شبه‌قاره؛ موازنه، اقتصاد، ایران

امروز توجه به همسایگان شرقی جدای از آن موضوعات امنیتی و سیاسی، فرصت‌ها و بازی‌های اقتصادی متنوعی را برای ایران ایجاد نموده است. بازارهای کشورهایی چون افغانستان و پاکستان بازارهای بکر برای ایران محسوب می‌شود و از سوی دیگر هند، افغانستان، پاکستان و چین به دنبال تأمین انرژی هستند و ایران می‌تواند منبع مطمئنی برای تأمین انرژی باشد.

ایران می‌تواند نقش قدرت موازنه کننده را بین پاکستان، هند و افغانستان بازی نماید. به‌هرحال روابط هریک از این کشورها با یکدیگر مسائل خاص به خود و فرصت‌ها و تهدیدات منحصر به خود را دارا می‌باشد.

افغانستان، پاکستان و هند هرکدام از کمبود انرژی رنج می‌برند و نیازمند یک منبع قابل اتکا برای تأمین انرژی خویش هستند تا بتواند با تکیه بر آن برنامه‌های اقتصادی و صنعتی خود را پیش ببرند و از سوی دیگر از این طریق حداقلی از رفاه را برای مردمان رنج‌کشیده‌ی خود فراهم نمایند.

هند، این مشتری کلان نفت و از سوی دیگر همسایه فرهنگی، تاریخی و تمدنی ایران، برای تأمین انرژی خود ابتدا به سمت گاز طبیعی ایران متمایل شد و این نیاز، به ابتکار خط لوله صلح انجامید که قرار بود گاز ایران را از طریق پاکستان به هند برساند اما فشارهای مختلف منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هند را از خرید گاز ایران منصرف کرد؛ اما پاکستان با توجه به نیاز مبرم خود به انرژی بر سر قرار خود با ایران ایستاد. اینک خط لوله در خاک ایران تکمیل شده است و ایران حتی برای تکمیل خط لوله در خاک پاکستان نیز مساعدت‌هایی کرده است اما طرف پاکستانی جدیت لازم را از خود نشان نمی‌دهد.

دلایل مختلفی برای آن مطرح می‌گردد؛ برخی سخنان، تحریم را مانع اصلی برای اجرایی شدن خط لوله صلح می‌داند و برخی قیمت بالای پیشنهادی از سوی ایران را دلیل و مانع تلقی می‌کند اما باید توجه داشت که فشارهای سیاسی از سوی آمریکا و عربستان سعودی نیز آن‌قدر حائز اهمیت است که می‌توان دلایل گفته‌شده قبل را به‌کل نادیده گرفت.

از سوی دیگر به نظر برای دولتمردان پاکستان با توجه به وضعیت خاص جمهوری اسلامی ایران و شرایط تحریم، این تلقی پدید آمده است که ایران به این خط لوله محتاج‌تر است تا پاکستان؛ ازاین‌رو باید نهایت چانه‌زنی و یا به تعبیری سو استفاده را نمود. از سوی دیگر طرح خط لوله ترکمنستان- افغانستان-پاکستان – هند معروف به «خط لوله تاپی» نیز طرح جایگزینی است که آمریکا از آن حمایت می‌کند. در سفر اخیر «محمد اشرف غنی» رئیس‌جمهور افغانستان به پاکستان، موافقت با اجرایی شدن این طرح صورت گرفت و گروهی برای انجام مذاکرات از سوی پاکستان به ترکمنستان سفر نمودند. شاید این اقدام پاکستان به‌نوعی اهرم فشار برای ایران جهت کاهش قیمت و همچنین سرمایه‌گذاری بیشتر در ایجاد زیرساخت‌های خط لوله‌ی صلح باشد؛ اما به‌هرحال خبر توافق بر سر اجرایی شدن خط لوله تاپی، برای افغان‌ها خوشحال‌کننده است؛ هم به خاطر منافع اقتصادی آن و هم اهمیت ژئواکونومیک این خط لوله برای تحرک سیاسی افغانستان.

البته نسبت به موفقیت این خط لوله شبهات زیاد است به‌هرحال افغانستان و پاکستان روابط چندان گرم با یکدیگر ندارند و این مسئله در روابط پاکستان و هند نیز صدق می‌کند ازاین‌رو بعید است این کشورها حاضر باشند شریان حیاتی انرژی خود را در دست رقیب خود قرار دهند.

به‌هرحال بازی پاکستان برای تأمین انرژی خود بازی هوشمندانه‌ای به نظر می‌آید. از یک‌سو به دنبال چانه‌زنی با ایران و از سوی دیگر جلب رضایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای و منطقه‌ای با اجرایی کردن خط لوله تاپی است. اگر هر دو خط لوله نیز اجرایی گردند سبد انرژی پاکستان نیز تنها در اختیار یک کشور قرار نمی‌گیرد.

اما از سوی دیگر گسترش روابط افغانستان و هند به‌عنوان رقبای پاکستان، خود مسئله مهمی است که ایران را نیز به بازی موازنه‌سازی در شبه‌قاره می‌کشاند. افغانستان برای روابط مستحکم اقتصادی با هند و یا هر کشور دیگر به‌جز در همسایگی خود نیازمند است تا به آب‌های آزاد دسترسی پیدا نماید که راه پاکستان و ایران برای این کشور منطقی است. با توجه به روابط نه‌چندان دوستانه افغانستان و پاکستان و بدبینی موجود در روابط، ایران نقش مهمی در ارتباط اقتصادی افغانستان با جهان بیرون دارد. ازاین‌رو هند به دنبال سرمایه‌گذاری در بندر چابهار ایران است تا هم به‌مانند رقیب سنتی خود، چین در همسایگی خلیج‌فارس، حضورداشته باشد و از سوی دیگر زمینه برای مراوده با افغانستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی و حتی قفقاز و کشورهای غرب آسیا مانند ترکیه و عراق فراهم گردد.

به‌هرحال ایران از تأمین‌کننده‌های اصلی انرژی هند و هند نیز از مشتریان عمده نفت ایران است. ازاین‌رو ایران با توجه و برنامه می‌تواند در نقش موازنه کننده و یا میانجی در روابط این کشورها نقش بازی نماید.

گسترش روابط افغانستان و هند با ایران، به‌نوعی برای پاکستان حساسیت‌زا خواهد بود ازاین‌رو می‌تواند زمینه را برای توافقات اقتصادی، سیاسی و امنیتی مختلف فراهم نماید و بازی پاکستان با خط لوله صلح را به نفع ایران تغییر دهد. البته ایران می‌تواند با سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌تر در منطقه سیستان و بلوچستان که یک نمونه آن بندر چابهار می‌باشد، زمینه را برای توسعه، هم برای مردم بومی و هم برای ملت پاکستان فراهم نماید. از سوی دیگر تلاش چین، هند، پاکستان و افغانستان برای نوعی موازنه‌سازی در منطقه جنوب آسیا و شبه‌قاره، ایران را به‌عنوان متحدی طبیعی برای هند و افغانستان تبدیل کرده است.

امروز توجه به همسایگان شرقی جدای از آن موضوعات امنیتی و سیاسی، فرصت‌ها و بازی‌های اقتصادی متنوعی را برای ایران ایجاد نموده است. بازارهای کشورهایی چون افغانستان و پاکستان بازارهای بکر برای ایران محسوب می‌شود و از سوی دیگر هند، افغانستان، پاکستان و چین به دنبال تأمین انرژی هستند و ایران می‌تواند منبع مطمئنی برای تأمین انرژی باشد.

ارسال دیدگاه