چندی پیش راديو رژيم صهيونيستي به نقل از “شائول موفاز”،معاون سابق نخست وزیر این رژیم گفت: انتفاضه سوم نزديك است و اسرائيل بايد با قدرت نمایی و توان بازدارندگی با آن مقابله کند. نظاميان اسرائيلي بدون ترس باید بجنگند و بايد به فرماندهان در ميدان جنگ اختيار تصميم گيري فوری داده شود.
پیش از موفاز نیز تنی چند از مقامات فلسطینی و کارشناسان خبری از احتمال انتفاضه سوم فلسطین خبر داده بودند. حتی گزارش شده بود محافل امنیتی صهیونیستی با پیشبینی خیزش مردم فلسطین و شلعه ور شدن انتفاضه سوم در سایه بیداری اسلامی ملتهای منطقه، گروه های ترورموسوم به “دوبدوبان” را برای رصد فعالیتهای مردم فلسطین به کرانه باختری اعزام کرده اند. در این مجال نگاهی گذار به مسئله احتمال شکل گیری”انتقاضه سوم” و مسائل پیرامون آن خواهیم داشت:
شرایط منطقه و انتفاضه سوم
به دنبال پيروزي حماس در انتخابات پارلماني ، روابط جنبش فتح و تشكيلات ابومازن با حماس و دولت هنيه به حالت رقابتی و خصومت آمیز درآمد . اين مسئله با وجود درگیری های بسیار ما بین نیروهای حماس و گروه های وابسته به فتح به جدایی سیاسی نوار غزه و کرانه باختری رود اردن انجامید که نتیجه آن محاصره شدیدتر نوار غزه شد.
حاصل درگیری و تعقیب نیروهای حماس از سوی تشکیلات فتح و همچنین درگیری های نظامی با رژیم صهیونیسیتی، جنگ 22 روزه بود که با واکنش های شدید جهانی رو برو شد و خرابی های گسترده ای را به بار آورد.
با توجه به این شرایط ، مقاومت اسلامی فلسطین و انتفاضه مسجدالاقصی تحت تاثیر شرایط خاص و محدودیت های جدی قرار گرفت تا زمانی که جریان بیداری اسلامی و پیروزی مقاومت در جنگ 8 روزه غزه شرایط را برای تنفس و حیات مجدد انتفاضه آماده و زمینه ای برای آغاز انتفاضه سوم فراهم کرد.
از سوی دیگر تصمیمات رژیم صیهونیستی برای تصرف آثار باستانی فلسطین و همچنین ساخت شهرک های صهیونیستی و یا اقدامات تنش آفرین مشابه فارغ از اهداف تبلیغاتی و جنگ روانی، حکایت از مقابله همه جانبه با یک حکومت تاریخی، مردمی و اسلامی را دارد. این در حالیست که تخریب مساجد و در رأس آن مسجدالاقصی، آثار باستانی و روستاهای فلسطینیان از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی یکی از اولویتهای ویژه سیاست این رژیم در کنار توسعهطلبی ارضی بوده است. بر اساس گزارش نهادهای بینالمللی در جنگ 22 روزه غزه بیش از 55 مسجد در این منطقه هدف بمباران قرارگرفت. حفر تونلهای متعدد در زیر قبله اول مسلمانان جهان،مصادره زمینهای پیرامونی این مسجد به نفع یهودیان، به آتش کشیدن مسجدالاقصی و …نیزشاهدی بر سیاست های رژیم اشغالگر قدس در پیشبرد اهداف خصمانه اش می باشد.
مقابله با اسلام و اسلامگرایی هدف واحد حزب های داخلی اسرائیل و نقطه اشتراک قدرت های استعمارگر در حمایت از رژیم جعلی اسرائیل است که این روزها با توجه به شکست این رژیم در جنگ 8 روزه و همچنین قوت گرفتن جریان بیداری اسلامی، آنان را در حمایت یا عدم حمایت از اسراییل دچار تردید نموده است.
همچنین اختلافات عمیق و شکافی که بین شخص اوباما و سران رژیم صهیونیستی نسبت به حوادث منطقه به وجود آمده است، سایه چترحمایتی آمریکا را نیز از سر اسراییل تا حدودی کمرنگ نموده است.
در آن سوی میدان که جریان های مقاومتی فلسطین با حمایت های ایران و همچنین کشورهای تازه نفس گرفته اسلامی چون مصر، در صحنه های مبارزه در برابر رژیم صهیونیستی موفقیت های بی سابقه ای را کسب کرده اند این موقعیت و شرایط را بهترین فرصت برای ادامه خط انتفاضه و آغاز”انتفاضه سوم” می دانند تا پاسخی به اعمال و رفتارهای هتاکانه و نژادپرستانه اسرائیل داده باشند.
تغییر جایگاه رژیم صهیونیستی و مقاومت در انتفاضه جدید
پس از تجاوز هشت روزه رژیم صهیونیستی علیه غزه ، میزان حمایتهای بین المللی از تل آویو کاهش چشم گیری داشت بطوریکه روزنامه صهیونیستی “معاریو ” نوشت : هم اکنون جایگاه حماس و گروههای مقاومت فلسطینی در عرصه بین المللی تقویت شد و جایگاه اسرائیل در نزد جهانیان کاهش یافته است .
همچنین جنگ 8 روزه غزه تنها در باریکه غزه و فلسطین اشغالی جریان نداشت بلکه بهصورت آنلاین هم پیگیری میشد و این جنگ، اولین جنگی بود که به شبکه های اجتماعی مانند توئیتر هم کشیده شد.
این در حالیست که رسانههای غربی که به ظاهر جریان غالب را در اختیار دارند مانند همیشه در جریان جنگ 8 روزه هم در جبهه رژیم صهیونیستی قرارگرفتند وعلی رغم وجود چنین حمایت رسانه ای ، فلسطینیان افکار عمومی را در شبکههای اجتماعی از آن خود کردند .
حمایت از مردم فلسطین در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی تنها به شبکههای اجتماعی محدود نشد و به خیابانهای بسیاری از کشورهای منطقه و حتی کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز کشیده شد.
به گفته کارشناسان ، افکار عمومی به عنوان یک مولفه دیگر تعیینکننده معادله قدرت، علیرغم حمایت رسانههای جریان غالب از اسرائیل، علیه این رژیم تغییر کرده است.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی همواره با حمایت غرب یکی از تولید کنندگان جنگ در منطقه بوده و اراده خود را بر چگونگی و نقش بازیگران منطقه ای اعمال نموده است.
شکست در جنگ 33 روزه در سال 2000 و ناکامی در جنگ 22 روزه غزه و همچنین شکست مفتضحانه در جنگ 8 روزه غزه شرایطی را برای صهیونیست ها پیش آورد که این بازیگردان جنگی منطقه حتی با حمایت های کشورهای غربی و آمریکا به عنوان یک نماد خوارکننده و عامل اختلاف و تردید بین لابی های صهیونیستی معرفی شد.این اختلاف تا آنجا پیش رفت که نتانیاهو در مخالفت با اوباما در انتخابات آمریکا از رامنی حمایتی آشکار کرد.
هر چند مقامات رژيم صهيونيستي می دانستند كه مقاومت فلسطيني در دو سال گذشته به توانايي هاي جديد نظامی رسيده است ولي اطلاعات کاملی از گستره توانايي های آن نداشتند.
شکاف بین غرب و رژیم صهیونیستی و همچنین توانایی نظامی مقاومت در بازی های جنگی شرایط را به گونه دیگری رقم زد تا آنجا که جنگ غزه به عنوان یک سند افتخار و پیروزی برای مقاومت رقم خورد و اثبات کرد که جایگاه رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی نسبت به سال های گذشته تغییر کرده است.
ارتقای جایگاه فلسطین، همچنین موازنه نظامی مقاومت در منطقه با سایر قدرت ها و تضعیف جایگاه نظامی رژیم صهیونیستی زمینه را برای آغاز انتفاضه سوم فراهم نموده و این حقیقت به خوبی برای سران رژیم صهیونیستی نیز آشکار شده است تا آنجا که نتانياهو و فرماندهان ارتش اسرائيل راههاي مقابله با انتفاضه سوم را در دست بررسي قرار داده اند.
مواضع کشورهای پسا انقلابی در برابر انتفاضه سوم
تحولات کشور های عربی و منطقه ای در جریان بیداری اسلامی آثار مثبتی بر روند جریان مقاومت اسلامی داشت و می توان گفت مبارزين و انتفاضه مسجدالاقصي را از یک محدودیت جدی رها ساخت.
در پایتخت این کشورها شاهد برگزاری تظاهرات و راهپیمایی ها در حمایت از ملت فلسطین بودیم. اقدامات وحشیانهای که رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها انجام داده بود، برخوردهای خونین شارون با فلسطینیها، احساسات مردمی کشورهای عربی را چنان جریحهدار ساخته بود که مردم این کشورها در شعارهای خود تقاضای قطع رابطه با این رژیم میکردند.
بی شک یکی از مهمترین و اصلی ترین ویژگی های جریانات بیداری اسلامی، اعتراضات گسترده و مسالمت آمیز مردم کشورهای مرتبط، بوده است که مهمترین آن ها را می توان در مقاومت مردم مصر برای برکناری مبارک شاهد بود.
مطالبات عمومی مردم در تحولات منطقه چند پیام و خواسته داشت:
الف- توجه به جامعه مسلمین به خصوص فلسطین که یکی از مهمترین شعار های مردم مصر در قیام های این کشور بوده و خواستار قطع رابطه مصر با رژیم صهیونیستی و همچنین قطع ارسال گاز ارزان به اسرائیل شدند.
گشوده شدن گذرگاه رفح که در اصل قدمی مهم در رفع محاصره غزه بود و یک شکست تاریخی برای رژیم صهیونیستی به شمار آمد نیز از دستاورد های همین مطالبات مردمی است. از این دست خواسته ها نیز در میان اعتراضات مردم دیگر کشورهای منطقه که سران آن با رژیم صهیونیستی روابطی دارند، وجود دارد.
ب- از دیگر آثار جریان بیداری اسلامی، تاثیر پذیری مردم فلسطین از قیام های مردم کشورهای منطقه و در خواست آنان برای آشتي جنبشهاي فتح و حماس بوده است. جدايي فتح و حماس، فرصتی براي رژيمصهيونيستي و افزايش و تداوم محدوديت و مشكلات براي فلسطينيها را در برداشته است. خواسته تظاهركنندگان به همراه تغيير حکومت مصر، راه را براي آشتي فتح و حماس فراهم نموده و آنان به توافقاتي براي آينده، دست يافتند.
ج- درخواست فلسطينيهاي آواره مقيم سوريه، اردن و لبنان براي بازگشت به سرزمينهايشان از دیگر نتایج تحولات بیداری اسلامی است. مواضع رسمی کشورهایی چون مصر، اردن، و سایر کشورهای عربی بیانگر آن است که همه از ملت فلسطین و قیام آن(حتی به ظاهر)حمایت میکنند و میان گروهها و جریانات سیاسی این کشورها در برابر مسئله فلسطین اتفاقنظر بیسابقهای حاصل شده است.
این تحولات بویژه تحول در نگرش کشورهای عربی و جریانات سیاسی به فلسطین و پذیرش انتفاضه به عنوان گزینهای مطلوب برای تحقق حقوق مشروع فلسطین از مهمترین دستاوردهای قیام ملت فلسطین به شمار میآید.
شروع انتفاضه سوم مسجدالاقصی گزینه سازش با رژیم صهیونیستی را میان کشورهای عربی و اسلامی کاملا شکست خورده نشان خواهد داد و بار دیگر مقاومت را جایگزین شکلهای مختلف عادیسازی روابط با این رژیم خواهد کرد.
با توجه به نتایج انتفاضه های اول و دوم و همچنین با در نظر گرفتن تاثیر بیداری اسلامی بر مقاومت فلسطینی ها می توان گفت تحولات منطقه و بیداری اسلامی یکی از مهمترین پشتوانه های انتفاضه سوم است .
رهاورد های انتفاضه سوم در صورت تحقق
در 2 سال گذشته پس زمینه های انتفاضه، توانسته است دستاوردهای مهمی را در سطح فلسطینی، عربی و بینالمللی محقق سازد و همچنین در ماههای اخیر نگاهها به فلسطین، در سایه انتفاضه دگرگون شده است. مواضع کشورهای منطقه و افکار عمومی جهان نگاهی متفاوت از نگاه گذشته به فلسطین دارد که نتیجه آن را در پذیرفته شدن فلسطین به عنوان دولت ناظر در سازمان ملل متحد و پیروزی در جنگ 8 روزه، میتوان مشاهده کرد. در صورت شکلگیری انتفاضه سوم، مهمترین دستاوردهای این انتفاضه را به شرح زیر میتوان پیشبینی کرد:
1- انتفاضه سوم و آزادسازی اراضی فلسطین از چنگ صهیونیستها
رژیم اشغالگر براساس قرارداد اسلو باید همه اراضی فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه را تحویل فلسطینیها میداد و تا ماه مه 1999 کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیتالمقدس تاسیس میشد. با اینکه تحقق چنین هدفی، در واقع تامین حداقل حقوق فلسطینیها در چارچوب قطعنامههای سازمان ملل متحد است، صهیونیست ها به دلیل سیاستهای توسعهطلبانه خود، حاضر به تامین این حداقل حقوق برای ملت فلسطین نشده است لذا آزادسازی فلسطین از اشغال رژیم اشغالگر قدس یکی از اهداف محوری انتفاضه سوم است.
بسیاری از تحلیلگران عرب، انتفاضه دوم فلسطین را، انتفاضه استقلال نام نهادهاند، بدین معنا که انتفاضه الاقصی باید بدون توجه به قرارداد اسلو و مفاد آن به منظور مهمترین آرمان ملت فلسطین، یعنی تشکیل کشور فلسطین، استمرار یابد. شروع انتفاضه سوم و تداوم آن بدین معنا خواهد بود که ما هنوز در مرحله آزادسازی هستیم، موافقتنامهها و قراردادهای امضا شده میان رژیم صهیونیستی و رهبران فلسطینی هنوز این هدف اساسی را محقق نساخته است.
2- انتفاضه سوم و بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینهای اشغالی
بیشک یکی دیگر از اهداف انتفاضه سوم بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود است. از آنجا که رژیم صهیونیستی همواره میکوشد در چارچوب نگرش راهبردی خود، آوارگان فلسطینی هیچگاه به سرزمین خود بازنگردند و در همان کشورهایی که بسر میبرند به زندگی خود ادامه دهند، از طرح جدی آن در مذاکرات سازش جلوگیری کرده است. بهرغم اینکه قطعنامههای بینالمللی بر حق فلسطینیها بر بازگشت به سرزمین خود تاکید دارد، از جمله قطعنامه 194 سازمان ملل متحد که آشکارا بر این حق تاکید کرده است، رهبران رژیم صهیونیستی اصرار میکنند که آوارگان فلسطینی در همان سرزمینهای عربی که بسر میبرند، باید باقی بمانند. از دید بسیاری از رهبران رژیم صهیونیستی، سرزمینی به نام فلسطین برای بازگشت این آوارگان به آن وجود ندارد. استمرار انتفاضه و شروع انتفاضه سوم میتواند مجامع بینالمللی را ودار سازد تا رژیم صهیونیستی را مجبور کنند که به این خواسته فلسطینیها تن در دهد.
3- انتفاضه سوم و توقف شهرکسازی در اراضی اشغالی
رژیم صهیونیستی قصد دارد با استمرار سیاستهای شهرکسازی و انتقال یهودیان از سراسر جهان به طرحهای یهودیسازی خود سرعت بخشد. بهرغم اینکه این سیاست از سوی مجامع بینالمللی پذیرفته نشده است و بسیاری از رهبران جهان آن را محکوم کردهاند، رژیم صهیونیستی به این سیاست ادامه داده است.
وقوع انتفاضه سوم و استمرار آن تاحدود زیادی میتواند مانع سیاستهای شهرکسازی رژیم صهیونیستی شود. بر اساس یک نظرخواهی که روزنامه یدیعوت آحارونوت قبل از عملیات شهادتطلبانه تلآویو به عمل آورده است، نشان میدهد که 64 درصد از کسانی که در نظرخواهی شرکت کردهاند از نظر روانی ناراحت هستند و 38 درصد به فکر ترک اسرائیل هستند. همچنین برخی دیگر از آمارها نشان میدهد که شهرکهای یهودینشین از سکنه خالی شده و مکانهای خالی در این شهرکها بین 25 تا 40 درصد در نوسان است.
استمرار و تداوم انتفاضه میتواند زمینه را برای برچیدن همه شهرکهای صهیونیستنشین مهیا کند زیرا در سایه ترس و وحشتی که به این مناطق وارد شده است دیگر انگیزهای برای مهاجرت یهودیان به این مناطق وجود ندارد.
رژیم اشغالگر قدس به دلیل غصب سرزمین فلسطین و عدمپذیرش از سوی کشورهای منطقه همواره در نگرانی مفرط به سر برده است. رهبران رژیم صهیونیستی همواره بر این راهبرد تاکید داشتهاند که با دستیابی به سلاحهای پیشرفته بویژه سلاح اتمی میتوان کشورهای عربی و اسلامی را از هر نوع رفتار خصمانهای علیه این رژیم باز داشت.
4- انتفاضه سوم و بازدارندگی رژیم صهیونیستی
بهرغم تلاش وسیعی که رژیم صهیونیستی برای افزایش اعتبار بازدارندگی خود به عمل آورده است و در سایه این بازدارندگی توانسته بود اعراب را به پای میز مذاکره بکشاند، ناگهان با انتفاضه ملت فلسطین روبهرو شد. انتفاضه اول در سال 1987 و انتفاضه مسجدالاقصی در سال2000 میلادی و عقبنشینی نیروهای رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان بر اثر عملیاتهای مقاومت لبنان، اعتبار بازدارندگی رژیم صهیونیستی را بهطور جدی به چالش کشید. حال شروع انتفاضه سوم و آغاز درگیری میان فلسطینیها و نیروهای اشغالگر میتواند دلیلی محکم بر شکست بازدارندگی این رژیم محسوب شود، چون اسرائیل به رغم دستیابی به سلاحهای متعارف و غیرمتعارف نتوانست ملت بیسلاح فلسطین را از توسل به درگیری دربرابر خود بازدارد.
نتیجهگیری
با تكیه بر آنچه گذشت میتوان گفت كه انتفاضه مردم فلسطین موجودیت رژیم صهیونیست را نشانه رفتهو چهرهی واقعی غاصبان بیتالمقدس را برای جهانیان بر ملا نموده و حیات دوبارهای در روح و كالبد مسلمانان فلسطین دمیده است باید عرصه را هر چه بیشتر بردشمنان اسلام تنگ و زمینهی رهایی سر زمین مظلوم فلسطین را فراهم نمود.
امروز هر شهیدی كه به واسطهی انتفاضه خونش در جای جای فلسطیناشغالی به زمین میریزد، فریاد پیروزی مردمی را سر میدهد كه سالیان دراز درانتظار آن روز نشستهاند. یقیناً ملتی در تاریخ خود سرنوشت ساز بوده كه خود، درصدد بدست گرفتن سرنوشت خویش بر آمده است. این خود باوری همان چیزیاست كه انقلاب اسلامی ایران در صدور اندیشههایش در میان مردم مسلمانفلسطین به وجود آورد.
جهان اسلام با نابودی غده ای سرطانی به نام اسرائیل به خود خواهد آمد و سنگرهایسلطهگران حامی رژیم غاصب صهیونیستی را با ادامه انتفاضه مردم مسلمان فلسطینیكی پس از دیگری فرو خواهد ریخت و انتفاضه سوم می تواند این هدف را محقق سازد.