تحلیل فیلم «باباجون» نخستین فیلم فارسی‌زبان سینمای رژیم صهیونیستی از منظر جنگ رسانه‌ای

فیلم سینمایی باباجون به‌عنوان اولین فیلم فارسی‌زبان سینمای رژیم صهیونیستی، حکایت بی‌علاقگی فرزند یک خانواده‌ی ایرانی‌الاصل یهودی نسبت به شیوه‌ی زندگی پدران خود است. حاوی نکات قابل‌توجهی از منظر جنگ رسانه‌ای است. در این نوشتار تلاش شده تا از منظر جنگ رسانه‌ای، ضمن برشمردن نکات کلیدی فیلم، اهداف تولید چنین اثری با توجه به انواع مخاطبان آن مورد تحلیل قرار گیرد.

اندیشکده راهبردی تبیین – طبق تعریف جامع جنگ رسانه‌ای، «به‌کارگیری رسانه‌ها به‌عنوان ابزاری جهت تأثیرگذاری بر احساس و ادراک مردم و مسئولان جبهه‌ی مقابل، مطابق اهداف مدنظر خویش برای تصویرسازی از خود و جبهه‌ی مقابل، به‌وسیله‌ی فعالیت هنرمندان و اصحاب رسانه، و راهبری و خط‌مشی‌گذاری سیاست‌مداران، نظامیان و دستگاه‌های امنیتی، و با هدف نهایی تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری و رفتار مخاطبان در چارچوب نظام ارزشی و هنجاری حق یا باطل» را جنگ رسانه‌ای گویند.[1]

در تقابل رسانه‌ای بین دو جبهه‌ی انقلاب اسلامی و جبهه‌ی استکبار، سینما به‌عنوان یکی از سلاح‌های تقابل نقشی کلیدی ایفا می‌نماید. در طول سال‌های بعد از انقلاب فیلم‌های سینمایی گوناگونی از سوی دو جبهه‌ی این نبرد ساخته‌شده است. هرکدام از این آثار را می‌توان به‌عنوان تحرکی در جبهه‌ی جنگ رسانه‌ای نگریست و از این زاویه مورد تحلیل قرار داد.

یکی از این آثار، فیلم سینمایی «باباجون»، ساخته‌شده در سال 2015، به‌عنوان اولین فیلم فارسی‌زبان رژیم صهیونیستی است که به خاطر ماهیت موضوع آن، از دیدگاه جنگ رسانه‌ای قابل‌توجه و تحلیل است. لذا این نوشتار به‌دنبال تحلیل فیلم سینمایی «باباجون» از منظر جنگ رسانه‌ای است.

 

آشنایی با فیلم سینمایی «باباجون»

 

1-   داستان فیلم

فیلم «بابا جون» که به زبان فارسی و در برخی موارد عبری ساخته‌شده زندگی یک خانواده‌ی یهودی ایرانی‌الاصل را به تصویر می‌کشد که سال‌ها پیش از ایران راهی اراضی اشغالی شدند و در دهکده‌ای کوچک زندگی می‌کنند. پدر این خانواده که رفتارهای تند و خشن دارد، به‌شدت اصرار می‌کند تا «موتی» تک‌فرزند نوجوان خانواده، حرفه و پیشه‌ی خانوادگی آنان که پرورش بوقلمون است را ادامه دهد؛ اما پسر به ادامه دادن این راه علاقه‌ای ندارد.

پدربزرگ موتی «باباجون» نام دارد که می‌خواهد نوه‌اش نیز همچون فرزند بزرگ‌ترش ادامه‌دهنده‌ی راه او باشد. مادر موتی در تلاش است تا مانع از پرخاش و سختگیری پدر نسبت به پسر شود. عموی موتی که به آمریکا مهاجرت کرده و فردی خوش‌پوش، جذاب، و خوش‌رفتار است، بعد از سال‌ها برای به دیدار خانواده آمده و از عدم علاقه‌ی موتی به شغل خانوادگی‌شان حمایت می‌کند.

موتی به‌عنوان نماد نسل آینده درواقع دو آینده در پیش روی خود می‌بیند: آینده‌ای همچون آینده‌ی پدرش که علی‌رغم میل باطنی‌اش راه پدربزرگ را ادامه داده یا آینده‌ای همچون آینده‌ی عمویش که راه پدربزرگ را کنار گذاشته…

در انتهای فیلم موتی در لانه را باز می‌کند و بوقلمون ها را فراری می‌دهد. پدربزرگ با عصبانیت یک کمربند به پدر موتی می دهد و از او می خواهد تا فرزندش را تربیت کند! پدر کمربند را گرفته نزد موتی می‌رود اما زانو زده و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده، از موتی عذرخواهی و به شکست خود اعتراف می‌کند.

 

2-   نویسنده و کارگردان

«بابا جون» نخستین اثر بلند داستانی یووال دلشاد است که پیش‌ازاین تجربه ساخت یک مستند را در کارنامه هنری دارد. این کارگردان 43 ساله اظهار داشته که فیلم را بر اساس تجربیات خود زمانی که در کودکی به اراضی اشغالی فلسطین مهاجرت کرده نوشته است. او دراین‌باره می‌گوید: «راستش را بخواهید، پسری که در «باباجون» می‌بینید خودم هستم، این فیلم داستان زندگی من است، خواستم دشواری‌هایی که در دوران نوجوانی داشتم به تصویر بکشم، برای همین هم باباجون را ساختم. پیام اصلی من آزادی انتخاب بود و چهارچوب فیلم بر این اساس شکل گرفت.»[2]

او در مورد داستان زندگی خانواده‌اش پس از مهاجرت که بن‌مایه شکل‌گیری این فیلم است به رادیو فردا می‌گوید: «پدر و مادرم در شیراز متولد شدند و قبل از انقلاب ۵۷ به اسرائیل مهاجرت کردند. بعد از انقلاب ۵۷ بقیه خانواده به اسرائیل مهاجرت کردند. مادر و پدر من یک سال قبل از انقلاب ۵۷ باز به ایران سفر کردند.»[3]

 

 

3-   تهیه‌کنندگان

«بابا جون» دو تهیه‌ی کننده اصلی دارد:

  1. Metro Communications

«مترو کامینیکیشن» یک شرکت تولید فیلم در رژیم صهیونیستی (تل‌آویو) است و همکاری نزدیکی با «یونایتددکینگ فیلمز» دارد.

دیوید سیلبر رئیس این شرکت، فارغ‌التحصیل دانشگاه اورشلیم در رشته‌ی فلسفه‌ی یهودی و کابالا بوده و در سال 1999 موسسه‌ی تولید و توزیع فیلم سینمایی خود را تأسیس می‌کند. [4]

  1. United King Films

این شرکت که متعلق به دو یهودی با نام موشه ادری و لئون ادری است، به‌عنوان یک کسب‌وکار پیشرو در صنعت سرگرمی و بازاریابی و توزیع گسترده‌ی محصولات سرگرمی -از فیلم‌های تلویزیونی، توزیع خانگی دی‌وی‌دی، و طیف گسترده‌ای از محصولات موسیقی در رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. این شرکت تاکنون توزیع‌کننده‌ی آثار سینمای آمریکا، اروپا و آسیا در بازار رژیم صهیونیستی بوده است.[5]

 

 

4-   حامیان فیلم

مطابق اعلام وبگاه رسمی فیلم[6]، «باباجون» با حمایت مراکز زیر ساخته‌شده است:

  • وزارت فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی (Israel Ministry of Culture and Sport)
  • انجمن فیلم رژیم صهیونیستی (The Israel Film Council)
  • بنیاد رابینوویچ برای پروژه‌های هنری-سینمایی (The Rabinovich Foundation for the Arts – Cinema Project)
  • بنیاد لئون ریکانتری (Leon Recanati Foundation)
  • صندوق فیلم چند فرهنگی «گاشر»(Gesher Multicultural Film Fund)
  • یونایتد کینگ فیلم (United King Films)
  • بنیاد خانوادگی نظریان (Y&S Nazarian Family Foundation)
  • بنیاد ایما (Ima Foundation)
  • صندوق رژیم صهیونیستی برای تولید فیلم (Israel Fund for Film Production)

 

5-   بازیگران

یوال دلشاد کارگردان فیلم، از بازیگران یهودی ایرانی ساکن رژیم صهیونیستی استفاده کرده و برای نقش پدر موتی، از نوید نگهبان بازیگر ایرانی آمریکایی فیلم دعوت به همکاری کرده است. او درباره این انتخاب به رادیو فردا می‌گوید: «وقتی فیلم‌نامه را دادم که بخواند چند بار دیدم اشک از چشمانش جاری شده. او شوکه شده بود و می‌گفت این زندگی من است.[7]

دو بازیگر نسبتاً مشهور فیلم، «دیوید دیان» و «نوید نگهبان» هستند که هر دو در فیلم «سنگسار ثریا» نقش بازی کرده‌اند. سنگسار ثریا فیلمی است که در سال 2008 ساخته شد تا از سنگسار یک زن به‌عنوان سوژه‌ای علیه مجازات اسلامی استفاده کند.

نوید نگهبان، بازیگر ایرانی‌تبار این فیلم است، که ازجمله کارهای اخیر وی «آمریکن اسنایپر» (تیرانداز آمریکائی»، ساخته کلینت ایستوود، «دِ استونینگ آو ثریا اِم» (سنگسار ثریا)، ساخته سیروس نو راسته، و «هوملند» (زادگاه)، مانند «ابونظیر»(یکی از فرماندهان تروریست‌های القاعده)، برنده جایزه آمریکائی «اِمی»، می‌باشد.  او همچنین در فیلم‌های «دِ منتالیست»، «24»، «لاو اند اوردر»، «سی اس آی»، و دیگر فیلم‌ها، نقش بازیگر میهمان را به عهده داشته است. 

 

6-   جوایز

باباجون درمجموع نامزد 4 جایزه و برنده‌ی 5 جایزه از دو جشنواره‌ی صهیونیستی شده است[8]:

همچنین این فیلم به‌عنوان نماینده سینمای رژیم صهیونیستی برای بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی 2017 اسکار معرفی شد که تمام این موارد نشان‌دهنده‌ی عملکرد جشنواره‌های داخلی رژیم صهیونیستی برای برجسته‌سازی فیلم و جلب‌توجه مخاطب به تماشای آن دارد.


بررسی و تحلیل

همچنین این فیلم به‌عنوان نماینده سینمای رژیم صهیونیستی برای بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی 2017 اسکار معرفی شد که تمام این موارد نشان‌دهنده‌ی عملکرد جشنواره‌های داخلی رژیم صهیونیستی برای برجسته‌سازی فیلم و جلب‌توجه مخاطب به تماشای آن دارد.

در قسمت بررسی و تحلیل، نکات برجسته‌ی فیلم در ابعاد گوناگون آن مطرح شده است تا جایگاه این اثر از منظر جنگ رسانه‌ای تبیین گردد.

ادعای همیشگی سیاسی نبودن

دلشاد می‌گوید به حساسیت‌هایی که کنار هم قرار گرفتن نام ایران و اسرائیل در نخستین فیلم بلند او ایجاد می‌کند آگاه است، اما «باباجون» را اثری کاملاً شخصی به شمار می‌آورد.[9] او می‌گوید: «وقتی تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم به خودم گفتم باید بهترین فیلمی باشد که می‌سازم، باباجون را برای دریافت جایزه نساختم، با کسی رقابتی ندارم؛ این فیلم را برای خودم ساختم. وقتی شنیدم که قرار است از طرف اسرائیل در اسکار شرکت کنم خیلی خوشحال شدم، چون می‌دانستم این موضوع باعث اکران فیلم در خارج از اسرائیل می‌شود و عده بیشتری می‌توانند این فیلم را تماشا کنند و با داستان زندگی من آشنا شوند؛ این بهترین جایزه‌ای است که دریافت کردم.»[10] نوید نگهبان نیز به تارنمای صهیونیستی وای. نت گفته است با سیاسی کردن این فیلم مخالف است؛ این ادعا که «نخستین فیلم فارسی‌زبان اسرائیل» بوده، یا اینکه «فیلم فارسی‌زبان نماینده اسرائیل برای اسکار امسال شده» او را ناخشنود می‌کند زیرا شائبه سیاسی کردن فیلم را القاء می‌کند. به گفته نگهبان، این برچسب زدن‌ها به روح پاک فیلم و پیام بشردوستانه آن لطمه می‌زند.[11]

علی‌رغم اظهارنظر همیشگی فیلم‌سازان این‌چنینی که مدعی سیاسی نبودن و کاملاً شخصی بودن آثارشان هستند، نهادهای رسمی حمایت‌کننده از فیلم به‌صراحت مشخص می‌کنند که اختصاص بودجه‌ی بلاعوض برای ساخت این فیلم نمی‌تواند بدون هدف‌گذاری مشخص حامیان آن باشد. چنان‌که خود فیلم‌ساز گفته است: «در اسرائیل سازمان‌هایی هست که از سینماگران حمایت می‌کند و کمک‌های مالی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. سناریوی باباجون را برای یکی از این سازمان‌ها فرستادم و آن‌ها نیمی از هزینه لازم را در اختیارم گذاشتند، نیم دیگر با کمک خانواده نظریان در لس‌آنجلس تأمین شد.»[12]

نگاهی به فهرست حامیان رسمی فیلم همچون وزارت فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی انجمن فیلم رژیم، صندوق رژیم صهیونیستی برای تولید فیلم و… -که در بخش‌های قبلی این نوشتار ذکر شد- به‌خوبی نشان می‌دهد که این اثر نه صرفاً فیلم شخصی کارگردان بلکه یک فیلم هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده است.

 

اهداف تصویرسازی فیلم به‌تناسب مخاطبان

همان‌طور که در تعریف جنگ رسانه‌ای ذکر شد، یکی از مهم‌ترین کارکردهای جنگ رسانه‌ای، «تصویرسازی از خود و دیگران» در قلب و ذهن مخاطبان است. بنابراین به‌عنوان اولین سؤال در تحلیل فیلم باباجون باید پرسید که این سازندگان و حامیان این فیلم درصددند از آینده‌ی نسل آتی یک خانواده‌ی ایرانی یهودی ساکن اراضی اشغالی چه تصویری در نگاه مخاطبان داخلی و خارجی نشان دهند؟

برای فیلم باباجون چند دسته مخاطب کلیدی مطرح است که به تناظر هر دسته، اهدافی را می‌توان در نظر گرفت:

  • یهودیان ایرانی‌الاصل ساکن اراضی اشغالی فلسطین
  • ایرانیان مقیم ایران
  • یهودیان غیر ایرانی ساکن اراضی اشغالی فلسطین
  • ایرانیان ساکن خارج کشور و سایر مردم جهان

 

1.     یهودیان ایرانی‌الاصل ساکن اراضی اشغالی فلسطین

بر اساس تخمین‌ها بیش از ۳۵۰ هزار یهودی ایرانی‌الاصل در اراضی اشغالی زندگی می‌کنند که عمدتاً در سال‌های پیش از انقلاب و یا در آستانه انقلاب مهاجرت کرده‌اند.[13] تصویر اصلی فیلم برای یهودیان ایرانی‌الاصل ساکن اراضی اشغالی این است که نباید نسل آینده را به تبعیت از سنت‌ها و سبک زندگی پیش از مهاجرت اجبار کرد؛ به عبارت صریح‌تر نسل آینده نباید همچون نسل‌های قبل از خود، دل‌بستگی‌ای به گذشته داشته باشد و باید دنیای جدید خود را بسازد. این فیلم روایت جدال دو نسل یا به عبارت دقیق‌تر دو طرز فکر است و اگرچه نام فیلم «باباجون» -پدربزرگ موتی- به‌عنوان نماد نسل قدیم حامی سنت است اما طبق روایت داستان و تصریح خود کارگردان، قهرمان داستان همان پسر نوجوان گریزان از سنت‌های خانوادگی است.

در این فیلم درحالی‌که تمامی نسل اول و دوم یهودیان ایرانی ساکن اراضی اشغالی یعنی پدربزرگ، پدر، مادر، عمو و همسایه‌ها به زبان فارسی سخن می‌گویند و پدربزرگ به نوه‌ی خود شعر «دلم می خواد به اصفهان برگردم…» را یاد داده است، تنها موتی که نماد نسل آینده‌ی است به زبان عبری صحبت می‌کند که این موضوع نیز نشان می‌دهد که نسل‌های آتی تمایلی به حفظ زبان پدری خود ندارند و باید زبان عبری را زبان خود بدانند.

 با نگاهی به وضعیت اجتماعی ساکنین اراضی اشغالی و شناخت «بحران هویت» در این منطقه می‌توان ابعاد پنهان‌تر تصویرسازی فیلم باباجون را بهتر درک کرد.  مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی و مهاجرت معکوس، همواره دو چالش جدی و حساسیت‌برانگیز برای مسئولین رژیم صهیونیستی بوده است. اصلی‌ترین عامل در اهمیت مهاجرین، جمعیت صهیونیست‌ها در مقابل فلسطینی‌هاست. یکی از چالش‌هایی که رژیم صهیونیستی همواره با آن روبرو بوده است، ناکامی در تکمیل فرآیند دولت- ملت‌سازی برای بقا است. در پایان سال ۲۰۱۷ جمعیت فلسطینیان ساکن در سرزمین‌های فلسطین در عدد ۶٫۳ میلیون با کل یهودیان صهیونیست برابر می‌شود. [14]

طبق آمار منتشرشده از سوی آژانس مهاجرت رژیم صهیونیستی، مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی در سال 2016 با کاهش روبرو بوده است. رژیم صهیونیستی برای غلبه بر این چالش، وزارت جذب و مهاجرت را ایجاد نموده است. این وزارت برای افزایش مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی، تسهیلات ویژه‌ای برای مهاجران و مشمولان استفاده از تسهیلات دولتی در نظر گرفته است. به‌طور مثال، مهاجرین تا دو سال می‌توانند از حقوق و مزایای شهروندی بهره‌مند شده و از پرداخت هزینه‌های معیشتی، سکونتی، آموزشی و… معاف خواهند بود. این وزارت خانه برای جذب مهاجر اقدام به تأسیس صندوقی (Absorption Basket) نموده است و امکانات اقامتی، آموزش زبان عبری و … را انجام می‌دهد.[15]

همچنین از دیگر چالش‌های این رژیم، «چالش مقبولیت» است. در نظرسنجی «موسسه دموکراسی اسرائیل» از جامعه صهیونیستی در خصوص وضعیت کلی رژیم پرسیده شده است که نتایج جالبی به دست آمده است. میان گروه‌های سنی جوان، میان‌سال و ۵۵ سال به بالا، به میزان نسبتاً مشترکی از وضع کنونی رضایت وجود دارد، اما هر چه به گروه سنی پایین‌تر نزدیک می‌شویم، وضعیت رضایت متوسط از شرایط، افزایش چشم‌گیری می‌یابد. این امر می‌تواند نشان‌دهنده‌ی عدم اطمینان یا عدم ثبات وضعیت جوانان باشد.(جدول زیر) [16]

 

نظرسنجی منتشرشده از سوی «Israel Democracy Institute» برای یافتن میزان موفقیت رژیم صهیونیستی در شکل دادن یک هویت مشترک که شهروندانش نسبت به آن احساس تعلق دارند یا غیر، این سؤال را مطرح نموده است: از اینکه یک «اسرائیلی» خطاب می‌شوید چه احساسی دارید؟ وقتی از آنان در خصوص افتخار به «اسرائیلی بودن» سؤال می‌شود، طیف وسیعی پاسخ قاطعی نمی‌دهند و تعلق‌خاطر محکم و قوی‌ای به ملیت خود ندارند.(جدول زیر)[17]

 

همچنین یکی دیگر از نکات مهم نظرسنجی سیر نزولی احساس افتخار و تعلق نسبت به هویت «اسرائیلی» با جوان‌تر شدن جامعه است. جدول ۱۳ به‌خوبی نشان می‌دهد که میان جمعیتی که سنشان به تشکیل جعلی رژیم می‌رسد و جوانانی که زیر ۳۵ دارند، حداقل ۱۰ درصد در افتخار به «اسرائیلی» بودن اختلاف وجود دارد.(جدول زیر)[18]

 

طبیعی است که رژیم خودخوانده‌ی صهیونیستی مجبور است برای حل بحران هویت و مقبولیت خود خصوصاً برای نسل‌های جوان، از ساکنین اراضی اشغالی «هویت زدایی» کند و هویت اصلی آن‌ها را کمرنگ نماید تا هویت صهیونیستی آن‌ها پررنگ شود و این مهاجران در وطن جدید خود «بمانند».

 

2.     ایرانیان مقیم ایران

فارسی‌بودن زبان فیلم نشان می‌دهد مخاطبان فارسی‌زبان اعم از فارسی‌زبانان ساکن اراضی اشغالی و یا ساکن ایران و مناطق دیگر در اولویت بوده «مخاطب‌هدف» اصلی هستند. به‌بیان‌دیگر، چندان منطقی نیست که پروژه‌ای با این نحو، صرفاً برای گروه کوچکی از فارسی‌زبانان مقیم اراضی اشغالی تولیدشده باشد و گروه هدف مخاطب این فیلم بی‌شک تمام فارسی‌زبانان هستند. حتی طبق گفته‌ی عوامل سازنده‌ی فیلم، آن‌ها نه توقع دریافت جایزه از جشنواره‌های بین‌المللی را داشتند و نه حتی جبران بودجه و بازگشت سرمایه. تنها هدف برای آن‌ها دیده شدن فیلم از سوی ایرانیان بوده است. خواندن جملاتی از عوامل سازنده‌ی فیلم، به‌خوبی مبین این نکته است.

  • کارگردان فیلم دراین‌باره می‌گوید: «حالا که نمایش فیلم من در ایران ممکن نیست، امیدوارم همه‌ی ایرانی‌ها بتوانند به نحوی آن را روی اینترنت تماشا کنند».[19]«برایم مهم نیست فیلم به بازار سیاه برود. من می‌خواهم ایرانی‌ها این فیلم را ببیند. من به فرهنگ و مردم ایران احترام می‌گذارم و می‌خواهم ببینند چطور می‌توان بدون سیاست با هم حرف بزنیم. برای همین من از یک بازیگر مسلمان ایرانی برای فیلمم استفاده کردم نه یک بازیگر یهودی اسرائیلی.»[20]
  • همچنین یکی از مدیران شرکت تهیه‌کننده فیلم نیز چند ماه قبل در مصاحبه‌ای ابراز امیدواری کرده بود مردم ایران هم بتوانند «بابا جون» را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ حتی اگر مقامات ایران تصمیم بگیرند آن را «ممنوع کنند». کارگردان فیلم انتظار دارد موضوع فیلمش کنجکاوی مردم اسرائیل را برانگیزد و آن‌ها را به دیدن فیلم ترغیب کند اما می‌گوید بیش و پیش از هر چیز مشتاق است بداند مردم در ایران در مورد فیلمش چه فکر می‌کنند…[21]

می‌توان گفت فیلم درصدد است برای مخاطب ساکن ایران، نسلی آینده را بی‌میل نسبت به سنت‌های دینی و مذهبی والدین و گریزان از اجبار بی‌منطق پدران خود تصویرسازی کند؛ درواقع پیام فیلم به ایرانیان مقیم ایران این است که باید سنت‌های متعصبانه‌ی ملی و مذهبی نسل‌های قبل از خود را تغییر دهید و رویکرد جدیدی مطابق میل و علاقه و پیشرفت خود در پیش بگیرید. وزارت امور خارجه‌ی رژیم صهیونیستی در وبگاه فارسی خود نوشته است: «دلشاد تصمیم گرفت این داستان را مانند یک نماد و تمثیل، درباره نبرد و مبارزه در جهت کسب استقلال و آزادی، در محیط و جوی محدود و دست و پاگیر، اعم از محدودیت خانوادگی، مذهبی، اجتماعی و یا محدودیت رژیم و نظام، به نمایش درآورد.»[22]

همچنین می‌توان عادی‌سازی ماهیت رژیم صهیونیستی در منطقه و نزدیکی روابط ایرانیان با رژیم صهیونیستی، را هدف دیگر تصویرسازی این فیلم در نظر گرفت. همین‌قدر که مردم ایران به ساکنان اراضی اشغالی فلسطین به چشم مردمانی مانند مردم عادی همه‌ی نقاط جهان بلکه مردمانی همچون مردم شهرها و روستاهای ایران که آن‌ها نیز دارای بیم‌ها و امیدها و مشکلات و مسائل گوناگون هستند نگاه کنند و ماهیت جعلی بودن رژیم صهیونیستی و غصبی بودن اراضی اشغالی را در نظر نگیرند، بخشی از اهداف سازندگان فیلم محقق شده است.

فیلم‌ساز تلاش کرده تا همه‌ی موارد ظاهری فیلم همچون محیط فیلم‌برداری، نوع لباس پوشیدن بازیگران، چهره‌پردازی و… را مشابه شهرها و روستاهای ایران و سبک زندگی متداول خانواده‌های ایرانی طراحی کند و حتی برای موسیقی فیلم از موسیقی سنتی ایرانی (نوازی سه‌تار، تک‌نوازی نی، تک‌نوازی سنتور، و…) استفاده کرده تا فضا به‌زعم او، نزدیک به فضاهای ایرانی به نظر برسد. چنانکه کارگردان فیلم در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی گفته است: «این فیلم نه از یک زاویه دید اسرائیلی، که از نگاه یک خانواده ایرانی در اسرائیل روایت می‌شود درنتیجه نگاهی همدلانه به فرهنگ ایرانی دارد. به همین خاطر فکر می‌کنم مخاطبان ایرانی بتوانند تصویر خود را در آن ببیند، درواقع در تمام فیلم نشانه‌هایی از ساختار و دینامیک خانواده‌های ایرانی مخفی شده که بیننده وقت تماشا آن‌ها را خواهد شناخت و امیدوارم که با آن‌ها ارتباط برقرار کند.»[23]

 

3.     یهودیان غیر ایرانی اراضی اشغالی فلسطین

درصورتی‌که مخاطب فیلم را سایر ساکنین اراضی اشغالی در نظر بگیریم، می‌توان گفت همان مسئله‌ی بحران هویت و مقبولیت در اینجا نیز مطرح است؛ زیرا مسئله‌ی بحران هویت تنها مختص ایرانیان ساکن آن منطقه نیست. تمام ساکنین فلسطین اشغالی باید با هویت و ملیت پیشین خود خداحافظی کنند و هویت صهیونیستی را هویت اصلی خود بدانند. همچنین ساکنین پیشین اراضی اشغالی باید هویت جدید مهاجران را به رسمیت بشمارند و از شکاف‌های هویتی بپرهیزند. جدول زیر میزان پذیرش اعراب از سوی یهودیان به‌عنوان همسر، دوست، همسایه، همکار، شهروند و درنهایت در نقش یک توریست را در جامعه نشان داده است. پاسخ گروه‌های گوناگون حریدی‌ها، صهیونیست‌های سنتی، سنتی‌های غیرمذهبی و سکولارها نشان می‌دهد که همچنان حجم وسیعی از شهروندان سرزمین‌های اشغالی رویکرد نژادپرستانه‌ای دارند.[24]

 

 

کارگردان فیلم نیز می‌گوید: «در آن دوران ایرانی بودن در اسرائیل -برخلاف مثلاً اروپایی بودن- چندان باعث افتخار و شأن اجتماعی به شمار نمی‌آمد. در چنین شرایط سختی بابا جون از هیچ شروع کرد به ساختن تنها چیزی که بلد بود: یک مزرعه بوقلمون. این اتفاقی است که برای هر مهاجری از هر ملیتی می‌تواند بیافتد. بچه‌ها زبان کشور مقصد را یاد می‌گیرند، دوستان جدید پیدا می‌کنند و جلو می‌روند اما خیلی وقت‌ها والدین به گذشته چنگ می‌زنند زیرا حس می‌کنند چیزی جز آن برایشان باقی نمانده است.»[25]

 

  1. ایرانیان ساکن خارج کشور و سایر مردم جهان

این فیلم غیر از اراضی اشغالی فلسطین در کانادا، سوئد، اسلواکی، نروژ، آلمان توزیع و اکران شده است و اکران جهانی آن ادامه دارد.[26] نوید نگهبان گفته است دریافت اسکار برای این فیلم برای او اهمیت ندارد؛ مهم برای او صحنه‌هایی است که برای مثال وقتی این فیلم با حضور خودش در تورنتو اکران شد، ایرانیان بسیاری به او نزدیک شده و گفتند، این فیلم انگار که زندگی آن‌ها نیز بوده است.[27]

 

علی‌رغم اصرار عوامل فیلم بر ضد ایرانی نبودن فیلم و «واقعیت» آن، تصویرسازی این فیلم از یک خانواده‌ی ایرانی در نگاه مردم گوناگون جهان، همان تصویر اکثر فیلم‌های سیاه ضد ایرانی است. محیط روستایی بدوی و عقب‌مانده، لباس‌های نازیبا که عمدتاً محدود به زیرپوش مردانه است، نوع رفتار متعصبانه و خشن پدر خانواده، فقر و تنگدستی و… همگی تداعی‌کننده‌ی همان تصویر همیشگی مدنظر سینمای غرب از ایران است. ایرانیان مهاجرت کرده نیز بار دیگر با دیدن چنین فیلمی به‌درستی تصمیم خود برای مهاجرت و عدم بازگشت به زندگی بدوی ارائه‌شده در فیلم‌های ضد ایرانی پی می‌بردند. چنانکه پدر موتی در جایی از فیلم می گوید: «از ما بدبخت‌تر توی این دنیا وجود نداره…»

 

جمع‌بندی

این نوشتار تلاش شد تا ضمن آشنایی اجمالی با پروژه‌ی فیلم سینمایی «باباجون» و اطلاعات پیرامونی آن، به تحلیل این اثر از دیدگاه جنگ رسانه‌ای پرداخته شود. به‌طورکلی این آثاری از این قبیل را نباید فیلم شخصی یک فرد در نظر گرفت و باید «هدف‌گذاری» و «تصویرسازی» مدنظر آن را بررسی کرد و با توجه به مخاطبان گوناگونی که پیش‌تر به آن‌ها اشاره شد، پیام فیلم را تحلیل کرد. خصوصاً باید «بحران هویت» ساکنان رژیم صهیونیستی را در تحلیل فیلم در نظر گرفت.

همچنین «باباجون» را باید در چارچوب دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی تحلیل نمود. مواردی از این قبیل بیانگر اتخاذ راهبرد «تلطیف روابط مردم ایران با رژیم صهیونیستی» در دیپلماسی عمومی این رژیم دارد. آن‌ها سعی دارند تا ذهنیت مردم ایران نسبت به این رژیم را بهبود دهند. در گام اول یک هدف حداقلی همچون همزادپنداری با یک خانواده‌ی ایرانی ساکن فلسطین اشغالی مدنظر است و در گام‌های بعد، تلطیف احساسات نسبت به کلیه ساکنین این منطقه، و حتی قهرمان‌سازی از رژیم صهیونیستی در نگاه ایرانیان نیز سوژه‌ی تصویرسازی رسانه‌ای آن‌ها قرار گیرد.

طبیعتاً مجموعه‌ی رسانه‌ی جمهوری اسلامی –اعم از سینما و تلویزیون و…-  چه به صورت آفندی و چه به صورت پدافندی باید در صحنه‌ی جنگ رسانه فعال باشند و ضمن تثبیت هویت ایرانی اسلامی و ایجاد حس افتخار به آن، هویت جعلی رژیم صهیونیستی را به چالش بکشند.


منابع:

 

[1] «جنگ رسانه‌ای و چیستی آن»، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:

[2] From http://ir.voanews.com/a/iran-israel-cinema-film-babajoon/3049079.html

[3] http://www.radiofarda.com/a/27315046.html

[4] http://www.unitedking.co.il/Home/About_English

[5] همان

[6] http://www.babajoon.co.il/supporters

[7] http://www.radiofarda.com/a/f8-babajoon/27314046.html

[8] http://www.imdb.com/title/tt3757218/awards?ref_=tt_ql_op_1

[9] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto

[10] From http://ir.voanews.com/a/iran-israel-cinema-film-babajoon/3049079.html

[11] https://www.radiofarda.com/a/f8-navid-negahban-babajoon/27316126.html

[12] همان

[13] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto

[14] برای مطالعه بیشتر ر. ک: محمد محسن فایضی «بحران جمعیت، چالش اصلی دولت-ملت سازی در رژیم صهیونیستی». اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۹۴، قابل بازیابی در پروند زیر:

http://tabyincenter.ir/11290/

[15] مجید صفا تاج، «جذب و مهاجرت، وزارت» دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل؛ به نقل از محمد محسن فایضی، «مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی؛ فرآیندها و چالش‌ها»، ۹ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:

http://www.tabyincenter.ir/16690/

[16] محمد محسن فایضی، «میزان رضایت‌مندی از «اسرائیلی» بودن در سرزمین‌های اشغالی»، وبگاه اینترنتی اندیشکده راهبردی تبیین، ۳۰ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:

میزان رضایت‌مندی از «اسرائیلی» بودن در سرزمین‌های اشغالی

[17] همان

[18] همان

[19] http://fa.rfi.fr/%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AC%D9%88%D9%86%C2%BB-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-20151221/%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87

[20] http://www.radiofarda.com/a/f8-babajoon/27314046.html

[21] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto

[22] http://mfa.gov.il/MFAFA/IsraelExperience/IraniansInIsrael/Pages/20140513-Israeli-Iranian-Film.aspx

[23] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/09/150922_l51_babajoon_isreal_awards

[24] محمد محسن فایضی، «دموکراسی و اعتماد به نهادها در رژیم صهیونیستی»، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، ۵ اسفند ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:

http://www.tabyincenter.ir/17673/

[25] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto

[26] http://www.imdb.com/title/tt3757218/releaseinfo?ref_=ttco_sa_2

[27] https://www.radiofarda.com/a/f8-navid-negahban-babajoon/27316126.html

ارسال دیدگاه