طرح موضوع سپر دفاع موشکی
با گسترش مجادلات پیرامون پرونده هستهای ایران و روند صعودی ایرانهراسی در منطقه، یکی از موضوعات مطروحهی پیش روی اوباما، ایجاد سامانه دفاع موشکی در کشورهای عربی بود. در واقع یکی از راهبردهای همیشگی آمریکا این بوده است که با ایجاد تهدید ساختگی از ایران، حضور نظامی خود در منطقه خلیج فارس را گسترش دهد. لذا به شکل مداوم این انگاره ترویج میشود که در صورت نبود یک «نظام امنیتی آمریکامحور» در خلیج فارس، ایران نیّات تجاوزکارانه خود را عملی خواهد کرد. در سایه همین ایرانهراسی، مشروعیت لازم برای حفظ پایگاههای آمریکایی در کشورهای عربی ایجاد شده و همچنین تجارت تسلیحات و تجهیزات نظامی در منطقه خلیج فارس رونق گرفته است. (Abdulghafar، 2012)
از سال 2006 شورای همکاری خلیج فارس به شکل جدّیتری در مورد ارتقاء همکاریها با آمریکا اندیشیده و لذا توسعه قابلیتهای دفاعی کشورهای خلیج فارس، ایجاد توانایی عملیات مشترک، برقراری امنیت داخل کشورها، حفاظت از تأسیسات حساس بهویژه در بخش نفت و گاز، از مهمترین محورهای گفتگوی آنها با آمریکا بوده است که استقرار سامانه دفاع موشکی یکی از نقاط عطف آن محسوب میگردد. به همین سبب «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه اسبق آمریکا در سفر به منطقه در سال 2009 تاکید کرد: «آمریکا متحدان خود در خلیج فارس را زیر چتر دفاعی خود خواهد گرفت. ما میخواهیم ایران درک کند که اگر ما چتر دفاعی خود را در منطقه بگسترانیم، یا ظرفیت نظامی کشورهای خلیج فارس را افزایش دهیم، ایران در صورت دستیابی به سلاح هستهای نه قدرتمندتر و نه ایمنتر خواهد شد.» (Clinton، 2009) از همین رو هیلاری کلینتون، در کنفرانس خبری با همتای سعودی خود سعود الفیصل، از آغاز بررسیهای کارشناسی جهت استقرار سپر دفاع موشکی در کشورهای خلیج فارس خبر داد. البته اندکی پس از این اعلام آمریکا در ادامه سیاست فروش تسلیحاتی، ۸۴ فروند جنگنده اف۱۵ به مبلغ ۳۰ میلیارد دلار به عربستان سعودی و همچنین سامانه دفاع موشکی تاد به قیمت 3/5 میلیارد دلار به امارات عربی تحویل داد.
با به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای در قالب برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد برخی از کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی که ایران را رقیب سرسخت منطقهای خود میپندارد، بیشازپیش مخالفت و نگرانی خود را از توافق اظهار کردند. در مقابل آمریکا نیز به دنبال اطمینانبخشی و نوعی دلجویی از شرکای منطقهای خود در حاشیه جنوبی خلیج فارس اقداماتی را در دستور کار خود قرار داد از جمله: اعلام طرح استقرار سیستم دفاع موشکی.
از سال 2006 شورای همکاری خلیج فارس به شکل جدّیتری در مورد ارتقاء همکاریها با آمریکا اندیشیده و لذا توسعه قابلیتهای دفاعی کشورهای خلیج فارس، ایجاد توانایی عملیات مشترک، برقراری امنیت داخل کشورها، حفاظت از تأسیسات حساس بهویژه در بخش نفت و گاز، از مهمترین محورهای گفتگوی آنها با آمریکا بوده است که استقرار سامانه دفاع موشکی یکی از نقاط عطف آن محسوب میگردد. |
از دید آمریکا کشورهای عربی بایستی بخشی از درآمدهای کلان نفت خود را صرف خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی از غرب بکنند و برای اجرای برنامههای نظامی آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس با غرب همکاری کنند. به همین دلیل نیز طرف سعودی پیشنهاد نمود که همه هزینههای مرحله اول استقرار سپر ضد موشکی خلیج فارس را که معادل 20 میلیارد دلار تخمین زده میشود را پرداخت کند. ادامه استقرار حدود 35 هزار نظامی آمریکایی (یکسوم آنها را نفرات نیروهای واکنش سریع تشکیل میدهند) در پایگاههای خود در خلیج فارس نیز، یک نوع امتیاز مکمل این معامله به حساب میآید. به موجب برنامه سپر ضد موشکی خلیج فارس 60 سامانه ضد موشکی «پاتریوت» با امکانات وسیع و 4 رادار چندین منظوره به کویت ارسال خواهند شد. امارات نیز قرارداهای مختلفی را برای دستیابی به سامانه «پاتریوت3» و «سامانه تاد»، در سال 2011 قراردادی به ارزش هفت میلیارد دلار امضا کرده و برای دریافت «سامانههای پدافند ارتفاع کوتاه» و ضدموشکهای مکمل در سال آینده نیز 4 میلیارد دلار خرج خواهد کرد. ریاض نیز تاکنون هزینههای 1.7 میلیارد دلاری به روزآوری سامانههای موشکی خود را پرداخته و در صدد است در استقرار رادارهای جدید در خاک خود و در بحرین حدود 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. بهای سامانههای پدافند برای قطر نیز 12 میلیارد دلار خواهد بود (نیکلایف، 1392).
در واقع آمریکاییها با طرح این موضوع که هرگونه حمله موشکی از سوی ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس تنها 4 دقیقه زمان خواهد برد، سعی در ایجاد این شبکه دفاعی دارند که احتمالاً مرکز کنترل و فرماندهی آن در کشور قطر ساخته میشود. همه اینها در حالی است که هزینههای نظامی اعضای شورای همکاری خلیج فارس، نسبت به ایران حدود 9 برابر است (Cordesman، 2015: 9).
اهداف راهبردی سامانه دفاع موشکی
استقرار این سپر دفاع موشکی با این گستردگی زیاد نظامی و همچنین میزان سرمایهگذاری کشورهای عربی، البته سیاستی صرفاً برای دلجویی حاکمان حاشیه جنوبی خلیج فارس توسط آمریکا نخواهد بود. در واقع استقرار سپر دفاع موشکی در خلیج فارس جزئی از سیاست کلی منطقهای آمریکا است که البته همچون دیگر سیاستهای این کشور، همزمان چندین هدف را مدنظر دارد.
در این میان اساساً توسعه همکاریهای نظامی و امنیتی با کشورهای منطقه به گونهای که بار کمتری از مسائل منطقه بر دوش آمریکا باشد، از اجزای اصلی سیاست اوباما بوده همچنان که در گزارش اندیشکده استراتفور منعکس شده است: «اینک استراتژی منطقهای جدید ایالات متحده در حال اجراست. واشنگتن دارد از سیاست گذشته خود -یعنی ایفای نقش به عنوان نیروی نظامی اصلی در درگیریهای منطقهای- فاصله میگیرد. با این کار، ایالات متحده بارِ عمده جنگ را بر دوش قدرتهای منطقهای میگذارد، در حالی که خود نقشی ثانویه بر عهده میگیرد. از دید ایالات متحده، اعراب پس از سالها خریداری جنگافزارها و سلاحهای پیشرفته، اکنون قادر هستند تا یک سری نبردهای نسبتاً پیچیده به انجام برسانند» (فریدمن، 1394) همچنین در بیانیه مشترک شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا پس از نشست ماه می 2015 کمپ دیوید آمده است: «ایالات متحده به عنوان بخشی از این تلاش برای تقویت ظرفیت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در دفاع از خود علیه تهاجم خارجی، اقدام خواهد کرد و این اقدام شامل تقویت دفاع هوایی و موشکی، دریایی و امنیت سایبری است». در واقع ضمن اینکه در اهداف آمریکا در منطقه نظیر مهار جمهوری اسلامی و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی هیچ تغییری ایجاد نشده است و همچنان ایران به عنوان اصلیترین تهدید به شمار میرود، آمریکا تلاش میکند به شکل غیر مستقیم و با توانمندسازی متحدان خود در منطقه، موازنه قدرت با ایران را برقرار نماید.
بنابراین در مقطع پسابرجام، ریاض تلاش میکند جبههای زیرمنطقهای در خلیج فارس و همچنین جبههای عربی- ایدئولوژیک از کشورهای سنّی نظیر قطر، بحرین، ترکیه، اردن، مصر، سودان و… علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد نماید که البته در یک اتحاد نامقدس در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی نیز قرار دارد. لذا اساساً یک طرح آمریکایی با اجرایی عربی-صهیونیستی در جریان است. در همین راستا پیشتر مرکز «امنیت نوین آمریکا» پیشنهاد کرده بود: «برای دوران پسابرجام تقویت روابط امنیتی نظامی از جمله تبادل نظر در مورد مباحث دفاعی و اطلاعاتی، کمکهای تسلیحاتی نظامی، تشکیل یک نیروی ضربت مشترک چندملیتی با متحدان عرب با هدف مقابله با خطرهای غیرمتعارف از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و… با کشورهای عربی منطقه برای جبههسازی در برابر ایران در دستور کار آمریکا قرار گیرد (7: 2015،Goldenberg & other).
در واقع آمریکاییها با طرح این موضوع که هرگونه حمله موشکی از سوی ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس تنها 4 دقیقه زمان خواهد برد، سعی در ایجاد این شبکه دفاعی دارند که احتمالاً مرکز کنترل و فرماندهی آن در کشور قطر ساخته میشود. |
لذا سپر دفاع موشکی بازگشت به مسابقه تسلیحاتی منطقهای برای فرسوده کردن ایران به وسیله رویارویی نظامی است. به همین دلیل کارشناس روسی سامانه سپر ضد موشکی خلیج فارس به عنوان جزء ترکیبی سامانه جهانی پدافند موشکی (که سپر ضد موشکی اروپایی هم مشمول آن است)، و در آینده، «گنبد آهنینِ» نوسازیشدهی رژیم صهیوینستی را بهترین وسیله برای برابر صفر کردن همه توافقات هستهای با جمهوری اسلامی ایران میداند (نیکلایف، 1392) با این توضیحات آمریکا در قالب طرح ایجاد سپر دفاع موشکی در خلیج فارس اهداف ذیل را دنبال می کند:
– ایجاد یک سامانه تهاجمی با هدف دستیابی به برتری نظامی در برابر ایران
– تقویت همکاریهای امنیتی و نظامی در ائتلاف ضد ایرانیِ عربی- صهیونیستی
– تثبیت امنیت رژیم صهونیستی با ایجاد شبکهای از سامانههای دفاع موشکی
– تضمین امنیت جریان انتقال انرژی از خلیج فارس و تسلط بر منابع نفت و گاز آن
– و مهمتر از همه ایجاد موازنه و مهار جمهوری اسلامی ایران
تأثیرات سامانه دفاع موشکی بر امنیت ملی ایران
چنانچه مشخص گردید در واقع سپر دفاع موشکی و به طور کلی ارتقاء همکاریهای نظامی- امنیتی آمریکا به کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس و نیز حمایت سیاسی و نظامی آمریکا از سعودی در جنگ علیه مردم مظلوم یمن، همگی در چارچوب سیاست کلی منطقهای آمریکا برای مهار جمهوری اسلامی ایران در پسابرجام قرار دارد. یک طراحی آمریکایی برای مهار ایران صورت گرفته است به گونهای که با گسترش جنگهای نیابتی و کنشگری کشورهای عربی، موازنه قدرت علیه ایران ایجاد گردد. لذا با توجه به جهتگیری مشخص سپر دفاع موشکی علیه جمهوری اسلامی ایران باید انتظار داشت که این امر اثرات نامطلوبی بر منافع و امنیت ملی کشور بر جای گذارد که میتوان آن را در قالب گزارههای ذیل مورد اشاره قرار داد:
1. کاهش توان بازدارندگی: استقرار سپر دفاع موشکی به طور کلی در هر یک از کشورهای همسایه جمهوری اسلامی نوعی تهدید برای منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی تلقی میشود، زیرا که هدف آن کاستن از قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی است. سپر دفاع موشکی بخشی از راهبرد کلی آمریکا برای مدیریت منطقه غرب آسیا است که البته جهتگیری اصلی آن بسوی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. با اجرای این سیاست توانایی جمهوری اسلامی در ایجاد ضربه دوم در پاسخ به تهاجم اولیه دشمن کاهش مییابد و این، هدف و پیامد اصلی این سپر دفاع موشکی است. چنانچه ژنرال پترائوس که پیشتر مقام سرفرماندهی کل ارتش ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا، شرق آفریقا و آسیای مرکزی را بر عهده داشت، در هنگام اعلام استقرار سپر موشکی آمریکا در خلیج فارس مدعی شد این سیستم برای بازدارندگی و ارتقای توان دفاعی کشورهای منطقه در برابر قدرت موشکی ایران است. (McGreal، 2010) البته با توجه به سیاستهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران و نیات تجاوزکانه طرف مقابل، این سخنان بدین معنا خواهد بود که آمریکا با استقرار این سیستم دفاعی، با کاهش توان ضربه دوم ایران، کشورهای خلیج فارس و البته رژیم صهوینیستی را از اقدامات تلافیجویانه ایران و جبهه مقاومت حفاظت میکند.
در مقطع پسابرجام، ریاض تلاش میکند جبههای زیرمنطقهای در خلیج فارس و همچنین جبههای عربی- ایدئولوژیک از کشورهای سنّی نظیر قطر، بحرین، ترکیه، اردن، مصر، سودان و… علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد نماید که البته در یک اتحاد نامقدس در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی نیز قرار دارد. |
2. تغییر موازنه نظامی و کاهش مزیت ژئوپلتیک ایران:اثر دیگر استقرار سامانه دفاع موشکی در خلیج فارس، تغییر موازنه نظامی و کاهش مزیتهای ژئوپلتیک ایران در منطقه است. جمهوری اسلامی با طولانیترین ساحل در شمال خلیج فارس و نیروی دریایی و پایگاههای هوایی مستقر در جزایر و همچنین در اختیار داشتن جزایر راهبردی در دهانه خلیجفارس به عنوان یک سد دفاعی مستحکم، عملاً اراده برتر در خلیج فارس را در اختیار دارد. لذا هرگونه تجهیز نظامی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و به ویژه طرح سامانه دفاع موشکی باعث میشود مزیتهای ژئوپلتیک ایران در خلیج فارس که موجب برتری مطلق نظامی ایران است، دچار کاهش شود.
3. تیرگی روابط و بیثباتی منطقهای: تأثیر دیگر این امر تداوم خصومت میان کشورهای حوزه خلیج فارس و تداوم ناامنی و بیثباتی در این منطقه است. در واقع آمریکا همواره تلاش کرده است تا یک نظام امنیتی با تکیه بر رویکردهای «مهار»، «تهدید خیالی جمهوری اسلامی ایران» و عمدتاً بر محور «نظام امنیت وارداتی» مبتنی بر منافع بازیگران فرامنطقهای یا طرف سوم در خلیج فارس ایجاد نماید (کرمی، 1385)، هماکنون نیز طرحهایی چون سامانه موشکی نه تنها نتیجه سیاستهای ایرانهراسانه به شمار میرود، بلکه از سوی دیگر منجر به تعمیق ایرانهراسی و گسترش حضور امنیتی آمریکا و ناتو در خلیج فارس میشود. حضوری که خود اصلیترین عامل ناامنی و شکاف سیاسی در دو سوی خلیج فارس است. در حالیکه ایران همواره بر ایجاد یک نظام امنیت مشارکتی با حضور همه قدرتهای منطقهای تأکید دارد، متقابل آمریکا با طرح موضوعاتی چون سامانه موشکی و… تضاد بین ایران و همسایگانش را افزایش داده و ناامنی و بیثباتی را نهادینه میکند.
جمعبندی
به نظر میرسد آنچه در طرح دفاع موشکی فوق مورد نظر آمریکا است، ایجاد یک سیستم دفاع هوایی مشترک است که در آن باید سیستمهای راداری کشورهای مختلف در مناطق گوناگون با یکدیگر ترکیب شده و یا هماهنگی اساسی ایجاد شود که تحت مدیریت آمریکا در منطقه قرار گیرد. ایجاد این سامانه در قالب راهبرد کلی منطقهای آمریکا برای مهار جمهوری اسلامی ایران در پسابرجام تعریف میگردد که مهمترین آثار آن بر امنیت ملی کشور، تیرگی روابط و بیثباتی منطقهای، تغییر موازنه نظامی و کاهش مزیت ژئوپلتیک ایران و نهایتاً کاهش توان بازدارندگی ایران است.
—————————————-
منابع:
• فریدمن، جورج (1394)، «اندیشکده استراتفور: ایران، عربستان و توازن قدرت در خاورمیانه»، مرکز رصد راهبردی اشراف، 15/1/1394.
• کرمی، کامران (1385)، «ایران، عراق جدید و نظام امنیت منطقهای خلیج فارس»، معاونت پژوهشهای سیاست خارجی، مرکز تحقیقات استراتژیک.
• نیکلایف، ایگور (1392)، سپر ضد موشکی خلیج فارس: خطر جدید برای امنیت منطقه ای، خبرگزاری روسی «ایران رو».
• Abdul ghafar, Muhammad (2012), “Regional and international strategy for gulf security: A Perspective on the Driving Forces of Strategic Conflict and the Regional Response”, Bahrain Center for Strategic.
• Clinton, H. (2009), “Clinton: US Will Extend Defense Umbrella over Persian Gulf If, Iran Obtain Nuclear Weapons”, Fox News: http://www.foxnews.com/politics
• McGreal, Chris (2010), US raises stakes on Iran by sending in ships and missiles in guardian: http://www.theguardian.com/world/2010/jan/31/iran-nuclear-us-missiles-gulf
• Cordesman, Anthony H. (2015), “Military Spending and Arms Sales in the Gulf”, Center for Strartegic and International Studies (CSIS)April 28, 2015
• Goldenberg, Ilan & other (2015), “After The Joint Comprehensive Plan Of Action: A Game Plan for the United States”, Center for a New American Security, October2015.