اندیشکده راهبردی تبیین – افغانستان، همسایهای است که تحولات آن، عمدتاً تأثیراتی مهم و بعضاً فوری بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی بر جای میگذارد. لذا فهم و تحلیل تحولاتی که بر این کشور میگذرد، اهمیتی راهبردی برای ما پیدا میکند. مهمترین مسائل افغانستان در دو حوزهی داخلی و خارجی را در سال 1395 میتوان روند صلح، اختلافات در درون دولت وحدت ملی (میان محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله)، اجلاس مسکو، ارتباط روسیه با طالبان و تلاش این کشور برای نفوذ بیشتر در افغانستان، فعالتر شدن دیپلماسی طالبان در میان برخی از کشورها و اختلافات و درگیریها با پاکستان دانست.
در ادامه به بررسی و تحلیل مختصر هریک از این مسائل میپردازیم:
1- تحولات عرصهی داخلی
1-1- روند صلح افغانستان
روند صلح افغانستان کموبیش مدتی پس از سرنگونی حکومت طالبان در این کشور آغاز شد و از آن زمان با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. پس از برگزاری اولین انتخابات این کشور در دورهی پساطالبان – که در نتیجهی آن محمد اشرف غنی احمدزی بهعنوان رئیسجمهور و عبدالله عبدالله بهعنوان رئیس هیئت اجرایی افغانستان معرفی شدند – مذاکرات صلح مجدداً مطرح شد و تلاش گردید گروههای مسلحی که مخالف دولت هستند، بهپای میز مذاکره آورده شوند. اصلیترینِ این گروهها را طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار تشکیل میدهند.
1-1-1- حزب اسلامی حکمتیار
حزب اسلامی افغانستان در سال 1977 به رهبری گلبدین حکمتیار ایجاد شد و از آن زمان تاکنون با تمام حکومتهایی که در افغانستان وجود داشتهاند در حال جنگ بوده است. در پی مذاکراتی که بین دولت افغانستان و حزب اسلامی انجام شد، در مهرماه سال 1395 یک توافق 25 مادهای بین آنان منعقد شد و دولت افغانستان رسماً از سازمان ملل درخواست کرد نام حکمتیار از فهرست تحریمهای آن سازمان حذف شود؛ که درنهایت در تاریخ 15 بهمنماه سال 95 حکمتیار از آن لیست خارج شد.
2-1-1- طالبان
روند صلح با طالبان بهخوبی صلح با حزب حکمتیار پیش نرفته است. طالبان پسازآنکه با حملهی سال 2001 به افغانستان از قدرت به زیر کشیده شدند، به مبارزهی مسلحانه علیه نیروهای خارجی و دولت مستقر در این کشور پرداختند. ارتباط طالبان با سرویسهای امنیتی پاکستان و حضور نیروهای خارجی، دو مورد از دلایلی هستند که فرآیند صلح را با پیچیدگی مواجه ساختهاند. علاوه بر این، مرگ ملا عمر و سپس ملا اختر منصور و بعدها انشعابی که در این گروه به وجود آمد نیز خود عواملی پیچیدهکننده در مسیر دستیابی به صلح با این گروه تلقی میشوند و دولت و شورای عالی صلح را با این پرسش مواجه کرده که با کدام طالبان باید به مذاکره نشست. این گروه روزبهروز در حال قدرتیابی است و مناطق بیشتری را به حوزهی تحت تسلط خود میافزاید، بهگونهای که مناطق تحت کنترل دولت، طی یک سال، از 71 درصد به حدود 57 درصد رسیده است. نکتهی مهمی که در رابطه با نقشآفرینی کشورهای خارجی در فرآیند صلح باید مدنظر قرار گیرد، این است که روسیه سعی دارد به فعالترین بازیگر در این فرآیند تبدیل شود؛ اجلاس سهجانبهی روسیه-چین-پاکستان در مسکو را در همین چارچوب میتوان تحلیل کرد.
چنین به نظر میرسد که طالبان درنهایت باید با انتخاب راهحل سیاسی، به فرآیند صلح واردشده و پای میز مذاکره بنشینند؛ از سوی دیگر، این تصور که بتوان آنان را به یک مصالحهی بیقیدوشرط با دولت راضی کرد، تصوری دور از واقعیتهای سیاسی و میدانی است.
2-1- اختلافات درونی دولت وحدت ملی و چالش دولتسازی
متعاقب انتخاباتی که در خردادماه سال 1393 در افغانستان برگزار شد، محمد اشرف غنی احمدزی بهعنوان برندهی انتخابات معرفی شد. عبدالله عبدالله – رقیب اصلی اشرف غنی- نتیجهی انتخابات را نپذیرفت و پس از درگیریهای سیاسی که در آن کشور به وجود آمد، طرح شکنندهی دولت وحدت ملی به میانجیگری جان کری به دست آمد. طبق توافقی که بین عبدالله و اشرف غنی امضا شده بود، قرار بود طی دو سال، لویه جرگهی قانون اساسی از سوی رئیسجمهور تشکیل شود و با تغییر قانون، ریاست اجرایی شکل قانونی به خود گرفته و نظام حکومتی از ریاست جمهوری به نخستوزیری تغییر یابد. این اتفاقات نیفتاد و اشرف غنی تاکنون به تغییر نظام سیاسی تن نداده است.[1] همچنین بین این دو شخصیت سیاسی، راجع به تعیین افراد بر سر پستهای مهم و همچنین صدور فرمانهای حکومتی از سوی اشرف غنی، اختلاف وجود دارد.
اصلیترین دلیل چالش دولتسازی در افغانستان را میتوان سهم طلبیهای قومی دانست. چنین به نظر میرسد که اگر خود افغانها به راهحلی برای این مسئله دست نیابند، مجدداً زمینهی دخالت آمریکا در فضای سیاسی این کشور فراهم شده و افغانستان باز هم با دخالت خارجی، باید شاهد توافقی شکننده بین مسئولین آن باشد. این نکته نیز گفتنی است که یکی از دلایل قدرت گرفتن طالبان در دو سال اخیر را همین ضعف دولت و اختلافات مسئولین تشکیل میدهد. این اختلاف نظر را میتوان در به تعویق افتادن توافقنامهای که قرار بود بین دولت و حزب اسلامی حکمتیار امضا شود نیز مشاهده کرد. توافقنامهای که قرار بود در روز عید قربان امضا شود، طبق آنچه گلبدین حکمتیار اعلام کرد، به دلیل اختلافات داخلی دولت به تعویق افتاد.[2] قدرتیابی طالبان و اختلافات داخلی و ضعف دولت، همچنین برگزاری انتخابات آیندهی ریاست جمهوری را نیز با چالش مواجه میسازد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2- تحولات عرصهی سیاست خارجی
1-2- اختلافات و درگیریها با پاکستان
اختلافات بین دو کشور افغانستان و پاکستان، دامنهای از مسائل مختلف را در برمیگیرد که اختلافات مرزی اولین و بلکه مهمترین مورد آن را تشکیل میدهد. دیگر موارد این اختلافات را به لحاظ تاریخی، جنگ افغانستان و روابط پاکستان با گروههای مخالف دولت افغانستان (ازجمله طالبان) و روابط رو به رشد افغانستان و هند تشکیل میدهند.
1-1-2- خط دیورند
این خط مرزی در سال 1896 متعاقب معاهدهای که بین سر مورتیمر دیوراند، دیپلمات بریتانیایی و عبدالرحمان خان، حاکم وقت افغانستان منعقد شد، به وجود آمد. در سال 1947 و با تشکیل پاکستان، این کشور وارث آن معاهده شد و آن را بهعنوان خط مرزی خود با کشور افغانستان به رسمیت شناخت. بااینوجود، از آن زمان دولت افغانستان هیچگاه آن خط را به رسمیت نشناخته و سرزمینهای آنسوی این خط مرزی را جزئی از خاک افغانستان میداند.
در سالی که گذشت، این اختلاف مرزی، همچنان یکی از عمدهترین اختلافات رسمی بین دو کشور بود. مسئولین دولت فعلی افغانستان، در مقایسه با دولت قبل، مواضع کمتری راجع به این خط مرزی اتخاذ کردهاند و عمدتاً سعی نمودهاند مسئلهی این خط مرزی را از بازخورد رسانهها و افکار عمومی دور نگهدارند؛ تا جایی که حتی برخی از فعالان اجتماعی این کشور، دولت را به معاملهی پنهانی با پاکستان بر سر این خط مرزی متهم کردهاند.[3]
با توجه به اعلام تصمیم دولت پاکستان برای ساخت چهار گذرگاه در خط مرزی دیورند، احتمال افزایش تنشهای سیاسی دو کشور وجود دارد.
پس از انفجاری که در اواخر بهمنماه سال جاری در ایالت سند پاکستان به وقوع پیوست، این کشور تصمیم گرفت عبور و مرور از مرز تورخم و چمن را متوقف کند. علاوه بر آن، پاکستان به مدت چند روز حملات راکتی گسترده ای را ازخاک خود به شهرستان «لعل پور» ولایت ننگرهار و برخی دیگر از مناطق شرقی افغانستان انجام داد که احضار سفیر این کشور در کابل را در پی داشت. افغانستان همچنین اعلام کرد به دلیل اینکه پاکستان با بستن مرز چمن و تورخم تجارت بین دو کشور را با محدودیت مواجه ساخته، از این کشور نزد سازمان جهانی تجارت شکایت میکند.[4]
2-1-2- روابط پاکستان با طالبان
ارتباط پاکستان با گروههای جهادی افغان، عمدتاً به دههی 1980 – زمان اشغال افغانستان از سوی شوروی – بازمیگردد. عمدهی تشکیلدهندگان اصلی طالبان، تحصیلکردگان مدارس دینی جمعیت اسلامی پاکستان بودند. پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و استقرار حکومت طالبان در این کشور نیز، پاکستان – و علیالخصوص دستگاه اطلاعاتی این کشور – حامی اصلی این گروه محسوب میشد. با سرنگونی حکومت طالبان در پی حملهی ائتلاف آمریکایی به افغانستان، گفته شد رهبران این گروه به پاکستان گریختهاند. این مطلب در سخنرانی سرتاج عزیز – مشاور امنیتی و بینالمللی نخستوزیر پاکستان – نیز برای اولین بار مورد تأیید قرار گرفت.[5] باوجوداینکه پاکستان مدعی است که در حال راضی کردن طالبان به آمدن بر سر میز مذاکره است، در آبان ماه امسال بود که عبدالله عبدالله از روابط پاکستان با طالبان انتقاد کرد و آن را مانع بزرگی برای به نتیجه رسیدن فرآیند صلح دانست.[6] پیش از آن، شورای صلح افغانستان نیز اعلام کرده بود پاکستان تمایلی ندارد طالبان را بر سر میز مذاکره بکشاند.[7] به نظر میرسد با توجه به عمق روابط پاکستان با طالبان، دولت افغانستان در قانع کردن طالبان به راهحل سیاسی، به کمک پاکستان نیازمند است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-2- تلاش مسکو برای نفوذ گستردهتر در افغانستان
پس از خروج شوروی از افغانستان، روسیه بازیگر چندان فعالی در عرصهی سیاست داخلی این کشور نبوده است. این کشور در دههی 1990، در هماهنگی با تهران و دهلینو به حمایت و پشتیبانی از ائتلاف شمال در برابر طالبان پرداخت. پس از یازده سپتامبر و در پی حملهی ائتلاف آمریکایی به افغانستان، روسیه یکی از حامیان آن ائتلاف به شمار میرفت.
روسیه دو ملاحظه و نگرانی اصلی در قبال افغانستان دارد که ضرورتاً آن را از حالت بیتفاوتی در قبال این کشور خارج میکند: داعش و قاچاق مواد مخدر
1-2-2- داعش[8]
اولین و بلکه مهمترین ملاحظه، نگرانی از رشد داعش در افغانستان و استفاده از این کشور بهعنوان جای پایی برای افزایش حضور در آسیای مرکزی است؛ دلیل عمدهی تحرکات سیاسی روسیه در سال 1395 را همین عامل میتوان ذکر کرد. این کشور که در سوریه در حال نبرد با داعش است، از باز شدن یک جبههی جدید در آسیای مرکزی واهمه دارد. این خطر، به حدی برای روسیه نگرانکننده بود که پوتین را واداشت اعلام کند در صورت نیاز، برای مقابله با تهدیدهای امنیتی در مرز افغانستان، از پایگاه نظامی این کشور در تاجیکستان استفاده خواهد کرد.[9] ضمیر کابولوف، نمایندهی ویژهی روسیه در امور افغانستان نیز چندی پیش، از افزایش حضور داعش در افغانستان اظهار نگرانی کرد و مقصر اصلی این پدیده در افغانستان را ایالاتمتحده دانست.[10]
2-2-2- مواد مخدر
دومین نگرانی روسیه را در قبال افغانستان، قاچاق مواد مخدر شکل میدهد. روسیه یکپنجم بازار مواد مخدر جهان را به خود اختصاص داده است؛[11] بهگونهای که این مسئله، آن را دچار یک بحران سلامت اجتماعی نموده است. این کشور، طی چند سال گذشته، از یک معبر برای مواد مخدر صادره از افغانستان، به یک بازار مصرف برای آن تبدیل شده است. روسیه در موضوع مبارزه با مواد مخدر نیز ایالاتمتحده را سرزنش میکند. اگر ایالاتمتحده در طول جنگ افغانستان حدود 2350 کشته متحمل شد، سالانه بیش از 7000 شهروند روس بهخاطر مصرف بیشازحد مواد مخدر جان خود را از دست میدهند.
سیاست کلی روسیه در برخورد با این دو مسئله، افزایش نفوذ در افغانستان و تقویت ارتباط با طالبان است. در رابطه با برخورد با تهدید داعش، سفیر روسیه در افغانستان اعلام داشت که منافع روسیه و طالبان در راستای مبارزه با داعش یکسان است و پسازاین موضعگیری بود که نمایندگان افغانستان وی را جهت ارائهی توضیحات، به مجلس سنای این کشور دعوت کردند.[12] وی همچنین پیش از آن گفته بود: «طالبان یک جنبش سیاسی در افغانستان است و دولت افغانستان اگر صلح و آشتی میخواهد، باید بهصورت مستقیم وارد گفتوگوهای صلح با طالبان شود. ما برای تأمین امنیت نمایندگیهای سیاسی و کنسولگری روسیه و نیز برای تأمین امنیت آسیای میانه و روسیه، با طالبان ارتباط داریم.»[13]
هرچند که طبق اعلام برخی منابع طالبان، ارتباطات این گروه با روسیه به سال 2007 بازمیگردد، اما علنی و رسانهای کردن این ارتباطات موضوع جدیدی است و موقعیت این گروه را در فضای سیاسی افغانستان متأثر میسازد. بااینکه گمان بر این است حمایت مسکو از طالبان، حمایتی سیاسی باشد، اما ملاقاتهایی که گفته میشود بین سران این گروه و برخی مقامات روسی در مسکو و تاجیکستان رویداده، نگرانیهایی را برای مقامات دفاعی و امنیتی افغان به وجود آورده است.
البته روسیه تنها به ارتباط با طالبان اکتفا نکرده و بهمنظور افزایش نفوذ خود در افغانستان، به فعالیتهای بینالمللی چندجانبه نیز روی آورده است. در دسامبر سال گذشتهی میلادی، رسانهها از برگزاری نشستی سهجانبه (روسیه، چین و پاکستان) بهمنظور بررسی روند صلح افغانستان در مسکو خبر دادند. به باور بسیاری از کارشناسان، اهداف اصلی روسیه از برگزاری این نشست را تقویت نفوذ خود در افغانستان و رسمیت دهی و مشروعیت بخشی به طالبان شکل میدهد. بااینکه نشستی که برگزار شد صرفاً با حضور این سه کشور بود، از ایران، هند و افغانستان برای نشست دوم مسکو دعوت بهعملآمده است.[14]
با توجه به عدم اطمینان راجع به سیاست خارجی ترامپ در قبال افغانستان، به نظر میرسد بازیگرانی مانند روسیه و چین سعی در استفاده از فضای به وجود آمده دارند و به دلایل امنیتی و یا گسترش حوزهی نفوذ، تلاش میکنند جای پای خود را در افغانستان باز و یا محکم نمایند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
3-2- فعالتر شدن دیپلماسی طالبان
در سالی که گذشت، طالبان دیپلماسی قویتری را نسبت به گذشته از طریق دفتر سیاسی خود در قطر به نمایش گذاشت. این کشور روابط دیپلماتیک خود را با روسیه، چین و برخی کشورهای آسیای مرکزی و همچنین سازمانهای بینالمللی گستردهتر ساخته است تا با پیشنهاد مبارزه با تروریسم اشرف غنی مقابله نماید.
یکی از سفرهای سیاسی این گروه که در رسانه ها بازتاب قابل توجهی پیدا کرد، سفر هیئتی از دفتر سیاسی آن به پکن برای مذاکره با مقامات چینی دربارهی گفتگوهای صلح افغانستان بود. علاوه بر روسیه و چین، طالبان برای ایجاد و یا ارتقای روابط با کشورهای دیگری مانند آلمان، نروژ، فرانسه و ایالات متحده نیز تلاش هایی نموده است که از میزان موفقیت آنها اطلاع دقیقی در دست نیست. این گروه همچنین اعلام کرد در صورتی که ایالات متحده دفتر سیاسی آن را در قطر به رسمیت بشناسد و اسم رهبران ارشد این گروه را از لیست سیاه سازمان ملل حذف کند، حاضر است با این کشور نیز بر سر میز مذاکره بنشیند.[15] تحرکات سیاسی طالبان را میتوان تا حدی مثبت ارزیابی کرد؛ اگر این تحرکات به معنای فاصله گرفتن تدریجی این گروه از تروریسم و افراط گرایی و ورود آن به فرآیند گفتگو با دولت باشد.[16]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
دورنمای افغانستان در سال 96
با توجه به روندهایی که افغانستان در سال 1395 پشت سر گذاشت، در حوزهی داخلی، به نظر میرسد با توجه به اختلافاتی که در دولت وحدت ملی وجود دارد و همچنین با توجه به رویکردهای خودمحورانهی حکمتیار، روند صلح با حزب اسلامی دچار چالشهایی شود و به نتیجه رساندن این فرآیند برای دولت افغانستان کار آسانی نخواهد بود. در رابطه با طالبان نیز، با در نظر گرفتن پیشرفتهای میدانی که این گروه در افغانستان کسب کرده، درنهایت نیازمند تبدیل این پیروزیها به دستاوردهایی سیاسی است. با توجه به رویکردی که مسکو در قبال طالبان اتخاذ نموده و همچنین با توجه به فعالتر شدن دیپلماسی دفتر این گروه در قطر، احتمال نسبتاً بالایی وجود دارد که درنهایت به تعاملی سیاسی با دولت افغانستان وارد شود. هرچند ورود به فرآیند سیاسی از سوی طالبان امکان بالایی دارد، اما هنوز نمیتوان راجع به نتیجهی این فرایند اظهارنظری قطعی نمود.
در رابطه با ارتباط افغانستان با پاکستان، بهاحتمالزیاد درگیریهای مرزی بین این دو کشور در سال 1396 نیز – علیالخصوص در دو گذرگاه مرزی تورخم و چمن – ادامه خواهد یافت و ارتباط برخی دستگاههای پاکستانی با طالبان افغانستان، روابط دو کشور را تا حدی پیچیده میسازد.
منابع:
[1] اخپلواک: «اشرف غنی» مخالف تغییر نظام سیاسی افغانستان است، خبرگزاری فارس، قابلدسترسی در:
http://af.farsnews.com/politics/news/13951208000209.
[2] حکمتیار: مشکلات حکومت افغانستان عامل تأخیر در امضای تفاهمنامه صلح است، شفقنا، قابلدسترسی در:
http://af.shafaqna.com/FA/155415.
[3] فعالان جوان: حکومت در مورد خط دیورند طور پنهانی معامله کرده است، رادیو آزادی، قابلدسترسی در:
http://da.azadiradio.com/a/27799121.html.
[4] افغانستان از پاکستان در سازمان تجارت جهانی شکایت میکند، اسپوتنیک دری، قابلدسترسی در:
https://dari.sputniknews.com/opinion/201702261168685/.
[5] Pakistan Has Finally Admitted That Afghan Taliban Leaders Are Living There, Time, at:
http://time.com/4247456/pakistan-taliban-afghanistan-sartaj-aziz/.
[6] “تا حمایت پاکستان از طالبان قطع نشود، به میانجیگری آن کشور اعتماد نیست”، رادیو آزادی، قابلدسترسی در:
http://da.azadiradio.com/a/27327047.html.
[7] پاکستان برای حضور طالبان در مذاکرات صلح افغانستان تمایلی ندارد، خبرگزاری تسنیم، قابلدسترسی در:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/01/07/1034028/.
[8] جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به:
رویکرد روسیه به طالبان و داعش در افغانستان، اندیشکده راهبردی تبیین، قابلدسترسی در:
[9] پوتین: برای مقابله با تهدید امنیتی در مرز افغانستان از پایگاه نظامی تاجیکستان استفاده میکنیم، خبرگزاری فارس، قابلدسترسی در:
http://af.farsnews.com/world/news/13951210000152.
[10] Rise of ISIS in Afghanistan is threat to Russia – Moscow, RT, at:
https://www.rt.com/news/359220-russia-afghanistan-us-isis/.
[11] World Drug Report, Unite Nations Office on Drug and Crime, at:
https://www.unodc.org/documents/wdr/WDR_2010/1.2_The_global_heroin_market.pdf.
[12] روسیه و طالبان در مبارزه با داعش منافع مشترک دارند، خبرگزاری فارس، قابلدسترسی در:
http://www.farsnews.com/13950922000066.
[13] مسکو: طالبان افغانستان یک جنبش سیاسی است و با آنها ارتباط داریم، خبرگزاری تسنیم، قابلدسترسی در:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/09/18/1262233/.
[14] جهت کسب اطلاعات بیشتر دربارهی دیگر کنفرانسهای برگزار شده راجع به افغانستان، بنگرید به:
آینده افغانستان در سایه کنفرانسهای بینالمللی، اندیشکده راهبردی تبیین، قابلدسترسی در:
[15] شروط طالبان برای مذاکره مستقیم با آمریکا اعلام شد، خبرگزاری فارسف قابلدسترسی در:
http://af.farsnews.com/allnews/news/13950920000896.
[16] سفر هیئتی از طالبان به چین برای گفتگو دربارهی مذاکرات صلح افغانستان، اندیشکده راهبردی تبیین، قابلدسترسی در: