چرا پارلمان رژیم صهیونیستی منحل شد؟

انحلال پارلمان نشان داد که بین هیأت حاکمه رژیم صهیونیستی اختلافات اساسی وجود دارد و این نیز خود از چالش‌های عمیق فراوانی حکایت دارد که تصمیم‌گیران این رژیم با آن روبه‌رو هستند. اما به نظر می‌رسد افکار عمومی رژیم صهیونیستی به همان نگاه ایدئولوژیک‌محور که خصومت با فلسطینیان و اولویت داشتن مقوله امنیت رکن اصلی آن است، گرایش بیشتری دارد و آن را برای حفظ امنیت خود در یک منطقه ناپایدار کارآمدتر می‌داند.

اخراج دو تن از وزرای کابینه رژیم صهیونیستی (زیپی لیونی وزیر دادگستری و یائیر لپید وزیر دارایی) و انحلال زودهنگام کنست و تعیین 17 مارس 2015 برای برگزاری انتخابات جدید پارلمانی، بار دیگر پرده از اختلافات و درگیری‌های حزبی و سیاسی در میان نخبگان حاکم این رژیم برداشت.

تهاجم 51 روزه رژیم صهیونیستی به غزه که تبعات فراوانی در سطح داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای این رژیم به دنبال داشت، یکی از دلایل اصلی انحلال کنست رژیم صهیونیستی است. در این جنگ، رژیم صهیونیستی نتوانست به اهداف از پیش تعیین شده خود از جمله خلع سلاح مقاومت و براندازی حماس دست یابد و در نهایت جز خرابی و ویرانی و کشتار فلسطینیان دستاوردی نداشت، چیزی که این بار در افکار عمومی دنیا با واکنش شدیدی مواجه گردید و این رژیم را در باتلاق انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی بیشتری فرو برد. به رسمیت شناختن دولت فلسطینی از سوی برخی کشورهای اروپایی خود بیانگر فشار افکار عمومی و حاکی از انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی است. علاوه بر این، جنبش‌های مقاومت اسلامی در این نبرد برای نخستین بار از فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند ارسال پهپاد و نیز از روش‌های جدید جنگی مانند عملیات خاکی آبی، کانال‌های زیرزمینی و در نتیجه نفوذ به عمق دشمن، حمله موشکی به نقاط حساس و راهبردی و… استفاده کرده و در مقایسه با جنگ‌های پیشین تلفات و خسارت‌های اقتصادی و روانی بیشتری بر نیروهای صهیونیستی وارد کردند. عملکرد قدرتمند نیروهای مقاومت باعث تشتت فکری و روانی نخبگان رژیم صهیونیستی شد و زمینه را برای بروز اختلافات کنونی فراهم نمود.

چپ‌گرایان و راست‌گرایان میانه‌ای چون لاپید و لیونی جنگ غزه را نوعی شکست برای اسرائیل و نتانیاهو و سیاست‌های اشتباه راست‌گرایان افراطی را مسبب آن دانستند. به نظر مخالفان تداوم چنین سیاست‌هایی می‌تواند موجودیت رژیم را تهدید نماید. از نظر آن‌ها، نتانیاهو به جای در نظر گرفتن مصلحت اسرائیل، با رویکردی ایدئولوژیکی (که باقی ماندن در وضعیت جنگی و آمادگی و برنامه‌ریزی برای حمله به عرب‌ها و فلسطینیان و طرح شعارهای توخالی و بیهوده‌ای مانند حمله به ایران از پیامدهای این نوع نگرش است) از پرداختن به سایر مسائل حیاتی که تداوم حیات رژیم به آن‌ها بستگی دارد، شانه خالی می‌کند. از نگاه مخالفان، مشکلات اجتماعی و اقتصادی نظیر مسکن، اشتغال و تورم  و مهاجرت معکوس، قربانی ملاحظات امنیتی و دفاعی گردیده است. به همین خاطر بود که لاپید با افزایش بودجه نظامی پس از جنگ غزه مخالفت کرد.

از سوی دیگر، تصویب طرح دولت ملت یهودی از سوی اکثریت اعضای کابینه نتانیاهو، اوج اختلاف نگرش‌ها بین نخبگان حاکم و یکی از دلایل اصلی انحلال پارلمان بود؛ طرحی که هدف آن یهودی ساختن کامل سرزمین‌های اشغالی و محروم نمودن عرب‌ها، مسیحیان و دروزی‌ها و بادیه‌نشینان از حقوق ملی و شهروندی است. مخالفان، تصویب چنین طرحی را به منزله نزدیک شدن نتانیاهو به ارتدوکس‌های افراطی، محدود شدن آزادی‌ها و به خطر افتادن ماهیت سکولاریستی دولت می‌دانند.

حملات شهادت‌طلبانه فلسطینی‌ها به شهرک‌نشینان، افسران، کنیسه‌ها و خاخام‌های صهیونیستی و افزایش احتمال وقوع انتفاضه سوم در سرزمین‌های اشغالی عامل دیگری بود که بر نگرانی مخالفان نتانیاهو افزود. به باور آن‌ها تصویب لایحه دولت- ملت یهودی، خشم بیشتر فلسطینی‌ها را به همراه داشته و در سایه تحولات ناپایدار منطقه‌ای می‌توانست اوضاع را از کنترل خارج نماید، از این رو آن‌ها با لایحه دولت ملت یهودی به مخالفت پرداختند.

اما نتانیاهو معتقد به کاربست زور و اجبار در برخورد با فلسطینیان است و هراسی ندارد که دیگران درباره اسرائیل چه فکر می‌کنند. به نظر او مهم این است که امنیت رژیم صهیونیستی به هر قیمت ممکن حفظ شود و یکی از پیش‌شرط‌های تحقق این هدف، حذف کامل فلسطینیان و یهودی نمودن سرزمین‌های اشغالی و تداوم شهرک‌سازی است. پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات کنگره آمریکا اعتماد به نفس نتانیاهو را افزایش داده و اگر جمهوری‌خواهان در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند، او می‌تواند با کمترین مخالفت‌هایی تز یهودی‌سازی سرزمین‌های اشغالی را به اجرا بگذارد.

به هر حال انحلال پارلمان نشان داد که بین هیأت حاکمه رژیم صهیونیستی اختلافات اساسی وجود دارد و این نیز خود از چالش‌های عمیق فراوانی حکایت دارد که تصمیم‌گیران این رژیم با آن روبه‌رو هستند. اما به نظر می‌رسد افکار عمومی رژیم صهیونیستی به همان نگاه ایدئولوژیک‌محور که خصومت با فلسطینیان و اولویت داشتن مقوله امنیت رکن اصلی آن است، گرایش بیشتری دارد و آن را برای حفظ امنیت خود در یک منطقه ناپایدار کارآمدتر می‌داند. به همین خاطر تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند در انتخابات آتی بار دیگر راست‌گرایان افراطی به قدرت برسند.

ارسال دیدگاه