اندیشکده راهبردی تبیین – تشکیل ائتلاف اسلامی ضد تروریسم با مشارکت اولیه 34 کشور اسلامی، عربی و آفریقایی در یکسال اخیر را باید در روند شکلیابی الگوی رفتار سیاست خارجی جدید عربستان سعودی در نظام منطقهای درک کرد. اگرچه نگرانیها و دغدغههای راهبردی در خصوص گسترش تروریسم در سطح منطقه، سعودی و دیگر دولتهای مشارکتکننده در این ائتلاف را به سمت تأسیس یک مرکز کنترل و فرماندهی هدایت کرده، اما نباید از رویکرد زمامداران سیاسی و امنیتی عربستان به خصوص شخص «محمد بن سلمان» برای بسط سیادت عربستان در منطقه غافل بود؛ به خصوص که گسستهایی که در فرآیند استراتژی غرب آسیایی آمریکا بهخصوص در بحران سوریه پیش آمد، عربستان را به سمت ابتکار عمل در این خصوص هدایت کرده، با این امید که این نقش در دوره ترامپ بتواند به بازیابی نقش عربستان در راهبرد آمریکا منجر شود. در این نوشتار، دلایل شکلگیری این ائتلاف، فعالیتهای آن، چرایی عضویت عمان و فرماندهی راحیل شریف در روند تغییرات، تبیین شده است.
1- چگونگی شکلگیری
دسامبر 2015 (آذر 1394) عربستان سعودی از شکلگیری یک ائتلاف اسلامی با مشارکت 34 کشور علیه تروریسم خبر داد. این دولتها، طی بیانیه مشترکی اعلام کردند در راستای مفاد توافقنامه سازمان همکاریهای اسلامی مبنی بر مبارزه با تمام اشکال و مظاهر تروریسم، از بین بردن اهداف و علل آن و عمل به وظیفه امت در مقابل شرارتهای گروههای تروریستی، تصمیم گرفتهاند یک ائتلاف نظامی اسلامی به رهبری عربستان سعودی تشکیل دهند.
در این بیانیه که در جده عربستان سعودی قرائت شد، ضمن تاکید بر تحول برنامه و مکانیزم ضد تروریسم، از کشورها و سازمانهای بینالمللی خواسته شده برای مبارزه با پدیده تروریسم و به منظور برقراری صلح و امنیت بینالمللی با این ائتلاف همکاری کنند. کشورهای عضو این ائتلاف عبارتاند از: «عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، یمن، پاکستان، ترکیه، اردن، لبنان، فلسطین، مصر، لیبی، تونس، مراکش، مالزی، مالدیو، بنگلادش، بنین، چاد، توگو، جیبوتی، سنگال، سودان، سیرالئون، سومالی، گابن، گینه، کومور، ساحل عاج، مالی، موریتانی، نیجر و نیجریه.» براساس بیانیه مذکور 10 کشور دیگر از جمله اندونزی موافقت خود را برای مشارکت در ائتلاف مذکور اعلام کردهاند. با این حال مقامهای شماری از این کشورها که نام آنها در این فهرست قرار گرفته، از این امر ابراز شگفتی و بیاطلاعی کردند. در آخرین تحول نیز سلطاننشین عمان که تاکنون از پیوستن به چنین ائتلافی خودداری کرده بود، طی بیانیهای اعلام کرد که بهعنوان چهل و یکمین عضو به این ائتلاف پیوسته است.
2- فعالیتها
اولین نشست رؤسای ستاد ارتشهای کشورهای عضو ائتلاف در مارس 2016 در ریاض برگزار شد. در این نشست، ائتلاف فعالیتهای خود را با تأسیس مرکز نظامی اسلامی رسماً آغاز کرد و در یکسال اخیر چند نشست هماهنگی را با حضور روسای ستادهای کُل صورت داده است. این هماهنگی با احداث دفاتر نمایندگی هر یک از اعضا در ریاض ایجاد شده که علاوه بر سفارتخانهها از این طریق هم فعالیتهای لازم صورت و هماهنگیها بعمل میآید. یکی دیگر از فعالیتهای ائتلاف موضعگیری در خصوص مسائل منطقه به خصوص کانونهای بحران در عراق، سوریه، یمن، افغانستان، مصر و لیبی بوده است.
به عنوان مثال، حمایت 34 کشور ائتلاف از تشکیل دولت کردی یکی از این موارد بوده است. در همین زمینه، انور عشقی مشاور پیشین پادشاه عربستان سعودی میگوید: «در حال حاضر 34 دولت عضو ائتلاف نظامی اسلامی به رهبری عربستان سعودی خواهان تشکیل دولت مستقل کردی در غرب آسیا هستند و تشکیل چنین ساختاری در خاورمیانه یکی از اهداف عربستان و این دولتها است.» همچنین سفر اشتون کارتر به ریاض در مارس 2015 در راستای هماهنگیهای بیشتر با این ائتلاف صورت گرفت. کارتر تاکید کرد که تشکیل ائتلاف در راستای خواست آمریکا جهت دادن نقشی پررنگتر و تاثیرگذارتر به اهل سنت منطقه در پرونده مبارزه با تروریسم است.
3- دلایل شکلگیری ائتلاف
در خصوص دلایل اصلی شکلگیری این ائتلاف از سوی عربستان میتوان به 3 مورد اشاره کرد:
1-3 ایفای نقش جدید از سوی عربستان در منطقه
متغیرهایی که در سطح محیطی و همچنین ادراکی پس از حملات 11 سپتامبر 2001 به رفتار سیاست خارجی عربستان شکل داده است، موجب شده تا سعودی از یک بازیگر حافظ وضع موجود به کنشگری مداخلهگر برای مهار و مدیریت بحرانهای حادث شده بر خود تبدیل شود. در واقع عربستان سعودی در راستای این نقش خود، به سمت یارگیریهای سیاسی و نظامی از بازیگران منطقهای دور و نزدیک متوسل شده که در قالب ائتلاف نظامی اسلامی بنا دارد، ضمن مدیریت آشوب منطقهای که عربستان را نیز هدف خود قرار داده، به سمت مهار قدرتهای منطقهای چون ایران نیز حرکت کند.
در این راستا تشکیل محور سنی هدف مهمی است که عربستان تلاش دارد تا نقش ایران و متحدان آن در خط مقاومت را مهار و تضعیف کند. در بیانیه تأسیس ائتلاف نیز اعلام شده که این ائتلاف با تمام گروههایی که در فهرست تروریسم قرار دارند، مبارزه خواهد کرد و «حزبالله» لبنان از جمله گروههایی است که در فهرست تروریسم عربستان سعودی قرار دارد و بالطبع یکی از طرفهای مورد حمله خواهد بود.
از سوی دیگر، ایفای چنین نقشی از سوی عربستان موجب میشود تا سعودی با شکلدهی به این ائتلاف خود را از حامی تروریسم تبرئه کند و در عوض نقش خود را در قالب بازیگر کنترلکننده تروریسم نمایان سازد که این نقش میتواند به بازیابی نقش عربستان در روند راهبرد آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز منجر شود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-3 ضرورت هماهنگ کردن اقدامات پراکنده
با توجه به گسترده شدن تنشها و آشوبهای منبعث از بحرانهای منطقه، سرایت این تنشها به داخل کشورهای اسلامی که در آن گروههای سلفی رادیکال دارای پایگاه و طرفدار هستند، نگرانی، دولتهای مذکور را به خود مشغول داشته است. این امر موجب شده تا هر کشوری به صورت انفرادی و گاه به شکل محدود دستهجمعی به سمت مدیریت و مهار تروریستها حرکت کند که در بیشتر موارد هم منجر به ناکامی در کنترل آنها شده است. یکی از اهداف اصلی این ائتلاف فارغ از توان حقیقی و واقعی آن، متمرکز کردن این تلاشهای پراکنده در قالب یک ائتلاف بوده است. در همین خصوص محمد بن سلمان، وزير دفاع و جانشين وليعهد عربستان که در کنفرانس خبری خود در ریاض همزمان با تشکیل این ائتلاف درباره اهداف آن سخن میگفت، اظهار داشت: «امروز همه کشورهای اسلامی به صورت انفرادی در حال مبارزه با تروریسم هستند و هیچ هماهنگی میان آنان وجود ندارد، اما گروههای تروریستی از فرماندهی یکپارچه برخوردارند. هماهنگی تلاشها میان کشورهای اسلامی بسیار مهم است و از طریق این اتاق عملیات مشترک میتوان راههای مقابله با تروریسم را در نقاط مختلف کشورهای اسلامی تقویت کرد.»
3-3 نمایش قدرت در دربار آل سعود
با توجه به روحیهای که محمد بن سلمان در دو سالی که از به قدرت رسیدن پدرش در عربستان از خود به نمایش گذاشته، نشان میدهد که صعود در دربار سعود که در جنگ پنهان قدرت متجلی شده است، از اصلیترین اهداف بن سلمان برای محقّ جلوه دادن خود نسبت به رقیبش محمد بن نایف است. طرح چشمانداز 2030، مدیریت جنگ یمن و جولان قدرت در دربار نشان میدهد که ایفای یک نقش منطقهای در قالب ائتلاف نظامی اسلامی نیز میتواند به افزایش قدرت محمد بن سلمان در میان شاهزادگان منجر شود. در همین زمینه مجتهد فعال سعودی معتقد است: «بن سلمان با اعلام تشکیل این ائتلاف، به آمریکا و غرب میگوید: اگر بن نایف در عربستان بر تروریسم پیروز شد، من در تمام جهان اسلام بر تروریسم پیروز خواهم شد.»
4- چرایی پیوستن عمان
دلایل پیوستن سلطاننشین عمان را- که یکسال پس از تشکیل ائتلاف صورت گرفت- باید در چهار متغیر زیر جستجو کرد:
1-4 بهبود روابط با عربستان
ناظران معتقدند که پیوستن عمان در راستای بهبود روابط با عربستان صورت میگیرد. پادشاه عربستان سعودی ماه گذشته در طول سفر دورهای به کشورهای حاشیه خلیج فارس به کشور عمان سفر نکرد. کارشناسان این موضوع را بهعنوان یک اقدام اعتراضآمیز از سوی عربستان سعودی نسبت به مواضع سیاسی عمان برشمردند. بلافاصله با پیوستن عمان به ائتلاف، منابع خبری از سفر محمد بن سلمان به عمان در هفتههای آینده خبر داده و تأکید کردند زمینهسازی برای سفر آتی ملک سلمان به عمان نیز از دیگر اهداف این سفر خواهد بود.(1)
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-4 فشار حلقه نزدیک به عربستان
دلیل دیگری که برای این اقدام عمان بیان شده است، به فشار حلقه نزدیک به عربستان و معتقد به ایفای نقش جدید و فعالتر از سوی عمان برمیگردد. به خصوص با بیماری حاد سلطان قابوس، تحلیلگران معتقدند که زمزمهها برای تغییر در برخی رفتارهای منطقهای عمان فراهم شده است.
3-4 توصیه انگلیس
ارتباطات نزدیک عمان با انگلیس که همواره از سوی دو کشور مورد تاکید قرار گرفته و مجددا در سفر منطقهای «ترزا می» نخستوزیر بریتانیا به منطقه خلیج فارس مورد تاکید قرار گرفت، باعث شده تا انگلیسیها در این سفر بر مقامات مسقط فشار آورده و آنها را متمایل به همراهی در ائتلاف نظامی اسلامی کنند.
4-4 تداوم سیاست توازن
اما به نظر میرسد که پیوستن عمان به ائتلاف عربستان اگرچه میتواند منجر به نزدیکی دو کشور به یکدیگر شود، اما همچنان نگاه عمان به تحولات پیرامونی مبتنی بر سیاست توازن و تعادل است؛ بهخصوص که ایفای نقش در مبارزه با تروریسم منافاتی با بنیادهای سیاست خارجی عمان ندارد و در چارچوب منافعی که برای این کشور دارد قابل ارزیابی است. بنابراین نمیتوان این اقدام مسقط را تجدیدنظر در سیاست سنتی آن به خصوص در قبال ایران دانست.
5- نقشآفرینی پاکستان و فرماندهی راحیل شریف
ایفای نقش جدی از سوی پاکستان در ائتلاف نظامی اسلامی، نقش بیبدیلی در موفقیت این ائتلاف برای عربستان سعودی دارد. به همین خاطر است که سعودیها به انحای مختلف درصدد هستند تا مقامات اسلامآباد را متقاعد به پذیرش نقش جدیتر و اجراییتر در این ائتلاف کنند. از آنجا که در این ائتلاف، تنها سه کشور پاکستان، مصر و ترکیه از مؤلفههای قدرت منطقهای و نیرو و توان نظامی و سیاسی بهرهمند هستند، در نتیجه ایفای نقش جدی آنها میتواند در موفقیت ائتلاف نقش اساسی بازی کند. به خصوص با توجه به روابط بسیار خوب ریاض و اسلامآباد، مقامات سعودی در تلاش بوده و هستند تا از این رهگذر پاکستان را متقاعد به برعهده گرفتن نقش جدی کنند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نقشی که در تهاجم نظامی علیه یمن نیز از مقامات اسلامآباد انتظار میرفت که با دست رد آنها مصادف شد. در این میان سعودیها مجدداً به تلاشهای خود ادامه داده و راحیل شریف ژنرال بازنشسته پاکستانی را به رهبری ارتش ائتلاف نظامی گماردند، سیاستی که بنا دارد اسلامآباد را با وعدههای اینچنینی به خصوص کمکهای اقتصادی متقاعد به مشارکت عملیاتیتر کند.(2)
اما در این میان باید به عواملی چون همکاریهای سیاسی و اقتصادی پاکستان با ایران نیز اشاره کرد که در احتیاط مقامات اسلامآباد تأثیر داشته است. همچنین از دید پاکستان این ائتلاف بیشتر از آن که اسلامی باشد، داعیه فرقهای دارد، به خصوص که پاکستان اعتقاد دارد، ایران و عراق نیز باید به این ائتلاف بپیوندند. در نتیجه مقامات پاکستان حتی بعد از پذیرش نقش فرماندهی نظامی از سوی راحیل شریف، دارای ملاحظات جدی در این خصوص هستند که قطعاً در ماههای پیشِ رو تأثیر خود را بروز خواهد داد.
جمعبندی
ائتلاف نظامی اسلامی به رهبری عربستان سعودی فاقد حداقل بایستههای ائتلاف هاست که باعث میشود تا این ائتلاف نتواند بر هدف اصلی خود یعنی مبارزه با تروریسم فائق آید. بنابراین از حد هماهنگی اطلاعاتی و سیاسی در چارچوب رهبری آمریکا فراتر نخواهد رفت. در واقعیت امر، این ائتلاف با چندین مسئله مهم و حیاتی دست به گریبان است که از میان آنها میتوان به عدم مشخص کردن هدف قابل سنجش، عدم تعریف دقیق همپیمان و دشمن، عدم تعریف واکنش احتمالی و غیراحتمالی، اشاره کرد. همچنین در موضوعاتی چون مشخص کردن دستور کار، استخدام و استقرار نیروهای مشترک، هماهنگی نظامی، آییننامه اداری و تشکیلات سازمانی نیز دچار ضعفهای جدی است. در بین خود اعضای مشارکتکننده نیز پرسشهای اساسی خودنمایی میکند: وجود کشورهای فقیری چون گابون، بنین، نیجر، سودان، سومالی، گینه و بیشتر کشورهای آفریقایی تا چه حد میتواند در مبارزه با تروریسم موثر باشد، خود قابل تأمل است.
از سوی دیگر سهم و میزان نقش بازیگرانی چون ترکیه، مالزی و پاکستان که دارای روابط خوب با ایران هستند نیز مشخص نیست. حمایتهای برخی اعضای این ائتلاف همچون عربستان، قطر و امارات از تروریسم خود مهمترین پرسشی است که در عدم موفقیت این ائتلاف نقش اصلی را ایفا میکند. فقدان حضور عراق و سوریه به عنوان دو کشور درگیر بحران نیز از دیگر طنزهای این ائتلاف است که موفقیت آن را با تردیدهای فراوان روبرو کرده است.
منابع:
1-برای مطالعه بیشتر ر.ک: محمد گلی «تأملی بر تغییر رفتارهای اخیر عمان در منطقه»، منتشر شده در اندیشکده راهبردی تبیین، 15 دی 95، بازیابی در پیوند زیر:
2-برای مطالعه بیشتر ر.ک: «عربستان در سالی که گذشت» منتشر شده در اندیشکده راهبردی تبیین، 26 اسفند 94، بازیابی در پیوند زیر: