عربستان سعودی در نگاه مقام معظم رهبری و علل رفتارهای ناسنجیده ‌این کشور

نوشتار پیش رو به دنبال آن است که به سیر موضع‌گیری‌های مقام معظم رهبری در قبال عربستان سعودی اشاره نموده، همچنین به این موضوع بپردازد که اساساً کدام علل باعث تغییر رفتار و رویکردهای عربستان سعودی و استقبال این کشور از تنش با ایران شده است؟

اندیشکده راهبردی تبیینعربستان سعودی یکی از کشورهای مهم منطقه غرب آسیاست. این کشور همواره به‌عنوان برادر بزرگ‌تر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس ایفای نقش کرده و سعی داشته تا ریزقدرت‌های عرب منطقه را با خویش همراه نماید. همچنین عربستان یکی از بزرگ‌ترین کشورهای دارنده ذخایر اثبات شده نفت خام در جهان است. بر اساس آخرین آمارها ذخایر نفت خام این کشور در سال 2014 بالغ بر 267 میلیارد بشکه بوده است. این حجم از ذخایر اثبات شده باعث شده که عربستان بعد از ونزوئلا، دومین کشور بزرگ دارنده ذخایر اثبات شده جهان باشد. این کشور صاحب بزرگ‌ترین میادین نفتی دنیا بوده که برداشت روزانه از برخی از این میادین از تولید کل نفت خام بسیاری از کشورها بیشتر است. برای مثال، عربستان تنها در میدان قوار[1] روزانه حدود 8/5 میلیون بشکه در روز نفت تولید دارد.[2] همچنین این کشور به‌تنهایی بیش از 7/2 میلیون بشکه در روز ظرفیت مازاد دارد و این در حالی بوده که ظرفیت مازاد کل اعضای اوپک در سال 2013 نزدیک به 8/3 میلیون بشکه در روز بوده است.[3] از سوی دیگر وجود حرمین شریفین و برخی دیگر از بسترها موجب گردیده که حُکام ریاض رفتارها و اقدامات خارج از عرف و قواعدی را خصوصاً در قبال ایران انجام دهند. رهبر معظم انقلاب در خصوص این اقدامات نابخردانه حکام سعودی موضع‌گیری‌ها و همچنین هشدارهایی را داشته‌اند که حاکی از نوع نگاه کلان جمهوری اسلامی ایران به سیاست‌های جاری این کشور است. در این نوشتار ضمن اشاره‌ای به موضع‌گیری‌های مقام معظم رهبری نسبت به عربستان، به اهم دلایل این اقدامات عربستان پرداخته خواهد شد.

 

 

عربستان سعودی در کلام مقام معظم رهبری در نیم قرن اخیر

مقام معظم رهبری در دهه‏های هفتاد و هشتاد شمسی همواره بر گسترش روابط دو کشور تأکید داشتند. ایشان در دیدار فرستاده ویژه ملک فهد پادشاه وقت عربستان در سال 1378، استحکام صمیمانه و روزافزون روابط و علائق ایران و عربستان را به نفع طرفین و به صلاح دنیای اسلام و امت اسلامی دانستند و فرمودند: «خطر اسرائیل روز به روز بیشتر می‌شود؛ شما می‌بینید که در گرماگرم مذاکراتِ به اصطلاح صلح، با لبنان چه می‌کنند! بنابراین دنیای اسلام حقیقتاً به یک ارتباط مستحکم، احتیاج دارد.»[4] و یا اینکه در دیدار امیر عبدالله ولیعهد وقت عربستان در سال 1376 و پس از برگزاری اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران، توسعه ارتباطات و همکاری میان دو کشور را برای طرفین و بویژه برای جهان اسلام، دارای فواید فراوان دانستند و فرمودند: «دولت جمهوری اسلامی ایران اراده کرده است که روابط خود را با عربستان سعودی در زمینه‌های مختلف، توسعه دهد، و اگر دولت عربستان نیز چنین اراده‌ای داشته باشد، با نزدیکی دو کشور به یکدیگر، اهداف کنفرانس اسلامی عملی و محقق خواهد شد.»[5] اما اقدامات ناسنجیده دولتمردان سعودی، گرایش و نزدیکی این کشور به دشمن مشترک مسلمانان یعنی رژیم صهیونیستی، افزایش شیعه ستیزی و ایران ستیزی سعودی‏ها، حمله به کشورهای مسلمان مثل یمن، حمایت از تروریسم و… باعث گردید که مقام معظم رهبری مواضعی صریح و قاطع در قبال اقدامات عربستان داشته باشند. ایشان در فروردین 1394 و پس از حمله عربستان به یمن فرمودند: «سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام می‌دهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزّه انجام دادند… امّا این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ توحّش را غلبه می‌دهند بر جنبه متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار می‌دهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن می‌کنند باید دست بردارند؛.»[6] همچنین پس از کشتار حجاج ایرانی و برخی کشورهای دیگر در مراسم حج ابراهیمی در سال 94 ه.ش و در دانشگاه علوم دریایی نوشهر فرمودند: «…. در قضایای متعدّدی خویشتن‌داری کردیم؛ دست ایران اسلامی از خیلی‌ها بازتر است، توانایی‌های ما، امکانات ما از خیلی‌ها بیشتر است؛ می‌دانند که اگر بخواهند هماوردی کنند با نظام جمهوری اسلامی، در هیچ صحنه‌ای حریف نمی‏شوند. ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری در امّت اسلامی را نگه داشتیم؛ ما می‌توانیم عکس‌العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس‌العمل نشان بدهیم، عکس‌العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد بود.»[7]

سیر موضع‌گیری‏های ایشان در مقابل اقدامات عربستان حکایت از آن دارد که ایشان همواره موضعی حکیمانه و مدبرانه و توأم با نگاه برادری به کشور عربستان داشته و در قضایای مختلف با صبر، متانت و حوصله و تدبیر برخورد کرده است، اما در مقابل مقامات سعودی همواره از تنش‏آلود شدن روابط‏ با ایران استقبال کرده‌اند که در ادامه به اهم دلایلی که باعث گردیده عربستان از افزایش تنش‌ها با ایران استقبال نماید اشاره خواهد شد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

علل تغییر رفتار و رویکردهای عربستان سعودی و استقبال این کشور از تنش با ایران  

الف- تحولات داخلی عربستان سعودی: نخبگان جدید این کشور که از اوایل سال 2015 میلادی قدرت را به دست گرفتند، بیش از سلف خود در مقام تقابل با جمهوری اسلامی ایران برآمده‏اند. ملک‏سلمان، محمد بن‏نایف، عادل‏الجبیر و علی‏الخصوص محمد بن‏سلمان به دلایل گوناگون از کاهش تنش‌ها بین تهران و ریاض استقبال نمی‌کنند و حتی بر طبل افزایش تنش‏ها می‏کوبند و از آن استقبال می‌کنند. یک تحلیل‌گر غربی در این خصوص می‌نویسد: «ملك سلمان بر این اعتقاد است که نفوذ ایران (در منطقه) فقط به این دلیل رشد کرده است که هیچ‌کس در مقابل آن ایستادگی نکرده است.»[8] و یا الجبیر در اظهاراتی درباره ایران در گفتگو با شبکه یورونیوز بیان داشته: «در رابطه با ایران ما گفتیم که تحمل دیگر کافی است، سی‌وپنج سال پرخاشگری ایران نسبت به عربستان سعودی و متحدانش کافی است، ما این را تحمل نخواهیم کرد.»[9] این قبیل اظهارنظرها علاوه بر اثبات مفروض استقبال عربستان از افزایش تنش با ایران، این فرضیه را نیز ثابت می‌کند که رویکرد نخبگان جدید عربستان که در اوایل سال 2015 میلادی قدرت را به دست گرفته‌اند نسبت به ایران بسیار تندتر شده و تغییر نخبگان در عربستان بر افزایش تنش‏ها با ایران بسیار تأثیرگذار بوده است. بنابراین جوانان بی‌تجربه و کم سن و سال عربستانی که قدرت را در این کشور متحجر به دست گرفته‌اند، تنش با برخی از کشورها ازجمله ایران را بستری برای اثبات توانمندی خود به‌منظور قانع نمودن افکار عمومی داخلی و همچنین هم‌پیمانان منطقه‏ای و فرامنطقه‌ای می‌دانند؛ این جوان‏ها با دو هدف اقناع افکار عمومی داخلی، و جلب رضایت حامیان غربی به‌منظور تکیه زدن بر سریر قدرت هنگام انتقال قدرت به نوه‌های ابن‏‎سعود، به اقداماتی ناسنجیده دست زده و ایجاد تنش را بستری برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی خود می‌دانند. همچنین حکام سعودی برای فرافکنی مشکلات داخلی و جلوگیری از شعله‌ور شدن این مشکلات سعی دارند بر طبل وجود دشمن خارجی بکوبند و این دشمن خارجی بنا به دلایل گوناگون در این برهه زمانی ایران است.

ب- تحولات منطقه‌ای: یکی دیگر از دلایلی که باعث شده این کشور اقدامات ناسنجیده‌ای را انجام دهد، تحولات منطقه‌ای در سال‌های اخیر و خصوصاً شکل‌گیری بیداری اسلامی است. بیداری اسلامی یکی پس از دیگر حکام دیکتاتور عرب منطقه را درنوردید و حکام عربستان که برخی حکام متحد خویش را سرنگون شده دیدند و نگران سرایت بیداری اسلامی به درون کشورشان بودند، ایران را برنده این تحولات ارزیابی کردند، بنابراین در مقابل آن قرار گرفتند. ساختار حکومتی عربستان متناسب با نیازهای بشریت در قرن بیست‏ویکم نیست، و نه مردم این کشور و نه مردم منطقه و جهان و نه مدعیان دموکراسی نمی‌توانند توجیهی برای این نوع سیستم حکومتی به افکار عمومی ارائه نمایند. در منطقه غرب آسیا عربستان علاوه بر گسترش موج دموکراسی‏خواهی با تضعیف موقعیت خویش نیز مواجه شده است. ریاض تحولات منطقه را به ضرر خویش و به نفع رقبایش ارزیابی می‏کند. سیاستمداران و نویسندگان غربی نیز به نقش و نفوذ ایران در منطقه اذعان دارند، به‌گونه‌ای که برخی بر این عقیده‏اند که پس از انقلاب‌های عربی، آینده نقش سیاست خارجی ایران در منطقه عربی می‌بایست توسط چهار متغیر، متحول شود: عامل عراق، مواضع کشورهای عربی در خصوص ایران، سیاست‌های ایالات‌متحده، و پویایی داخلی ایران. وزن هر یک از این متغیرهای تعیین‌کننده نشان می‌دهد که نقش ایران در حال تغییر است. همچنین پیروزهای مقاومت در جنگ‏های 33 روزه، 22 روزه و هشت روزه و همچنین عدم توان عربستان در سرنگونی دولت اسد و برخی دلایل منطقه‏ای دیگر مثل سرنگونی رژیم بعث در سال 2003 باعث گردید عربستان به منظور مقابله و موازنه ایران از در ستیز و اتخاذ مواضع غیراصولی برآید.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

ج- تحولات فرامنطقه‌ای: توافق هسته‏ای بین ایران و 1+5 نیز بر رفتارهای ناسنجیده ریاض تأثیرگذار بوده است. این توافق که با پیروزی دونالد ترامپ امکان دارد مسیر دیگری را طی نماید، باعث واکنش‌های نابخردانه مقامات و حکام جدید عربستان شد. همچنین به نظر می‌رسد در آینده‏ای نه‌چندان دور دیگر پیمان «نفت در برابر امنیت» همانند گذشته از ارزش و اعتبار برخوردار نباشد. در این پیمان عربستان نیاز غرب به انرژی را برطرف می‌کند و غرب نیز امنیت پادشاهی سعودی را تأمین می‌کند. واشنگتن کمک‌های چشمگیر نظامی و امنیتی عربستان را تأمین کرده، و در مقابل عربستان نیز انرژی مورد نیاز غرب را تأمین کرده است.[10] کاهش وابستگی غرب به نفت عربستان از یک‏سو، و مرتفع شدن مشکلات فی‌مابین غرب و برخی کشورهای منطقه از سوی دیگر، برابر است با فشار زیاد بر دیکتاتوری سعودی به‌منظور انجام اصلاحات موردنظر غرب. البته در این بین ممکن است صرفاً روش‌های خشن و انقلابی مدنظر نباشد،‌ بلکه انجام رفورم واقعی از سوی دولتمردان سعودی مدنظر غرب قرار گیرد. غرب با کاهش وابستگی به انرژی به دنبال آن است تا تناقض بین منافع و ارزش‌هایش را کاهش داده و در قبال عربستان با این دوگانگی کمتر مواجه شود. پس از این کاهش وابستگی و البته در صورت محور قرار نگرفتن پادشاهی سعودی برای ایجاد بالانس با رقبای سخت و یا دشمنان آمریکا در منطقه، انتظار می‌رود که سعودی‌ها محور فشار برای تغییر و اصلاحات از سوی غرب باشند. البته به نظر می‏رسد فشارهای احتمالی وارده از سوی غرب بر عربستان بیشتر ناظر بر انجام اصلاحات از درون باشد. اما این فشارها منجر به شیعه‏ستیزی و ایران‏ستیزی بیشتر عربستان شده است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نتیجه‌گیری

عربستان سعی دارد تا با موازنه سازی تهران، هم باخت‏های مکرر هزاره جدید میلادی را جبران نماید، و هم خود را به‌عنوان قدرت برتر و موازنه کننده تهران به هم‌پیمانان منطقه‏ای و فرامنطقه‏ای خود و همچنین به ایران بقبولاند؛ بنابراین سعی دارد تا با قطبی‌سازی در منطقه به یارگیری اقدام نماید. لذا به دنبال آن است تا با بحرانی نشان دادن روابط با ایران و با ترویج شیعه‏ستیزی و ایران‏ستیزی کشورهای بی‌طرف را در ائتلاف خود جای دهد. اما هدف عربستان از ائتلاف‌سازی از یک‌سو موازنه ایران و جبران عقب‌ماندگی گذشته است؛ و از سوی دیگر سعی دارد تا نقش ژاندارمی منطقه ایفا نماید. بنابراین برای ایفای نقش ژاندارمی، به گسترش تنش و بحران به‌منظور نشان دادن لیاقت و توانمندی برای مقابله با آن نیاز دارد؛ اما یک تنش مدیریت شده که به مرحله نهایی خود یعنی یک جنگ تمام عیار تبدیل نشود. این رویکرد عربستان باعث شده تا حکام این کشور برخی اقدامات نابخردانه و ناسنجیده را انجام دهند. انجام این اقدامات باعث واکنش مقامات جمهوری اسلامی ایران و ازجمله مقام معظم رهبری شده است. در نهایت اینکه، عربستان سعودی سعی دارد تا اولاً، با انجام این اقدامات ایران را وادار به حرکتی غیرمعقول نماید تا بتواند اقدامات و برنامه‌های بعدی خود علیه ایران را اجرا کند؛ و ثانیاً، اقدامات غیرمعقولانه مقامات سعودی باعث گردیده که سیر موضع‌گیری‌های مقام معظم رهبری از نرم، دوستانه و برادرانه به صریح و قاطع تبدیل شود؛ و در این میان روی کار آمدن حکام جدید در اوایل سال 2015 در عربستان نقش بارزی دارد. خصوصاً آنکه در دوران جدید جوانان کم‌تجربه سعودی اثبات توانمندی‌های خویش را در افزایش تنش‌های مدیریت شده با تهران دنبال می‌کنند.

 


منابع:

[1] – Ghawar

[2] – امنیت انرژی و آینده بازار جهانی، (1395)، امنیت انرژی و آینده بازار جهانی (سناریوپردازی بر مبنای استراتژي‏های بازیگران اصلی بازار جهانی)، تهران: مؤسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد؛ ص126

[3] – همان ص128

[4] – سایت مقام معظم رهبری، (30/11/78) قابل‌دسترس در:

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11500

[5] – سایت مقام معظم رهبری، (18/9/76) قابل‌دسترس در:

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11373

[6] – سایت مقام معظم رهبری، (20/1/94) قابل‌دسترس در:

http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=29428

[7] –  سایت مقام معظم رهبری، (8/7/94) قابل‌دسترس در:

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30933

 

[8] – McDowall, Angus, (Jun/5/2016), “Saudi Arabia expands its anti-Iran strategy beyond the Middle East”,

http://in.reuters.com/article/saudi-security-diplomacy-iran-idINKCN0YR093

[9] – خبرگزاری ایسنا، (1/5/95)، «عادل الجبیر: نسبت به پول‌هایی که ایران به دست می‌آورد نگران هستیم»؛ قابل دسترس در:

http://www.isna.ir/news/95050100188

[10] – فرهاد قاسمي، سیدجواد صالحي، (1387)، نگرش تئوريك بر خليج فارس و مسائل آن، تهران: مركز پژوهش‌های علمي و مطالعات استراتژيك  خاورميانه، ص77؛

 

ارسال دیدگاه