اندیشکده راهبردی تبیین – حمله نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان به یمن در مارس ۲۰۱۵ میلادی برابر ۶ فروردین ۱۳۹۴ با نام عملیات طوفان قاطعیت با هدف حمایت از دولت عبدربه منصورهادی و علیه نیروهای انصارالله و حامیان علی عبدالله صالح رئیسجمهور پیشین شکل گرفت. نیروهای ائتلافی که از پشتیبانی بازیگران خارجی برخوردار بودند عملاً جنگ نابرابری را رقم زدند که نتیجه اصلی آن کشته شدن تعداد زیادی غیرنظامی یمنی بود. در پاسخ به این جنگ نابرابر و بیرحمانه نیروهای مردمی یمن سعی در واکنش به این حملات نمودند. حمله موشکی به ریاض توسط نیروهای انصارالله در تاریخ ۲۰ فوریه ۲۰۱۷ در امتداد سلسله حملات این نیروها به عربستان روی داد؛ امری که باقدرت بیشتر و گستردهتر در حال پیگیری میباشد. پیش از حمله به ریاض، انصارالله فرودگاه عبدالعزیز در جده را مورد حمله قرار داده بود. امری که با بهرهبرداری و تحریف واقعیت توسط مقامات رژیم سعودی بهعنوان حمله به مکه منعکس گردید.[1]
مهمترین اهداف عربستان از این تحریف، راهاندازی یک جنگ روانی گسترده علیه یمن، گمراه کردن افکار عمومی منطقهای و بینالمللی و قانونی جلوه دادن حمله به یمن[2]، ایجاد و بزرگنمایی یک تهدید تصنعی و غیرواقعی، برانگیختن افکار عمومی جهان اسلام علیه نیروهای یمنی، کسب مشروعیت در داخل و خارج، کاهش فشارهای داخلی و بینالمللی برای توقف جنگ و نهایتاً بازگشت حمایتهای منطقهای از عملیات نظامی عربستان در یمن بود.
اگرچه عربستان در برابر حمله به جده واکنش تحریف واقعیت را بهعنوان راهبرد خود به کاربست، سکوت و بیاعتنایی، تاکتیک جدید این کشور در برابر حمله به ریاض بود. مهمترین علل سکوت عربستان در برابر این حمله شامل تلاش برای بایکوت رسمی موفقیت ائتلاف جنبش انصارالله و عبدالله صالح در توسعه یا برخورداری از موشکهای اسکاد[3]، کماهمیت جلوه دادن این حمله موشکی[4]، تلاش برای عدم پذیرش شکست، حفظ وجهه و جلوگیری از شکسته شدن هیبت سعودی در میان کشورهای همپیمان و دنبالهرو، جلوگیری از هراس در شهروندان سعودی، است. در ادامه مهمترین پیامدهای حمله ۲۲ فوریه بررسی میگردد:
1- پیامدهای داخلی
1-1 عربستان: عربستان با حمله به یمن درصدد سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی[5] و جبران شکستهای سیاست منطقهای خود بود؛ امری که عملاً نتیجه عکس داد و منجر به فرسایش مالی و انسانی دولت سعودی، کاهش مشروعیت سیاسی خاندان حاکم و نمایاندن ناکارآمدی دستگاه امنیتی و نظامی این کشور و دستگاه سیاست خارجی و تصمیمگیری این کشور گردید. در امتداد پیامدهای منفی جنگ یمن بر عربستان حمله اخیر انصارالله به ریاض مشکلات جدیدی را پیش روی مقامات این کشور قرار داد. جدی شدن تهدید انصارالله و احساس ترس و هراس نخستین پیامد داخلی حمله به ریاض میباشد. این مسئله در درازمدت منجر به کم شدن روحیه نیروهای سعودی درنبرد یمن از یک سو و افزایش نارضایتی داخلی و احساس عدم امنیت شهروندان سعودی میگردد.
اگرچه عربستان حکومتی خودکامه بوده و نظر شهروندان در روند سیاست خارجی آن تأثیر ندارد، اما بهناچار برای استمرار حکومت کنونی سعودی، سران این رژیم مجبور به جلب رضایت مردمی هستند، امری که در حال حاضر با تهدیدات انصارالله و احتمال گسترش حملات به سایر شهرهای عربستان به چالش کشیده شده است. فراتر از مرزهای داخلی عربستان، رهبری جهان عرب آرزوی دیرینه رژیم سعودی است. در همین راستا تمامی سیاستها و استراتژیهای این کشور با در نظر گرفتن این هدف طراحی میگردد. تبدیل شدن به رهبر جهان عرب نیازمند قدرت کافی است. بهعبارتدیگر به دست گرفتن نقش فرماندهی و پیشتازی در منطقه و در سطح کلان (جهان اسلام) نیاز به ارائه تصویری بدون نقص و قوی از عربستان دارد؛ با در نظر گرفتن حملات اخیر انصارالله این تصویر از عربستان بهعنوان یک کشور قدرتمند شکسته شده و ضعف آن نمایان شده است.
علاوه بر ابعاد سیاسی و امنیتی حمله انصارالله در بعد اقتصادی منجر به تحمیل خسارات مادی سنگین، کاهش اطمینان سرمایهگذاران خارجی در عربستان میگردد. علاوه بر این تهدید نیروهای یمنی در آبهای خلیجفارس منجر به خطر افتادن امنیت خطوط انتقال انرژی (نفت و گاز) میگردد امری که به دلیل پیوند حیاتی امنیت اقتصادی و سیاسی عربستان با نفت اهمیت بسیاری پیدا میکند.
2-1 یمن: حمله نیروهای یمنی شاهدی بر اثبات توانمندی ارتش یمن و رد ادعای عربستان مبنی بر نابودی کامل توان موشکی این کشوراست. این رویداد متغیری مثبت و تقویتکننده در جایگاه یمن در معادلات جنگ بوده و دارای پیامدهای مثبت فراوانی میباشد. نخستین پیامد تقویت جایگاه نیروهای انصارالله و افزایش قدرت بازدارندگی آنها درنبرد با عربستان است. مقامات سعودی پیش از این اعلام کرده بودند که تمام توان موشکی نیروهای یمنی را از بین بردهاند درحالیکه حملات اخیر انصارالله شاهدی بر نقض این مدعا میباشد و این مسئله بهنوعی نمایش توان دفاعی یمنیها و نیروهای مردمی این کشور میباشد. پررنگ شدن نقش انصارالله در این نبرد منجر به ترسیم و شکلدهی چشمانداز مطلوب با محوریت خواست عمومی مردم یمن خواهد شد. این مسئله به معنای تقویت روحیه نیروهای یمنی و افزایش تلاش آنها برای تغییر معادلات جنگی خواهد بود. علاوه بر این حمله انصارالله به ریاض باعث شده که این گروه از گروههای داخلی رقیب و در حال رقابت نظیر القاعده و نیروهایی که به نیابت از رژیم سعودی در حال مبارزه میباشند پیشی گرفته و جایگاه مستحکمتری را کسب نماید.
2- پیامدهای منطقهای
کشیده شدن آتش جنگ به درون خاک عربستان باعث غلتیدن یکی دیگر از کشورهای منطقه در باتلاق جنگ شده و این مسئله به معنای تشدید بینظمی و برهم خوردن تعادل و نظم منطقهای و ایجاد هراس در محیط امنیتی غرب آسیا و خلیجفارس بهطور خاص است؛ به عبارت دیگر گسترش بینظمی در سیستم امنیتی منطقهای با امتداد جنگ یمن حتمی و قابل پیشبینی است و این مسئله مهمترین پیامد حملات موشکی انصارالله در سطح منطقهای میباشد. حملات اخیر انصارالله به عربستان و ورود آنها به فاز تهاجمی محیط امنیتی منطقهای غرب آسیا را در هالهای از عدم قطعیت و اطمینان امنیتی فرومیبرد امری که نخستین قربانیان آن نیروهای ائتلاف و آغازکنندگان جنگ یمن هستند. نخستین پیامد این عدم اطمینان امنیتی افزایش نظامیگری در منطقه در پاسخ به تهدیدات آتی میباشد. این مسئله به معنای افزایش رقابت در حوزه تسلیحات و چرخش به سمت سیاستهای امنیتی سازی و ورود حوزههای اقتصادی و فرهنگی به حوزه مسائل امنیتی است.
در ادامه به بازیگران منطقهای دخیل در بحران یمن و پیامدهای حمله ۲۲ فوریه بر آنها اشاره میگردد:
1-2 ایران: اگرچه ایران بهطور مستقیم در جنگ یمن مشارکت ندارد اما از تحولات این نبرد بیتأثیر نمانده است. مهمترین پیامد این نبرد در فضای رقابت ایران و عربستان بهعنوان دو کنشگر اصلی در فرایندهای امنیتی منطقهای و موازنه قدرت تعریف میگردد. بدیهی است که هرگونه تقویت جایگاه نیروهای مردمی موردحمایت ایران تأمین کننده منافع ایران بوده و موجب برتری موقعیتی ایران نسبت به عربستان بهعنوان رقیب اصلی در غرب آسیا میشود. در همین راستا شکسته شدن هیبت سعودی توسط حملات موفق نیروهای انصارالله باعث تغییر موازنه به سمت ایران و تأثیر مثبت بر روند تحولات سوریه و عراق خواهد شد؛ اما از سوی دیگر حملات موشکی انصارالله دستاویز نیروهای سعودی برای طرح اتهام علیه ایران مبنی بر حمایت موشکی از انصارالله میگردد؛ امری که به معنای افزایش تنش در روابط ایران با کشورهای منطقه و نظام بینالملل و افزایش فشارها بر ایران بهخصوص در مسئله برنامه موشکی ایران میشود. علیرغم طرح این شبهات، به علت مسکوت گذاشتن حمله انصارالله از سوی مقامات سعودی به نظر میرسد در این زمینه بحران جدیدی علیه ایران شکل نگیرد.[6]
2-2 نیروهای ائتلاف: اعلام سخنگوی ارتش یمن مبنی بر اینکه کشورهای شرکتکننده در ائتلاف متجاوز به یمن، اهداف بعدی موشکهای ارتش یمن خواهند بود[7] به معنای گسترش آتش جنگ و خشونت به سایر کشورهای منطقه است. پیامد نخست این مسئله اعتراضات داخلی در کشورهای عضو ائتلاف به علت عدم امنیت جانی و مالی شهروندان از حملات یمنیها خواهد بود این مسئله در درازمدت مدت منجر به کاهش مشروعیت سیاسی دولتهای عضو ائتلاف خواهد شد امری که ممکن است با خروج آنها از ائتلاف همراه گردد. این خروج به دلیل هراس و عدم قطعیت امنیتی و افزایش اعتراضات داخلی منجر به انشعاب و تفرقه خواهد شد. تا پیشازاین تهدید انصارالله جدی قلمداد نمیشد اما با پررنگ شدن و قدرتنمایی موشکی انصارالله کشورهای ضعیفتر ائتلاف برای رهایی از تهدید حملات موشکی انصارالله ممکن است راه خود را از عربستان جدا کنند امری که درنهایت منجر به شکاف و تضعیف ائتلاف، کاسته شدن از قدرت آنها درنبرد، تغییر در استراتژیهای جنگی و تغییر درروند تحولات خواهد شد.
نتیجه منطقی تضعیف و شکست نیروهای ائتلافی در این نبرد عدم شکلگیری یک ائتلاف موفق علیه بحرانهای آتی منطقهای خواهد بود؛ به عبارت دیگر پیشینه ضعیف نیروهای ائتلافی خودبهخود از شکلگیری ائتلافهای بعدی برای هر جنگ احتمالی جلوگیری مینماید.
3- پیامد بینالمللی
از نظر راهبردی باید گفت که حمله موشکی یک هشدار نظامی و اطلاعاتی جدی و اساسی به کشورهایی است که گذرگاه بابالمندب و دریای سرخ را برای خود راهبردی میدانند.[8] مهمترین این کنشگران ایالاتمتحده متحده امریکا بهعنوان مهمترین بازیگر فرامنطقهای در غرب آسیا میباشد. مهمترین پیامد بینالمللی حمله انصارالله احتمال تغییر در استراتژی جنگی امریکا در قبال جنگ یمن خواهد بود. امریکا که تا پیشازاین با پشتیبانیهای لجستیک و اطلاعاتی از عملیات نظامی عربستان حمایت میکرد با مشاهده ضعف و کاستی نیروهای متحد خود در منطقه و برای حفظ منافع حیاتی خود و جلوگیری از تغییر وزنه قدرت به سود انصارالله بهعنوان نیروهای مخالف امریکا و کشورهای حامیان آن نظیر ایران وارد عمل خواهد شد و تلاش خواهد نمود تا معادلات جنگ را به شکل دیگری رقم بزند.[9] امریکا که تاکنون در بحرانهای عراق، سوریه و… دچار شکست شده است برای پیشگیری از وقوع شکست دیگر مجبور به تغییر در راهبرد جنگی خود خواهد شد. امنیت خلیجفارس و حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی، حفظ منافع اقتصادی و نظامی امریکا که بهطور طور خاص با نفت و تسلیحات در منطقه پیوند خورده مهمترین متغیرهایی است که آمریکا را بهسوی تجدید نظر در سیاستهای خود پیش میبرد. این مسئله به معنای شکل گیری صف بندیهای جدید منطقهای و بینالمللی خواهد بود.
به نظر میرسد که اگر امریکا و متحدین آن، عربستان و نیروهای ائتلاف عربی را در یک طیف و نیروهای یمنی، ایران و سایر گروههای شیعه و محور مقاومت را در سر دیگر طیف قرار دهیم حمله اخیر نیروهای انصارالله منجر به تضعیف محور نخست و تقویت محور دوم شده است. امری که تحولات جاری منطقهای نظیر بحران عراق، بحرین و یا سوریه را به علت تغییر در وضعیت عربستان دچار دگرگونی خواهد کرد.
نتیجهگیری
جنگ یمن که ناشی از شکستهای راهبردهای آمریکا در منطقه و زیادهخواهی عربستان و نیروهای همپیمانان آن بود روزبهروز پیچیدهتر و وارد فاز جدیدی از کنش و واکنشهای امنیتی شده است. ورود نیروهای انصارالله به فاز تهاجمی پاسخی به تجاوزگریهای عربستان و متحدین منطقهای این کشور و تلاشی برای برهم زدن وضعیت موجود و مطلوب عربستان بود. این مسئله به عنوان یک متغیر اثرگذار میتواند منجر به تغییر در استراتژیها و تصمیمات سعودیها و متحدین منطقهای و بینالمللی آنها شود اما اینکه این استراتژی در محور تشدید حملات خواهد بود یا در محور توقف حملات و روی آوردن به راهکار سیاسی پیوند عمیقی با متغیرهای منطقهای و بینالمللی فراوانی دارد؛ اما آنچه مسلم مینماید آن است که عربستان برای حفظ وجه خود در سطح منطقه و جهان و جلوگیری از چرخش موازنه قدرت به نفع ایران در منطقه راهبرد کنونی خود را که منجر به شکست مفتضحانه خود درنبرد یمن شده است را تغییر خواهد داد.
منابع:
[1] محمد شیرازی «شلیک به ریاض، پیامدها و تهدیدات؛ معتبر شدن تهدید راهبردی انصارالله علیه سعودی»، پایگاه خبری فردانیوز، منتشرشده در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/62Ui
[2] «حمله موشکی به فرودگاه بینالمللی ملک عبدالعزیز در جده/اعلام حالت فوقالعاده در عربستان»، باشگاه خبرنگاران جوان، منتشرشده در تاریخ ۰۷ آبان ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/5W47
[3] «علت سکوت عربستان در حمله موشکی به ریاض» ،خبرگزاری افکارنیوز، منتشرشده در تاریخ 19 بهمن 1395 ،قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/Tw25
[4] «حمله موشکی انصارالله به پايتخت اقتصادي عربستان/ اهداف رياض از طرح ادعای حمله به مكه»، خبرگزاری قطره، منتشرشده در تاریخ شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/J08W
[5] «روایت جانشین فرمانده سپاه از توان موشکی یمن»، دیپلماسی ایرانی، تاریخ انتشار جمعه 28 فروردين 1394، قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/aj97
[6] «حمله موشکی حمله موشکی ارتش یمن به نزدیکی ریاض»، اندیشکده راهبردی تبیین،، منتشرشده در تاریخ دوشنبه ۲۵ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[7] «قدرت موشکی برگ برنده نیروهای مردمی یمن در عرصه جنگ با ائتلاف سعودی است»، خبرگزاری ایمنا، منتشرشده در تاریخ سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/8Utd
[8] «تخلیه چند کاخ پادشاهی در ریاض از ترس موشکهای بالستیک انصارالله»، روزنامه کیهان، منتشرشده در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
yon.ir/49Y7