اختتامیه جشنواره بین المللی فیلم فجر

سینمای انقلابی ، سینمایی است که به دنبال آشنا کردن مردم با خود حقیقی شان است. پس سینماگر ما در کنار دست یابی به تکنیک و فرم باید ظرفی ایجاد کند تا که موضوعات ناب فطری بر آن را وارد کند و این حاصل نمی شود مگر جان سینماگر صداقت و فطرت پاک خویش را حفظ کرده باشد.

انقلاب اسلامی ایران دارای بن مایه ای معنوی است و تلاش برای دست یابی به جامعه آرمانی دلیل اصلی حرکت ملت ایران بوده است . از آن رو که معنویت و عزیمت به سوی کمال و خدمت به مردم به زعامت و  ولایت فقیه چارچوب انقلاب اسلامی را تشکیل داده است ، می بایست تمام لوازم و توابع انقلاب اسلامی نیز رنگ و بویی از علت خویش داشته باشند. پس از انقلاب با وجود تحول در فضای فکری و فرهنگی ، سینما نیز به عنوان جلوه ای از هنر در معرض رشد کمی و کیفی قرار گرفت و تبدیل به گونه ای از نمادهای انقلاب و حرکت های اجتماعی شده است. به عبارتی دیگر انقلاب اسلامی بستر رویش سینما از لحاظ محتوا و صنعت شده است لذاست که نابجا نمی باشد که از سینما به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عناصر بصری در جامعه توقع داشت که در آن به پردازش و تعمیق هویت یک ملت در جهت رشد و پویش بپردازد. لذا انتظار دور از واقعی نیست که توقع سینمای انقلابی داشته باشیم.

مراد ما سینمای انقلابی است ، یعنی محتوا و اندیشه عالمانه و عاقلانه و نه تنها  با روحیه تجدید خاطرات انقلاب و نمایش آیین های مذهبی؛ “هيچ لزومي ندارد که در محاورات سينمايي يا در تئاتر، نام و يا شکلي که نماد دين است، وجود داشته باشد تا حتماً ديني باشد؛ نه. شما مي توانيد در باب عدالت، رساترين سخن را در هنرهاي نمايشي بياوريد. در اين صورت به هنر ديني توجّه کرده ايد” [1]. و این بدان منظور است که سینمایی که در بطن خویش روحیه ای انقلابی و معنوی داشته باشد و دارای مرادی معنوی؛ همان گونه که تمدنی ابتدا در ذهنی و فرهنگی تشکیل شده باشد ، سینماگران ما نیز این رسالت را به دوش دارند که تصویر گر افق و آرمان ترسیمی ملت ایران باشند و این خود سینماگری مومن و متعهد را می طلبد.

سینمای انقلابی سینمایی است که به تمام موضوعات و مولفه هایی که جان و فطرت بشر را مشغول کرده است با پرداختی دوستانه و از سر صدق وسوز ، پی گیر ارزش های الهی و انسانی جامعه خویش باشد – فراتر و بر خلاف سینمای غرب که مردم را دل مشغول به عشق های دو و سه نفری نموده اند – لذاست که پر بیراه نگفته ایم اگر بگوییم باید انقلابی در جان سینماگران ما بیافتد ، به شهادت آن که هر وقت فعالیت فعالین این عرصه حرکتی فطری با رویکرد خدمت و برگرفته از اجتماع و اندیشه بوده است ،موفق بوده است.

پس بهتر است ابتدا به آن چه هستیم و آن چه داریم وقوف پیدا کنیم.

سینمای انقلابی ، سینمایی است که به دنبال آشنا کردن مردم با خود حقیقی شان است. پس سینماگر ما در کنار دست یابی به  تکنیک و فرم باید ظرفی ایجاد کند تا که موضوعات ناب فطری بر آن را وارد کند و این حاصل نمی شود مگر جان سینماگر صداقت و فطرت پاک خویش را حفظ کرده باشد.

لذاست که از سینماگر توقع محتوا و اندیشه عالمانه و عاقلانه است و نه اندیشه ای بر اساس شهوت و غضب. چرا که بن مایه اندیشه ای پویا در بطن فرهنگ اسلامی و انقلابی موجود می باشد و بدین طریق سینماگر ما می تواند با یافتن هویت خویش در انگاره های بومی و با تکیه بر هویت سینمایی خویش در آینده پیام خویش را جهانی نیز نماید و این امر میسور نمی باشد مگر این که مردم و هنرمندان این مرز و بوم انگاره های بومی سرزمین خویش را با عمق دل و جان خویش درک کرده باشند.

“هر بلايى كز آسمان آيد       گرچه بر ديگرى قضا باشد

به زمين نارسيده مى‌گويند      خانه‌ى انورى كجا باشد

نمى‌شود رفت سراغ كارگردان و يقه‌ى او را گرفت كه شما چرا؟ خوب، من يك مقدار وزارت ارشاد را، يك مقدار سازمان تبليغات را، يك مقدار حوزه‌ى علميه را، يك مقدار آن كسانى كه صاحبان انديشه‌ى دينى هستند، همين انديشه‌هاى عرفانى، حكمت متعاليه و اين چيزهايى كه آقايان گفتيد، اينها را مخاطب قرار مى‌دهم و مى‌گويم شما براى برخوردارى كشور از اين هنر فاخر – كه در اين جمع هست – چه كرده‌ايد؟ «شما» چه كرده‌ايد؟” [2]


[1] بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار اصحاب فرهنگ و هنر 1385/05/01

[2] بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ديدار جمعى از كارگردانان سينما و تلويزيون 1385/03/23

ارسال دیدگاه