مقدمه
طی سه سال اخیر، بسیاری از موسسات دانشگاهی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی کشورهای اروپایی به سبب تداوم منازعه فلسطینی ـ صهیونیستی و اقدامات ظالمانه این رژیم علیه فلسطینیان، جنبش تحریم بینالمللی علیه آن به راه انداختهاند. نوشته حاضر، به بایکوت رژیم صهیونیستی در اروپا میپردازد و تلاش دارد ضمن ارزیابی جنبش بینالمللی تحریم اسرائیل [1]BDS و فعالیتهای آن، موانع بایکوت رژیم صهیونیستی در اروپا و راهکارهای تقویت این جنبش را نیز برشمرد.
جنبش بینالمللی تحریم رژیم صهیونیستی
جنبش بینالمللی تحریم اسرائیل که در اصل در سال 2005 در اراضی اشغالی فلسطین راهاندازی شد، در تلاش است که با گسترش فعالیتهای خود در کشورهای اروپایی به تحقق اهداف خود- که تحریم اسرائیل و بایکوت محصولات صهیونیستها است- بپردازد. در راستای فعالیتهای این جنبش، طبق گزارش روزنامه اسرائیلی هاآرتص، بزرگترین صندوق کمک هلند به نام PGGM همه سرمایهگذاریهایش در 5 بانک بزرگ اسرائیل را ملغی اعلام کرده است. در اقدامی مشابه، “دانسک بانک” دانمارک حسابهایش را در بانک “هابوعلیم” اسرائیل مسدود کرده است[2]. بانک مرکزی آلمان نیز هابوعلیم را به سبب حمایتش از شهرکسازیهای غیرقانونی در اراضی فلسطینی در فهرست “شرکتهای حامی اقدامات غیراخلاقی” و لیست سیاه خود قرار داد[3]. از سوی دیگر، کمپانی نفت نروژ نیز سرمایه خود را از چندین بنگاه اقتصادی اسرائیلی خارج ساخته است. این اقدامات پس از آن صورت گرفت که این بانکها و کمپانیها متوجه شدند که بنگاههای یاد شده در زمینه شهرکسازی فعالیت میکنند[4].
این جنبش همچنین، موفق شد که شرکت “ویولیا” از بزرگترین شرکتهای فرانسوی را مجبور کند که با تحمل ضرر و زیان فراوان، قراردادهای خود را در اراضی اشغالی فلسطین واگذار کند. این شرکت فرانسوی اعلام کرد که همه طرحهای خود در زمینههای آب، مدیریت پسماند و انرژی را در اراضی اشغالی واگذار کرده و فقط قرارداد مربوط به قطارهای درون شهری باقی مانده که برای تسهیل عبور و مرور در شهرکهای صهیونیستی اجرا میشود[5]. اقدام انجمن مطالعات آمریکا در تحریم موسسات آکادمیک اسرائیل، یکی دیگر از تلاشهای مهم بینالمللی در این زمینه بوده است. از دیگر دستاوردهای این کمپین ضد صهیونیستی، بیارزش ساختن مدارک تحصیلی اخذ شده در دانشگاهها و موسسات آموزشی و عدم مقبولیت مدارک آنها در مجامع بینالمللی است. به عنوان مثال، بیش از 120 موسسه تحصیلی ایرلندی مدارک تحصیلی اسرائیل را فاقد اعتبار دانستهاند. در يكي از آخرين موارد، اتحاديه ملي دانشجويان انگليس به جنبش تحريم اسرائيل پيوست كه باعث خشم مقامهاي رژيم صهيونيستي شد.
سیاست بایکوت محصولات اسرائیل ضربه سختی به بخش کشاورزی رژیم صهیونیستی وارد ساخته است. بر اساس گزارشها طي سالهاي گذشته، شركتهاي زيادي از كشورهاي مختلف جهان به تحریم اين جنبش پيوستهاند كه به گفته رمزي گابي، رئيس مؤسسه صادرات اسرائيل، ضربه سختي به كالاهاي با مهر «ساخت اسرائيل» از جمله محصولات كشاورزي این رژیم زده است[6]. با توجه به آمارهای ارائه شده میزان صادرات محصولات رژیم صهیونیستی به قاره اروپا در سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۱۴ درصد کاهش را نشان میدهد که کارشناسان این مساله را مرتبط با تحریم محصولات اسرائیلی در کشورهای اروپائی میدانند. صادرات رژیم صهیونیستی به کشورهای پیگس (پرتغال، ایرلند، یونان و اسپانیا) در سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۱۴ درصد کاهش یافته است. مرکز آمار رژیم صهیونیستی با ارائه آمار مذکور، افزایش تنفر و تحریم محصولات تولید این رژیم را علت اصلی کاهش صادرات به کشورهای اروپائی ارزیابی میکند[7].
در سطح دولتهای اروپایی و اتحادیه اروپا نیز طرحهایی در دست اجرا است. راهحل اتحادیه اروپا در بحران فلسطین، توقف شهرکسازیها و بازگشت به مرزهای 1967 و همچنین طرح دو دولت مستقل فلسطینی- اسرائیلی است. مخالفت نتانیاهو با طرحهای مذکور سبب شده است تا مقامات اروپایی رژیم صهیونیستی را به تحریم تهدید کنند. بر اساس گزارش رسانههای غربی، اتحادیه اروپا اکنون سند محرمانهای را میان ۲۸ دولت عضو توزیع کرده که مشتمل بر پیشنویس طرحی برای تحریم رژیم اسرائیل است. بر اساس این طرح، اگر رژیم صهیونیستی در کرانه باختری کاری کند که رسیدن به راهحل «دو دولت» را غیرممکن سازد، اتحادیه اروپا از طریق وضع تحریم و محدود کردن روابط خود با این رژیم به آن پاسخ خواهد داد. تحریمهایی که در سند جدید پیشبینی شده شامل تحریم کالاهای تولید شده در شهرکهای اسرائیلی، محدود کردن همکاری با رژیم اسرائیل در زمینههای مختلف و حتی محدود کردن توافق نامه تجارت آزاد اروپا با این رژیم است. در همین راستا، وزیران خارجه شانزده کشور از 28 دولت عضو اتحادیه اروپا در آوریل 2015 در نامهای خطاب به فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا خواستار این شدهاند که محصولات و کالاهای تولیدی در شهرکهای صهیونیستنشین کرانه باختری و ارتفاعات جولان باید برچسب بخورد. در این نامه تاکید شده است که خریداران محصولات اسرائیلی در اروپا باید بدانند کدام یک از محصولات و کالاهای تولیدی در محدوده خط سبز تولید شده و کدام یک تولید صهیونیستها بوده و غیرقانونی است[8].
اتحادیه اروپا اکنون سند محرمانهای را میان ۲۸ دولت عضو توزیع کرده که مشتمل بر پیشنویس طرحی برای تحریم رژیم اسرائیل است. بر اساس این طرح، اگر رژیم صهیونیستی در کرانه باختری کاری کند که رسیدن به راهحل «دو دولت» را غیرممکن سازد، اتحادیه اروپا از طریق وضع تحریم و محدود کردن روابط خود با این رژیم به آن پاسخ خواهد داد. |
به هر حال، این اقدام دولتهای اروپایی به شدت مورد انتقاد مقامات رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و آنها از کشورهای اروپایی تقاضا کردهاند که در کنار رژیم صهیونیستی بایستند و از بایکوت رژیم جلوگیری کنند[9]. هر چند اتحادیه اروپا در نظر دارد سیاست واحدی را علیه رژیم صهیونیستی به اجرا بگذارد، اما برخی کشورهای مهم این اتحادیه همچون انگلیس، فرانسه و آلمان ضمن حمایت از سیاست «دو دولت» و مخالفت با شهرکسازی رژیم صهیونیستی در عمل در روابط استراتژیک خود را با این رژیم حفظ کردهاند و در مواردی همچون بایکوت رژیم صهیونیستی با افکار عمومی خود همگام نبودهاند.
نفوذ لابی صهیونیسم در اروپا
لابیهای صهیونیستی در کشورهای اروپایی فعالاند و آنجایی که پای منافع اسرائیل در میان باشد، دارای نفوذ و قدرت تاثیرگذاری بالایی در سیاست خارجی آنها هستند. این لابیها نه تنها در سطح سیاسی و تصمیمسازی کشورهای اروپایی تاثیرگذارند، بلکه با در اختیار داشتن حجم قابل اعتنایی از رسانههای دستهجمعی همچون رادیو، تلویریون و مطبوعات، سیاستهای مدنظر خود را پیگیری میکنند.
برخی مصادیق نفوذ صهیونیسم در فرانسه
کشور فرانسه حدود یک میلیون یهودی را در خود جای داده است. در حال حاضر، بیش از صد مجمع و سازمان یهودی در فرانسه وجود دارد و هر یک از احزاب فعال در داخل رژیم صهیونیستی در پاریس نیز دفتر دارند. در سال ۱۹۷۷، گروههای مختلف یهودی در فرانسه با یکدیگر ادغام شدند و “شورای نمایندگی مؤسسات یهودی در فرانسه” (کریف) را تشکیل دادند. کریف پیگیری منافع صهیونیستها در داخل فرانسه و در چارچوب سیاست خارجی پاریس را برعهده دارد و همتای فرانسوی آیپک محسوب میشود. همچنین این گروه که بسیاری از روزنامهها، مجلات، شبکههای تلویزیونی و شرکتهای خدمات ماهوارهای را در تملک خود دارد، نفوذ بسیار زیادی در نهادهای سیاسی و حقوقی فرانسه دارد. ضمن این که تعداد زیادی از شرکتهای بسیار سودده اقتصادی و مالی نیز در اختیار این لابی یهودی قرار دارد.
یکی دیگر از لابیهای رژیم صهیونیستی در فرانسه “اتحادیه کارفرمایان و پیشهوران یهودی فرانسه” نام دارد که به داشتن مواضع افراطی مشهور است. این اتحادیه با نفوذ خود بر سیاست فرانسه میکوشد از منافع رژیم صهیونیستی در آن کشور و روابط خارجی آن کشور حفاظت کند. بیشترین نمود نفوذ لابی صهیونیسم در فرانسه را میتوان در زمان تبلیغات انتخاباتی در این کشور دید. در میان احزاب فرانسوی، حزب سوسیالیسم که هماکنون نیز قدرت را در این کشور در دست دارد، رابطه نزدیکتری با رژیم صهیونیستی دارد و اعضای این حزب بیشتر برنامههای کاری خود بهویژه در بخش سیاست خارجی را با سران تلآویو تنظیم میکنند[10].
از جمله اقدامات لابی صهیونیسم در فرانسه، تحت فشار قراردادن شرکتهای ارائه خدمات به تلویزیونهای ماهوارهای ضد صهیونیسم است. در این راستا، میتوان به اعمال فشار لابی صهیونیسم در فرانسه برای توقف پخش شبکه المنار، الاقصی، العالم، پرس تیوی، شبکه سحر و شبکههای دیگر از ماهواره فرانسوی یوتلست اشاره کرد. به طور کلی میتوان گفت، لابی صهیونیسم در فرانسه در زمینههای مختلف بسیار قدرتمند است، هر چند در میان مردم فرانسه محبوبیت ندارند.
برخی مصادیق نفوذ صهیونیسم در انگلستان
بسیاری از تصمیماتی که در پارلمان انگلیس گرفته میشود، حاصل فعالیت و تاثیرگذاری لابی صهیونیستی در پارلمان است. هر یک از سه حزب مهم سیاسی انگلستان (کارگر، محافظهکار و لیبرالدموکرات) گروههای دوستان رژیم صهیونیستی دارند که از نظر بسیاری از سیاستمداران، عضویت در این گروهها، راهی برای موفقیت انتخاباتی به شمار میرود. در انگلستان مرکز ارتباطات و تحقیقات انگلستان- اسرائیل، ظاهراً مهمترین لابی طرفدار رژیم صهیونیستی است که همتای انگلیسی آیپک به حساب میآید. این مرکز که در سال ۲۰۰۱ ایجاد شد، مورد حمایت مالی “پوجو زابلودویکز”، میلیاردر فنلاندی و دلال سابق تسلیحات قرار دارد. همچنین او کمککننده اصلی به حزب محافظهکار است. مطابق آمار کمیته انتخاباتی، او ۷۰ هزار پوند به حزب محافظهکار از جمله ۱۵ هزار پوند برای انتخاب دیوید کامرون به عنوان رهبر حزب کمک کرده است[11].
فدراسیون صهیونیستی بریتانیای کبیر و ایرلند، هیات نمایندگان یهودیان بریتانیا، فدراسیون جوانان صهیونیست، سازمان بینالمللی زنان صهیونیست بریتانیا، صندوق ملی یهودیان بریتانیا، موسسه پژوهش سیاست یهودی از جمله دیگر لابیهایی هستند که در راستای منافع رژیم صهیونیستی در بریتانیا فعال هستند. یهودیان تنها نیم درصد از جمعیت بریتانیا را شامل میشوند، اما تقریبا کنترل انحصاری رسانههای این کشور را بر عهده دارند و به طور سیستماتیک تبلیغات مدنظر صهیونیستها در آنها را تغذیه میکنند. شبکه تلویزیونی ایندپندنت تیوی، شرکت تلویزیونی گرانادا، شرکت تلویزیونی پاینوود- شپرتون، شرکت روزنامههای اکسپرس، شرکت نیوز اینترنشنال، گروه تلگراف و روزنامه دیلیمیل از جمله رسانههای تحت نفوذ صهیونیستها در بریتانیا هستند[12]. اینکه انگلستان و فرانسه مدافع جدی رژیم صهیونیستی در اتحادیه اروپا هستند، عمدتاً نتیجه نفوذ لابی یهود در ساختار داخلی آنها است؛ به طوری که لابی صهیونیسم چندین دهه بر احزاب مهم و سیاستگذاریهای این کشورها تسلط داشته است.
مصادیق نفوذ لابی صهیونیسم در سطح اتحادیه اروپا
لابی صهیونیسم علاوه بر تأثیرگذاری در سیاستهای کشورهای اروپایی، در سیاستهای جمعی اتحادیه اروپا نیز نفوذ دارد. اساساً سند عملیاتی که روابط میان دو طرف را هدایت میکند، توافقنامه مجمع اتحادیه اروپا- اسرائیل است که در 20 نوامبر 1995 در بروکسل امضا شد و پس از آن در 15 پارلمان کشورهای عضو، پارلمان اروپا و کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) به تصویب رسید و در 1 ژوئن 2000 به اجرا درآمد. ویژگیهای مهم توافقنامه مجمع اتحادیه اروپا- اسرائیل شامل گفتوگوی سیاسی منظم در مورد آزادی تأسیس و آزادسازی خدمات، انتقال آزاد سرمایه و قوانین رقابتی، تقویت همکاری اقتصادی و همکاری در مسائل اجتماعی است.
یهودیان تنها نیم درصد از جمعیت بریتانیا را شامل میشوند، اما تقریبا کنترل انحصاری رسانههای این کشور را بر عهده دارند و به طور سیستماتیک تبلیغات مدنظر صهیونیستها در آنها را تغذیه میکنند. |
یکی دیگر از سازمانهای مهم لابی صهیونیسم در اروپا، مؤسسه فراآتلانتیک مستقر در بروکسل است. مؤسسه فراآتلانتیک سال 2004 کار خود را در بروکسل آغاز کرد و از آن هنگام تا به امروز، نشستهایی هفتگی با نمایندگان ارشد کشورهای اروپایی برگزار کرده است. در سال 2005، کمیته یهودیان آمریکا پس از مشورت با “مرکز نظارت بر نژادپرستی و بیگانههراسی و اتحادیه ضدافترا”[13] به منظور «اتخاذ تعریفی مؤثر از یهودستیزی»، لابیگری گسترده و اثرگذاری صورت داد. آنها اتحادیه اروپا را متقاعد کردند انتقاد از رژیم صهیونیستی میتواند شکلی از یهودستیزی باشد که در واقع چنین اقداماتی در راستای جلوگیری از اطلاعرسانی نهادها و رسانههای مستقل اروپایی در مورد جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه صورت میگیرد. به عنوان مثال، آنها در زمینه برچسب خوردن کالاهای اسرائیلی در اروپا معتقدند که این مشابه همان سیاستی است که نازیها در جنگ جهانی دوم با چسباندن تکه پارچهای زرد رنگ بر لباس یهودیان آنها را متمایز میکردند تا دیگران از ارتباط با آنها خودداری کنند.
به طور کلی میتوان گفت، این لابیهای صهیونیستی با نفوذ بالایی که در اروپا و به ویژه در کشورهای فرانسه و انگلیس و تا حدودی آلمان دارند، در مقابله با هر اقدامی که منافع اسرائیل را در اروپا به خطر اندازد وارد عمل میشوند. وابستگی کشورهای اروپایی و خصوصاً چهرههای سیاسی و شخصیتهای برجسته آنها به اقتصاد و منابع پولی- مالی لابیهای صهیونیستی امری غیرقابل انکار است و همین موضوع وسیلهای خواهد شد تا لابی اقتصادی صهیونیستها از نفوذ خود برای مقابله با طرحهای ضداسرائیلی در اروپا بهره گیرند.
جمعبندی و ارائه راهکار
اعتراضات اروپاییان به اقداماتی مانند شهرکسازی، تشکیل گروههای مختلف حامی فلسطین، تظاهرات و راهپیماییهای اعتراضی، ایجاد صفحات مجازی اینترنتی ضدصهیونیستی و آنتی سمیتیستی، برچسب زنی محصولات شهرکهای اسرائیلی، راهاندازی کمپین تحریم، بایکوت و سرمایهبرداری، فشار بر حکومتها و نهادهای تصمیمگیرنده برای اتخاذ شیوههای جدّیتر در سطوح دیپلماتیک علیه اسرائیل و… از جمله مهمترین مواردی است که نشان میدهد افکار عمومی اروپا نسبت به رژیم صهیونیستی منفی است و در نتیجهی این فشار افکار عمومی است که بسیاری از موسسات مالی، بانکها و شرکتهای اقتصادی مجبور به تجدیدنظر در روابط خود با این رژیم شدهاند. طرحهای مقامات اروپایی برای تحریم رژیم صهیونیستی نیز در قالب همین فشار افکار عمومی اروپایی قابل ارزیابی است. بنابراین، با در نظر داشتن ظرفیت دموکراتیک افکار عمومی اروپایی برای تاثیرگذاری بر جامعه و سیاست خود و همچنین تعداد قابل توجه مسلمانان در اروپا، جنبش بینالمللی تحریم رژیم صهیونیستی باید توان خود را برای تاثیرگذاری هر چه بیشتر، بر افکار عمومی اروپا متمرکز کند. در این راستا، اقدامات زیر قابل پیگیری است:
• راهاندازی وبسایتهای متعدد به منظور معرفی برندها و محصولات تولیدی رژیم صهیونیستی و همچنین کالاهایی از این رژیم که فاقد برچسب هستند به مردم اروپا؛
• معرفی شرکتها و موسساتی مالی، تجاری و اقتصادی که دارای روابط با رژیم صهیونیستی هستند و به ویژه در امر شهرکسازی با این رژیم همکاری میکنند به افکار عمومی اروپا؛
• استفاده از پتانسیل شبکههای اجتماعی و فعالیت و حضور گسترده در این شبکهها برای معرفی جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی و مشروعیتزدایی هر چه بیشتر از این رژیم نزد افکار عمومی اروپا؛
• فراخوان اعتراض و ساماندهی معترضین از طریق وبسایتها و شبکههای اجتماعی؛
• تبدیل تحریم رژیم صهیونیستی و ضدیت با آن به یک مطالبه انتخاباتی نزد افکار عمومی اروپا.
افکار عمومی اروپا بعد از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه بیش از هر زمانی آمادگی پذیرش طرحها و ایدههای ضد اسرائیلی را دارد و ساختار دموکراتیک این کشورها این امکان را به افکار عمومی میدهد که با فشار بر دولتمردان غربی آنها را مجبور به تبعیت از آرای خود کنند.
[1]. Boycott, Divestment and Sanctions
[2]. http://irna.com/fa/News/81029362
[3]. http://isna.ir/fa/news/92112920598
[4]. http://tahrimeisrael.com/
[5]. http://www.jc313.ir/27648-84–.html
[6]. http://www.hamshahrionline.ir/details/297233/Opinions/internationalviewpionts
[7]. http://tahrimeisrael.com/
[8]. http://www.tasnimnews.com/Home/Single/713663
[9]. http://www.yjc.ir/fa/news/4782807/
[10]. http://www.basirat.ir/Content/268217/
[11]. http://www.basirat.ir/Content/268217/
[12]. کاردان، عباس (1386)، نگاهی به نفوذ صهیونیسم در انگلیس، کتاب اروپا 8، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران.
[13]. این مرکز بهعنوان نهادی وابسته به اتحادیه اروپا در مارس 2007 به «آژانس حقوق اساسی» تغییر نام داد.