انقلاب اسلامي ايران در همان روزهاي اول تأثیر خود را بر روي مسلمانان جهان گذاشت و ابهت پوشالي غرب و شرق را كه آن روزها در اذهان جهانيان نقش بسته بود، از هم گسست و سبب گرديد تا علاوه بر مسلمانان جهان، ساير آزادگان غيرمسلمان جهان نيز با روحيه اي تازه و جهان بينينو روبرو شوند و مبارزات خود براي نابودي ديكتاتورها را جدي بگيرند كه اين تحركات سي سال بعد ثمر داد كه هم اكنون شاهد بيداري اسلامي در منطقه عربي و بيداري ساير مردم در غرب و آمريكا هستيم.
به همين جهت و به دليل الگوبرداري مسلمانان جهان از جمهوري اسلامي ايران كه سبب سرنگوني نظامهای سرمايه داري و لائيك غربي میشود دشمنان سعي در انحراف بيداري اسلامي دارند كه در ذيل به بخشي از اين موانع، مشكلات و تحركات شيطاني اشاره میشود:
1- گمان به پايان يافتن مبارزه با سقوط ديكتاتورها:
غرب با تبليغات رسانه اي خود مبني بر پيروزي مردم و سرنگوني ديكتاتورها سعي در سست شدن عزمها و كاهش انگیزهها و عدم حضور مردم در صحنه دارد كه باور پايان مبارزه پس از سقوط ديكتاتورها علاوه بر كاهش انگيزههاي مردمي جهت حضور و دفاع از انقلاب سبب ادامه حيات فاسدان رژيم گذشته و قدرت گيري دوباره آنها خواهد شد.
2- خلق رهبران دورغين:
غرب سعي دارد در اذهان ملتهای بيدار شده اینگونه القاء نمايند كه تمام مشكلاتي كه براي آن قيام نمودهاند، محدود به يك فرد بوده و با جايگزين نمودن فردي ديگر از افراد وابسته به خود به استثمار ملتها ادامه دهند؛ و از طرفي قیامها را محدود به سرنگوني ديكتاتور نمايد و از حفظ انقلابها مردم را غافل نمايد.
3- ارائه وعده هاي حمايتي- اقتصادي از سوي مستكبرين:
با توجه به غارت اموال بیتالمال توسط ديكتاتورها و محدودیتهای شديد مالي انقلابيون پس از انقلابها معمولاً وعدههاي حمايتي و اقتصادي به كشورهايي كه در آن بيداري اسلامي اتفاق افتاده است میشود كه با توجه به نارضایتیهای اجتماعي، اقتصادي پس از انقلابها كه سطح توقعات مردم بالا رفته است دل بستن به اين وعده هاي توخالي كه در ابتدا شيرين و در نهايت گیر افتادن در باتلاق وامهای ربوي غرب است سبب میشود تا انقلابها به بهاي شيريني چندروزه نابود شوند.
4- مرعوب ساختن نسبت به قدرت مستكبرين:
غرب با به رخ كشيدن تسليحات نظامي و تبليغات رسانه اي سعي در مرعوب ساختن انقلابيون در محدود ساختن خواستههاي انقلابي خود مینماید كه در اين ميان اگر افراد ضعیفالنفس در ميان رهبران انقلابها وجود داشته باشند، براي انقلاب بسيار خطرناك خواهند بود.
5- مغرور شدن به قدرت خود و غفلت از دشمن:
پس از پيروزي در انقلابها و سرنگوني ديكتاتورها، غرور فتح و پيروزي مردم و رهبران انقلابها را در بر میگیرد كه مطمئناً بايد اين توجه باشد كه اين نصرتها از جانب خداي متعال بوده و دشمن در اولين فرصت اقدام به جبران و بازگرداندن غنیمتهای از دست رفته خواهد نمود كه بايد در اين زمينه به تمامي تحركات دشمن در ابعاد مختلف مانند يك شطرنج باز ماهر توجه نمود.
6- بروز اختلاف ميان انقلابيون و به جان هم افتادن
در تمامي انقلابها تمامي مردم براي يك انگيزه قيام نمیکنند، بلكه هر گروهي بسته به رهبران و ايدئولوژي و تفكر خود اقدام به قيام و انقلاب میکنند، و پس از پیروزیهای اوليه در صورتي كه از دشمن غفلت نمايند با توجه به تفاوت در نوع اندیشهها و جهانبيني و يا رقابت براي كسب قدرت و ثروت به مبارزه با هم میپردازند و اين اختلافات سبب تضعيف آنها و از بين رفتن راحتتر آنها توسط دشمنان میشود.
7- به حاشيه راندن جريان اصيل انقلابي
غرب با استفاده از ابرازهاي رسانه اي و ايجاد شايعات و شبهات اقدام به تخريب جریانهای اصيل انقلابي و جايگزين نمودن آنها با جریانهای وابسته مینماید. يكي از اين ترفندها خشن نشان دادن و يا بي فكر نشان دادن مسلمانان و دشمنی آنها با حقوق بشر و عاقل و آزاديخواه نشان دادن دشمنان آنها است.
8- پيشنهاد مدلهای حكومتي و قانونهای اساسي وابسته ساز
با توجه به کمتجربگی انقلابيون در حكومت داري، بايد مدلهای و الگوهاي اسلامي مبتني بر اسلام به آنها معرفي گردد، زيرا غرب با توجه به پايان دوران استثمار قديم و استفاده از ابزار برده داري نوين ديگر سعي در حضور مستقيم در كشورها ندارد بلكه با استفاده از عناصر وابسته در حكومت و مجلس و همچنين تصويب قوانيني در كشورها به نفع خود علاوه بر وابسته سازي كشورهاي تازه انقلاب كرده آنها را از اهداف اصلي انقلاب خود كه همانا عزت و استقلال هست، دور خواهند نمود.
9- دامن زدن به هرج و مرج، تروريسم و جنگ داخلي
در انقلابها افراد از قبايل، اديان، مذاهب، احزاب و گروه هاي سياسي مختلفي حضور دارند كه اگر تعصبات ديني، مذهبي، سياسي و … كنترل نشود با کوچکترین تحریکهای جرقه هرج و مرج، تروريسم و جنگ داخلي زده میشود و به جاي دشمن خارجي، گروه هاي مختلف داخلي تضعيف و راه تسلط دشمن بر آنها هموارتر خواهد شد. كه در اين قبيل موارد بايد رهبران گروهها ضمن حفظ هوشياري با بصيرت به تحركات داخلي و خارجي دشمنان چشم داشته باشند.
10- تحريك كشورهاي همسايه
يكي از گزينه هاي دشمن در مواقع نااميدي از جبهه داخلي كشورهاي تازه انقلاب كرده، به علت ناامني و هرج و مرج تحريك كشورهاي همسايه جهت حمله و يا اشغال بخشي از آن كشور هست تا با اين عمل انقلابها را دچار سردرگمي و تضعيف نمايند.
11- خسته و نااميد كردن مردم و پشيمان كردن انقلابيون:
يكي از ترفندهاي دشمن در مواقع استقامت و پايداري ملتها بر مواضع خود، خسته و نااميد كردن مردم و پشيمان كردن انقلابيون از مبارزه خود با استفاده از ترفندهايي مانند تبليغات پرحجم رسانهاي مبني بر عدم تحقق وعدههاي انقلاب و ركود اقتصادي و مشكلات اجتماعي و … است. حیلهی ديگري كه در اين ترفند میتوان به آن اشاره نمود، تحریمهای مختلف علمي، ورزشي، سياسي و علیالخصوص اقتصادي هست كه با فشار بر مردم و انقلابيون آنها را از كرده خود پشيمان سازند.
12- ترور نخبگان صالح و موثر و يا بدنام نمودن آنها
از جنایتهای غرب در برابر آزاديخواهان و اسلامگرایان میتوان به ترور فيزيكي نخبگان تأثیرگذار اجتماعي مانند نخبگان فكري، انديشمندان، دانشمندان علوم مختلف و يا سياستمداران صالح اشاره نمود كه با وجود آنها انقلاب و جوامع اسلامي و عزتطلب به سوي پيشرفت و استقلال خواهند رفت. گونه اي ديگر از ترور كه فراوان توسط غرب عليه نخبگان صورت میگیرد میتوان به ترور شخصيت اين انديشمندان، مانند فاسد نشان دادن در عرصه هاي مختلف اخلاقي، اقتصادي و … اشاره نمود. به جرأت میتوان گفت اثر تخريبي ترور شخصيت بيشتر از ترور فيزيكي است. چرا كه يك الگو و اسطوره را دچار فساد نشان میدهند و با آن اقدام به تخريب باورهاي انقلابيون و يا كساني كه به آنها اعتماد کردهاند، مینمایند.
13- خريدن افراد سست عنصر تأثیرگذار در جامعه
يكي از شگردهاي غرب عليه جوامع اسلامي خريدن افراد تأثیرگذار بر جامعه مانند علما، انديشمندان و متفكرين سست عنصر به وسيله تهديد و يا تطميع هست. كه اين افراد نقش به سزايي در انحراف انقلابها دارند.
14- تكفير و دشمنیهای مذهبي و تفرقه
بزرگترین ضربه اي كه جریانهای اسلامي در طول تاريخ خوردهاند از سوي علماي نادان و يا خودفروخته اسلام نما در مذاهب مختلف بوده است كه با تكفير و يا اتهام زني به ساير مذاهب اسلامي سبب تفرقه و درگیریها ميان مسلمانان شدهاند كه نتيجه آن تضعیف مسلمانان و تخريب كشورهاي اسلامي و از سوي ديگر تقويت دشمنان اسلام است.
با مرور مسائل كشورهاي انقلابي كه در آنها بيداري اسلامي اتفاق افتاده، و موانع و مشكلات در راه بيداري اسلامي كه ذكر شد، هر چند كه شايد برخي رهبران و دولتها از مسير بيداري اسلامي منحرف شده باشند و يا قصد انحراف بيداري اسلامي را داشته باشند ولي نكته اي كه تاكنون سبب گرديده اين انقلابها حفظ گردد، حضور مردم در صحنه و همچنين حفظ روحيه استكبار ستيزي و ضد صهیونیستی در ميان انقلابيون وجود دارد.
لذا جهت حفظ اين انقلابها و همچنين تحقق تمدن اسلامي كه همانا هدف نهايي بيداري اسلامي است موارد زير پيشنهاد میگردد:
1- ناظر و حاضر دانستن خداي متعال
در صورتي كه انقلابيون و مسلمانان در همه حال خداي متعال را حاضر و ناظر بر اعمال خود بدانند ديگر اخلاقيات بدي مانند جاه طلبي، شهوتراني، تفرقه، حسد و … در دلهای آنها راه پيدا نخواهد نمود و جامعه انقلابي به سوي كمال و سعادت پيش خواهد رفت.
2- ضرورت در هم آميختن واقعبيني و آرمانگرایی
صرف آرمانگرایی بودن و يا واقع بودن سبب ايجاد مشكلات عديده اي براي انقلابيون و كشورهاي اسلامي خواهد شد که واقع بيني بيش از حد سبب كندي پيشرفت و آرمانگرایی مطلق، سبب غفلت از دشمن و عدم برنامهریزیهای صحيح خواهد شد كه استفاده همزمان از واقعگرايي و آرمانگرایی سبب داشتن جامعه اي فعال و اميدوار خواهد بود.
3- ضرورت در هم آميختن شجاعت و خرد
چه بسا شجاعتهایی كه به سبب عدم استفاده از فكر تبديل به حماقت شده و آسيبش براي جوامع اسلامي بسيار بيشتر از منفعتش بوده است و خردگرايي دنيوي بيش از حد و عدم توكل بر خداوند متعال نيز سبب عدم انجام اقدامات لازم در مواقع ضروري و نابودي انقلابها خواهد گرديد؛ و استفاده توأمان شجاعت و خرد سبب تحمل مشكلات و موانع در اين راه و همچنين پرهيز از غرور و غفلت خواهد شد.
4- حفظ، نگارش و تدوين اصول انقلاب
يكي از مهمترین عوامل عدم انحراف انقلابها و بيداري اسلامي در كشورهاي انقلابی که هم اكنون اداره آن بدست مسلمانان است، حفظ، نگارش و تدوين اصول انقلاب جهت حفاظت و پاسداري از انقلاب است. چرا كه با نگارش و تدوين اين اصول در آينده گروه يا جرياني نمیتواند آن اصول را ناديده گرفته و يا تحريف نمايد و از سويي مرور دائمي اين اصول سبب خواهد گرديد تا انقلاب در مسير و جريان اصيل خود حفظ گردد و از هر گزند و آسيبي مصون باشد. نگارش و تدوين اين اصول سبب خواهد گرديد تا اين اصول فداي منافع زودگذر مادي نشوند.
5- پرهيز از اختلافات مذهبي، قومي، نژادي، قبيله اي و مرزي
كشورهاي اسلامي و تازه انقلابی منطقه میتوانند با پرهيز از اختلافات مذهبي، قومي، نژادي، قبيلهاي و مرزي و تاكيد بر اشتراكات و حفظ وحدت، علاوه بر حفظ انقلاب و مصون نگهداشتن كشور از گزند دشمنان، گامهای بلندي در راستاي پيشرفت كشور در ابعاد مختلف زيرساختي، علمي، سياسي، اقتصادي و … نمايند.
در اين راستا بايد تفاوتها را به رسميت شناخت و بر روي اشتراكات ميان مذاهب اسلامي و همچنين اشتراكات ميان اديان الهي تاكيد نمود.
6- ايجاد اميد و اعتماد به نفس در جوانان
مهمترین نيروي فعال هر جامعهاي جوانان هستند كه ايجاد انگيزه و اميد در آنها بسيار مهم میباشد زيرا جامعه اي كه جوانان افسرده و نااميد داشته باشد مطمئنا راهي براي پيشرفت نخواهد داشت.
براي اين مهم و ايجاد روحيه سپردن برخي امور و مسئولیتها به جوانان و راهنمايي و هدايت آنها با استفاده از تجربيات بزرگان میتواند راهگشا و اميدبخش باشد و سبب نهراسیدن جوانان از مستكبرين گردد.
7- توجه به اهداف انقلابي بيداري اسلامي
وجه اشتراك همه انقلابهای اسلامي اخير كه بيداري اسلامي ناميده میشوند، استكبارستيزي، استقلال طلبي، عزت خواهي، آزادي و نجات فلسطين از چنگال رژيم منحوس صهيونيستي بوده است كه با يادآوري و به فراموش نکردن اين اهداف میتوان به آينده بيداري اسلامي و تحقق امت واحده اسلامي اميدوار بود كه در نهايت هدف آن ايجاد تمدن اسلامي است.
8- جديت در كار مهم نظام سازي
يكي ديگر از عوامل ثبات بيداري اسلامي كه زمينه ساز ايجاد تمدن اسلامي نيز میباشد، كار مهم نظام سازي است كه در اين امر بايد حضور قاطع مردم و آراء آنها در مديريت كشور لحاظ گردد. همچنين از الگوبرداري از نظامهای لائيك، ليبراليسم غربي، ناسيوناليسم افراطي و گرایشهای چپ ماركسيستي بايد خودداري شود و اين نظام سازي بر اساس اسلام ناب محمدی(ص) صورت گيرد. در اين زمينه بايد از الگوسازي اسلام آمريكايي و اسلام متحجر و قبيله گرا هم به دور بود.
9- معرفي بيداري اسلامي و اسلام اصيل به جهانيان
ماهیت وجودی بيداري اسلامي آنقدر آشكار و نمايان هست كه نمیتوان آن را انكار نمود و فضاي جهاني انباشته از اخبار و مطالب بيداري اسلامي است؛ لذا اكنون بهترين فرصت براي آشنايي جهانيان با واقعیتهای بيداري اسلامي و همچنين اسلام اصيل است. كه در اين عرصه انديشمندان، علما و متفكرين نقش توليد محتوا و رسانهها ديداري و شنيداري نقش خط مقدم جبهه جنگ نرم و انتقال فرهنگي را دارند.
10- پالايش فرهنگي
در كشورهاي انقلابي به علت وابستگي ديكتاتورها به غرب، اكثر علوم و نیز فرهنگ و سبك زندگي كه زمينه ساز ايجاد تمدن اسلامي است غربی بوده كه با ديده تحقير به اين جوامع و نگاه به عظمت و شكوه غرب تدوين شدهاند.
لذا يكي از اولویتهای این دولتها پس از سرنگوني رژیم گذشته، پالايش فرهنگي و علمي از غربگرایی به سمت نظام اسلامي بايد باشد تا علاوه بر استفاده از غناي اسلامي سبب ايجاد روحيه و اعتماد به نفس در دانشجويان و دانش آموزان و از بين رفتن حس حقارت نسبت به غرب گردد.
11- بالا بردن سطح آگاهي و علم
يكي از مسائل مهمي كه سبب قدرتمندي هر جامعه اي خواهد بود ميزان دانش و آگاهي و علم هست؛ لذا تقويت آگاهي و بصيرت سبب دشمن شناسي و حضور در صحنه خواهد بود و تقويت علم و دانش سبب تقويت بنیانهای علمي، اقتصادي، فرهنگي و … در جوامع اسلامي خواهد شد.
12- توكل، اعتماد و حسن ظن به خداوند متعال و وعده هاي موكد نصرت الهي در قرآن
در مسير بيداري اسلامي و تمدن سازي مشكلات و موانع زيادي وجود دارد كه اين قبيل امور نبايد سبب دلسردی و خستگي انقلابيون شوند، زيرا وعدههاي خداوند متعال حق بوده و توكل، اعتماد و حسن ظن به خداوند متعال و وعدههاي موكد نصرت الهي در قرآن سبب گذر از اين پیچهای تاريخي خواهد بود.