راهبرد چهار مرحله‌ای آمریکا در قبال جبهه‌ی مقاومت

دکتر متقی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در نشستی در اندیشکده راهبردی تبیین گفت: «بحثی که آمریکایی‌ها دارند این است که در ابتدا گروه‌های انقلابی جبهه‌ی مقاومت را درگیر منازعات کنند، در مرحله‌ی دوم این مجموعه‌ها را در وضعیت فرسایش قرار دهند و در مرحله‌ی سوم، زمینه را برای کاهش پشتیبانی اجتماعی در رابطه با این گروه‌ها به وجود آورند و در مرحله‌ی چهارم وضعیتی مانند جنبش فتح به وجود بیاورند که زمانی نماد مقاومت بود و بعد از آن به این جمع‌بندی رسید که برای بقا چاره‌ای جز سازش ندارد.»

دکتر متقی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و کارشناس برجسته مسائل راهبردی، در نشستی که اندیشکده تبیین در 19 خرداد در خصوص تحولات اخیر سوریه برگزار کرد، با اشاره به هدف آمریکا در سوریه اظهار داشت: «اگرچه هدف اولیه آمریکا در سوریه، اسقاط بشار اسد بود اما اکنون این هدف تغییر کرده است. بعد از اینکه ایران درگیر شد و حزب‌الله در آنجا قرار گرفت، آن‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که می‌توانند جبهه‌های مختلفی را برای حزب‌الله و ایران ایجاد کنند. امروز حزب‌اللهی که هدف اولیه‌ی آن در زمان تأسیس و تشکیل مقابله با اسرائیل بود، تنها یک بخش از قدرتش در مقابل اسرائیل است. اگر امروز اسرائیل آن تهاجم سال 2006 را به لبنان داشته باشد، شما فکر نکنید که قدرت حزب‌اللهِ امروز همانند قدرت حزب‌الله سال 2006  است.»

این استاد دانشگاه راهبرد نهایی آمریکا را تغییر رفتار ایران و جبهه مقاومت دانست و گفت: «بحثی که آن‌ها دارند این است که در ابتدا گروه‌های انقلابی جبهه‌ی مقاومت را درگیر منازعات کنند، در مرحله‌ی دوم این مجموعه‌ها را در وضعیت فرسایش قرار دهند و در مرحله‌ی سوم، زمینه را برای کاهش پشتیبانی اجتماعی در رابطه با این گروه‌ها به وجود آورند و در مرحله‌ی چهارم وضعیتی مانند جنبش فتح به وجود بیاورند که زمانی نماد مقاومت بود و بعد از آن به این جمع‌بندی رسید که برای بقا چاره‌ای جز سازش ندارد. سازش یک واژه‌ی فنی روابط بین‌الملل و است و بیانگر زمانی است که شما ناچار می‌شوید یا به این جمع‌بندی می‌رسید که هدف‌هایتان را به خاطر اینکه خود را حفظ کنید نادیده بگیرید.»

وی در تشریح این راهبرد واشنگتن افزود: «بنابراین نگاهی که آمریکایی‌ها دارند، مرحله‌ای و نقطه‌ای نیست، بلکه یک فرایند است. بحث اصلی که وجود دارد، بحث trend است. شما نباید به بحث‌های mode که بحث‌های نشانه‌ای است توجه کنید چون یک شکل و حادثه‌ است. نگاه شما باید در قالب‌های پارادایمیک و سپس trend باشد. ترندی که آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها پیگیری می‌کنند این است که ایران را چه در قسمت دیپلماتیک هسته‌ای و چه حوزه‌های پیرامونی در وضعیت فرسایشی قرار دهند؛ یعنی به پیروزی کوتاه‌مدت فکر نمی‌کنند و بحث آن‌ها ادامه‌ی منازعه است و پیروزیِ نهایی را در نهایت منازعه می‌بینند. برای این است که من می‌گویم که ما باید خود را برای جنگ در حوزه‌های مختلف و داخلی [اشاره به جنگ‌های نیابتی در مرزها] آماده کنیم، چون این جنگ یک فرایند است. ما باید منطق این جنگی که ایجاد شده است را درک کنیم تا بتوانیم در فضای داخلی و منطقه‌ای خود اثربخش باشیم.»

متقی با بیان این‌که ائتلاف ضد ایران شکل گرفته است به تبیین منطق جنگ‌های نیابتی که رهبر معظم انقلاب چندی قبل اشاره کردند، پرداخت و اظهار داشت: «ائتلاف ضد ایران، مبتنی بر تهدید مرکب است. قبلا تهدیدها را جدا از هم تحلیل می‌کردیم، اما بحثی که امروز وجود دارد، تهدید مرکب است. این تهدید مرکب مبتنی بر شکلی از تهدیدات خوشه‌ای است. تهدیدات مرکب چه ویژگی‌هایی دارند!؟ تهدید مرکب یعنی اینکه گروه‌های فراملی، گروه‌های بین‌المللی، مجموعه‌های منطقه‌ای، مجموعه‌های ملی و مجموعه‌های فروملی در وضعیت ائتلاف قرار دارند و این تهدید مرکب، زیربنای تئوریک جنگ نیابتی است. به عبارتی بحثی که حضرت آقا پیرامون منازعات آینده مورد تأکید قرار دادند، این است که این منازعات ریشه در منازعات قبل دارد، حداقل از سال 2006م و بعد از آن از سال 2011م که جدال آغاز شد. در سال 2006 این منازعات در لبنان وجود داشت و در طرابلس در اوج خود بود.»

نویسنده کتاب «تحول طرح‌های خاورمیانه‌ای آمریکا» در خصوص راهبرد آمریکا در قبال گروه‌های تروریستی در سوریه نیز تصریح کرد: «بحث اصلی آمریکایی‌ها بحث تمایز گروه‌هاست و اینکه برای هر مدتی یک گروه را برجسته می‌کنند تا بتوانند قدرت این مجموعه‌ها را با یکدیگر متوازن نمایند. نکته‌ی دوم این است که از خود این نیروها علیه سایر نیروها برای کنترل کاهش قدرت خود استفاده می‌کنند و همانگونه‌ که یک روز به آن‌ها پول، امکانات و تجهیزات می‌دهند اگر قدرتشان موازنه را به هم بزند، علیه آن‌ها بمباران انجام می‌شود. بنابراین به این نکته توجه داشته باشید که جدال ما با داعش و جدال داعش با ما، ماهیت هستی‌شناسانه دارد. در آغاز صحبت خود اشاره کردم که این جدال مبتنی بر نشانه‌های هویتی و جوهری است. اما بحث‌های آمریکایی‌ها و گروه‌های سلفی ماهیت معرفت‌شناسانه دارد؛ یعنی الگوی رفتار آن‌ها ماهیت هویتی و بنیادین ندارد. بحث بر سر صحنه‌ی نبرد است و آمریکا می‌خواهد در این صحنه‌ی نبرد کار کند و در آینده هزینه‌های انسانی را در رابطه با منطقه خود پرداخت نکند.»

***

لازم به ذکر است متن کامل این نشست را می‌توانید از این‌جا مشاهده بفرمائید.

ارسال دیدگاه