مقدمه
پس از تسلط گروه دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) بر موصل در ژوئن 2013، و توسعهاش در مناطق وسیعی در غرب عراق و شرق سوریه، با نزدیک شدن به مرزهای شمال شرقی اردن، بحث و گفتگو بر سر میزان تهدیدی که متوجه امنیت و ثبات اردن شده، بالا گرفته است. این مسأله پرسشهای بسیاری را طرح کرده که مهمترین آنها عبارت است از: آیا گروه داعش پایگاه اجتماعی و مردمی در اردن دارد؟ آیا اردن یک راهبرد و سیاست روشن برای جلوگیری از داعش و مقابله با تمایلات گسترشطلبانهی آن دارد؟
داعش و پایههای گسترش
زمانی که گروه دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) کنترل شهر موصل را در 10 ژوئن 2014 به دست گرفت و پیشرویاش را در استانهای الانبار، نینوی و صلاحالدین آغاز کرد، و پس از اینکه دو استان رقه و دیرالزور و مناطقی از حسکه و ریف حلب را در سوریه اشغال کرد، مشخص شد که این گروه بسیار قدرتمندتر و خطرناکتر از تصورات و محاسبات بینالمللی، منطقهای و محلی است. گروه «داعش» تعهد خودش را به ایدئولوژی مذهب سلفی به روشنی نشان داده است، این تعهد از طریق برپایی نظام خلافت و انتصاب «ابوبکر البغدادی» به عنوان خلیفهی مسلمین در 29 ژوئن2014[1] و همچنین از طریق تلاشهای پیگیرش به منظور تحقق رویکرد توسعهطلبانه و فراملی مشخص میشود.
اردن در دامنهی اهداف استراتژیک گروه داعش قرار دارد، گروه نیز اهداف و آمالش را برای ملحق کردن اردن به پهنهی حکومتش مخفی نمیکند. بخش تبلیغاتی و رسانهای داعش، نقشهی اولیهی موردنظر دولت خلافت پیش رو را منتشر کرد که تمامی جهان را در بر میگیرد و محور آغازش نیز عراق و سوریه است. سپس همسایگان نزدیک یعنی کویت، اردن و لبنان تا فلسطین را نیز شامل میشود.[2] موفقیت گروه، مرهون به چالش کشیدن تقسیمهای سرزمینی است که در سال 1916 (با تقسیم استعمارگرایانهی قرارداد سایکس- پیکو) بر جهان عرب تحمیل گردید. همچنین تأکید بر گرایشهای امتگرایانهی فرامرزی و تأکید فعال بر ایدئولوژی دینی با هدف بازگشت و ترسیم دوبارهی یک امپراتوری اسلامی، انرژی مضاعفی به گروه میبخشد. امپراتوری مد نظر داعش مستند به میراث «احکام سلطانی» است که تأسیسکنندهی فقه شوکت و غلبه از طریق تسلط سرزمینی با زور میباشد.[3]
پس از اشغال منطقهی رطبه در 112 کیلومتری مرزهای عربستان سعودی و اردن و پس از رسیدن جنگجویان داعش به گذرگاه طریبیل در مرزهای عراق با اردن و به عقب راندن نیروهای عراقی و اخراج شان از این منطقه، بحث و گفتگوهای داخلی در اردن در خصوص داعش با جدیت و هراس بیشتری دنبال شد. اشغال موصل، شکست و خروج نیروهای عراقی در مقابل جنگجویان گروه داعش، پیروزی بر سربازان پیشمرگهی کرد و اشغال بعضی از سرزمینهای کردنشین، تمامی این عوامل، ادراک اردن از وخامت اوضاع را به وجود آورد و سؤالات جدی را دربارهی منابع این تهدید جدید مطرح کرد و باعث بازنگری دربارهی پایههای قدرت گروه داعش، هم در خارج یعنی عراق و سوریه و هم در داخل یعنی ارتباط داعش با عناصر مخفی آن و پایگاه اجتماعیش در اردن شد.
جنبشهای جهادی اردن به لحاظ تاریخی از جهت مشارکتشان در تأسیس جریان جهادی جهانی، متفاوتند. زیرا برجستهترین نظریهپردازان و رهبران جهادی در دنیا به اردن تعلق دارند. در رأس همه عبدالله عزام، ابوقتاده فلسطینی، ابو مصعب زرقاوی و ابو انس شامی ایستادهاند. این جریان به لحاظ تاریخ به دو دسته تقسیم میشود: اول، به رهبری عبدالله عزام و پس از وی، ابو محمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی که مفهوم «جهاد همبستگی» (جهاد التضامنی) را مطرح کردند و اولویت را به جنگ با «دشمن دور» دادند، همانگونه که در افغانستان، عراق و مناطق دیگر و سرانجام در سوریه این راهبرد در پیش گرفته شد. نوع دوم، به رهبری ابومصعب زرقاوی و سپس ابوانس شامی، که مفهوم «جهاد مکانی» و اولویت جنگ با «دشمن نزدیک» را طرح کردند.
در گذشته رویکرد “جهاد همبستگی” غلبه داشته است. جریان جهادی اردنی علیرغم مشارکتش در صحنهی جهانی، به لحاظ تاریخی نتوانسته از حضورش در عرصهی اردن بهرهبرداری نماید. اما امروزه این عرصه شاهد تحول قابل توجهی در مسیر سلفیه جهادی است و تغییر جدی در پندارهای ستیزهجویانهاش و همچنین شکاف شدیدی در دیدگاههای ایدئولوژیکی و راهبردیاش به وجود آمده است. قدرتیابی داعش بین نسلهای جهادی اردن نزاع به وجود آورده است که این را میتوان در صفبندیهای القاعده پس از حوادث سوریه بین دو سازمان داعش و جبهة النصره مشاهده نمود. نسل قدیمی جهادیهای اردن مانند “ابومحمد مقدسی” و “ابوقتاده فلسطینی” به سمت”جبهه النصره” گرایش یافتند. اما نسل جدید گرایش به میراث زرقاوی و شامی یافتند و افرادی چون “ابو محمد طحاوی”و “ابو منذر عمر مهدی زیدان” این سنت فکری را پی گرفتند. اینها بیشترین تعداد و گستردگی را در اردن دارند و این یک تحول اساسی در مسیر جریان سلفی و جهادی اردن به شمار میآید.[4]
جریان جهادی در اردن از ابتدای شکلگیریاش در دههی نود قرن گذشته در اولویتبندیهایش دچار سردرگمی شد، از این رو دستگاه امنیتی اردن توانست با جداکردن گروهها و عناصر کلیدیشان، آنها را به انزوا و حاشیه رانده و مجبور به جستجوی فضاهای دورتر برای ادامهی حیاتشان کند. همچنین مانع شکلگیری گروههای اجتماعی و شبکههای حمایتی داخل اردن شد، تا منجر به شکلگیری تهدید واقعی برای امنیت و ثبات کشور نشود. از جمله گروههای جهادی که در معرض پیگردهای امنیتی اردن قرار گرفتند میتوان به “جیش محمد” (لشکر محمد) در سال 1991، “النفیر الاسلامی” در سال 1992، گروه “الافغان الاردنیین” در سال 1994 و “بیعه الامام” در همان سال اشاره نمود.
گروه “جماعه التوحید و الجهاد” که زرقاوی آن را در سپتامبر 2003 بنا نهاد و تغییر آن به گروه “قاعده الجهاد فی بلاد الرافدین” در اکتبر 2004، تنها گروه جهادی خارج از اردن بود که با اجرای بمبگذاریهای همزمان سه هتل در عمان در نوامبر 2005 توانست این حصار امنیتی را بشکند؛ چیزی که منجر به کشته شدن 60 نفر و مجروح شدن 100 نفر دیگر شد.[5]
تهدیدهای اساسی کنونی علیه اردن تغییر کرده است، سازمانی که زرقاوی آن را بنا نهاده بود، با قرار گرفتن سوریه در آستانهی اعتراضات در مارس 2011 و با ظهور گروه “جبهه النصره” در این کشور در ژانویه 2012، بسیار پیشرفت کرده است.[6] این خطرات هنگامی افزایش یافت که دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) در آوریل 2013 اعلام حضور کرد و جبههالنصره در سوریه به شاخهی خود در عراق پیوست.[7] در نتیجه بیشتر از دو هزار نفر از جهادگرایان اردنی برای مبارزه در صفوف این دو گروه به آنان پیوستند. این بزرگترین مشارکت جریان جهادی اردن در خارج است.[8]
طی سه سال گذشته، جریان جهادی در اردن توسعهی قابل توجه و گسترش جغرافیایی با جذب جمعیت بالا را شاهد بوده است، به گونهای که طرفداران این جریان به جز اعضای اصلیاش، بالغ بر هفت هزار جهادی است که این افراد در تمامی شهرها و استانها حضور داشته و به گروهها و اقشار مختلف اجتماعی تعلق دارند. دو شهر زرقا و رصیفه با تراکم جمعیتی بالا به عنوان پایگاه اصلی این جریان به شمار میآید. همچنین در مناطق فقیرنشین عمان شرقی جهادگرایان حضور فزایندهای دارند، استان معان و شهر سلط و اردوگاههای پناهندگان در استان اربد از دیگر مکانها برای حضور این افراد میباشد. این مناطق با احساس روبه رشدِ به حاشیه رانده شدن فقر، محرومیت، نبود عدالت و تنوع بافت اجتماعی با ریشههای اردنی و فلسطینی متمایز میشود. این چیزی است که به شکلگیری پایگاه اجتماعی برای جریان جهادی اردن، به ویژه در شهرهای معان و زرقا اشاره دارد. از این رو جریان جهادی به محیط مناسبی دسترسی دارد که شبکههای حمایتی و پایگاهش را تغذیه میکند و در درون خود شرایط و علل کافی برای رشد، ازدیاد و شکوفایی را به وجود میآورد.
هم اكنون مشاهدهی پرچمهای گروه داعش در تعدای از استانها به چیزی معمولی تبدیل شده است. چندی پیش نشانههای به چالش کشیدن نظام اردن از طریق راهپیماییها و نمایشهای مسلحانه در شهر معان اشکار شد، همچنان که تظاهرات جهادگرایان در حمایت از داعش در شهرهای زرقا و اربد، صورت پذیرفت. همچنین فیلمی توسط جهادگرایان اردنی با نام “کتیبه شهدا معان” منتشر شد که در آن با بغدادی بیعت کرده و نظام حاکم را به انجام عملیات انتحاری تهدید کردند.[9] همچنین طرفداران داعش سه شخصیت جهادی (دکتر ایاد قنیبی، ایمن بلوی و احسان عایش) را به دلیل مخالفت و حملهی آنان به داعش و حمایت از “جبهه النصره” مورد ضرب و شتم قرار دادند.
اگرچه جریان جهادی در سالهای اخیر رشد کرده است، اما همچنان این جریان، فاقد یک پایگاه اجتماعی گسترده و موثر است. زیرا اردن تقسیمبندیهای هویتی و قومیتی که در عراق، سوریه و لبنان هست، را ندارد و این چیزی است که ایدئولوژی گروه “داعش” را که متکی بر پایههای هویتی صریح است، متمایز کرده است زیرا داعش خودش را به عنوان حافظ هویت سنی موجود در عراق و سوریه، در برابر سیاستهای فرقهای و شبه نظامیان شیعی و نفوذ ایران، معرفی میکند. به همین دلیل، گزینههای توسعهطلبانهی این گروه در اردن، متکی بر پایههای هویتی سنی- شیعه نمیباشد. لذا به بازیهای هویتی و بهرهبرداری از مسألهی وابستگیهای اردنی- فلسطینی روی نخواهد آورد. اما مطمئنا اقداماتی همچون استفاده از “مساله فلسطین” و انتقاد از موضع اردن در قبال این مسأله و تعهدش به روند صلح با اسرائیل، و روابط استراتژیک اردن با ایالات متحده امریکا به ویژه در مبارزه علیه تروریسم را در دستور کار خود قرار خواهد داد. در نتیجه، گزینههای پیش روی “داعش” در اردن مبتنی بر بیداری احساسات دینی و استفاده از خشم ملی ضد فساد سیاسی و رکود اقتصادی است.
بنابراین، چالش نفوذ داعش در اردن، مبتنی بر پایگاه اجتماعی نیست اما هنگامی که تصمیم به ماجراجویی بگیرد از آن استفاده میکند و در صفوف خود بر جنگجویان اردنی که نوارهای تهدیدآمیزی علیه نظام حاکم منتشر کردند، تکیه خواهد کرد. اصول جنگی گروه در قبال اردن صرفاً بر پایههای ژئوپلیتیک است. این گروه تنها به تاکتیکهای جنگی “طرفدارن”ش اتکا نمیکند، بلکه بر اساس “اشغال سرزمینی” به صورت مستقیم و مطابق با منطق جنگهای ترکیبی جدید عمل میکند. پس از اشغال مناطق وسیعی در عراق و سوریه، این احتمال وجود دارد که گروه به سرعت به سمت اردن حرکت کند، زیرا با توجه به مشکل بودن توسعهاش از سمت شمال یعنی ترکیه، یا جنوب غربی به سمت لبنان، تنها راه و دروازهی باز رو برویش، اردن است. (این تحلیل توسط موسسه اطلاعاتی استراتفورد مطرح شده است.)
علاوه بر این عوامل خارجی، چند عامل داخلی دیگر نیز وجود دارد که تا زمانی که سلفیها و جهادیها در اردن حضور قابل توجهی دارند، بر خطرات داعش برای پادشاهی اردن، اضافه میکند. از آغاز درگیری ها در سوریه، رفت آمد جهادیها در بین مرزهای دو کشور شدت گرفته است. اگرچه عمان استراتژی بسیار محتاطانهای در قبال مخالفین دولت سوریه اتخاذ کرده اما با توجه به حساسیتها در داخل، نتوانسته جهادیها در سرزمینهایش را به طور کامل مهار نماید.[10]
در حالی که گروه القاعده و شاخهی سوری آن یعنی جبهةالنصرة بر مبنای ایجاد “شوکه النکایه” از طریق ایجاد یک سازمان نظامی نخبگانی پیشرو و غیر مرکزی و سیاستهای “دفاع در برابر مهاجم” با استناد به مفهوم جهاد دفاعی شکل گرفتهاند، اما شاخهی نافرمان القاعده در عراق بر مبنای “شوکه التمکین” بر پایهی اصل اشغال سرزمینی و مفهوم جهاد تهاجمی و رویای دولت خلافت اسلامی گسترده و از یک طریق ایجاد یک سازمان امنیتی مرکزی و ارتش سنتی تأسیس شده است.
اردن: استراتژی مهار و دفاع
پس از بالا گرفتن هشدارهای منطقهای و بینالمللی دربارهی داعش، اردن بیتوجهی و انکار را کنار گذاشته و به جدیت خطر اذعان کرد. از این رو جستجوها برای تدوین استراتژی جلوگیری و مهار این خطر آغاز شد. دشمن این بار قدرتمندتر از همیشه بود. از آغاز شکلگیری جریان جهادی در اردن در دههی نود قرن گذشته، اردن توانسته بود برخورد امنیتی موفقیتآمیزی با این پدیده داشته باشد و آنها را به گوشهگیری و انزوای داخلی کشانده و به انتخاب جهاد همبستگی در خارج مجبورشان نماید. اما خطر امروز جریان جهادی، تنها به گروهها و عناصر محلی محصور شده و منزوی که به دنبال ایجاد بیثباتی هستند، محدود نمیشود، بلکه در مقابل، گروههای جهادی تبدیل به دولت گسترشیافتهای شدهاند که تا مرزهای شمال شرقی اردن پیش آمده و از عناصر داخلی جاهطلب بهره میگیرند.
نقشهی ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده است. با اشغال شهر موصل در عراق در ژوئن گذشته، گروه داعش به نزدیکی مرزهای شمال شرقی اردن رسید. در پی آن نیروهای مسلح اردن سریعاً به تحکیم مواضع و حضور خود در مرز اردن و عراق، که طول آن به 181 کیلومتر میرسد، پرداختند و نیروهای مرزی برای حمایت از مرزهای سوریه با طول آن 370 کیلومتر تا پنج هزار نفر افزایش یافتند.
با جدی شدن منابع تهدید بیسابقه و جدید، پادشاه اردن در نشست سران عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی “ناتو” در 4 سپتامبر 2014، در شهر نیوپورت ولز انگلستان، شرکت کرد. این اقدام برای یافتن استراتژی جهت مقابله با خطر گروه داعش بود به ویژه بعد از اینکه ثابت شد که دو دولت بغداد و دمشق قدرت ایستادگی در برابر گروهی که توانمندیها و جاهطلبیهای توسعهطلبانهاش روز به روز در حال افزایش است، ندارند و حملات هوایی امریکا نیز نمیتواند یک استراتژی موثر باشد. گفته میشود اردن در کنفرانس ناتو راهبردی را برای مقابله با این تشکیلات به اعضای ناتو ارائه داده است.[11]
با تشدید هراس از داعش در سطح ملی، رویکرد اردن به خطر توسعهی داعش، از سطح سیاسی به سطح راهبردی، تغییر کرد. پس از یک دورهی ناچیز شمردن منابع تهدید و خطراتش، حکومت به بحرانی بودن وضعیت اذعان کرد و در پی اطمینان بخشی به افکار عمومی دربارهی توانمندیهای دفاعی اردن در صورت هرگونه رویارویی یا تجاوز و دفاع برآمد.
اغلب برآوردهای استراتژیک اردن حاکی از عدم احتمال درگیری مرزی با نیروهای داعش در کوتاهمدت است. هر چند احساس خطر از جریان جهادی در خارج و داخل در سطح امنیتی جدی است، زیرا بیم آن وجود دارد که ماجرای بمبگذاری عمان سال 2005، از طریق نفوذ عوامل گروه و انجام عملیات در داخل کشور یا هدف قراردادن منافع اردن در خارج از کشور، تکرار شود، همانطور که شبکهی زرقاوی، سفارت اردن در بغداد را در سال 2003 مورد حمله قرار داد. علاوه بر این خطر تحریک عناصر خفتهی طرفدار گروه در مناطق حاشیهنشین و آسیبپذیر امنیتی مانند شهر معان وجود دارد.
با اینکه احساس خطر فزایندهای در اردن از گسترش گروه داعش در میانمدت و بلندمدت، به دلیل نگرانی از تحکیم مواضع داعش در اشغال مناطق وسیعی در عراق و سوریه وجود دارد، اما در حال حاضر توجهات بر تواناییهای موجود برای پیشبینی رفتار گروه در صورت مشارکت اردن در تمهیدات بینالمللی و منطقهای و جایگاهش در ائتلاف بین المللی جدید، متمرکز است. اظهارات رسمی اردن به نظر متناقض است. نخستوزیر اردن، عبدالله نسور، اذعان داشت که اردن عضو ائتلاف اعلام شده توسط ناتو نخواهد بود و در جنگ دیگران شرکت نمیکند.[12] اما سخنگوی دولت، محمد مومنی، بیان کرد که اردن در هماهنگی مستمر با کشورهای طرف مخاصمه با گروههای تروریستی خواهد بود.[13]
در سایهی نبود شفافیت و عدم اطمینان برای بیان مسائل استراتژیک، بحث و جدل بر سر ابهامات استراتژی اردن در برخورد با تهدیدات گسترش داعش، شدت گرفته است. بیست تن از نمایندگان اردن از حکومت خواستهاند که وارد هیچ ائتلاف مخالف با مقررات کشور نشود. این نمایندگان به رهبری “خلیل عطیه” در بیانیهی خود اعلام داشتند که “این جنگ ما نیست”. در این بیانیه آمده است که آنها هرگونه مشارکت اردن در جنگ علیه داعش را قاطعانه رد میکنند، زیرا پیامدهایی که مشارکت در این جنگ بر وضعیت اردن دارد، به ویژه با وجود طرفداری جریان سلفی جهانی اردن از داعش، بسیار نگرانکننده است.[14] گروههای اپوزیسیون نیز نسبت به مشارکت در هرگونه ائتلاف بینالمللی هشدار دادند. حزب کمونیست اردن اعلام کرده است که دولت اردن نباید کورکورانه از ایالات متحدهی امریکا و ائتلاف بینالمللی که علیه داعش ایجاد کرده، پیروی کند.[15] جبههی عمل اسلامی شاخهی سیاسی اخوانالمسلمین نیز در بیانیهای هرگونه ایفای نقش اردن در ائتلافی را که ایالات متحده امریکا ضد داعش شکل داده است، رد کرد و فشارهای بین المللی بر اردن برای پذیرش اینکه طرف یا شریک در جنگی باشد که “جنگ ما نیست” را محکوم و هرگونه استفاده از سرزمین های اردن به مثابه پایگاه های نظامی برای نیروهای ائتلاف را رد کرد.[16]
به نظر نمیرسد که اردن دارای یک استراتژی واضح و مناسبی در رویارویی با تهدید گسترش داعش و تعیین نقش خود در ائتلاف بینالمللی باشد. با یک برآورد واقعبینانهتر، نقش اردن محدود به یک طرف تأمینکنندهی اطلاعات و لوجیستیک خواهد بود. در گذشتهی نه چندان دور، این همکاریهای اطلاعاتی برای کمک به حذف رهبر اردنی گروه “قاعده جهاد در بین النهرین” ابومصعب زرقاوی در سال 2006 صورت گرفته است، کسی که مسئول بمبگذاری هتلهای عمان و موسس سازمانی است که امروز با نام داعش شناخته میشود. همین مسأله، انتقامگیری از اردن را در لیست اهداف مورد علاقه گروه داعش قرار میدهد.
حکومت اردن برخی از اقدامات حقوقی و امنیتی برای مقابله با تهدید داعش و جریان جهادی را انجام داده است. با این حال بحران اقتصادی و سیاسی در جای خود باقی است. طبق گفتهی نخستوزیر، عبدالله نسور، اقتصاد اردن با بدترین وضع در تاریخ خود روبرو است.[17] نرخ رسمی بیکاری به 12 درصد میرسد اما این باور به طور گستردهای وجود دارد که نرخ بیکاری از 30 درصد نیز عبور کرده است. با وجود حدود یک و نیم میلیون پناهندهی سوری در اردن، وضعیت اقتصادی بدتر هم شده است و در زمینهی سیاسی نیز پارلمان اردن اخیراً با اجرای اصلاحات در قانون اساسی موافقت کرده است که به قدرت و اختیاراتی که به صورت غیررسمی به پادشاه داده شده است، رسمیت میبخشد. بر این اساس تعیین فرماندهان نیروهای مسلح اردن و ریاست ادارهی اطلاعات در اختیار پادشاه خواهد بود. این تصمیم بحث جدی را بر سر روند اصلاحات سیاسی و تحول دموکراسی برانگیخته است.
رویکرد اردن همچنان متکی بر مقابله با منابع تهدید جهادگرایان داخلی و خارجی، بر اساس برخورد امنیتی سخت و الزامات قانونی آن است. پارلمان اردن در ژوئن گذشته با اصلاح قانون مبارزه با تروریسم شمارهی 55 مصوب سال 2006، یک قانون بحثبرانگیز جدید علیه تروریسم به تصویب رساند. اصلاحات جدید، اختیارات بیسابقهای را به مقامات از طریق جرم دانستن مشارکت در جهاد در خارج، اعطا میکند. همچنین حکومت از اختیار قانونی گستردهای برخوردار میشود و میتواند شهروندانی را که به حمایت ایدئولوژیک و به جذب نیرو برای سازمانهای تروریستی کمک میکنند، زندانی نماید. با وجود تشکیل کمیتهی بررسی علل افراطگرایی و یافتن راهحل به ریاست نخستوزیر عبدالله نسور، اما این باور وجود دارد که این اقدام صرفاً در حد شعار باقی مانده و تنها کارکرد رسانهای دارد.
دستگاههای امنیتی اردن، عناصر جهادی داخلی را تحت کنترل و مراقبت شدید قرار داده است. در پی برپایی تظاهرات کوچکی توسط اعضاء جریان جهادی پس از نماز عید فطر گذشته در زرقا و اربد، در حمایت از گروه داعش، حکومت 71 جهادگرا را بازداشت کرد و در این مدت بیشتر از 140 جهادی را پس از بازگشتشان از سوریه دستگیر کرده است. در چند ماه گذشته، نیروهای اردنی، چندین اقدام گروههای مسلح سوریه برای نفوذ به مرزهای اردن را خنثی کردهاند.[18]
در سیاستهای امنیتی اردن در رابطه با جریان جهادی، این تفکیک بین هوادران دو گروه صورت گرفته است که داعش را با خطر بیشتر و “جبهه النصره” با خطر کمتر در نظر گرفته میشوند. نظریهپرداز جهادگرا “ابومحمد مقدسی” که مخالف رفتار داعش بود، از سوی حکومت از زندان آزاد شد و ابوقتاده فلسطینی نیز در یک پرونده تبرئه شد و منتظر حکم دادگاه در پروندهی دیگر است هرچند این سیاست در برخورد با طرفین توأم با احتیاط است زیرا بیم ادغام جریانهای “القاعدهای” در چارچوب تحولات دو جبههی عراق و سوریه وجود دارد.
با توجه به انتظارات برای شکلگیری یک استراتژی بینالمللی برای مقابله با خطر توسعهی گروه “داعش” نمیتوان از استراتژی مستقل اردن صحبت کرد. اقدامات معمول تا این لحظه عمدتاً محدود به افزایش نیروهای بیشتر در مرزهای مشترک اردن با سوریه و عراق و همکاری با متحدان منطقهای و بینالمللی بوده است. اردن از حمایت گستردهی واشنگتن و ریاض برخوردار است. رئیس جمهور امریکا باراک اوباما، در ماه می گذشته، اقدام به ایجاد یک صندوق مشترک و استراتژیک به ارزش پنج میلیارد دلار برای مبارزه با تروریسم با کشورهای شرکت کننده در جنگ علیه تروریسم کرد که این تصمیم به نفع اردن که شریک مهم استراتژیک و اطلاعاتی امریکاست میباشد.[19] ایالات متحدهی امریکا سالیانه 300 ملیون دلار به نیروهای مسلح اردن کمک میکند، همچنین مبلغ 360 ملیون دلار نیز برای کاهش شدت فشارهای اقصادی به پادشاهی اردن میپردازد.[20]
نتیجهگیری
اردن در مقطع کنونی با خطر بیسابقهای روبرو شده است که با چالشهایی که پیش از این روبرو بود متفاوت است. وجود گروه “داعش” در اطراف مرز شمال شرقی اردن، نگرانی جدی را دربارهی تمایل فزایندهی گسترش داعش از این سمت، باتوجه به ایدئولوژی فراملی و جاهطلبی استراتژیکش برای ملحق کردن اردن به مرزهای دولتش در آینده، به وجود آورده است. با نبود استراتژی بینالمللی موثر برای از بین بردن گروه داعش و اقدامات بینالمللی برای جلوگیری از گسترش داعش که صرفاً از طریق حملات هوایی است، نگرانیها اردن را فراگرفته است. اردن همچنان منابع تهدید قریبالوقوع و ارتباطات خارجی و داخلیاش را بازتعریف میکند. زیرا این ترس فزاینده از شکلگیری پایگاه اجتماعی برای داعش از طریق شبکههای داخلی حمایت و جهادگرایان داخلی، در وضعیت نامناسب اقتصادی و گسترش طبقههای فلاکتزده، حاشیهنشین و فقیر و نیز ضعف اصلاحات سیاسی و روند کند فرآیند دموکراسی، وجود دارد. مضاف بر اینکه بیم از خطرات ژئوپلیتیک گروه داعش که مبتنی بر مبارزه بر اساس اشغال سرزمینی است، افزایش یافته است.
هرچند این اعتقاد راسخ وجود دارد که داعش، بر بسترهای هویتی و شکاف هویتی و فرقهای در عراق و سوریه عمل میکند و در حال حاضر مشغول به تثبیت مواضعش در این مناطق است و این بسترها در اردن وجود ندارد اما در محور جنبههای اقتصادی از یک طرف و ماهیت نقش اردن و میزان مشارکتش در ائتلاف بینالمللی علیه داعش در طرف دیگر، نگرانیهای بسیاری وجود دارد. به نظر نمیرسد که در کوتاهمدت داعش برای اردن خطرساز شود، اما اردن در مرکز ایدئولوژی توسعهطلبانه و برنامههای استراتژیک داعش قرار دارد و اگر یک استراتژی بینالمللی موثر بر اساس همکاریهای محلی، منطقهای و بینالمللی علیه داعش شکل نگیرد، اردن با یک تهدید واقعی مواجه میشود.
***
* مترجم: محمد فکوری
[1] ابو محمد العدنانی، فایل صوتی با عنوان “این وعده خداوند است (هذا وعد الله)”، موسسه رسانه ای فرقان، نگاه کنید به:
http://www.youtube.com/watch?v=b1qkBXKvs_A
[2] اعضای گروه داعش نقشه ی خلافت آینده را به شکل وسیعی منتشر کردند که در مجله تحت عنوان “دولت خلافت” با دو زبان عربی و انگلیسی که در جولای 2014 پخش شد، آمده است. نقشه مور نظر خلافت آینده، مناطق و نفوذش را در تمامی دنیا نشان می دهد و از عراق ،سوریه ،لبنان ،اردن و فلسطین شروع می شود، نگاه کنید به : مجله دابق، شماره اول در
Dapiq, Issue no. 1 (Ramadan 1435), at:
https://ia902500.us.archive.org/24/items/dbq01_desktop_en/dbq01_desktop_en.pdf
[3] گروه داعش در تاسیس ایدئولوژی سیاسی اش به میرات تاریخی احکام سلطانی، متکی است، و قبل از اعلان حضور دولت عراق اسلامی در 15اکتبر2006، کتاب مهمی منتتشر کرد. این کتاب تالیف مسئول شرعیات گروه می باشد. نگاه کنید به : عثمان بن عبدالرحمن التمیمی(نظارت)، اعلام الانام بمیلاد دولة الاسلام، موسسه رسانه ای فرقان، نگاه کنید به :
https://ia601901.us.archive.org/31/items/OZOOO67/DAWLA_ISLAMIA.pdf
[4] اغلب کارشناسان و پژوهشگران معتقدند که بیشتر اعضای اصلی جریان جهادی اردن، گروه داعش را مورد تایید میدانند و نه گروه جبهه النصره، و نسل جدید جهادی، تاکید بیشتری بر داعش دارد، برای نمونه نگاه کنید به ، محمد ابورمان، “داعش الظاهرة و الحقیقة” 1/9/2014 نگاه کنید به : http://www.judran.net/?p=2723
[5] محمد ابورمان، و ابوحسن هنیه، “السلفية الجهادية في الأردن بعد مقتل الزرقاوي: مقاربة الهوية أزمة القيادة ضبابية الرؤية” (عمان موسسه فریدریک ایبرت، 2009) ص 12-29.
[6] “اعلام تاسیس جبهه النصره”، موسسه رسانه ای مناره سفید، نگاه کنید به :
http://www.youtube.com/watch?v=Fuh1cI9vlR0
[7] خطبه ابوبکر البغدادی مبنی بر تاسیس “دولت اسلامی در عراق و شام ، فایل با عنوان : “و مومنان را بشارت بده” ،موسسه رسانه ای فرقان، نگاه کنید به :
https://www.youtube.com/watch?v=6MuZrcxvL_w
[8] آمار رسمی از تعداد جهادگرایان اردنی در عراق و سوریه وجود ندارد، و ما به آماری که منابع و محاسبات متعدد بیان کرده اند اعتماد می کنیم این آمار در کمترین میزان اشاره به 1200 تا 4000 نفر دارد.
[9] گردان شهدای معان، اعلام بیعت با بغدادی از اردن، نگاه کنید به : http://goo.gl/F2lNRj
[10] مونالیزا فریحه، “الأردن جوهرة تاج “الدولة الإسلامية”، هل تستطيع عمّ ان مواجهة طموحات داعش؟” روزنامه النهار، 30/6/2013
نگاه کنید به : http://goo.gl/nfwiUI
[11] سمیر ناصر، “خطة أردنية لمواجهة الإرهاب”، روزنامه عکاظ ، 31/8/2014، نگاه کنید : http://goo.gl/E3LZ8Z
[12] نخست وزیر اردن: “در جنگ دیگران شرکت نکرده ، و در ائتلاف ضد داعش حضور نداریم” پایگاه سی ان ان عربی، 6/9//2014
نگاه کنید به :
http://arabic.cnn.com/middleeast/2014/09/06/jordan-out-coalition-against-isis
[13] محمد الفضیلات، ” نمایندگان اردن، جنگ با داعش جنگ ما نیست”، روزنامه عربی جدید، 3/9/2014، نگاه کنید به :
http://www.alaraby.co.uk/politics/e62fbb69-d076-457f-a9b0-f6e0039bf9d5
[14] نمایندگان حکومت: جنگ داعش جنگ ما نیست” ، خبرنی، 3/9/2014، نگاه کنید به : http://goo.gl/Y8mB08
[15] کمونیست: حکومت نباید وارد ائتلاف امریکایی ضد داعش شود و این راه حل امنیت ما نیست” مرایا نیوز، 2/9/2014، نگاه کنید به :
http://www.marayanews.com/?p=384240
[16] ” جبهه عمل اسلامی هرگونه نقش اردن در آنچه که ائتلاف بین المللی علیه تروریسم نامیده میشود را رد کرد” پایگاه حزب جبهه عمل اسلامی، 11/9/2014 نگاه کنید به : http://goo.gl/xvo5iD
[17] نسور: “اقتصاد اردن با بدترین وضع در تاریخ خود روبرو است” روزنامه الحیاة، 17/8/2014، نگاه کنید به : http://goo.gl/6rzEEo
[18] حکومت اردن طی حمله ای 71 سلفی طرفدار”داعش” و “النصره” را بازداشت نمود، روزنامه الشرق الاوسط، 4/9/2014، نگاه کنید به : http://www.aawsat.com/home/article/174251،
[19] “Obama: US must show restraint abroad,” BBC, 28/5/2014, at: http://www.bbc.com/news/world-uscanada-27606536
[20] دیوید شینکر، “جلوگیری از تجاوزات داعش در اردن (صد اعتداءات داعش) ” موسسه واشنگتن درسیاست های شرق نزدیک،3/9/2014، نگاه کنید به :
http://www.washingtoninstitute.org/ar/policy-analysis/view/preventing-isis-inroads-in-jordan