جنگ کفتارها در غوطه شرقی دمشق؛دلایل و فرصت‌ها

مقاله حاضر با بررسی درگیری‌ها و تنش‌های اخیر میان گروه‌های تروریستی در غوطه شرقی دمشق، به ماهیت این گروه‌ها، دلایل نظامی و سیاسی جنگ میان تروریست‌ها و فرصت‌های برآمده از آن برای دولت سوریه و متحدانش می‌پردازد.

اندیشکده راهبردی تبیین – طی روزهای اخیر گروه‌های تروریستی حاضر در غوطه شرقی دمشق به‌صورت نظامی با یکدیگر درگیر شده و تلفات انسانی نسبتاً زیادی به هم وارد کرده‌اند. در یک‌سو، جیش الاسلام قرار دارد که به‌طور آشکاری از عربستان تبعیت می‌کند. این گروه چه در عرصه نظامی و چه در عرصه سیاسی، پیرو خط و مشی عربستان است. در سوی دیگر اما گروه‌های اخوانی ازجمله فیلق الرحمن قرار دارند که طبیعتاً به ترکیه و قطر نزدیک می‌باشند. تقابل میان گروه‌های تروریستی که هر یک ‌به ‌یکی از بازیگران خارجی مرتبط است، علاوه بر قدرت‌طلبی این گروه‌ها، بیان‌گر اختلاف نظرات بازیگران خارجی نافذ بر این گروه‌ها نیز است. این اختلاف‌نظر در دو حوزه‌ی سیاسی و میدانی قابل‌بررسی است. اما نکته قابل‌تأمل دیگر این‌که دولت سوریه و متحدانش به‌خوبی می‌توانند از این درگیری‌های نظامی، بهره‌ی لازم را ببرند. به‌خصوص هرچقدر که محل درگیری، از اهمیت راهبردی بیشتری برخوردار باشد، این بهره بیشتر و راهبردی‌تر خواهد بود.

عطف به مقدمه مذکور و مطالعات صورت گرفته در خصوص وقایع نظامی و سیاسی حول تحولات سوریه در چند سال اخیر، یادداشت اخیر درصدد پاسخ‌گویی به سه سؤال اساسی در حوزه ماهیت تروریست‌ها در غوطه شرقی دمشق، دلایل درگیری و فرصت‌های ایجادشده برای دولت سوریه است. درواقع سؤالاتی از قبیل ماهیت گروه‌های درگیر در غوطه دمشق  و اینکه به چه جریان و بازیگران خارجی وابسته هستند؟، دلایل میدانی و سیاسی درگیری گروه‌های تروریستی در این منطقه چیست؟ و درگیری گروه‌های تروریستی چه فرصتی را برای دولت و ارتش سوریه فراهم می‌کند؟» پرسش‌های است که در ادامه مورد بررسی قرار می‌گیرند:

ماهیت گروه‌های تروریستی غوطه شرقی دمشق

اگر مخالفان و بازیگران خارجی و حامیان گروه‌های تروریستی در سوریه را شامل مثلثی از کشورهای عبری ، عربی و غربی بدانیم،[2] در شروع تحولات سوریه می‌توان از یک مثلث منطقه‌ای هم یادکرد و آن مثلث ترکیه، قطر و عربستان بود. باوجود هدف واحد این سه کشور مبنی بر سرنگونی بشار اسد، اما آن‌ها ابزارها و اهداف خاص خود را داشتند. همین نگاه متفاوت این سه کشور به تحولات سوریه ماهیت گروه‌های تروریستی در این کشور را هم رقم‌زده است.به تعبیری می‌توان گفت ماهیت گروه‌های تروریستی در سوریه بر اساس میزان نزدیکی به این سه کشور تعیین می‌شود. یعنی گروه‌های نزدیک به عربستان ماهیت وهابی دارند و گروه‌های نزدیک به قطر و ترکیه ریشه‌های اخوانی دارند و می‌توان آن‌ها را همگی در دایره اخوان المسلمین مصر جا داد.

همین وضعیت در غوطه شرقی دمشق نیز حاکم است. در این بخش از تحولات سوریه که اهمیت آن کمتر از حلب نیست، گروه‌های وهابی و اخوانی باوجود تلاش برای فائق آمدن بر ارتش سوریه، همواره تحت تأثیر عقاید متفاوت و بازیگران حامی منطقه‌ای در جدالی نظامی و سیاسی به سر برده‌اند.

سه گروه تروریستی که در این منطقه بیشترین نفوذ را در سال‌های اخیر داشته‌اند جیش الاسلام ، فیلق الرحمن و تحریر الشام هستند. جیش الاسلام با ریشه‌های عقیدتی در وهابیت و با حمایت صریح عربستان نماینده وهابیت در سوریه است. فیلق الرحمن با گرایش‌های نزدیک  اخوان المسلمین  و تحریر الشام نیز به‌عنوان یکی از شاخه‌های القاعده تحت‌الحمایه قطر و ترکیه هستند. در ادامه به‌صورت اجمالی به معرفی این سه گروه تروریستی در سوریه پرداخته می‌شود:

جیش الاسلام که به سرکردگی زهران علوش، سرکرده گروه تروریستی گردان اسلام در سپتامبر 2013 اعلام موجودیت کرد، متشکل از 50 گروهک با تفکر سلفی افراطی است که بیشتر در دمشق و حومه آن فعالیت می‌کنند. جیش الاسلام معروف به ارتش عربستان در سوریه است. گروه‌های وابسته به آن ازجمله گردان توحید الاسلام و گردان الانصار از گروه‌های مهم تکفیری سوریه هستند. گردان اسلام به سرکردگی زهران علوش از ارکان اصلی جیش الاسلام است که نُه هزار نیرو در اختیار دارد. پدر زهران علوش، سرکرده این گروه یکی از مفتی‌های سلفی معروف در عربستان است. این گروه مسئولیت انفجار دفتر امنیت ملی سوریه که به کشته شدن وزیر دفاع، رئیس امنیت ملی و برخی دیگر از مقامات امنیتی سوریه نیز انجامید را بر عهده گرفت.[3] علوش چندی قبل در عملیاتی کشته شد.

تحریر الشام به سازمان آزادی‌بخش شام یا کمیته آزادی‌بخش شام نیز معروف است. این گروه همچنین به‌عنوان یکی از زیرشاخه‌های القاعده به‌عنوان القاعده سوریه یا القاعده شام نیز شناخته می‌شود، که یک گروهک جهادی و یک سازمان تروریستی سلفی درگیر در سوریه است. تحریر الشام همان گروهکی است که در تاریخ 15 آوریل، اتوبوس‌هایی که عملیات تخلیه ساکنان شیعه از فوعه و کفریا را انجام می‌دادند، با مواد منفجره موردحمله قراردادند و طی این عملیات تروریستی باعث شهادت 126 نفر شدند که بیش از 60 نفر آن‌ها کودک بودند.[4]

فیلق الرحمن در ابتدای سال ۲۰۱۴ میلادی در حومه دمشق تشکیل شد که از گروه‌های پراکنده‌ای دیگری که در غوطه شرقی دمشق می‌جنگیدند، مانند جیش الأمة، ألویة الحبیب المصطفى،لواء أبو البراء، لواء أبو موسى الأشعری، ولواء شهداء دوما تشکیل شد. فیلق الرحمن از تنوع و کثرت عناصر پیوسته به خود و همچنین مناطق استقرار خود در غوطه شرقی و قلمون در نزدیکی مرزهای لبنان استفاده کرده و آن را مناطق تحت سیطره خود اعلام کرد.[5] هرچند در سال‌های قبل سیطره زیادی بر غوطه شرقی دمشق داشت اما اخیراً با فعالیت‌های شدید جیش الاسلام از یک‌سو و حملات ارتش سوریه علیه هردوی آن‌ها تا حدودی از مواضع خود عقب‌نشینی کرده است.

باوجود ماهیت تقریباً متفاوت و حامیان خارجی مختلف، هر سه گروه در گرایش‌های قبیلگی-فرقه ای و استفاده از خشونت و ترور در پیشبرد اهدافشان دارای ماهیت مشترک هستند. آنچه آن‌ها را در مقابل هم قرار می‌دهد از یک‌سو ماهیت متفاوت عقیدتی است که ریشه در وهابیت یا اخوان المسلمین دارد و از سوی دیگر ماهیت متفاوت وابستگی به بازیگران خارجی است

باوجود ماهیت تقریباً متفاوت و حامیان خارجی مختلف، هر سه گروه در گرایش‌های قبیلگی-فرقه‌ای و استفاده از خشونت و ترور در پیشبرد اهدافشان دارای ماهیت مشترک هستند. آنچه آن‌ها را در مقابل هم قرار می‌دهد از یک‌سو ماهیت متفاوت عقیدتی است که ریشه در وهابیت یا اخوان المسلمین دارد و از سوی دیگر ماهیت متفاوت وابستگی به بازیگران خارجی است، چراکه نوع نگاه عربستان، ترکیه و قطر به تحولات سوریه و اهداف منطقه‌ای، این گروه‌ها را در غوطه شرقی دمشق در مقابل هم قرار داده است. در واقع می‌توان گفت دو ماهیت متفاوت عقیدتی و وابستگی عامل تقابل این گروه‌ها در غوطه شرقی دمشق است.

 

 

دلایل درگیری گروه‌های تروریستی

با شناخت ماهیت گروه‌های درگیر در غوطه شرقی دمشق تا حدودی دلایل برخورد این گروه‌ها باهمدیگر روشن شد. اما علاوه برریشه‌های عقیدتی و تأثیرگذاری بازیگران خارجی که به‌صورت کلی مطرح شد، دو دلیل مهم این برخوردها و درگیری‌های مسلح بین جیش الاسلام و گروه‌های وابسته از یک‌سو فیلق الرحمن و تحریر الشام از سوی دیگر تحولات میدانی و اهمیت راهبردی دمشق و دلایل سیاسی است که در ادامه واکاوی خواهند شد.

دلایل نظامی: منطقه «غوطه دمشق» شامل دو بخش شرقی و غربی آن به دلیل نزدیک بودن به پایتخت سوریه، در معادلات میدانی از اهمیت بسیاری برخوردار است.غوطه دمشق، منطقه‌ای است که از شرق و غرب و جنوب شهر دمشق را فراگرفته و از حیث تقسیمات اداری و استانی تابع استان ریف دمشق است.غوطه غربی دمشق از تنگه «ربوه» دمشق آغازشده و با امتداد به سمت غرب و جنوب مناطق اطراف مزه، کفر سوسه، داریا، ببیلا، صحنایا، الأشرفیة و سبینه را در برمی‌گیرد.اما غوطه شرقی دمشق از شهر دوما آغازشده و به سمت شرق و جنوب امتداد می‌یابد و اطراف شهر دمشق را در برمی‌گیرد، جرمانا، الملیحه، عقربا، حزّه، کفربطنا و عربین مهم‌ترین شهرها و شهرک‌های غوطه شرقی است.[6]

غوطه شرقی دمشق به لحاظ نزدیکی به دمشق و فرودگاه بین‌المللی برای همه گروه‌های درگیر، از دولت سوریه و جبهه مقاومت گرفته تا گروه‌های تروریستی وهابی و اخوانی از اهمیت بالای برخوردار است. تسلط بر این منطقه نه‌تنها ازلحاظ راهبردی و تلاش برای اهداف بعدی در دمشق از اهمیت بالای برخوردار است بلکه در بین گروه‌های سلفی بعد از شکست در حلب، گروه مسلط بر این منطقه از دست بالاتری در میان طیف وسیع گروه‌های تروریستی برخوردار خواهد بود.

همچنین ازلحاظ میدانی تا پیش ‌از این درگیری‌ها، جیش الاسلام در بخش «دوما» و مناطق اطراف آن حضور داشت و فیلق نیز در بخش میانی غوطه یعنی از شهر حموریه به سمت منطقه «جوبر» را تحت کنترل داشت.[7] اما گسترش فعالیت‌های فیلق الرحمن خشم و نارضایتی  جیش الاسلام را به دنبال داشت. به همین دلیل جیش الاسلام تلاش دارد، با تصرف شهرک «جسرین» از محور شهرک «المحمدیه» در غوطه شرقی که تنها راه ارتباطی فیلق الرحمن با غوطه شرقی و دنیای خارج است، این گروه را به محاصره خود درآورد. جیش الاسلام با لشکرکشی گسترده ازجمله اعزام تانک‌ها و توپ‌هایش به غوطه شرقی درصدد عقب نشاندن فیلق الرحمن و هیأت تحریر الشام از عربین و حزه و تصرف این دو شهرک بود که به درگیری‌های شدید مسلحانه بین این گروه‌ها منتهی شد. [8]

اگرچه درباره دلایل اصلی و واقعی این درگیری‌ها و اختلافات سخنی گفته نشده، اما با توجه به اهمیت راهبردی منطقه غوطه به دلیل نزدیکی آن به دمشق و حمایت‌ مالی و نظامی گسترده شیوخ عرب از گروه‌های مسلح این منطقه آشکار است که دلیل این درگیری‌ها چیزی جز تلاش جهت سیطره بر مناطق بیشتر باهدف نزدیک‌تر شدن به دمشق و محقق کردن آرزوی حمله به این شهر و براندازی نظام سوریه در آن نمی‌تواند باشد.[9]

تلاش تروریست‌ها برای تسلط بر غوطه شرقی دمشق نوعی سرمایه‌گذاری برای این گروه‌ها جهت داشتن جای پای بیشتر در آینده سوریه است.

درنهایت باید گفت علاوه بر اهمیت راهبردی غوطه شرقی دمشق برای طرفین درگیر، تروریست‌های طرفدار قطر و ترکیه از یک‌سو و بازیچه‌های دست عربستان از سوی دیگر تسلط بر این مناطق را به لحاظ نظامی برای خود حائز اهمیت می‌دانند و این احتمال را برای خود قائل هستند که هر گروهی که بر غوطه شرقی مسلط شود می‌تواند در مذاکرات سیاسی از وزن بالاتری نسبت به دیگر گروه‌ها برخوردار باشد و از امتیاز بیشتر برخوردار باشد. درواقع تلاش تروریست‌ها برای تسلط بر غوطه شرقی دمشق نوعی سرمایه‌گذاری برای این گروه‌ها جهت داشتن جای پای بیشتر در آینده سوریه است.

 

 

دلایل سیاسی: علاوه بر دلایل میدانی و نظامی نقش عوامل سیاسی در جنگ کفتارها از اهمیت بالایی برخوردار است. ای دلایل هم شامل مسائل سیاسی در داخل سوریه است و هم بازتابی از تضادهای سیاسی بازیگران حامی آن‌ها در منطقه است. به لحاظ تحولات داخلی در خاک سوریه موضوع جایگزینی برای بشار اسد و احتمال سیستم فدرالی در سوریه که از اهداف این گروه‌ها است، دو عامل مهم تقابل آن‌هاست.

در داخل سوریه تمام گروه‌های درگیر با دولت سوریه بر سر سقوط بشار اسد وحدت دارند ولی در مورد اینکه چه دولتی باید جایگزین شود باهم در تقابل هستند. اینکه دولت جایگزین مدنظر آن‌ها اخوانی باشد یا وهابی محل اختلاف این گروه‌هاست. بی‌شک عربستان و گروه‌های دست‌نشانده در سوریه شکل‌گیری یک دولت اخوانی را شاید به‌مراتب خطرناک‌تر از یک دولت سکولار مثل بشار اسد برای خود بدانند و قطر و ترکیه نیز نگران تداوم نفوذ عربستان در دنیای اهل سنت هستند و نفوذ آن‌ها در سوریه و شکل‌گیری یک دولت وهابی در مرزهای ترکیه را تهدیدی علیه اخوان المسلمین می‌دانند که باهم دستی و همراهی عربستان در مصر سقوط کردند و تا حدودی درصحنه سیاسی مصر به حاشیه رفته‌اند.

دلیل سیاسی دیگر این جنگ فرقه‌ای که در قسمت قبل هم بدان اشاره شد، این است که در صورت عدم سقوط بشار اسد در دولت مشترکی که احتمال فدرالی بودن آن را می‌دهند، نفوذ بیشتری هم از لحاظ سرزمینی و هم از لحاظ سیاسی داشته باشند. بعد از ناامیدی از سقوط بشار طرح گروه‌های درگیر و حامیان منطقه‌ای ایشان طرح فدرالیسم در سوریه است. از آنجا که سقوط بشار و  طرح تجزیه تمامیت ارضی این کشور  به‌عنوان دو هدف اولیه آن‌ها با شکست روبرو شده است، تلاش برای یک نظام فدرالی و یک دولت ائتلافی می‌تواند طرح جایگزین آن‌ها باشد. در این طرح نیز به لحاظ سیاسی تسلط بر سرزمین‌های استراتژیک و وسعت سرزمین در اختیار برای هر گروه تروریستی در مذاکرات سیاسی و نفوذ آن‌ها در آینده سوریه تأثیرگذار است.

علاوه بر تأثیر تحولات سیاسی در داخل سوریه، بخشی از این جنگ کفتارها بازتاب تعارض سیاسی حامیان منطقه‌ای است. در مورد تقابل قطر و عربستان باید گفت؛ در کنار اختلافات مرزی و رویکرد واگرایانه قطر نسبت به شورای همکاری خلیج‌فارس به رهبری عربستان دو موضوع اخوان المسلمین و تحولات سوریه روابط سعودی‌ها و قطری‌ها را از چند سال قبل تحت تأثیر قرار داده است. مواضع مشترک قطر با ترکیه در خصوص حمایت از اخوان المسلمین به شکل جدی باسیاست‌های منطقه‌ای عربستان که از گروه‌های سلفی وهابی حمایت می‌کند در تقابل قرار می‌گیرد. صرف‌نظر از تلاش عربستان در جهت مقابله با نفوذ منطقه‌ای محور مقاومت شیعه، دغدغه اصلی سعودی‌ها در درون گفتمان‌های اسلام سیاسی اهل سنت، تقویت جبهه سلفی وهابیت نسبت به جریان‌های اخوانی است .همچنین رویکرد حمایتی شبکه قطری الجزیره از اخوان المسلمین در کنار پشتیبانی دولت قطر از شاخه‌های منطقه‌ای اخوان المسلمین به‌ویژه حماس در طول چند سال گذشته از مهم‌ترین متغیرهای تأثیرگذار در اختلافات این کشور با سعودی‌ها به شمار می‌آید. [10]

در این میان نقش ترکیه  را هم نباید نادیده گرفت این کشور نیز که بعد از سلطه اسلام‌گرایان هم سو با اخوان المسلمین شعار نوعثمانی گری‌اش در منطقه با فراز و نشیب‌های همراه بوده است در یک همسویی با عربستان در تحولات سوریه علیه بشار اسد وارد عمل شده است ولی هیچ‌گاه تضاد ایدئولوژیکش با عربستان را نتوانست از نگاه رسانه‌ها دور نگه دارد. بدین لحاظ همسویی با قطر بعد از مصر را برای مقابله با عربستان در پیش‌گرفته است.

ترکیه به دو دلیل از تقویت نقش منطقه‌ای قطر نسبت به عربستان استقبال می‌کند. دلیل اول این است که همراهی با قطر می‌تواند به لحاظ واردات گازی جایگزین مناسبی برای ایران و روسیه در صورت تحریم گازی باشد. این مورد البته یک دلیل محتمل آینده‌نگرانه است و در شرایط فعلی ممکن است دلیل محکمی نباشد. اما دلیل اصلی این کشور تلاش برای رهبری اسلام سنی در منطقه است که عربستان را رقیب اصلی خود بعد از سقوط اخوانی‌ها در مصر می‌داند. آن‌ها اختلافات مرزی عربستان و قطر و رقابت آن‌ها را بهانه مناسبی برای جذب قطر در کنار خود برای تقابل با عربستان می‌دانند. لذا قطر بلندپرواز می‌تواند هدف مهمی برای ترکیه باشد تا بتواند جایگاه عربستان در میان اهل سنت را با چالش روبرو نماید.

درنهایت تعیین جایگزین برای دولت فعلی سوریه، تلاش برای تأثیرگذاری و نفوذ بیشتر در ساختار احتمالی سوریه در آینده از یک‌سو و تقابل‌های ایدئولوژیک،مرزی و تاریخی عربستان و قطر و ترکیه به‌عنوان حامیان گروه‌های وهابی-اخوانی از دلایل سیاسی تقابل گروه‌های تروریستی در سوریه هستند.

 

 درنهایت تعیین جایگزین برای دولت فعلی سوریه، تلاش برای تأثیرگذاری و نفوذ بیشتر در ساختار احتمالی سوریه در آینده از یک‌سو و تقابل‌های ایدئولوژیک، مرزی و تاریخی عربستان و قطر و ترکیه به‌عنوان حامیان گروه‌های وهابی-اخوانی از دلایل سیاسی تقابل گروه‌های تروریستی در سوریه هستند.

 

فرصت‌های ناشی از درگیری تروریست‌ها

با توجه به موارد فوق و درنتیجه تشدید تنش‌ها میان جیش الاسلام با فیلق الرحمن و تحریر الشام، از جوانب مختلف می‌توان فرصت‌هایی را برای دولت سوریه و حامیان منطقه‌ای آن‌ها برشمرد. این فرصت‌ها همانند دلایل تنش میان تروریست‌ها، شامل طیفی از فرصت‌های نظامی و سیاسی می‌شود.

فرصت‌های نظامی: تنش میان گروه‌های تروریستی در غوطه شرقی به دو صورت فرصت نظامی لازم را برای پیشروی ارتش سوریه فراهم آورده است. از یکسو تنش میان این گروه‌ها موجب نارضایتی عمومی مردمی می‌شود که در این مناطق تحت سیطره این تروریست‌ها هستند و از سوی دیگر این درگیری‌ها موجب کاهش شدید قوای نظامی و نیروی انسانی آن‌ها می‌شود.

لذا ادامه درگیری و اختلافات گروه‌های تروریستی در منطقه غوطه شرقی دمشق که تشدید ناامنی‌ و سخت‌تر شدن اوضاع معیشتی در این شهرک‌ها را به دنبال داشته، موجب اعتراض‌های مردمی و برگزاری راهپیمایی‌های اعتراض‌آمیز در شهرک‌های مختلف غوطه شرقی دمشق علیه گروه‌های تروریستی به‌ویژه دو گروه جیش الاسلام و فیلق الرحمن شده است.[11]

علاوه بر تشدید نارضایتی عمومی افزایش تنش‌ها موجبات ضربات نظامی شدید به پیکر هردو گروه تروریستی شده است. برای مثال طی درگیری‌های چند هفته اخیر ۳ فرمانده جیش الاسلام و ۲ فرمانده فیلق الرحمن و بیش از صدها تروریست از طرفین کشته شدند[12].

بنابراین کاهش توان گروه‌های تروریستی از لحاظ نیروی انسانی و تجهیزات نظامی همراه با تشدید نارضایتی عمومی فرصت مناسبی برای ارتش سوریه است تا با تشدید عملیات نظامی همراه با استقبال عمومی به پیشروی‌های نظامی خود در غوطه شرقی دمشق ادامه دهد.

فرصت‌های سیاسی: علاوه بر فرصت‌های ایجادشده از لحاظ میدانی و نظامی برای ارتش سوریه، درگیری میان گروه‌های تروریستی در غوطه شرقی به لحاظ سیاسی فرصت‌های مناسبی برای دولت سوریه و متحدان منطقه‌ای آن‌ها ایجاد کرده است. در چنین شرایطی دولت‌های ایران و سوریه می‌توانند با نزدیک شدن به ترکیه و قطر، عربستان را محدود سازند. در واقع می‌توان حضور ترکیه در آستانه قزاقستان و مذاکرات دوجانبه روسیه و عربستان را نوعی بازی در زمین حامیان تروریست‌ها در سوریه توصیف کرد که سعی می‌شود از اختلافات موجود میان تروریست‌ها نهایت بهره‌برداری صورت پذیرد.

گروه‌های تروریستی در وضعیتی قرارگرفته‌اند که سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است از قید تروریست بودن دور بمانند و به سرنوشت داعش دچار نشوند

علاوه بر شکاف میان متحدان منطقه‌ای گروه‌های معارض در سوریه، عدم انسجام لازم میان گروه‌ها تروریستی در میز مذاکره فرصت لازم را برای دولت سوریه ایجاد می‌کند تا بتوانند ضمن پیشبرد اهداف سیاسی خود، با یک بده بستان سیاسی گروه‌های تروریستی را در مقابل همدیگر قرار دهد. وضعیتی که حتی موجب شده است تا جیش الاسلام با حمله به فیلق الرحمن در غوطه شرقی، سعی کند خود را ضد تروریست نشان داده و از قرار گرفتن در لیست تروریست‌ها همچون داعش و النصره دوری کند. درواقع گروه‌های تروریستی در وضعیتی قرارگرفته‌اند که سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است از قید تروریست بودن دور بمانند و به سرنوشت داعش دچار نشوند.

نتیجه‌گیری

عطف به مباحث مذکور در پاسخ به سؤالات مطروح در خصوص ماهیت گروه‌های تروریستی، دلایل نظامی و سیاسی تنش میان تروریست‌ها در غوطه شرقی و فرصت‌های برآمده برای دولت و ارتش سوریه، به نظر می‌رسد؛ گروه‌های معارض جیش الاسلام از یک‌سو و فیلق الرحمن و تحریر الشام از سوی دیگر، بنا به شرایط میدانی و اهمیت راهبردی غوطه شرقی، تعارضات ایدئولوژیک برآمده از ریشه‌های اخوانی و وهابی، وابستگی به بازیگران منطقه‌ای و تنش‌های سیاسی ایدئولوژیک عربستان، قطر و ترکیه در یک جنگ و تقابل نظامی رودرروی هم قرارگرفته‌اند. از وضعیت ایجادشده در جنگ کفتارها، برای دولت سوریه و حامیان این کشور یعنی روسیه و ایران نیز به لحاظ نظامی و سیاسی فرصت‌هایی ایجادشده است که با بهره‌برداری از آن‌ها تا حدودی اهدافشان را پیش برده‌اند. در واقع با کاهش توان نظامی گروه‌های تروریستی در غوطه شرقی دمشق و نارضایتی مردم از تداوم این تنش‌ها به خاطر درگیری جیش الاسلام و فیلق الرحمن، دولت و ارتش سوریه فرصت نظامی مناسبی در اختیار دارند و به خاطر تعارضات سیاسی ترکیه و قطر با عربستان نیز دولت روسیه و ایران همسو با دولت سوریه در میز مذاکرات تا حدی وضعیت پراکنده و نامنسجم میان گروه‌های معارض ایجاد کرده‌اند تا بتوانند از تعارض ایجادشده بیشترین امتیاز لازم را کسب نمایند. در پایان ذکر این نکته مجدداً خالی از لطف نیست که اوضاع برای گروه‌ها مسلح و تروریست به‌گونه‌ای رقم خورده است که همه‌ای آن‌ها به خاطر ترس از دچار شدن به سرنوشت داعش و النصره تمام سعی  و تمرکز خود را بر روی دور ماندن از لیست تروریست‌ها قرار داده‌اند.


منابع:

[1] گروه‌های تروریستی ازآن‌رو که توانمندی نظامی و سیاسی برخوردار نیستند و دست‌نشانده بازیگران خارجی هستند به کفتارها شبیه‌اند که به مرده‌خواری مشهور هستند. این گروه‌های تروریستی از شرایط نامطلوب و در نبود اندک قدرت نظامی در یک منطقه می‌توانند آنجا را جولانگاه خون‌خواری نمایند

[2] نوری اصل، احد، سناریوهای جبهه غربی- عربی در مقابل ائتلاف چهارگانه ،اندیشکده تبیین ، http://tabyincenter.ir/qadim/index.php/menu-examples/child-items-5/author/134

[3] http://www.yjc.ir/fa/news/5627664

[4]https://fa.wikipedia.org/wiki/

[5] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394

[6] http://www.mashreghnews.ir/news/670775

[7] http://www.shia-news.com/fa/news/140964/

[8] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960210000458

[9] http://www.farsnews.com/13960210000458

[10] خمار باقی،سمیه ، بازتولید اختلافات قطر و عربستان در پرتو بحران‌های خاورمیانه www.mehrnews.com/news/3557127

[11]  http://www.farsnews.com/13960210000458

[12] http://newss.blog.ir/post

ارسال دیدگاه