عنوان: بیبیسی فارسی و انتخابات ۸۸ ایران
نویسنده: اردشیر زابلیزاده
ناشر: خبرگزاری فارس
سال چاپ: 1390
***
اندیشکده راهبردی تبیین – گزارش تحلیلی حاضر، ناظر به برنامههای خبری و تولیدی شبکه بیبیسی فارسی در ارتباط با انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران است. تدارک وسیع این شبکه برای جستوجوی یک نقش تأثیرگذار در عرصه سیاسی داخلی ایران همسو با اهداف رسانهای تعریف شده شبکه بیبیسی فارسی است، اما اینکه این اهداف رسانهای به چه معناست و آیا میتوان به همهی موارد ادعایی مدیران این شبکه نظیر اطلاعرسانی آزاد، پوشش اخبار مهم و… کفایت کرد و آیا میتوان اهدافی پشت پرده و سیاسی را پشت این ادعاها ملاحظه کرد، نکات قابل تأملی است که ضرورت دارد محققان علوم سیاسی و ارتباطات روی آن تحقیق کنند.
بیبیسی فارسی که در دی ماه سال 1387 با رویکردی اجتماعی و فرهنگی آغاز به کار کرد و با چینش پلکانی از اجتماع و فرهنگ به اقتصاد و در نهایت و در لفافه به سیاست میپرداخت، در سال 1388 آشکارا رویکردی کاملاً سیاسی و جانبدارانه را از یک گروه سیاسی در ایران در پیش گرفت.
از اینرو برنامههای بیبیسی فارسی را میتوان در سه بخش زیر مورد بررسی قرار داد:
الف: جریان سازی بیبیسی قبل از اعلام نتایج انتخابات
ب: جریان سازی بیبیسی در حوادث پس از انتخابات
ج: مرحله سوم رادیکال شدن حوادث بعد از انتخابات و خروج از فضای بحران.
برخی مفاهیم مرتبط با مسئله
عناصر ارتباطات سیاسی
عناصر ارتباطات سیاسی را میتوان از دیدگاه فرآیندی به پیامدهندگان، پیام، رسانه، مخاطبان و واکنش تقسیم کرد.
1-پیام دهندگان:
هر فرد یا گروهی که بهمنظور اثر گذاشتن برخط مشی سیاسی اقدامی کند، یک پیام دهنده سیاسی است (رنی، 1387). احزاب سیاسی، انجمنها، شوراها، دفاتر روابط عمومی، گروههای فشار و ذینفوذ ازجمله پیامدهندگان عرصهی سیاست هستند.
2-پیام:
پیامدهندگان میکوشند به یاری پیام (کلمه، تصویر، حرکت دست و مانند آنها) افکاری را که در سر دارند به ذهن دریافت کنندگان مورد نظرشان (مخاطبان) منتقل کنند.
3-رسانه:
رسانه وسیلهای است که پیام را از پیامدهنده به مخاطب میرساند. در نظامهای سیاسی دموکراتیک، رسانهها هم انتقالدهندگان ارتباط سیاسیاند که از خارج همان سازمان رسانهای سرچشمه میگیرند و هم فرستندگان آن دسته از پیامهای سیاسیاند که روزنامهنگاران میسازند؛ بنابراین نقش رسانه در هر دو جنبه تعیین کننده است و با وجود این دو حالت است که رسانه سیاسی شکل میگیرد. آشکارترین حالت این است که بازیگران سیاسی باید از رسانهها برای ایجاد ارتباط با مخاطبان مورد نظر و انتقال پیامهایشان استفاده کنند.
4-مخاطب یا گیرنده پیام
5-واکنش:
بدون تردید استفاده از ارتباطات و فرستادن پیام برای رسیدن و حصول به هدفی است. هدف همهی انواع ارتباط سیاسی تأثیر برگیرندگان پیام و ایجاد واکنش در آنهاست. اصولاً تنها واکنشهایی را بازخورد بشمار میآوریم که مجدداً به فرستنده منتقل میشود و عملاً به وی میرسد.
عموماً در حوزهی ارتباط سیاسی، ارتباطگر سیاسی، به دنبال چهار واکنش آغازگری، تغییر عقیده، تحکیم عقیده و فعالسازی است.
الف. آغازگری: پیام دهنده با ارائه پیام، مخاطب را با مسئلهای آشنا میکند و او را به تفکر به آن مسئله وامیدارد.
ب. تغییر عقیده (نوکیشی): پیام دهنده یا ارائهدهندهی پیام درصد تغییر عقیده و گذر از مواضع فعلی گیرنده است. این در ارتباطات سیاسی زمانی صورت میگیرد که دریافت کننده، پیش از ارسال پیام تا اندازهای با موضع پیامدهنده مخالف است ولی شیوهی عرضهی پیام به اندازهای جذاب است که وی را متقاعد میکند که تغییر عقیده دهد.
ج. تحکیم عقیده
د. فعالسازی: پیش از ارسال پیام دریافتکنندگان تا اندازهای با پیامدهنده همعقیدهاند اما آنقدر به هیجان نیامدهاند که در راه پیشبرد هدف پیام کاری انجام دهند. ارسال پیام این هیجان را در آنها ایجاد میکند و مخاطبان را بهمنظور خاص بسیج میکند. (رنی، 1378،5-29)
نظریهی برجستهسازی
• رسانهها به مردم نمیگویند که چگونه بیندیشند اما به مردم میگویند که به چه بیندیشند.
• تعیین اهمیت نسبی مسائل در دید مخاطبان
دروازبانی (مرزبانی) در رسانهها ص 31
• چارچوبی برای ارزشیابی به متخصصان داد تا مشخص شود که انتخابها چگونه صورت میگیرند و چرا بعضی از عناوین خبری رد میشوند.
• گزینش اخبار از سوی خبردهندگان
معیارهای گزینش و ارزشهای خبری
از نظر معتمدنژاد (1372):
الف) معیارهای عینی: 1. اهمیت ذاتی، 2. مجاورت، 3. ندرت
ب) معیارهای شخصی
بررسی یافتهها
بیبیسی قبل از اعلام نتایج انتخابات
محورهایی که بیبیسی فارسی از تحولات انتخابات ریاست جمهوری ایران قبل از اعلام نتایج سعی در جریان سازی آن و برجسته نمودن آن داشته، به شرح زیر است:
1- فقر ادبیات سیاسی در ایران و انتخابات ریاست جمهوری
سیاست ایران چند سالی است دچار نوعی سردرگمی شده و این بلاتکلیفی سیاسی در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری صورت شفافتری به خود گرفته است. مصادیق این انسداد را میتوان در صفآرایی کاندیدهای ریاست جمهوری، ابهامات وگاه تناقضات موجود در شعارهای انتخاباتی آنها و مهمتر از همه در فقر ادبیات سیاسی ایران برای تبیین و توصیف صفآرایی جناحها در این عرصه رقابتی دید.
2- پیشبینی ناپذیری انتخابات
رأی دادن مردم ایران هم مثل خودشان پیشبینی ناپذیر است. در نبود یا بیاعتباری گروههای مرجع، رأی دادن یا انتخاب از عملی سیاسی با پیامدهای جمعی به امری عمدتاً شخصی تلقی یافته است.
جمشید برزگر سردبیر رادیو و آنلاین شبکه بیبیسی فارسی دلایل فقدان شفافیت صورتبندی جریانهای عمده و بازشناسی آنها از یکدیگر و در نتیجه مبهم بودن رویکردها و ماهیتها، سیالیت در مواضع و برنامهها و یافتن خصلتی ژلهای و جایگاهی پر نوسان در صحنهی سیاسی ایران را از جملهی این موارد برشمرده است:
• نحوهی توزیع قدرت در جامعه
• ساختار نظام سیاسی
• تعداد مراکز تأثیرگذار بر فرآیند کنش سیاسی
• نگاه منفی به تحزب و فضیلت شمردن موقعیت و رفتار فراجناحی و غیر حزبی
• غلبه نقش و جایگاه فرد بر کارکرد و ماهیت تشکیلات
• خالی کردن میدان رقابت یا محدود کردن رقابت
• انعطافناپذیری در کنش سیاسی در احزاب یا چهرههایی بر اساس معیار «غیر»، «دیگری» و «بیگانه»
• ساز و کار درونی و ضعف ساختاری تحزب و مشکلات تاریخی و تشکیلاتی که احزاب و گروههای سیاسی در تاریخ معاصر ایران با آن درگیر بودهاند.
• وابستگی مالی وعدم استقلال مالی احزاب با اتکا به اعضا و ضعف جامعه مدنی.
3- تردید در سلامت و آزاد بودن انتخابات ایران
مهمترین محورهای تردید در سلامت و آزاد بودن انتخابات، در برنامهی «نوبت شما»:
• نظارت استصوابی شورای نگهبان و محورهای زیر:
نظارت استصوابی توهین به فهم مردم و ضایعشدن حقوق آنان است.
نظارت استصوابی ناقص فرآیند دموکراسی و نوعی انتخاب به جای مردم است.
نظارت استصوابی ابزاری در دست شورای نگهبان برای جانبداری عملکرد سلیقهای است.
شورای نگهبان زیر نظر رهبری است و نمایندهی مردم ایران نیست و همین مانعی بر سر راه تحزّب و دموکراسی است.
انتخابات در افغانستان عادلانهتر از انتخابات در ایران است.
نظارت استصوابی از قانون اساسی گرفته نشده و در دوران امام شاهد آن نبودیم بلکه بدعتی است بعد از وفات امام و در سالهای اخیر.
شورای نگهبان در ایران نهادی خلاف رویهی مدنی سایر کشورهاست.
پدیده نظارت استصوابی در ایران حاصل دخالت دین در عرصهی سیاست هست که چنین مصائبی را در ایران پدید آورده است.
• طرح تقلب در انتخابات در «برنامه صفحهی دو»
دلایل تشکیل کمیته صیانت از آرا و نگرانی از سلامت انتخابات را در ایران:
افزایش صندوقهای سیار، چاپ تعرفههای رأی اضافی، دخالت بسیج و سپاه، «تنازع شدیدی که بین کاندیدها در مناظره پیش آمد، قوانین سفت و سختی در صیانت از آرای مردم وجود ندارد.»
4- تخریب مستمر احمدینژاد
• نقد سیاست خارجی دولت نهم (ارتباط بیش از حد با آمریکای لاتین – نفی هولوکاست).
• بیبرنامگی احمدینژاد برای اداره کشور
• احمدینژاد تنها کاندیدی است که وعدهای به زنان نمیدهد
• احمدینژاد برنامهی مستقلی برای رأی جوانان ندارد
• برجستهسازی تکذیبیه دیوان محاسبات در خصوص یک میلیارد از مازاد درآمد نفت در سال 85…
5- اصلاح طلبان و ریاست جمهوری در آرزوی دوم خردادی دیگر
• آنچه بر امیدواری حامیان مهدی کروبی و میرحسین موسوی افزوده تغییر رویکرد کسانی است که در دورهی قبل از سیاست تحریم انتخابات دفاع کرده بودند. وضعیت جاری کشور در وجوه مختلف چه در سطح بینالمللی و چه در حوزهی داخلی موجب شده که منتقدان عملکرد اصلاح طلبان بهرغم انتقادهایی که ممکن است به شعارها و برنامههای میرحسین موسوی یا مهدی کروبی داشته باشد، در یک نکته با حامیان این دو همراه میباشند: «جلوگیری از پیروزی احمدینژاد».
6- روشنفکران و انتخابات ریاست جمهوری
• احسان نراقی روشنفکر و نویسنده دربارهی تأثیر روشنفکران در انتخابات به بیبیسی فارسی میگوید تندروی آقای احمدینژاد، روشنفکران را به این فکر انداخته که احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند.
• عطاءالله مهاجرانی، احمد سام (روزنامهنگار)، مجید تفرشی (تاریخنگار) و حسین انصاری پور (مترجم) از جمله کارشناسان حاضر در برنامههای بیبیسی بودند.
7- قومیت و اقلیتها در انتخابات ریاست جمهوری
بیبیسی در برنامهی «صفحه دو» ی خود مسائل اقوام در ایران از جمله: اشاره به چندپارگیهای قومی و فرهنگی ایران، کردها متشکلترین قوم کشور هستند که با قدرت مرکزی تنش داشتهاند، حقوق اقوام در کشور کمتر مورد متوجه بوده است، مهدی کروبی بین کاندیدها توجه ویژه به بحث اقوام داشته است، مشکل قومیتی در ایران تاریخی و ریشهدار است، اقوام در ایران مشکلات معیشتی و اقتصادی فراوان دارند، اگر دولت در استانهای مختلف سرمایهگذاری کند بسیاری از مشکلات حل میشود، امکان تدریس به زبان مادری اقوام در کشور وجود ندارد، وضعیت نابرابری قومیتی و نقص حقوق بشر در برخورد با اقلیتها.
8- زنان و انتخابات ریاست جمهوری
برجستهسازی مسائل زنان در «برنامه صفحه دو»
• جمیله کدیور مشاور و معاون امور زنان در ستاد مهدی کروبی به بخش فارسی بیبیسی میگوید: سرفصل برنامههای آقای کروبی رفع تبعیض جنسیتی و تحقق عدالت جنسیتی است.
• وعدهی وزارت زنان نیز که از سوی دو نامزد انتخابات مطرح شده مورد حمایت قرار میگیرد.
• وعدههای اصلاح طلبان در مورد بهکارگیری زنان در کابینه خود نشانهای از دستاورد جنبش زنان در کشور است.
• ساختار جمهوری اسلامی چارهای جز پذیرش مطالبات زنان را ندارد.
• در ایران در زمینهی زنان پارادوکس وجود دارد چرا که به لحاظ اطلاعات و حضور در حوزه عمومی در سطح بسیار بالایی هستند اما در عرصه قدرت و مدیریت جایگاهی ندارند.
• گزارشی از فیلم رخشان بنیاعتماد (مانیمی از جمعیت ایران هستیم):
• تبعیض جنسیت در تحصیل زنان
• جنبش زنان بعد از انتخابات هم ادامه خواهد داشت
9- همسران کاندیدها و انتخابات ریاست جمهوری
شبکه بیبیسی فارسی تلاش کرد تا از حضور زهرا رهنورد در کنار همسرش میرحسین موسوی بهعنوان فعالیتی متهورانه در جامعه ایرانی که به نظر شبکه جامعهای ضد حقوق زنان است، الگوسازی نماید. مصاحبه با رهنورد و فاطمه کروبی در برنامه 60 دقیقه نشان توجه ویژه به این عرصه بوده است.
10- نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و فلسطین و لبنان
از دیدگاه این رسانه، رابطهی ایران با احزاب الله و گروههای فلسطینی که در واقع تابعی از موضع جمهوری اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی است، بهشدت مورد حساسیت نظام سیاسی است و از همین رو حتی کاندیدهای منتقد و مخالف آقای احمدینژاد در این زمینه با احتیاط سخن میگویند. با این حال موسوی بهضرورت تقویت اقتصاد داخلی و پیوند این امر با حمایت از گروههای درگیر تأکید داشته و کروبی هم معتقد است مردم فلسطین خود باید در مورد سرنوشتشان تصمیم بگیرند. از این منظر در مورد فلسطین و لبنان اختلاف نظر میان این دو کاندیدا و کاندیداهای اصولگرا وجود دارد.
11- انتخابات ایران و انتخابات لبنان
پیروزی احتمالی حزبالله در انتخابات 17 خرداد لبنان قاعدتاً میتواند ابزار مناسبی در اختیار احمدینژاد قرار دهد تا ضمن موفقیتآمیز نشان دادن سیاست خارجی خود و ایجاد فضایی هیجانی در سطح رسمی رقبای انتخاباتی خود را در موضع تدافعی قرار دهد.
12- محدودیتهای رسانه ملی و ضرورت بهرهگیری از نمادها و پوسترهای دارای پیام در انتخابات ریاست جمهوری
شبکه بیبیسی معتقد است که محدودیت نامزدها در استفاده از فضای رادیو و تلویزیون دولتی و نبود تلویزیون خصوصی و همچنین مطبوعاتی که در کیفیت و کمیت جذابیت و ظرفیت فراگیری برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داشته باشد، نامزدها و حامیان آنها را بهسوی استفادهی خلاقانهتر از پوستر و دیگر تبلیغات چاپی و نشانههایی چون رنگ، بلوتوث، فیس بوک و وبلاگ نویسی ترغیب کرده است.
13- اقتصاد و انتخابات ریاست جمهوری
بیبیسی در تلاش بود با معرفی اقتصاد بهعنوان پاشنهی آشیل دولت احمدینژاد، یک گام بهپیش بردارد و فقدان یک برنامهی اقتصادی دارای چهارچوب منطقی و با بدنهی کارشناسی و برآمده از الگوی قابل قبول اقتصادی را، ویژگی ساختاری نظام جمهوری اسلامی معرفی میکند که رؤسای جمهور پیشین نیز بدون برنامهی اقتصادی پیروز شدند. در «برنامه صفحه دو» مدیریت اقتصادی احمدینژاد را بسیار ضعیف مطرح کرد و گفت نفت در کشور ایران باعث بیانظباطی دولت شده است و همچنین سیاست خارجی ایران را سبب بیثباتی اقتصادی و در نهایت کاهش سرمایهگذاری خارجی اعلام کرد.
14- رسانهها و انتخابات ریاست جمهوری
مسعود بهنود در برنامه بررسی مطبوعات تهران در برنامه 60 دقیقه تقریباً حضوری مستمر داشت. هر چند رسانهها را در امر انتخابات مؤثر میداند اما تعیینکنندگی آن را قبول ندارد. او با تعبیری کنایهآمیز مؤثرترین رسانهها را مهر و کین و نه مطبوعات و اینترنت دانسته است.
15- برنامه نوبت شما
16- مناظرههای انتخاباتی
17- استقبال جوانان: هیجان انتخاباتی یا شورش انتخاباتی
18- شبیهسازی انتخابات ایران و رژیم صهیونیستی
حضور روحانیون و تکلیف شرعی دانستن انتخابات
19- وبلاگها و انتخابات
20- حواشی انتخابات
• پروندهی هستهای
• بررسی هزینههای انتخابات در ایران
• تأثیر انتخابات ایران بر فلسطین
• فعالیت دانشجویان در دوران انتخابات
• و…
21- گمانهزنیها در مورد نتیجه
ادامهی جریان سازی بیبیسی فارسی پس از اعلام نتایج انتخابات
1-تأکید بر خط محوری تقلب در انتخابات
2-انعکاس گستردهی ناآرامیها و برجستهسازی آن
• برجستهسازی گزینهی همهپرسی برای گذر از بحران
3-معرفی اعتراضات بهعنوان یک جنبش پایدار
4-خودجوش بودن انتخابات در مقابل نظریهی مداخلهی بیگانگان
5-مداخلهی گروهها و چهرهها
• هنرمندان، روشنفکران، روحانیت
6-زیر سؤال بردن مشروعیت نظام
1.پایههای دینی نظام
2.پایههای جمهوری نظام
3.هویت استبدادی از حکومت ایران
4.روند جامعه و روشنفکری و تناقضات جمهوری اسلامی
7-نقد جایگاه ولایتفقیه در جمهوری اسلامی و عملکرد رهبری
8-انعکاس وسیع واکنشهای منفی به انتخابات در سطح بینالملل
9-گزارشهایی از عملکرد گذشته و حال احمدینژاد با تأکید بر اینکه ریاست جمهوری او برای ایران پرهزینه خواهد بود.
10-ناکارآمدتر معرفی کردن دولت دهم
11-نقض گستردگی حقوق بشر
12-برجستهسازی موزیکهایی که در واکنش به حوادث اخیر ساخته شده است
13-اختلافات بین مردم، روحانیت و مقامات جمهوری اسلامی
مرحلهی سوم: رادیکال شدن حوادث بعد از انتخابات و خروج از فضای بحران
گفتمان شبکه بیبیسی در واقع گفتمان غرب است و بهطور خاص میتوان گفت بخش عمدهای از گفتمان بیبیسی در واقع گفتمان غرب دربارهی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر میرسد در این گفتمان دال مرکزی، خصومت هویت اسلامی با گفتمان حاکم بر غرب است. بر این اساس به نظر میرسد بیبیسی سه راهبرد مبتنی بر این دال مرکزی را برای حل مسائل ناشی از آن در پیش گرفته ضمن اینکه راهبرد رسانهای جلب اعتماد مخاطب را هم لحاظ میکند. این راهبردها عبارتاند از:
الف) مشروعیت زدایی
ب) استحاله هویتی
ج) جلوگیری از توفیق نظام
د) راهبرد جلب توجه.
ذیل هرکدام از این راهبردها، تاکتیکهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت مطرح میشود.
الف) راهبرد مشروعیت زدایی
در این میان بیبیسی فارسی برای مشروعیت زدایی دو مفهوم کلیدی ناکارآمدی و جنگ قدرت را جهت فرسایش سرمایه اجتماعی، شاه بیت تاکتیکهای خود قرار داده است. از سوی دیگر بیبیسی برای تسریع انتقال به دامنه نقص حقوق بشر و افتادن در سیر فزایندگی متقابل نارضایتیها و سرکوبگری، موضوع نقص حقوق بشر را هم سرفصل تاکتیک دیگر خود ذیل راهبرد مشروعیت زدایی قرار داد. برخی از تاکتیکهای بیبیسی فارسی از قرار زیر است:
• القای ناکارآمدی در عرصه سیاست خارجی
• القای ناکارآمدی نظام سیاسی
• القای نقص حقوق بشر و خفقان سیاسی فرهنگی در ایران
• القای در مخاطره بودن امنیت
• القای ناکارآمدی قضایی
این تاکتیکها با طرح بحث اختلاف بین مسئولان کشور به اوج رسانده میشود. جنگ قدرت یا در مفهوم حداقلی اختلافات اساسی بین مسئولان کشور در قالبهای زیر مطرح میشود:
• رهبری و هاشمی رفسنجانی (هشدار رهبری به خواص)
• احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی
• دولت و مجلس (لایحه هدفمندی یارانهها)
• اصولگرایان حاکم و اصلاح طلبان در حال حذف
• اختلافات شدید درون اصولگرایان (استعفای حسینیان، اختلاف دولت و شهرداری بر سر مترو)
ب) راهبرد استحالهی هویتی
در راهبرد مشروعیت زدایی از انقلاب اسلامی، عنصر هویت زدایی نیز نهفته است چراکه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بر دوش مردم به ثمر نشست و در طول 30 سال گذشته وابستگی زیادی به مشارکت عمومی مردم در صحنه از خود نشان داده؛ لذا برای آسیب زدن به مشروعیت، باید هویتی که باعث حمایت مردم ایران از نظام ولایت فقیه شده، زدوده شده و هویتی جدید که پذیرای فرهنگ جدید (احتمالاً مدرنیته) شکل بگیرد که از کل این جریان به عنوان استحاله هویتی یاد میکنیم.
عنصر اسلامیت وجه مبرز هویتی است که از دل آن حکومت دینی برآمد. عنصر امید وجه دیگر هویتی است که آرمانگرایانه به آیندهای بهتر و سعادتمند میاندیشد لذا برای ساخت آینده به دست خود تلاش میکند. عنصر اراده که برآمده از عنصر امید است نیز وجه دیگر هویت ایرانی است. این سه عنصر، هدف 3 تاکتیک تهاجمی بیبیسی قرار میگیرد:
• اسلامستیزی
• القای سرخوردگی
• رقص و موسیقی
ج) راهبرد مانع تراشی در برابر توفیق جمهوری اسلامی
یکی از تاکتیکهای مهم بیبیسی برای تحقق این راهبرد، ایجاد و تقویت جنبشهای معترض و ساختارشکن است که هم بهطور عینی به چالش کشیده شدن امنیت را نمایان میکند و هم موجب فرسایش توان نظام در بلندمدت و استحالهی روحیهی مقاومت مدارانه آن میشود. بر این اساس بیبیسی دو جنبش را مدنظر قرار میدهد: جنبش «کرد» و جنبش «سبز».
بهطور کلی میتوان گفت ترفندهای القای پیروزی و باور توانمندی برای حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی جنبش سبز، توجیه علل ظهور جنبش و لزوم تداوم آن، برجسته کردن سران جنبش برای حفظ وحدت و زمینهچینی برای عبور از موسوی و کروبی در بلندمدت به جهت راهبردهای ساختارشکنانه ای که برای جنبش سبز در حال تدوین است و در نهایت آموزش روشهای نافرمانی مدنی، ترفندهای اساسی جهت توفیق این تاکتیک است.
د) راهبرد جلب مخاطب
روش بیبیسی در حمایت تمام و کمال از معارضان و معترضان نظام، بهمرور تلاش این شبکه برای بیطرفنمایی را خنثی میکند و در نتیجه اعتماد مخاطب بهمرور از مطالب آن سلب میشود. به نظر میرسد بیبیسی بعد از زلزله ناگهانی میان معترضان بر اثر تظاهرات نهم دی، تصمیم گرفته تا ضمن حمایت همهجانبه از معترضان و معارضان جهت نگهداری این حرکت برای آینده، به بهانه سالگرد تأسیس این شبکه ارتباط نزدیکتری با مخاطبانش برقرار کند. سیاهنمایی تحریریهی بیبیسی و القای اینکه چند ایرانی این شبکه را میگردانند که عمدتاً جوان هستند، ترفند این شبکه برای نزدیک شدن به مخاطبش بود.
سوژههای خبری بیبیسی فارسی
• هتک حرمت عکس امام خمینی (ره)
بیبیسی فارسی کوشید با وارونه نمایی، مسئولیت هتک حرمت تصویر امام خمینی (ره) را بر دوش حاکمیت بنهد.
خیلی زود بیبیسی زمینهسازی برای گسترش سوژه از دعوای «چه کسی عکس امام را پاره کرد» به نزاع قدرت میان سران نظام را کلید زد و سخنان مسئولین را کنار هم قرار میدهد. در این میان تحلیلگران بیبیسی بحث منازعه حلقهی اول انقلاب (یاران امام) و حلقهی دوم انقلاب (یاران رهبری) را مطرح میکنند.
در اوج منازعهی قدرت، بیبیسی منازعهی هاشمی رفسنجانی و رهبری را ترسیم میکند.
• فوت آیت الله منتظری
تاکتیک اصلی: استفاده از سوژه فوت آیت الله منتظری با حداکثر پتانسیل جهت هدف راهبردی احیا و گسترش اعتراضهای ضد حکومتی؛
تاکتیک جانبی: کاهش فشار سوژهی هتک حرمت عکس امام خمینی (ره) بر اپوزسیون و حرکت اعتراضی و همچنین شبیهسازی او با امام خمینی (ره)، جهت اعتباربخشی به حرکت اعتراضی؛
تاکتیک دیگر: تعمیم معارضهی آیت الله منتظری و نظام به معارضهی بخشی از مراجع تقلید و نظام از ابتدای تأسیس؛
محسن میردامادی معتقد است که مراجع تقلید سه دستهاند:
• حکومتیها مثل مکارم شیرازی و نوری همدانی
• مستقلها: مثل شبیری زنجانی و وحید خراسانی
• منتقدان: مثل منتظری، صانعی، موسوی اردبیلی، بیات زنجانی که حامی جنبشهای ضد حکومت ایران هستند.
کاهش حجم خبرها و حفظ راهبرد روز گذشته ضمن معرفی آیت الله صانعی به عنوان آلترناتیو آیت الله منتظری.
• عاشورا فاز جدید اعتراضات
شنبه 5/10/88(نهم محرم)
– راهبرد تقویت حرکت اعتراضی با تغییر فاز به خشونتگرایی
– تاکتیکها:
– زمینهسازی برای اعتراض گسترده در روز عاشورا
– ترس نظام از حرکت اعتراضی
– برجستهسازی نمادها
یکشنبه 6/10/88(دهم محرم)
الف) تقویت حرکت اعتراضی با تغییر فاز به خشونتگرایی
• تاکتیکها:
• پوشش خبری حوادث روز عاشورا با رویکرد خشونت محوری
• القای رهایی جنبش؛ عبور از سران جنبش و ناتوانی حکومت در مقابله با آن
• پشتیبانی همه جانبهی خارجی از شورشگران و توجیه این حمایت
ب) مشروعیت زدایی از نظام
دوشنبه 7/10/88(یازدهم محرم)
الف) تقویت حرکت اعتراضی با تغییر فاز به خشونتگرایی
• تاکتیکها:
• پوشش خبری پیامدهای حادثه روز عاشورا با رویکرد خشونت محوری
• پوشش گستردهی واکنشهای بینالمللی دربارهی حوادث عاشورا جهت عادیسازی دخالت خارجی
سه شنبه 8/10/88 (دوازدهم محرم)
الف) تقویت حرکت اعتراضی
• پوشش خبری خشونت و سرکوب از سوی حاکمیت
• تاکتیکها:
• پوشش خبری پیامدهای حادثه روز عاشورا با رویکرد خشونت محوری
• زمینهسازی برای خروج از فاز خشونت به دلیل هراس از سرکوب کامل آشوب و همراهی نکردن بدنهی اجتماعی با حرکتهای رادیکال
• القای رهایی جنبش، عبور از سران جنبش و ناتوانی حکومت در مقابله با آن
• پشتیبانی همه جنبه خارجی از شورشگران و توجیه این حمایت
ب) مشروعیت زدایی از نظام
چهارشنبه 9/10/88(سیزدهم محرم)
الف) تقویت حرکت اعتراضی
• تاکتیک:
• پوشش خبری خشونت و سرکوب از سوی حاکمیت، تغییر فاز از خشونت برای براندازی به تهدید به خشونت برای کسب امتیاز
ب) راهبرد مشروعیت زدایی از نظام
• ترفندهای حکومت ایران نخنما و کمرنگ شده است و ذات حضور مردم در روز عاشورا مشخص و مقابله با یزید زمان بود و حضرت علی میگوید اگر در حکومت اسلامی خلخال از پای زنی یهودی دربیاورند اگر حاکم بمیرد رواست، آیا امروز حکومت یهود اینگونه اند؟
پنج شنبه 10/10/88 (چهاردهم محرم)
الف) تقویت حرکت اعتراضی
• پوشش خبری خشونت و سرکوب از سوی حکومت با هدف تخریب نهادهای نظام
جمعه 11/10/88(پانزدهم محرم)
الف) تقویت حرکت اعتراضی
• تاکتیکها: توجیه موانع، برای حفظ انسجام حرکت اعتراضی
• فرضیه اصلی: بیانیه موسوی به معنای عقب نشینی اوست
• فرضیه رقیب: بیانیه موسوی راه حلی برای خروج از بحران سیاسی است.
• بیانیه هفدهم میرحسین موسوی
– بیبیسی فارسی برای عبور از موج حرمت شکنی عاشورا، با وارونه نمایی اوضاع در صدد است وحدت ملی ناشی از پایبندی به بنیادیترین اعتقادات مذهبی و اصول نظام را به عمیق شدن بحران سیاسی در ایران تعبیر کند و این تعبیر خود را با اشاره به سخنان سخنگویان تظاهرات عاشورائیان درباره شرایط جنگی و اعدام موسوی مستند کند. اگرچه بیبیسی فارسی چند روزی در صدد راهاندازی موجی از خشونت در جامعه ایران بود اما تظاهرات نهم دی همهی رشتهها را پنبه کرد. رویکرد بیبیسی به سمت بزرگنمایی سرکوب و مظلومنمایی معترضان سوق یافت تا اینکه بیانیه موسوی منتشر شد. بیانیه میرحسین موسوی یک فرضیه جدی را منتشر کرد: «موسوی عقب نشینی کرده است»…
– سخنان مخالفان بیانیه حاکی از یک سرخوردگی بود که اثر فروکاهندهای بر پایگاه اجتماعی هر چند محدود معترضان میگذارد و این به خلاف راهبرد مهم بیبیسی برای «حفظ و تقویت یک جریان اعتراضی به عنوان چوبی لای چرخ توسعه جمهوری اسلامی» است لذا توجیهات فراوانی برای این بیانیه مطرح شد.
– کنار این سوژه بیبیسی به برجسته سازی فشار بر مطبوعات و بازداشت اهالی مطبوعات پرداخت که همخوانی آن با اتهام سیاست ارعاب در بیانیه موسوی قابل تأمل است. خط القای پیگیری سیاست ارعاب از سوی نظام که نقطه کانونی بیانیهی موسوی بود، پشت پردهی القای در پیش گرفتن سیاست ارعاب از سوی نظام، تصویرگری بحران مشروعیت در نظام است. بیانیه روشنفکران خارج نشین مبنی بر استعفای احمدینژاد و برگزاری مجدد انتخابات و لغو نظارت استصوابی، مطالبات حرکت اعتراضی را مشخص کرد تا در صورت ادامهی عقب نشینی میرحسین موسوی، این گروه پنج نفره با این مطالبات تعریف شده، رهبری حرکت اعتراضی را در پیش گرفته موسوی را حذف کنند، به تعبیر دیگر این بیانیه یک اهرم فشار علیه موسوی بود.
– در کنار تصویرگری بحران مشروعیت در کشور با جبهه سازی دوسویه تلاش میشود فضای پولاریزه رادیکالی ایجاد شود. این موضوع در تحلیل جمشید برزگر کارشناس بیبیسی در خصوص تأثیر متقابل صراحت لهجه حاکمیت و مخالفان مطرح شد.
– این شبکه به بهانه نفی فتوای جامعه مدرسین دربارهی عدم صلاحیت صانعی برای مرجعیت، مخالفت آقای هاشمی را با این فتوا پوشش داد تا همچنان وزنهی آقای هاشمی رفسنجانی در کفهی معترضان باشد. البته در این موضوع خط قبلی مبتنی بر جایگزینی آقای صانعی به جای آیت الله منتظری نیز کاملاً پیگیری شد.
– روی دیگر سکه نفی مشروعیت نظام، اثبات مظلومیت معترضان بود که با اشاره به سرکوب معترضان به بهانههای مختلف از جمله مطالب مطرح شده نامه 88 استاد دانشگاه، سخنان معاون وزیر اطلاعات در مجلس و سخنان اژهای دادستان کل کشور درباره محارب بودن اغتشاشگران و همچنین سخنان وزیر اطلاعات درباره حوادث روز عاشورا و برخورد با عاملان آن پیگیری شد.
– مسئله تعریف مطالبات حرکت اعتراضی برای جلوگیری از عقب نشینی سرا حرکت ازجمله موسوی آنقدر دغدغه بیبیسی بود که یک برنامه زنده نوبت شمارا به آن اختصاص داد.
نتیجهگیری
با یک نگاه تحقیقی و آماری به برنامههای این شبکه فارسیزبان انگلیسی، بهراحتی به تناقض آشکار میان ادعاها، تبلیغات و رپرتاژها آگهی دستاندرکاران شبکه بیبیسی که قصد داشتند خود را به عنوان رسانهای فرهنگی و فعال در امر تفریح و سرگرمی جای بیندازند، پی خواهیم برد. سوابق دولت بریتانیا حاکی از این موضوع است که از مدتها پیش بعد از شکستهای سختی که در مقابل ایران اسلامی در عرصه سیاستهای خارجی و بینالمللی خورده است تلاش میکند خط فکری خود را از طریق را اندازی رسانهای فارسیزبانان به مردم ایران تزریق کند. برنامه ریزی دولت انگلیس از طریق شبکه فارسی زبانان بیبیسی برای ایجاد عملیات روانی در خصوص انتخابات ایران مدتها قبل از سوی نهاد رسانهای وزارت خارجه انگلیس شکل گرفته است. مقامات وزارت خارجه بریتانیا از نزدیک و با جدیت مسئله دخالت در امور ایران و انتخابات این کشور را پیگیری میکردند.
بیبیسی شیوه حکومتی ایران را با قواعدحکومتی شناخته شده در علم سیاست همخوان نمیداند. این شبکه در برنامههای خود از جمله برنامه نوبت شما در راستای بیاعتماد سازی مردم بهنظام، سیستم حکومتی ایران را مبهم و غیرقابل فهم تصویر میکند و در ادامه هجمههای تبلیغاتی و جنگ روانی خود، نهادهای انقلاب مانند نهاد شورای نگهبان را نشانه گرفت و آن را مانعی در راه شکلگیری جامعهی ایدهآل برای ایرانیان معرفی کرده است. دایرهی وسیع انتقادات این شبکه بهجایی میرسد که از انتخابات ایران به عنوان انتصابات و انتخابات فرمایشی و نمایشی تعبیر میکند. همین شبکه خور را دلسوز ملت بزرگ ایران میشمارد و درخواست حضور ناظران بینالمللی برای انتخابات (پیشنهاد نهضت آزادی) و کمیته صیانت از آرا و تعدادی کاندیدای مشخص برای جایگزینی شورای نگهبان میکند. بیبیسی فارسی به شکل نهانی و عمیق تلاش کرده است تا ساختار و قداست نظام اسلامی را نشانه بگیرد. این شبکه برای موج سازی منفی علیه دستگاههای نظارتی کشور و جا انداختن محور القائی، سعی دارد بیان کند با وجود این نهادها و تائید این کاندیداها، مردم هرگز نخواهند توانست رئیس جمهور مطلوبشان را انتخاب کنند.
تردیدی نیست بیبیسی در نگاهی کلانتر اهداف جریان سازی، هدایت افکار عمومی و دامن زدن به التهاب داخلی در آن دوره زمانی را دنبال میکرده است. گذار از اطلاعرسانی به جریان سازی و مداخله در امور داخلی و عدم تعادل در تأثیر نقش بیبیسی فارسی در حوادث پس از 22 خرداد قابل مشاهده است. این اقدامات مستقیماً منجر به نقص امنیت ملی ایران شده و نظر به اصول کلی حقوقی در حقوق بینالمللی ارتباطات در حکم عمل متخلفانه خود رسانه محسوب میگردد و مسئولیت موازی برای مدیر آن رسانه به دنبال خواهد داشت. موضوع مقررات بینالمللی کمیتهی استفادهی صلحآمیز از فضا (کوپیوس) و مجمع عمومی سازمان ملل حول یک محور است: ممنوعیت تحریک از تبلیغات رسانهای بران انجام اعمال مغایر نظام و امنیت داخلی یک کشور که یکی از مصادیق مداخله در امور داخلی کشورهاست و در حقوق بینالملل ممنوع شده است.
جمله آخر: ما ایرانیان درست فکر کردهایم که رسانه بیبیسی بازوی تبلیغاتی حکومت بریتانیا است.