اندیشکده راهبردی تبیین – نگاهی آزادانه به تاریخ سرزمین فلسطین و سرنوشت پرمحنت فلسطینیان در یکصد سال اخیر، خبر از رنجی بزرگ میدهد که در طول این سالها در حق مردمانش روا داشته شده است. این «قصهی پر غصه[1]» به جهات مختلفی منحصر به فرد است، به گونهای که در طول تاریخ سابقهای از این حجم ستم بر ضد یک ملت یافت نمیشود.
البته بخشی از این ظلم منحصر به فرد، حجم عظیم و غیر قابل باور تبلیغات و تلاشی است که در طول سالیان برای سرپوش گذاردن بر فجایع فلسطین و عادی جلوه دادن اتفاقات آن سرزمین به کار رفته است.
لذا درک واقعیتهای جاری در طول یکصد سال اخیر در فلسطین، نیازمند پژوهشهای دقیق و موشکافانهی تاریخی است. در این نوشتار تلاش میشود تا به عنوان گامی هرچند کوچک، جنبههایی از این تاریخ را بررسی نموده و زوایای منحصر به فرد آن را در حد امکان برشماریم. تاکید میشود که آنچه ذکر خواهد شد، گوشههایی از حقیقت است که در این مجال فرصت بررسی آن فراهم شده است.
پاکسازی نژادی
تاریخ فلسطین، مجموعهای متنوع از فجایع و تلخیهایی است که علیه یک ملت اعمال شده است. انواع گوناگونی از جنایت علیه بشریت مثل قتل، شکنجه، غصب اموال و سرزمین و مواردی از این دست را میتوان فهرست نمود، اما به نظر میرسد بهترین تعبیری که میتواند حجم گستردهی این تعدیها را در حجم یک ملت و در عمق یک تاریخ منعکس نماید، تعبیر «پاکسازی نژادی[2]» است.
در تعریف، پاکسازی نژادی به تلاش برای ایجاد مناطق جغرافیایی یک دست و همگن به لحاظ نژادی و قومی گفته میشود که به وسیلهی اخراج، تبعید اجباری و کشتار صورت میگیرد. پاکسازی نژادی عموماً با حذف بقایای تاریخی و تمدنی قوم هدف صورت میگیرد.[3]
پاکسازی نژادی، سیاست تعریف شدهی گروهی خاص از افراد برای حذف نظاممند گروهی دیگر از قلمرویی خاص بر مبنای مسائل مذهبی، نژادی یا ملی است. این سیاست عموماً با اعمال خشونت و عملیات نظامی همراه است و مستلزم نقض حقوق بشر و قوانین بشر دوستانهی بین المللی است. بیشتر شیوههای پاکسازی نژادی، نقض فاحش کنوانسیونهای ژنو و پروتکلهای الحاقی 1977 میباشد.[4]
پاکسازی نژادی از منظر قوانین بین المللی به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته میشود و میبایست مطابق با قوانین بین المللی مورد رسیدگی قرار گیرد. از جمله مشهورترین سوابق بین المللی برای رسیدگی به پروندههای جنایات جنگی، تعقیب قضایی مجرمان پرونده یوگسلاوی سابق است که در لاهه تشکیل شد.
سازمان ملل در گزارشی که متعاقب قطعنامهی 819 شورای امنیت در سال 1993 در خصوص فجایع صربها در بوسنی و هرزگوین منتشر کرده است، تمایل یک کشور و یا رژیم برای اعمال قوانین نژادی در مناطقی که ساکنان آن به لحاظ نژادی آمیخته هستند، با استفاده از ابزارهایی مانند تخلیه، خروج جمعیت و سایر راهکارهای خشونت آمیز از جمله دستگیری، انفجار خانهها و مستقر کردن گروههای جدید در خانههای باقی مانده را از جمله مصداقهای پاکسازی نژادی میداند.[5]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
طرح تقسیم فلسطین از سوی سازمان ملل؛ چراغ سبزی برای عملیات پاکسازی
زمانی که صهیونیستها در سال 1947 عملیات پاکسازی نژادی در فلسطین را آغاز نمودند، آنجا سرزمینی آمیخته از یهودیان و فلسطینیان بود. فلسطینیان بومی، دو سوم جمعیت را در این کشور تشکیل میدادند. البته ناگفته نماند که نسبت تعداد فلسطینیان به جمعیت کل کشور در اوایل دوره قیمومیت 90 درصد بود. یک سوم دیگر نیز تازه واردهای یهودی ـ شهرکنشینان و مهاجران از اروپای جنگ زده ـ بودند که اکثر آنها در دههی 20 میلادی به فلسطین آمده بودند.
در 29 نوامبر 1947 سازمان ملل با پذیرش طرح تقسیم فلسطین (قطعنامه 181)، بهطور کلی ترکیب قومیتی جمعیت این کشور را نادیده گرفت و به جنبش صهیونیسم سرزمینی داد که بیش از نیمی از وسعت فلسطین را شامل میشد. در آن وقت یهودیان تنها صاحب کمتر از 6 درصد کل زمینهای فلسطینی بودند.
در اوایل دسامبر 1947، در محدودهی مرزهای ترسیمی برای کشور یهودی توسط سازمان ملل، حدود یک میلیون نفر فلسطینی از جمعیت یک میلیون و سیصدهزار نفری فلسطینیان زندگی میکردند و جامعهی یهودی فقط ششصد هزار نفر جمعیت داشت.[6]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پاکسازی نژادی در فلسطین؛ رویای رهبران صهیونیسم
شواهد تاریخی نشان میدهد شکلگیری و گسترش اندیشهی صهیونیسم، با طرحهای دقیق رهبران این جنبش برای اخراج فلسطینیان و عربزدایی از فلسطین همراه بوده است. با آغاز زمزمهی پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، این پرسش که در کشور آیندهی یهودی تکلیف فلسطینیان چه خواهد بود، به یک سؤال جدی برای آنان تبدیل شد. دکتر ایلان پاپه در کتاب چالشی خویش تاکید میکند که پاسخ به این سوال «توازن» بوده است. این اصطلاح به توازن جمعیتی بین عربها و یهودیها اشاره دارد. به این معنا که هر زمانی مغایر با اکثریت یا انحصاری بودن یهودیان باشد، شرایط بحرانی توصیف میشود.
مرور بخشی از سخنان بن گوریون[7] در جمع اعضای ارشد حزب ماپای در تاریخ سوم دسامبر 1947 برای درک این واقعیت که رهبران صهیونیسم به پاکسازی نژادی به عنوان یک طرح و نقشه حساب شده نگاه میکردند، خالی از لطف نیست:
«40 درصد جمعیت در مناطقی که به کشور یهودی اختصاص داده شده است، غیر یهودی هستند. این ترکیب، مبنایی قابل اعتماد برای کشور یهودی نیست و باید با شدت و قدرت با این واقعیت برخورد کنیم. این پراکندگی جمعیت، توانایی ما را برای نگهداری از تمامیت ارضی کشور یهودی زیر سوال میبرد. تنها کشوری با دست کم 80 درصد جمعیت یهودی، کشوری با ثبات خواهد بود.»[8]
برنامه های ویژهی جنبش صهیونیسم برای زمینه سازی تشکیل این رژیم که واقعیتهای پذیرفته شدهی تاریخی هستند، از جمله طرحهای C و D[9] که به عنوان طرح اجرایی عملیات پاکسازی نژادی مطرح هستند، شواهدی بر این مدعایند.
روششناسی پاکسازی نژادی در فلسطین
- کوچ اجباری: از اصلیترین گامهای پروژه پاکسازی نژادی در فلسطین، کوچاندن اجباری ساکنان بومی فلسطین بود. شاید بتوان اینگونه ادعا کرد که اگر اصراری بر کوچاندن اجباری فلسطینیان از سرزمین مادریشان نبود، امکان رسیدن به یک توافق وجود داشت. چرا که کشور آنان طی قرنها دست به دست شده بود و در برخی مقاطع به مهاجمان اروپایی و دیگران واگذار شده بود و در همهی این مدت زندگی عادی مردم بدون تغییر باقی مانده بود؛ اما این بار تغییرات محدود به انتقال قدرت از حاکمیتی به حاکمیت دیگر نبود، بلکه اساساً سلب مالکیت از سرزمین بود.
- ارعاب: متقاعد کردن فلسطینیان به خروج از سرزمین خویش، اقدامی نبود که به سادگی میسر باشد. یکی از راهکارهای عملی ساختن این طرح، ترساندن مردم با حداکثر اعمال خشونت بود. گزارشهای متفاوتی از شیوههای عملی این گام روایت شده است. از جمله اولین روشهای ذکر شده این بود که «نظامیان یهودی، بشکههای حاوی مواد منفجره و توپهای فولادی را به سمت مناطق مسکونی فلسطینیان حرکت میدادند یا مخلوطی از نفت و بنزین را روی جادهها میپاشیدند که بعد از مدتی آتش میگرفت. زمانی که شهروندان فلسطینی ـ که به شدت ترسیده بودند ـ از خانههای خود خارج میشدند تا این دریای آتش را خاموش کنند، هدف آتش مسلسل قرار میگرفتند.[10]»
- تخریب و نابودسازی روستاهای فلسطینی: روستاهای زیادی در طرح پاکسازی نژادی فلسطین مورد هجمه قرار گرفتند که امروز جز نامی از آنها وجود ندارد و طرح پاکسازی در مورد آنها بهطور کامل اجرا شده است. بازخوانی اتفاقی که برای دهکده دیریاسین در نهم آوریل 1948 رخ داد، گویای بخشی از این وقایع است. «سربازان یهودی به محض رسیدن به این دهکده، با مسلسل، خانهها را به گلوله بستند و بسیاری از ساکنان را کشتند. سپس بقیهی اهالی دهکده را در یک مکان جمع کرده، با خونسردی تمام به قتل رساندند یا مورد آزار جنسی قرار دادند. تعدادی از زنان نیز پس از تجاوز کشته شدند»[11] وقتی خبر دیر یاسین به مناطق دیگر رسید، بسیاری از مردم از خانهها و روستاهای خود فرار کردند. روستاهای «قالونیا»، «ساریس»، «بیت سوریک» و «بیدو»، چهار دهکدهی نزدیک به هم هستند که نیروهای یهودی ظرف یک ساعت آنها را با خاک یکسان کرده و از سکنه تخلیه نمودند.[12]
- کشتار در شهرهای فلسطین: مطابق گزارشهای موجود تاریخی، حمله به مراکز شهری فلسطینی از «طبریه» آغاز شد و در ادامه شهرهای حیفا، صفد، عکا، بیسان، یافا، بیت المقدس و دیگر شهرها مورد هجوم قرار گرفتند. عملیات ارعاب یهودیها علیه ساکنان محلی شامل به توپ بستن، شلیک هوایی، ریختن سیلی از روغن و سوخت مشتعل از حاشیهی کوه به پایین و انفجار بشکههای مواد منفجره بود.[13] گوشههایی از آنچه در این عملیات در بندر حیفا توسط ولید خالدی منتشر شده است گویای اوضاع فاجعهبار آن روزهاست. «مردان بر دوستان خود و زنان بر کودکانشان پیشی میگرفتند. قایقهای بندر خیلی زود پر از آدم شد. جمعیت زیاد موجود در قایقها، وحشتناک بود. بسیاری از قایقها واژگون شده، با تمام مسافرانشان غرق شدند.[14] »
- سیاستهای رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از بازگشت فلسطینیان: سیاستهای رژیم در این خصوص به دو بخش عمده تقسیم میشد. در سطح داخلی رژیم اشغالگر به دنبال نابودی تمام روستاهای تخلیه شده و تبدیل آنها به شهرکهای جدید یهودینشین یا جنگلهای طبیعی طرح ریزی شد. در سطح بین المللی نیز تلاشهایی جدی با هدف کاهش فشار بین المللی بر رژیم برای بازگرداندن آوارگان صورت گرفت. همچنین اقداماتی نظیر وضع قوانین برای تصاحب زمینهای فلسطینی را نیز میتوان از این جمله بر شمرد.
- تخریب آثار فرهنگی و تمدنی فلسطین: برنامه مشخص رژیم اشغالگر در برابر آثار فرهنگی و تمدنی اسلامی و عربی در فلسطین، حذف و تخریب آنها بوده است. «سرنوشت مکانهای مقدس مسلمانان در رژیم صهیونیستی بدین ترتیب خواهد بود که برخی از آنها به عنوان نمادی از پیروزی باقی خواهند ماند – نمادی از اینکه صهیونیستها چطور جنگیدند و توانستند این سرزمین را «نجات» دهند. اگر هم نشود از آنها استفاده کرد همگی تخریب خواهند شد و کسی نمیتواند آنها را بازسازی کند تا مبادا بهانهای برای برگشت آنها به آن سرزمین بشود.[15]» فهرست زیادی از روستاهای فلسطینی وجود دارد که امروزه فقط از آنها نامی در کتابها باقی مانده است.[16]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پاکسازی نژادی در طول تاریخ و زوایای منحصر به فرد و استثنایی فجایع فلسطین
نمونههای مختلفی از پاکسازی نژادی در طول تاریخ نام برده میشود که از آن جمله میتوان به جابهجایی سرخپوستان قاره امریکا، پاکسازی و اقدامات نژاد پرستانه نازیها در جنگ جهانی دوم، نسلکشیها در یوگسلاوی سابق و پاکسازی نژادی در رواندا اشاره نمود؛ اما از آنچه گفته شد و ناگفتههای بسیار، میتوان نقاط متمایز و استثنایی برای فجایعی که در فلسطین گذشته و هنوز هم جریان دارد بر شمرد. شکی نیست که داستان فلسطین اولین داستان غمانگیز بشریت نیست، اما مواردی هست که به این تاریخ جنبهای استثنایی بخشیده است که آنها را اینگونه میتوان بر شمرد.
1- در اکثر تجارب استعمارگرانهی جایگزینی ملتی با ملت دیگر، مشکل جمعیتی با شیوههای مختلفی همچون کوچ اجباری، قتل عام و سرکوب، ادغام در ساکنان اصلی و یا ترکیبی از شیوههای مختلف حل شده است؛ اما تجربهی صهیونیستی از این جهت متفاوت است که نه در مناطقی دور از جهان قدیم (مثل آمریکای شمالی و جنوبی، استرالیا و نیوزلند)، بلکه در مرکز مشرق عربی و در منطقهای با تراکم جمعیتی بالا اتفاق افتاده است. از آنجا که ساکنان اصلی و قوم هدف این پروژه دارای تاریخی طولانی و تمدنی ریشهدار بودند، راه حل کوچاندن فلسطینیان سخت و دشوار بود. این وضعیت باعث شد تا مسئله کوچ اجباری فلسطینیان به سادگی و با روشهای قبلی استعماری همچون کوچ اجباری و سرکوب قابل اجرا نباشد. دیگر شیوهها چون ازدواج و ادغام هم که اساساً مطرح نبود. لذا از اصلیترین روش صهیونیستها برای پاکسازی فلسطین از اعراب که عبارت بود از ارعاب و ایجاد جو وحشت و ترور با استفاده از حداکثر خشونت استفاده شد.[17]
2- حجم انسانی آوارگی و بلاتکلیفی که در اثر عملیات پاکسازی فلسطین انجام گرفته است، هم از نظر تعداد نفرات و هم از نظر نسبت آوارگان به کل جمعیت بومی منطقه، بیسابقه است؛ و دیگر اینکه مشکل آوارگی این حجم عظیم از انسانها، تاکنون و بعد از گذشت 70 سال از وقوع نکبت، همچنان حل نشده باقی مانده است. آمارهای رسمی نشان میدهد در ابتدای سال 2017، از مجموع 12 میلیون و 700 هزار نفر فلسطینی در سراسر عالم، حدود 8 و نیم میلیون نفر پناهنده و آواره وجود دارد؛ که این یعنی نسبت 67 درصدی آوارگان که بزرگترین نسبت آوارگی در جهان است.[18]
3- از دیگر نقاط تاریک و منحصر به فرد پرونده فلسطین این است که مجامع بین المللی تاکنون نتوانستهاند راه حل عادلانهای برای این مشکل ارائه نموده و اقدام به حل آن نمایند. حتی فراتر از آن باید گفت که اولین بیعدالتی در این زمینه توسط سازمان ملل انجام گرفت و پس از آن نیز هیچ تلاش کارآمدی برای توقف پاکسازی نژادی فلسطینیان توسط مجامع بین المللی انجام نگرفته است. این در حالی است که در موارد مشابه و معاصر، مانند جنایات صربها در یوگسلاوی سابق، نهایتاً سازمان ملل و مجامع بین المللی ورود کرده و اقدام به محکومیت گسترده حاکمان و مسببان آن نمودند.
4- این واقعیت که در قرن بیست و یکم و با وجود ابزارهای گسترده ارتباطی و اطلاع رسانی، تنها پروژهی پاکسازی نژادی که هماکنون در برابر چشم همگان ساری و جاری است و کماکان ادامه دارد موضوع فلسطین است؛ به عبارت دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد پروژهی صهیونیسم، حجم عظیم سرمایه گذاری تبلیغاتی برای نادیده گرفتن این جنایت عظیم میباشد.
5- پاکسازی نژادی عموماً با حذف بقایای فرهنگی و تمدنی قوم هدف صورت میگیرد، اما در مورد پروژهی صهیونیسم در فلسطین این اتفاق از آنجا مهم و منحصر به فرد است که سابقهی تمدنی اسلامی و عربی در منطقه فلسطین، از جهات گوناگون خاص و یکتا است. هیچ یک از مناطق مشابه را نمیتوان یافت که در آن آثار ملموس و ناملموس فرهنگی و تاریخی با این پیشینه وجود داشته باشد. وجود قبلهی اول مسلمانان و گسترش قلمرو اسلامی تا مرزهای فلسطین در عهد خلفا، میراث فرهنگی گوناگونی در این سرزمین برجای گذارده است. از یک سو در برنامهای حساب شده و به بهانههای گوناگون، اقدام به حذف نمادهای فرهنگی و تمدنی اسلامی و عربی در سرزمین فلسطین میشود و از سوی دیگر، در قالب کاوشهای باستانی در زیر مسجدالاقصی، به دنبال کشف یک نشانه با هدف سابقه سازی برای ملت جعلی یهود هستند.
6- از دیگر تفاوتهای پاکسازی نژادی در فلسطین با دیگر موارد مشابه این است که در اکثر موارد، قوم هدف، اقلیتی در میان یک اکثریت بودهاند. مثلاً صربها علاقهمند به ایجاد یک جمهوری مستقل خالص نژادی مختص خود بودند، اما اقلیت بزرگ مسلمانان این امر را برای صربها با مشکل مواجه کرده بود. ولی در فلسطین ماجرا کاملاً برعکس بوده است. یک اقلیت مهاجر اقدام به پاکسازی اکثریت مسلمان و عرب بومی نمودهاند.
7- تناقض بین سیاستهای خشونتبار و نابود کنندهی صهیونیسم از یک طرف و به کار گرفتن ادبیات صلح و دوستی از سوی آنان از سوی دیگر از مشخصههای قابل توجه و منحصر به فرد تاریخ پر محنت فلسطین است. برای مثال از تعبیر فعالیتهای جنگی یهودیان به تلاش برای حفاظت از ارزشهای سازمان ملل و منشور این نهاد در سال 1948 توسط بن گوریون[19] از یک سو و راهبری طرح پاکسازی نژادی توسط او از سوی دیگر میتوان اشاره نمود. سیاست مزورانهای که پس از آن نیز همواره در جریان بوده و هست.
8- اگر چه بیشتر مصادیق تاریخی که در این مقاله مرور شد، در سال 1948 و همزمان با واقعهی «النکبة» اتفاق افتاده است، اما اینها جنایاتی است که در طول این سالها ادامه داشته و هنوز هم مردم فلسطین از آثار ناشی از آن رنج میبرند. وضعیت اسفبار آوارگان فلسطینی در کشورهای دیگر، وضعیت فلسطینیهای ساکن سرزمینهای اشغالی، دیوار نژادپرستانه حائل، حملات نظامی به غزه، عدم وجود حاکمیت فلسطینی و دهها مورد دیگر از این دست را باید در نوشتههای دیگر به تفصیل مورد بررسی قرار داد؛ اما به صورت کلی میتوان گفت از ویژگیهای منحصر به فرد فجایع فلسطین، استمرار آن در بازهی زمانی بسیار طولانی است.
جمعبندی
تاریخ فلسطین در یکصد سال اخیر را از جنبههای گوناگونی میتوان مورد بررسی قرار داد. بررسی این تاریخ از جنبهی «عملیات پاکسازی نژادی» در این سرزمین، تصویر واقعیتری از آنچه در فلسطین شروع شده و همچنان جریان دارد را در اختیار قرار میدهد. اگر چه به لحاظ تاریخی از همهی وقایع مشابه آمار و اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، اما ماجرای فلسطین از جهاتی که ذکر شد منحصر به فرد و بیسابقه است.
تبیین علمی و مقایسهای تاریخ مظلومیت فلسطین نباید فقط یک اقدام تبلیغی و رسانهای قلمداد شود. یک حرکت فراگیر علمی لازم است تا از جهت گوناگون حقوقی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به بررسی علمی ظلمهای تاریخی فلسطین بپردازد. این نوشتار تلاش داشت قدمی کوچک در مسیر برداشته باشد.
منابع و پی نوشت ها:
[1]. تعبیری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص رنج و محنت ملت فلسطین در بیاناتشان در ششمین کنفرانس بین المللی حمایت از ملت فلسطین، در 3 اسفند 1395 به کار بردند.
[2]. به عربی: التطهیر العرقي یا التطهیر الإثني؛ و به انگلیسی: Ethnic Cleansing
[3]. http://www.britannica.com/topic/ethnic-cleansing
[4]. ایلان پاپه، پاکسازی نژادی در فلسطین، آزاده کشور دوست، تهران، اندیشه ورزان آریا، 1394، چاپ اول، ص 17، به نقل از مجله اروپایی قانون بین الملل
[5]. سازمان ملل متحد، گزارش شورای امنیت متعاقب قطعنامه 819، 30 آوریل 1993 قابل بازیابی در:
https://documents-dds-ny.un.org/doc/UNDOC/GEN/N93/248/91/IMG/N9324891.pdf?OpenElement
[6]. سلمان ابوسته، اطلس فلسطین، دکتر سید یحیی صفوی، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1394، چاپ دوم، ص 57
[7]. دیوید بن گوریون، متولد 1886 در شهر پلونسک لهستان، از شاخص ترین موسسان حزب ماپای به شمار می رود. وی در سال های 1935 تا 1948 رهبری اجرایی آژانس یهود را بر عهده داشت. وی در سال 1948 و پس از اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی، اولین نخست وزیر رژیم و همزمان اوزیر دفاع آن شد.
[8]. ایلان پاپه، همان، ص 78.
[9]. برنامه ی D يا دالت (به عبری)، برنامهی جامعی برای پاکسازی فلسطین از ساکنان غیر یهودی که شامل موقعیت دقیق روستاها و شهرهای هدف بوده و بر مبنای موقعیت های راهبردی روستاها انتخاب شدهاند. در این طرح، وظیفهی هر گروه مشخص به روشنی بیان شده است. اسناد منتشر شده از وزارت دفاع رژیم صهیونیستی در سالهای آخر دههی 90 نشان از برنامه ریزی دقیق در این پروژه دارد.
[10]. ایلان پاپه، همان، ص 88.
[11]. همان، ص 122
[12]. همان، ص 124
[13]. همان، ص 127
[14]. ولید خالدی، وثائق مختاره عن حرب 1948، مجلة الدراسات الفلسطینیه، عدد 34، ربیع 1998، ص 57
[15]. ایلان پاپه، همان، ص 162
[16]. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به سایت «المرکز الفلسطینی للاعلام، القری الفلسطینیة المدمرة» قابل بازیابی در:
https://www.palinfo.com/news/2006/9/14/-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D9%89-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%D9%85%D8%B1%D8%A9-1-
[17]. احسان ادیب مرتضی، تروریسم صهیونیستی، محمد رضا بلوردی، تهران، اندیشه سازان نور، 1388، چاپ اول، ص 308
[18]. عدد اللاجئین الفلسطینیین فی العالم فی بدایة سنة 2017، مرکز الزیتونه للدراسات و الاستشارات
[19]. ایلان پاپه، همان، ص 105