ریشه‌های اختلاف اعضای شورای همکاری خلیج فارس

از نظر من کار شورای همکاری خلیج فارس تمام است. هیچ میانجیگری دیگری فایده‌ای ندارد. میانجیگری کویت و عمان هیچ اثری ندارد.حتی غربی ها...شما ببینید سرعت عملی که این سه کشور برای فراخواندن سفرایشان از قطر انجام دادند به این خاطر بود که کسی میانجیگری نکند. این نشان‌دهنده این مطلب است که عربستان به اوج عصبانیت رسیده و دیگر نمی‌تواند قطر را تحمل کند. از طرفی طرفین سه کشور در مقابل سه کشور دیگر هستند.

ریشه‌ی اصلی اختلاف اعضای شورای همکاری خلیج فارس (یعنی عربستان و امارات) با قطر در چیست؟

اگر بخواهیم ریشه یابی تاریخی بکنیم، خیلی مفصل است و بحث قبایل پیش می‌آید. ولی قطر مثلا ادعایش اینست که منطقه‌ی شرقیه مال قطر است. مسائل اینچنین در گذشته دارند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، سعودی‌ها وارد مرزهای قطر شدند و یک منطقه‌ای بین امارات و قطر را اشغال کردند و خودشان را به دریا رساندند که باعث شد قطری‌ها وقتی می‌خواهند بروند امارات باید از این خیابان رد شوند و ویزا بگیرند. یک همچنین کینه‌های تاریخی وجود داشته است. اما در این مرحله‌ی آخر، قطری‌ها ناگهانی از موضوع ترکیه و عراق نسبتا عقب نشینی کردند. و یک تحول بزرگی در منطقه بود زیرا عربستان سعودی نمی‌خواست مستقیم وارد درگیری در سوریه بشود و پرچم دار شورش و پشتیبانی تروریست‌ها باشد. نخست وزیر سابقش مسئول این قضایا بود و وزیر خارجه سابقش آقای جاسم بن حمد بود. و خیلی تلاش کردند که کار سوریه و مالکی در عراق را یکسره بکنند و موفق نشدند و قطری‌ها متوجه شدند که یک تله‌ای برایشان گذاشته شده است. سیاست عربستان مبتنی بر این است که قطر نباید از لحاظ مالی و سیاسی در منطقه قد علم کند. مخصوصا در شبکه الجزیره مدتی است شروع کرده به افشاگری‌هایی در سطح منطقه. که مرتبط می‌شود به خاندان آل سعود در منطقه و کشورهای دیگر در منطقه. لذا اینها می‌خواستند که قطر به نحوی تضعیف بشود. پس تله عراق و سوریه را برای قطر گذاشتند. قبلا اینها دیده بودند قطر روابط قوی و مستحکمی با جمهوری اسلامی، حزب الله، حماس و محور مقاومت در منطقه روابط خوبی داشت. حتی در زمان جنگ تحمیلی پشتیبان ایران بود لذا از آن زمان کینه خاصی از قطر در دل سعودی ها باقی مانده بود. این تله را برای قطر باز کردند وقطر با تمام اقتدارش اعم از سیاسی و مالی و تسلیحاتی با سوریه و عراق وارد جنگ شد و بعد از مدتی قطر دید خبری نیست و این باتلاقی است که خودش از بین می‌رود به همین دلیل یک تغییر رهبری در بالاترین سطح در قطر رخ داد. شیخ تمیم زمامدار امور شد. با این تغییر رهبری در قطر، سیاست خارجی قطر کم کم شروع به عقب نشینی از سوریه کرد. و به همین دلیل هم ائتلاف را وا گذار کرد به عربستان. معاذ الخطیب را برداشتند و احمد الجربا را آوردند و اخیرا هم سلیم الادریس[1] را برداشتند و عبدالله البشیر راکه طرفدار سعودی است را به جای ایشان آوردند. امروز هم تیر خلاص را زدند و راهبان مسیحی در معلوله را آزاد کردند. راهبه‌هایی که توسط گروههای حامی قطر گروگان گرفته شده بودند و به لبنان برده شده بودند؛ امروز ساعت 6 صبح آزاد شدند. من فکر می‌کنم این آخرین برگه‌ای بود که قطر در دست داشت در سوریه. کم‌کم قطر شرایط جدیدی را در درست کرد. به غیر از اخوان‌المسلمین که البته بحث مفصلی دارد، قطر در زمان روی کار آمدن محمد مرسی 2 میلیارد دلار به مصر کمک کرد. عربستان سعودی در مقابل این حرکت 11 میلیارد دلار به نظامیان کمک کرد. تا هم کودتا کنند هم اخوان المسلمین را قلع و قمع کنند. درمقابل قطری‌ها از اخوان‌المسلمین در عربستان، کویت، امارات و حتی عمان پشتیبانی کردند. در مقابل کویت و عمان برخورد جدی نکردند. چون عمانی‌ها از اخوان المسلمین خیلی دلخورند. بحرین و عربستان و امارات برخورد کردند. بحرین که در این حدو قواره نیست و به پشتیبانی سعودی این کار را انجام داد. اما امارات خیلی عصبانی است. چون اماراتی‌ها  خیلی ها را دستگیر کرده‌اند و معلوم شد که قطری‌ها از این ها حمایت می‌کرده‌اند. اما علاوه بر قضیه اخوان، سه مساله دیگر است که موجب غضب عربستان و امارات و بحرین و سلفی‌ها و تکفیری‌های منطقه شده‌اند. یکی همین بحث اخوان است و دیگری عقب نشینی قطر از سوریه است. دو مورد دیگر وجود دارد که خیلی حساسیتش بالاست. یکی برقراری ارتباط با سوریه و حزب اله است. یعنی قطری‌ها شروع کردند به برقراری ارتباط با آقای بشار اسد و آقای سید حسن نصرالله . واین مسئله یک مقدار در رسانه‌های منطقه فاش شد. این نکته برای سعودی‌ها خیلی سنگین بود. نکته چهارم اینکه قطری‌ها بعد از آمدن شیخ تمیم شروع به ترمیم روابطشان با جمهوری اسلامی ایران کردند. که باز هم این قضیه برای سعودی‌ها خیلی سنگین بود. بعد از سفر وزیر خارجه‌شان به ایران، روابط خارجه‌شان  با سعودی‌ها به هم خورد. لذا قطری‌ها بعد از آمدن شیخ تمیم پیش‌بینی می‌کردند که روابطشان با سعودی‌ها به هم می‌خورد. و سعودی‌ها حرکت انتقام جویانه خواهند کرد. در سفر وزیر امور خارجه‌شان به ایران حرف‌های مهمی زده شد. شاید هم بشود گفت که با پیش بینی این حرکت از جانب سعودی‌ها و اماراتی‌ها، ایشان به تهران آمد و برنامه‌های آینده قطری‌ها در صورت وقوع مشکل با همکار‌ی عراق مطرح شد. یعنی اگر قطری‌ها از هوا و دریا محاصره شدند(یعنی از طرف عربستان)، بتوان یک ریه تنفسی برای قطر از جاهای دیگر پیدا کرد. لذا من فکر می‌کنم شرایط برای قطر، شرایط سختی است. حتی من فکر می‌کنم عربستان به این هم اکتفا نکند و برخورد فیزیکی با قطر را هم در دستور کار خود قرار دهد. چون شرایط جهانی به نفع عربستان است. این امر به خاطر خدمات در خوری است که عربستان به رژیم صهیونیستی انجام داده است. هم بخاطر جنگی که علنا با جمهوری اسلامی انجام داده، و هم بخاطر برخورد ناشایستی که با حزب الله دارد. هم برخورد تمام عیار عربستان در سوریه.

اخیرا هم عربستان از طریق اردن می‌خواهد جبهه‌ای در جنوب سوریه باز کند و پانصد میلیون دلار به اردن و سه میلیارد دلار به ارتش لبنان به عنوان رشوه پرداخت کرد. هدف این بود که جنوب سوریه چون به دمشق نزدیک است؛ جبهه‌ای باز شود تا کاری اساسی انجام دهند. ولی فعلا هم اردنی‌ها و هم لبنانی‌ها دست نگه داشته‌اند. ولی عربستان به فشارش ادامه می‌دهد. لذا بخاطر این خدمات شایسته در حق رژیم صهیونیستی بعید می‌دانم غرب و امریکا برخوردی با عربستان بخاطر رفتارش با قطر داشته باشند. مخصوصا بعد از بحث اوکراین این مباحث دیگر عادی شده است. لذا من فکر می‌کنم عربستانی‌ها عصبانیتشان را از طریق رسانه‌ها هم اعلام می‌کنند. بندر بن سلطان هم قبل از اینکه برکنار شود؛ گفت که یک جایی با سیصد نفر و با یک رسانه[2] را نمی‌توان کشور دانست. این حرف یعنی بدترین توصیف از قطر. من فکر می‌کنم که قطری‌ها هیچ راهی ندارند چون به امریکا اصلا نمی‌توان اعتماد کرد. حرف‌هایی زده می‌شود که قطر با اسراییل رابطه دارد یا امریکا در قطر پایگاه نظامی دارد. ولی امریکا نشان داده به هم پیمانانش بسیار راحت خیانت می‌کند. لذا من فکر می‌کنم قطر باید برگردد به محور قبلی خودش یعنی محور مقاومت. گرچه قطر هیچ اعتقادی به مقاومت ندارد، ولی زمانی که قطر با ایران و حزب الله و سوریه بود کسی جرات این کارها را با قطر نداشت. از زمانی که قطر از ایران جدا شد و به سیاستهای کلی محور مقاومت پشت پا زد(منظور سیاستهای قطر در سه سال گذشته است)، مورد تهاجم خیلی‌ها قرار گرفت.

آقای دکتر این اختلافات قطر و عربستان چه تاثیری بر اتحادیه عرب دارد؟ شاهد بودیم که وزیر خارجه قطر در نشست اتحادیه عرب شرکت نکرد. یا سعود الفیصل نشست اتحادیه عرب را ترک کرد. این اختلافات چه تاثیری در سطح اتحادیه عرب می‌گذارد؟

تاثیر بسیار منفی خواهد گذاشت جلسه وزیران خارجه اتحادیه عرب این تاثیر منفی را نشان داد. زمانی که آقای سعود الفیصل جلسه را ترک می‌کند نشان می‌دهد درگیری‌ها قبل از اجلاس شروع شده و من فکر می‌کنم هم اتحادیه عرب چند جبهه شود و هم شورای همکاری خلیج فارس به هم بریزد. چون قطر خیلی‌ها را خریده است. خیلی‌ها با سعودی همراهی نمی‌کنند. من فکر می‌کنم این تزلزل در اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس، سعودی‌ها را به این فکر بیندازد که سازمان جدیدی را تاسیس کنند به نام سازمان همکاری عربی که در واقع هم پیمانان سعودی در منطقه باشندمثل اردن و مراکش و امارات و…

یعنی شما میفرمایید که انحلال شورای همکاری خلیج فارس از نظر شما قطعی است؟

از نظر من کار شورای همکاری خلیج فارس تمام است. هیچ میانجیگری دیگری فایده‌ای ندارد. میانجیگری کویت و عمان هیچ اثری ندارد.حتی غربی ها…شما ببینید سرعت عملی که این سه کشور برای فراخواندن سفرایشان از قطر انجام دادند به این خاطر بود که کسی میانجیگری نکند.این نشان دهنده این مطلب است که عربستان به اوج عصبانیت رسیده و دیگر نمی‌تواند قطر را تحمل کند. از طرفی طرفین سه کشور در مقابل سه کشور دیگر هستند.

شما اشاره به سه کشورکردید. اگرعمان و کویت واقعا پشت قطر بیایند، در صورت انحلال شورای همکاری خلیج فارس، بحث سپر جزیره و حضور نیروهای سعودی در بحرین چه تاثیراتی بر بحرین خواهد گذاشت؟

در اینصورت بحث به نفع ملت بحرین تمام خواهد شد. ولی آن سازمان اگر تشکیل شود خطرش بیشتر است. چون غیر از عربستان، الان نیروی قوی در بحرین وجود ندارد. ولی آن سازمان اگر تشکیل شود و مراکشی‌ها و اردنی‌ها و…با نیروهای جوان و مجرب خود وارد این سازمان شوند؛ آنوقت شرایط فرق می‌کند. قبلا هم سعودی‌ها تلاش بسیاری برای ورود مراکش و اردن به شورای همکاری خلیج فارس انجام دادند که با ممانعت قطری‌ها مواجه شدند.



[1]- رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آزاد سوریه

[2]- الجزیره

ارسال دیدگاه