فضای سایبر چیست؟
سایبر (cyber) واژهای است برگرفته از لغت «kybernetes» به معنای سکاندار یا راهنما. نخستین کسی که واژهی «فضای سایبر» را به کار برد، ویلیام گیبسون[1] نویسندهی داستانهای علمی- تخیلی، در کتاب نورومنسر (neuromancer) بود. فضای سایبر یا فضای مجازی (Cyber Spase) در تعریف برخی نویسندگان عبارت است از: «مجموعهای از ارتباطات درونی انسانها از طریق رایانه و دیگر وسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی.» البته شاید بهتر باشد آن را چنین تعریف کنیم: «یک محیط الکترونیکی واقعی که ارتباطات انسانی به شیوهای سریع، فراتر از مرزهای جغرافیایی و با ابزار خاص خود، در آن، زنده و مستقیم روی میدهد.» قید «واقعی»، مانع از این است که تصور شود مجازی بودن این فضا به معنای غیر واقعی بودن آن است؛ چرا که در این فضا نیز همان ویژگیهای تعاملات انسانی در دنیای خارج -همچون مسئولیت- وجود دارد. ضمن اینکه فضای سایبر در واقع یک «محیط» است که ارتباطات در آن انجام میشود؛ نه صِرف مجموعهای از ارتباطات. از سوی دیگر، این ارتباطات گرچه ممکن است در همه حال بر خط (On Line) نباشد، ولی زنده و واقعی و مستقیم است. از این رو، تأثیر و تأثر بالایی در این روابط رخ میدهد.[2]
فضای مجازی، فرصتها و تهدیدها
فضای مجازی، همانند هر مقولهی دیگری که در عالمِ واقع وجود دارد، باید از منظر تهدید و فرصت، توأماً دیده شود. فضای مجازی، سکهای است که باید دو روی آن را با هم دید. رویی که ناظر به فرصتها و نقاط قوت آن بوده و روی دیگر که ناظر به تهدیدها -یا به تعبیری نقاط ضعف این فضا- میباشد. باید دانست که شناخت صحیح فضای مجازی و به تبع آن، استفادهی صحیح و در عین حال حداکثری از این پدیدهی دنیای مدرن، مستلزم شناخت و سپس لحاظ کردن هر دو روی سکه است.
فرصتهای فضای مجازی
مواردی که در ادامه میآید، از جمله مواردی است که میتوان به عنوان فرصتها و به تعبیری، نقاط قوت استفاده از فضای مجازی نام برد. این موارد عبارتند از:
1. جهانی و فرامرزی بودن: از ویژگیهای منحصر به فردی که فضای سایبر را از دیگر رسانهها ممتاز میسازد، جهانی بودن آن است. هر فردی در هر نقطه از جهان میتواند از طریق آن به آسانی، به جدیدترین اطلاعات دست یابد. مرزهای جغرافیایی تاکنون نتوانسته از گسترش روزافزون فضای سایبر جلوگیری کند. از این رو، هر نوع مرزبندی در برابر آن بسیار دشوار مینماید.
2. دستیابی آسان به آخرین اطلاعات: چنانچه بخواهید به آخرین مقاله، کتاب و یا خبری که در یک زمینهی تخصصی و در سطح جهان منتشر شده دست یابید، سادهترین و سریعترین راه، استفاده از فضای مجازی است.
3. جذابیت و تنوع: رسانهها از ابزارهای مختلفی همچون فیلم، عکس، متن و یا هر هنر دیگری برای جذاب کردن خویش استفاده میکنند و این در حالی است که این ابزارها در فضای سایبر، همگی در یکجا قابل جمع و نیز قابل دستیابی است؛ از ویژگیهای منحصر به فردی که در تنوع و جذابیت فضای سایبر تأثیر بسزایی دارد، مشتریمحوری آن است. امکان نظرسنجی و ارزیابی در این فضا بسیار آسانتر و بهروزتر است و این توانایی را به دادهپردازان، فروشندگان و عرضهکنندگان محصولات اینترنتی میدهد که از آخرین خواستههای مشتریان و مخاطبان خود مطلع گردند.
4. آزادی اطلاعات و ارتباطات: معنای واقعی آزادی اطلاعات، در فضای سایبر محقق شده است. از این رو، شما هر نوع اطلاعاتی را که بخواهید -اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و…- بدون محدویتهای حاکم بر دیگر رسانهها، در فضای سایبر قابل دسترسی است. آزادی ارتباطی نیز از ویژگیهای دیگر فضای مجازی است که در دیگر وسایل ارتباطی تا این حد قابل دستیابی نیست.[3]
5. کاهش هزینههای اقتصادی، اجتماعی و …: از آنجایی که فضای مجازی، فواصل مکانی و تا حد زیادی فواصل زمانی را درنوردیده و لذا در بسیاری موارد، دیگر نیازی به مراجعهی حضوری برای خرید کالا یا خدمات نیست، بنابراین به طور طبیعی، در بسیاری از هزینههای اقتصادی صرفهجویی میشود. کاهش مصرف منابع سوختی برای وسایل نقلیه، کاهش آلودگی هوا به خاطر ترددهای کمتر وسایل نقلیه، کاهش ترافیک و به تبع آن کاهش استهلاک وسایل نقلیه، کاهش رفتوآمدهای غیر ضروری درونشهری و به نبال آن آرامش روانی بیشتر برای افراد جامعه، از جملهی این صرفهجوییها به حساب میآید. همچنین با گسترش نشر الکترونیک، هزینههای هنگفت چاپ و نشر نیز به شدت کاهش یافته و لذا در استفاده از منابع زیست محیطی لازم برای تولید کاغذ نیز صرفهجوییهای بسیاری به عمل میآید.
6. گسترش عدالت رسانهای: با وجود فضای سایبر و خصوصاً اینترنت، دسترسی بسیاری از افراد به امکانات یکسان، فراهم میگردد. مثلاً در گذشته اگر بدون وجود اینترنت، فقط افراد خاصی میتوانستند در داخل شهرهای بزرگ به روزنامهها، جراید و نهایتاً اخبار روز دسترسی پیدا کنند، حالا با وجود فضای مجازی و فناوریهای گوناگون اطلاعاتی و ارتباطاتی، تمام افراد حتی در شهرستانهای دور افتاده نیز میتوانند به شکلی عادلانه و برابر، از اخبار روز مطلع شوند. به بیانی دیگر، با وجود فضای مجازی، «عدالت رسانهای» به وجهِ بسیار بهتری تحقق پیدا میکند.
7. گسترش تعاملات و تبادل نظرها با سرعت بسیار بالا: یک نمونهی عینی و تامّ برای این مورد، «شبکههای اجتماعی» است که امکان تبادل آراء و به اشتراکگذاری مدیاهای مختلف (فیلم، عکس، موزیک، متن و …) را برای تمام اعضای آن در سراسر جهان در کوتاهترین زمان ممکن فراهم میکند. البته شبکههای اجتماعی در عین داشتن این مزیت و مزایای مشابه، دارای عیوب بزرگ دیگری نیز هستند که در جای خود به آنها هم اشاره خواهد شد.
تهدیدهای فضای مجازی
شناخت تهدیدها، آسيبها، معايب و مضرات فضاي مجازي و شبكهی سايبر موجب خواهد شد تا با اِشراف كامل و دقت نظر بالا، نگاهي جامعتر به موضوعات داشته باشيم و در هنگام برنامهريزي، طراحي و اجراي برنامهها و فعاليتهای مختلف دچار غفلت و اشتباه نشويم. در زیر میتوان به اختصار، بعضی از مهمترین گزارههایی را نام برد که در فضای سایبر، هر کدام تهدیدی را بر زندگی بشر تحمیل کرده است.
الف) تهدیدهای اجتماعی، فرهنگی و رسانهای:
1. رواج «تفرّد» [4] و کاهش شدید روحیهی مسئولیتپذیری در بین جوانان: تمهیدات رسانهای- فرهنگی جبههی غرب علیه جامعهی ما، علی الخصوص جوانان ما، موجب تغییر در ذائقه، نظام ارزشی و نهایتاً تغییر در سبک زندگی جوانان ما شده است. این تغییر را به راحتی میتوان با مراجعه به بسیاری از جوانان، صحبت کردن با آنان و نهایتاً درک میل شدید آنان به «تنهایی» فهمید. جوان ما، به خاطر جذابیتهای انکارناپذیر فضای مجازی، ساعتهای طولانی را به تنهایی در فضای سایبر سپری میکند و در عین این که از این تنها بودن و داشتن یک یار و همراه غیر حقیقی -یعنی عالَم پیش روی او در فضای سایبر- لذت میبرد، بعد از خروج از آن فضا و ورود به محیط خانواده و جامعه نیز، دیگر نه به لحاظ جسمی و نه به لحاظ روحی، رمقی برای پذیرش مسئولیتهایش در جامعه ندارد. چنین فردی آنقدر با تفرّد خو گرفته که دیگر برای تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیتهای این جامعهی کوچک، اصالتی قائل نمیشود و اصالت را فقط و تنها فقط به «خود» میدهد.
2. کمرنگ شدن ارزشهای مترقی: هر جامعهای، صاحب ارزشهایی است که ناشی از فرهنگ آن است؛ اما برخی ارزشهای مترقی در جوامع اسلامی است که به موجب تأثیر از فرهنگ بیبندوبار و اباحهگر غرب در حال کمرنگ شدن است؛ به این صورت که هرقدر حجم و نیز سرعت تبادل اطلاعات ناسالم در فضای سایبر، در قالب مدیاهای مختلف بیشتر شود، به خودی خود، ارزشهای سالم و مترقی -خصوصاً ارزشهای اسلامی در جوامع اسلامی- بیشتر به محاق میرود. در نتیجهی چنین فرآیندی است که ارسال تصاویر مستهجن در میان جوامع اسلامی رشد مییابد، روابط آزاد دختر و پسر ترویج میشود، کمپوشی و عریانی در میهمانیها و عروسیها به ویژه در میان جوانان گسترش مییابد و در نهایت، قبح برخی اعمال در میان افراد جامعه از بین میرود و نهایتاً در گذر زمان به رشد ارتکاب برخی اعمال خلاف اخلاق متعالی و حتی ارتکاب برخی جرایم، منتهی میشود.
3. تضعیف فرهنگهای کمحضور: از ویژگیهای فضای سایبر این است که به شدت تحت تأثیر هر نوع عرضهی گستردهای قرار میگیرد. گرچه این فضا، گذرگاه فرهنگهای متنوع و گوناگونی است که هر یک در صدد عرضهی خویش هستند، اما تنها فرهنگی پیشتاز خواهد بود که حضور پررنگتر و گستردهتری داشته باشد و بدین سبب است که در آن فرهنگ غالب، فرهنگی جز فرهنگ قدرتمند، اما منحط غرب نیست؛ چرا که با بهکارگیری صحیح از امکانات وسیع و تلاشی وافر، به عرضهی گستردهی خود پرداخته و یکهتاز این عرصه گردیده است. چنانکه حکومت زبان انگلیسی موجب شده است که کاربران با حضور در فضای سایبر، ضمن این که با زبان انگلیسی حاکم بر آن درگیر هستند، از زبان ملی خود دور شوند؛ به عنوان مثال، در چتهای اینترنتی فارسیزبانان بیشتر از الفبای انگلیسی به جای الفبای فارسی استفاده میشود که البته یکی از دلایل آن کمبود نرمافزارهای قدرتمند فارسی است. گسترش این کاربرد خود موجب تضعیف الفبا و زبان فارسی خواهد شد؛ به ویژه با توجه به این که علم و فناوری که از ضروریات زندگی است، در این فضا به صورت زبان انگلیسی نمود یافته است. تمامینشریات، متون و منابع دست اول -حتی در کشورهای غیر انگلیسی- به این زبان میباشد. از این رو، دانستن زبان انگلیسی از لوازم حضور فعال در فضای سایبر شده است. آموزش، پژوهش و ارتباطات نمیتواند به حرکت پیشرونده خود ادامه داده و نیازهای جامعه را پاسخ دهد، مگر این که زبان انگلیسی را به کار گیرد و این خود به صورت طبیعی موجب سیطرهی فرهنگ غرب بر عرصههای گوناگون جوامع به ویژه جوامع اسلامی میگردد. بدین وسیله، ارزشها، روشها و هویتهای مطلوب فرهنگ غربی بر جوامع تزریق شده، فرآیند دگرگونی عناصر فرهنگی سرعت خواهد گرفت.
4. تضعیف اعتقادات و گسترش شبهات فکری: گرچه دستیابی آسان به انواع اطلاعات از مزایای فضای سایبری است، اما معایبی نیز دارد. از جمله این که طرح و نشر انواع شبهات در آن، موجب تزلزل در باورهای کاربران سست عقیده و کماطلاع میگردد. فضای سایبر چاقویی دو لبه است که ما میتوانیم از آن به سود یا ضرر خود مدد بگیریم.
5. رواج سطحینگری فکری: آزادی بیان و طرح اندیشههای متضاد در فضای سایبر، از اهداف اولیهی ایجاد چنین فضایی است؛ اما چنانچه اندیشهای بدون هیچ بنیان و اساس معتبری در این فضا مطرح شود، ثمرهی آن انباشته شدن اندیشههای بسیاری است که توان بررسی و نقد و تحلیل همهی آنها از عهدهی مخطبان خارج است و بدین سبب، کاربران بدون بررسی و تحقیق در مبانی و زوایای پنهان اندیشههای نو ظهور، به سبب کثرت و رواج بیحدوحصر آن در فضای سایبر، از آن متأثر میشوند. نتیجتاً روحیهی حقپذیری کاربران به ویژه جوانان، به سطحینگری و مسامحهکاری در پذیرش اندیشههای نوظهور مبدل خواهد شد. از این رو، ضروری است که پیش از هر چیز، کاربری صحیح و طبقهبندی شدهی این فضا را به کاربران بیاموزیم.
6. گسترش اباحهگری عملی: حفظ حرمت قوانین اجتماعی و رعایت آموزههای اخلاقی، از ریشهایترین اصول هر فرهنگی است. بدیهی است با گسترش اباحهگری در فضای سایبر، نهایتاً این روند در میزان خودداری افراد جامعه از ارتکاب اعمال غیر اخلاقی و ناهنجار در فضای جامعه نیز تأثیر خواهد گذاشت. منشأ برخی از اعمال خلاف اخلاق در سطح جامعه، مباح شدن آن در فضای سایبر است.
7. به خطر افتادن حقوق مادی و معنوی مولفین: یکی از نگرانیهای مؤلفان آثار علمی، ادبی و یا هنری، ارائهی آثارشان به صورت دیجیتال است. با توجه به گسترش روزافزون سرقت دادهها و نرمافزارهای گوناگون و نیز عدم توانایی مسؤلان در برخورد با این قبیل جرایم و دشوار بودن نظارت بر دادهها و حفاظت از آنها، حقوق مادی و معنوی مؤلفان در فضای سایبر دو چندان به خطر خواهد افتاد؛ چرا که با توجه به قدرتمند شدن انواع ابزارهای قفل شکن و نبود نظارت لازم بر فضای سایبر، مؤلفانی که بخواهند از منافع مادی و معنوی اثر خویش بهره ببرند، از ارائهی اثرشان در غالب دادههای الکترونیکی خودداری میورزند.
8. گسترش محصولات فرهنگی فرهنگهای منحط (به ویژه فرهنگ غربی): عمدهی محصولات فرهنگی اعم از فیلم، عکس، متن، بازیهای رایانه و اینترنتی، از سوی غرب و گاه شرق تولید و در فضای سایبر تبیلغ و توزیع میشوند. بدینسان یکی از خطرات ناشی از فضای سایبر متوجه کشورهایی است که دارای فرهنگهای متضاد با فرهنگ حاکم بر فضای سایبر است. به ویژه کاربران مسلمان که عمدتاً با وجود برخورداری از فرهنگی غنی، از استفاده از محصولات قوی فرهنگی متناسب با فرهنگ خود محروماند.
9. افسردگی و انزوا: کاربران، بیشتر ترجیح میدهند در محیطی آرام و خلوت، از اینترنت استفاده کنند تا هم بهتر بتوانند از اطلاعات آن بهره ببرند و هم با تمرکز و سرعت بیشتر، از اتصالهای طولانی مدت جلوگیری کرده، هزینههای حاصل از آن را کاهش دهند. اما این نوع خلوت و انزوا در طولانی مدت، برخی مشکلات روانی مانند گوشهگیری و در نهایت افسردگی را در پی دارد. کیسلر و همکارانش معتقدند: «بسیاری از روانشناسان این نگرانی را داشتهاند که آسانی ارتباطهای اینترنتی، چه بسا افراد را وا میدارد تا زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانند؛ به صورت آنلاین با غریبهها صحبت کنند و ارتباط سطحی بر قرار سازند و این کارها را به قیمت از دست دادن گفتگوهای رو در رو و ارتباطهای فامیلی و دوستانه انجام دهند. بنا بر برخی پژوهشهای پیمایشی، ارتباطهای اجتماعی از طریق اینترنت، ضعیفتر از ارتباطهای واقعی است و در دراز مدت، به انزوای اجتماعی فرد میانجامد.»
10. بازداری زدایی: گمنامی و نامرئی بودن کاربران، از دیگر ویژگیهای روابط اینترنتی است که موجب پیدایش آسیبهای جدی اخلاقی و روانی در افراد میشود. در فضای سایبر شخص میتواند هر نقابی را بر خود بپوشاند و بدین وسیله هر چه میخواهد، میگوید و هر کاری که بخواهد، انجام می دهد؛ بدون اینکه ترس از شناخته شدن و رسوا شدن داشته باشد. این ویژگی موجب کاهش خویشتنداری و بازدارندگی کاربران در برابر اعمال ناهنجار اخلاقی و ضد اجتماعی خواهد شد. هدف از اجرای بسیاری از مجازاتها در سطح جوامع، ایجاد حس بازدارندگی در میان افراد جامعه به ویژه مجرمان و افراد دارای حالت خطرناک است. این صفت روانی به سبب ظرفیت بالای ارتکاب جرم در فضای سایبر، کاهش پیدا کرده و موجب ارتکاب گسترده برخی جرایم به ویژه جرایم سایبری و جرایم جنسی مجازی شده است. چنانچه این صفت در نهاد افراد جامعه کمرنگ شود، قبح برخی جرایم از بین رفته، احساس بازدارندگی در افراد کاهش مییابد و چه بسا در کثرت ارتکاب جرایم غیر سایبری تأثیر بسزایی بگذارد.
11. بحران هویت و اخلال در شکلگیری شخصیت: عناصر سه گانهی هویت، یعنی: شخص، جامعه و فرهنگ، هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مىکنند. هویت شخصى، ویژگى بیهمتاى فرد را تشکیل مىدهد و هویت اجتماعى در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار گرفته و شکلگیری آن، متأثر از ایشان است. در نهایت، هویت فرهنگی، برگرفته از باورهایی است که در عمق وجود فرد به واسطهی تعامل او با محیط پیرامون و آموزههای آن، از بدو تولد تا کهنسالی جای گرفته است. از آنجا که فضای سایبر، صحنهای فرهنگى و اجتماعى است که فرد میتواند خود را در موقعیتهاى متنوع و نیز نقشها و سبکهاى زندگى مختلفی قرار دهد، این خود زمینهای است برای آسیبپذیری شخصیت کاربر که در نتیجه موجب چند شخصیتی شدن کاربر خواهد شد. در فضای سایبر بیش از آن که هویت ظاهری فرد مطرح گردد، درونمایههای افراد بروز میکند و هر کس در صدد بیان اندیشهها و علاقهمندیهای خویش است. از این رو است که ساختار و چینش پایگاههای شخصی (وبلاگها) به گفتهی میلر (Miler) نشان از شخصیت آن کاربر است. مطرح نشدن هویت شخصی و مشخصات فردی در اینترنت موجب تقویت شخصیتهای چندگانه و رشد و استحکام آن میگردد. جوانان در این محیط از آسیبپذیری بیشتری برخوردارند و به ویژه در دورانی که هویت آنان شکل میگیرد، این خطر پررنگتر میشود. دکتر محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینههاى فراوانى که رسانههاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مىگذارند، آنان دائماً با محرکهاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مىشوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را میآفریند، خصوصاً براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرکهاى فراوانى مواجه است. جوانی که به خصوص در دوران بلوغ -که مرحلهی شکلگیرى هویت او است- همواره به دنبال کشف ارزشها و درونى کردن آنها میباشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرتانگیز و گوناگون اطلاعات مواجه میشود و به ناچار در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریق جستجو پیدا میکند و بدینسان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویتیابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند. از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگىهاى شخصیتى مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مىرود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاقهاى چت مشغول گفتگو با یکدیگر مىباشند، با مشخصاتى غیر واقعى ظاهر شده و از زبان شخصیتى دروغین که از خود ساختهاند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کردهاند، صحبت مىکنند و با این حال، همین شخصیتهاى ناشناس، تأثیرات مختلفی بر یکدیگر میگذارند.
12. اعتیاد مجازی (Virtual Addiction): اعتیاد مجازی، استفادهی بیش از حد از اینترنت است تا آنجا که بدون استفاده از آن فرد احساس کمبود میکند و روابط او با محیط متاثر از استفادهی مکرر و دیوانهوار از اینترنت شده، از حالت عادی خارج میشود. نبود روابط پایدار و صمیمی با دیگران، نداشتن اعتماد به نفس و به طور کلی شکست در عرصههای گوناگون زندگی، زمینه را برای اعتیاد افراد به اینترنت فراهم میکند. نتایج پژوهش یانگ (۱۹۹۷ م.) در این زمینه نشان داد که یکی از دلایل مهم اعتیاد به اینترنت در افرادی که روابط عمومیکمتری دارند، نیاز شدید در به دست آوردن حمایتهای اجتماعی است؛ زیرا حمایتهای اجتماعی با اَعمالی چون ورود به اتاق گپ زنی در میان اعضا در فضای سایبر زودتر به وجود میآید. این اختلال روانی در کشورهایی که استفاده از اینترنت آسان و ارزان است، بسیار چالشزا بوده است تا آنجا که نهادهای مختلف را نیز درگیر کرده است. در کشوری مثل آمریکا تعداد معتادان به اینترنت از سایر معتادان بیشتر است تا جایی که برخی معتادان ۱۸ ساعت از وقت روزانه خود را در اینترنت صرف میکنند. این مسأله در آمریکا به قدرى فاجعهبار است که کلیساها و پیشوایان مذهبى با فریادهاى کمکخواهى زن و شوهر، یا یکى از آنها، براى رهایى از این نوع اعتیاد مواجه هستند و مؤسسههاى مشاورهاى مسیحى در حال تدوین مشاورههاى اعتیاد به اینترنت مىباشند. اعتیاد به اینترنت و حتى کار زیاد با اینترنت که در حد اعتیاد نباشد، نتایج و پیامدهاى زیانبخشى براى فرد و جامعه در پى داشته و آسیبهاى شدید جسمانى، مالى، خانوادگى، اجتماعى و روانى را به همراه دارد. یکی از پیامدهاى اعتیاد اینترنتى، مشکلات خانوادگى و تأثیر آن بر روابط زناشویى، والدین و فرزندان است. امروزه اصطلاح «بیوه اینترنتى» براى همسر معتاد به اینترنت اطلاق مىشود. آمار نشان مىدهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فروپاشى خانواده و طلاق منجر شود. شاید باور کردن اینکه شخصى همسر خود را فقط به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک مىکند، براى کسانى که به اینترنت اعتیاد پیدا نکردهاند، وحشتناک به نظر برسد ولى این مسئله هر روز در دنیاى اینترنت اتفاق مىافتد. دکتر یانگ معتقد است که اگر چه زمان، تنها عامل تعیین کننده در تعریف اعتیاد به اینترنت نیست، ولى عموماً معتادان بین ۴۰ تا ۸۰ درصد از وقت خود را با جلساتى که ممکن است هر کدام حتى تا ۲۰ ساعت طول بکشد، صرف مىکنند و این کار باعث مىشود اختلالاتى در میزان و زمان خواب کاربر به وجود آید. در موارد شدید حتى قرصهاى کافئین براى تسهیل زمان طولانىترى در اینترنت بودن مصرف مىشود. این اختلال، خستگى بیش از اندازه در بدن ایجاد مىکند که کارکرد درسى و شغلى را تحث تأثیر قرار مى دهد و ممکن است نظام ایمنى بدن را ضعیف کند و فرد نسبت به بیمارىها آسیبپذیری بیشتری پیدا کند. در مواردی اعتیاد به اینترنت موجب از دست دادن شغل نیز شده است. منشأ اغلب اعتیادهای مجازی را میتوان عدم کنترل و کاربرد صحیح از اینترنت دانست؛ چرا که کاربرد اینترنت در جهت هرزهنگاری (Pornography) ، بازیهای رایانهای و گپ زنی -به واسطه جذابیتهایی که دارد- به مرور در فرد وابستگی و اعتیاد ایجاد کرده و منجر به اعتیاد مجازی میشود. از اینرو، برخورد با هرزهنگاری و آموزش صحیح استفاده از اینترنت در جلوگیری از این اختلال در سطح جامعه کارساز است.
13. انحرافات اخلاقی (جنسی): از جمله آثار مخرب فضای سایبر، به وجود آمدن اختلالات و انحرافات جنسی است. اینترنت به دلیل داشتن رویکرد «آزاداندیشی در روابط جنسی» از سوی گردانندگان اصلی آن (غرب و به ویژه آمریکا) و نگرش تجاری نسبت به مسائل جنسی، موجب پدید آمدن پدیدهی شومی به نام هرزهنگاری (Pornography) و هنر پلید شهوانی (Erotice art) و رواج سرسامآور آن گردیده است. این پدیده مرزهای اخلاقی را در هم میشکند و تهدیدی برای فرهنگها به خصوص فرهنگهای دینی همچون فرهنگ اسلامی است. اصولاً، پورونوگرافی (هرزهنگاری) به عنوان نمایش تصویری و یا کلامی رفتارهای جنسی است که با هدف ارضای خواستههای جنسی دیگران تعریف میشود. اینگونه مطالب و تصاویر که در پی تحریک جنسی دیگران عرضه میگردد، معمولاً به ارضای غیرطبیعی جنسی مراجعهکنندگان آن میانجامد. نکتهی دیگر اینکه رجوع به اینترنت برای دسترسی به مطالب مستهجن (Obscenity)، صرفاً به افراد نابهنجار خلاصه نمیشود و حجم قابل توجهی از مراجعان را افراد طبیعی تشکیل میدهد. در این عرصه بیشترین خطر متوجه کودکان و نوجوانان است. متأسفانه این امکان وجود دارد که جوانان به واسطهی دیدن مطالب و تصاویر مستهجن، دچار پدیدهای به نام «بلوغ زودتر از موعد» شده و به تبع آن رفتارهای جنسی از خود بروز دهند. در مورد بزرگسالان نیز هرزهنگاری اینترنتی میتواند به بروز رفتارهای جنسی نامعقول و یا گاهی اعتیاد جنسی بینجامد. اصولاً اینترنت به جوی دامنزده که در سایهی ویژگیهای خاص خود به تدریج به شکلگیری ناهنجاریهای جنسی در کاربران خود کمک میکند.[5]
14. تحمیل پیشنهادهای گیجکننده، مخلّ و بعضاً منحرف به کاربر: منظور از این پیشنهادها، سازوکارهایی است که در فضای مجازی، کاربر را ناخواسته و بدون داشتن تمایل قلبی به آن پیشنهاد، به اجبار به یک سمت و سوی خاص هدایت میکند. یکی از بهترین نمونهها برای این مورد، پنجرههایی است که در صفحات اینترنت با عنوان «پنجرههاي بازشو»[6] شناخته میشود. پنجرههاي بازشو، پنجرههاي ثانويهی مرورگرِ وب هستند كه هنگامي كه مثلاً روي پيوند يك آگهي تبليغاتي كليك ميكنيد، به صورت ناخواسته در مقابل يا در پشت پنجرهی جاري ظاهر ميشوند. محتوای این پنجرهها عموماً تبلیغاتی و در بعضی موارد نیز مسائل غیراخلاقی است. اما وجه مشترک همهی آنها در این است که کاملاً ناخواسته و بدون تمایل کاربر باز میشوند و عموماً بسیار آزاردهنده هستند. همچنین است ویدئوها یا صوتهایی که در بعضی از محتویات فضای مجازی به صورت اجباری برای مخاطب پخش شده و قدرت انتخاب را برای دیدن یا ندیدن آن محصول از او سلب میکند؛ همانند بسیاری از فیلمهای تبلیغاتی که در ابتدای ورود به بعضی سایتها یا در ابتدای نمایش بعضی فیلمهای سینمایی موجود در دیویدیها پخش میشود و نمیتوان آنها را جلو زد و به مرحلهی بعد رفت و به ناچار باید تا آخر آن را مشاهده کرد ولو آنکه حاوی مفاهیم ناسالم نیز باشد.
از جمله موارد دیگری که در این راستا میتوان نام برد، موتورهای جستجو هستند. کاربرِ جستجوگر در هر کجای دنیا، هنگام کار با «موتورهای جستجوی هوشمند» همچون «گوگل»، با تایپ تنها یک کلمه، با صفحهای از پیشنهادها -و عموماً هم پیشنهادهای غیراخلاقی- مواجه میشود که حتی قبل از ارائهی کامل درخواستش پیش روی او قرار میگیرد و این «ایجاد وسوسه» یکی از شگردها برای جلب مخاطبان و علاقهمند کردن آنها به مطالب موجود در چنین موتورهایی جهت بالا رفتن بازدید آنها است. زیرا بازدید بیشتر برای این موتورهای جستجوگر، مساوی است با سود مالی هر چه بیشتر!
15. شکاف نسلها: فضای مجازی، شکاف میان نسلها را بیشتر کرده و امروزه با ورود وسايل و تکنولوژيهاي جديد به عرصهی خانوادهها، شاهد اين هستيم که والدين و فرزندان ساعتهاي متمادي در کنار يکديگر مينشينند بدون آنکه حرفي براي گفتن داشته باشند. امروزه ديگر کمتر نشانههايي از آن نوع خانوادههايي وجود دارد که والدين و فرزندان دور هم نشسته و دربارهی موضوعات مختلف خانوادگي و کاري با هم گفتگو کرده و نظرات همديگر را راجعبه موضوعات مختلف جويا شوند. در شرايط فعلي روابط موجود ميان والدين و فرزندان به سردي گرایيده و دو نسل به دليل داشتن تفاوتهاي اجتماعی و تجربههاي زيستی مختلف، زندگي را از منظر خود نگريسته و مطابق با بينش خود آن را تفسير ميکنند. نسل ديروز (والدين) احساس دانايي و با تجربگي ميکند و نسل امروز (فرزندان) که خواهان تطابق با پيشرفتهاي روز است، در برابر آنها واکنش نشان ميدهد و چون از پس منطق و نصيحتهاي ريشهدار و سرشار از تجربهی آنها برنميآيد، به لجبازي روي ميآورد. امروزه سرعت تکنولوژي شکاف بين نسل فرزندان و والدينشان را بسط داده است. بر اساس اظهارات معاون سازمان بهزيستي کشور، ميزان گفتگو در بين اعضاي خانواده در کشور تنها حدود 30 دقيقه است که اين ميتواند آسيبزا باشد. فرزندان در مقايسه با والدين با وجود اينکه در يک فضاي فرهنگي زندگي ميکنند اما اطلاعات، گرايشها و رفتارهاي متفاوتي دارند و عوامل متعددي بر اين پديده تأثيرگذارند و اين شکاف را روز به روز بيشتر ميکنند؛ سرعت تحولات و بسط ارتباطات با جهان توسعهيافته، توجه بيشتر جوانان به برنامههاي جهانيشدن فرهنگ، رسانهها، گسترش روزافزون انجمنها و کانونهايي غير از کانون خانواده براي پيوستن و تعلق يافتن جوانان به آنها و غيره از آن جمله است.[7]
16. سايتهاي غيرمجاز همسريابي: يكي ديگر از فرصتهاي سوءاستفادهی مجرمانِ رایانهای، سايتهاي متعدد همسريابي در فضاي مجازي هستند كه بدون هيچ نظارتي هر روز در فضاي مجازي متولد ميشوند. ارائهی اطلاعات شخصی و خصوصی کاربران اعم از اطلاعات شناسنامهای، تصاویر خصوصی و …، خصوصاً از سوی دختران جوان به بهانهی شوهریابی، ارائهی اطلاعات دروغ از سوی بعضی کاربران در این سایتها به منظور ارائهی تصویری هرچه جذابتر از خود به هر قیمتی، ایجاد آشناییهای بسیار سطحی از یکدیگر با استفاده از چتهای صوتی و تصویری، برقراری گفتگوهای تصویری به بهانهی ازدواج و تهدید به انتشار آنها در صورت شنیدن جواب رد از طرف مقابل و مواردی از این دست، از جملهی «ریزتهدیدهایی» هستند که در ذیل این تهدید بزرگ جای میگیرند. در قوانین مربوط به فضای مجازی در کشور ما، به روانشناسان و مشاورانی که در امر ازدواج و خانواده، تخصص، تجربه و مهارت لازم را دارا هستند، اجازه داده شده که مشاورهی مربوط به ازدواج بدهند اما این امر به هیچ عنوان به معنی دادن مجوز لازم برای همسریابی نیست. در حال حاضر، به گفتهی مراجع قانونی، فعاليت پايگاههاي اينترنتي همسريابي غير قانوني بوده و هنوز مرجعی برای ساماندهی این سایتها مشخص نشده است. یکی از قضّات جرایم رایانهای میگوید: «برقراری گفتگوهای تصویری به بهانهی ازدواج و تهدید به انتشار آنها، انتشار مشخصات فردی و شماره تلفن، اخاذی برای منتشر نکردن اطلاعات و نیز تحریف صدا و عکس افراد، از جمله جرايمي است که در مورد پایگاههای اینترنتی همسریابی دیده شده است.»[8]
ب) تهدیدهای اقتصادی[9]:
1. با توجه به توسعهی روزافزون فنآوري ارتباطات و اطلاعات و نیز انجام بيشتر امور روزمرهی جوامع انساني از طریق این فنآوری -به خصوص فعاليتهايي كه در محيط اقتصادي (دادوستد مجازي، تجارت الكترونيكي، خريد و سفارش اجناس از طريق اينترنت، فروشگاههاي مجازي و…) صورت ميگيرد- در آيندهی نزديك شاهد نوعي گسست و ايجاد فاصلهی وسيع اقتصادي و تجاری بين قدرتهاي برتر در بهرهمندي از تجارت الكترونيك با كشورهاي فقير و كمبرخوردار از لحاظ استفاده از فضاي اينترنت خواهيم بود. در نتيجه، ضمن عقبماندگي كشورهاي فقير، شكافي عميق در محيط اقتصاد جهاني و تبادل و تعامل تجاري و بازرگاني به وجود خواهد آمد.
2. از جملهی فعاليتهاي اقتصادي كه در خارج از مبادي رسمي و چارچوبهاي قانوني در اين فضا انجام ميگيرد، تسهيلسازي اعزام نخبهگان و افراد كاردان، كارشناس و متخصص در زمينههاي مختلف اقتصادي به خارج از كشور ميباشد. كاريابي براي اين افراد در فضاي مجازي و فراهم نمودن زمينهی مهاجرت سرمايههاي ملي به خارج از كشور -كه براي هر يك از آنها هزينههاي زيادي صرف شده تا به تخصص دست يابند ولي متأسفانه به راحتي تخصص و تجربيات خويش را در اختيار كشورهايي قرار ميدهند كه براي تربيت و تعليم آنها متحمل هيچگونه هزينهاي نشدهاند- از جملهی اين فعاليتها ميباشد. خروج سرمايهها و فرار مغزها در درازمدت از آسيبهاي بسيار خطرناك براي كشور محسوب ميگردد.
3. اخيراً به طور گسترده در فضاي مجازي مشاهده ميشود كه به ايميل افراد زيادي، نامههايي الكترونيكي تحت عنوان «فرد خوششانس» كه به طور تصادفي در يك قرعهكشي انتخاب شده و يا برندهی يك مسابقهاي كه اصلاً شركت نكرده شده است، ارسال ميشود. افراد سودجو، به اين وسيله، از اين دسته از كاربران به عنوان طعمه استفاده كرده و به ترفندهاي مختلف از آنها مبالغي را اخذ مينمايند.
4. از ديگر آسيبهاي محيط اقتصادي كه در فضاي مجازي بستر آن فراهم شده و ترويج ميگردد، وجود بازیهای آنلاین قمار (برد و باخت) ميباشد. در اين بازيها مبلغ زيادي پول از طريق كارتها و حسابهاي الكترونيكي جابهجا ميشود. شايد در شرايط عادي و حقيقي، بازي قمار در يك محل كوچك و با افراد محدود امكان انجام آن وجود داشته باشد ولي متأسفانه در فضاي مجازي هر كاربر ميتواند در هر نقطه از جهان و با هركسي بازي را انجام دهد و به این ترتیب گردش مالی بازی به طرز چشمگیری بالا میرود. قمار و بازي برد و باخت، زمينهی كسب درآمدی نامشروع را -كه بدون تحمل هيچگونه زحمت و تلاشی به دست ميآيد- موجب ميشود.
ج) تهدیدهای سیاسی[10]:
در عصر ارتباطات و اطلاعات، نماد قدرت و برتري كشورها ديگر در داشتن ابزارآلات جنگي، موشك، هواپيما و بمب اتم خلاصه نميشود. بلكه امروزه نشان قدرت دولتها در ارايهی اطلاعات و محتواي انبوه و نیز ابزار تبليغاتي وسيع جهت ارسال سريع، مستمر و گستردهی اين اطلاعات در قالب پيام، اخبار و تحليلها و تفسيرهای مربوط به آن ولي با يك هدف جهتدار براي ديگر ملتها و كشورها ميباشد. شبكههاي اجتماعي در فضاي مجازي بهترين ميدان براي ارايهی حجم انبوه اطلاعات و محتوا به خصوص در ابعاد چندرسانهاي ميباشد كه ميتواند در چگونگي برخورد با دولتها تأثيرگذار باشد. نمونهی بارز آن را میتوان در حضور بسيار گستردهی شبكههاي اجتماعي و سايتها و وبلاگها و مشاركت فعال آنها در انتخابات دهم رياست جمهوري كشور مشاهده نمود. وجود اين پتانسيل بالا در فضاي مجازي موجب شده است تا همانند ديگر محيطها، در عرصهی سياسي نيز به آسيبهايي دچار شود كه به اهم آنها اشاره ميشود:
1. امروزه آمار تعداد كاربران اينترنت در جهان از مرز يك ميليارد نفر فراتر رفته و اين تعداد جمعيت در كنار ظرفيت و پتانسيل بسيار بالايي كه در فضاي مجازي جهت اطلاعرساني سريع، انبوه و مستمر محتوا به وجود آمده، در درازمدت تحت تأثير انديشهها، اطلاعات و محتواي غربي -كه به ميزان زياد در اين فضا وجود داشته و به طور مكرر نيز از سوي سايتها و شبكههاي اجتماعي مختلف منتشر ميشود- قرار ميگيرند. به همين دليل انتخاب قدرت سياسي و تعيين دولتها در هر کشور، با تأثيرپذيري از اين فضا به نحو درست و واقعي انجام نشده و با غالب شدن انديشههاي غربي در مخاطبان، اكثر رؤساي دولتها گرايشهاي غربگرايانه خواهند داشت و جهان را به سوي تك قطبي شدن هدايت مينمايند. اين آسيب، آسيبی جدي در محيط سياسي است كه به صورت يك جريانِ بلند مدت، نتايج فعاليت خويش را در فضاي مجازي نشان خواهد داد. همچنين اين تبليغات بر افكار عمومي ديگر كشورها نيز تأثير منفي گذاشته و نوعي حس بدبيني را نسبت به كشور مورد نظر در بين ملتها و دولتها ايجاد ميكند.
2. دسترسي آسان، سريع و بيشمار به صندوقهاي پست الكترونيكي كاربران توسط افراد و گروهها -اعم از حقيقي و حقوقي- موجب شده است تا حجم وسيعي از محتوا و اطلاعات جهتدار، هدفمند و گزينششده به صندوقهاي شخصي (ايميل) كاربران ارسال گردد. از آنجایی که امكان تحقيق و نیز فرصت كافي براي بررسی صحت و سقم آنها در زمان كوتاه وجود ندارد، لذا موجب ميشود تا بر اذهان و در نهايت بر آراء و نظرات آنها تأثير منفي بگذارد.
3. بابهرهگيري از برنامههای نرمافزاري فتوشاب، ميكس، مونتاژ و… و نيز استفاده از ابزار چندرسانهاي، در بعضي از مواقع، يك پديده يا واقعیت، وارونه جلوه داده شده و سبب تهييج افكار و اذهان عمومي جامعه (بهويژه در بين قشر نوجوان و جوان كه زمينههاي بر انگيخته شدن احساسات در آنها بيشتر از بقيهی اقشار جامعه ميباشد)، ميشود. اين موضوع در محيط سياسي بيشتر از محيطهاي ديگر اتفاق ميافتد.
4. يكي از آسيبهاي جدي كه از سوي فضاي مجازي به كشورها -خصوصاً كشورهاي مستقل- وارد ميشود، استفاده از آن به عنوان ابزار جاسوسي و دريافت اطلاعات محرمانه ميباشد. با توجه به اين كه در اين زمينه آموزشهاي لازم به كاربران داده نشده و اينترنت به صورت شبكهاي فراگير در تمام بدنهی دستگاههاي اجرايي كشور حضور دارد و از همه مهمتر اینکه نوع نرمافزارهايي كه براي كار با اينترنت، توليد و استفاده ميگردد نیز توسط جهان غرب صورت ميگيرد، لذا برخي از اين برنامههاي نرمافزاري در بطن خويش وظيفهی جاسوسي را به عهده دارند. پس ميتوان گفت كه فضاي مجازي بستري است كه ظرفيت آسيبرساني جدي به امنيت و اقتدار كشورها را دارد مگر اينكه در اين خصوص چارهاي جدي انديشيده شود.
5. با توجه به اينكه استفاده از فنآوري اطلاعات و ارتباطات در حوزههاي مختلف كشور در حال رشد و گسترش بوده و برنامههاي نرمافزاري موجود نيز در خطر حملهی هكرهاي پيشرفته قرار دارند، به همين دليل امنيت و ثبات سياسي كشور را به طور جدي تهديد مينمايند. زيرا هكرها با عبور از لايههاي مختلف امنيتي، به اطلاعات محرمانه و غير قابل دسترس، دستيابي پيدا ميكنند.
6. يكي ديگر از فعاليتهايي كه در فضاي مجازي صورت ميگيرد، راهاندازي كمپينهاي مختلف همراه با تهيه طومار امضاء و هوادار با اهداف خاص سياسي ميباشد. بعضي از اين كمپينها چون خارج از چارچوبهاي تعيين شده توسط دولتها راهاندازي ميشوند، در نهايت نوعي چالش را در برخورد با حكومت ايجاد ميكنند.
7. از دیگر فعالیتهایی که در فضای مجازی به طور سازمان یافته صورت میگیرد، تخريب چهرههاي ملي و مورد اعتمادِ اكثريت جامعه و در مقابل، چهرهسازي و شخصيتپردازي از افراد غيرموجّه از طريق ارسال حجم انبوه خبر، تحليل و اطلاعات با هدف به قدرت رساندن اين اشخاص است تا به محض اينكه این افراد در مراتب عالي حكومت قرار گرفتند، در راستاي سياست آنها گام برداشته و منويات آنها را عملي نمايند. فضاي مجازي بهترين فرصت و قابليت را براي اجرايي كردن اين هدف توسط كشورهاي غربي دارا ميباشد. بازوهاي اجرايي سياستهاي غربي در اين خصوص، سايتها، وبلاگها و شبكههاي اجتماعي است كه با هزينهی كشورهاي غربي تأمين مالي، هدايت و پشتيباني ميشوند.
8. برنامهريزي هدفمند در فضاي مجازي جهت دامن زدن به اختلافات قومي، نژادي، زباني، مذهبي و جغرافيايي از ديگر آسيبهايي است كه در آينده ميتواند كيان و موجوديت يك كشور را دچار چالش و تجزيه نمايد (بحث شيعه و سني، كرد، بلوچ و ترك و…). اگر نگاهي دقيق به اطلاعات و محتواهاي ارايه شده در اين فضا داشته باشيم، درخواهيم يافت كه حجم زيادي از اين مطالب، به طور زيركانهای در راستاي از بين بردن وفاق و انسجام ملي كشورها برنامهريزي شدهاند. راهاندازي و در ادامه، پشتيباني مالي و محتوايي از سايتها، وبلاگها و شبكههاي اجتماعيِ همسو با طوايف، قوميتها و نژادهاي مختلف، از جمله برنامههاي هدفمند كشورهاي غربي در ايجاد اختلاف، تفرقه و درگيري در بين صفوف يكپارچه مردم كشورها ميباشد.
9. امروزه نقش بيبديل فضاي مجازي در انتخابات بركسي پوشيده نيست. به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکا، “باراک اوباما” رئيس جمهور منتخب، باید پيروزي خويش را مديون بهرهگيري از فضاي مجازي بداند. وي به طور گستردهای از سيستم اطلاعرساني تلفن همراه بهره برد و غالب فعاليتهاي تبليغاتی انتخاباتي خود را در فضای مجازی از طریق سیستم سراسری تلفن همراه انجام داد؛ امری که در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران نیز اتفاق افتاد و این در حالی است که حدود 60 درصد جمعیت ایران زیر 30 سال سن داشته و عموماً از مشتریان اصلی فضای مجازی هستند.
10. تهدیدات نرم: تهدیدات نرم را میتوان از یک سو مجموعهی وسیعی از نظریهها، مولفهها و شاخصهای تبیین و تئوریزه شدهی دشمن به عنوان بسترها و زمینههای ایجاد اقدامات و فعالیتهای وسیع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… و از سوی دیگر اقدامات و فعالیتهای متعدد در صحنههای مختلف کشورِ هدف برای تاثیرگزاری بر اراده، افکار، احساسات و اعتقاداتِ مخاطبین عنوان نمود. در نگاهی دیگر میتوان گفت در تهدیدات نرم، دشمن با ذهن و قلب مخاطب سروکار داشته و سعی در تسخیر قلبها وَاذهان مخاطبین دارد.
عرصهی تهدیدات نرم سیاسی در فضاي مجازي، به حوزهی سیاسی کشورها چه در بُعد سیاست داخلی و چه در بُعد سیاست خارجی مرتبط است که در مورد مصداق فعلی آن در بحث سرزمینی، میتوان به بالکانیزه کردن و در بعد جهانی آن به گلوبالیزاسیون (جهانی سازی) اشاره نمود. همچنين اين نكتهی اساسي را بايد مد نظر قرار داد كه «هدف از تهدیدات، تأثیرگذاری بر اراده، اعتقادات، افکار و احساسات مخاطبین به منظور انهدام یا به تسلیم کشاندن جامعهی هدف بوده و نقطهی اشتراک تمام این تهدیدات، تحمیل اراده است». تفاوت در تهدیدات به نوع طرحریزی و بهکارگیری شیوهها، امکانات، تجهیزات و وضعیت حاکم وابسته است.
د) تهدیدهای جسمی:
در كنار آسيبهايي كه تا اینجا ذكر شد و بيشتر در حيطهی مسائل فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جای میگرفت، بايد از آسيبهاي ديگري نیز نام برده شود كه جسماني و فيزيكي بوده و به اعضاء و جوارح كاربر صدمه ميرساند. از جملهی اين آسيبها كه اغلب بر اثر استفادهی غير معمول و بيش از حد از رايانه به وجود ميآيد، ميتوان به موارد زیر اشاره نمود: آسيب به بينايي و ايجاد سوزش چشم، خشکی چشم و حساسشدن چشم به نور، تأثير منفي بر روي مغز و اعصاب (بروز اختلالات عصبی)، دردهاي شديد در ناحیهی كمر و گردن، دردهای مزمن در ناحیهی انگشتان، پنجه و مچ دست در اثر استفادهی مداوم و البته ناصحیح از کیبرد و ماوس، خستگي مفرط و… . فضای سایبر با تمام خوبیها و بدیهایش، میتواند مشکلات جسمی فراوانی را برای کاربران خود به ارمغان آورد که حقیقتاً نباید از کنار این مشکلات به راحتی عبور کرد. از جمله توصیههایی که میتوان جهت جلوگیری از بروز آسیبهای جسمی ارائه نمود، عبارتند از:
1. ورزش و فعالیت منظم جسمی، تنها راه رهایی از مضرات جسمی فضای مجازی: در زندگیِ آن دسته از افراد جامعه که غالباً از فضای مجازی به دور هستند، نبود یک برنامهی ورزشی منظم و موثر، موجب بروز آسیبهای جسمی بسیاری خصوصاً در کهنسالی میگردد. این امر در مورد آن دسته از افراد جامعه که با فضای مجازی درگیری بیشتری داشته و ساعتهای طولانی را بدون حرکت و تنها در پشت صندلی سپری میکنند، اهمیت به مراتب بیشتری پیدا میکند. انجام حرکات نرمشی بسیار ساده -حتی در پشت کامپیوتر- در زمانهای منظم و در طول شبانه روز، حداقل کاری است که یک کاربر آگاه و دغدغهمند نسبت به سلامتیاش، باید مورد توجه جدی قرار دهد. برای مثال با مراجعه به پزشک و تجویز یک سری نرمشهای بسیار سادهی حرکتی از سوی پزشک و انجام منظم آن حرکات توسط کاربر، میتوان تا حد قابل توجهی از زیانهای جسمی ناشی از کار زیاد با رایانه کاست.
2. نگاه کردن به فواصل دورتر به صورت منظم در حین کار طولانی مدت با کامپیوتر: چشمپزشکان توصیه میکنند که افرادی که در طول روز به مدت طولانی به صفحهی کامپیوتر نگاه میکنند، باید در طول انجام کار، در فواصل زمانی منظم، چشم از نگاه به مانیتور برداشته و برای مدتی مشخص -مثلاً 5 دقیقه- به یک فاصلهی دورتر -مثلاً به انتهای اتاق کارشان- نگاه کنند و در این مدت نیز به دفعات زیاد پلک بزنند. زیرا نگاه طولانی مدت به صفحهی مانیتور و به تبع آن پلک زدن کم، باعث عارضهی خشکی چشم میشود که برای مداوای آن نیز باید به پزشک مراجعه شود.
3. توجه به توصیههای پزشک: برای پیشگیری از عوارض ناشی از کار طولانی مدت با رایانه و در صورت بروز این عوارض، برای درمان آن باید حتماً به پزشک حاذق مراجعه کرد. فراموش نشود که از میان روشهایی که امروزه در منابع مختلف اعم از مطالب موجود در سایتهای مختلف، کتابهای گوناگون، توصیههای تجربی افراد بعضاً غیرکارشناس و… جهت پیشگیری یا درمان هرچه بهتر عوارض ناشی از کار زیاد با کامپیوتر موجود است، هیچکدام جای توصیهها و تجویز پزشک متخصص را نمیگیرد.
ه) تهدیدها در حوزهی کودک و نوجوان (بازیهای کامپیوتری)[11]:
1. هيجان و تيكهاي عصبي: بازيهاي كامپيوتري را از یک منظر، ميتوان به دو گروه تقسيم كرد: گروه اول بازيهايي كه جذابيت داشته و علاوه بر ايجاد هيجان، باعث افزایش تمركز، دقت و خلاقيتِ کودک ميشوند؛ و گروه دوم بازيهايي هستند كه صرفاً هيجان داشته و لذا خواه ناخواه اثر مخربي بر ذهن كودك ميگذارند. اگرچه هيجان، نياز طبيعي كودكان در دورههاي سني مشخصي است تا به رشد شخصيتي و عاطفي لازم دست پيدا كنند اما نبايد منكر اين اصل شد كه به حس هيجانپذيري كودكان و نوجوانان بايد به شکلی طبيعي پاسخ داده شود. بازيهاي خشن رايانهاي نه تنها نياز كودكان را براي ارضای هيجاناتشان تأمين نميكند بلكه باعث افزايش هيجانپذيري به شكلي نامناسب در آنها ميشود و پس از مدتي سبب افزایش نياز آنها به محركهای محيطي قویتر -جهت واكنش نشان دادن- میشود.
2. كمتوجهي: كودكان به دليل استمرار در انجام بازيهاي جنجالي و پر سروصداي رايانهاي، به مرور زمان دچار كمتوجهي شده و در ذهن خود تخيلاتي را ميپرورانند. اين كودكان به طور دائم در عالم خيال سیر ميكنند و به مرور دامنهی توجه و تمركز كمتري پيدا ميكنند.
3. پرخاشگري: عارضهی ديگري كه در اثر هيجان مستمر در كودكان و نوجوانان حادث ميشود، افزايش ميزان ترشح هورمون آدرنالین[12] و نورآدرنالین[13] از غدد فوق کلیوی است كه اين افزايش ترشح، سيستم عصبي آنها را دچار آسيب کرده و به شكل پرخاشگري، کمصبری و نیز تنشهاي عصبي آنان آشكار ميشود.
4. تيكهاي عصبي: هيجان زياد باعث انقباض دائم عضلات شده و كودكان و نوجوانان را دچار عوارضي مانند تيكهاي عصبي، جويدنِ گوشهی لب و ناخن، قفل شدن دندانها، اخم و نهایتاً چين و چروك صورت ميكند. به همين دليل آنها به ناچار براي تخلیهی هرچه بیشتر هیجانات انباشته شده، كالري بيشتري مصرف میکنند که به دنبال افزايش وزن ناشی از این مصرف زیاد کالری، دچار عوارض جسماني فراواني نیز ميشوند. از طرف ديگر وارد آمدن استرس فراوان به كودكان، در نهايت موجب تغييرات فشار خون و تغییر در ضربان قلب آنان ميشود.
5. بينظمي و خودمحوري: ايراد ديگري كه به بازيهاي رايانهاي وارد است اين است كه اين بازيها نظم خاصي نداشته و كودك يا نوجوان هر زمان كه اراده كند، مشغول بازي ميشود. همين ويژگي، زمینهی لازم برای افزایش بيانظباتی را در كودك ایجاد میکند.
6. عوارض بازيهاي خشن رايانهاي بر كودكان «بيشفعال»: آن دسته از بازیهایی كه هيچ جنبهی آموزشي نداشته و كودك را تنها با صحنههاي خشن سرگرم ميكند، براي كودكان بيشفعال -كه كنجكاوتر از بقیهی بچهها هستند- بسیار مخرب است و ميزان توجه و تمركز آنها را بیش از پیش كاهش ميدهد. خشم، رفتارهاي غلط، افت تحصيلي و آسيبهاي رواني و تربيتي، از مهمترين عوارضي است كه كودكان دچار بيشفعالي يا وسواس را به دنبال استفاده از بازيهاي خشنِ رايانهاي تهديد ميكند. صحنههاي ترسناك بازيهاي رايانهاي ممكن است كودكان را دچار نوعي ترس خيالي كند كه در نهايت باعث گوشهگيري، كاهش تمركز و يادگيري و اختلال در خواب میشود. هنگامي كه كودكان و نوجوانان به دنبال بازيهاي پرهيجان رايانهاي، با مغزي خسته ميخوابند، در ساعات خواب كه زمان ترميم مغز است دچار تنش شده و آسيب ميبينند. اين كودكان اغلب عصبي هستند و توانايي كمتري براي تجزيه و تحليل آموختههايشان پيدا ميكنند.
7. كندي رشد جسماني: یادگیری مهارتهاي حركتي و تكامل جسماني در کودکان، همه از آثار مثبتِ جنبوجوش و بازي در دوران كودكي است. اما هنگامي كه حركات فيزيكي محدود ميشود و كودك، ساعتها وقت خود را روبهروي تلويزيون يا رايانه ميگذراند، استخوان و مفاصلي كه در اين دوران بايد نهايت رشد خود را داشته باشد، از تكامل بازمانده و آسيب ميبيند و در نتيجه رشد كودك دچار اختلال ميشود. بسياري از مهارتهاي فردي در اين كودكان رشد پيدا نميكند و از آنجا كه حركت دست تنها فعاليت بدنی بازي رايانهاي است، كودكان نميتوانند فعاليتهاي شخصيشان را با سرعت عمل انجام دهند.
8. ضعف بينايي و خستگي چشم: هنگام انجام بازي رايانهاي، چشم حدود چهار هزار حركت در ساعت انجام میدهد و ناچار است فشار زيادي را براي ديدن دقيق و تمركز روي صحنههايي كه پشت سر هم و با سرعتِ زیاد نمايش داده ميشوند، تحمل كند. اين اتفاق در نهايت باعث تحريكپذيري سيستم عصبي شده و مشكلات چشمي گوناگوني را مثل تاري ديد، عدم تطابق و دوبيني و حتی ایجاد تيك در پلكها به دنبال دارد. از طرف ديگر، ضعف بينايي و خستگي چشم از عوارض تماشاي طولانی مدت بازيهاي رايانهاي است كه سردرد، گردندرد و كمردرد را هم به دنبال خود دارد.
9. آسيبهاي مفصلي: يكي ديگر از آسيبهاي جسماني ناشي از بازيهاي رايانهاي، آسيب به مفاصل كودكان است. تحقيقات نشان داده به ازاي هر يك ساعتي كه كودكان صرف بازيكردن با كنسولهاي بازي ميكنند، احتمال ابتلاي آنها به دردهاي مفصلي نزديك به 50 درصد افزايش پيدا ميكند و هر چه سن كودك پايينتر باشد، احتمال ابتلاي او به دردهاي مفصلي هم بيشتر است به طوري كه يك كودك 7 ساله كه در روز 2 ساعت به بازيهاي رايانهاي مشغول است نسبت به يك كودك 10 ساله درد بيشتري در ناحيه مچ و انگشتان دست پيدا ميكند چرا كه عضلات و تاندونهاي اين كودكان هنوز در حال رشد است. به طور كلي بازيهاي رايانهاي براي سلامت عضلات و تاندونهاي دست كودكاني كه در سن رشد قرار دارند، خوب نيست. به همين دليل پدر و مادرها بايد نسبت به مدت زماني كه كودكان صَرف بازيكردن با اين دستگاهها ميكنند، توجه كافي داشته باشند. برای مثال كودكِ خود را ملزم به استراحت دورهاي بعد از هر 45 دقيقه بازي کنند. 2 تا 3 ساعت بازي كردن با كنسولهاي بازي براي يك كودك 7 ساله، زمان بسيار زيادي است و ميتواند رشد صحيح عضلات دست و بازوي او را تحت تأثير قرار دهد.
[1] William Ford Gibson
[2] «فضای سایبر؛ آسیب ها و مخاطرات»، طارمی، محمد حسین، نشریه ره آورد نور، بهار 1387، شماره 22.
[3] موارد ذکر شده تا اینجا ، به نقل از همان منبع قبلی است.
[4] individualism
[5] «فضای سایبر؛ آسیب ها و مخاطرات»، طارمی، محمد حسین، نشریه ره آورد نور، بهار 1387، شماره 22. موارد 2 تا 13 از این منبع برداشت شده است.
[6] pop-up windows
[7] به نقل از وبسایت «خلخالیم»
[8] به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
[9] به نقل از سایت محمدعلی موظف رستمی
[10] به نقل از سایت محمدعلی موظف رستمی
[11] به نقل از وبسایت «موسسه فجرآفرینان» ، با اندکی دخل و تصرف
[12] adrenaline
[13] noradrenaline