جایگاه سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی

مفهوم سبک زندگی، قرابت بسیاری با مفهوم «هویت» پیدا می‌کند با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و بیرونی زندگی را نیز شامل می‌شود. به تعبیری دیگر، سبک زندگی، سطحی‌ترین لایه‌های زندگی (از آرایش مو و لباس گرفته تا حالت بیان و ژست صورت و بدن) را به عمیق‌ترین لایه‌های آن (شامل فلسفه‌ی حیات و عقاید فردی و اجتماعی موجود در این باب و...) پیوند می‌زند.

در سال گذشته، رهبر معظم انقلاب در فرمایشاتی مهم و راهبردی و در جمع جوانان خراسان شمالی، به بررسی مقوله‌ای تحت عنوان «سبک زندگی» پرداختند. مقوله‌ای که تا قبل از این سخنرانی، کمتر در فضای نخبگان ما به آن پرداخته شده بود. اما از آن تاریخ به بعد، پرداختن به آن در بین رسانه‌ها، نخبگان جامعه، فضاهای علمی و دانشگاهی و مجموعاً در بسیاری از محافل داخل، به شکلی واضح گسترش پیدا کرد و هرکس در حد توان و بضاعتش، شروع به پرداختن به این موضوع کرد.

در نگاه اول و با یک دید عُقلایی، به نظر می‌رسد که در مواجهه با هر مفهومی، ابتدا باید به بررسی چیستی یا ماهیت آن پرداخته و سپس چرایی و ضرورت آن را مورد بررسی قرار دهیم.

در تبیین چیستی یا ماهیت مقوله‌ی سبک زندگی، به یک بیان ساده می‌توان گفت که سبک زندگی به مجموعه‌ای از باورها و به دنبال آن، رفتارها (رفتارهایی مبتنی بر آن باورها) اطلاق می‌شود که فرد و به تبع آن جامعه، در زندگی فردی و اجتماعی، در حوزه‌ی تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و نهایتاً اجرا، از خُردترین مسائل گرفته تا کلان‌ترین آن‌ها، از این باورها و رفتارها تبعیت می‌کنند. همچنین از زاویه‌ای دیگر، می‌توان این‌طور عنوان کرد که مفهوم سبک زندگی، قرابت بسیاری با مفهوم «هویت» پیدا می‌کند با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و بیرونی زندگی را نیز شامل می‌شود. به تعبیری دیگر، سبک زندگی، سطحی‌ترین لایه‌های زندگی (از آرایش مو و لباس گرفته تا حالت بیان و ژست صورت و بدن) را به عمیق‌ترین لایه‌های آن (شامل فلسفه‌ی حیات و عقاید فردی و اجتماعی موجود در این باب و…) پیوند می‌زند.

در بررسی چرایی یا ضرورت این مفهوم نیز باید گفت که بررسی چرایی سبک زندگی، در حقیقت، بررسی این مسئله است که اساساً به چه دلیل یا دلایلی، سبک زندگی برای ما اهمیت دارد. صرف‌نظر از رویکردهایی که در قبال سبک زندگی، چیستی آن و نیز مولفه‌های تشکیل‌دهنده‌ی آن در سبک زندگی غربی یا اسلامی وجود دارد، اگر فرمایش مقام معظم رهبری را به عنوان معیار و شاخص اصلی بحثِ سبک زندگی در نظر بگیریم، به فرموده‌ی ایشان، جامعیت و شاملیت این مقوله (سبک زندگی)، مستقل از نوع نگاه به آن -چه از منظر اسلام و چه از منظر غرب- به این شکل تبیین می‌شود که: «رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است؛ هدف زندگی چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین می‌کنیم، برای خودمان ترسیم کنیم؛ به طور طبیعی، متناسب با خود یک سبک زندگی به ما پیشنهاد می‌شود.[1]» و نیز: «اگر از منظر معنويت نگاه كنيم -كه هدف انسان، رستگارى و فلاح و نجاح است- بايد به سبك زندگى اهميت دهيم؛ اگر به معنويت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشيم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنيت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبك زندگى مهم است.»[2]

حال برای آن‌که بخواهیم دایره‌ی بحث را محدودتر کرده و بر اهمیتِ پرداختن به سبک زندگی اسلامی- ایرانی تمرکز کنیم، ابتدا باید یک تقسیم‌بندی مهم را در این‌جا مد نظر قرار دهیم و آن تقسیم‌بندی عبارت از این است که در نگاه مقام معظم رهبری، تمدن‌ نوین اسلامی –که به عنوانهدف ملت ايران و هدف انقلاب اسلامى در نظر گرفته شده است[3]- خود دارای دو بخش اساسی است:

1-  بخش ابزاری یا به تعبیر ایشان، بخش سخت‌افزاری تمدن (شامل علم، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد، اقتدار سياسى و نظامى، اعتبار بين‌المللى، تبليغ و ابزارهاى تبليغ و…)

2-  بخش اصلی و متنیِ تمدن یا همان بخش نرم‌افزاری تمدن که منظور همان «سبک زندگی» می‌باشد. (مثل مسئله‌ى خانواده، سبك ازدواج، نوع مسكن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراك، نوع آشپزى، تفريحات، مسئله‌ى خط، مسئله‌ى زبان، مسئله‌ى كسب و كار و…)

و باز در نگاه ایشان، سبک زندگی، نسبت به بخش دیگر -که همانا بخش ابزاری تمدن‌سازی است- بخش مهم‌تر و اساسی‌تری به حساب می‌آید همچنان که خود ایشان نیز صراحتاً اشاره می‌کنند که «اگر ما در اين بخشى كه متن زندگى است، پيشرفت نكنيم، همه‌ى پيشرفت‌هائى كه در بخش اول كرديم، نمي‌تواند ما را رستگار كند»[4] و در جای دیگر کلامشان می‌فرمایند: «اصل قضيه اين است كه ما بتوانيم متن زندگى را، اين بخش اصلى تمدن را اصلاح كنيم. البته در انقلاب، در اين بخش، پيشرفت ما چشم‌گير نيست؛ در اين زمينه، ما مثل بخش اول حركت نكرديم، پيشرفت نكرديم. خب، بايد آسيب‌شناسى كنيم؛ چرا ما در اين بخش پيشرفت نكرديم؟»[5]

برای آن‌که ما در سخت‌افزارها و ابزارها، پیشرفت لازم را برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی داشته باشیم، لازم است که این سخت‌افزار بر پایه‌ی یک نرم‌افزار یا محتوای الهی، کلان، جامع، کامل و آینده‌نگرانه ساخته و بنا نهاده شود.

حقیقت این است که از بند‌بندِ فرمایشات معظم له در خصوص سبک زندگی، این نکته پیداست که ایشان نهایت اهمیت را برای این موضوع قائل هستند و باز با استناد به دغدغه‌ی همیشگی ایشان در مورد بومی‌سازی و اسلامی- ایرانی کردنِ امور در حوزه‌ی تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اجرا در کشور، باید به این جمع‌بندی رسید که سبک زندگی اسلامی- ایرانی باید در مقابل سبک زندگی غربی -که مفهوم آن در «سبک زندگی آمریکایی[6]» عینیت می‌یابد- مطرح شود. به بیانی دیگر، از آنجایی که واژه‌ی سبک زندگی یا lifestyle، عبارتی است که اصالتاً در ادبیات انگلیسی و غربی بازتولید شده و لذا در بستر فرهنگ غربی رشد و تکامل یافته است، به این ترتیب سبک زندگی اسلامی- ایرانی باید در مقابل سبک زندگی غربی بومی‌سازی شود. علت این که از تعبیر «بازتولید» استفاده می‌کنیم این است که ما مسلمانان، قرن‌ها قبل از این ماجرا، از جانب رسول مکرم اسلام (ص) و بعد از ایشان، اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، در قالب تعالیم وحیانی قرآن عظیم‌الشأن و احادیث گهربار آن بزرگواران، صاحب الهی‌ترین، کامل‌ترین و دقیق‌ترین سبک از زندگی بوده و هستیم و این دقیقاً همان توجهی است که رهبر انقلاب در جریان فرمایشاتشان در خراسان شمالی، با تعبیر «عقل معاش» در روایات اسلامی، از آن یاد می‌کنند و به این نکته اشاره می‌فرمایند که بسیاری از موضوعات و عناوین ذیلِ سبک زندگیِ امروزی (البته از منظر الهی آن)، در کتب حدیثی و روایی اسلام، تحت عنوان ابوابی همچون «كتاب‌العشرة»، قرن‌ها پیش به مسلمین آموزش داده شده و مورد بررسی قرار گرفته‌اند. اما به دلایل متعددی که در این‌جا خیلی هم مجال بحث در مورد آن وجود ندارد، این سبک زندگی متأسفانه قرن‌های متمادی به حاشیه رانده شد و مغفول ماند و در حین این غفلت طولانی بود که متأسفانه غربی‌ها از ما پیشی گرفتند و برای اولین بار این مفهوم در غرب در سال 1929 توسط آلفرد آدلر[7]، روانشناس بنام اتریشی، با رعایت مؤلفه‌های غربی آن، بازتولید گردید.[8]

 


[1] بيانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌ (۱۳۹۱/۰۷/۲۳)

[2] همان

[3] همان

[4] همان

[5] همان

[6] american lifestyle

[7] Alfred Adler

[8] ر.ک. به مدخل سبک زندگی در دانشنامه ویکی پدیا

ارسال دیدگاه