اندیشکده راهبردی تبیین – اخیراً نیروی هوایی آمریکا بمبی با عنوان مادر تمام بمبها یا موآب (MOAB[1]) را در شهرستان اچین استان ننگرهار در شرق افغانستان برای انهدام یک سری غارها که مورد استفاده نیروهای داعش بودهاند، به کار برد که نظر به غیر مسکونی و دور افتاده بودن محل، تلفات غیر نظامی نداشت. این رویداد با عکس العمل های مختلفی در سطح جهانی همراه شد. برخی از جمله دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آن را موفقیتی دیگر[2] در به اصطلاح جنگ علیه تروریسم دانسته و بعضی آن را غیر اخلاقی و تحریک آمیز برای مخالفین آمریکا گفتند. به هر صورت به نظر میآید این رویداد موضوعات مختلفی را نشانگر است از جمله اهداف چندگانه، امنیت زدایی و اثرات استفاده از این بمب که ما در این جا سعی بر تبیین آنها داریم.
موآب و آثار آن در سطح منطقهای و بین المللی
موآب بر خلاف انتظار آمریکاییها باعث تنش زایی و مقاومت متقابل بیشتر میشود. چنین اقداماتی به هیچ وجه امنیت زا نبوده بلکه در شرایط کنونی جهانی باعث امنیت زدایی و آثار سوء در سطح منطقهای و بین المللی میشود.
اگر در سطح منطقه بحث کنیم، همانطور که موجودیت گروههایی چون داعش، طالبان و شبکه حقانی، دستاویز آمریکا برای حضور است، مهمترین دستاویز ایدئولوژیک موجودیت چنین گروههایی نیز حضور آمریکا در افغانستان است؛ حداقل با شعار مخالفت با آمریکا جان گرفتند گرچه عوامل زیاداند. در افغانستان نه طالبان و نه داعش دارای هیچ نوع فرماندهی مشترکی میان اعضا نیستند که بر فرض هدف گرفتن فرماندهی یا مهرههای اصلی، فلج شوند، بلکه این گروهها شامل یک تعداد ارتشهای باز هستند که بقای آنها بیشتر مدیون فرماندههای محلی است و عناصر پیوند دهنده این ارتشها ایدئولوژی مشترک، منافع مشترک، قبیله مشترک و دشمنی با دشمن مشترک یعنی دولت افغانستان است؛ آرمانی برای تسخیر تمام قلمروی افغانستان و احیای اسلام طالبانی. با چنین وضعی موآب چه تاثیری خواهد داشت؟
اگر فرض را بر این بگیریم که آمریکا این حمله را برای دفاع از همپیمان اش دولت افغانستان انجام داده، باید این را در نظر داشته باشیم که این حمله علیه طالبان یعنی دشمن اصلی دولت افغانستان، انجام نگرفت بلکه علیه داعش که یک دهم طالبان سرباز، توانایی و پیش زمینه برای جنگیدن با دولت در اختیار ندارد، صورت گرفته و حتی اگر علیه طالبان هم صورت میگرفت باز هم هیچ تاثیری در روند جنگ نداشت. اصلاً جنگ افغانستان در وضع کنونی هیچ راه حل نظامی ندارد. از این رو موآب هیچ نوع امنیت زایی در پی نداشته، نه در سطح منطقه و نه برای امنیت ملی آمریکا؛ امنیت ملی آمریکا بیشتر مدیون عواملی چون نیروهای دریایی در اقیانوس وسیع اطلس است نه بمباران شاخهای ضعیف از گروهی در حال مرگ. بگذریم از این که موج رسانهای بعد از موآب در افغانستان، ناراحتی مردم از تبدیل شدن کشور به جایگاه تست سلاحهای جدید را پوشش داد؛ نمونهاش حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان است که ناراحتی خود را از تبدیل شدن افغانستان به محل تست سلاحها ابراز داشت.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در سطح بین المللی مفروض آمریکا این بوده که موآب پیامی برای دشمنان اش خواهد داشت. اما آیا این طور است؟ احتمالاً کره شمالی و سوریه اولین کشورهایی هستند که در این موضوع به ذهنها خطور میکنند. ولی کره شمالی طوری که از فعالیتهای همیشگی آن پیداست هیچ نوع هراسی از هیچ تهدیدی ندارد بلکه عکس العمل این کشور در مقابل اقدامات سلطه جویانه آمریکا، توسعه برنامه هستهای و موشکی خود را ادامه می دهد. از دیگر اثرات سوء بین المللی استفاده از موآب میتوان به رسانهای شدن بمب روسی فوآب «پدر تمام بمبها» که بمبی با چهار برابر قدرت موآب در عین حالِ داشتن وزنی کمتر است، یاد کرد. به عبارت ساده، «مسابقه تسلیحاتی». دولت بشار اسد هم برخلاف تمام محاسبات غرب، فوق العاده در مقابل داعش و القاعده و همپیمانان آمریکا مقاومت نموده جایگاه خود را به عنوان قدرت برتر در سوریه تثبیت نمود که این خود پیام آور مقاومت این کشور در مقابل هر نوع دخالتی است.
به نظر میرسد که آمریکا هنوز در توهم قرن بیستم غوطه ور است. امروزه عملاً ابر قدرتی وجود ندارد بلکه ما شاهد موجودیت قدرتهای منطقهای هستیم؛ قدرتهای نوظهور اقتصادی، نظامی، علمی و فرهنگی منطقهای چون هند، ایران و برزیل. از لحاظ نظامی اگر بحث کنیم آمریکا عملاً بازیگر اصلی در صحنه جنگ با داعش نیست تا قدرت خود را تثبیت کند، بلکه نیروهای شبه نظامی بومی و شاخه خارجی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، بار اصلی را متحملاند. قدرتهای منطقهای به حدی قدرتمند هستند که از موآب و چنین چیزهایی مرعوب نشوند، حتی گروههای تروریستی نیز به اندازه کافی نیرو، قلمرو و جایگاه مردمی دارند که در مقابله با چنین حملاتی کماکان پابرجا بمانند. موآب و امثالش امنیت زا نبوده بلکه از آن جا که سبب خلاقیت بیشتر گروههای تروریستی در نظامی گری میشوند، غیر مستقیم سبب ناامنی بین المللی هستند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
اهداف آمریکا از استفاده موآب
به نظر میرسد که آمریکا از این کار اهداف متفاوتی را نشان گرفته بوده که آنها را میتوان به 3 دسته تقسیم نمود:
- اهداف داخلی:
تیم دونالد ترامپ به دلیل عدم محبوبیت در افکار عمومی آمریکا که قرینه آن اختلاف کم در آراء دو کاندیدای دموکرات و جمهوری خواه بود و از جمله پیامدهای عدم محبوبیت تیم ترامپ، تظاهراتی است که تا امروز ادامه دارند، سعی بر فرافکنی و متفرق کردن افکار عمومی از اطراف موضوعات داغ داخلی چون مسأله مهاجرین، دیوار مکزیک و اسلام هراسی مینماید. همچنین تیم ترامپ نیاز دارد که برای سوق دادن توجهات دولتمردان آمریکایی به خارج از کشور و تمرکز روی مشکلاتی غیر از مشکلات داخلی و ایجاد نوعی احساس اتحاد کاذب و از این طریق همسو کردن آهسته آهسته آنها با تیم خودی یا حداقل سعی بر آن و تضمین برد در دور بعدی انتخابات، دست به خلاقیت در عرصه ایجاد سناریوهای بکری چون موآب زده و نورافکن را به آن سمت جهت دهد.
- جنگ روانی- رسانهای:
این روشی است که آمریکا به آن خو گرفته است. در جریان جنگ دوم جهانی، دو بمبی که آمریکا برای خاکستر کردن شهرهای ژاپن استفاده نمود که موآب نیز از لحاظ از قدرتمندترینها بودن، هم خانواده آنهاست، نامهای نکته سنجانه ای داشتند: کودک (Kid) و مرد چاق (Fat Man). یعنی دو شخصی که طبق باور عرفی کاری از آنها ساخته نیست ولی ساخته شد وقتی که کار خود را به زعم به کاربرندگان آنها، به درستی انجام دادند. نام مادر تمام بمبها نیز خالی از همین نوع نکته سنجی نیست؛ با اسم کودک و مرد چاق این پیام را رساندند که بمبهای ناکارآمد ما چنین کارآمدند و مادر تمام بمبها این پیام را برای تمام رقبا و دشمنان حامل است که در میان بمبهای متعارف نیز ما بزرگترین را ساختهایم. به عبارت ساده، قدرت نمایی. جنگ روانی- رسانهای و قدرت نمایی در درجه اول به کره شمالی، سوریه و طالبان. یعنی ما توانایی حملههای این چنینی را به قرارگاههای شما داریم. در درجه بعد رساندن پیامی از سنخ «بازیگر اصلی در افغانستان هنوز ما هستیم» برای روسیه، با در نظر داشت فعالیتهای این کشور در مورد جنگ افغانستان.
آمریکا دهها سال است که به هر نوع جنگ روانی دست می زند؛ مسابقات تسلیحاتی، هستهای، فضایی، دروغ پراکنی و تهمت به هر دولتی که در برابر قدرت هژمونیک آن قد علم کند مانند تهمت حمله شیمیایی ارتش سوریه به غیر نظامیان خان شیخون و بزرگنمایی و بیطرف نمایی فعالیتهای کلاه سفیدان، استفاده از عملیاتهای پرچمهای دروغین چون حادثه یازدهم سپتامبر و در آخرین مورد موآب.
قرینهای که به آن برای تأیید این که اهداف نظامی یا به گفته ژنرال نیکولسن فرمانده آمریکایی ناتو اهداف تاکتیکی[3] برای این حمله مد نظر نبوده یا حداقل در اولویت نبوده بلکه احتمالاً جنگ روانی و رساندن پیامهای سیاسی در نظر بوده یا در اولویت بودهاند، طوریست که مقر اصلی داعش طبق ادعای این گروه سوریه و عراق است و استفاده از چنین بمبی با فرض اراده ضربه به این گروه، در آن کشورها منطقی به نظر میآمد نه در سرزمینی که به خاطر هویت خاصّ مردم، داعش هیچ وقت قدرت چشمگیری نخواهد داد. همچنان از این رو که استفاده از این بمب هیچ تغییری در میزان و روند زد و خوردها در نبردهای افغانستان به وجود نمیآورد.
- اهداف نظامی:
از جمله وعدههایی که دونالد ترامپ در ایام انتخابات به آمریکاییها میداد مبارزه با داعش بود که اصرار داشت با اصطلاح بمباران کردن آن را ایراد کند. حتماً عمل به وعدهها آن هم وعدهای با چنین بار رسانهای بالا را در برنامه داشته است. همچنین نمیتوان ضربه زدن به داعش، گرچه کوچک را در این حمله متصور نبود. هدف نظامی دیگری که احتمالاً مدنظر باشد ناشی از عدم صداقت یا به اصطلاح رو بازی کردن آمریکاست؛ آمریکا از نوع مداخلاتش در هر جای دنیا معلوم است که قائل به اهمیتی برای سرنوشت مردم یا قدرتمند شدن گروهی خون آشام، نیست، بلکه پیروی از خط مشیهای از پیش تعیین شده و پیگیری منافع را میجوید. از آن جا که وقتی تعدادی از نیروهای داعش به سمت مواضع رژیم غاصب صهیونیستی شلیک کردند و داعش از این عمل رسماً عذرخواهی نمود و گرچه اثبات آن سخت است ولی بارها و بارها از زبان نیروهای ارتش و مردم افغانستان شنیده شده است که آمریکاییها خود به روشهای گوناگون به طالبان کمک میکنند و نمونه آن در عراق نیز در کمک به داعش اتفاق افتاده است، از این رو احتمال این که در میان کشته شدگان این حمله کسانی که واقعاً ضد منافع آمریکا فعالیت میکردند یا این که فعالیت چشمگیری مینمودند، موجود باشند زیاد است؛ در میان کشته شدگان این حمله ولکان اسامه، برادر حافظ سعید فرمانده پیشین اصلی داعش در افغانستان و پاکستان موجود بود.[4]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
جمع بندی
حمله به مقر داعش در شهرستان اچین استان ننگرهار توسط بمب موآب، در حقیقت یک پیام سیاسی بود تا عملیات نظامی. آمریکا قصد دارد طبق سنت دیرینه خود با چنین عملیاتهایی اذهان عمومی را به سمت ترس و وحشت از قدرت نظامی خود سوق دهد. این حمله بیش از این که برای اهداف نظامی طراحی شود، برای رساندن پیامهای مختلف سیاسی به کره شمالی، سوریه و روسیه و قدرت نمایی برای مردم جهان بود. اما از عکس العمل های مختلفی که به این موضوع نشان داده شد همچون بی خیالی روسها، آزمایش موشکی کرهایها و حملات بیشتر ارتش سوریه به مواضع همپیمانان آمریکا، معلوم میشود که چنین عملیاتهایی در دنیای امروز تأثیر چندانی نداشته و غیر از چند روز هیاهوی رسانهای به بار نمیآورند. از موضوعاتی چون بالا رفتن میزان سالانه تلفات غیر نظامیان در افغانستان[5] و بهترین دستاویز بودن حضور آمریکا برای توجیه وجود داشتن توسط گروههایی همچون داعش، نتیجه گرفته میشود که آمریکا باعث ثبات در منطقه نبوده و نیست و هیچ علاقهای به از بین بردن گروههای تروریستی نداشته یا به احتمال بیشتر، توان آن را ندارد، به همین علت به اقداماتی چون استفاده از موآب دست می زند.
منابع:
[1] GBU-43/B Massive ordnance Air Blast commonly known as Mother of All Bombs
[2] «Trump: ‘ I authorized my military’ to drop the MOAB in Afghanistan» سایت د بلیز، منتشر شده در 13 آوریل 2017، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.theblaze.com/news/2017/04/13/trump-i-authorized-my-military-to-drop-moab-in-afghanistan/
[3] «US dropped ‘Mother Of All Bombs’ for tactical reasons, not political reasons, military says»، سایت ای بی سی، منتشر شده در 15 آوریل 2017، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://mobile.abc.net.au/news/2017-04-15/mother-of-all-bombs-deployed-for-purely-tactical-reasons/8445380?pfmredir=sm
[4] «بیانیه مطبوعاتی شماره 38»، سایت وزارت دفاع ملی افغانستان، منتشر شده در 27 حمل 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
Mod.gov.af/fa/blog/378286
[5] «ثبت بالاترین تلفات غیرنظامیان افغانستان در هشت سال گذشته»، سایت بی بی سی فارسی، منتشر شده در 16 فوریه 2017- 18 بهمن 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
www.bbc.com/persian/afghanistan-38878648