توافقات نظامی عربستان سعودی و ایالات‌متحده؛ دلایل و پیامدها

قرارداد تسلیحاتی جدید ایالات‌متحده و عربستان سعودی که در اولین سفر خارجی رئیس‌جمهور جدید آمریکا بسته شد و در سیزدهم ژوئن نیز به تصویب سنای آمریکا رسید، از جهات گوناگونی بر اوضاع داخلی دو کشور و تحولات منطقه‌ای و جهانی تأثیرگذار است.

اندیشکده راهبردی تبیین – امضای بزرگ‌ترین قرارداد تسلیحاتی بین آمریکا و عربستان در سفر اخیر ترامپ به ریاض از جهات گوناگونی مورد تجزیه‌ و تحلیل سیاستمداران، تحلیل‏گران و خبرنگاران قرار گرفت. از سوی دیگر سفر به پایتخت عربستان سعودی اولین سفر خارجی دونالد ترامپ پس از راه‌یابی به کاخ سفید بود. همچنین جالب آنجاست که ترامپ در کارزار انتخاباتی، بارها علیه عربستان و سیاستمداران این کشور مواضع تندی را اتخاذ کرده بود. وی در رقابت‌های انتخاباتی خود اظهار داشته بود که عربستان می‌بایست بابت حمایت کاخ سفید از ریاض به این کشور پول پرداخت کند؛ و یا بیان داشته بود که اگر ما (آمریکا) نبودیم، عربستان هم این جایی که هست، نبود؛ آن‌ها اصلاً وجود نداشتند. وی همچنین به‌صراحت گفته بود که اسناد به دست آمده در گزارش 28 صفحه‌ای به‌طور جدی و قاطع به نقش رژیم سعودی در این واقعه تروریستی (11 سپتامبر) اشاره دارد؛ اما با همه این مواضع تند، رئیس‌جمهور تاجرپیشه ایالات‌متحده، عربستان را به‌عنوان اولین مقصد خارجی خود انتخاب کرد و قرارداد 110 میلیارد دلاری نظامی با این کشور امضاء کرد. در نوشتار پیش روی به زوایای گوناگون این قرارداد و تأثیر آن بر رقابت‌های منطقه‌ای اشاره خواهد شد.

 

 

قرارداد نظامی سعودی‌ها با دولت ترامپ

در جریان سفر دونالد ترامپ به ریاض بزرگ‌ترین قرارداد تسلیحاتی جهان بین دو کشور به امضاء رسید. طبق مفاد این قرارداد، ریاض سامانه‌های دفاع موشک بالستیک و راداری «تاد»، جنگنده‌های- اف 35، ناوچه‌های پیشرفته، قایق‌های گشت، بالگردهای «بلک‌هاوک»، تانک‌های آبرامز و همچنین خودروهای ضد مین MRAPS را خریداری خواهد کرد. این در حالی است که در جلسه 13 ژوئن مجلس سنای آمریکا، با ۵۳ رأی موافق، راه برای نهایی شدن توافق فروش تجهیزات نظامی هدایت شونده به عربستان هموار شد. «میچ مک‌کانل رهبر اکثریت مجلس سنا در توجیه دلایل فروش این تسلیحات میلیاردی، ادعای آمریکا و غرب علیه ایران را تکرار کرد و مدعی شد که عربستان در دو جنگ مهم مشارکت دارد؛ جنگ با داعش در عراق و سوریه؛ و مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه؛ بنابراین مخالفت با این توافق پیام اشتباهی را مخابره خواهد کرد.»[1] رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا در این رابطه می‌گوید: «بسته تجهیزات دفاعی از امنیت بلندمدت عربستان و کشورهای خلیج‌فارس پشتیبانی می‌کند.» اگرچه هدف از این قرارداد 110 میلیارد دلاری «انزوای ایران» و «از میان بردن نفوذ ایران» عنوان شده است، اما «جیمز بیز» گزارشگر الجزیره می‌نویسد این توافق برای هر دو طرف «برد- برد» بود. او بر این باور است که در این قرارداد تسلیحاتی فقره‌هایی هست که اوباما تمایلی به فروش آنها به عربستان نداشت؛ اما در دوران ترامپ او هیچ محدودیتی برای این فروش قائل نیست.[2]

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

این در حالی است که یکی از اعضای برجسته مؤسسه بروکینگز آمریکا ماهیت وجودی قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری را زیر سؤال برده است. «بروس ریدل» طی یادداشتی در این مؤسسه در توضیح این ادعای خود نوشته است: «من با افراد متعددی در تجارت دفاعی درباره این موضوع گفت‌وگو کرده‌ام و همه آنها به چنین مسئله‌ای اشاره کرده‌اند که هیچ توافق ۱۱۰ میلیارد دلاری در سفر اخیر دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا به ریاض در کار نبوده و در عوض به‌جای توافق مشتی یادداشت‌های تفاهم و همکاری به امضا رسیده است. بسیاری از این افرادی که با آنها گفت‌وگو کرده‌ام می‌گویند شاید عربستان روزی به چنین توافقی تمایل نشان دهد.»[3]

اما فارغ از اجرایی شدن و یا نشدن قرارداد 110 میلیارد دلاری، این اولین قرارداد نظامی آمریکا و عربستان نبوده و یا اولین سرمایه‌گذاری وسیع عربستان در صنعت نظامی نیست. عربستان سعودی در طول دهه‌ها و سال‌های اخیر همواره از بزرگ‌ترین وارد کنندگان سلاح در جهان بوده است. بررسی آماری هزینه‌های نظامی عربستان در سال‌های اخیر، وضعیت نظامی این رژیم را به تصویر می‌کشد. میزان واردات تسلیحات نظامی عربستان بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴، تقریباً ۵۴ درصد افزایش داشت و به رقم 46/6 میلیارد دلار رسید. این رقم از میزان کل واردات تسلیحات نظامی اروپای غربی بیشتر بوده است. عربستان در این سال، توانسته با پیشی گرفتن از هند، لقب بزرگ‌ترین وارد کننده تسلیحات را به خود اختصاص دهد.[4]

همچنین 25 درصد از کل بودجه این کشور در سال 2015 میلادی بودجه دفاعی بوده که عمدتاً به خرید تسلیحاتی از کشورهای غربی اختصاص یافته است. بر اساس اعلام مؤسسه تحقیقاتی صلح استکهلم، بودجه نظامی عربستان در سال 2014، معادل 81 میلیارد دلار و در سال 2015، 87 میلیارد دلار بوده که این کشور را بعد از آمریکا و چین در رده سوم بودجه نظامی دنیا قرار می‏دهد. همچنین این گزارش نشان می‎دهد که بودجه نظامی عربستان در سال 2015 در مقایسه با بودجه سال 2006، دو برابر شده است.[5] اما بیشترین حجم این بودجه تسلیحاتی صرف خریدهای تسلیحاتی کلان از آمریکا شده که در این زمینه می‌توان به قرارداد یک میلیارد و ‌صد و پنجاه میلیون دلاری برای خرید 130 تانک آبرامز، 20 دستگاه تانک بازیابی زرهی و تجهیزات دیگر به ارزش نام برد. همچنین بر اساس گزارش پایگاه «دیفنس وان»، دولت عربستان تنها در دوران ریاست جمهوری اوباما، بیش از 110 میلیارد دلار تسلیحات خریداری کرده است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

 طبق گزارش این پایگاه، دولت اوباما مشتاق‎ترین فروشنده تسلیحات به عربستان در تاریخ آمریکا بوده است. علاوه بر آمریکا، دولت عربستان از سایر کشورهای غربی نیز تسلیحات متعددی خریداری کرده است؛ خرید هفتاد و دو فروند هواپیمای یوروفایتر ساخت انگلیس، پنجاه‌وپنج هواپیمای بی.سی بیست‎ویک ساخت سوئیس، بیست‌وپنج هواپیمای ترابری نظامی به ارزش شش میلیارد دلار، موشک‏های ضد زره تاو به ارزش یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار، خودروهای زرهی، رزمناو و بالگردهای جنگی به ارزش سه میلیارد دلار از فرانسه ازجمله جنگ‎افزارهایی است که عربستان در سال‎های اخیر قراردادهای آنها را امضاء یا خریداری کرده است.[6]

 

تأثیر رقابت‌های تسلیحاتی عربستان بر رقبا و تحولات منطقه‌ای

شاید رقابت‌های منطقه‌ای و تلاش کشورهای قدرتمند منطقه برای حاکم نمودن نظم خویش بیش از هر عامل دیگر خریدهای کلان تسلیحاتی ریاض را توجیه نماید. ریاض که در دوران ملک سلمان به‌شدت سیاست‌های ضد ایرانی اتخاذ می‌کند، به دنبال آن است که باخت‏ های گذشته را جبران نماید. ریاض به‌مرور احساس کرد که تهران به سمت افزایش نفوذ و ایجاد قدرت واحد منطقه ‏ای در حال حرکت است. به این خاطر سعی کرد خود به موازنه ‏گر اصلی تهران تبدیل شود و به‌منظور موازنه سازی در سال‌های اخیر و خصوصاً در دهه جاری میلادی اقدامات گوناگونی را در دستور کار خویش قرار داده است. البته رویکرد حاکمان جدید سعودی نیز در تلاش برای موازنه سازی بسیار تأثیرگذار بوده است. مک دوال، تحلیل‌گر مسائل غرب آسیا، در این خصوص می‌نویسد: «ملك سلمان معتقد است که نفوذ ایران (در منطقه) فقط به این دلیل رشد کرده که هیچ‌کس در مقابل آن ایستادگی نکرده است.»[7] البته در این خصوص ذهنیت تصمیم گیرندگان جدید عربستان بسیار حائز اهمیت است. ذهنیت ملک سلمان، محمد بن ‏نایف ولیعهد، محمد بن ‏سلمان جانشین ولیعهد و عادل الجبیر وزیرخارجه با ذهنیت رهبران سابق عربستان ازجمله ملک عبدالله متفاوت است و این تفاوت خود را در خروجی تصمیمات به‌خوبی نشان داده است. ذهنیت این نخبگان در واقع خارج کردن عربستان از سکون سابق، فعال کردن ظرفیت‌های عربستان و مدیریت پرونده‌های منطقه‌ای از جمله ایران است. در واقع این ذهنیت ریشه در تغییر شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی دارد که موجبات ورود عربستان به رویه جدید را فراهم آورده است. همچنین متغیرهایی که در سطح محیطی و همچنین ادراکی پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به رفتار سیاست خارجی عربستان شکل داده است، موجب شده تا عربستان از یک بازیگر حافظ وضع موجود به کنشگری مداخله‌گر برای مهار و مدیریت بحران‌های حادث شده بر خود تبدیل شود. در واقع عربستان سعودی در راستای این نقش خود، به سمت یارگیری‌های سیاسی و نظامی از بازیگران منطقه‌ای دور و نزدیک متوسل شده که در قالب ائتلاف نظامی اسلامی بنا دارد، ضمن مدیریت آشوب منطقه‌ای، به سمت مهار قدرت­ های منطقه‌ای چون ایران نیز حرکت کند[8].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

همچنین نوع نگاه اوباما به عربستان سعودی و رابطه این کشور با ایران از یک‌سو و تلاش ترامپ برای فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی و عبور از چالش‌های داخلی از سوی دیگر، باعث گردیده تا نگاه ترامپ به ریاض موقتاً تغییر کرده و به فکر بستن قراردادهای سنگین نظامی و غیر نظامی بیفتد. از سوی دیگر عده‎ای معتقدند حوادث سوریه و عراق نشان داد که آمریکا نمی‎تواند به‌تنهایی همه مسائل را از طریق نظامی حل کند و حتی ممکن است بحران را هم وخیم‎تر سازد. بااین‌حال، تأثیرات این دکترین به‌زودی در قضیه یمن مشخص شد؛ به نظر می‎رسد در نبود چتر امنیتی آمریکا برای متحدان سنتی عرب، این دولت‌ها در حال ایجاد ترتیباتی برای ایجاد یک «خاورمیانه جدید هستند» که کسانی چون «ری تکیه» و «گری‌گوری گاس» آن را «جنگ سرد جدید خاورمیانه» می‌نامند.[9]

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

 از این‏رو، می‎توان گفت دکترین آمریکا تأثیر زیادی بر سیاست خارجی تهاجمی عربستان داشته که نمود بارز آن قراردادهای تسلیحاتی واشنگتن- ریاض است. البته علاوه بر ایران برخی دیگر از رژیم‌ها و کشورهای منطقه‌ای نیز از رقابت تسلیحاتی ریاض ناخرسنده بوده و آنها را به واکنش واداشته است. به‌گونه‌ای که «یائیر لاپید»، وزیر پیشین رژیم صهیونیستی با ابراز نگرانی نسبت به قرارداد تسلیحاتی واشنگتن- ریاض تأکید کرد: «این مسئله امنیت اسرائیل را به خطر می‌اندازد.» این مقام صهیونیست با ابراز نگرانی نسبت به بندهای این قرارداد گفت: «شرکت «رِی‌تیون» که پیمانکار سامانه‌های پدافندی «گنبد آهنین» بوده، در این قرارداد با عربستان سعودی در زمینه امنیت سایبری فعالیت خواهد کرد و امکان دارد ریاض در آینده از آنها برای حمله به اسرائیل استفاده کند.» وی توضیح داد: «این مسئله من را نگران می‌کند که به‌محض اعطای توان سایبری به آنها (عربستان)، نمی‌توان به آنها دستور داد که فقط با آن را علیه ایران به کار بگیرند. این (توان سایبری) علیه اسرائیل هم به کار خواهد رفت.» لاپید تأکید کرد نه تنها او، بلکه تمام دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی از قرارداد تسلیحاتی واشنگتن-ریاض نگران هستند[10]؛ اما نکته مهم در این خرید عظیم عربستان در اظهارات یکی از مقامات کاخ سفید نهفته است که تأکید داشت کماکان آمریکا به حفظ برتری نظامی تل‌آویو در خاورمیانه متعهد خواهد ماند. این سخن را اگرچه می‌توان در راستای رفع نگرانی تل‌آویو از انتقال گسترده تجهیزات نظامی به یک کشور عربی برشمرد، اما گویای آن نیز هست که تسلیحات آمریکایی رژیم صهیونیستی شاه‌کلید تمامی تجهیزات نظامی فروخته شده به عربستان و دیگر اعراب خواهد بود. به‌نوعی اگر ویروس به ریاض فروخته می‌شود آنتی‌ویروس در اختیار تل‌آویو باقی می‌ماند. همچنین ترکیه و برخی دیگر از کشورها از قبیل مصر نیز از به هم خوردن موازنه در منطقه به سود ریاض نگران هستند. در این خصوص موضع‌گیری مقامات ترکیه در خصوص بحران پیش‌آمده بین قطر و عربستان سعودی و هم‌پیمانانش به‌خوبی شاهد این مدعاست.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr6', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr6", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نتیجه‌گیری

گرچه این توافق بسیار موردتوجه سیاستمداران منطقه و جهان قرارگرفته و می‌تواند توازن منطقه‌ای را به هم بزند، اما اولاً، عربستان سودای ژاندارمی منطقه را در سر می‌پروراند، غافل از اینکه ژاندارم دهه هفتاد میلادی منطقه قبل از آنکه یک شکست منطقه‌ای را متحمل شود، توسط مردم کشورش اخراج شد؛ ثانیاً، هدف اصلی ترامپ از این‌گونه قراردادها فرافکنی مشکلات داخلی آمریکا و بازگشت دلارهای نفتی برای سروسامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصاد این کشور است؛ ثالثاً، با توجه به پایین بودن قیمت نفت معلوم نیست آیا عربستان توان اجرایی نمودن این حجم عظیم از خریدهای تسلیحاتی را خواهد داشت یا این قراردادها بیش از واقعیت داشتن بیشتر یک نمایش تبلیغاتی برای ترساندن ایران و جمع نمودن اعراب ریزودرشت منطقه زیر چتر آل‏ سعود است. رابعاً، نباید ازنظر دور داشت که رئیس‌جمهور تاجرپیشه ایالات‌متحده در صورت برآورده شدن خواسته‌هایش بندهایی را از دل قرارداد بیرون کشیده تا توافق را آن‌گونه که خواست سعودی‌ها بوده اجرایی نکند و به قول خودش فقط هدفش دوشیدن گاوی شیرده به اسم عربستان بوده باشد، زیرا ترامپ بیش از آنکه بوی چیز دیگری را تشخیص دهد، بوی دلار و پول را می‌شناسد و چندان خود را پایبند توافق و قرارداد نمی‌داند. درنهایت اینکه به دلایل گوناگون هم واشنگتن و هم ریاض سعی دارند تا نمایش‌های تبلیغاتی اقتصادی- نظامی راه ‏اندازی نمایند تا هم اوضاع داخلی آمریکا به سود ترامپ و موازنه منطقه‌ای به سود ریاض چرخش نشان دهد.


 

منابع:

[1] – «عربستان درگیر مبارزه با داعش و نفوذ ایران در منطقه است»، خبرگزاری ایلنا، 26 خرداد 95، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.ilna.ir/500522

[2] – «طرح ناتوی عربی ترامپ برای مقابله با ایران»، اقتصادنیوز، 1 خرداد 96، قابل بازیابی در پیوند زیر:

 http://www.eghtesadnews.com/169291

[3] – «موسسه بروکینگز: قرارداد تسلیحاتی ۱۱۰ میلیاردی ریاض – واشنگتن دروغ است/هیچ قراردادی امضا نشده است»، خبرگزاری ایسنا، 16 خرداد 96، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.isna.ir/news/96031608523

[4] – گلی، محمد، «بحران اقتصادی عربستان؛ دلایل و پیامدها»، اندیشکده راهبردی تبیین، 20 آبان 95، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.tabyincenter.ir/14224

[5] – SIPRI, Fact Sheet, (April 2016); TRENDS IN WORLD MILITARY EXPENDITURE, 2015, address:

http://books.sipri.org/files/FS/SIPRIFS1604.pdf

[6] – Ddefenseone (09/2016); A Surprise at COMDEF; Arms Exports Soar…Again; Record Sales to Saudi; and more, address: http://www.defenseone.com/business/2016/09/surprise-comdef-arms-exports-soaragain-record-sales-saudi-and-more/131373

 

[7] 2 – McDowall, Angus, (Jun/5/2016), “Saudi Arabia expands its anti-Iran strategy beyond the Middle East”,

http://in.reuters.com/article/saudi-security-diplomacy-iran-idINKCN0YR093

 

[8] – کرمی، کامران، «ائتلاف اسلامی ضد تروریسم در روند الگوی تهاجمی عربستان»، اندیشکده راهبردی تبیین، 12 بهمن 95، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.tabyincenter.ir/16820

[9] – Takeyh, Ray, (2015), “The New Saudi Foreign Policy”, available at: http://www.cfr.org

 

[10] – «قرارداد تسلیحاتی واشنگتن- ریاض امنیت اسرائیل را به خطر می‌اندازد»، خبرگزاری میزان، 8 خرداد 96، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.mizanonline.ir/fa/news/314119

ارسال دیدگاه