خدمات هالیوود به اهداف سیاسی آمریکا علیه ایران(بخش دوم)

مراکز تولید فکر در آمریکا که بازوی نهادهای تصمیم‌ساز هستند، به این نتیجه رسیدند که باید ارزش‌ها و سبک زندگی قدرت‌هایی که با اصول و چهارچوب تفکری تمدن غرب در تعارض‌اند را به چالش بکشند. یکی از روش‌ها برای این کار، ایجاد تصویری مخدوش از کشورهای اسلامی مخصوصاً ایران در ذهن جهانیان و البته جوانان ایرانی است.

فعالیت‌های مستقیم ارکان حکومتی

 اندیشکده راهبردی تبیین – موضوعی که کمتر به آن اشاره‌شده این است بازیگران نظام سیاسی ایالات‌متحده مستقیماً در هالیوود نفوذ دارند و با ارائه مشاوره در امور سیاسی، اقتصادی و اختصاص بودجه‌های کلان به پروژه‌های خاص به جهت‌دهی این صنعت پررونق می‌پردازند.

1-سیا

با ورود به سایت رسمی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا CIA به گزینه «رابط صنعت سرگرمی» برمی‌خوریم. در توضیح آن اشاره می‌کند به این دلیل که این سازمان به‌عنوان مرکز دفاع از امنیت، موضوع بسیاری از کتاب‌ها و فیلم‌ها و مستندها است، سال‌های متمادی نویسندگان و کارگردانان و … برای درک بهتر مأموریت‌ها و تصمیمات آن با این بخش در ارتباط بوده‌اند.

این بخش در سایت یک پوسته زیبا و پاک بر تمام فعالیت‌هایی است که CIA در بخش فرهنگی انجام می‌دهد.

البته تمام تلاش این سازمان این است که نشانه‌ای از این همکاری‌ها باقی نماند. حتی «تریشیا جنکینز» نویسنده کتاب «نقش سازمان سیا در هالیوود» نیز عمده بحث خود را به فعالیت سازمان برای تطهیر چهره خود، معطوف کرده است.

جنکینز در رابطه با تعامل رسانه‌ای سازمان سیا و هالیوود به‌شدت با کمبود اطلاعات مواجهه بوده و به‌عبارت‌دیگر، همان‌طور که انتظار می‌رود سازمان تقریباً هیچ سند مکتوبی حتی درباره رابط‌های رسانه‌ای خود با هالیوود به‌جای نگذاشته است. حتی یادداشت‌های رسمی که نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ی سیا و هالیوود هستند و در اثر جنکینز به آن‌ها ارجاع داده‌شده سانسور شده‌اند. ازاین‌رو فعالیت سیا در هالیوود از تجارتی بی‌پایان خبر می‌دهد و تحقیقات بیشتری در این زمینه می‌طلبد.[1]

درجایی دیگر درباره ارتباط سازمان‌های حکومتی با هالیوود، «پیتر کینگ»، نماینده جمهوری‌خواه کنگره، طی نامه‌ای به وزارت دفاع و سازمان سیا، از ارتباط کارگردان فیلم «زیرو دارک تِرتی» با پنتاگون انتقاد کرد. وی ادعا کرد اطلاعات بسیار حساسی در اختیار این کارگردان قرارگرفته است که می‌تواند امنیت آمریکا را به مخاطره اندازد.[2]

در گامی دیگر پس از بی‌نتیجه بودن حضور نظامیان در عراق و افغانستان، سریال «وطن» ساخته شد که توجیهی برای حضور در غرب آسیا، نشان دادن عملکرد سازمان سیا برای حفظ امنیت ملی آمریکا و البته نمایش اختلاف‌نظرهای درون‌سازمانی برای نمایش دموکراسی آمریکایی بود. کاملاً روشن است که این سریال که یکی از ضدایرانی‌ترین آثار رسانه‌های غربی محسوب می‌شود، بدون پشتیبانی اطلاعاتی سازمان سیا نمی‌توانست این راهبردها، عملیات و فضاسازی‌ها را به تصویر بکشد.

 

شواهد نشان‌دهنده‌ی نوعی تبانی بر اساس سانسور و گنجاندن تبلیغات موردنظر پنتاگون در فیلم‌نامه‌ها است.

 

2-پنتاگون

درباره روابط عمیق میان پنتاگون و هالیوود به‌ندرت سخنی گفته می‌شود. روابطی که نه‌تنها میلیون‌ها دلار درآمد به جیب فیلم‌سازان سرازیر می‌کند و ابزار تبلیغاتی مفیدی برای ارتش جهت جذب نیرو است، بلکه تاریخ را نیز در جهت اهداف واشنگتن تحریف می‌کند و در مجامع بین‌المللی چهره‌ای موجه از آن به نمایش می‌گذارد.

در برنامه‌ای تلویزیونی به نام «عملیات هالیوود» که از شبکه SBS پخش شد، «امیلیو پاکال» فیلم‌ساز، به همراه «دیو راب»، روزنامه‌نگار و کارشناس سینما به‌نقد و بررسی مشاوره و کمک‌هایی که تهیه‌کنندگان فیلم‌ها از پنتاگون دریافت کرده‌اند، پرداختند.

راب که قبلاً برای مجلات «ورایتی» و «هالیوود ریپورتر» فعالیت می‌کرده در این برنامه گفت طی تحقیقات خود با پی بردن به جزئیات دسترسی آسان تهیه‌کنندگان و فیلم‌سازان به کشتی، تانک، تجهیزات، اطلاعات، پایگاه‌های نظامی و نیز نیروها و مناطقی که جلوه‌ای بسیار واقعی به صحنه‌های فیلم‌ها می‌داد، حیرت‌زده شده است. گزارش او که بررسی صفحه به صفحه فیلم‌نامه‌هایی است که استودیوها به پنتاگون تحویل داده‌اند، به‌خوبی نشان دهنده نوعی تبانی بر اساس سانسور و گنجاندن تبلیغات موردنظر پنتاگون در فیلم‌نامه‌ها است. پذیرش چنین سیستم نظارتی برای هالیوود به معنای برخورداری از کمک‌ها و همکاری پنتاگون است؛ و برای پنتاگون نیز به معنی نشان دادن چهره‌ای مطلوب از نیروهای خود و رفتار، دیدگاه‌ها و وطن‌دوستی آن‌ها و درنتیجه توجیه وارد شدن به جنگ است.

افرادی مثل «فیلیپ استراب» از که از سال 1989، رابط بخش سرگرمی پنتاگون با هالیوود بوده است، برخی خاطرات خود را در نقد و ویرایش فیلم‌ها در مصاحبه‌ها اعلام کرده‌اند. به‌طوری‌که به‌وضوح بیان کردند درازای تأمین تجهیزات جنگی برای فیلم‌برداری، این حق را داشتند تا تغییرات لازم در فیلم‌نامه‌ها را برای بهتر نشان دادن چهره ارتش آمریکا در جهان اعمال کنند.[3]

«راب کال» کارشناس و منتقد آمریکایی بر این باور است که مجموعه فیلم‌هایی در اسکار یا گلدن گلاب جایزه دریافت می‌کنند که نمایانگر چهره مثبت از سیا یا پنتاگون یا اف‌بی‌آی هستند و خدمات آن‌ها را برای مردم نمایش می‌دهند.[4] اما موضوعی که به‌طور خاص بیان نمی‌شود این است که هالیوود به دستور مراکز قدرت و ثروت که خواهان حفظ برتری سیاسی-اقتصادی آمریکا در جهان و هژمونی تمدن غرب هستند، به ساخت این آثار می‌پردازد.

 

3-ریاست‌جمهوری

دیدار «باراک اوباما» با بخشی از کارمندان کمپانی انیمیشن‌سازی «دریم‌ورکز» در سال 2013 جایی بود که اوباما به‌عنوان رئیس‌جمهور به‌وضوح از تأثیر هالیوود در سیاست سخن گفت. در بخشی از سخنان خود می‌گوید: «ما (دولت آمریکا) از طریق شما یک فرهنگ جهانی را شکل می‌دهیم. در میان این پیکار جهانی برای شغل و صنعت، برتری ما بر دیگران خلاقیت ماست. هالیوود نقشی اساسی در اشاعه ارزش‌های فرهنگ آمریکایی و همچنین شکل‌دهی یک فرهنگ جهانی دارد، چه باور کنید و چه نکنید، هالیوود و صنعت سرگرمی از برخی جهات، بخشی از دیپلماسی آمریکاست. این درست همان چیزی است که ما را از دیگران متمایز کرده و ما را به یک قدرت جهانی تبدیل می‌کند.»

مهم‌ترین نکته‌ای که از این سخنرانی موردتوجه قرار می‌گیرد، نیازمندی دولت آمریکا به بازویی مثل هالیوود برای رسیدن به اهداف استکباری است. اوباما درجایی دیگر می‌گوید: «شما می‌توانید درعین‌حال در هرجایی از این کره خاکی حضورداشته باشید، همچون لحظه‌ای که کودکی را در آن‌سوی دنیا در حالی می‌بینید که یک تی‌شرت با تصویر انیمیشن «ماداگاسکار» به تن کرده است و به زبان او سخن بگویید و او شمارا بفهمد. درحالی‌که مردم دیگری کشورهای دنیا از این زبان مشترک خبر ندارند.»[5]

اگر دیپلماسی عمومی را «اطلاع‌رسانی، تعامل و تأثیرگذاری بر ملل خارجی» بدانیم،[6] به‌خوبی می‌توان فهمید خوش‌بینی در این مسئله جایی ندارد و دولت‌مردان آمریکایی حتی از ساخت انیمیشن‌هایی که ظاهراً بی‌طرف هستند نیز، بهره‌برداری‌های سیاسی انجام می‌دهند.

 

4-ناسا

رابطه مستقیم ناسا با هالیوود در جریان فیلم‌های مربوط به UFO ها، بشقاب‌پرنده‌ها و آدم فضایی‌ها، یکی از مثال‌های روشن تأثیر متقابل آن‌ها است. در بررسی‌ها مشخص شد که ناسا به‌عنوان یک مرکز به‌ظاهر علمی در فیلم‌هایی با این موضوع دخالت مستقیم دارد و آن‌ها را جهت‌دهی کرده و برای اثرگذاری در جامعه جهانی ارزیابی می‌کند که در جای خود باید دقیق‌تر به آن پرداخته شود.[7]

 

5-پشتیبانی از خارج از مرزهای آمریکا

مهم‌ترین پشتیان هالیوود در خارج از مرزهای ایالات‌متحده یهودی‌هایی هستند که برخلاف «مغول» های معروف هالیوودی، به‌طور مستقیم در کمپانی‌های فیلم‌سازی فعالیت ندارند اما ازلحاظ سیاسی و فرهنگی این بازوی قوی غرب را در نقاط مختلف جهان فعال جلوه می‌دهند.

 در این میان بازدید «شیمون پرز» نخست‌وزیر پیشین رژیم منحوس صهیونیستی با کمپانی دریم‌ورکز که مؤسسین آن نیز یهودی هستند قابل‌توجه است. بااینکه این بازدید رسمی نبود و پرز به‌عنوان شخص عادی در این شرکت حضور یافته بود اما در این دیدار می‌گوید: «نباید ارتباط حیاتی میان هالیوود و آموزش را نادیده گرفت و باید بدانید که کودکان بیش از سیاستمداران، به بازیگران اعتقاددارند.  شما هالیوودی‌ها پیام اسرائیل را در جهان توزیع می‌کنید. تأثیر هالیوود بر مردم دنیا بیش از تأثیر سیاستمداران است.»[8]

هر از چند گاهی نیز هالیوود با ساخت فیلم‌هایی که مستقیماً از موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی دفاع می‌کند، به این پشتیبانی‌ها پاسخ مثبت می‌دهد. یکی از فیلم‌هایی که در این موضوع و با جذابیت و کیفیت بالا ساخته شد، فیلم مهم «استیون اسپیلبرگ» به نام «مونیخ» بود که به گروگان‌گیری ورزشکاران رژیم صهیونیستی در المپیک مونیخ 1972 توسط یک گروه فلسطینی اشاره کرد.‌ اسپیلبرگ که کارگردانی ماهر به‌حساب می‌آید با استفاده از روش‌های گوناگون می‌تواند یهودیان را مظلوم نشان داده و کل واقعه را تحریف‌شده به مخاطب ارائه کند.

 یکی از مهم‌ترین اسنادی که نشان از تلاش مدیران اجرایی هالیوود برای اصلاح چهره عمومی رژیم صهیونیستی حکایت دارد، سندی است که توسط سایت «مینت پرس» منتشرشده و مربوط به ماجرای ایمیل‌هایی است که در آرشیو ویکی لیکس جای گرفته و از شرکت سونی پیکچرز بیرون آمده است. اسناد مذکور نشان داد که مدیران اجرایی هالیوود بعد از عملیات «پاک‌سازی پایدار» که در تابستان سال گذشته علیه نوار غزه انجام گرفت، در جهت اصلاح تصویر عمومی رژیم صهیونیستی می‌کوشند. این اسناد همچنین نشان داد که کارکنان هالیوود و در رأس آن‌ها «امی پاسکال»، رئیس مجموعه شرکت‌های سونی پیکچرز از سال 2006 بر بهبود چهره یهودیان تأکید داشتند و در این زمینه، با اشغالگران قدس همکاری می‌کردند.[9]

 

هالیوود علیه ایران

خواسته یا ناخواسته این واقعیت وجود دارد که در این حجم از فعالیت‌ها برای تغییرات کوچک و بزرگ در کشورهای مختلف به وسیله‌ی سینما یا حواشی آن، ایران نمی‌تواند به‌عنوان دشمن شماره یک، مصون مانده باشد.
جدا از فعالیت‌های حاشیه‌ای، ساخت فیلم‌های ضدایرانی از اصلی‌ترین برنامه‌های آمریکا برای صنعت فیلم‌سازی هالیوود بوده است. چنان که اشاره شد آثار ضدایرانی و ضداسلامی متعدداند اما برای آشنایی با فعالیت‌های جنگ رسانه‌ای هالیوود به چند مورد برجسته از این آثار اشاره خواهیم کرد.

1-فیلم (300) 2006

 

در این فیلم که ایرانیان را افرادی خشن، بی‌منطق و درواقع با چهره‌ای شبیه غول‌های افسانه‌ای نشان می‌دهد تقریباً می‌توان گفت اولین فیلمی است که به‌وضوح به تقابل سخت با ایران اشاره می‌کند و دقیقاً بعد از کشمکش‌های هسته‌ای ایران، حمله به افغانستان و به بن‌بست خوردن در عراق، به جنگ خوب و جنگ بد می‌پردازد. درواقع با تمام تحریف‌های تاریخی قصد دارد اشاره کند که ما باید در مقابل هجمه‌ی ایرانِ امروز که می‌خواهد امپراطوری بزرگ باستانی خود را بازسازی کند بجنگیم و مردم باید خود را برای پرداخت هزینه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و… آماده کنند. از طرفی مبدأ به وجود آمدن دموکراسی یعنی روم و یونان را برای مردم نمایش داد و درواقع این نکته را یادآوری کرد که باید از دموکراسی به‌عنوان تنها روش حکومت در مقابل دشمن بزرگی چون ایران که علیه چهارچوب‌های تمدنی غرب است، دفاع کرد.

در آن سال‌ها آمریکا با مخالفت‌های گسترده‌ای علیه جنگ عراق و افغانستان روبه‌رو بود برای بهبود سیاست داخلی خود، سیصد کشته‌ی راه آزادی و لیبرالیسم را به رخ مردم کشید تا توجیهی برای سیاست خارجی‌اش باشد؛ و همسر «لئونیداس» فرمانده جنگ، الگویی برای زنان سرزمین آمریکا باشد که البته در رسیدن به این هدف موفق نبود.

 

2-بدون دخترم هرگز 1991 / سنگسار ثریا 2008 / زنان بدون مردان 2009

 

هدف حمایت هالیوود از این نوع فیلم‌ها برهم‌زدن امنیت روانی در داخل کشور ایران است. حال گاهی اوقات در فیلمی «بدون دخترم هرگز» کمپانی متروگلدوین‌مایر به‌عنوان تهیه‌کننده حاضر می‌شود تا به فیلم اعتبار بیشتری دهد؛ اما در فیلم‌های بعدی شرکت‌های ضعیف‌تر تولید و پخش فیلم را بر عهده گرفتند.

هدف اصلی این ژانر از فیلم‌ها که بیشتر مطابق میل جشنواره‌هاست تا مردم عادی؛ و نمایش دروغین نقض حقوق بشر در ایران برای مردم جهان است که البته بیشتر کارکرد آن به کاهش اعتمادبه‌نفس ایرانیان در جهان معطوف می‌شود.

 

3-سیریانا

این فیلم که تمام تلاش خود را به کار بست تا بتواند هم داستان به‌روزی داشته باشد هم جذابیت خود را حفظ کند. حتی از «جرج کلونی» و «مت دیمون» بازیگران گران و محبوب هالیوودی استفاده کرد تا به سبک داستان‌های جیمزباند، مداخله بی‌جای آمریکا در دادوستدهای نفتی منطقه غرب آسیا را تطهیر شده نمایش دهد، تلاش می‌کند مخاطب را قانع کند که اگر دخالت‌های آمریکا در این منطقه نباشد، اقتصاد کشور و البته دنیا تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

این بار کمپانی «برادران وارنر» وارد بازی شدند تا تصویری از عملیات یک افسر سیا و تحلیل‌گران علمی را نشان دهند اما فروش فیلم چشم‌گیر نبود و اثر خاصی در رویکرد جهان نسبت به ایران نداشت اما جشنواره اسکار و گلدن گلاب با جوایزی از آن تقدیر کردند.

 

4-آرگو 2012

از مهم‌ترین آثار هالیوود علیه ایران محسوب می‌شود که دولت آمریکا برای نمایش دادن این فیلم پر از تحریف تاریخ، سنگ تمام گذاشت. فیلم بر اساس خاطرات «تونی مندز» افسر سیا در این عملیات و مقاله‌ای نوشته «جاشوآ بیرمن» با عنوان «چگونه سازمان جاسوسی آمریکا از یک حقه علمی – تخیلی برای نجات آمریکایی‌ها از تهران استفاده کرد» ساخته‌شده که در سال 2007 در نشریه آمریکایی «ویرد» به چاپ رسیده بود.

بر اساس منابعی که ذکر شد، جزئیات داستان کاملاً ساخته ذهن نویسنده و کارگردان است و فقط کلیت اثر به واقعیت شبیه است. البته واقعیتی که آمریکا می‌خواهد در ذهن جهانیان باقی بماند! یعنی کشوری مظلوم که برخلاف تمام قواعد دیپلماتیک، به سفارتش حمله شده و افراد داخل آن با بی‌رحمی فراوان اسیرشده‌اند؛ اما توضیحی نمی‌دهد که درواقع در این مکان برای براندازی انقلاب نوپای جوانان ایرانی به‌شدت در حال برنامه‌ریزی بود و به‌درستی «لانه جاسوسی» نام گرفت. از طرفی به حوادث بعدازآن یعنی گذشتن از مرزهای ایران و ماجرای طبس اشاره نمی‌کند تا سرافکندگی و فضاحت این اتفاق را به سایه ببرد.

اما مهم‌تر از متن فیلم، حواشی آن است. آکادمی اسکار که همواره تلاش می‌کند خود را بی‌طرف جلوه دهد، برای فیلم متوسطی چون آرگو، سه جایزه اسکار را در نظر می‌گیرد و البته جوایز گلدن گلاب و بفتا را نیز از آن خود می‌کند؛ اما در اقدامی عجیب، زمانی که در مراسم اسکار نوبت به اهدای جایزه بهترین فیلم می‌رسد، «میشل اوباما» بانوی اول آمریکا به‌صورت ویدیو کنفرانس از کاخ سفید نام این فیلم را به‌عنوان برنده اعلام می‌کند!

با توجه به زمان‌بندی معرفی این فیلم و بحث مذاکرات، نمی‌توان به پیام آن بی‌توجه بود. درواقع این اثر می‌خواهد بگوید ایران حتی زمانی که خود را آماده مذاکرات نشان می‌دهد، چهره خشن و هراس‌انگیزی دارد. از طرفی باید ذهن مردم آمریکا را برای انجام مذاکرات آماده می‌کردند، زیرا عده‌ی قابل‌توجهی از آن‌ها همچنان با توافق با ایران مخالف‌اند و ایالات‌متحده مجبور بود پس از فیلم‌هایی مثل 300، چهره‌ای مذاکره‌پذیر از ایران نمایش دهد تا اعتراضات داخلی کاهش یابد؛ البته به مردم با هر نوع نگرشی ثابت کنند که در گذشته توانسته‌اند ایران را دور بزنند و این بار نیز می‌توانند در مذاکره سربلند بیرون بیایند.

 

جمع‌بندی

با نگاهی اجمالی به عملکرد هالیوود در مقابل دشمنان ایالات‌متحده در قرن اخیر، به‌سادگی می‌توان به این نتیجه رسید که اگر آمریکا برای مبارزه سخت و نرم با کشورهایی چون آلمان، ژاپن، شوروی و سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان این‌چنین از هالیوود به‌عنوان ابزار جنگ فرهنگی و جنگ رسانه‌ای کمک می‌گیرد، در مقابل ایران که به اعتراف بسیاری از متفکرین و راهبردنویسان آمریکایی تنها دشمنی است که بارها از او شکست‌خورده‌اند، چگونه عمل می‌کند.

شاید به‌جرئت بتوان گفت استکبار برای تخریب وجهه‌ی داخلی و خارجی ایران ِاسلامی، روش‌های گوناگونی که برای مبارزه دارد را به کار بسته، اما جنگ رسانه‌ای راهی است که بارها و بارها از آن استفده کرده و  تا حدودی توانسته‌ تصویر مد نظر خود از ایران را به مخاطبان القا کند.

از الطاف الهی این است که با همین ابزار فناوری که سلاح مختص استکبار بوده، برای مقابله با آن‌ها استفاده شده و امروز باوجود اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و… کاریکاتوری که هالیوود به دستور دولت‌ها از ایران نمایش داده، باورپذیر نیست و مردم جهان در بسیاری از موارد آگاهی را به سیطره رسانه ترجیح می‌دهند.


منابع:

[1]. «CIA در هالیوود»، وبسایت ترجمان،21 آبان 1393، به آدرس

http://tarjomaan.com/vdcj.oemfuqehisfzu.html

[2]. King hits’Zero Dark Thirty’ writer”, Website Politico, 20 December 2012, in link http://www.politico.com/story/2012/12/king-hits-zero-dark-thirty-writer-085359

 

[3]. “Hollywood and the Pentagon: A relationship of mutual exploitation”, Website ALJAZEERA AMERICA,29 July 2014, in link http://america.aljazeera.com/articles/2014/7/29/hollywood-and-thepentagonarelationshipofmutualexploitation.html

[4]. «چگونه سازمان سیا بر هالیوود حکومت می‌کند»، وبسایت خبرگزاری فارس،13 بهمن 1391 به آدرس

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13911104001173

[5]. «جزئیات دیدار اوباما از کمپانی دریم‌ورکز»، سایت خبرگزاری فارس،10 آذر 1392، به آدرس

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920910000385

[6]. «گزارشی از کتاب دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران-بخش دوم»، سایت اندیشکده راهبردی تبیین،28 فروردین 1396، به آدرس

http://www.tabyincenter.ir/18759/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%af%db%8c%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b9%d9%85%d9%88%d9%85%db%8c-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-2/

 

[7]. «ژرفای سیاست‌های هالیوود: ارتباط نزدیک با پنتاگون»، وبسایت موسسه فرهنگی عرفه، تیرماه 1392، به آدرس

http://arafe.net/index.php/rasaneh/358-siast-resane

[8]. «مروری بر تاریخچه کمپانی‌های هالیوود 3»، وبسایت خبرگزاری فارس،5 مرداد 1392، به آدرس

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920425000534

 

[9]. «نقش هالیوود در ساختن چهره مثبت از رژیم صهیونیستی»، وبسایت مصاف،25 آبان 1394 به آدرس

http://masaf.ir/View/Contents/25384/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-shia%20muslim

ارسال دیدگاه