اندیشکده راهبردی تبیین – پس از پیروزی مخالفان دولت در انتخابات پارلمان ملی ونزوئلا در مارس 2015 تاکنون این کشور دستخوش ناآرامیهای داخلی متعدد بوده است. انسداد سیاسی، بحران شدید اقتصادی و سیاستهای ایالاتمتحده از جمله مهمترین زمینههای این ناآرامیها به شمار میآیند. حاکمیت در این کشور عملاً دو پاره شده و در عین حال که دولت قدرت قانونی را در اختیار دارد، مخالفان آن در مجلس نمایندگان متمرکز شدهاند و خواستار عزل رئیس جمهور هستند.
این شکاف بهگونهای است که هر کدام از این دو قطب، علیه قطب مقابل، تظاهرات خیابانی برگزار میکند و مخالفان با اعتصاب در بخشهای مختلف کشور، تلاش میکنند دولت را فلج کنند. در ساختار سیاسی رئیس جمهور مدتهاست مصوبات پارلمان را امضا نکرده و در مقابل پارلمان نیز به عزل رئیس جمهور رأی داده است. اواسط ماه پایانی سال 2016 میلادی وزارت خارجه روسیه در بیانیهای نسبت به وقوع انقلاب رنگی و سقوط دولت قانونی ونزوئلا، ابراز نگرانی کرده است.[1] این هشدار در شرایطی بیان شده که دولت و مخالفان در روند مذاکراتی قرار دارند که تنها راه حل صلح آمیز قابل تصور برای این بحران سیاسی – اقتصادی است.
در یک تعریف، انقلاب رنگی عبارت است کاربرد ترکیبی از روشهای مبارزاتی غیر خشن و فشار تودهای سازمان یافته از طریق اعتراضهای مدنی و یا تحصن گسترده اطلاق میشود که در عین حال بر آمادگی به گفتگو، مذاکره و پیشبرد مرحلهای اهداف تأکید دارد. دلیل اطلاق نام رنگها و گلها بر این رویدادها به استفاده مخالفان از یکرنگ و یا گل خاص بهعنوان نماد مخالفت خود با رژیم حاکم باز میگردد.[2] این اصطلاح بهطور گسترده اولین بار در اطلاق به موجی از انقلابها در کشورهای اروپای شرقی به کار رفته و پس از آن برای توضیح رویدادهای مشابه، اغماضا مورد استفاده قرار گرفته است.
نوع تحولات اخیر در کشورهای چپگرای آمریکای لاتین را میتوان ذیل عنوان مجموعهای از رخدادهای مرتبط در مسیر قدرت گیری راست در آمریکای لاتین، مورد تحلیل قرار داد. تحولاتی که باعث تضعیف احزاب چپ و متقابلاً قدرت گیری راستگرایان شدهاند. طی ماههای پایانی سال گذشته میلادی در برزیل چپگرایان در انتخابات شورای شهر، شکست خوردند و بخش زیادی از قدرت خود را از دست دادند. همچنین رئیس جمهور چپگرای این کشور از سوی پارلمان استیضاح و برکنار شد.[3] در کمتر از یک سال، رأیدهندگان در آرژانتین جنبش چپگرا را برکنار کردند و در پرو، یک بانکدار سابق بهعنوان نماد قدرت گیری راستگرایان به ریاست جمهوری رسید. با این حال که همه این تحولات نشانههایی از انقلابهای رنگی در اروپای شرقی را در خود دارند، اما تحولات ونزوئلا از همپوشانی بسیار بیشتری با این نوع از تغییر رژیم، برخوردار است.
تولد بحران در ونزوئلا
به فاصله کوتاهی پس از آنکه مادورو قدرت را به دست گرفت، سوسیالیستهای حاکم در ونزوئلا نه تنها رهبر الهامبخش خود را از دست داده بودند، بلکه با کاهش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی مواجه شدند. این رخداد با تشدید تحریمهای واشنگتن علیه کاراکاس همراه بود و شرایط را علیه انقلاب بولیواری در این کشور تغییر داد. تشدید بحران اقتصادی در ونزوئلا که با گزارشهای متعدد از تورم سرسام آور، بیکاری از هم گسیخته، کمبود محسوس مواد غذایی و دارو و غارت ناشی از فقر همراه بوده است، مهمترین عامل تضعیف دولت در این کشور به حساب میآید. نکته مهم در اینجا تأثیر شدید و گستردهای است که کاهش قیمت نفت بر اقتصاد این کشور، گذاشته است. ونزوئلا تنها کشور تک محصولی وابسته به نفت نیست که با بحران کاهش قیمت نفت مواجه شده است؛ اما عمق و گستره آسیبهای ایجاد شده در اقتصاد این کشور، با هیچیک از دیگر صادرکنندگان نفت، قابل مقایسه نیست.[4]
غربگرایان و به تبع آن مجلس، دولت را مسئول اصلی وضعیت موجود میدانند. این موضع از یکسو برنامههای سوسیالیستی دولت چاوز را مورد نقد قرار میدهد و از سوی دیگر اعضای دولت و وابستگان حزب حاکم را به فساد متهم میکنند. در مقابل دولت مادورو و حامیانش، سیاستهای آمریکا و نفوذ اقتصادی حامیان غربگرایی را مقصر اصلی این وضعیت معرفی میکنند.[5] سوسیالیستها احزاب دست راستی را متهم میکنند که با استفاده از نفوذ خود در اقتصاد، در پیشبرد برنامههای اقتصادی دولت، کارشکنی کردهاند تا بتوانند در جامعه نارضایتی ایجاد کنند. مخالفان دولت از دوران انتخابات 2015 تاکنون بارها حامیان خود را به تجمعهای خیابانی و اعتصابهای صنفی دعوت کردهاند. این اقدامات پس از رأی پارلمان به عزل رئیس جمهور، تشدید شده است. در مقابل دولت تلاش کرده تا با برقراری مقررات منع رفت و آمد مانع برگزاری تظاهرات در خیابانها شود. با این حال حزب سوسیالیست حاکم که همچنان از پایگاه مردمی قابل توجهی برخوردار است، بارها حامیان خود را به تظاهرات دعوت کرده است و مادورو به عنوان رئیس جمهور در بسیاری از این تجمعها حضور داشته است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نشانههای انقلاب رنگی
این تجمعها در برخی موارد با خشونت همراه بوده و دو گروه با یکدیگر یا نیروهای امنیتی و انتظامی درگیر شدهاند. این خشونتها تنها در یکی از موارد به کشته و زخمی شدن 120 نفر منجر شده است که بیشتر آنها از مخالفان دولت بودهاند. بنبست سیاسی در ونزوئلا رقابت برای قدرت را به خیابانهای این کشور کشانده است و نیروهای سیاسی در طول دو سال گذشته تلاش کردهاند از طریق نمایش قدرت خیابانی، رقبای خود را وادار به عقبنشینی کنند. این قبیل تحولات باعث شده تا روند قدرت گیری راستگرایان در ونزوئلا بیشترین نزدیکی را با سلف خود در اروپای شرقی داشته باشد. در مرحله اول مخالفان دولت موفق شدند بیش از دوسوم کرسیهای مجلس ملی را از آن خود کنند. پس از این پیروزی روند موضع گیریها و مصوبات در مجلس به گونهای پیش رفت که عملاً همکاری میان دو قوه مجریه و مقننه به حالت تعلیق درآمد. این در حالی بود که دولت مادورو بدون مقاومت نتایج انتخابات مارس 2015 را پذیرفته بود.
علاوه بر این مخالفان با مطالبه برکناری نیکولاس مادورو اقدام به جمع آوری حد نصاب 4 میلیون امضا برای برگزاری رفراندوم کردهاند. این امضاها برای طوماری جمع آوری شده است که مطابق قانون اساسی در این کشور، دولت را ملزم به برگزاری همهپرسی، برای تداوم حضور در قدرت میکند. پس از آنکه روند جمع آوری امضاها از سوی شورای ملی انتخابات، مورد سؤال قرار گرفت و اجرای آن متوقف شد، پارلمان ضمن متهم کردن این شورا به حمایت از حزب حاکم، به عدم صلاحیت رئیس جمهور رأی داد و ادامه فعالیت او را غیرقانونی اعلام کرد. رخدادی که با تظاهرات گسترده ضد دولتی در شهرهای مختلف ونزوئلا همراه بود و غربگرایان حامیان خود را به اعتصابات گسترده دعوت کردند. بهطور مثال در اکتبر سال گذشته میلادی، مخالفان دولت طی بیانهای از مردم ونزوئلا خواستند تا برای 12 ساعت دست از کار بکشند. مخالفان همچنین به مذاکرات سیاسی ادامه دادهاند و تلاش میکنند تا رئیس جمهور را وادار به اعطای امتیاز کنند. این مذاکرات از حمایت روسیه و آمریکا برخوردار است. اگر چه دولت تاکنون با توجه به پایگاه نسبی مردمی و در اختیار داشتن نهادهای حساس، توانسته در برابر مخالفان مقاومت کند، اما توسعه نافرمانی مدنی و وقوع انقلاب رنگی در ونزوئلا، رخدادی محتمل ارزیابی میشود. در این میان ایالاتمتحده نقش فعالی در تقویت موضع احزاب دست راستی ایفا کرده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
آمریکا و انقلاب بولیواری در ونزوئلا
تحولات موسوم به انقلاب رنگی در اروپای شرقی بهسرعت از سوی آمریکا و متحدان اروپایی این کشور به رسمیت شناخته شد. برخوردی که پیش از این در دوران جنگ سرد و کودتاهای آن دوران، علیه حکومتهای ملی و چپ، سابقه داشته است. در نتیجه وابستگی به ایالاتمتحده و غرب به عنوان یکی از ویژگیهای انقلابهای رنگی مورد توجه قرار گرفته است.
همچون دیگر مناطق جهان، در آمریکای لاتین، جنبشهای چپ از نگاه کاخ سفید همواره به عنوان تهدید نگریسته شدهاند و احزاب راستگرا، حتی وقتی با سیاستهای اعلامی واشنگتن همخوانی نداشتهاند، مورد حمایت قرار گرفتهاند و سوسیالیستهای حاکم در ونزوئلا از جمله مهمترین نگرانیهای آمریکا طی سالهای اخیر بودهاند. انقلاب بولیواری به رهبری هوگو چاوز و با آرمانهای سوسیالیستی علیه نفوذ آمریکا در منطقه آمریکای لاتین شکل گرفت و دشمنان داخلیاش همواره مورد حمایت کاخ سفید قرار داشتهاند.[6]
ریاست جمهوری مادورو، به عنوان میراث انقلاب چاوز شناخته میشود و سیاستهای آن معمولاً بر خلاف منافع آمریکا در منطقه قابل ارزیابی است. از همین منظر آمریکا همواره یکی از عوامل عمده بروز بحران در این کشور دانسته شده است. در طول مدت اعتراضات سیاستمداران آمریکایی در سنا و کاخ سفید دولت مادورو را به نقض حقوق بشر متهم کردهاند و خواستار توقف برخورد با تظاهرات در خیابانها شدهاند. حامیان دولت معتقدند سفارت آمریکا در تشدید ناآرامیها دخالت دارد. نیکولاس مادورو نیز بارها آمریکا و متحدان داخلی این کشور را به عنوان عاملان اصلی بحران معرفی کرده است. بهطور مثال او در یک سخنرانی در آذرماه امسال، تصریح کرده است: «رئیس جمهور ایالاتمتحده امریکا به روند اصلاحات پولی در ونزوئلا حمله میکند و میخواهد مردم ونزوئلا ارز و پول کافی در دسترس نداشته باشند. در نتیجه مجموعهای از اعتراضات با هدف ایجاد کودتا در کشور آغاز شود.»[7]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پیامدهای سقوط انقلاب بولیواری
پازل سقوط دولتهای چپگرا در آمریکای لاتین، حیات خلوت آمریکا را دوباره به آن باز میگرداند. این مطمئنترین گزارهای است که میتواند به عنوان پیامد سقوط سوسیالیستها در ونزوئلا بیان شود. ونزوئلا اکنون مهمترین کشور در آمریکای لاتین است که منتقد سیاستهای کاخ سفید به حساب میآید. بروز انقلاب رنگی و سقوط دولت مادورو تغییری اساسی در این موضع گیری ایجاد میکند. علاوه بر این دیگر سیاستهای حزب حاکم بهویژه در اقتصاد مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. اقتصاد ونزوئلا که در شرایط وخیمی قرار دارد بیش از گذشته به آمریکا وابسته خواهد شد. دولتی که پس از انقلاب قدرت را در کاراکاس در دست میگیرد باید بتواند بیشترین کمک خارجی را برای احیای اقتصاد ورشکسته این کشور جذب کند و این میتواند به معنای بازگشت تمام عیار سرمایهداری ایالاتمتحده به ونزوئلا تعبیر شود.
قدرت گیری راستگرایان با انقلاب، ممکن است به سرکوب گسترده گروههای چپگرا منجر شود. سوسیالیستها از 1999 میلادی تاکنون بیش از 17 سال است که در مسند قدرت قرار دارند و جابجایی پیش از موعد قدرت، امنیت را بیش از اکنون در این کشور تضعیف خواهد کرد. سقوط مادورو همچنین نفوذ روسیه، چین و ج.ا.ایران را در آمریکای لاتین بهشدت تضعیف میکند. این کشورها در دوران قدرت چاوز و جانشینش، شرکای اصلی اقتصادی و سیاسی ونزوئلا محسوب میشدند و سرمایه گذاریهای گستردهای در این کشور انجام دادهاند. این سرمایه گذاریها اگرچه در بسیاری از موارد، متأثر از بحران اقتصادی، متوقف شدهاند، با سقوط دولت ضد امپریالیستی مادورو، با ابهام بیشتری مواجه میشوند.
جمعبندی
مخالفان دولت یا احزاب دست راستی در ونزوئلا از مسیرهای مختلف رسمی و غیر رسمی برای دستیابی به هدف خود تلاش میکنند. خواسته آنها اتمام زودهنگام دوران ریاست جمهوری نیکولاس مادورو، رئیس جمهور این کشور است. او قانونا باید تا سال 2019 میلادی قدرت را در اختیار داشته باشد. مخالفان دولت که مورد حمایت آمریکا قرار دارند تاکنون توانستهاند پارلمان این کشور را در اختیار بگیرند و راهپیماییهای گستردهای علیه دولت برگزار کنند. شیوه مبارزه غربگرایان و تلاش آنها برای گسترش تاکتیک نافرمانی مدنی از سوی شهروندان، باعث شده تا وزارت خارجه روسیه نسبت به پیگیری یک انقلاب رنگی از سوی راستگرایان، هشدار دهد. وقوع چنین رخدادی منطقه آمریکای لاتین را بیش از پیش تحت نفوذ ایالاتمتحده قرار میدهد و جریانهای چپگرا و ضد امپریالیستی را در آمریکای لاتین بهشدت تضعیف خواهد کرد. سقوط دولت در ونزوئلا همچنین نفوذ قدرتهای رقیب آمریکا در منطقه را بهطور چشمگیری کاهش میدهد.
منابع:
[1] روسیه: سناریوی انقلاب رنگی در ونزوئلا اجرا می شود، ایرنا، 2/11/95، نمایه در:
http://www.irna.ir/fa/News/82395194/
[2]Dennis Lync,” What is the Velvet Revolution? The Peaceful Movement That Overthrew Communist Czechoslovakia Lives On 25 Years Later”, ibtimes, 11/17/2014, sited in: http://www.ibtimes.com/what-velvet-revolution-peaceful-movement-overthrew-communist-czechoslovakia-lives-25-1724963
[3] سید امیرعباس موسوی، ” بررسی آینده برزیل پس از روسف”، اندیشکده تبیین، 29/6/95، نمایه در:
[4] “بحران اقتصادی ونزوئلا چگونه به وجود آمد؟”، اقتصادنیوز، 1/10/95، نمایه در:
http://www.eghtesadnews.com/بخش-اقتصاد-سیاسی-57/156225-بحران-اقتصادی-ونزوئلا-چگونه-به-وجود-آمد
[5] ” مخالفان دولت ونزوئلا مردم را به اعتصاب دعوت کردند “، سایت بیبی سی فارسی، 7 آبان 1395، نمایه در:
http://www.bbc.com/persian/world-37800446
[6] ” مرگ هوگو چاوز و آینده تحولات ونزوئلا “، اندیشکده تبیین، 16/12/91، نمایه در:
[7] “مادورو: آمریکا میخواهد در ونزوئلا کودتا رخ دهد “، خبرگزاری مهر، 29 آذر 1395، نمایه در:
www.mehrnews.com/news/3853919