راهبردهای مطرح شده در کنفرانس هرتزلیا 2015

پانزدهمین کنفرانس سالانه امنیتی هرتزلیا به میزبانی موسسه سیاست و استراتژی مرکز هرتزلیا برگزار شد. در این کنفرانس حدود پنجاه تن از برجسته‌ترین مسئولان و کارشناسان مسایل مختلف سیاسی، امنیتی و استراتژیک مرتبط با رژیم صهیونیستی و منطقه، مباحث خود را در موضوعات گوناگون مطرح نمودند که در متن پیش رو، به مطالب مطرح شده در سه محور مذاکرات هسته‌ای ایران، روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی جهان اسلام و پیشرفت‌های گروه‌های تروریستی در منطقه پرداخته شده است.

پانزدهمین کنفرانس سالانه امنیتی هرتزیلیا در تاریخ هفتم تا نهم ژوئن سال 2015 (مطابق با 17 تا 19 خرداد 1394) به میزبانی موسسه سیاست و استراتژی مرکز هرتزلیا برگزار شد. در این کنفرانس حدود پنجاه تن از برجسته‌ترین مسئولان و کارشناسان مسایل مختلف سیاسی، امنیتی و استراتژیک مرتبط با رژیم صهیونیستی و منطقه خاورمیانه، مباحث خود را در موضوعات گوناگون مطرح نمودند که در متن پیش رو به مطالب مطرح شده در سه محور مذاکرات هسته‌ای ایران، روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عرب جهان اسلام و پیشرفت‌های گروه‌های تروریستی در منطقه پرداخته شده است.

الف- برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران

برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 و حضور پررنگ ایران در تحولات منطقه و دفاع تمام‌عیار از نظام‌های سوریه، عراق و انقلاب یمن، از جدّی‌ترین و مهم‌ترین موضوعات مورد بحث در این کنفرانس بود. از برآیند نظرات مطرح شده کارشناسان در این کنفرانس می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– در پاسخ به این سوال که آیا پس از یک توافق هسته‌ای، رفتارهای جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه تغییر خواهد کرد یا خیر، قریب به اتفاق کارشناسان معتقدند که ایران مانند گذشته به اصول سیاست خارجی خود پایبند خواهد بود و چه تحریم‌ها رفع شود و چه باقی بماند، حمایت‌های ایران از گروه‌های مقاومت ادامه خواهد داشت. استدلال‌های مختلفی در این‌باره مطرح شد از جمله این که با انجام توافق و آزاد شدن منابع مالی، نظام جمهوری اسلامی می‌تواند از یک طرف برنامه سلاح‌های متعارف خود را به گونه‌ای بهتر به پیش ببرد و به سلاح‌های پیشرفته‌تری دست یابد و از طرف دیگر منابع مالی بیشتری در اختیار گروه‌های مقاومت قرار دهد. اما اگر این توافق انجام نشود، با پررنگ شدن تهدیدات نظامی علیه ایران، جمهوری اسلامی حامیان خود در کشورهای سوریه، عراق، یمن و سایر جریان‌های مقاومت را به عنوان برگ برنده خود می‌بیند که برای حفظ جایگاه خود در منطقه لازم است به حمایت از آن‌ها ادامه داده تا آن‌ها با قدرت و صلابت به کار خود ادامه دهند و در مواقع لزوم به کمک ایران بیایند. لذا تصور این که با انجام یا عدم انجام توافق، رفتارهای ایران تغییر خواهد کرد، برداشت صحیحی نیست.

قریب به اتفاق کارشناسان در این کنفرانس معتقد بودند که توافق هسته‌ای با ایران نباید شکل بگیرد و ایالات متحده آمریکا که بهترین دوست و حامی رژیم صهیونیستی است، نباید بدون در نظر گرفتن رفتارهای منطقه‌ای ایران و بدون این که از حمایت‌های ایران از جریان‌های ضدصهیونیست کاسته شود، موافقتنامه هسته‌ای را امضا کند زیرا که این توافق در هیچ حالتی به نفع موجودیت رژیم اشغال‌گر قدس نخواهد بود. بر این اساس مقامات رژیم صهیونیستی به فشارهای خود علیه دولت ایالات متحده ادامه داده از تمامی ابزارها و حامیان خود در حکومت آمریکا استفاده می‌کنند تا جلوی انجام این توافق گرفته شود.

– به نظر کارشناسان حاضر در این همایش، اثری که توافق احتمالی میان ایران و 1+5 بر رژیم صهیونیستی و سایر معادلات منطقه‌ای خواهد داشت، این خواهد بود که با تثبیت برنامه هسته‌ای ایران، کشورهای عرب منطقه که در اثر تحولات منطقه به جبهه مقابل جمهوری اسلامی ایران کشیده شده‌اند، برای ادامه حیات و قدرت سیاسی و نظامی خود، وارد یک رقابت تسلیحاتی و حتی هسته‌ای با ایران خواهند شد که این مسأله عواقب بدی برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت و این رژیم برای حفظ برتری نظامی و تسلیحاتی در منطقه مجبور خواهد شد به این مسابقه وارد شده، توان نظامی و موشکی خود را بیش از پیش تقویت کند.

– با در نظر گرفتن ملاحظات فوق، قریب به اتفاق کارشناسان در این کنفرانس معتقد بودند که توافق هسته‌ای با ایران نباید شکل بگیرد و ایالات متحده آمریکا که بهترین دوست و حامی رژیم صهیونیستی است، نباید بدون در نظر گرفتن رفتارهای منطقه‌ای ایران و بدون این که از حمایت‌های ایران از جریان‌های ضدصهیونیست کاسته شود، موافقتنامه هسته‌ای را امضا کند زیرا که این توافق در هیچ حالتی به نفع موجودیت رژیم اشغال‌گر قدس نخواهد بود. بر این اساس مقامات رژیم صهیونیستی به فشارهای خود علیه دولت ایالات متحده ادامه داده از تمامی ابزارها و حامیان خود در حکومت آمریکا استفاده می‌کنند تا جلوی انجام این توافق گرفته شود.

ب- روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اسلامی

در زمینه روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی و مسأله فلسطین نیز مباحث متعددی در این کنفرانس مطرح شد که در یک جمع‌بندی باید گفت اگرچه اختلافاتی در زمینه به رسمیت شناختن یک دولت فلسطینی وجود داشت اما به طور کلی، موافقت با تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی و راه‌حل «دو دولت» موضعی بود که بیشتر مورد تأکید قرار گرفت. البته دولتی که به عنوان فلسطین به رسمیت شناخته خواهد شد باید دولتی باشد که او نیز در مقابل، دولت یهودی صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و از هیچ گونه سلاحی برخوردار نباشد.

موضوع دیگری که در این همایش توسط کارشناسان متعددی مورد توجه و تأکید قرار گرفت، این بود که در طول دهه‌های اخیر یکی از موانع اصلی توافق اعراب و رژیم صهیونیستی، حل نشدن اختلافات میان این رژیم و فلسطینی‌ها است که سبب می‌شود دولت‌های عرب منطقه از ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی خودداری کنند اما تحولات منطقه و پررنگ شدن حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی، خوشایند کشورهای عربی منطقه نیست و آن‌ها این مسأله را تهدیدی علیه خود می‌پندارند که برای رفع آن حتی حاضرند بدون در نظر گرفتن مسأله فلسطین و پیش از حل آن موضوع، با رژیم صهیونیستی متحد شوند و ضمن به رسمیت شناختن این رژیم، روابط سیاسی و نظامی متقابل با آن را برقرار کنند. به نظر اکثر کارشناسان در این همایش، این برهه از زمان یک فرصت تاریخی برای رژیم صهیونیستی است که بتواند برای همیشه مشکل عدم مشروعیت و به رسمیت شناخته نشدن خود را حل کند.

به نظر می‌رسد نشست‌های تخصصی و دیدارهایی را که در ماه‌های اخیر میان کارشناسان برجسته و مشاوران سیاسی و نظامی حکومت‌های عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی برگزار می‌شود (مانند دیدار عاموس یادلین و ترکی فیصل در ماه می 2014 و دیدار انور عشقی و دوری گولد در ماه جاری میلادی)، می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد که طی آن‌ها دو طرف بر سر طرح‌های مصالحه و شیوه‌های همکاری بحث می‌کنند و در فواصل زمانی متعدد ضمن علنی کردن این دیدارها، میزان حساسیت افکار عمومی ملت‌های مسلمان را سنجیده، به مرور سعی در عادی‌سازی و شکستن قبح ارتباط میان کشورهای اسلامی و رژیم اشغالگر قدس دارند.

ناگفته پیداست که هر وقت توسعه و پیشروی‌های داعش به آستانه تبدیل شدن به یک تهدید جدید برسد، با قطع کمک‌های این دو کشور، تروریست‌ها به سرعت نابود خواهند شد. لذا در این کنفرانس پیشنهاد شد که برای کنترل داعش و القاعده در منطقه، منابع درآمدی آن‌ها از کمک‌های حامیان مالی قطع شود و زیرساخت‌های نفتی مناطق تحت کنترل داعش توسط نیروهای ائتلاف بمباران شده، نابود گردد و راه‌های رسیدن تسلیحات به آن‌ها نیز مسدود گردد.

ج- تهدیدات و فرصت‌های داعش و القاعده در منطقه برای رژیم صهیونیستی

تحولات منطقه و افزایش دامنه بنیادگرایی اسلامی در سطح غرب آسیا، یکی دیگر از محورهای بحث در کنفرانس اخیر هرتزلیا بود. در یک جمع‌بندی از اظهارات مطرح شده می‌توان گفت نگاه کارشناسان و مسئولان صهیونیست به داعش و القاعده در کشورهای همسایه خود، نگاهی توأم با بیم و امید است. آن‌ها از یک سو ویرانی سوریه، تضعیف بشار اسد و درگیر شدن جبهه مقاومت در جنگی فرسایشی را شاهد هستند که سبب شده است بخش زیادی از تهدیدات علیه رژیم صهیونیستی برداشته شود و فضای مناسبی برای این رژیم فراهم گردد تا اهداف خود را در منطقه پیگیری نماید، اما از سوی دیگر آن‌ها قصد داعش برای ایجاد یک «خلافت اسلامی» را تهدیدی برای خود دانسته، به دنبال جلوگیری از تحقق آن هستند.

جهان غرب و رژیم صهیونیستی در حال حاضر موافق اتمام مناقشات در منطقه و بازگشت ثبات به کشورهای اسلامی نیستند و اگرچه برای مبارزه با داعش ائتلاف تشکیل داده‌اند اما کار جدّی و مهمی برای نابودی این گروه انجام نداده در موارد متعددی با ارسال سلاح، ایجاد دسترسی‌های مالی و نهایتاً مداوای مجروحان آن‌ها در بیمارستان‌های رژیم صهیونیستی، به آنها کمک نیز کرده‌اند. اینکه داعش و سایر گروه‌های افراطی در سراسر جهان اسلام سبب از بین رفتن وحدت و انسجام، افزایش اختلافات میان مسلمانان، تضعیف دولت‌های مستقل اسلامی و نابودی زیرساخت‌های آنان شده است، مطلوب غرب و رژیم صهیونیستی است. ضمن این که غرب سعی می‌کند درگیری‌های منطقه را به صورت جنگ میان سنی و شیعه جلوه داده، وجهه‌ی جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت ضدصهیونیست را در میان مسلمانان سنی تخریب نماید.

این نکته در کنفرانس اخیر نیز با خوشحالی، توسط برخی از سخنرانان بیان شد که جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی همواره سعی نموده بود هویت اسلامی- و نه شیعی- خود را برای جهان اسلام پررنگ جلوه داده و پرچم‌دار وحدت شیعه و سنی باشد، اما در پی تحولات اخیر منطقه، ایران با چالشی جدی مواجه شده و کم‌کم این امتیاز خود را در جهان اسلام از دست رفته می‌بیند.

علاوه بر این، جهان غرب سعی نموده حمایت‌های ایران از دولت‌های سوریه، عراق و یمن را به صورت تهدیدی برای دولت‌های اسلامی جلوه دهد و ایران را به جای رژیم صهیونیستی دشمن اصلی آن‌ها معرفی نماید. متأسفانه برخی از این دولت‌ها نیز با پذیرش این مسأله ضمن به فراموشی سپردن آرمان فلسطین و آزادسازی قدس شریف به دنبال صلح با رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن دولت صهیونیست هستند.

اما به نظر کارشناسان رژیم صهیونیستی، در کنار این فرصت‌ها، اگر داعش یا هر یک از دیگر گروه‌های بنیادگرای اسلامی موفق به تشکیل یک خلافت اسلامی شود، تهدید جدیدی علیه رژیم اشغال‌گر قدس به وجود خواهد آمد. البته به نظر نمی‌رسد که این تهدید هیچ‌گاه فرصت بالفعل شدن داشته باشد چرا که با در نظر گرفتن این نکته که حیات این گروه‌های بنیادگرا در گرو پشتیبانی مالی و تسلیحاتی مناسب از آن‌هاست و در حال حاضر غرب و عربستان سعودی اصلی‌ترین تأمین‌کنندگان نیازهای تروریست‌های منطقه هستند، ناگفته پیداست که هر وقت توسعه و پیشروی‌های داعش به آستانه تبدیل شدن به یک تهدید جدید برسد، با قطع کمک‌های این دو کشور، تروریست‌ها به سرعت نابود خواهند شد. لذا در این کنفرانس پیشنهاد شد که برای کنترل داعش و القاعده در منطقه، منابع درآمدی آن‌ها از کمک‌های حامیان مالی قطع شود و زیرساخت‌های نفتی مناطق تحت کنترل داعش توسط نیروهای ائتلاف بمباران شده، نابود گردد و راه‌های رسیدن تسلیحات به آن‌ها نیز مسدود گردد.[1]

نکته پایانی این که در میان مباحث مطرح شده در کنفرانس، می‌توان نگرانی عمده و اصلی رژیم اشغال‌گر قدس را حضور پررنگ و قدرتمندانه شیعیان و هم‌فکران انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه دانست و تمامی نگرانی‌های دیگر آن‌ها، اعم از داعش، القاعده، کشورهای عربی و… در برابر تفکر انقلاب اسلامی مواردی قابل حل و پیش پا افتاده تلقی می‌شوند.

 


[1]. بخش‌های مربوط به اظهارنظرهای کارشناسان و مسئولان رژیم صهیونیستی از سایت کنفرانس هرتزلیا به آدرس herzliyaconference.orgاستخراج شده است.

ارسال دیدگاه