیاست خارجی کشور نیز به نظر می رسد مواضع مناسبی از سوی جنبش عدم تعهد در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شده است. که از جمله این اقدامات مثبت می توان به برگزاری نشست وزرای امور خارجه کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد در مرداد ماه ۱۳۹۳ در تهران، انتخاب ایران به عنوان عضو تروئیکا جنبش تا ۹ سال آینده، بیانیه جنبش عدم تعهد در خصوص رد نقض مصونیت دولت‌ها توسط آمریکا در بلوکه کردن منابع مالی ایران در سال ۱۳۹۵  و … اشاره کرد.

الف) پرونده هسته ای: اصلی ترین حوزه ای که جنبش عدم تعهد در راستای منافع ملی کشور عمل کرده است، همراهی کشورهای عدم تعهد با مواضع کشورمان در زمینه پرونده هسته ای بوده است. به ویژه اینکه علیرغم چیدمان نامناسب شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی اما کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، ظرفیت مناسبی در اتخاذ تصمیمات شورای حکام و یا حداقل جلوگیری از  اجماع غیرفنی و سیاسی در آن شورا دارند. در واقع در برابر اصرار کشورهای غربی درباره نقض پادمان های هسته ای توسط ایران و لزوم مجازات این کشور، جنبش عدم تعهد در آژانس بین الملل انرژی اتمی دیپلماسی «عدم اشاعه» را در پی گرفت. این رویکرد در کنار رای مثبت گروه عدم تعهد در شورای حکام به ایران بدان معنا بود که موضوع اصلی از منظر این گروه خلع سلاح هسته ای قدرت های بزرگ است.[8] اما با این حال به نظر می رسد استفاده ایران از ظرفیت عدم تعهد در موضوع هسته ای، صرفا در قالب های تبلیغاتی و سیاسی کوتاه مدت قرار داشته است، و از فرصت عدم تعهد به عنوان یک برگ برنده در چانه زنی در مذاکرات تبدیل نشد.

ب) بحران های منطقه ای: بجز پرونده هسته ای، موارد متعدد دیگری وجود داشت که می توانست با فعال سازی جنبش عدم تعهد در راستای سیاست خارجی کشور از آنها بهره گرفت. به عنوان مثال از ظرفیت های تبلیغی و سیاسی عدم تعهد در بحران های منطقه ای و جنگ در سوریه و یمن و … استفاده ای صورت نگرفت. درحالیکه این امکان وجود داشت که از ظرفیت های مصالحه و پیشنهادات کاهش مخاصمات توسط جنبش عدم تعهد استفاده نمود.

ج) تعاملات دوجانبه سیاست خارجی: همچنین کشورهای عدم تعهد به شکل موردی و در قالب مجموعه عدم تعهد، این ظرفیت را دارا بودند تا مناسبات اقتصادی ویژه ای (در قالب سرمایه گذاری، پیمان های مالی، ایجاد بانک مشترک و …) با آنها برای کاهش فشارهای تحریمی غرب تعریف شود، که این موضوع نیز در نگرش غرب گرا و اعتماد به آمریکا در دوران مذاکرات هسته ای مورد غفلت قرار گرفت.

به نظر می رسد رویکردهای یک طرفه نگاه به غرب در سیاست خارجی دولت، باعث شده است تا از دوره ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد، آنچنان که باید در مسیر منافع ملی بهره گیری نشود. چرا که اصولا جنبش عدم تعهد دارای جایگاه لازم در مبانی نظری و نگرش راهبردی دولت ایران نبوده است. البته عدم بهره گیری مناسب ایران از ظرفیت ریاست بر عدم تعهد صرفا در رویکرد سیاست خارجی دولت خلاصه نمی شود، بلکه اساسا مشکلات سیاسی و ساختاری خود جنبش هم از علل اصلی این موضوع به شمار می رود. در واقع عدم همگرایی کامل در میان کشورهای عضو، ضعف اقتصادی و سیاسی کشورها و … از جمله دلایل ناکارآمدی جنبش عدم تعهد بوده است. و به همین دلیل فعالیت این جنبش عمدتا به صدور بیانیه خلاصه می شود. همین مشکلات هم باعث شده است که نگاه ایران به جنبش عدم تعهد در دوران ریاست اش، از کارویژه تبلیغاتی سیاسی جنبش فراتر نرود.

 

جمع‌بندی

جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست بر جنبش عدم تعهد در راستای اهداف این جنبش، توان اجماع ساز و هماهنگ سازی خوبی را از خود نشان داد و در سطوح بالاتر این امکان وجود داشت که از ظرفیت های عدم تعهد در راستای اهداف سیاست خارجی کشور استفاده حداکثری صورت گیرد، اما بررسی ها نشان می دهد که این استفاده در سطحی حداقلی صورت گرفته است. علت این امر را می توان در؛ ظرفیت محدود و عدم ضمانت اجرای مصوبات جنبش عدم تعهد در کنار نگاه خاص دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران در عدم توجه به مناسبات انتقادی به نظام بین الملل جستجو نمود که باعث گردید دوران ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد، آنگونه که باید در راستای تغییر مناسبات جهانی و تامین حداکثری منافع ملی قرار نگیرد.

 


[1]: غلامرضا علي بابائي، فرهنگ سياسي، تهران: نشر آشيان، 1382، ص 219.

[2]: Non Align Movement

[3]: سيد عبدالعلي قوام، اصول سياست خارجي و سياست بين الملل، تهران: انتشارات سمت، 1378، ص 165.

[4]: اسماعيل منصوري لاريجاني، تاريخ دفاع مقدس، تهران: انتشارات اسليمي، 1380، صص 227ــ226.

[5]: رک: حبیب اله صفاکیش، «اجلاس غیرمتعهدها و پرونده هسته‌ای ایران»، وبسایت اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ 27 آبان 1391، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items/the-nam-summit-and-iran-nuclear-program

[6]: روزنامه ایران، «انسجام غیرمتعهدها در دوره ریاست ایران»، وبسایت روزنامه ایران، منتشر شده در تاریخ 26 شهریور 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.iran-newspaper.com/Newspaper/BlockPrint/150805

[8]: Tanya Ogilvie-White, “International Responses to Iranian Nuclear Defi ance: The Non-Aligned Movement and the Issue of Non-Compliance”,  The European Journal of International Law, Vol. 18 no. 3 EJIL 2007, p 456.

ارسال دیدگاه