آیا ایران نسخه‌ای برای درمان تروریسم در افغانستان دارد؟

ایران باید هوشیارانه مرزهای شرقی خود را تا مرزهای شرقی همسایگان شرقی خود بپندارد چراکه دو دولت افغانستان و پاکستان ناتوان از برقراری امنیت در سراسر جغرافیای خود می‌باشند و این خلأ امنیتی، خود زمینه را برای شکل‌گیری خط ناامنی در مرزهای ایران ایجاد می‌کند. ممکن است داعش با همکاری گروه‌های رنگارنگ تروریستی در پاکستان بخواهد جبهه‌ی جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران و همچنین ایالات‌متحده باز نماید.

سال‌هاست که کشور افغانستان درگیر ناامنی است؛ با وجود سیزده سال حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان و تلفات جانی و مالی فراوان مردم افغانستان، این کشور هرروز شاهد عملیات‌های تروریستی می‌باشد و با وجود شکل‌گیری دولت وحدت ملی در این کشور نه‌تنها از تعداد عملیات‌ها کاسته نشده است بلکه روزبه‌روز شاهد گسترش ناامنی در این کشور هستیم؛ نه‌تنها در ولایات جنوبی افغانستان (که به‌نوعی خاستگاه و حوزه عملیاتی طالبان است) بلکه در ولایات نسبتاً امن شمال این کشور نیز فعالیت‌های تروریستی شدت گرفته است. بسیاری با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، این کشور را مواجه با یک ناامنی بزرگ می‌دانند. از سوی دیگر نیروهای خارجی نیز با حضور خود نتوانستند پرونده تروریسم در افغانستان را مختومه کنند و این داستان همچنان ادامه دارد.

اگرچه ساده‌انگارانه است که گروه طالبان و داعش و سایر گروه‌های تروریستی را یکسان بپنداریم و به زمینه‌ها و اهداف آنها توجه نکنیم اما در همه‌ی آنها ایجاد ناامنی یک کارکرد مشترک است.

با توجه به تشدید فعالیت‌های تروریستی در سطح جهان به‌ویژه و با تمرکز در منطقه غرب آسیا، اگرچه دولت‌ها و ملت‌های این منطقه به‌خصوص در عراق و سوریه  متحمل آسیب‌های زیادی شده‌اند اما جنگجویان قابل ضد تروریسم را نیز بار آورده است. به‌طور قطع جمهوری اسلامی ایران قهرمان مبارزه با تروریسم است چه در خاک خود که عملاً ریشه تروریسم را کند و چه در سوریه و عراق که پیشتاز این مبارزه است. ازاین‌رو در روزهایی که شاید توجه امنیتی، سیاسی و نظامی ایران به مناطق غربی خود است نیاز باشد تا ایران با نگاه به مرزهای شرقی خود و با بهره‌گیری از تجربه خود در مبارزه با تروریسم به کمک دولت نوپای افغانستان بیاید. اگرچه خواست دولت افغانستان شرط است اما مطمئناً ارائه یک طرح هوشمندانه از سوی ایران، هوشمندانه توسط دولتمردان افغانستان پذیرفته خواهد شد.

به‌هرحال نسخه ایالات‌متحده در مبارزه با تروریسم ناکارآمد از آب درآمد. البته باز تأکید می‌شود که قرار بر یکسان پنداشتن گروهی همچون طالبان با داعش نیست چراکه طالبان بیش و پیش از هر چیز خود را در چارچوب افغانستان تعریف می‌کند اما موضوع آن است که عملیات‌های نظامی و تروریستی ضد دولتی و ضد مردمی در افغانستان به طالبان منحصر نمی‌شود و گروه‌های دیگری نیز در این فعالیت‌ها شرکت دارند که حتی مورد تائید خود طالبان نیز نمی‌باشد به‌طور مثال حمله چندی پیش در ولایت «پکتیکا» را بر عهده نگرفت.

به‌جز شبکه «حقانی»، چندی پیش نیز پای گروه «لشکر طیبه» به عملیات در افغانستان باز شد درحالی‌که تا پیش از آن چنین حضور سابقه نداشت. پاکستان نیز که به‌نوعی نقش منبع تروریست را برای افغانستان بازی می‌کند، از حضور داعش در این کشور ابراز نگرانی کرده‌ است. حضور داعش در پاکستان چندان عجیب نخواهد بود و صادرات تروریسم به افغانستان از مبدأ پاکستان هم مطلب جدید نیست. اگرچه داعش برای عملیات در این دو کشور رقبای سرسختی دارد اما عملیات‌های گروه‌های مختلف در افغانستان حداقل این پیام را رسانده است که هیچ‌یک از گروه‌های تروریستی قدرت تسلط و منکوب دیگری را ندارد و فضا برای گروهی چون داعش ممکن است فراهم گردد.

به‌هرحال ایران باید هوشیارانه مرزهای شرقی خود را تا مرزهای شرقی همسایگان شرقی خود بپندارد چراکه دو دولت افغانستان و پاکستان ناتوان از برقراری امنیت در سراسر جغرافیای خود می‌باشند و این خلأ امنیتی، خود زمینه را برای شکل‌گیری خط ناامنی در مرزهای ایران ایجاد می‌کند. ممکن است داعش با همکاری گروه‌های رنگارنگ تروریستی در پاکستان بخواهد جبهه‌ی جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران و همچنین ایالات‌متحده باز نماید. بدون شک عملیات نظامی تنها راه برای ریشه‌کنی تروریسم در افغانستان و پاکستان نیست.

ارسال دیدگاه