تحولات سیاسی- امنیتی رژیم صهیونیستی، در دو حوزه رقابتهای انتخاباتی میان مقامات و ائتلافات شکل گرفته و در حوزه افزایش القای تهدید ایران برای منطقه و جامعه بینالملل، قابل ارزیابی و بررسی است.
در بخش تحولات، در آستانه برگزاری انتخابات کنست در رژیم صهیونیستی، کماکان دو حزب لیکود و اردوگاه صهیونیستی در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند و در حال حاضر سمت و سوی تبلیغات، علیه نتانیاهو و حزب لیکود، صبغه بیشتری دارد؛ به گونهای که اکثر منتقدین و مخالفان، سخنرانی 3 اسفند نتانیاهو در کنگره را ترفند وی برای رأیآوری دانسته و صرفاً مطرح شدن نام ایران را بهانهای میدانند تا نتانیاهو بتواند در فرصت دو هفتهای تا انتخابات، پیروزی خود را مسجل کند.
در سوی دیگر، احزاب مخالف لیکود مسأله فلسطین را مطرح میکنند و اینکه در صورت پیروزی وی (نتانیاهو)، مذاکراتی در دستور کار قرار نمیگیرد و وقوع یک درگیری روشن، میان فلسطین و اسرائیل بسیار محتمل میباشد که منجر به انتفاضه سوم خواهد شد.
اما چگونگی شکلگیری جریانها در آستانه انتخابات، حاکی از آن است که ائتلاف “اردوگاه صهیونیستی”، در حال حاضر مشغول رایزنی با حزب کماقبال “آیندهای هست”، به ریاست “یائیر لاپید” میباشد و تاکنون نتیجهای حاصل نشده است. از دیگر سو “حزب لیکود”و حزب “خانه یهودی” تقریباً در یک ائتلاف قرار میگیرند و احتمال نزدیکی حریدیها به این ائتلاف نیز بسیار محتمل میباشد، امری که باعث میشود تا جریان میانه و چپ، در صورت شکلگیری این جناح (ائتلاف لیکود- بیت یهودی و حریدیها)، از حضور در کابینه نتانیاهو خودداری کند.
در حال حاضر در نظرسنجیها، حزب لیکود یک تا دو کرسی بیشتر از ائتلاف میانه و چپ آورده است و این روند تقریبا در این مدت ثابت بوده است.
اما در بحث تحولات امنیتی، مدتی است که تمرکز رژیم صهیونیستی بر روی القای خطر تهدید ایران برای منطقه و بینالملل، افزایش بیسابقهای داشته است، به گونهای که سران این رژیم در تلاشند تا ایران را در 3 محور، اصلیترین تهدید منطقه معرفی کنند:
1- ایجاد جبههای در منطقهی جولان اشغالی به رهبری ایران توسط حزبالله
2- ارتباط دادن بحث پیروزی انصارالله در یمن و گسترش تروریسم در منطقه به پشتوانه ایران
3- افزایش خطر هستهای ایران با اعطای برخی امتیازات توسط ایالات متحده در بحث مذاکرات
اما در خصوص ایجاد یک جبهه در جولان به رهبری ایران، اسرائیل اگرچه میکوشد به صورت مقطعی مسأله کشته شدن سربازانش در شبعا را نادیده بگیرد، اما افزایش درگیریهای نظامی و امنیتی را در گزارشهای اطلاعاتی خود، در خصوص این منطقه، برآورد کرده است. که در این مسأله ایران را عامل اصلی متشنج شدن اوضاع معرفی کرده است.
در بحث سیطره حوثیها بر یمن، مقامات رژیم صهیونیستی این مسأله را برای امنیت اسرائیل، نگرانکننده عنوان کردهاند و اصلیترین تهدید در این خصوص را اولاً احاطهی ایران بر تنگهی بابالمندب و دریای سرخ دانسته و درثانی نگران تأثیر آن بر غزه و صحرای سینا هستند. در این مورد، برآورد این رژیم، ناامن شدن تنگه بابالمندب در آیندهای نه چندان دور میباشد.
در مورد بحث هستهای، اخیراً مقامات اروپایی پیامی را به رژیم صهیونیستی ارسال کردهاند که در آن از دادن امتیازاتی از سوی ایالات متحده به ایران در ازای برقراری آرامش در سوریه، عراق، افغانستان و یمن سخن به میان آورده شده است. این امتیازات که به نقل از طرف اروپایی، فعال نگاه داشتن 6500 سانتریفیوژ و برداشتن تمامی تحریمها پس از ده سال میباشد، اسرائیل را نگران کرده است، چراکه پیششرط رژیم صهیونیستی برای مذاکرات دو طرف، عدم حمایت ایران از گروههای حزبالله، حماس، انصارالله، مقاومت سوریه و… بوده است.
به نظر میرسد اولاً، تا موعد سخنرانی نتانیاهو در کنگره، رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را میکند که طرحی به منظور افزایش تحریمها علیه ایران با موافقت دو سوم نمایندگان کنگره به تصویب برسد. در ثانی مهمتر از بحث جولان، اقدامی را انجام دهد در آستانه انقلاب مردم یمن و پیروزی جنبش انصارالله و در راستای القای خطر تهدید آن به پشتوانه ج.ا.ا در منطقه؛ تا بتواند بهرهبرداری خود را در همراه کردن برخی اعضا دموکرات کنگره داشته باشد و در انتخابات داخلی برگ برندهای را رو نماید.