آمریکا و سلطه بر مدیترانه

رفت و آمد مقامات امریکایی به مصر و اعلام شکست مذاکرات از طرف مقامات امریکایی نشانه‌هایی از یک خطر است. خطری که رهبری معظم انقلاب در روز عید فطر متذکر شدند. این خطر بالقوه که توانایی بالفعل شدن را دارد، دادن بهانه به امریکا و غرب برای مداخله نظامی در مصر و تونس است.

از 22  بهمن 89  که مصادف با سرنگونی فرعون مصر  بود تا    یک ماه پیش ،که به سرنگونی محمد مرسی انجامید،مصر شاهد تحولات سریع وعمیقی بود.

این تحولات سریع دارای یک محور بود و  آن چیزی نبود جز اخوان المسلمین.

اخوان المسلمین گروه مبارز اسلام گرا بودند که سابقه ای 80 ساله دارند ولی در این مدت هیچ گاه به قدرت نرسیده بودند؛ که طی بیداری اسلامی و به  تبع آن تلاش مردم مسلمان مصر، به قدرت رسیدند.

موج به قدرت رسیدن  این گروه در مصر ،تونس ،ترکیه، غزه و…نشانگر تشنه بودن مردم مسلمان منطقه به اسلام بود.

مردم حاکمانی مثل بن علی و مبارک را سرنگون و اسلام‌گرایان را به قدرت رساندند تا از زلال حکومت اسلامی سیراب شوند.

محمد مرسی در خرداد 91 به  قدرت رسید و در خرداد92 از قدرت کنار گذاشته شد.در طی این یک ساله که همزمان با اوج قدرت اخوانی‌ها شده بود، مرسی و اخوان المسلمین در منطقه دچار اشتباهاتی شدند که نشان از بی تجربگی این جماعت در سیاست بود.

اخوان المسلمین برسردوراهی اسلام طالبان و القاعده وتکفیری و سلفی از یک سو واسلام ناب محمدی با محوریت مقاومت از   دیگر سو مانده بودند. آنها یک انتخاب داشتند که متاسفانه به بیراهه اسلام سلفی ووهابیت رفتند و شد آنچه نباید می‌شد.

اشتباهات مرسی به اینجا ختم نشد و در روابط خود با کشورهای دیگر نیز دچار اشتباهات بزرگی شد.

مشکلات مرسی با سودان، سوریه، ایران، لبنان و عراق  و از طرفی پیوند خوردن با سیاستهای کشورهای مرتجع خلیج فارس، روابط خارجی مصر را به ناکجا آباد کشاند.

مرسی در انتخابات پارسال حدود 51 درصد آرا را بدست آورده بود ولی مانند کسی عمل میکرد که اکثریت قریب به اتفاق آرا را به دست آورده و با دیگر احزاب روابط خوبی برقرار نکرد. به همین دلیل در سیاست داخلی  نیزدچار مشکل شد.

در این میان بودند افرادی در داخل این حزب که با کناره گیری وانتقاد از روند جاری حزب و اداره کشور، خطر را گوشزد کردند. ولی که متاسفانه توصیه‌هایشان اثر نکرد. از جمله این افراد کمال هلباوی بود که در طی این مدت رویکردی انتقادی به اخوان داشت.

این نابخردی‌ها باعث بوجود آمدن نارضایتی در بین مردم شد و ژنرال السیسی مرسی را دستگیر و از قدرت برکنارکرد. نکته جالب این فر آیند همزمانی تحولات مصر با تحولات قطر وترکیه و افول قدرت اخوانی ها بود که به نوعی مساله اصلی تمام این کشورها بود.

همانطور که نگارنده این یادداشت سال قبل در مطلبی تحت عنوان عاشورا وبیداری اسلامی نوشت، بیداری اسلامی غرب را مبهوت کرد وآمریکا و رژیم صهیونیستی در صدد ایجاد بدل برای این موج اسلام خواهی برآمدند . آنان با نفوذ عوامل خود در داخل این کشورها به پیاده کردن برنامه های خود اقدام کردند.آنها با نفوذ جریان سلفیت، وهابیت و تکفیری اولا جریان اخوان را به انحراف کشاندند و ثانیا اسلام را در چشم مردم منطقه و جهان همان اسلام سلفی و وهابی معرفی کردند.اسلامی تقلبی که در شهادت پنج تن از شیعیان مصر در نیمه شعبان خود را نشان داد، اسلامی که با کمربند انفجاری به کربلا و نجف و کراچی و زاهدان آمده وباعث شهادت عده ای بیگناه می‌‍شود. همه این اقدامات در نهایت به نارضایتی عمومی در مصر وتونس منجر شد.

در آخر باید اشاره کرد که آمریکا رفتار با مبارک را با مرسی نیز تکرار کرد. مرسی بازداشت شد وجرم وی جاسوسی وفرار اززندان اعلام شد. حکمی که اولا نشان دهنده شرایط روز مصر می‌‍باشد. ثانیا دستمزد خوبی برای حماس و اخوان المسلمین فلسطین بود.حکمی که مرسی را می‌تواند تا اعدام پیش ببرد چون طبق قانون اساسی مصر مجازات جاسوسی اعدام است.

از همه این ماجراها که بگذریم یک  نکته مهم وجود دارد وآن دودستگی مردم مصر وجنگ داخلی امروز این کشور کهن جهان است. جنگ داخلی که از حدود یک ماه پیش تاکنون حدود 250 کشته و حدود 2000 زخمی برجا گذاشته و  بیم آن می‌رود که این جنگ عمیق‌تر هم بشود.

رفت و آمد مقامات امریکایی به مصر واعلام شکست مذاکرات از طرف مقامات امریکایی نشانه‌هایی از یک خطر است .خطری  که رهبری معظم انقلاب در روز عید فطر متذکر شدند. این خطربالقوه که توانایی بالفعل شدن را دارد، دادن بهانه به امریکا وغرب به مداخله نظامی در مصر و تونس است.

این مداخله به  ظاهر برای آرام کردن این کشورها است ولی هدف نهایی چیزی نیست جز:

1-  تسلط بر دریای مدیترانه و کنترل بر اوضاع سوریه وحفظ امنیت اسرائیل. امنیتی نظامی، اقتصادی، سیاسی و استراتژیک می‌باشد.

2-  تقابل نظامی با روسیه که درسواحل سوریه ناوهای خود را مستقر کرده و آمریکا در پی برقرار کردن این توازن می باشد.

اینجاست که مکر امریکا وغرب در این حوادث روشن می‌شود ونقاب دموکراسی خواهی آنان از صورتشان می‌افتد.

اما به خواست خدا و عنایات حضرت بقیت الله این مکر هم به خودشان کمانه می کند “ومکرواومکرالله والله خیر الماکرین”

ارسال دیدگاه